آیه «کسی که هوای نفسش را خدای خود قرار داد»: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== متن آیه == | |||
{{قرآن بزرگ|أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا | |||
| سوره = فرقان | |||
| آیه = ۴۳ | |||
| ترجمه = آيا آن كس را كه هواى نفس را به خدايى گرفته بود ديدى؟ آيا تو ضامن او هستى؟ | |||
}} | |||
== معبود گرفتن هوای نفس == | |||
کلمهٔ «هوی» به معنای میل نفس به سوی شهوت است، بدون این که آن شهوات را با عقل خود تعدیل کرده باشد، و مراد از «معبود گرفتن هوای نفس»، اطاعت و پیروی کردن آن است، بدون این که خدا را رعایت کند. خدایتبار و تعالی در کلام خود، مکرر از پیروی از هوای نفس مذمت کرده و اطاعت از هر چیزی را عبادت آن چیز خوانده و فرموده: {{قرآن|أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکمْ یا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ وَ أَنِ اعْبُدُونِی}}<ref>یس / ۶۱–۶۰</ref>؛ «ای بنی آدم آیا با شما عهد نکردم که شیطان را نپرستید؟ که او برای شما دشمنی است آشکار و این که مرا بپرستید.»؟ | کلمهٔ «هوی» به معنای میل نفس به سوی شهوت است، بدون این که آن شهوات را با عقل خود تعدیل کرده باشد، و مراد از «معبود گرفتن هوای نفس»، اطاعت و پیروی کردن آن است، بدون این که خدا را رعایت کند. خدایتبار و تعالی در کلام خود، مکرر از پیروی از هوای نفس مذمت کرده و اطاعت از هر چیزی را عبادت آن چیز خوانده و فرموده: {{قرآن|أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکمْ یا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ وَ أَنِ اعْبُدُونِی}}<ref>یس / ۶۱–۶۰</ref>؛ «ای بنی آدم آیا با شما عهد نکردم که شیطان را نپرستید؟ که او برای شما دشمنی است آشکار و این که مرا بپرستید.»؟ | ||
آیه ۲۳ جاثیه | |||
== تفسیر ادامه آیه == | |||
و جمله {{قرآن|أَ فَأَنْتَ تَکونُ عَلَیْهِ وَکیلًا}} استفهامی است انکاری و معنایش این است که تو وکیل و سرپرست او و قائم به امور او نیستی تا به دلخواه خود به سوی راه رشد هدایتش کنی، پس تو چنین قدرتی نداری که با این که خدا گمراهش کرده و اسباب هدایتش را از او قطع نموده، تو هدایتش کنی و در همین معنا فرموده: {{قرآن|إِنَّک لا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ}}<ref>قصص / ۵۶.</ref>؛ «تو نمیتوانی هر که را که دلت بخواهد هدایت کنی». | و جمله {{قرآن|أَ فَأَنْتَ تَکونُ عَلَیْهِ وَکیلًا}} استفهامی است انکاری و معنایش این است که تو وکیل و سرپرست او و قائم به امور او نیستی تا به دلخواه خود به سوی راه رشد هدایتش کنی، پس تو چنین قدرتی نداری که با این که خدا گمراهش کرده و اسباب هدایتش را از او قطع نموده، تو هدایتش کنی و در همین معنا فرموده: {{قرآن|إِنَّک لا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ}}<ref>قصص / ۵۶.</ref>؛ «تو نمیتوانی هر که را که دلت بخواهد هدایت کنی». | ||
و نیز فرموده: {{قرآن|وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ}}<ref>فاطر / ۲۲.</ref>؛ «تو نمیتوانی مرده در گور را بشنوانی». | و نیز فرموده: {{قرآن|وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ}}<ref>فاطر / ۲۲.</ref>؛ «تو نمیتوانی مرده در گور را بشنوانی». | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
== | == مطالعه بیشتر == | ||
* اطیب البیان فی تفسیر القرآن، عبدالحسین طیب، ج ۹، ص۶۲۹. | |||
* احسن الحدیث، علی اکبر قرشی، ج۷، ص۳۰۱. | |||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} | ||
نسخهٔ ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۴۷
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
بر اساس آیهٔ ۴۳ سورهٔ فرقان، مراد از کسی که هوای نفس اش را خدای خود قرار داده و به هلاکت رسیده است، کیست.
متن آیه
﴿ | أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا
آيا آن كس را كه هواى نفس را به خدايى گرفته بود ديدى؟ آيا تو ضامن او هستى؟ فرقان:۴۳ |
﴾ |
معبود گرفتن هوای نفس
کلمهٔ «هوی» به معنای میل نفس به سوی شهوت است، بدون این که آن شهوات را با عقل خود تعدیل کرده باشد، و مراد از «معبود گرفتن هوای نفس»، اطاعت و پیروی کردن آن است، بدون این که خدا را رعایت کند. خدایتبار و تعالی در کلام خود، مکرر از پیروی از هوای نفس مذمت کرده و اطاعت از هر چیزی را عبادت آن چیز خوانده و فرموده: ﴿أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکمْ یا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ وَ أَنِ اعْبُدُونِی﴾[۱]؛ «ای بنی آدم آیا با شما عهد نکردم که شیطان را نپرستید؟ که او برای شما دشمنی است آشکار و این که مرا بپرستید.»؟
آیه ۲۳ جاثیه
تفسیر ادامه آیه
و جمله ﴿أَ فَأَنْتَ تَکونُ عَلَیْهِ وَکیلًا﴾ استفهامی است انکاری و معنایش این است که تو وکیل و سرپرست او و قائم به امور او نیستی تا به دلخواه خود به سوی راه رشد هدایتش کنی، پس تو چنین قدرتی نداری که با این که خدا گمراهش کرده و اسباب هدایتش را از او قطع نموده، تو هدایتش کنی و در همین معنا فرموده: ﴿إِنَّک لا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ﴾[۲]؛ «تو نمیتوانی هر که را که دلت بخواهد هدایت کنی».
و نیز فرموده: ﴿وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ﴾[۳]؛ «تو نمیتوانی مرده در گور را بشنوانی».
مطالعه بیشتر
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، عبدالحسین طیب، ج ۹، ص۶۲۹.
- احسن الحدیث، علی اکبر قرشی، ج۷، ص۳۰۱.