رومان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
رومان یا فتّان القبور چه ملکی است و چه زمانی نزد میت می‌آید؟
رومان یا فتّان القبور چه ملکی است و چه زمانی نزد میت می‌آید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
== فرشته‌ای به نام رومان ==
امام سجاد (علیه السلام) در صحیفهٔ کاملهٔ سجّادیه، آنجا که به ملائکه صلوات می‌فرستد؛ می‌فرماید: «و منکر و نکیر و رومان، فتان القبور…» ;<ref>صحیفهٔ سجادیه، دعای سوم یا چهارم، ص۳۵۱.</ref> یعنی «رحمت خدا، به منکر و نکیر و رومان باد که امتحان و سؤال کنندگان در قبر هستند».
امام سجاد (علیه السلام) در صحیفهٔ کاملهٔ سجّادیه، آنجا که به ملائکه صلوات می‌فرستد؛ می‌فرماید: «و منکر و نکیر و رومان، فتان القبور…» ;<ref>صحیفهٔ سجادیه، دعای سوم یا چهارم، ص۳۵۱.</ref> یعنی «رحمت خدا، به منکر و نکیر و رومان باد که امتحان و سؤال کنندگان در قبر هستند».
مرحوم سید علی خان در شرح این فراز می‌فرماید:
مرحوم سید علی خان در شرح این فراز می‌فرماید:
خط ۱۳: خط ۱۵:
در نتیجه، رومان یکی از ملائک قبر است و کارش مشابه نکیر و منکر (امتحان و پرسش از میت) است. از این رو «فتان القبور» صفت رومان و نکیر و منکر قرار گرفته است.
در نتیجه، رومان یکی از ملائک قبر است و کارش مشابه نکیر و منکر (امتحان و پرسش از میت) است. از این رو «فتان القبور» صفت رومان و نکیر و منکر قرار گرفته است.


== وظیفه رومان ==
در بارهٔ کار و جایگاه آن، در منابع شیعی و سنی بسیار آمده است؛ ولی مستند همه، تنها این حدیث است. عبدالله بن سلام<ref>عبدالله بن سلام بن الحارث الاسرائیلی من الصحابه، کان من احبار الیهود فأسلم مات سنه ثلاث و اربعین بالمدینه، طبقات ابن سعد، ج۲، ص۳۵۲.</ref> از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل می‌کند که<ref>نعمت الله جزایری، الانوار النعمانیه، ج۴، ص۲۲۰; فیض کاشانی، علم الیقین، ج۲، ص۱۰۸۰; و کفایه الموحدین، ج۳، ص۲۳۱.</ref> از رسول خدا پرسیدم: «نخستین ملکی که پیش از نکیر و منکر بر میت وارد می‌شود، کیست؟» فرمود: «ملکی است به نام رومان که با چهره ای چون خورشید، بر میت وارد می‌شود و می‌گوید که کارهای نیک و بد خود را، در دنیا بنویس». میت می‌گوید: «چگونه بنویسم که نه کاغذی دارم، نه قلمی و نه مرکبی؟» ملک می‌گوید: «آب دهان تو مرکب، انگشت تو قلم و تکه ای از کفن تو کاغذ». میت نخست کارهای نیک خود را می‌نویسد، وقتی به کارهای بد خود می‌رسد حیا و شرم می‌کند و دست برمی‌دارد. ملک می‌گوید: «ای خطاکار! در دنیا از خالق خود شرم نکردی و کار زشت انجام دادی! اکنون از نوشتن آن شرم می‌کنی؟» عمودی در دست دارد که بالا می‌برد تا بر فرق او زند. میت می‌گوید: «نزن می‌نویسم». پس از نوشتن، ملک امر می‌کند که آن نوشته را با ناخن خود مهر کند و سپس تا روز قیامت آن را به گردن خود بیاویزد، چنان‌که خداوند می‌فرماید: (وَ کُلَّ إِنسان أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَه کِتاباً یَلْقاهُ مَنْشُوراً).<ref>اسراء: ۱۳; و شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۶، ص۶۲۰–۶۲۲.</ref> بنابراین کار رومان تشکیل پرونده و پیش از نکیر و منکر است.
در بارهٔ کار و جایگاه آن، در منابع شیعی و سنی بسیار آمده است؛ ولی مستند همه، تنها این حدیث است. عبدالله بن سلام<ref>عبدالله بن سلام بن الحارث الاسرائیلی من الصحابه، کان من احبار الیهود فأسلم مات سنه ثلاث و اربعین بالمدینه، طبقات ابن سعد، ج۲، ص۳۵۲.</ref> از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل می‌کند که<ref>نعمت الله جزایری، الانوار النعمانیه، ج۴، ص۲۲۰; فیض کاشانی، علم الیقین، ج۲، ص۱۰۸۰; و کفایه الموحدین، ج۳، ص۲۳۱.</ref> از رسول خدا پرسیدم: «نخستین ملکی که پیش از نکیر و منکر بر میت وارد می‌شود، کیست؟» فرمود: «ملکی است به نام رومان که با چهره ای چون خورشید، بر میت وارد می‌شود و می‌گوید که کارهای نیک و بد خود را، در دنیا بنویس». میت می‌گوید: «چگونه بنویسم که نه کاغذی دارم، نه قلمی و نه مرکبی؟» ملک می‌گوید: «آب دهان تو مرکب، انگشت تو قلم و تکه ای از کفن تو کاغذ». میت نخست کارهای نیک خود را می‌نویسد، وقتی به کارهای بد خود می‌رسد حیا و شرم می‌کند و دست برمی‌دارد. ملک می‌گوید: «ای خطاکار! در دنیا از خالق خود شرم نکردی و کار زشت انجام دادی! اکنون از نوشتن آن شرم می‌کنی؟» عمودی در دست دارد که بالا می‌برد تا بر فرق او زند. میت می‌گوید: «نزن می‌نویسم». پس از نوشتن، ملک امر می‌کند که آن نوشته را با ناخن خود مهر کند و سپس تا روز قیامت آن را به گردن خود بیاویزد، چنان‌که خداوند می‌فرماید: (وَ کُلَّ إِنسان أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَه کِتاباً یَلْقاهُ مَنْشُوراً).<ref>اسراء: ۱۳; و شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۶، ص۶۲۰–۶۲۲.</ref> بنابراین کار رومان تشکیل پرونده و پیش از نکیر و منکر است.
فیض کاشانی، پس از نقل حدیث عبدالله بن سلام می‌فرماید:
شاید «رومان فتان القبور» که در کلام امام سجاد (علیه السلام) آمده است، به همین ملک]در حدیث ابن سلام[ اشاره باشد.<ref>علم الیقین، ج۲، ص۱۰۸۲.</ref>


همه ی وظایفی که در حدیث عبدالله بن سلام برای رومان ذکر شده است، در حدیث معروف سلمان فارسی برای اولین ملکی که در قبر سراغ میت می‌آید، ذکر شده است; هر چند نامی از رومان به میان نیامده است.<ref>علامه ی مجلسی، بحار الانوار، ج۲۲، ص۳۷۴، ح ۱۳.</ref>
همه ی وظایفی که در حدیث عبدالله بن سلام برای رومان ذکر شده است، در حدیث معروف سلمان فارسی برای اولین ملکی که در قبر سراغ میت می‌آید، ذکر شده است; هر چند نامی از رومان به میان نیامده است.<ref>علامه ی مجلسی، بحار الانوار، ج۲۲، ص۳۷۴، ح ۱۳.</ref>
خط ۲۶: خط ۲۵:


در دیگر منابع اهل سنت نیز ملکی به نام رومان وارد شده است; هر چند از لحاظ سند ضعیف است.<ref>سیوطی، شرح الصدور، ص۱۷۴.</ref>
در دیگر منابع اهل سنت نیز ملکی به نام رومان وارد شده است; هر چند از لحاظ سند ضعیف است.<ref>سیوطی، شرح الصدور، ص۱۷۴.</ref>
فیض کاشانی می‌فرماید:
سؤال قبر، از منابع شیعه و سنی روایات متضافری (بسیار زیاد) دارد. این اخبار به حدی زیاد است که جای هیچ تردیدی باقی نمی‌گذارد.<ref>علم الیقین، ج۲، ص۱۰۶۵، فصل ۳.</ref>
سیوطی می‌گوید که درباره ی سؤال دو ملک در قبر، احادیث متواتر و مؤکد است و حدود بیست و شش طریق را همراه با راویان آن ذکر می‌کند.<ref>شرح الصدور، ص۱۷۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۵۸

سؤال

رومان یا فتّان القبور چه ملکی است و چه زمانی نزد میت می‌آید؟

فرشته‌ای به نام رومان

امام سجاد (علیه السلام) در صحیفهٔ کاملهٔ سجّادیه، آنجا که به ملائکه صلوات می‌فرستد؛ می‌فرماید: «و منکر و نکیر و رومان، فتان القبور…» ;[۱] یعنی «رحمت خدا، به منکر و نکیر و رومان باد که امتحان و سؤال کنندگان در قبر هستند». مرحوم سید علی خان در شرح این فراز می‌فرماید:

... منکر، نکیر و رومان مانند جبرئیل از جنس آدمیان نیستند تا دیگران آنها را در دنیا ببیند… ; پس تصدیق وجود ملائکهٔ نکیر و منکر و رومان، واجب و ایمان به اینکه که آنها می‌پرسند، نیز واجب است….[۲]

در مجمع البحرین آمده است: «رومان اسم ملکی است که با آدمیان در قبر است».[۳]

در نتیجه، رومان یکی از ملائک قبر است و کارش مشابه نکیر و منکر (امتحان و پرسش از میت) است. از این رو «فتان القبور» صفت رومان و نکیر و منکر قرار گرفته است.

وظیفه رومان

در بارهٔ کار و جایگاه آن، در منابع شیعی و سنی بسیار آمده است؛ ولی مستند همه، تنها این حدیث است. عبدالله بن سلام[۴] از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل می‌کند که[۵] از رسول خدا پرسیدم: «نخستین ملکی که پیش از نکیر و منکر بر میت وارد می‌شود، کیست؟» فرمود: «ملکی است به نام رومان که با چهره ای چون خورشید، بر میت وارد می‌شود و می‌گوید که کارهای نیک و بد خود را، در دنیا بنویس». میت می‌گوید: «چگونه بنویسم که نه کاغذی دارم، نه قلمی و نه مرکبی؟» ملک می‌گوید: «آب دهان تو مرکب، انگشت تو قلم و تکه ای از کفن تو کاغذ». میت نخست کارهای نیک خود را می‌نویسد، وقتی به کارهای بد خود می‌رسد حیا و شرم می‌کند و دست برمی‌دارد. ملک می‌گوید: «ای خطاکار! در دنیا از خالق خود شرم نکردی و کار زشت انجام دادی! اکنون از نوشتن آن شرم می‌کنی؟» عمودی در دست دارد که بالا می‌برد تا بر فرق او زند. میت می‌گوید: «نزن می‌نویسم». پس از نوشتن، ملک امر می‌کند که آن نوشته را با ناخن خود مهر کند و سپس تا روز قیامت آن را به گردن خود بیاویزد، چنان‌که خداوند می‌فرماید: (وَ کُلَّ إِنسان أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَه کِتاباً یَلْقاهُ مَنْشُوراً).[۶] بنابراین کار رومان تشکیل پرونده و پیش از نکیر و منکر است.

همه ی وظایفی که در حدیث عبدالله بن سلام برای رومان ذکر شده است، در حدیث معروف سلمان فارسی برای اولین ملکی که در قبر سراغ میت می‌آید، ذکر شده است; هر چند نامی از رومان به میان نیامده است.[۷]

در روایت دیگر آمده است:

رومان نزد میت می‌آید و او را می‌بوید، اگر او را از اهل خیر و سعادت یافت، به منکر و نکیر خبر می‌دهد تا با او رفق و مدارا کنند; ولی اگر او را اهل شرّ و شقاوت یافت، به آن دو خبر می‌دهد تا بر او سخت گیرند و او را عذاب کنند.[۸]

در دیگر منابع اهل سنت نیز ملکی به نام رومان وارد شده است; هر چند از لحاظ سند ضعیف است.[۹]

منابع

  1. صحیفهٔ سجادیه، دعای سوم یا چهارم، ص۳۵۱.
  2. سید علی خان کبیر، ریاض السالکین، ص۹۴، میانجی، ص۳۵۲.
  3. فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۲۵۴.
  4. عبدالله بن سلام بن الحارث الاسرائیلی من الصحابه، کان من احبار الیهود فأسلم مات سنه ثلاث و اربعین بالمدینه، طبقات ابن سعد، ج۲، ص۳۵۲.
  5. نعمت الله جزایری، الانوار النعمانیه، ج۴، ص۲۲۰; فیض کاشانی، علم الیقین، ج۲، ص۱۰۸۰; و کفایه الموحدین، ج۳، ص۲۳۱.
  6. اسراء: ۱۳; و شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۶، ص۶۲۰–۶۲۲.
  7. علامه ی مجلسی، بحار الانوار، ج۲۲، ص۳۷۴، ح ۱۳.
  8. الانوار النعمانیه، ج۴، ص۲۲۱; کفایه الموحدین، ج۳، ص۲۳۲.
  9. سیوطی، شرح الصدور، ص۱۷۴.