ویژگیهای اخلاقی پیامبر(ص): تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
بردباری، خوشخویی، راستگویی، امانتداری، صداقت، شجاعت و مهربانی برخی از اوصاف ستوده پیامبر اسلام شمرده میشود. | |||
== خوشخویی == | == خوشخویی == |
نسخهٔ ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۰۸
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
پیامبر(ص) دارای چه ویژگیهایی بود؟
بردباری، خوشخویی، راستگویی، امانتداری، صداقت، شجاعت و مهربانی برخی از اوصاف ستوده پیامبر اسلام شمرده میشود.
خوشخویی
در قرآن پیامبر به این وصف است که خویی والا دارد.(آیه ۴ سوره قلم)
امام صادق عليه السلام: اخلاق پيامبر خدا، [تجسّمِ] اين سخن خداوند عز و جل بود: «عفو را پيشه كن و به نيكى، فرمان بده و از جاهلان، روى گردان». پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: شبيهترينِ شما به من، خوشخوترينِ شماست. صحيح البخارى به نقل از انَس: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله، نيكخوترينِ مردمان بود.[۱] مسند ابن حنبل به نقل از عايشه، در پاسخ به اين سؤال كه اخلاق پيامبر صلى الله عليه و آله در محيط خانه چگونه بود؟: خوشخوترينِ مردمان بود. نه دشنام مىداد و نه بد زبانى مىكرد و نه در كوچه و بازار، هياهو به راه مىانداخت و نه بدى را با بدى جبران مىكرد؛ بلكه مىبخشيد و گذشت مىكرد.[۲]
امانتداری
السيرة النبويّة، ابن هشام: پيش از آن كه به پيامبر خدا وحى نازل شود، قريش به ايشان «امين» مىگفتند.[۳] در اوصاف پيامبر صلى الله عليه و آله: او مردى بود كه از همه قوم خود جوانمردتر، نيكخوتر، خوش برخوردتر، همسايهدارتر، بردبارتر، امانتدارتر، راستگوتر، و از
بد زبانى و آزارْ رسانى، به دورتر بود. هرگز ديده نشد كه با كسى كشمكش و مجادله كند. خداوند، اخلاق و خصال پسنديده را در وجود ايشان جمع كرده بود تا جايى كه قومش او را «امين» ناميدند و در مكّه، غالبا با لقب امين از ايشان ياد مىشد.[۴]
راستگویی
یکی دیگر از ویژگی های اخلاقی پیامبر صداقت و راستی ایشان است.صداقت و راستی در گفتار و اعمال فرستادگان الهی موجب جلب اطمینان مردم به پیام آوران الهی میشود و زمینه را برای پذیرش دعوت آنها فراهم میآورد. به عبارت دیگر، اعتقاد به دروغ بودن گفتار رسولان الهی سبب سلب اعتماد مردم از آنها میشود. رسول خدا (ص) در مورد قباحت دروغگویی فرمود: مؤمن هر گاه بدون عذر دروغی بگوید هفتاد هزار ملک او را لعنت میکنند و بوی گندی از قلبش بیرون میآید که تا به عرش میرسد.[۵]
الطبقات الكبرى به نقل از عايشه: نزد پيامبر خدا، هيچ خصلتى منفورتر از دروغ نبود و هرگاه مطّلع مىشد كه يكى از اصحابش دروغى گفته است، به او بىاعتنايى مىكرد، تا آن كه مىفهميد توبه كرده است.[۶]
شجاعت
امام على عليه السلام: در جنگ بدر، ما به پيامبر صلى الله عليه و آله پناه مىبرديم و او از همه ما به دشمن نزديكتر بود و در آن روز، از همه ما شجاعت بيشترى نشان داد. صحيح مسلم به نقل از انَس: پيامبر خدا، زيباترين و بخشندهترين و شجاعترينِ مردم بود. شبى، مردم مدينه صدايى شنيدند و دچار وحشت شدند. عدّهاى از مردم، به طرف صدا حركت كردند. پيامبر صلى الله عليه و آله كه پيشتر از آنها به طرف صدا رفته بود، وقتى سوار بر اسب برهنه ابو طلحه و شمشير به دوش بر مىگشت، آن عدّه را ديد و فرمود: «نترسيد، نترسيد».[۷]
مهربانی
يکی از ويژگی های برجسته اخلاقی پيامبر اعظم(ص) نرم خويی و مهربانی آن حضرت بود اين خصوصيت آن قدر ارزشمند بود که خداوند علت جذب مردم عصر بعثت را در دارا بودن همين ويژگی برای حضرت مطرح نموده است آنجا که فرمود:«فَبِما رَحمَةٍ مِن اللّهِ لِنتَ لَهُم وَلَو كُنتَ فظّاً غَليظَ القَلبِ لانفضّوا مِن حَولِك(آل عمران:159)؛ پس به بركت رحمت الهى (در برخورد) با مردم نرم و مهربان شدى و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراكنده مىشدند»[۸]
یکی از ویژگی های پیامبر (ص)مهربانی و رافت اوست.در واقع یکی از عوامل گرایش مردم به پیامبر (ص)،خوش خلقی و مهربانی ایشان با مردم است. در آیه 159 سوره آل عمران آمده است: "فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ... به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو و سختدل بودی مردم از گِرد تو متفرق میشدند،" قرآن در این آیه می فرماید: (اى رسول ما!) پس به خاطر رحمتى از جانب خدا (كه شامل حال تو شده،) با مردم مهربان گشتهاى و اگر خشن و سنگدل بودى، (مردم) از دور تو پراكنده مىشدند. خداوند جز بر پیامبر اسلام، بر هیچ یك از پیامبران دو نام از نامهاى خویش را اطلاق نكرده است. «رَؤُفٌ، رَحِیمٌ».[۹]
مكارم الأخلاق بهنقل از انَس: اخلاق پيامبر خدا چنينبود كه هرگاه يكىاز اصحابِ خود را سه روز نمىديد، جوياى حالش مىشد. اگر به مسافرت رفته بود، برايش دعا مىكرد و اگر در شهر بود، به ديدنش مىرفت و اگر بيمار بود، از او عيادت مىكرد.[۱۰]
بردبارى
ویژگی دیگری که از آیات قرآن استفاده میشود بحث بخشش و بردباری پیامبر است خداوند متعال به پیامبر دستور میدهد: «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلینَ» عفو و میانهروى را پیشه كن (عذر مردم را بپذیر و بر آنان آسان بگیر)، و به كارهاى عقل پسند و نیكو فرمان بده، و از جاهلان اعراض كن. (اعراف 199)
پيامبر اسلام از طرف خداوند مأمور به صبر بود. در آیه سوره احقاف، آيه 35 آمده که صبر كن همانگونه كه پيامبران اولوا العزم قبل از تو نيز صبر كردند.[۱۱]
صحيح البخارى به نقل از انَس: من با پيامبر خدا راه مىرفتم و ايشان بُردى نجرانى، با حاشيهاى زبر و درشت، بر تن داشت. باديهنشينى از راه رسيد و رداى ايشان را محكم كشيد. من به گردن پيامبر صلى الله عليه و آله نگاه كردم و ديدم كه حاشيه ردا، از شدّت كشيدن، روى گردن ايشان رد انداخته است. آن باديهنشين، سپس گفت: اى محمّد! دستور بده از مال خدا كه نزد توست، به من بدهند. پيامبر صلى الله عليه و آله به طرف او برگشت و خندهاى كرد و سپس دستور داد به او چيزى عطا كنند.[۱۲]
حیا
پيامبر خدا، با حياتر از دخترانِ پردهنشين بود.[۱۳] پيامبر صلى الله عليه و آله چندان باشرم و حيا بود كه هيچ چيز از او خواسته نمىشد، مگر اين كه آن را عطا مىكرد.[۱۴]
فروتنی
يکی از ويژگی هاي اخلاقی رسول اکرم(ص) که رمز موفقيت آن حضرت و سبب جذب مردم به سوی ايشان و دين اسلام می شد ،تواضع و فروتنی ايشان بود، امير مومنان علی (ع) در بيان اين ويژگی رسول اکرم(ص) می فرمايد: پيامبر (ص)روی زمين می خورد و چون بندگان می نشست و به دست خود، پای افزار خويش را پينه می زد و جامه خود را وصله می نمود و بر مرکب بی پالان سوار می شد و ديگری را همراه خود سوار می کرد.(نهج البلاغه،خطبه160)[۱۵] رفتارهای متواضعانه پيامبر اکرم (ص)در حدی بود که آن حضرت با همگان غذا می خورد، دعوت هر کس، حتی فقيرترين مردم را می پذيرفت. دوست نداشت افراد پشت سر ايشان حرکت کنند و می فرمود: چنين کاری زمينه ساز کبر است. یکی دیگر از ویژگی های پیامبر (ص) فروتنی ایشان است. پیامبر دوست نداشت کسانی پشت سر پیامبر راه بیفتند،چون می فرمود این زمینه سار کبر و غرور است.او با همه غذا می خورد و اگر کسی او را دعوت می کرد، دعوت او را می پذیرفت،اگرچه او فقیر ترین مردم بود.کارهای شخصی درون خانه را خودش انجام می داد،شتر را خودش تغذیه می کرد،خانه را جارو می زد، شیر گوسفندان را می دوشید و لباسش را خودش وصله می زد.[۱۶]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: خداوند متعال، به من وحى فرمود كه: «فروتن باشيد، تا هيچ كس به ديگرى فخر نفروشد و كسى به كسى تعدّى نكند».الطبقات الكبرى به نقل از يحيى بن ابى كثير: پيامبر خدا فرمود: «من همان گونه غذا مىخورم كه بندگان مىخورند، و همان طور مىنشينم كه بندگان مىنشينند؛ زيرا من، بندهاى بيش نيستم».[۱۷] پيامبر صلى الله عليه و آله از زمانى كه خداوند عز و جل او را بر انگيخت، در حال تكيه دادن غذا نخورد، و خوش نداشت كه مانند پادشاهان باشد؛ امّا ما نمىتوانيم اين كار را بكنيم.[۱۸]
منابع
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت، قم، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۳.
- ↑ محمدی ریشهری، پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۵.
- ↑ محمدی ریشهری، پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۵.
- ↑ محمدی ریشهری، پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۷.
- ↑ «ویژگیها و خصوصیات پیامبر اسلام (ص)»، سایت تبیان، بازدید: ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ش.
- ↑ محمدی ریشهری، پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت، ۱۳۸۶ش، ص۱۶۱.
- ↑ محمدی ریشهری، پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت، ۱۳۸۶ش، ص۱۶۵.
- ↑ «ویژگیهای اخلاقی پیامبر از منظر قرآن با رویکرد وحدت در امت اسلام»، پرتال جامع علوم و معارف قرآنی، بازدید: ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ش.
- ↑ «ویژگیها و خصوصیات پیامبر اسلام (ص)»، سایت تبیان، بازدید: ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ش.
- ↑ محمدی ریشهری، پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت، ۱۳۸۶ش، ص۱۶۷.
- ↑ قرائتى، محسن، سيره پيامبر اكرم با نگاهى به قرآن كريم، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۷۹.
- ↑ محمدی ریشهری، پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت، ۱۳۸۶ش، ص۱۶۷.
- ↑ محمدی ریشهری، پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت، ۱۳۸۶ش، ص۱۶۷.
- ↑ محمدی ریشهری، پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت، ۱۳۸۶ش، ص۱۶۹.
- ↑ «ویژگیهای اخلاقی پیامبر از منظر قرآن با رویکرد وحدت در امت اسلام»، پرتال جامع علوم و معارف قرآنی، بازدید: ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ش.
- ↑ «ویژگیها و خصوصیات پیامبر اسلام (ص)»، سایت تبیان، بازدید: ۳۱ شهریور ۱۴۰۳ش.
- ↑ محمدی ریشهری، پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت، ۱۳۸۶ش، ص۱۶۹.
- ↑ محمدی ریشهری، پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت، ۱۳۸۶ش، ص۱۷۱.