عدم دخالت عارفان در امور سیاسی و اجتماعی: تفاوت میان نسخهها
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
برخی از عرفا مانند سید علی قاضی طباطبایی در مسائل | برخی از عرفا مانند سید علی قاضی طباطبایی در مسائل اجتماعی دخالت نکرده یا نظری نداشتهاند. آیا میتوان گفت اینها به درد جامعه اسلامی نخوردهاند؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
هر کس به اندازه آنچه خداوند به او داده است مسئول و پاسخگو میباشد. آنکه از توانایی و معلومات بیشتری بهرهمند باشد به همان اندازه در پیشگاه خداوند بیشتر مسئولیت دارد و کسی که استعداد و توانایی کمتری دارد مسئولیت او نیز کمتر خواهد بود. | هر کس به اندازه آنچه خداوند به او داده است مسئول و پاسخگو میباشد. آنکه از توانایی و معلومات بیشتری بهرهمند باشد به همان اندازه در پیشگاه خداوند بیشتر مسئولیت دارد و کسی که استعداد و توانایی کمتری دارد مسئولیت او نیز کمتر خواهد بود. | ||
[[علما]] و [[عرفا]] نیز به اندازه توان، شرایط و موقعیتهای | [[علما]] و [[عرفا]] نیز به اندازه توان، شرایط و موقعیتهای خاصی که در اختیار دارند نقش ایفا مینمایند و به همان نسبت در برابر جامعه و مردم مسئول میباشند و باید در مورد هر فرد تواناییها و شرایط او را در نظر گرفت. | ||
==فعالیت اجتماعی عرفا== | ==فعالیت اجتماعی عرفا== | ||
از سوی دیگر | از سوی دیگر چنین نیست که عرفای شیعه در مسائل سیاسی و اجتماعی موضع نداشته و همچون [[صوفیان]] در کنج عزلت تنها به ذکر و ورد مشغول بوده باشند. بزرگان [[شیعه]] اعم از [[فقیه]]، [[مجتهد]]، [[فیلسوف]] و [[عارف]] همیشه در مقابل [[حکام جور]] موضع منفی داشته و معترض بودهاند. البته این موضع بسته به شرایط مختلف دارای شدت و ضعف بوده است، لذا یک عارف حقیقی کسی است که علاوه بر انجام عبادت و وظایف دینی بر امور مسلمین هم اهتمام داشته باشد. | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
نسخهٔ ۶ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۴۳
برخی از عرفا مانند سید علی قاضی طباطبایی در مسائل اجتماعی دخالت نکرده یا نظری نداشتهاند. آیا میتوان گفت اینها به درد جامعه اسلامی نخوردهاند؟
تفاوت در استعدادها و شرایط
استعداد و تواناییهای انسانها یکسان نیست، در نتیجه مسئولیتهای انسانها نیز متفاوت میگردد. البته اصل فطرت در همه انسانها یکسان و مساوی است؛ ولی نه به این معنی که مجموع گرایشهای انسانها و زمینه رشد و کمال آدمیان در همه کاملاً مساوی باشد. هر کدام از این زمینهها تابع عوامل متعدد و مختلفی هستند.
هر کس به اندازه آنچه خداوند به او داده است مسئول و پاسخگو میباشد. آنکه از توانایی و معلومات بیشتری بهرهمند باشد به همان اندازه در پیشگاه خداوند بیشتر مسئولیت دارد و کسی که استعداد و توانایی کمتری دارد مسئولیت او نیز کمتر خواهد بود.
علما و عرفا نیز به اندازه توان، شرایط و موقعیتهای خاصی که در اختیار دارند نقش ایفا مینمایند و به همان نسبت در برابر جامعه و مردم مسئول میباشند و باید در مورد هر فرد تواناییها و شرایط او را در نظر گرفت.
فعالیت اجتماعی عرفا
از سوی دیگر چنین نیست که عرفای شیعه در مسائل سیاسی و اجتماعی موضع نداشته و همچون صوفیان در کنج عزلت تنها به ذکر و ورد مشغول بوده باشند. بزرگان شیعه اعم از فقیه، مجتهد، فیلسوف و عارف همیشه در مقابل حکام جور موضع منفی داشته و معترض بودهاند. البته این موضع بسته به شرایط مختلف دارای شدت و ضعف بوده است، لذا یک عارف حقیقی کسی است که علاوه بر انجام عبادت و وظایف دینی بر امور مسلمین هم اهتمام داشته باشد.
جستارهای وابسته
مطالعه بیشتر
- حماسه و عرفان، جوادی آملی.
- چهل حدیث، امام خمینی.