بررسی روایات با موضوع مذمت زنان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
روایاتی در مذمت زنان وارد شده و برخی آن را دلیل بر کمی مقام و منزلت زن در اسلام دانستهاند. با برسی روایات وارد شده از لحاظ سندی و اعتباری به بیسند بودن برخی و عدم اعتبار کلی در برخی دیگر ی مببریم. | روایاتی در [[مذمت]] زنان وارد شده و برخی آن را دلیل بر کمی مقام و منزلت [[زن]] در [[اسلام]] دانستهاند. با برسی روایات وارد شده از لحاظ سندی و اعتباری به بیسند بودن برخی و عدم اعتبار کلی در برخی دیگر ی مببریم. | ||
یکی از صفات خداوند خالق بودن است که همه مخلوقاتش را طبق مصلحت آفرید و به تعبیر قرآن {{قرآن|الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ …|سوره = سجده|آیه = ۸|ترجمه = او همان کسی است که هر چه را آفرید نیکو آفرید.}} پس شرّی خلق نکرده است تا اینکه زنان را شر بدانیم. | یکی از صفات [[خداوند]] خالق بودن است که همه مخلوقاتش را طبق مصلحت آفرید و به تعبیر قرآن {{قرآن|الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ …|سوره = سجده|آیه = ۸|ترجمه = او همان کسی است که هر چه را آفرید نیکو آفرید.}} پس شرّی خلق نکرده است تا اینکه زنان را شر بدانیم. | ||
'''حدیث اول''' را شیعه و سنی نقل کردند که: «لولا النساء لعُبدَ اللهُ حقّاً حقّاً».<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت، ج۲۰، ص۳۵، حکومت ۲۴۹۶۲؛ کنز العمال، بیروت، مؤسسه الرساله، ج۱۶، ص۲۸۶، حکومت ۴۴۴۹۸.</ref> علی بن جوزی از علمای اهل سنّت در کتاب «الموضوعات» بعد از نقل حدیث بیان میکند: این حدیث اصل ندارد، چون که در سندش عبدالرحیم فرزند زید است، سپس، کلام چند نفر را درمورد عبدالرحیم بیان میکند که: یحیی گفته عبدالرحیم و پدرش مورد قبول نیستند، و مرّه گفته عبدالرحیم کذّاب و خبیث است و نسائی گفته این شخص متروک الحدیث است و ابن عدی گفته این حدیث مورد انکار واقع شده و از غیر این طریق و سند، نمیشناسیم،<ref>الموضوعات علی بن جوزی، المکتبه السلفیه بالمدینه المنوره، چاپ اول، ۱۳۸۶ق، ج۲، ص۲۵۵.</ref> | '''حدیث اول''' را [[شیعه]] و [[سنی]] نقل کردند که: «لولا النساء لعُبدَ اللهُ حقّاً حقّاً».<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت، ج۲۰، ص۳۵، حکومت ۲۴۹۶۲؛ کنز العمال، بیروت، مؤسسه الرساله، ج۱۶، ص۲۸۶، حکومت ۴۴۴۹۸.</ref> علی بن جوزی از علمای اهل سنّت در کتاب «الموضوعات» بعد از نقل حدیث بیان میکند: این حدیث اصل ندارد، چون که در سندش عبدالرحیم فرزند زید است، سپس، کلام چند نفر را درمورد عبدالرحیم بیان میکند که: یحیی گفته عبدالرحیم و پدرش مورد قبول نیستند، و مرّه گفته عبدالرحیم کذّاب و خبیث است و نسائی گفته این شخص متروک الحدیث است و ابن عدی گفته این حدیث مورد انکار واقع شده و از غیر این طریق و سند، نمیشناسیم،<ref>الموضوعات علی بن جوزی، المکتبه السلفیه بالمدینه المنوره، چاپ اول، ۱۳۸۶ق، ج۲، ص۲۵۵.</ref> | ||
'''احدیث دوم''' با توجه به تفحّص گسترده، در منابع یافته نشده است. این دو حدیث و احادیث مشابه که درباره مذمت زنها است، اکثراً سند معتبری ندارند، و بر فرض سند داشتن به یک موضوع کلی اشاره میکنند که نیاز به توضیح دارد. | '''احدیث دوم''' با توجه به تفحّص گسترده، در منابع یافته نشده است. این دو حدیث و احادیث مشابه که درباره مذمت زنها است، اکثراً سند معتبری ندارند، و بر فرض سند داشتن به یک موضوع کلی اشاره میکنند که نیاز به توضیح دارد. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
'''حدیث سوم''' را مرحوم نوری در کتاب مستدرک الوسائل از تفسیر ابوالفتوح رازی نقل میکند: «النساءُ حبائلُ الشیطانِ»؛<ref>مستدرک الوسایل، مؤسسه آل البیت، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق، ج۱۴، ص۱۵۹، حکومت ۱۶۳۷۱.</ref> | '''حدیث سوم''' را مرحوم نوری در کتاب مستدرک الوسائل از تفسیر ابوالفتوح رازی نقل میکند: «النساءُ حبائلُ الشیطانِ»؛<ref>مستدرک الوسایل، مؤسسه آل البیت، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق، ج۱۴، ص۱۵۹، حکومت ۱۶۳۷۱.</ref> | ||
در اسلام زنان فراوانی بودهاند که مورد احترام اسلام، قرآن و مسلمانان بوده و هستند و روایات زیادی در مدح و ستایش زنان وارد شده است. اما لازم است به این نکته توجه شود که زن و مرد از نظر جسم و روح با یکدیگر تفاوت دارند. زن موجودی است سرشار از عاطفه، احساسات، رحم، مهربانی، صبر … و در اثر داشتن برخی از این صفات میتواند زود تحت تأثیر قرار گرفته و به این وسیله میتوان کارهای پیچیده را حل کرد. به همین جهت در برخی از مراکزجاسوسی از زنان در این جهتها استفاده میگردد. البته این قاعده کلیت ندارد. و بسیاری از زنان از بسیاری از مردان مقام بالاتری دارند. | در اسلام زنان فراوانی بودهاند که مورد احترام اسلام، [[قرآن]] و مسلمانان بوده و هستند و روایات زیادی در مدح و ستایش زنان وارد شده است. اما لازم است به این نکته توجه شود که زن و مرد از نظر جسم و [[روح]] با یکدیگر تفاوت دارند. زن موجودی است سرشار از عاطفه، احساسات، رحم، مهربانی، صبر … و در اثر داشتن برخی از این صفات میتواند زود تحت تأثیر قرار گرفته و به این وسیله میتوان کارهای پیچیده را حل کرد. به همین جهت در برخی از مراکزجاسوسی از زنان در این جهتها استفاده میگردد. البته این قاعده کلیت ندارد. و بسیاری از زنان از بسیاری از مردان مقام بالاتری دارند. | ||
علاوه بر این، روایاتی نیز در مذمّت بعضی از مردان نقل شده، و فرقی ندارد که این صفات در مردان باشد یا در زنان، به عنوان مثال: دروغ صفت بدی است، چه مرد دروغگو باشد و چه زن، متقابلاً راستگویی خوب است چه راست گو مرد باشد و چه زن. پس معیار و میزان مدح یا مذمّت، صفات خوب و بد هستند نه ذات زن و مرد. خداوند در قرآن میفرماید: {{قرآن|زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِینَ …|سوره = آل عمران|آیه = ۱۵|ترجمه = محبت امور دنیوی از زنان و فرزندان و… در نظر مردم جلوه داده شده.}} در این آیه نخستین موضوعی که ذکر شده است همسران و زنان هستند و این همان مطلب است که امروزه روانکاوان میگویند غریزه جنسی از نیرومندترین غرائز انسان است. | علاوه بر این، روایاتی نیز در مذمّت بعضی از مردان نقل شده، و فرقی ندارد که این صفات در مردان باشد یا در زنان، به عنوان مثال: دروغ صفت بدی است، چه مرد دروغگو باشد و چه زن، متقابلاً راستگویی خوب است چه راست گو مرد باشد و چه زن. پس معیار و میزان مدح یا مذمّت، صفات خوب و بد هستند نه ذات زن و مرد. خداوند در قرآن میفرماید: {{قرآن|زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِینَ …|سوره = آل عمران|آیه = ۱۵|ترجمه = محبت امور دنیوی از زنان و فرزندان و… در نظر مردم جلوه داده شده.}} در این آیه نخستین موضوعی که ذکر شده است همسران و زنان هستند و این همان مطلب است که امروزه روانکاوان میگویند [[غریزه جنسی]] از نیرومندترین غرائز [[انسان]] است. | ||
بهطور خلاصه، مطالب نقل شده در سؤال، دارای سند معتبری نیست و اگر هم سند داشته باشد دالّ بر این هستند که یکی از اسباب گرایش به سوی گناه هوای نفس و شهوات است. | بهطور خلاصه، مطالب نقل شده در سؤال، دارای سند معتبری نیست و اگر هم سند داشته باشد دالّ بر این هستند که یکی از اسباب گرایش به سوی گناه هوای نفس و شهوات است. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
| تیترها = شد | | تیترها = شد | ||
| ویرایش = شد | | ویرایش = شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = |
نسخهٔ ۱۲ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۵۱
تفسیر این احادیث چیست؟ ۱. اگر زنان نبودند پروردگار خوب عبادت میشد. ۲. زنان جوجههای شیطان هستند. ۳. زنان دام شیطانند.
روایاتی در مذمت زنان وارد شده و برخی آن را دلیل بر کمی مقام و منزلت زن در اسلام دانستهاند. با برسی روایات وارد شده از لحاظ سندی و اعتباری به بیسند بودن برخی و عدم اعتبار کلی در برخی دیگر ی مببریم.
یکی از صفات خداوند خالق بودن است که همه مخلوقاتش را طبق مصلحت آفرید و به تعبیر قرآن ﴿الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ …؛ او همان کسی است که هر چه را آفرید نیکو آفرید.﴾(سجده:۸) پس شرّی خلق نکرده است تا اینکه زنان را شر بدانیم.
حدیث اول را شیعه و سنی نقل کردند که: «لولا النساء لعُبدَ اللهُ حقّاً حقّاً».[۱] علی بن جوزی از علمای اهل سنّت در کتاب «الموضوعات» بعد از نقل حدیث بیان میکند: این حدیث اصل ندارد، چون که در سندش عبدالرحیم فرزند زید است، سپس، کلام چند نفر را درمورد عبدالرحیم بیان میکند که: یحیی گفته عبدالرحیم و پدرش مورد قبول نیستند، و مرّه گفته عبدالرحیم کذّاب و خبیث است و نسائی گفته این شخص متروک الحدیث است و ابن عدی گفته این حدیث مورد انکار واقع شده و از غیر این طریق و سند، نمیشناسیم،[۲]
احدیث دوم با توجه به تفحّص گسترده، در منابع یافته نشده است. این دو حدیث و احادیث مشابه که درباره مذمت زنها است، اکثراً سند معتبری ندارند، و بر فرض سند داشتن به یک موضوع کلی اشاره میکنند که نیاز به توضیح دارد.
حدیث سوم را مرحوم نوری در کتاب مستدرک الوسائل از تفسیر ابوالفتوح رازی نقل میکند: «النساءُ حبائلُ الشیطانِ»؛[۳]
در اسلام زنان فراوانی بودهاند که مورد احترام اسلام، قرآن و مسلمانان بوده و هستند و روایات زیادی در مدح و ستایش زنان وارد شده است. اما لازم است به این نکته توجه شود که زن و مرد از نظر جسم و روح با یکدیگر تفاوت دارند. زن موجودی است سرشار از عاطفه، احساسات، رحم، مهربانی، صبر … و در اثر داشتن برخی از این صفات میتواند زود تحت تأثیر قرار گرفته و به این وسیله میتوان کارهای پیچیده را حل کرد. به همین جهت در برخی از مراکزجاسوسی از زنان در این جهتها استفاده میگردد. البته این قاعده کلیت ندارد. و بسیاری از زنان از بسیاری از مردان مقام بالاتری دارند.
علاوه بر این، روایاتی نیز در مذمّت بعضی از مردان نقل شده، و فرقی ندارد که این صفات در مردان باشد یا در زنان، به عنوان مثال: دروغ صفت بدی است، چه مرد دروغگو باشد و چه زن، متقابلاً راستگویی خوب است چه راست گو مرد باشد و چه زن. پس معیار و میزان مدح یا مذمّت، صفات خوب و بد هستند نه ذات زن و مرد. خداوند در قرآن میفرماید: ﴿زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِینَ …؛ محبت امور دنیوی از زنان و فرزندان و… در نظر مردم جلوه داده شده.﴾(آل عمران:۱۵) در این آیه نخستین موضوعی که ذکر شده است همسران و زنان هستند و این همان مطلب است که امروزه روانکاوان میگویند غریزه جنسی از نیرومندترین غرائز انسان است.
بهطور خلاصه، مطالب نقل شده در سؤال، دارای سند معتبری نیست و اگر هم سند داشته باشد دالّ بر این هستند که یکی از اسباب گرایش به سوی گناه هوای نفس و شهوات است.
مطالعه بیشتر
- ترجمه تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۸۰.
- تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۳۹.
- زن در آیینه جمال، آیت الله جوادی آملی.