پرش به محتوا

ازدواج قاسم بن حسن در کربلا: تفاوت میان نسخه‌ها

Mohammadaminrazi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Mohammadaminrazi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:
برخی با استناد به چند منبع و دلیل، این واقعه را ممکن می‌دانند:
برخی با استناد به چند منبع و دلیل، این واقعه را ممکن می‌دانند:


* نقل در منابع متأخر: اولین منبعی که این داستان را مطرح کرده، کتاب روضة الشهدا نوشته ملا حسین کاشفی است. سپس این داستان در کتاب‌هایی مانند منتخب طریحی و اکسیر العبادات نیز تکرار شده است. این منابع برای برخی از موافقان به عنوان سندی برای اثبات صحت ماجرا مطرح است.
* اولین منبعی که این داستان را مطرح کرده، کتاب [[روضة الشهداء|روضة الشهدا]] نوشته [[ملا حسین کاشفی]] است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مقتل جامع|سال=۱۳۹۵|نام=مهدی|نام خانوادگی=پیشوایی|ناشر=مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی|جلد=2|صفحه=555|مکان=قم}}</ref> سپس این داستان در کتاب‌هایی مانند منتخب [[طریحی]] و [[اکسیر العبادات]] نیز تکرار شده است. این منابع برای برخی از موافقان به عنوان سندی برای اثبات صحت ماجرا مطرح است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=اکسیر العبادات|سال=۱۴۱۵|نام=فاضل|نام خانوادگی=دربندی|جلد=2|صفحه‌ها=۳۸۴و۳۰۵}}</ref>
* دیدگاه برخی از عالمان: ابوالحسن شعرانی در کتاب دمع السجوم بیان می‌کند که دلیلی برای انکار ازدواج قاسم (ع) وجود ندارد، چرا که ملا حسین کاشفی که مردی عالم و متبحر بوده، آن را نقل کرده است. او استدلال می‌کند که ما از مصالح و حکمت اعمال ائمه معصومین (ع) آگاه نیستیم و نباید به صرف بعید بودن، وقوع آن را انکار کنیم.
* [[ابوالحسن شعرانی]] در کتاب [[دمع السجوم]] بیان می‌کند که دلیلی برای انکار ازدواج قاسم (ع) وجود ندارد، چرا که [[ملا حسین کاشفی]] که مردی عالم و متبحر بوده، آن را نقل کرده است. او استدلال می‌کند که ما از مصالح و حکمت اعمال [[ائمه معصومین (ع)]] آگاه نیستیم و نباید به صرف بعید بودن، وقوع آن را انکار کنیم.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دمع السجوم|سال=۱۳۸۵|نام=میرزا ابوالحسن|نام خانوادگی=شعرانی|صفحه‌ها=۲۷۸و۲۷۷}}</ref>
* استناد به اشعار: محمدحسین غروی اصفهانی، در دیوان اشعار خود، به عروسی قاسم (ع) اشاره کرده و در اشعاری او را نوجوان داماد خطاب می‌کند. این موضوع نشان می‌دهد که این روایت در میان مداحان و شاعران نیز مطرح و مورد پذیرش بوده است.
* [[محمدحسین غروی اصفهانی]]، در دیوان اشعار خود، به عروسی قاسم (ع) اشاره کرده و در اشعاری او را نوجوان داماد خطاب می‌کند. این موضوع نشان می‌دهد که این روایت در میان مداحان و شاعران نیز مطرح و مورد پذیرش بوده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دیوان کمپانی|سال=۱۳۹۷|نام=محمدحسین|نام خانوادگی=غروی اصفهانی|ناشر=دارالکتب الاسلامیه|صفحه=۱۴۲}}</ref>


=== مخالفان ===
=== مخالفان ===
بسیاری از عالمان و محققان برجسته، این داستان را به دلیل عدم وجود شواهد تاریخی و منطقی، ساختگی می‌دانند و آن را از تحریفات عاشورا برمی‌شمارند. دلایل اصلی آن‌ها به شرح زیر است:
بسیاری از عالمان و محققان برجسته، این داستان را به دلیل عدم وجود شواهد تاریخی و منطقی، ساختگی می‌دانند و آن را از تحریفات عاشورا برمی‌شمارند. دلایل اصلی آن‌ها به شرح زیر است:


* فقدان سند در منابع معتبر اولیه: مهم‌ترین و اصلی‌ترین دلیل مخالفان، ذکر نشدن این ماجرا در منابع معتبر تاریخی اولیه است. علامه مجلسی در جلاءالعیون، محدث نوری در لؤلؤ و مرجان و شیخ عباس قمی در منتهی‌الآمال صراحتاً اعلام کرده‌اند که این قصه در هیچ یک از کتب معتبر مقاتل نیامده است. سید عبدالرزاق موسوی مقرم نیز معتقد است که در کتاب منتخب دست برده شده و این ماجرا به آن اضافه گردیده است.
* مهم‌ترین و اصلی‌ترین دلیل مخالفان، ذکر نشدن این ماجرا در منابع معتبر تاریخی اولیه است. [[علامه مجلسی]] در [[جلاءالعیون]]<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جلاء العیون|سال=۱۳۸۲|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|صفحه=۶۷۶|مکان=قم}}</ref>، [[محدث نوری]] در [[لؤلؤ و مرجان]]<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=لؤلؤ و مرجان|نام=میرزا حسین|نام خانوادگی=نوری|صفحه=۱۹۳}}</ref> و [[شیخ عباس قمی]] در [[منتهی‌الآمال]]<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منتهی الآمال|سال=۱۳۹۰|نام=شیخ عباس|نام خانوادگی=قمی|ناشر=مبین اندیشه|مکان=تهران}}</ref> صراحتاً اعلام کرده‌اند که این قصه در هیچ یک از کتب معتبر مقاتل نیامده است. [[سید عبدالرزاق موسوی مقرم]] نیز معتقد است که در کتاب منتخب دست برده شده و این ماجرا به آن اضافه گردیده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فرسان الهیجاء|سال=۱۳۹۰|نام=ذبیح‌الله|نام خانوادگی=محلاتی|ناشر=انتشارات مرتضوی|جلد=۲|صفحه=31|مکان=تهران}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=حماسه حسینی|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=انتشارات صدرا|صفحه‌ها=۲۷و۲۸}}</ref>
* ناسازگاری با شرایط کربلا: شهید مرتضی مطهری این داستان را به شدت نقد می‌کند و اشاره می‌کند که در روز عاشورا وضعیت آنچنان بحرانی و سخت بود که امام حسین (ع) حتی نماز خود را به صورت نماز خوف (نمازی که در شرایط جنگی و با سرعت خوانده می‌شود) خواندند. در چنین شرایطی، برپایی مراسم عروسی و جشن غیرمنطقی به نظر می‌رسد. شیخ جعفر شوشتری نیز به دلیل همین تناقض، از ناصرالدین شاه قاجار درخواست کرده بود که مراسم تعزیه عروسی قاسم را به دلیل دروغ و مجعول بودن متوقف کند.
* [[شهید مرتضی مطهری]] این داستان را به شدت نقد می‌کند و اشاره می‌کند که در روز عاشورا وضعیت آنچنان بحرانی و سخت بود که [[امام حسین (ع)]] حتی نماز خود را به صورت [[نماز خوف]] (نمازی که در شرایط جنگی و با سرعت خوانده می‌شود) خواندند. در چنین شرایطی، برپایی مراسم عروسی و جشن غیرمنطقی به نظر می‌رسد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=حماسه حسینی|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=انتشارات صدرا|صفحه‌ها=۲۷و۲۸}}</ref> [[شیخ جعفر شوشتری]] نیز به دلیل همین تناقض، از [[ناصرالدین شاه قاجار]] درخواست کرده بود که مراسم تعزیه عروسی قاسم را به دلیل دروغ و مجعول بودن متوقف کند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=نامه‌ای از حاج شیخ جعفر شوشتری|نام=سیف الله|نام خانوادگی=وحید نیا|صفحه‌ها=۱۰۷ و ۱۱۰}}</ref>
* سن حضرت قاسم (ع): برخی منابع تاریخی مانند جلاءالعیون و مقتل جامع سن حضرت قاسم (ع) را در زمان شهادت، نوجوانی و پایین‌تر از سن بلوغ و ازدواج ذکر کرده‌اند. این امر با روایت ازدواج او در روز عاشورا تناقض دارد.
* برخی منابع تاریخی مانند [[جلاءالعیون]] و مقتل جامع سن [[حضرت قاسم (ع)]] را در زمان شهادت، نوجوانی و پایین‌تر از [[سن بلوغ]] و ازدواج ذکر کرده‌اند. این امر با روایت ازدواج او در روز عاشورا تناقض دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مقتل الحسین(ع)|سال=۱۴۲۳|نام=سید عبدالرزاق|نام خانوادگی=مقرم|صفحه=۲۶۴}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تحقیق دربارۀ اول اربعین حضرت سیدالشهداء|سال=۱۳۸۳|نام=سید محمد علی|نام خانوادگی=قاضی طباطبایی|ناشر=انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی|صفحه=۳۷۸}}</ref>
* اشتباه با روایتی دیگر: برخی از محققان، از جمله قاضی طباطبایی، معتقدند داستان عروسی قاسم (ع) با داستان واقعی ازدواج حسن مثنی (فرزند دیگر امام حسن (ع) با فاطمه، دختر امام حسین (ع)، اشتباه گرفته شده است. این ازدواج در سال ۶۰ هجری در مکه و پیش از واقعه کربلا صورت گرفته بود. از آنجا که حسن مثنی نیز در کربلا حضور داشت، به دلیل شباهت اسامی و ماجرا، این قضیه به اشتباه به حضرت قاسم (ع) نسبت داده شده است.
* برخی از محققان، از جمله قاضی طباطبایی، معتقدند داستان عروسی قاسم (ع) با داستان واقعی ازدواج [[حسن مثنی]] (فرزند دیگر امام حسن (ع)) با فاطمه، دختر امام حسین (ع)، اشتباه گرفته شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تحقیق دربارۀ اول اربعین حضرت سیدالشهداء|سال=۱۳۸۳|نام=سید محمد علی|نام خانوادگی=قاضی طباطبایی|ناشر=انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی|صفحه=۳۷7}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فرسان الهیجاء|سال=۱۳۹۰|نام=ذبیح‌الله|نام خانوادگی=محلاتی|ناشر=انتشارات مرتضوی|جلد=۲|صفحه=31|مکان=تهران}}</ref> این ازدواج در سال ۶۰ هجری در [[مکه]] و پیش از واقعه [[کربلا]] صورت گرفته بود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تحقیق دربارۀ اول اربعین حضرت سیدالشهداء|سال=۱۳۸۳|نام=سید محمد علی|نام خانوادگی=قاضی طباطبایی|ناشر=انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی|صفحه=۳۷7}}</ref> از آنجا که حسن مثنی نیز در کربلا حضور داشت، به دلیل شباهت اسامی و ماجرا، این قضیه به اشتباه به حضرت قاسم (ع) نسبت داده شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تحقیق دربارۀ اول اربعین حضرت سیدالشهداء|سال=۱۳۸۳|نام=سید محمد علی|نام خانوادگی=قاضی طباطبایی|ناشر=انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی|صفحه=۳۷8}}</ref>
با توجه به فقدان اسناد معتبر و وجود تناقضات تاریخی و عقلی، اغلب محققان و علمای شیعه همچون محدث نوری، شیخ عباس قمی و شهید مطهری، این داستان را نامعتبر و از جمله تحریفات عاشورا می‌دانند. پذیرش این روایت بیشتر بر اساس نقل‌های متاخر و نه منابع اصلی و معتبر استوار است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=حماسه حسینی|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=انتشارات صدرا|صفحه‌ها=۲۷و۲۸}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=لؤلؤ و مرجان|نام=میرزا حسین|نام خانوادگی=نوری|صفحه=۱۹۳}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منتهی الآمال|سال=۱۳۹۰|نام=شیخ عباس|نام خانوادگی=قمی|ناشر=مبین اندیشه|مکان=تهران}}</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۶ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۳۸

سؤال

آیا ماجرای ازدواج قاسم بن حسن در سرزمین کربلا، از نظر سندی و تاریحی صحت دارد؟

درگاه‌ها


ماجرای ازدواج قاسم بن حسن (ع)، فرزند امام حسن مجتبی (ع)، در کربلا از موضوعاتی است که در برخی نقل‌های عامیانه و مجالس روضه مطرح شده، اما بررسی منابع تاریخی و حدیثی معتبر نشان می‌دهد که این روایت فاقد پشتوانه قابل‌اتکا است.

در منابع کهن و متقدم شیعه و اهل سنت که به توصیف واقعه عاشورا، نقش‌آفرینی قاسم بن حسن و گفت‌وگوهای او با امام حسین (ع) می‌پردازند، هیچ اشاره صریح و معتبری به وقوع مراسم ازدواج وی در کربلا دیده نمی‌شود. روایت‌هایی که ماجرای ازدواج قاسم را با جزئیاتی مانند لباس عروسی، عقد و وداع با دختر امام حسین (ع) بیان می‌کنند، عمدتاً در منابع متأخر و بعضاً غیرمعتبر نقل شده‌اند و از نظر سند و تحلیل تاریخی مورد تردید جدی قرار دارند.

بررسی احادیث موجود نشان می‌دهد که تمرکز اصلی منابع بر فداکاری قاسم بن حسن و حضور او در میدان نبرد عاشورا است، نه بر ازدواج او. همچنین، برخی روایات ممکن است به ازدواج شخصیت‌هایی با نام مشابه، مانند قاسم بن محمد بن جعفر، اشاره داشته باشند که ارتباطی با قاسم بن حسن و واقعه کربلا ندارند. بر این اساس، از منظر منابع معتبر تاریخی و حدیثی، ماجرای ازدواج قاسم بن حسن در روز عاشورا مستند نیست و بیشتر باید آن را در چارچوب سنت‌های روضه‌خوانی و نقل‌های عامیانه تحلیل کرد، نه در قالب یک رخداد تاریخی تأییدشده.

شخصیت قاسم بن حسن

قاسم بن حسن (ع)، فرزند امام حسن مجتبی (ع)، یکی از شهدای نوجوان واقعه کربلا است. او در زمان شهادت، هنوز به سن جوانی نرسیده بود.[۱] بر اساس منابع تاریخی، قاسم بن حسن (ع) در روز عاشورا، پس از اجازه گرفتن از عمویش، امام حسین (ع)، وارد میدان نبرد شد و با وجود سن کم خود، شجاعت و دلیری بسیاری از خود نشان داد. ایشان با رشادت جنگید و در نهایت به شهادت رسید. نام و یاد قاسم بن حسن (ع) به عنوان نمادی از شهادت‌طلبی و وفاداری به امام زمان خود، در تاریخ اسلام و به ویژه در فرهنگ عزاداری شیعه جایگاهی ویژه دارد.[۲]

منشأ ازدواج

نخستین روایت مستقل از داستان ازدواج قاسم بن حسن (ع) در منابع تاریخی، توسط ملا حسین واعظ کاشفی (متوفای ۹۱۰ هجری) در اثر مشهور وی، روضة الشهدا نقل شده است. در این روایت، قاسم فرزند امام حسن مجتبی (ع)، با ارائه‌ی بازوبندی که پدرش پیش‌تر به وی داده و در آن سفارش کرده بود در کربلا فدای عمویش امام حسین (ع) شود، احساسات امام حسین (ع) را برمی‌انگیزد. در ادامه، امام نیز به وصیت برادرش اشاره کرده و یکی از دختران خود را به عقد قاسم درمی‌آورد.[۳]

پس از روضه‌الشهدا، این روایت در منابع دیگر شیعی مانند محرق القلوب اثر ملا احمد نراقی[۴]، مدینة المعاجز تألیف سید هاشم بحرانی[۵] و نیز در آثاری همچون منتخب طریحی و اکسیر العبادات از فاضل دربندی[۶] مورد استناد قرار گرفته و به تدریج در میان مخاطبان شیعی رواج بیشتری یافته است.[۷]

ابوالحسن شعرانی در کتاب دمع السجوم با دفاع از صحت این گزارش تاریخی اظهار می‌دارد که دلیلی بر رد این ماجرا وجود ندارد، زیرا ملا حسین کاشفی آن را نقل کرده و وی از علما و اهل فن به شمار می‌رفته است. به گفته شعرانی، استبعاد این ازدواج در حوادث عاشورا، مبتنی بر درک محدود بشری است؛ چرا که حکمت اعمال امامان معصوم (ع) برای عموم مردم به‌روشنی معلوم نیست.[۸]

همچنین محمدحسین غروی اصفهانی، معروف به کمپانی، در دیوان فارسی خود با اشاره‌ای شاعرانه به این ازدواج، مرثیه‌ای در رثای قاسم بن حسن (ع) سروده است. با این حال، در دیوان عربی او با عنوان الانوار القدسیه، اثری از این مضمون دیده نمی‌شود. در بخشی از این مرثیه فارسی آمده است:[۹]

دیوان کمپانی
مژده کامد از میدان نامراد و ناشادم نوجوان دامادم
مدتی نشد چندان کرد از غم آزادم نوجوان دامادم
بعد از این چه خواهد رفت بر من پسر کشته یا که بخت برگشته
تا ابد نخواهد رفت نامرادم از یادم نوجوان دامادم

این شواهد نشان می‌دهد که ماجرای ازدواج قاسم بن حسن (ع) نه تنها در متون روایی و تاریخیِ متأخر جای گرفته، بلکه در ادبیات عاشورایی و مرثیه‌سرایی شاعران نیز بازتاب یافته و به بخشی از سنت‌های عاشورایی تبدیل شده است.[۱۰]

دیدگاه ها

در رابطه با ازدواج حضرت قاسم بن الحسن (ع) در روز عاشورا، دیدگاه‌های گوناگونی میان پژوهشگران، عالمان دینی و مورخان وجود دارد. برخی این روایت را تاریخی و معتبر دانسته و شواهدی برای اثبات آن ارائه کرده‌اند، در حالی که گروهی دیگر با تکیه بر منابع اولیه و استدلال‌های تاریخی و منطقی، آن را فاقد اصالت می‌دانند.

موافقان

برخی با استناد به چند منبع و دلیل، این واقعه را ممکن می‌دانند:

  • اولین منبعی که این داستان را مطرح کرده، کتاب روضة الشهدا نوشته ملا حسین کاشفی است.[۱۱] سپس این داستان در کتاب‌هایی مانند منتخب طریحی و اکسیر العبادات نیز تکرار شده است. این منابع برای برخی از موافقان به عنوان سندی برای اثبات صحت ماجرا مطرح است.[۱۲]
  • ابوالحسن شعرانی در کتاب دمع السجوم بیان می‌کند که دلیلی برای انکار ازدواج قاسم (ع) وجود ندارد، چرا که ملا حسین کاشفی که مردی عالم و متبحر بوده، آن را نقل کرده است. او استدلال می‌کند که ما از مصالح و حکمت اعمال ائمه معصومین (ع) آگاه نیستیم و نباید به صرف بعید بودن، وقوع آن را انکار کنیم.[۱۳]
  • محمدحسین غروی اصفهانی، در دیوان اشعار خود، به عروسی قاسم (ع) اشاره کرده و در اشعاری او را نوجوان داماد خطاب می‌کند. این موضوع نشان می‌دهد که این روایت در میان مداحان و شاعران نیز مطرح و مورد پذیرش بوده است.[۱۴]

مخالفان

بسیاری از عالمان و محققان برجسته، این داستان را به دلیل عدم وجود شواهد تاریخی و منطقی، ساختگی می‌دانند و آن را از تحریفات عاشورا برمی‌شمارند. دلایل اصلی آن‌ها به شرح زیر است:

  • مهم‌ترین و اصلی‌ترین دلیل مخالفان، ذکر نشدن این ماجرا در منابع معتبر تاریخی اولیه است. علامه مجلسی در جلاءالعیون[۱۵]، محدث نوری در لؤلؤ و مرجان[۱۶] و شیخ عباس قمی در منتهی‌الآمال[۱۷] صراحتاً اعلام کرده‌اند که این قصه در هیچ یک از کتب معتبر مقاتل نیامده است. سید عبدالرزاق موسوی مقرم نیز معتقد است که در کتاب منتخب دست برده شده و این ماجرا به آن اضافه گردیده است.[۱۸][۱۹]
  • شهید مرتضی مطهری این داستان را به شدت نقد می‌کند و اشاره می‌کند که در روز عاشورا وضعیت آنچنان بحرانی و سخت بود که امام حسین (ع) حتی نماز خود را به صورت نماز خوف (نمازی که در شرایط جنگی و با سرعت خوانده می‌شود) خواندند. در چنین شرایطی، برپایی مراسم عروسی و جشن غیرمنطقی به نظر می‌رسد.[۲۰] شیخ جعفر شوشتری نیز به دلیل همین تناقض، از ناصرالدین شاه قاجار درخواست کرده بود که مراسم تعزیه عروسی قاسم را به دلیل دروغ و مجعول بودن متوقف کند.[۲۱]
  • برخی منابع تاریخی مانند جلاءالعیون و مقتل جامع سن حضرت قاسم (ع) را در زمان شهادت، نوجوانی و پایین‌تر از سن بلوغ و ازدواج ذکر کرده‌اند. این امر با روایت ازدواج او در روز عاشورا تناقض دارد.[۲۲][۲۳]
  • برخی از محققان، از جمله قاضی طباطبایی، معتقدند داستان عروسی قاسم (ع) با داستان واقعی ازدواج حسن مثنی (فرزند دیگر امام حسن (ع)) با فاطمه، دختر امام حسین (ع)، اشتباه گرفته شده است.[۲۴][۲۵] این ازدواج در سال ۶۰ هجری در مکه و پیش از واقعه کربلا صورت گرفته بود.[۲۶] از آنجا که حسن مثنی نیز در کربلا حضور داشت، به دلیل شباهت اسامی و ماجرا، این قضیه به اشتباه به حضرت قاسم (ع) نسبت داده شده است.[۲۷]

با توجه به فقدان اسناد معتبر و وجود تناقضات تاریخی و عقلی، اغلب محققان و علمای شیعه همچون محدث نوری، شیخ عباس قمی و شهید مطهری، این داستان را نامعتبر و از جمله تحریفات عاشورا می‌دانند. پذیرش این روایت بیشتر بر اساس نقل‌های متاخر و نه منابع اصلی و معتبر استوار است.[۲۸][۲۹][۳۰]

منابع

  1. خوارزمی، موفق بن احمد (۱۴۱۸). مقتل الخوارزمی. ج۲. انوارالهدی. ص۳۱.
  2. مجلسی، محمدباقر (۱۴۱۳). بحارالأنوار. ج۴۵. دارالکتب الاسلامیه. ص۳۴.
  3. پیشوایی، مهدی (۱۳۹۵). مقتل جامع. ج۲. قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی. ص۵۵۵.
  4. نراقی، ملا محمدمهدی (۱۳۸۸). محرق القلوب. به کوشش علی نظری منفرد. انتشارات سرور. ص۴۱۰.
  5. بحرانی، سید هاشم. مدینه المعاجز. ج۳. موسسة المعارف الاسلامیة. ص۳۶۸.
  6. دربندی، فاضل (۱۴۱۵). اکسیر العبادات. ج۲. صص۳۸۴و۳۰۵.
  7. پیشوایی، مهدی (۱۳۹۵). مقتل جامع. ج۲. قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی. ص۵۵۵.
  8. شعرانی، میرزا ابوالحسن (۱۳۸۵). دمع السجوم. صص۲۷۸و۲۷۷.
  9. غروی اصفهانی، محمدحسین (۱۳۹۷). دیوان کمپانی. دارالکتب الاسلامیه. ص۱۴۲.
  10. غروی اصفهانی، محمدحسین. الانوار القدسیه. الناشر مؤسسة المعارف الإسلاميّة. ص۱۵۵.
  11. پیشوایی، مهدی (۱۳۹۵). مقتل جامع. ج۲. قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی. ص۵۵۵.
  12. دربندی، فاضل (۱۴۱۵). اکسیر العبادات. ج۲. صص۳۸۴و۳۰۵.
  13. شعرانی، میرزا ابوالحسن (۱۳۸۵). دمع السجوم. صص۲۷۸و۲۷۷.
  14. غروی اصفهانی، محمدحسین (۱۳۹۷). دیوان کمپانی. دارالکتب الاسلامیه. ص۱۴۲.
  15. مجلسی، محمد باقر (۱۳۸۲). جلاء العیون. قم. ص۶۷۶.
  16. نوری، میرزا حسین. لؤلؤ و مرجان. ص۱۹۳.
  17. قمی، شیخ عباس (۱۳۹۰). منتهی الآمال. تهران: مبین اندیشه.
  18. محلاتی، ذبیح‌الله (۱۳۹۰). فرسان الهیجاء. ج۲. تهران: انتشارات مرتضوی. ص۳۱.
  19. مطهری، مرتضی. حماسه حسینی. انتشارات صدرا. صص۲۷و۲۸.
  20. مطهری، مرتضی. حماسه حسینی. انتشارات صدرا. صص۲۷و۲۸.
  21. وحید نیا، سیف الله. نامه‌ای از حاج شیخ جعفر شوشتری. صص۱۰۷ و ۱۱۰.
  22. مقرم، سید عبدالرزاق (۱۴۲۳). مقتل الحسین(ع). ص۲۶۴.
  23. قاضی طباطبایی، سید محمد علی (۱۳۸۳). تحقیق دربارۀ اول اربعین حضرت سیدالشهداء. انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ص۳۷۸.
  24. قاضی طباطبایی، سید محمد علی (۱۳۸۳). تحقیق دربارۀ اول اربعین حضرت سیدالشهداء. انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ص۳۷۷.
  25. محلاتی، ذبیح‌الله (۱۳۹۰). فرسان الهیجاء. ج۲. تهران: انتشارات مرتضوی. ص۳۱.
  26. قاضی طباطبایی، سید محمد علی (۱۳۸۳). تحقیق دربارۀ اول اربعین حضرت سیدالشهداء. انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ص۳۷۷.
  27. قاضی طباطبایی، سید محمد علی (۱۳۸۳). تحقیق دربارۀ اول اربعین حضرت سیدالشهداء. انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ص۳۷۸.
  28. مطهری، مرتضی. حماسه حسینی. انتشارات صدرا. صص۲۷و۲۸.
  29. نوری، میرزا حسین. لؤلؤ و مرجان. ص۱۹۳.
  30. قمی، شیخ عباس (۱۳۹۰). منتهی الآمال. تهران: مبین اندیشه.