بشیر و مبشر: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
جز (تکمیل پاورقیها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
'''بشیر و مبشر'''، فرشتگانی هستند که مسئولِ پرسش از میت مؤمن هستند. در برخی روایات آمده است که [[نکیر و منکر]] مربوط به میت کافر است. | '''بشیر و مبشر'''، فرشتگانی هستند که مسئولِ پرسش از میت مؤمن هستند. در برخی روایات آمده است که [[نکیر و منکر]] مربوط به میت کافر است. | ||
[[شیخ مفید(ره)]] گفته است: در برخی از روایات نام دو ملکی که بر کافر نازل میشوند ناکر و نکیر و نام دو ملکی که بر مؤمن نازل میشوند بشیر و مبشر ذکر شده است. گفته شده اگر نام دو ملک کافر نکیر و ناکر است به خاطر این است که کافر منکر حق است و منکر آن ملایکه و از آمدن آنها ناخشنود است و دو ملک مؤمن مبشر و بشیر است. چون آن دو رضایت و ثواب خدا را بر او بشارت میدهند.<ref>شیخ مفید، | [[شیخ مفید(ره)]] گفته است: در برخی از روایات نام دو ملکی که بر کافر نازل میشوند ناکر و نکیر و نام دو ملکی که بر مؤمن نازل میشوند بشیر و مبشر ذکر شده است. گفته شده اگر نام دو ملک کافر نکیر و ناکر است به خاطر این است که کافر منکر حق است و منکر آن ملایکه و از آمدن آنها ناخشنود است و دو ملک مؤمن مبشر و بشیر است. چون آن دو رضایت و ثواب خدا را بر او بشارت میدهند.<ref>شیخ مفید، محمد بن محمد، تصحیح الاعتقادات الامامیه، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ص۹۹. فیض کاشانی، علم الیقین، ج۲، ص۱۰۷۳.</ref> | ||
[[سید نعمتالله جزایری]] مینویسد: از ظاهر دعاهایی که از [[ائمه اطهار(ع)]] رسیده، بر میآید که منکر و نکیر جهت بازجویی کفار و فساق میآیند و مبشر و بشیر با بهترین هیئت و صورت به بازجویی مؤمنین میآیند و موجب خشنودی آنها میشوند.<ref>جزایری، نعمتالله، الانوار النعمانیه، | [[سید نعمتالله جزایری]] مینویسد: از ظاهر دعاهایی که از [[ائمه اطهار(ع)]] رسیده، بر میآید که منکر و نکیر جهت بازجویی کفار و فساق میآیند و مبشر و بشیر با بهترین هیئت و صورت به بازجویی مؤمنین میآیند و موجب خشنودی آنها میشوند.<ref>جزایری، نعمتالله، الانوار النعمانیه، بیروت، دار القاری، چاپ اول، ۱۴۲۹ق، ج۴، ص۱۵۸.</ref> نامیده شدن ملائکه الهی به نکیر و منکر که در ظاهر اسم زشتی است، به خاطر این نیست که زشتی در ذات آنها باشد، چون ملایکه الهی از هر پلیدی به دوراند؛ بلکه به خاطر این است که کافر و فاسق از دیدن آنها منقلب و گرفته و ناخشنود میشوند.<ref>حمصی رازی، محمود بن علی، المنقذ من التقلید، ج۲، ص۱۹۷.</ref> | ||
[[احمد بن حنبل]] که فهرست و اصول عقاید اهل حدیث را نوشته است میگوید: عذاب قبر حق است و در آن از گناهان بندگان و از پروردگار و از بهشت و دوزخ سؤال میکنند و مسئله دو فرشته به نام نکیر و منکر نیز حق است.<ref>قاضی ابوالحسین، محمد بن یعلی، طبقات الحنابله، ص۲۲۶.</ref> | [[احمد بن حنبل]] که فهرست و اصول عقاید اهل حدیث را نوشته است میگوید: عذاب قبر حق است و در آن از گناهان بندگان و از پروردگار و از بهشت و دوزخ سؤال میکنند و مسئله دو فرشته به نام نکیر و منکر نیز حق است.<ref>قاضی ابوالحسین، محمد بن یعلی، طبقات الحنابله، ص۲۲۶.</ref> |
نسخهٔ ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۴
بشیر و مبشر چه کسانی هستند؟
بشیر و مبشر، فرشتگانی هستند که مسئولِ پرسش از میت مؤمن هستند. در برخی روایات آمده است که نکیر و منکر مربوط به میت کافر است.
شیخ مفید(ره) گفته است: در برخی از روایات نام دو ملکی که بر کافر نازل میشوند ناکر و نکیر و نام دو ملکی که بر مؤمن نازل میشوند بشیر و مبشر ذکر شده است. گفته شده اگر نام دو ملک کافر نکیر و ناکر است به خاطر این است که کافر منکر حق است و منکر آن ملایکه و از آمدن آنها ناخشنود است و دو ملک مؤمن مبشر و بشیر است. چون آن دو رضایت و ثواب خدا را بر او بشارت میدهند.[۱]
سید نعمتالله جزایری مینویسد: از ظاهر دعاهایی که از ائمه اطهار(ع) رسیده، بر میآید که منکر و نکیر جهت بازجویی کفار و فساق میآیند و مبشر و بشیر با بهترین هیئت و صورت به بازجویی مؤمنین میآیند و موجب خشنودی آنها میشوند.[۲] نامیده شدن ملائکه الهی به نکیر و منکر که در ظاهر اسم زشتی است، به خاطر این نیست که زشتی در ذات آنها باشد، چون ملایکه الهی از هر پلیدی به دوراند؛ بلکه به خاطر این است که کافر و فاسق از دیدن آنها منقلب و گرفته و ناخشنود میشوند.[۳]
احمد بن حنبل که فهرست و اصول عقاید اهل حدیث را نوشته است میگوید: عذاب قبر حق است و در آن از گناهان بندگان و از پروردگار و از بهشت و دوزخ سؤال میکنند و مسئله دو فرشته به نام نکیر و منکر نیز حق است.[۴]
منابع
- ↑ شیخ مفید، محمد بن محمد، تصحیح الاعتقادات الامامیه، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ص۹۹. فیض کاشانی، علم الیقین، ج۲، ص۱۰۷۳.
- ↑ جزایری، نعمتالله، الانوار النعمانیه، بیروت، دار القاری، چاپ اول، ۱۴۲۹ق، ج۴، ص۱۵۸.
- ↑ حمصی رازی، محمود بن علی، المنقذ من التقلید، ج۲، ص۱۹۷.
- ↑ قاضی ابوالحسین، محمد بن یعلی، طبقات الحنابله، ص۲۲۶.