ابلیس و شیطان در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}قرآن درباره شیطان چه گفته است؟
{{سوال}}قرآن درباره شیطان چه گفته است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'''شیطان''' در قرآن اسم عام است و به هر موجود سرکش و متمردی گفته می‌شود و به ابلیس هم شیطان گفته می‌شود چون موجودی سرکش بوده است. دو واژه شیطان و ابلیس در قرآن با یکدیگر هم پوشانی دارند. قرآن، شیاطین را از جن و انس معرفی می‌کند که سبب وسوسه و گمراهی انسان می‌شوند. در بیشتر آیات قرآن، مقصود از شیطان، ابلیس است. خلق ابلیس و شیاطین برای امتحان و آزمایش بندگان است که انسان‌ها را دعوت به شر و بدی می‌کنند. گاهی شیطان شامل انسان‌های فاسد و نفس اماره و... هم می‌شود.
'''شیطان''' در قرآن اسم عام است و به هر موجود سرکش و متمردی گفته می‌شود و به ابلیس هم شیطان گفته می‌شود چون موجودی سرکش بوده است. دو واژه شیطان و ابلیس در قرآن با یکدیگر هم پوشانی دارند. قرآن، شیاطین را از جن و انس معرفی می‌کند که سبب وسوسه و گمراهی انسان می‌شوند. در بیشتر آیات قرآن، مقصود از شیطان، ابلیس است. خلق ابلیس و شیاطین برای امتحان و آزمایش بندگان است که انسان‌ها را دعوت به شر و بدی می‌کنند. گاهی شیطان شامل انسان‌های فاسد و نفس اماره و… هم می‌شود.


== کاربرد واژه شیطان در قرآن ==
== کاربرد واژه شیطان در قرآن ==
واژه شیطان به صورت مفرد ۷۰ بار و به صورت جمع (شیاطین) ۱۸ بار در قرآن آمده است.
واژه شیطان به صورت مفرد ۷۰ بار و به صورت جمع (شیاطین) ۱۸ بار در قرآن آمده است.


شیطان به هر موجودی سرکش و متمرد اطلاق می‌شود؛ اعم از انسان، جن یا جنبندگان دیگر. شیطان اسم عام (اسم جنس) است اما [[ابلیس]]<ref>ابلیس غیر عربی است. شاید هم از» اَبلس «باشد که مبدء شر و وسوسه در جهت خلاف کمال و مصلحت می‌باشد. طالقانی، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۸ ش، ج۶، ص۱۵۰.</ref> اسم خاص (علم) است که [[حضرت آدم(ع)]] را سجده نکرد و اکنون نیز با لشکر و منسوبین خود انسان‌ها را وسوسه و گمراه می‌کند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۱۹۱؛ رجائی تهرانی، علی رضا، جن و شیطان، قم، انتشارات نبوغ، ۱۳۷۵ ش، ص۱۴.</ref> لذا در قرآن کلمه شیطان به انسان و جن اطلاق شده است {{قرآن|وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ|ترجمه=بدین گونه مابرای هر پیامبری دشمنی از شیطان‌های انسانی یا جنی قرار دادیم.|سوره=انعام|آیه=۱۱۲}}
شیطان به هر موجودی سرکش و متمرد اطلاق می‌شود؛ اعم از انسان، جن یا جنبندگان دیگر. شیطان اسم عام (اسم جنس) است اما [[ابلیس]]<ref>ابلیس غیر عربی است. شاید هم از» اَبلس «باشد که مبدء شر و وسوسه در جهت خلاف کمال و مصلحت می‌باشد. طالقانی، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۸ ش، ج۶، ص۱۵۰.</ref> اسم خاص (علم) است که [[حضرت آدم(ع)]] را سجده نکرد و اکنون نیز با لشکر و منسوبین خود انسان‌ها را وسوسه و گمراه می‌کند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۱۹۱؛ رجائی تهرانی، علی رضا، جن و شیطان، قم، انتشارات نبوغ، ۱۳۷۵ ش، ص۱۴.</ref> لذا در قرآن کلمه شیطان به انسان و جن اطلاق شده است {{قرآن|وَکَذٰلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ|ترجمه=بدین گونه مابرای هر پیامبری دشمنی از شیطان‌های انسانی یا جنی قرار دادیم.|سوره=انعام|آیه=۱۱۲}}


قرآن، سران منافقان را شیاطین می‌نامد.<ref>سوره بقره آیه ۱۴.</ref> طبق گفته قرآن شیطان دشمن انسان‌ها است.<ref>سوره فاطر آیه ۶.</ref> لفظ شيطان به انس نيز گفته مي‌شود. به انسانهاى دور از حق و متمرّد شيطان اطلاق مي‌شود. گاهی جن و شیطان، مفهوم وسیعی دارند و شامل نفس امّاره<ref>یوسف/۵۳، ان نفس لاماره بالسوء.</ref> قوای واهمه، تخیل نفسانی و لذات دنیوی، ریاسات وهمیه، حشرات موذی و انسان‌های فاسد و… که لشکریان شیطان هستند؛ می‌باشند<ref>دست داده، زین العابدین، جن و شیطان، مجتمع هنری و فرهنگی شهید مصلی نژاد، جهرم، ۱۳۷۷ ش، ص۴۶.</ref>
قرآن، سران منافقان را شیاطین می‌نامد.<ref>سوره بقره آیه ۱۴.</ref> طبق گفته قرآن شیطان دشمن انسان‌ها است.<ref>سوره فاطر آیه ۶.</ref> لفظ شیطان به انس نیز گفته می‌شود. به انسانهای دور از حق و متمرّد شیطان اطلاق می‌شود. گاهی جن و شیطان، مفهوم وسیعی دارند و شامل نفس امّاره<ref>یوسف/۵۳، ان نفس لاماره بالسوء.</ref> قوای واهمه، تخیل نفسانی و لذات دنیوی، ریاسات وهمیه، حشرات موذی و انسان‌های فاسد و… که لشکریان شیطان هستند؛ می‌باشند<ref>دست داده، زین العابدین، جن و شیطان، مجتمع هنری و فرهنگی شهید مصلی نژاد، جهرم، ۱۳۷۷ ش، ص۴۶.</ref>


تکبر، کافر،<ref>سوره بقره آیه ۳۴، سوره ص آیه ۷۴، </ref> ناسپاس،<ref>سوره اسراء آیه ۲۷</ref> عصیانگر،<ref>سوره مریم آیه ۴۴.</ref> سرکش،<ref>سوره صافات آیه ۷، سوره نساء آیه ۱۱۷.</ref> نکوهیده<ref>سوره اعراف آیه ۱۸، </ref> رانده شده،<ref>سوره نحل آیه ۹۸، سوره ص آیه ۷۷، سوره تکویر آیه ۲۵</ref> ملعون<ref>سوره ص آیه ۷۸، سوره حجر آیه ۳۵،</ref> دشمن انسان<ref>سوره یس آیه ۶۰،‌</ref> همدم بد<ref>سوره نساء آیه ۳۸</ref> گمراه‌کننده<ref>سوره قصص آیه ۱۵.</ref> از اوصاف شیطان و ابلیس در قرآن است. شيطان در میان بشر تنها نيست بلكه اعوان و انصار دارد.<ref>قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۳۸.</ref> در قرآن از ذریه و جنود شیطان سخن به میان آمده است.<ref>سوره شعراء آیه ۹۵،‌ سوره کهف آیه ۵۰</ref>
تکبر، کافر،<ref>سوره بقره آیه ۳۴، سوره ص آیه ۷۴،</ref> ناسپاس،<ref>سوره اسراء آیه ۲۷</ref> عصیانگر،<ref>سوره مریم آیه ۴۴.</ref> سرکش،<ref>سوره صافات آیه ۷، سوره نساء آیه ۱۱۷.</ref> نکوهیده<ref>سوره اعراف آیه ۱۸،</ref> رانده شده،<ref>سوره نحل آیه ۹۸، سوره ص آیه ۷۷، سوره تکویر آیه ۲۵</ref> ملعون<ref>سوره ص آیه ۷۸، سوره حجر آیه ۳۵،</ref> دشمن انسان<ref>سوره یس آیه ۶۰،</ref> همدم بد<ref>سوره نساء آیه ۳۸</ref> گمراه‌کننده<ref>سوره قصص آیه ۱۵.</ref> از اوصاف شیطان و ابلیس در قرآن است. شیطان در میان بشر تنها نیست بلکه اعوان و انصار دارد.<ref>قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۳۸.</ref> در قرآن از ذریه و جنود شیطان سخن به میان آمده است.<ref>سوره شعراء آیه ۹۵، سوره کهف آیه ۵۰</ref>


به نظر برخى، شيطان همه جا مرادف ابليس است.<ref>فرهنگ و معارف قرآن، اعلام القرآن، ج۱، ص۲۶۸.</ref>
به نظر برخی، شیطان همه جا مرادف ابلیس است.<ref>فرهنگ و معارف قرآن، اعلام القرآن، ج۱، ص۲۶۸.</ref>


جن و شیاطین در قرآن یک موجودات نامرئی هستند و با سرعتی مافوق سرعت نور- که اسمش را سرعت نمیشود گذاشت- میتوانند از نقطهای از عالم به نقطهای دیگر بروند. از قرآن استفاده میشود که شیاطین میخواهند به آن عالم آسمانها نزدیک شوند و از اخبار آنجا آگاه شوند، ولی خدای متعال به وسیله شهابها- که ما نمیدانیم چیست- مانعی قرار داده است که حتی این موجودات هم قادر نیستند خودشان را به آنجا نزدیک کنند.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۷، ص۵۲۳.</ref>
جن و شیاطین در قرآن یک موجودات نامرئی هستند و با سرعتی مافوق سرعت نور- که اسمش را سرعت نمی‌شود گذاشت- می‌توانند از نقطهای از عالم به نقطهای دیگر بروند. از قرآن استفاده می‌شود که شیاطین می‌خواهند به آن عالم آسمانها نزدیک شوند و از اخبار آنجا آگاه شوند، ولی خدای متعال به وسیله شهابها- که ما نمی‌دانیم چیست- مانعی قرار داده است که حتی این موجودات هم قادر نیستند خودشان را به آنجا نزدیک کنند.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۷، ص۵۲۳.</ref>


همه شيطان‌ها جني نيستند. انسان‌هايي شيطان‌صفت، با باطني ابليس‌گونه وجود دارند که در ميان ما زندگي‌ مي‌کنند.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب مطهر، ج۱، ص۱۵۲.</ref>
همه شیطان‌ها جنی نیستند. انسان‌هایی شیطان‌صفت، با باطنی ابلیس‌گونه وجود دارند که در میان ما زندگی می‌کنند.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب مطهر، ج۱، ص۱۵۲.</ref>


قرآن کریم این‌طور می‌فهماند که شیطان قبل از خلقت انسان در صف ملائکه بود ، بعد از خلقت انسان از صف ملائکه خارج و رجیم شد.
قرآن کریم این‌طور می‌فهماند که شیطان قبل از خلقت انسان در صف ملائکه بود، بعد از خلقت انسان از صف ملائکه خارج و رجیم شد.


== ابلیس ==
== ابلیس ==
كلمه اِبلیس، ۱۱ بار در قرآن كریم آمده است، ۹ بار آن مربوط به آفرینش آدم است.<ref>فتح الله مجتبایی، ابلیس، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.</ref>
کلمه اِبلیس، ۱۱ بار در قرآن کریم آمده است، ۹ بار آن مربوط به آفرینش آدم است.<ref>فتح‌الله مجتبایی، ابلیس، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.</ref>


انسان‌ها شیاطین را نمی‌بینند اما آنها انسان‌ها را می‌بینند.<ref>سوره اعراف آیه ۲۷.</ref> خلقت آنها جزئی از آفرینش است و برای امتحان و آزمایش بندگان وجود دارند.<ref>سوره سبأ آیه ۲۱.</ref> شیطان حتی به رسولان هم القا می‌کند اما خداوند القائات آنان را باطل می‌کند.<ref>سوره حج آیه ۵۲.</ref> القائات آنان برای کسانی است که مرضی در دلشان قرار دارد و سنگدل هستند.<ref>سوره حج آیه ۵۳.</ref>
انسان‌ها شیاطین را نمی‌بینند اما آنها انسان‌ها را می‌بینند.<ref>سوره اعراف آیه ۲۷.</ref> خلقت آنها جزئی از آفرینش است و برای امتحان و آزمایش بندگان وجود دارند.<ref>سوره سبأ آیه ۲۱.</ref> شیطان حتی به رسولان هم القا می‌کند اما خداوند القائات آنان را باطل می‌کند.<ref>سوره حج آیه ۵۲.</ref> القائات آنان برای کسانی است که مرضی در دلشان قرار دارد و سنگدل هستند.<ref>سوره حج آیه ۵۳.</ref>


شیطان به وسیله زینت دادن اعمال،<ref>سوره نمل آیه ۲۴، سوره نحل آیه ۶۳، سوره عنکبوت آیه ۳۸، سوره انعام آیه ۴۳، سوره انفال آیه ۴۸.</ref> وسوسه<ref>سوره طه آیه ۱۲۰، سوره اعراف آیه ۲۰، سوره ناس آیه ۴ و ۵، سوره فصلت آیه ۳۶، سوره یوسف آیه ۱۰۰.</ref> دعوت و وعده<ref>سوره ابراهیم آیه ۲۲، سوره لقمان آیه ۲۱. سوره نساء آیه ۶۴.</ref> فریفتن (تسویل)<ref>سوره محمد آیه ۲۵</ref> لغزاندن<ref>سوره بقره آیه ۳۶. سوره آل عمران آیه ۱۵۵.</ref> به فتنه انداختن<ref>سوره اعراف آیه ۲۷.</ref> گمراه کردن<ref>سوره نساء آیه ۶۰، سوره یس آیه ۶۲، سوره نساء آیه ۱۱۹ و ۱۲۰، سوره قصص آیه ۱۵.</ref> القا کردن<ref>سوره انعام آیه ۱۱۲ و ۱۲۱.</ref> انسان ها را به شر و بدی می کشاند. شیطان امر به فحشا و منکر می‌کند.<ref>سوره نور آیه ۲۱، سوره بقره آیه ۲۶۸.</ref> و می خواهد بین انسان ها دشمنی و کینه باشد<ref>سوره مائده آیه ۹۱.</ref> و بندگان را از یاد و ذکر خداوند بازدارد.<ref>سوره انعام آیه ۶۸، سوره مجادله آیه ۱۹.</ref>
شیطان به وسیله زینت دادن اعمال،<ref>سوره نمل آیه ۲۴، سوره نحل آیه ۶۳، سوره عنکبوت آیه ۳۸، سوره انعام آیه ۴۳، سوره انفال آیه ۴۸.</ref> وسوسه<ref>سوره طه آیه ۱۲۰، سوره اعراف آیه ۲۰، سوره ناس آیه ۴ و ۵، سوره فصلت آیه ۳۶، سوره یوسف آیه ۱۰۰.</ref> دعوت و وعده<ref>سوره ابراهیم آیه ۲۲، سوره لقمان آیه ۲۱. سوره نساء آیه ۶۴.</ref> فریفتن (تسویل)<ref>سوره محمد آیه ۲۵</ref> لغزاندن<ref>سوره بقره آیه ۳۶. سوره آل عمران آیه ۱۵۵.</ref> به فتنه انداختن<ref>سوره اعراف آیه ۲۷.</ref> گمراه کردن<ref>سوره نساء آیه ۶۰، سوره یس آیه ۶۲، سوره نساء آیه ۱۱۹ و ۱۲۰، سوره قصص آیه ۱۵.</ref> القا کردن<ref>سوره انعام آیه ۱۱۲ و ۱۲۱.</ref> انسان‌ها را به شر و بدی می‌کشاند. شیطان امر به فحشا و منکر می‌کند.<ref>سوره نور آیه ۲۱، سوره بقره آیه ۲۶۸.</ref> و می‌خواهد بین انسان‌ها دشمنی و کینه باشد<ref>سوره مائده آیه ۹۱.</ref> و بندگان را از یاد و ذکر خداوند بازدارد.<ref>سوره انعام آیه ۶۸، سوره مجادله آیه ۱۹.</ref>


بعضى از آیات قرآن<ref>سوره شعرا آیه ۹۵، سوره اعراف آیه ۲۷، سوره کهف آیه ۵۰.</ref> دلالت دارند که شیطان لشکریانى دارد که آن‌ها را براى اغواى مردم در خدمت می‌گیرد.<ref>علی محمد قاسمى، شیطان‌شناسى در قرآن، معرفت ۱۳۸۱، شماره ۶۲.</ref> در قرآن آمده است که شیطان ذریه ای دارد اما مقصود از «ذریه» پیروان و جنود ابلیسند.و اتباع شیطان مجازاً به نام ذریه خوانده شده‌اند.<ref>آذرتاش آذرنوش، ابلیس در قرآن، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.</ref>
بعضی از آیات قرآن<ref>سوره شعرا آیه ۹۵، سوره اعراف آیه ۲۷، سوره کهف آیه ۵۰.</ref> دلالت دارند که شیطان لشکریانی دارد که آن‌ها را برای اغوای مردم در خدمت می‌گیرد.<ref>علی محمد قاسمی، شیطان‌شناسی در قرآن، معرفت ۱۳۸۱، شماره ۶۲.</ref> در قرآن آمده است که شیطان ذریه ای دارد اما مقصود از «ذریه» پیروان و جنود ابلیسند. و اتباع شیطان مجازاً به نام ذریه خوانده شده‌اند.<ref>آذرتاش آذرنوش، ابلیس در قرآن، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.</ref>


ابلیس را دوگونه دانسته‌اند: یكی ابلیس عالم كبیر كه همان است كه در قرآن به او اشاره شده است و دیگر ابلیس عالم صغیر یا انسان كه همان صفات رذیلۀ اوست.<ref>عباس زریاب خویی، ابلیس در کلام، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.</ref>
ابلیس را دوگونه دانسته‌اند: یکی ابلیس عالم کبیر که همان است که در قرآن به او اشاره شده است و دیگر ابلیس عالم صغیر یا انسان که همان صفات رذیلهٔ اوست.<ref>عباس زریاب خویی، ابلیس در کلام، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.</ref>


شيطان به حكم آيات قرآن<ref>سوره حجر آیه ۴۲، سوره نحل آیه ۹۹، سوره اسراء آیه ۶۵.</ref>، «تسلط» و «تصرف» در نفوس افراد مخلص راه ندارد، به گونه اى كه زمام زندگى آنان را به دست بگيرد و به هر كجا كه بخواهد بكشد.<ref>سبحانى، شیخ جعفر، منشور جاويد، ج۴، ص۱۱۷.</ref> قلمرو شیطان از نظر اسلام تشریع است نه تکوین . یعنی شیطان فقط می‌تواند فرزند آدم را وسوسه کند و به گناه تشویق کند شیطان بیش از حد دعوت کردن‌ سلطه و قدرتی بر انسان ندارد.<ref>مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۱، ص۲۳۴.</ref>
شیطان به حکم آیات قرآن،<ref>سوره حجر آیه ۴۲، سوره نحل آیه ۹۹، سوره اسراء آیه ۶۵.</ref> «تسلط» و «تصرف» در نفوس افراد مخلص راه ندارد، به گونه ای که زمام زندگی آنان را به دست بگیرد و به هر کجا که بخواهد بکشد.<ref>سبحانی، شیخ جعفر، منشور جاوید، ج۴، ص۱۱۷.</ref> قلمرو شیطان از نظر اسلام تشریع است نه تکوین؛ یعنی شیطان فقط می‌تواند فرزند آدم را وسوسه کند و به گناه تشویق کند شیطان بیش از حد دعوت کردن سلطه و قدرتی بر انسان ندارد.<ref>مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۱، ص۲۳۴.</ref>


=== سجده‌نکردن ابلیس بر آدم ===
=== سجده‌نکردن ابلیس بر آدم ===
در بسیاری از آیات قرآن، مقصود از شیطان ابلیس است. مطابق آیات قرآن، ابلیس از جن بود جزو مقربان الهی و در رده فرشتگان بود. او فرمان الهی را گردن ننهاد و بر آدم سجده نکرد و از درگاه الهی رانده شد و ملعون و مطرود خداوند قرار گرفت. ابلیس قسم خورده است بندگان خداوند را گمراه کند جز کسانی که از مخلصین هستند.<ref>سوره ص آیه ۷۳ تا ۸۳، سوره اعراف آیه ۱۱ تا ۱۸، سوره کهف آیه ۵۰، سوره حجر آیه ۲۹ تا ۴۲</ref>
در بسیاری از آیات قرآن، مقصود از شیطان ابلیس است. مطابق آیات قرآن، ابلیس از جن بود جزو مقربان الهی و در رده فرشتگان بود. او فرمان الهی را گردن ننهاد و بر آدم سجده نکرد و از درگاه الهی رانده شد و ملعون و مطرود خداوند قرار گرفت. ابلیس قسم خورده است بندگان خداوند را گمراه کند جز کسانی که از مخلصین هستند.<ref>سوره ص آیه ۷۳ تا ۸۳، سوره اعراف آیه ۱۱ تا ۱۸، سوره کهف آیه ۵۰، سوره حجر آیه ۲۹ تا ۴۲</ref>


ابلیس سجده نكرد و دلیل عدم اطاعت خود را اصل و منشأ خلقت خود و آدم دانست.
ابلیس سجده نکرد و دلیل عدم اطاعت خود را اصل و منشأ خلقت خود و آدم دانست.


همۀ مفسران گفته‌اند كه مقصود از سجدۀ فرشتگان، سجدۀ تعظمی‌و تكریم است نه سجدۀ عبادت. خداوند هرگز فرمان نمی‌دهد كه در ملك او به كسی جز او سجده كنند و جز او را بپرستند.<ref>آذرتاش آذرنوش، ابلیس در قرآن، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.</ref>
همهٔ مفسران گفته‌اند که مقصود از سجدهٔ فرشتگان، سجدهٔ تعظمی‌و تکریم است نه سجدهٔ عبادت. خداوند هرگز فرمان نمی‌دهد که در ملک او به کسی جز او سجده کنند و جز او را بپرستند.<ref>آذرتاش آذرنوش، ابلیس در قرآن، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.</ref>


== فلسفه آفرینش شیطان ==
== فلسفه آفرینش شیطان ==
خداوند شیطان را جبراً شیطان (به عنوان موجودى شریر و موذى) نیافرید؛ بلکه شیطان پس از خلقت آن‌قدر عبادت خدا را انجام داد که در زمره فرشتگان قرار گرفت. اما خود شیطان بود که‌ با اختیارات خود از امر الهى‌ تخلف کرد و از سجده ‌بر آدم‌ امتناع ‌نمود و بدین ‌روى، مطرود رحمت الهى‌شد. خداوند انسان را در برابر فریب‌ها و اغواگرى‌هاى شیطان بى‌دفاع نگذاشته، بلکه او را به نیروهاى عقلانى و وحیانى مسلّح نموده است. از یک سو، به وسیله عقل و از سوى دیگر، از طریق وحى از ترفندهاى شیطانى آگاهى پیدا کرده است. یکى از سنّت‌هاى الهى «امتحان» اس؛ به این معنا که اراده خدا بر این تعلّق گرفته که همه بندگانش را به انحاى گوناگون بیازماید. خلقت شیطان هم خود وسیله‌اى براى آزمایش انسان‌هاست. آیات فراوانی دلالت دارند که انسان در برابر شیطان مسلوب‌الاختیار نیست، بلکه شیطان از طرق مختلف انسان را به نافرمانى خدا سوق مى‌دهد.<ref>علی محمد قاسمى، شیطان‌شناسى در قرآن، معرفت ۱۳۸۱، شماره ۶۲.</ref>
خداوند شیطان را جبراً شیطان (به عنوان موجودی شریر و موذی) نیافرید؛ بلکه شیطان پس از خلقت آن‌قدر عبادت خدا را انجام داد که در زمره فرشتگان قرار گرفت. اما خود شیطان بود که با اختیارات خود از امر الهی تخلف کرد و از سجده بر آدم امتناع نمود و بدین روی، مطرود رحمت الهی‌شد. خداوند انسان را در برابر فریب‌ها و اغواگری‌های شیطان بی‌دفاع نگذاشته، بلکه او را به نیروهای عقلانی و وحیانی مسلّح نموده است. از یک سو، به وسیله عقل و از سوی دیگر، از طریق وحی از ترفندهای شیطانی آگاهی پیدا کرده است. یکی از سنّت‌های الهی «امتحان» اس؛ به این معنا که اراده خدا بر این تعلّق گرفته که همه بندگانش را به انحای گوناگون بیازماید. خلقت شیطان هم خود وسیله‌ای برای آزمایش انسان‌هاست. آیات فراوانی دلالت دارند که انسان در برابر شیطان مسلوب‌الاختیار نیست، بلکه شیطان از طرق مختلف انسان را به نافرمانی خدا سوق می‌دهد.<ref>علی محمد قاسمی، شیطان‌شناسی در قرآن، معرفت ۱۳۸۱، شماره ۶۲.</ref>


در درون هر انسان نیز پیش از ارتكاب نخستین گناه نبرد دیو و فرشته آغاز می‌گردد و آن «نفخۀ الهی» كه در انسان است به یاری او می‌آید تا او را از چنگ شیطان نجات دهد. انسان در پرتو این نفخۀ الهی و تعلیم اسماء (عَلَّمَ آدَم الأَسماء كُلَّها) موجودی بس نیرومند است، اما از سوی دیگر دست شیطان در فریب او باز گذاشته شده است. پس مبارزه‌ای در انسان میان جنبۀ الهی او و جنبۀ شیطانیش در می‌گیرد كه اگرچه شیطان بر بسیاری از افرد انسان پیروز می‌شود، اما مؤمنان و «بندگان مُخلَص» شیطان را طرد می‌كنند.<ref>آذرتاش آذرنوش، ابلیس در قرآن، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.</ref>
در درون هر انسان نیز پیش از ارتکاب نخستین گناه نبرد دیو و فرشته آغاز می‌گردد و آن «نفخهٔ الهی» که در انسان است به یاری او می‌آید تا او را از چنگ شیطان نجات دهد. انسان در پرتو این نفخهٔ الهی و تعلیم اسماء (عَلَّمَ آدَم الأَسماء کُلَّها) موجودی بس نیرومند است، اما از سوی دیگر دست شیطان در فریب او باز گذاشته شده است. پس مبارزه‌ای در انسان میان جنبهٔ الهی او و جنبهٔ شیطانیش درمی‌گیرد که اگرچه شیطان بر بسیاری از افرد انسان پیروز می‌شود، اما مؤمنان و «بندگان مُخلَص» شیطان را طرد می‌کنند.<ref>آذرتاش آذرنوش، ابلیس در قرآن، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
خط ۵۲: خط ۵۲:


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
* تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۱۹۱.
* تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۱۹۱.
* جن و شیطان، علیرضا رجائی تهرانی، ص۲۴.
* جن و شیطان، علیرضا رجائی تهرانی، ص۲۴.
* جن و شیطان، زین العابدین دست داده، ص۴۶.
* جن و شیطان، زین العابدین دست داده، ص۴۶.

نسخهٔ ‏۶ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۲۴

سؤال
قرآن درباره شیطان چه گفته است؟

شیطان در قرآن اسم عام است و به هر موجود سرکش و متمردی گفته می‌شود و به ابلیس هم شیطان گفته می‌شود چون موجودی سرکش بوده است. دو واژه شیطان و ابلیس در قرآن با یکدیگر هم پوشانی دارند. قرآن، شیاطین را از جن و انس معرفی می‌کند که سبب وسوسه و گمراهی انسان می‌شوند. در بیشتر آیات قرآن، مقصود از شیطان، ابلیس است. خلق ابلیس و شیاطین برای امتحان و آزمایش بندگان است که انسان‌ها را دعوت به شر و بدی می‌کنند. گاهی شیطان شامل انسان‌های فاسد و نفس اماره و… هم می‌شود.

کاربرد واژه شیطان در قرآن

واژه شیطان به صورت مفرد ۷۰ بار و به صورت جمع (شیاطین) ۱۸ بار در قرآن آمده است.

شیطان به هر موجودی سرکش و متمرد اطلاق می‌شود؛ اعم از انسان، جن یا جنبندگان دیگر. شیطان اسم عام (اسم جنس) است اما ابلیس[۱] اسم خاص (علم) است که حضرت آدم(ع) را سجده نکرد و اکنون نیز با لشکر و منسوبین خود انسان‌ها را وسوسه و گمراه می‌کند.[۲] لذا در قرآن کلمه شیطان به انسان و جن اطلاق شده است ﴿وَکَذٰلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ؛ بدین گونه مابرای هر پیامبری دشمنی از شیطان‌های انسانی یا جنی قرار دادیم.(انعام:۱۱۲)

قرآن، سران منافقان را شیاطین می‌نامد.[۳] طبق گفته قرآن شیطان دشمن انسان‌ها است.[۴] لفظ شیطان به انس نیز گفته می‌شود. به انسانهای دور از حق و متمرّد شیطان اطلاق می‌شود. گاهی جن و شیطان، مفهوم وسیعی دارند و شامل نفس امّاره[۵] قوای واهمه، تخیل نفسانی و لذات دنیوی، ریاسات وهمیه، حشرات موذی و انسان‌های فاسد و… که لشکریان شیطان هستند؛ می‌باشند[۶]

تکبر، کافر،[۷] ناسپاس،[۸] عصیانگر،[۹] سرکش،[۱۰] نکوهیده[۱۱] رانده شده،[۱۲] ملعون[۱۳] دشمن انسان[۱۴] همدم بد[۱۵] گمراه‌کننده[۱۶] از اوصاف شیطان و ابلیس در قرآن است. شیطان در میان بشر تنها نیست بلکه اعوان و انصار دارد.[۱۷] در قرآن از ذریه و جنود شیطان سخن به میان آمده است.[۱۸]

به نظر برخی، شیطان همه جا مرادف ابلیس است.[۱۹]

جن و شیاطین در قرآن یک موجودات نامرئی هستند و با سرعتی مافوق سرعت نور- که اسمش را سرعت نمی‌شود گذاشت- می‌توانند از نقطهای از عالم به نقطهای دیگر بروند. از قرآن استفاده می‌شود که شیاطین می‌خواهند به آن عالم آسمانها نزدیک شوند و از اخبار آنجا آگاه شوند، ولی خدای متعال به وسیله شهابها- که ما نمی‌دانیم چیست- مانعی قرار داده است که حتی این موجودات هم قادر نیستند خودشان را به آنجا نزدیک کنند.[۲۰]

همه شیطان‌ها جنی نیستند. انسان‌هایی شیطان‌صفت، با باطنی ابلیس‌گونه وجود دارند که در میان ما زندگی می‌کنند.[۲۱]

قرآن کریم این‌طور می‌فهماند که شیطان قبل از خلقت انسان در صف ملائکه بود، بعد از خلقت انسان از صف ملائکه خارج و رجیم شد.

ابلیس

کلمه اِبلیس، ۱۱ بار در قرآن کریم آمده است، ۹ بار آن مربوط به آفرینش آدم است.[۲۲]

انسان‌ها شیاطین را نمی‌بینند اما آنها انسان‌ها را می‌بینند.[۲۳] خلقت آنها جزئی از آفرینش است و برای امتحان و آزمایش بندگان وجود دارند.[۲۴] شیطان حتی به رسولان هم القا می‌کند اما خداوند القائات آنان را باطل می‌کند.[۲۵] القائات آنان برای کسانی است که مرضی در دلشان قرار دارد و سنگدل هستند.[۲۶]

شیطان به وسیله زینت دادن اعمال،[۲۷] وسوسه[۲۸] دعوت و وعده[۲۹] فریفتن (تسویل)[۳۰] لغزاندن[۳۱] به فتنه انداختن[۳۲] گمراه کردن[۳۳] القا کردن[۳۴] انسان‌ها را به شر و بدی می‌کشاند. شیطان امر به فحشا و منکر می‌کند.[۳۵] و می‌خواهد بین انسان‌ها دشمنی و کینه باشد[۳۶] و بندگان را از یاد و ذکر خداوند بازدارد.[۳۷]

بعضی از آیات قرآن[۳۸] دلالت دارند که شیطان لشکریانی دارد که آن‌ها را برای اغوای مردم در خدمت می‌گیرد.[۳۹] در قرآن آمده است که شیطان ذریه ای دارد اما مقصود از «ذریه» پیروان و جنود ابلیسند. و اتباع شیطان مجازاً به نام ذریه خوانده شده‌اند.[۴۰]

ابلیس را دوگونه دانسته‌اند: یکی ابلیس عالم کبیر که همان است که در قرآن به او اشاره شده است و دیگر ابلیس عالم صغیر یا انسان که همان صفات رذیلهٔ اوست.[۴۱]

شیطان به حکم آیات قرآن،[۴۲] «تسلط» و «تصرف» در نفوس افراد مخلص راه ندارد، به گونه ای که زمام زندگی آنان را به دست بگیرد و به هر کجا که بخواهد بکشد.[۴۳] قلمرو شیطان از نظر اسلام تشریع است نه تکوین؛ یعنی شیطان فقط می‌تواند فرزند آدم را وسوسه کند و به گناه تشویق کند شیطان بیش از حد دعوت کردن سلطه و قدرتی بر انسان ندارد.[۴۴]

سجده‌نکردن ابلیس بر آدم

در بسیاری از آیات قرآن، مقصود از شیطان ابلیس است. مطابق آیات قرآن، ابلیس از جن بود جزو مقربان الهی و در رده فرشتگان بود. او فرمان الهی را گردن ننهاد و بر آدم سجده نکرد و از درگاه الهی رانده شد و ملعون و مطرود خداوند قرار گرفت. ابلیس قسم خورده است بندگان خداوند را گمراه کند جز کسانی که از مخلصین هستند.[۴۵]

ابلیس سجده نکرد و دلیل عدم اطاعت خود را اصل و منشأ خلقت خود و آدم دانست.

همهٔ مفسران گفته‌اند که مقصود از سجدهٔ فرشتگان، سجدهٔ تعظمی‌و تکریم است نه سجدهٔ عبادت. خداوند هرگز فرمان نمی‌دهد که در ملک او به کسی جز او سجده کنند و جز او را بپرستند.[۴۶]

فلسفه آفرینش شیطان

خداوند شیطان را جبراً شیطان (به عنوان موجودی شریر و موذی) نیافرید؛ بلکه شیطان پس از خلقت آن‌قدر عبادت خدا را انجام داد که در زمره فرشتگان قرار گرفت. اما خود شیطان بود که با اختیارات خود از امر الهی تخلف کرد و از سجده بر آدم امتناع نمود و بدین روی، مطرود رحمت الهی‌شد. خداوند انسان را در برابر فریب‌ها و اغواگری‌های شیطان بی‌دفاع نگذاشته، بلکه او را به نیروهای عقلانی و وحیانی مسلّح نموده است. از یک سو، به وسیله عقل و از سوی دیگر، از طریق وحی از ترفندهای شیطانی آگاهی پیدا کرده است. یکی از سنّت‌های الهی «امتحان» اس؛ به این معنا که اراده خدا بر این تعلّق گرفته که همه بندگانش را به انحای گوناگون بیازماید. خلقت شیطان هم خود وسیله‌ای برای آزمایش انسان‌هاست. آیات فراوانی دلالت دارند که انسان در برابر شیطان مسلوب‌الاختیار نیست، بلکه شیطان از طرق مختلف انسان را به نافرمانی خدا سوق می‌دهد.[۴۷]

در درون هر انسان نیز پیش از ارتکاب نخستین گناه نبرد دیو و فرشته آغاز می‌گردد و آن «نفخهٔ الهی» که در انسان است به یاری او می‌آید تا او را از چنگ شیطان نجات دهد. انسان در پرتو این نفخهٔ الهی و تعلیم اسماء (عَلَّمَ آدَم الأَسماء کُلَّها) موجودی بس نیرومند است، اما از سوی دیگر دست شیطان در فریب او باز گذاشته شده است. پس مبارزه‌ای در انسان میان جنبهٔ الهی او و جنبهٔ شیطانیش درمی‌گیرد که اگرچه شیطان بر بسیاری از افرد انسان پیروز می‌شود، اما مؤمنان و «بندگان مُخلَص» شیطان را طرد می‌کنند.[۴۸]


مطالعه بیشتر

  • تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۱۹۱.
  • جن و شیطان، علیرضا رجائی تهرانی، ص۲۴.
  • جن و شیطان، زین العابدین دست داده، ص۴۶.


منابع

  1. ابلیس غیر عربی است. شاید هم از» اَبلس «باشد که مبدء شر و وسوسه در جهت خلاف کمال و مصلحت می‌باشد. طالقانی، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۸ ش، ج۶، ص۱۵۰.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۱۹۱؛ رجائی تهرانی، علی رضا، جن و شیطان، قم، انتشارات نبوغ، ۱۳۷۵ ش، ص۱۴.
  3. سوره بقره آیه ۱۴.
  4. سوره فاطر آیه ۶.
  5. یوسف/۵۳، ان نفس لاماره بالسوء.
  6. دست داده، زین العابدین، جن و شیطان، مجتمع هنری و فرهنگی شهید مصلی نژاد، جهرم، ۱۳۷۷ ش، ص۴۶.
  7. سوره بقره آیه ۳۴، سوره ص آیه ۷۴،
  8. سوره اسراء آیه ۲۷
  9. سوره مریم آیه ۴۴.
  10. سوره صافات آیه ۷، سوره نساء آیه ۱۱۷.
  11. سوره اعراف آیه ۱۸،
  12. سوره نحل آیه ۹۸، سوره ص آیه ۷۷، سوره تکویر آیه ۲۵
  13. سوره ص آیه ۷۸، سوره حجر آیه ۳۵،
  14. سوره یس آیه ۶۰،
  15. سوره نساء آیه ۳۸
  16. سوره قصص آیه ۱۵.
  17. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۳۸.
  18. سوره شعراء آیه ۹۵، سوره کهف آیه ۵۰
  19. فرهنگ و معارف قرآن، اعلام القرآن، ج۱، ص۲۶۸.
  20. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۷، ص۵۲۳.
  21. مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب مطهر، ج۱، ص۱۵۲.
  22. فتح‌الله مجتبایی، ابلیس، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.
  23. سوره اعراف آیه ۲۷.
  24. سوره سبأ آیه ۲۱.
  25. سوره حج آیه ۵۲.
  26. سوره حج آیه ۵۳.
  27. سوره نمل آیه ۲۴، سوره نحل آیه ۶۳، سوره عنکبوت آیه ۳۸، سوره انعام آیه ۴۳، سوره انفال آیه ۴۸.
  28. سوره طه آیه ۱۲۰، سوره اعراف آیه ۲۰، سوره ناس آیه ۴ و ۵، سوره فصلت آیه ۳۶، سوره یوسف آیه ۱۰۰.
  29. سوره ابراهیم آیه ۲۲، سوره لقمان آیه ۲۱. سوره نساء آیه ۶۴.
  30. سوره محمد آیه ۲۵
  31. سوره بقره آیه ۳۶. سوره آل عمران آیه ۱۵۵.
  32. سوره اعراف آیه ۲۷.
  33. سوره نساء آیه ۶۰، سوره یس آیه ۶۲، سوره نساء آیه ۱۱۹ و ۱۲۰، سوره قصص آیه ۱۵.
  34. سوره انعام آیه ۱۱۲ و ۱۲۱.
  35. سوره نور آیه ۲۱، سوره بقره آیه ۲۶۸.
  36. سوره مائده آیه ۹۱.
  37. سوره انعام آیه ۶۸، سوره مجادله آیه ۱۹.
  38. سوره شعرا آیه ۹۵، سوره اعراف آیه ۲۷، سوره کهف آیه ۵۰.
  39. علی محمد قاسمی، شیطان‌شناسی در قرآن، معرفت ۱۳۸۱، شماره ۶۲.
  40. آذرتاش آذرنوش، ابلیس در قرآن، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.
  41. عباس زریاب خویی، ابلیس در کلام، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.
  42. سوره حجر آیه ۴۲، سوره نحل آیه ۹۹، سوره اسراء آیه ۶۵.
  43. سبحانی، شیخ جعفر، منشور جاوید، ج۴، ص۱۱۷.
  44. مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۱، ص۲۳۴.
  45. سوره ص آیه ۷۳ تا ۸۳، سوره اعراف آیه ۱۱ تا ۱۸، سوره کهف آیه ۵۰، سوره حجر آیه ۲۹ تا ۴۲
  46. آذرتاش آذرنوش، ابلیس در قرآن، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.
  47. علی محمد قاسمی، شیطان‌شناسی در قرآن، معرفت ۱۳۸۱، شماره ۶۲.
  48. آذرتاش آذرنوش، ابلیس در قرآن، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۲۵۵.