رومان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
[[امام سجاد(ع)]] در دعایی که در [[صحیفه سجادیه]] نقل  شده، نام رومان را در کنار نام [[نکیر و منکر]] آورده و بر آن‌ها درود می‌فرستد.<ref>صحیفهٔ سجادیه، دعای سوم، ص۳۵۱.</ref> برخی شارحان صحیفه سجادیه در شرح این دعا، رومان را به مانند نکیر و منکر دانسته که از جنس آدمیان نیستند و تصدیق وجود رومان را به مانند فرشته‌های دیگر واجب دانسته‌اند.<ref>سید علی خان کبیر، ریاض السالکین، ص۹۴، میانجی، ص۳۵۲.</ref>
[[امام سجاد(ع)]] در دعایی که در [[صحیفه سجادیه]] نقل  شده، نام رومان را در کنار نام [[نکیر و منکر]] آورده و بر آن‌ها درود می‌فرستد.<ref>صحیفهٔ سجادیه، دعای سوم، ص۳۵۱.</ref> برخی شارحان صحیفه سجادیه در شرح این دعا، رومان را به مانند نکیر و منکر دانسته که از جنس آدمیان نیستند و تصدیق وجود رومان را به مانند فرشته‌های دیگر واجب دانسته‌اند.<ref>سید علی خان کبیر، ریاض السالکین، ص۹۴، میانجی، ص۳۵۲.</ref>


[[طریحی]] عالم و مفسر شیعی در [[کتاب مجمع البحرین]]، رومان را نام فرشته‌ای دانسته که در قبر با آدمیان ملاقات می‌کند.<ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۲۵۴.</ref>
[[طریحی]] عالم و مفسر شیعی در [[کتاب مجمع البحرین]]، رومان را نام فرشته‌ای دانسته که در قبر با آدمیان ملاقات می‌کند.<ref>فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۲۵۴.</ref> أي ممتحن القبور و المختبر فيها في المسألة و لم أر ذكر هذا الملك في أخبارنا المعتبرة سوى هذا الدعاء و هو مذكور في أخبار المخالفين‏<ref>بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏56، ص: 234</ref>


البته در برخی روایات از فرشته دیگری با نام رومان یاد شده است.<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع‏، ج۲، ص۵۵۴، قم، كتاب فروشى داورى‏، ۱۳۸۵ش.</ref>
البته در برخی روایات از فرشته دیگری با نام رومان یاد شده است.<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع‏، ج۲، ص۵۵۴، قم، كتاب فروشى داورى‏، ۱۳۸۵ش.</ref>


== وظیفه رومان ==
== وظیفه رومان ==
عبدالله بن سلام از پیامبر اسلام نقل کرد که رومان، نخستین فرشته‌ای است که در قبر پیش از نکیر و منکر بر  جنازه وارد می‌شود کیست؟» فرمود: «ملکی است به نام رومان که با چهره ای چون خورشید، بر میت وارد می‌شود و می‌گوید که کارهای نیک و بد خود را، در دنیا بنویس». میت می‌گوید: «چگونه بنویسم که نه کاغذی دارم، نه قلمی و نه مرکبی؟» ملک می‌گوید: «آب دهان تو مرکب، انگشت تو قلم و تکه ای از کفن تو کاغذ». میت نخست کارهای نیک خود را می‌نویسد، وقتی به کارهای بد خود می‌رسد حیا و شرم می‌کند و دست برمی‌دارد. ملک می‌گوید: «ای خطاکار! در دنیا از خالق خود شرم نکردی و کار زشت انجام دادی! اکنون از نوشتن آن شرم می‌کنی؟» عمودی در دست دارد که بالا می‌برد تا بر فرق او زند. میت می‌گوید: «نزن می‌نویسم». پس از نوشتن، ملک امر می‌کند که آن نوشته را با ناخن خود مهر کند و سپس تا روز قیامت آن را به گردن خود بیاویزد، چنان‌که خداوند می‌فرماید: (وَ کُلَّ إِنسان أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَه کِتاباً یَلْقاهُ مَنْشُوراً).<ref>اسراء: ۱۳; و شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۶، ص۶۲۰–۶۲۲.</ref> بنابراین کار رومان تشکیل پرونده و پیش از نکیر و منکر است.
عبدالله بن سلام از پیامبر اسلام نقل کرد که رومان، نخستین فرشته‌ای است که در قبر پیش از نکیر و منکر بر  جنازه وارد می‌شود. او پرونده اعمال افراد را آماده می‌کند.<ref>بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏56، ص: 234</ref>


رومان نام فرشته‏اى است كه پيش از منكر و نكير در قبر ميآيد و آدمى را ميآزمايد اگر نيكوكار بود منكر و نكير را آگاه ميسازد<ref>الصحيفة السجادية / ترجمه و شرح فيض الإسلام، ص: 56</ref>
رومان نام فرشته‏اى است كه پيش از منكر و نكير در قبر ميآيد و آدمى را ميآزمايد اگر نيكوكار بود منكر و نكير را آگاه ميسازد<ref>الصحيفة السجادية / ترجمه و شرح فيض الإسلام، ص: 56</ref>


همه ی وظایفی که در حدیث عبدالله بن سلام برای رومان ذکر شده است، در حدیث معروف سلمان فارسی برای اولین ملکی که در قبر سراغ میت می‌آید، ذکر شده است; هر چند نامی از رومان به میان نیامده است.<ref>علامه ی مجلسی، بحار الانوار، ج۲۲، ص۳۷۴، ح ۱۳.</ref>
همه‌ی وظایفی که در حدیث عبدالله بن سلام برای رومان ذکر شده است، در حدیث معروف سلمان فارسی برای اولین ملکی که در قبر سراغ میت می‌آید، ذکر شده است; هر چند نامی از رومان به میان نیامده است.<ref>علامه ی مجلسی، بحار الانوار، ج۲۲، ص۳۷۴، ح ۱۳.</ref>


در روایت دیگر آمده است:
در دیگر منابع اهل سنت نیز ملکی به نام رومان وارد شده است، هر چند از لحاظ سند ضعیف است.<ref>سیوطی، شرح الصدور، ص۱۷۴.</ref>
 
رومان نزد میت می‌آید و او را می‌بوید، اگر او را از اهل خیر و سعادت یافت، به منکر و نکیر خبر می‌دهد تا با او رفق و مدارا کنند; ولی اگر او را اهل شرّ و شقاوت یافت، به آن دو خبر می‌دهد تا بر او سخت گیرند و او را عذاب کنند.<ref>الانوار النعمانیه، ج۴، ص۲۲۱; کفایه الموحدین، ج۳، ص۲۳۲.</ref>
 
در دیگر منابع اهل سنت نیز ملکی به نام رومان وارد شده است; هر چند از لحاظ سند ضعیف است.<ref>سیوطی، شرح الصدور، ص۱۷۴.</ref>
 
در بارهٔ کار و جایگاه آن، در منابع شیعی و سنی بسیار آمده است؛ ولی مستند همه، تنها این حدیث است. عبدالله بن سلام از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل می‌کند


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۸

سؤال

رومان یا فتّان القبور چه ملکی است و چه زمانی نزد میت می‌آید؟

رومان فرشته‌ای است که در قبر است و کارش مشابه نکیر و منکر (امتحان و پرسش از میت) است. از این رو «فتان القبور» صفت رومان و نکیر و منکر قرار گرفته است.

فرشته‌ای به نام رومان

امام سجاد(ع) در دعایی که در صحیفه سجادیه نقل شده، نام رومان را در کنار نام نکیر و منکر آورده و بر آن‌ها درود می‌فرستد.[۱] برخی شارحان صحیفه سجادیه در شرح این دعا، رومان را به مانند نکیر و منکر دانسته که از جنس آدمیان نیستند و تصدیق وجود رومان را به مانند فرشته‌های دیگر واجب دانسته‌اند.[۲]

طریحی عالم و مفسر شیعی در کتاب مجمع البحرین، رومان را نام فرشته‌ای دانسته که در قبر با آدمیان ملاقات می‌کند.[۳] أي ممتحن القبور و المختبر فيها في المسألة و لم أر ذكر هذا الملك في أخبارنا المعتبرة سوى هذا الدعاء و هو مذكور في أخبار المخالفين‏[۴]

البته در برخی روایات از فرشته دیگری با نام رومان یاد شده است.[۵]

وظیفه رومان

عبدالله بن سلام از پیامبر اسلام نقل کرد که رومان، نخستین فرشته‌ای است که در قبر پیش از نکیر و منکر بر جنازه وارد می‌شود. او پرونده اعمال افراد را آماده می‌کند.[۶]

رومان نام فرشته‏اى است كه پيش از منكر و نكير در قبر ميآيد و آدمى را ميآزمايد اگر نيكوكار بود منكر و نكير را آگاه ميسازد[۷]

همه‌ی وظایفی که در حدیث عبدالله بن سلام برای رومان ذکر شده است، در حدیث معروف سلمان فارسی برای اولین ملکی که در قبر سراغ میت می‌آید، ذکر شده است; هر چند نامی از رومان به میان نیامده است.[۸]

در دیگر منابع اهل سنت نیز ملکی به نام رومان وارد شده است، هر چند از لحاظ سند ضعیف است.[۹]

منابع

  1. صحیفهٔ سجادیه، دعای سوم، ص۳۵۱.
  2. سید علی خان کبیر، ریاض السالکین، ص۹۴، میانجی، ص۳۵۲.
  3. فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۲۵۴.
  4. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏56، ص: 234
  5. شیخ صدوق، علل الشرائع‏، ج۲، ص۵۵۴، قم، كتاب فروشى داورى‏، ۱۳۸۵ش.
  6. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏56، ص: 234
  7. الصحيفة السجادية / ترجمه و شرح فيض الإسلام، ص: 56
  8. علامه ی مجلسی، بحار الانوار، ج۲۲، ص۳۷۴، ح ۱۳.
  9. سیوطی، شرح الصدور، ص۱۷۴.