پیش نویس:نزول جبرئیل بر حضرت فاطمه(س): تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
آیا جبرئیل بر حضرت فاطمه(س) نازل می‌شد و سخن می گفت؟
آیا جبرئیل بر حضرت فاطمه(س) نازل می‌شد و سخن می گفت؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
'''نزول جبرئیل به حضرت فاطمه(س)''' در روایات معتبری بدان تصریح شده است. و
'''نزول [[جبرئیل]] بر [[حضرت فاطمه(س)]]''' در روایات معتبری بیان گشته است، همانطور به تکلم [[ملائکه]] با آن حضرت نیز اشاره شده است.  


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|سنت|فاطمی}}
{{درگاه|سنت|فاطمی}}
م


== گفت‌وگوی ملائکه ==
== گفت‌وگوی ملائکه ==
در برخی روایات، به صورت کلی اشاره شده است که ملائکه با آن حضرت سخن می گفتند و به اینکه همه ملائکه یا برخی از آنان، و یا اینکه کدام دسته از ملائکه با حضرت سخن می گفتند، هیچ اشاره ای نشده است؛ همچون روایاتی که از اسم «محدّثة» سخن گفته است. محدثه به معنای زنی است که فرشتگان با او سخن می گویند. در این روایات، نام محدثه بر آن حضرت اطلاق گشته است، روایاتی همچون:
در برخی روایات، به صورت کلی اشاره شده است که [[ملائکه]] با آن حضرت سخن می گفتند و به اینکه همه ملائکه یا برخی از آنان، و یا اینکه کدام دسته از ملائکه با حضرت سخن می گفتند، هیچ اشاره ای نشده است؛ همچون روایاتی که از اسم «محدّثة» سخن گفته است. محدثه به معنای زنی است که فرشتگان با او سخن می گویند. در این روایات، نام محدثه بر آن حضرت اطلاق گشته است، روایاتی همچون:


* سلیم گفت: «به محمد بن ابوبکر گفتم: آيا امير مؤمنان محدّث است‌؟ گفت: آرى، و فاطمه نيز محدّثه بود با آنکه پیامبر نبود.»<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=أسرار آل محمد عليهم السلام|سال=1416|نام=سليم بن قيس|نام خانوادگی=الهلالي|ناشر=نشر الهادي‌|صفحه=505|مکان=قم}}</ref>
* سلیم گفت: «به [[محمد بن ابوبکر]] گفتم: آيا [[اميرمؤمنان]] محدّث است‌؟ گفت: آرى، و فاطمه نيز محدّثه بود با آنکه پیامبر نبود.»<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=أسرار آل محمد عليهم السلام|سال=1416|نام=سليم بن قيس|نام خانوادگی=الهلالي|ناشر=نشر الهادي‌|صفحه=505|مکان=قم}}</ref>


* امام صادق(ع) فرمودند:«حضرت فاطمه(س) نزد خداوند عزّوجلّ‌ نه اسم دارند: فاطمه، صدّيقه، مباركة، طاهره، زكيّه، راضيه، مرضيّه، محدّثه، زهراء.»<ref name=":03332">{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|نام=محمّد بن علي|نام خانوادگی=ابن بابويه القمّي|ناشر=منشورات المكتبة الحيدرية|جلد=1|صفحه=178|مکان=نجف}}</ref>
* امام صادق(ع) فرمودند:«حضرت فاطمه(س) نزد خداوند عزّوجلّ‌ نه اسم دارند: فاطمه، صدّيقه، مباركة، طاهره، زكيّه، راضيه، مرضيّه، محدّثه، زهراء.»<ref name=":03332">{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|نام=محمّد بن علي|نام خانوادگی=ابن بابويه القمّي|ناشر=منشورات المكتبة الحيدرية|جلد=1|صفحه=178|مکان=نجف}}</ref>


* راوی گوید: «از امام صادق(ع) شنيدم كه مى‌فرمودند: فاطمه(س) را به خاطر اين محدّثه ناميدند كه فرشتگان از آسمان فرود مى‌آمدند و آن حضرت را مى‌خواندند همان طورى كه مريم دختر عمران را صدا مى‌زدند، بارى فرشتگان مى‌گفتند: اى فاطمه خدا تو را برگزيد و پاكيزه‌ات نمود و بر تمام زنان عالم اختيارت كرد، اى فاطمه پروردگارت را بخوان و سجده‌اش نما و با ركوع‌كنندگان ركوع كن و بدين ترتيب حضرتش با آنها سخن مى‌گفت و آنها نيز با جنابش حديث و سخن مى‌گفتند...»<ref name=":0333">{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|نام=محمّد بن علي|نام خانوادگی=ابن بابويه القمّي|ناشر=منشورات المكتبة الحيدرية|جلد=1|صفحه=182|مکان=نجف}}</ref>
* راوی گوید: «از امام صادق(ع) شنيدم كه مى‌فرمودند: فاطمه(س) را به خاطر اين محدّثه ناميدند كه فرشتگان از آسمان فرود مى‌آمدند و آن حضرت را مى‌خواندند همان طورى كه [[مريم]] دختر عمران را صدا مى‌زدند، بارى فرشتگان مى‌گفتند: اى فاطمه خدا تو را برگزيد و پاكيزه‌ات نمود و بر تمام زنان عالم اختيارت كرد، اى فاطمه پروردگارت را بخوان و سجده‌اش نما و با ركوع‌كنندگان ركوع كن و بدين ترتيب حضرتش با آنها سخن مى‌گفت و آنها نيز با جنابش حديث و سخن مى‌گفتند...»<ref name=":0333">{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|نام=محمّد بن علي|نام خانوادگی=ابن بابويه القمّي|ناشر=منشورات المكتبة الحيدرية|جلد=1|صفحه=182|مکان=نجف}}</ref>


== گفت‌وگوی جبرئیل ==
== گفت‌وگوی جبرئیل ==
و اما نزول جبرئیل و تکلم ایشان با حضرت زهرا(س)، در روایات معتبر بدان تصریح گشته است، همچون:
و اما نزول [[جبرئیل]] و تکلم ایشان با [[حضرت فاطمه(س)|حضرت زهرا(س)]]، در روایات معتبر بدان تصریح گشته است، همچون:


=== صحیحه ابی عبیده ===
=== صحیحه ابی عبیده ===
{{عربی|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ عليه‌السلام، قَالَ: «إِنَّ فَاطِمَةَ(ع) مَكَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ(ص) خَمْسَةً وَسَبْعِينَ يَوْماً، وكَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِيدٌ عَلى أَبِيهَا، وكَانَ يَأْتِيهَا جَبْرَئِيلُ، فَيُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلى أَبِيهَا، ويُطَيِّبُ نَفْسَهَا، ويُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا ومَكَانِهِ، ويُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا، وكَانَ عَلِيٌّ(ع) يَكْتُبُ ذلِكَ}}
{{عربی|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ عليه‌السلام، قَالَ: «إِنَّ فَاطِمَةَ(ع) مَكَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ(ص) خَمْسَةً وَسَبْعِينَ يَوْماً، وكَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِيدٌ عَلى أَبِيهَا، وكَانَ يَأْتِيهَا جَبْرَئِيلُ، فَيُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلى أَبِيهَا، ويُطَيِّبُ نَفْسَهَا، ويُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا ومَكَانِهِ، ويُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا، وكَانَ عَلِيٌّ(ع) يَكْتُبُ ذلِكَ}}


در روایتی امام جعفر صادق(ع) فرمودند: «حضرت فاطمه مدّت هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پدر بزرگوارش زنده و به علّت از دست دادن پدر خویش دچار غم و اندوه شدیدی بود. جبرئیل نزد آن بانوی معظّم می‌آمد و به وی تسلیت می‌گفت و خاطر او را آرام می‌کرد. وی را از مقام و مکان پدر بزرگوارش آگاه می‌نمود. و آن حضرت را از مصایبی که بعداً فرزندانش بدانها دچار می‌شوند، مطّلع می‌کرد و حضرت علی بن ابی طالب(ع) آن مطالب را می‌نوشت و این مصحف فاطمه است.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=1430|نام=أبو جعفر محمّد بن یعقوب|نام خانوادگی=الکلینی الرازی|ناشر=دار الحدیث|جلد=2|صفحه=489|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=1430|نام=أبو جعفر محمّد بن یعقوب|نام خانوادگی=الکلینی الرازی|ناشر=دار الحدیث|جلد=1|صفحه=599|مکان=قم}}</ref>
در روایتی [[امام صادق(ع)]] فرمودند: «حضرت فاطمه مدّت هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پدر بزرگوارش زنده و به علّت از دست دادن پدر خویش دچار غم و اندوه شدیدی بود. جبرئیل نزد آن بانوی معظّم می‌آمد و به وی تسلیت می‌گفت و خاطر او را آرام می‌کرد. وی را از مقام و مکان پدر بزرگوارش آگاه می‌نمود. و آن حضرت را از مصایبی که بعداً فرزندانش بدان ها دچار می‌شوند، مطّلع می‌کرد و حضرت علی(ع) آن مطالب را می‌نوشت و این [[مصحف فاطمه(س)|مصحف فاطمه]] است.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=1430|نام=أبو جعفر محمّد بن یعقوب|نام خانوادگی=الکلینی الرازی|ناشر=دار الحدیث|جلد=2|صفحه=489|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=1430|نام=أبو جعفر محمّد بن یعقوب|نام خانوادگی=الکلینی الرازی|ناشر=دار الحدیث|جلد=1|صفحه=599|مکان=قم}}</ref>


تمامی راویان این روایت ثقه بوده و روایت صحیح السند می‌باشد.<ref name=":02">{{یادکرد کتاب|عنوان=مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول|سال=1404|نام=محمّد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=دار الکتب الإسلامیّة|جلد=3|صفحه=59|مکان=تهران}}</ref><ref name=":022">{{یادکرد کتاب|عنوان=مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول|سال=1404|نام=محمّد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=دار الکتب الإسلامیّة|جلد=5|صفحه=314|مکان=تهران}}</ref>
تمامی راویان این روایت [[ثقه]] بوده و روایت [[صحیح السند]] می‌باشد.<ref name=":02">{{یادکرد کتاب|عنوان=مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول|سال=1404|نام=محمّد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=دار الکتب الإسلامیّة|جلد=3|صفحه=59|مکان=تهران}}</ref><ref name=":022">{{یادکرد کتاب|عنوان=مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول|سال=1404|نام=محمّد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=دار الکتب الإسلامیّة|جلد=5|صفحه=314|مکان=تهران}}</ref>


===معتبره حماد بن عثمان===
===معتبره حماد بن عثمان===
{{متن عربی|إِنَّ اللهَ تَعَالى لَمَّا قَبَضَ نَبِيَّهُ دَخَلَ عَلى فَاطِمَةَ(س) مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ الْحُزْنِ مَا لَايَعْلَمُهُ إِلاَّ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ، فَأَرْسَلَ اللهُ إِلَيْهَا مَلَكاً يُسَلِّي غَمَّهَا وَ يُحَدِّثُهَا، فَشَكَتْ ذلِكَ إِلى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع)، فَقَالَ لَهَا: إِذَا أَحْسَسْتِ بِذلِكَ وَسَمِعْتِ الصَّوْتَ، قُولِي لِي، فَأَعْلَمَتْهُ بِذلِكَ، فَجَعَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) يَكْتُبُ كُلَّ مَا سَمِعَ حَتّى أَثْبَتَ مِنْ ذلِكَ مُصْحَفاً». قَالَ: ثُمَّ قَالَ: «أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ مِنَ الْحَلَالَ وَالْحَرَامِ، وَلكِنْ فِيهِ عِلْمُ مَا يَكُونُ.}}
{{متن عربی|إِنَّ اللهَ تَعَالى لَمَّا قَبَضَ نَبِيَّهُ دَخَلَ عَلى فَاطِمَةَ(س) مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ الْحُزْنِ مَا لَايَعْلَمُهُ إِلاَّ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ، فَأَرْسَلَ اللهُ إِلَيْهَا مَلَكاً يُسَلِّي غَمَّهَا وَ يُحَدِّثُهَا، فَشَكَتْ ذلِكَ إِلى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع)، فَقَالَ لَهَا: إِذَا أَحْسَسْتِ بِذلِكَ وَسَمِعْتِ الصَّوْتَ، قُولِي لِي، فَأَعْلَمَتْهُ بِذلِكَ، فَجَعَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) يَكْتُبُ كُلَّ مَا سَمِعَ حَتّى أَثْبَتَ مِنْ ذلِكَ مُصْحَفاً». قَالَ: ثُمَّ قَالَ: «أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ مِنَ الْحَلَالَ وَالْحَرَامِ، وَلكِنْ فِيهِ عِلْمُ مَا يَكُونُ.}}


حماد بن عثمان گوید:شنیدم امام صادق(ع) می‌فرمود: «زنادقه در سال صد و بیست و هشت ظهور کنند، من این را از مطالعهٔ مصحف فاطمه(س) دریافتم. من عرض کردم: مصحف فاطمه(س) چیست؟ فرمود:چون خدای تعالی جان پیغمبر را گرفت، فاطمه(ع) از وفات آن حضرت تا آنجا اندوهناک شد که جز خدای عزوجل نداند، خدا فرشته‌ای فرستاد تا فاطمه(س) را تسلیت دهد و با او حدیث گوید، از این پیش آمد به علی(ع) شکایت کرد (چون هراس آور بود و گفته‌های او از دست می‌رفت) فرمود: هر وقت احساس نزول فرشته را کردی و آوازش را شنیدی به من خبر ده. و پس از آن علی(ع) هر چه از فرشته می‌شنید می‌نوشت تا اینکه مصحفی از این نوشته‌ها درست شد، گوید: سپس فرمود: در آن مصحف هیچ احکام حلال و حرام نیست ولی در آن، علمِ به حوادث آینده است.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=1430|نام=أبو جعفر محمّد بن یعقوب|نام خانوادگی=الکلینی الرازی|ناشر=دار الحدیث|جلد=1|صفحه=596|مکان=قم}}</ref>
[[حماد بن عثمان]] گوید:شنیدم [[امام صادق(ع)]] می‌فرمود: «زنادقه در سال صد و بیست و هشت ظهور کنند، من این را از مطالعهٔ مصحف فاطمه(س) دریافتم. من عرض کردم: [[مصحف فاطمه(س)]] چیست؟ فرمود:چون خدای تعالی جان [[پیغمبر]] را گرفت، فاطمه(ع) از وفات آن حضرت تا آنجا اندوهناک شد که جز خدای عزوجل نداند، خدا فرشته‌ای فرستاد تا فاطمه(س) را تسلیت دهد و با او حدیث گوید، از این پیش آمد به [[علی(ع)]] شکایت کرد (چون هراس آور بود و گفته‌های او از دست می‌رفت) فرمود: هر وقت احساس نزول فرشته را کردی و آوازش را شنیدی به من خبر ده. و پس از آن علی(ع) هر چه از فرشته می‌شنید می‌نوشت تا اینکه مصحفی از این نوشته‌ها درست شد، گوید: سپس فرمود: در آن مصحف هیچ احکام حلال و حرام نیست ولی در آن، علم به حوادث آینده است.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=1430|نام=أبو جعفر محمّد بن یعقوب|نام خانوادگی=الکلینی الرازی|ناشر=دار الحدیث|جلد=1|صفحه=596|مکان=قم}}</ref>


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
مقاله؛ محمدکاظم رحمان ستایش، «گفت وگوی ملائکه با حضرت فاطمه»، دو فصلنامه حدیث پژوهی
 
* مقاله؛ محمدکاظم رحمان ستایش، «گفت وگوی ملائکه با حضرت فاطمه»، دو فصلنامه حدیث پژوهی


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۱۷

پیش نویس:در دست ویرایش

سؤال

آیا جبرئیل بر حضرت فاطمه(س) نازل می‌شد و سخن می گفت؟

نزول جبرئیل بر حضرت فاطمه(س) در روایات معتبری بیان گشته است، همانطور به تکلم ملائکه با آن حضرت نیز اشاره شده است.


درگاه‌ها
درگاه سنت.png
فاطمیه.png


گفت‌وگوی ملائکه

در برخی روایات، به صورت کلی اشاره شده است که ملائکه با آن حضرت سخن می گفتند و به اینکه همه ملائکه یا برخی از آنان، و یا اینکه کدام دسته از ملائکه با حضرت سخن می گفتند، هیچ اشاره ای نشده است؛ همچون روایاتی که از اسم «محدّثة» سخن گفته است. محدثه به معنای زنی است که فرشتگان با او سخن می گویند. در این روایات، نام محدثه بر آن حضرت اطلاق گشته است، روایاتی همچون:

  • امام صادق(ع) فرمودند:«حضرت فاطمه(س) نزد خداوند عزّوجلّ‌ نه اسم دارند: فاطمه، صدّيقه، مباركة، طاهره، زكيّه، راضيه، مرضيّه، محدّثه، زهراء.»[۲]
  • راوی گوید: «از امام صادق(ع) شنيدم كه مى‌فرمودند: فاطمه(س) را به خاطر اين محدّثه ناميدند كه فرشتگان از آسمان فرود مى‌آمدند و آن حضرت را مى‌خواندند همان طورى كه مريم دختر عمران را صدا مى‌زدند، بارى فرشتگان مى‌گفتند: اى فاطمه خدا تو را برگزيد و پاكيزه‌ات نمود و بر تمام زنان عالم اختيارت كرد، اى فاطمه پروردگارت را بخوان و سجده‌اش نما و با ركوع‌كنندگان ركوع كن و بدين ترتيب حضرتش با آنها سخن مى‌گفت و آنها نيز با جنابش حديث و سخن مى‌گفتند...»[۳]

گفت‌وگوی جبرئیل

و اما نزول جبرئیل و تکلم ایشان با حضرت زهرا(س)، در روایات معتبر بدان تصریح گشته است، همچون:

صحیحه ابی عبیده

«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ عليه‌السلام، قَالَ: «إِنَّ فَاطِمَةَ(ع) مَكَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ(ص) خَمْسَةً وَسَبْعِينَ يَوْماً، وكَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِيدٌ عَلى أَبِيهَا، وكَانَ يَأْتِيهَا جَبْرَئِيلُ، فَيُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلى أَبِيهَا، ويُطَيِّبُ نَفْسَهَا، ويُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا ومَكَانِهِ، ويُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا، وكَانَ عَلِيٌّ(ع) يَكْتُبُ ذلِكَ»

در روایتی امام صادق(ع) فرمودند: «حضرت فاطمه مدّت هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پدر بزرگوارش زنده و به علّت از دست دادن پدر خویش دچار غم و اندوه شدیدی بود. جبرئیل نزد آن بانوی معظّم می‌آمد و به وی تسلیت می‌گفت و خاطر او را آرام می‌کرد. وی را از مقام و مکان پدر بزرگوارش آگاه می‌نمود. و آن حضرت را از مصایبی که بعداً فرزندانش بدان ها دچار می‌شوند، مطّلع می‌کرد و حضرت علی(ع) آن مطالب را می‌نوشت و این مصحف فاطمه است.»[۴][۵]

تمامی راویان این روایت ثقه بوده و روایت صحیح السند می‌باشد.[۶][۷]

معتبره حماد بن عثمان

«إِنَّ اللهَ تَعَالى لَمَّا قَبَضَ نَبِيَّهُ دَخَلَ عَلى فَاطِمَةَ(س) مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ الْحُزْنِ مَا لَايَعْلَمُهُ إِلاَّ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ، فَأَرْسَلَ اللهُ إِلَيْهَا مَلَكاً يُسَلِّي غَمَّهَا وَ يُحَدِّثُهَا، فَشَكَتْ ذلِكَ إِلى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع)، فَقَالَ لَهَا: إِذَا أَحْسَسْتِ بِذلِكَ وَسَمِعْتِ الصَّوْتَ، قُولِي لِي، فَأَعْلَمَتْهُ بِذلِكَ، فَجَعَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) يَكْتُبُ كُلَّ مَا سَمِعَ حَتّى أَثْبَتَ مِنْ ذلِكَ مُصْحَفاً». قَالَ: ثُمَّ قَالَ: «أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ مِنَ الْحَلَالَ وَالْحَرَامِ، وَلكِنْ فِيهِ عِلْمُ مَا يَكُونُ.»

حماد بن عثمان گوید:شنیدم امام صادق(ع) می‌فرمود: «زنادقه در سال صد و بیست و هشت ظهور کنند، من این را از مطالعهٔ مصحف فاطمه(س) دریافتم. من عرض کردم: مصحف فاطمه(س) چیست؟ فرمود:چون خدای تعالی جان پیغمبر را گرفت، فاطمه(ع) از وفات آن حضرت تا آنجا اندوهناک شد که جز خدای عزوجل نداند، خدا فرشته‌ای فرستاد تا فاطمه(س) را تسلیت دهد و با او حدیث گوید، از این پیش آمد به علی(ع) شکایت کرد (چون هراس آور بود و گفته‌های او از دست می‌رفت) فرمود: هر وقت احساس نزول فرشته را کردی و آوازش را شنیدی به من خبر ده. و پس از آن علی(ع) هر چه از فرشته می‌شنید می‌نوشت تا اینکه مصحفی از این نوشته‌ها درست شد، گوید: سپس فرمود: در آن مصحف هیچ احکام حلال و حرام نیست ولی در آن، علم به حوادث آینده است.»[۸]

مطالعه بیشتر

  • مقاله؛ محمدکاظم رحمان ستایش، «گفت وگوی ملائکه با حضرت فاطمه»، دو فصلنامه حدیث پژوهی

منابع

  1. الهلالي، سليم بن قيس (۱۴۱۶). أسرار آل محمد عليهم السلام. قم: نشر الهادي‌. ص۵۰۵.
  2. ابن بابويه القمّي، محمّد بن علي. علل الشرایع. ج۱. نجف: منشورات المكتبة الحيدرية. ص۱۷۸.
  3. ابن بابويه القمّي، محمّد بن علي. علل الشرایع. ج۱. نجف: منشورات المكتبة الحيدرية. ص۱۸۲.
  4. الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۲. قم: دار الحدیث. ص۴۸۹.
  5. الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۱. قم: دار الحدیث. ص۵۹۹.
  6. مجلسی، محمّد باقر (۱۴۰۴). مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول. ج۳. تهران: دار الکتب الإسلامیّة. ص۵۹.
  7. مجلسی، محمّد باقر (۱۴۰۴). مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول. ج۵. تهران: دار الکتب الإسلامیّة. ص۳۱۴.
  8. الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۱. قم: دار الحدیث. ص۵۹۶.