مفهوم روایت انا مدینه العلم و علی بابها: تفاوت میان نسخهها
(جایگزینی متن - 'مثلاً' به 'مثلا') |
(جایگزینی متن - ' | ارجاعات =' به ' | ارجاعات = | بازبینی نویسنده = ') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
| تغییر مسیر = شد | | تغییر مسیر = شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی نویسنده = | |||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = |
نسخهٔ ۷ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۸
معنا و مفهوم روایت نبوی «انا مدینه العلم و علی بابها» چیست؟ آیا میتوان از این حدیث چنین برداشت کرد که پس از عبور از باب علم دیگر به آن نیاز نیست یا میتوان از باب علم پیامبر سبقت گرفت و به پیامبر اکرم(ص) نزدیک تر از خود حضرت علی(ع) شد؟
روایت «أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌ بَابُهَا» گفتاری است از پیامبر اسلام، در مدح امام علی(ع). پیامبر اسلام(ص) با بیان این سخن و تشبیه علم خود به شهر و تشبیه امام علی(ع) به دروازه آن شهر، قصد دارند راه ورود و دستیابی به علم نبوی را به امت خود معرفی کنند؛ یعنی راه بهرهمند شدن از علم پیامبر اسلام(ص) رجوع به امام علی(ع) است؛ بنابر این مقصود این روایت، تبیین مقام علمی، مرجعیت و قرب معنوی امام علی به پیامبر بوده است؛ لذا تصور اینکه باب به معنای درب مادی است که پس از عبور از آن میتوان از آن بینیاز شد، صحیح نیست.
سند روایت
حدیث «انا مدینة العلم و علی بابها» هرچند در صحیح بخاری و مسلم نقل نشده است اما در سایر متون حدیثی اهل سنت بهصورت گسترده همراه با سند وجود دارد. در المستدرک نقلشده که: «... عن بن عباس رضی الله عنهما قال قال رسول الله(ص) انا مدینة العلم و علی بابها فمن أراد المدینة فلیأت الباب هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه».[۱] پیامبر اسلام فرمود من شهر علمم و علی باب آن است هرکه شهر علم را اراده کند باید به باب آن مراجعه نماید. سپس حاکم میگوید این حدیث بر شرط بخاری و مسلم صحیح است اما آن دو این حدیث را نقل نکردهاند. این حدیث در کتابهای المعجم الکبیر و کنزالعمال و کتابهای دیگر اهل سنت به گونهای نقلشده که بر صحت آن اذعان شده است.[۲] علمای اهل سنت به علت پذیرش همین حدیث در کتابهایشان از امام علی(ع) به عنوان «باب مدینة العلم» نام میبرند و این نام فقط به امام علی(ع) از سوی علمای اهل سنت اختصاص پیداکرده است. مثلا عینی در شرح صحیح بخاری «باب مدینة العلم» را در کنار سایر فضایل امام علی(ع) قرار داده است.[۳] همچنین آلوسی بهکرات در تفسیر خود از امام علی(ع) به «باب مدینة العلم» نام برده است.[۴] بنابراین حدیث «آنا مدینة العلم و علی بابها» حدیث صحیح و از سوی بسیاری از علمای اهل سنت پذیرفتهشده است.
مقصود روایت :مرجعیت و مقام علمی امام علی(ع)
مقصود پیامبر اکرم(ص) از باب علم در این روایت، تبیین مقام علمی، مرجعیت دینی و خلافت الهی و قرب معنوی امیر المؤمنین به آن حضرت بوده است، گواه این سخن حدیث ثقلین است، زیرا رسول خاتم(ص) علی را در این حدیث، عدل غیرقابل انفکاک از قرآن قرار داده و تمسک و اقتداء به آن دو را ضامن هدایت و نجات امت از گمراهی قرار داده فرمود: «از قرآن و عترت سبقت و پیشی نگیرید و در حق آنان کوتاهی نکنید که هلاک میشوید، و به عترت و اهل بیت (من) چیزی آموزش ندهید، زیرا آنها از شما داناترند، و آن گاه دست علی را گرفت و فرمود: هر که من مولا و سرپرست اویم، علی مولا و سرپرست او است، خدایا دوست دار کسی را که علی را دوست دارد و دشمن دار کسی را که علی را دشمن میدارد.[۵]»
روایتی دیگر در مورد علم امام علی(ع)
علاوه بر روایت «انا مدینه العلم و علی بابها» روایت دیگری نیز در مورد جایگاه علمی و مرجعیت معرفتی امام علی(ع) نقل شده است که به آن اشاره میشود: در روزهای آخر عمر رسول خدا(ص)، آن حضرت در حالی که مریضی او شدت یافته بود فرمود: برادر و یاور مرا بخوانید، عایشه، ابوبکر را خواند وقتی رسول خدا چشم باز نمود و به او نگاه کرد صورت خود را از او برگرداند و او خارج شد، و رسول خدا همان کلام سابق را دوباره تکرار کرد، آن گاه حفصه دستور داد عمر را بخوانند، وقتی حضرت او را دید از او هم روی گرداند، او نیز بیرون رفت، سپس رسول خدا(ص) باز فرمود: برادر و یاور مرا بخوانید، ام سلمه گفت: علی(ع) را بخوانید، وقتی علی(ع) آمد، حضرت به او اشاره کرد که نزدیک من بیا، امیر مؤمنان خود را به حضرت نزدیک کرد و رسول خدا(ص) مدتی با علی(ع) راز گفت، آن وقت امیر مؤمنان برخاست و در گوشهای نشست تا رسول خدا(ص) به خواب رفت و علی(ع) از اتاق بیرون شد، مردم گفتند: ای ابوالحسن بگو چه رازی پیامبر با شما در میان گذاشت؟ حضرت فرمود به من تعلیم فرمود هزار باب از علم که از هر بابی هزار باب علم گشوده شد، و وصیت فرمود به من به کارهایی که من انشاء الله آنها را انجام خواهم داد.[۶] رسول اکرم(ص) در این حدیث و حدیث «انا مدینه العلم…» و دهها حدیث دیگر، علی(ع) را به عنوان مرجع و ملجاء امت اسلامی در تمام ابعاد و شئون زندگی مادی و معنوی معرفی نموده و اعلام میدارد که، بهرهگیری از علوم قرآن و دانش پیامبر اکرم(ص) و سنت ناب نبوی و نجات از گمراهی، منوط به مراجعه و اطاعت از امیر مؤمنان علی(ع) بوده و در پرتو هدایت و دانش او میسر است، و تنها او است که در سایه دانش قرآن و پیامبر اکرم(ص) میتواند کشتی طوفان زده امت را از غرقاب گمراهی به ساحل نجات رهنمون گردد.
در پرتو برخورداری از چنین مقام و دانش بود که میفرمود: «از من سؤال کنید قبل از آن که مرا از دست بدهید، به خدا سوگند از هیچ چیزی تا روز قیامت از من سؤال نمیکنید مگر این که از آن شما را آگاه میکنم، از کتاب خدا از من بپرسید سوگند به خدا که هیچ آیهای نیست مگر این که من میدانم در شب نازل شده یا در روز، در بیابان نازل شده یا در کوه.[۷]»
منظور از باب علم
ممکن است در نگاه اول و تطبیق تمام ویژگیهای مادی (باب) که به معنی در یا دروازه است، چنین برداشت شود که میتوان از در علم پیامبر یعنی امام علی(ع) عبور کرد و به داخل راه یافت و از در بینیاز شد یا اینکه از در ورودی سبقت گرفت و جایگاهی نزدیک تر و بالاتر نسبت به این در ورودی پیدا کرد؛ اما روشن است که این برداشت حاصل عدم توجه به وجه تشبیه و نیز تطبیق تمام خصوصیات «در» مادی بر وجود امام علی(ع) است؛ در صورتی که منظور از «در» بودن امام علی برای شهر علم رسول اکرم(ص)، مرجعیت و علم ایشان است که به جز این راه و پناه به این فرد، کسی نمیتواند به رسول اکرم نزدیک شود و از او استفاده کند.
بنابراین، هم چنانکه در هیچ جهت سبقت گرفتن از پیامبر امکانپذیر نیست، سبقت از علی نیز امکان ندارد؛ همانطور که بینیازی از دانش پیامبر اکرم(ص) عین گمراهی است، بینیازی از دانش علی نیز همین حکم را دارد.
گواه روشن این نیاز، سخنان خلیفه دوم، عمر است که گفت: «پناه میبرم به خدا از هر مشکلی که برای (حل آن) ابوالحسن علی نباشد.[۸]» و نیز بارها این جمله را گفت: «اگر علی نبود عمر هلاک میشد.[۹]» پس چه کسی میتواند از دانش علی(ع) بینیاز باشد؟
حضرت علی(ع) میفرماید: ای مردم سخنی را میگویم که آن را قبل از من کسی نگفته است، و بعد از من هم کسی نخواهد گفت: مگر دروغ گو، من بنده خدا و برادر نبی او هستم.[۱۰]
منابع
- ↑ حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص137، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول،
- ↑ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج11، ص65، موصل، مکتبة الزهراء، چ2، 1404ق/ 1983م. تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی؛ و متقی هندی، علاء الدین علی ابن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ج13، ص84، بیروت، دار الکتب العلمیة، چ1، 1419ق/1998م، تحقیق: محمود عمر الدمیاطی.
- ↑ عینی، محمد بن احمد، عمدة القاری شرح صحیح البخاری، ج16، ص215، بیروت، دار إحیاء التراث العربی
- ↑ روح المعانی، ج1، ص79، آلوسی، شهاب الدین سید محمود بغدادی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، ج1، ص79، بیروت، دار إحیاء التراث العربی،
- ↑ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۱۶۷.
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، تهران، منشورات الاعلمی، ۱۴۰۴ق، ص۳۳۵.
- ↑ ابن عساکر، علی بن الحسن، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۳۳۵.
- ↑ زمخشری، جار الله، الفائق فی غریب الحدیث، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۳۷۵.
- ↑ ایجی، عضدالدین، مواقف، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶۲۸.
- ↑ الکوفی، محمد بن سلیمان، مناقب الامام امیر المومنین، قم، مجمع احیاء الثقافه الاسلامیه، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۲۷.