عقاید خاص شیعه: تفاوت میان نسخهها
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) (←منابع) |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = الف | ||
| کیفیت = ج | | کیفیت = ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ ۲۱ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۱۸
اعتقاداتی که در میان مذاهب اسلامی خاص شیعه هستند کدامند؟
از عقایدی که در مذاهب اسلامی اختصاص به شیعه دارند میتوان به ولایت، بداء، رجعت، و استمرار امامت اشاره کرد. عقاید دیگری مانند امامت، شفاعت، عدالت خدا، توسل مهدویت از اعتقادات مشترک اسلامی هستند امّا در معنا و تفسیر آن اختلاف وجود دارد یا تطبیق آن بر خارج و پیدا کردن مصادیق آن مورد مناقشه و اختلاف است.
ولایت
شهید مطهری میگوید: «امامت [نزد شیعه علاوه بر رهبری اجتماع و مرجعیت دینی] درجه و مرتبه سومی دارد که اوج مفهوم امامت است و کتابهای شیعه پر است از این مطلب و آن امامت به معنای ولایت [است، یعنی] در هر دوره یک انسان کامل (امام) که حامل معنویت کلّی انسانیت است وجود دارد… بدین معنا که او یک روح کلّی است و محیط بر همه روحها (و امور عالم).
مسئله ولایت در شیعه به معنای حجت زمان است و بنابر آموزههای شیعه زمانی خالی از حجت نیست: «و لولا الحجه لساخت الارض باهلها» (اگر حجت نباشد زمین ساکنانش را فرومیبلعد) یعنی هیچ وقت نبوده و نخواهد بود که زمین از یک انسان کامل (و خلیفه الهی) خالی باشد؛ و برای آن انسان کامل مقامات و درجات زیادی قائل اند و ما در اغلب زیارتها که میخوانیم به چنین ولایت و امامتی اقرار و اعتراف میکنیم، یعنی معتقدیم که امام دارای چنین روح کلی است.»[۱]
بداء
قرآن کریم در این آیه از بداء یاد کرده است: ﴿یَمْحُو اللَّهُ مَا یَشَاءُ وَیُثْبِتُ ۖ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ؛ خداوند هر چه را بخواهد (که قبلاً ثبت نشده است) ثبت میکند و کتاب مادر، (اصل و مادر همه کتابها و نوشتهها) منحصراً نزد اوست.﴾(رعد (۱۳):۳۹).
بداء در اصل به معنای «آشکار شدن چیزی از کسی» است، و معنای اصطلاحی بداء آشکار شدن امری از خداوند متعال است که برای انسانها مجهول بوده و خلاف آن را تصوّر میکردند[۲] (اظهار بعد الخفاء)
شهید مطهری میگوید: «معنی بداء (در اصطلاح کلام شیعه) این است که در برنامه قضا و قدر الهی تجدید نظر رخ بدهد. مقصود این است که در حوادث تاریخی بشر، خدا برای پیش و پس رفتن تاریخ بشر صورت قطعی معیّن نکرده است. یعنی ای انسان تو خودت مجری قضا و قدر الهی هستی، این تو هستی که تاریخ را میتوانی جلو ببری، میتوانی عقب ببری. میتوانی نگاه داری، هیچ چیزی، نه از ناحیه طبیعت، نه از نظر ابزارهای زندگی و نه از نظر مشیّت الهی بر تاریخ حکومت نمیکند.»[۳]
رجعت
رجعت به معنای بازگشت است و در کلام شیعی معنای رجعت این است که پیش از قیام قیامت در ادامه حکومت حضرت مهدی(ع) دوران رجعت ائمه اطهار(ع) فرا میرسد و جمعی از نیکان و هم چنین گروهی از بدان از هر زمان به دنیا بر میگردند، نیکان برای دیدن دولت کریمه اهل بیت و رسیدن به آرزوی حکومت عدل و دریافت برخی از پاداشهایی که خداوند مقدر کرده در دنیا به آنها عطا کند، و بدکاران و کفار معاند، برای عقوبت و عذاب دنیا.
امام صادق(ع) میفرماید: «إنّ الرجعه لیست بعامه و هی خاصه لا یرجع الا من محض الایمان محضا او محض الشرک محضا»[۴] رجعت همگانی نیست بلکه خاص است و فقط کسانی به دنیا بازمیگردند که مؤمن خالص یا مشرک محض باشند. بر اساس روایات اولین کسی که از امامان(ع) رجعت میکند، امام حسین(ع) است.[۵] از امام رضا(ع) نقل شده که فرمود: … (رجعت) حقیقت دارد در میان امتهای پیشین نیز وجود داشته است و قرآن از آن سخن به میان آورده[۶] و رسول خدا(ص) فرموده است هر چه در امتهای گذشته بوده در میان این امت نیز عیناً پیش خواهد آمد.
استمرار امامت
از نظر شیعه، امامت، نظامی است الهی و انقطاع ناپذیر و دوره فترت ندارد و در هر زمان و هر عصر وجود دارد. از عصر حضرت پیامبر اکرم(ص) تشکیل شده و تا به حال برقرار است و تا دنیا باقی است، برقرار خواهد بود، چنانچه امیرالمومنین(ع) فرمود: «لا تخلو الارض من قائم لله بحجّه، امّا ظاهراً مشهورا، و امّا خایفا مغمورا، لئلا تبطل حجج الله و بیّناته»[۷] زمین از قائمی (امامی) که برای خدا حجت باشد خالی نخواهد ماند (و این حجت) یا ظاهر و آشکار است یا بیمناک و مستور، برای اینکه حجتهای خدا و بیّنات او باطل و نابود نگردد؛ بنابراین امام یا ظاهر و مشهور و در عیان مردم، همانند زمان حضور ائمه اطهار، میباشد یا خایف و پنهان که در عصر غیبت چنین است و امام زمان(ع) اگر چه غائب است اما امامت جهان را بر عهده دارد.
مطالعه بیشتر
- رجعت از نظر شیعه، نجم الدین طبسی.
- گفتمان مهدویت، آیت الله صافی گلپایگانی.
- اوائل المقالات، شیخ مفید قدس سرّه.
منابع
- ↑ امامت و رهبری، علامّه شهید مطهری، ص۵۶، انتشارات صدرا.
- ↑ اوائل المقالات، شیخ مفید قدس سرّه، ص۸۰.
- ↑ تکامل اجتماعی انسان، علامه مطهری، ص۱۶.
- ↑ میزان الحکمه، ری شهری، ج۴، ص۱۹۸۴.
- ↑ میزان الحکمه، ری شهری، ج۴، ص۱۹۸۲.
- ↑ مانند: بقره:۲۴۳؛ نمل:۸۳؛ غافر:۱۱.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت، ۱۴۷، تذکره الفقها، ذهبی، ج۱، ص۱۲.