پرش به محتوا

پیش نویس:نزول جبرئیل بر حضرت فاطمه(س): تفاوت میان نسخه‌ها

Meysamhasani (بحث | مشارکت‌ها)
صفحه‌ای تازه حاوی «{{پیش نویس:در دست ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} آیا جبرئیل بر حضرت فاطمه(س) نازل می‌شد؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}} {{درگاه|سنت|فاطمی}} '''نزول جبرئیل به حضرت فاطمه(س)'''، در روایتی در کتاب کافی آمده است. در این کتاب آمده که حضرت فاطمه(س)|فاط...» ایجاد کرد
 
این ویرایش توسط ارزیابان ویکی‌پاسخ از صفحه مبدا پیش نویس:نزول جبرئیل بر حضرت فاطمه(س) که توسط کاربر:Meysamhasani ساخته شده بود، به اینجا منتقل شده است.
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پیش نویس:در دست ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا جبرئیل بر حضرت فاطمه(س) نازل می‌شد؟
آیا جبرئیل بر حضرت فاطمه(س) نازل می‌شد و با ایشان سخن می‌گفت؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{درگاه|سنت|فاطمی}}
'''نزول [[جبرئیل]] بر [[حضرت فاطمه(س)]]''' در روایات معتبری بیان گشته است، همان‌طور به تکلم [[ملائکه]] با آن حضرت نیز اشاره شده است.
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|سنت|فاطمی}}
'''نزول جبرئیل به حضرت فاطمه(س)'''، در روایتی در [[اعتبار کتاب کافی|کتاب کافی]] آمده است. در این کتاب آمده که [[حضرت فاطمه(س)|فاطمه(س)]] پس از مرگ [[رسول خدا(ص)]] دچار اندوهی عمیق شد. جبرئیل جهت تسلیت خدمت ایشان آمد، و اخباری از آینده را برایش بیان نموده و [[علی(ع)]] آنها را می‌نوشت.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، انتشارات مسجد چهارده معصوم، ج۲، ص۳۵۵–۳۵۶.</ref> این نوشته‌ها بعدها به [[مصحف فاطمه]] مشهور شد.<ref>کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۴۶.</ref>


در روایاتی حضرت زهرا به نام «محدَّثه» خوانده شده است<ref>صدوق، علل الشرایع، نجف، مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ هـ، ص۱۸۲، باب ۱۴۶، ح۱.</ref> که از بالاترین فضایل او محسوب می‌شود.<ref>رحمان ستایش، محمدکاظم، «محدثه بودن فاطمه»، دانشنامه فاطمه، زیرنظر علی اکبر رشاد، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۶۰.</ref>
== گفت‌وگو با ملائکه ==
در برخی روایات، به صورت کلی اشاره شده است که [[ملائکه]] با [[حضرت فاطمه(س)]] سخن می‌گفتند و به اینکه همه ملائکه یا برخی از آنان، یا اینکه کدام دسته از ملائکه با حضرت سخن می‌گفتند، هیچ اشاره‌ای نشده است. همچون در روایاتی از لقب «محدّثة» برای حضرت فاطمه یاد شده است. محدثه به معنای زنی است که فرشتگان با او سخن می‌گویند. در این روایات، نام محدثه بر آن حضرت اطلاق گشته است، روایاتی همچون:
* سلیم گفت: «به [[محمد بن ابوبکر]] گفتم: آیا [[امام علی(ع)]] محدّث است؟ گفت: آری، و فاطمه نیز محدّثه بود با آنکه پیامبر نبود.»<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=أسرار آل محمد علیهم السلام|سال=1416|نام=سلیم بن قیس|نام خانوادگی=الهلالی|ناشر=نشر الهادی|صفحه=505|مکان=قم}}</ref>
* [[امام صادق(ع)]] فرمودند: «حضرت فاطمه(س) نزد خداوند عزّوجلّ نه اسم دارند: فاطمه، صدّیقه، مبارکة، طاهره، زکیّه، راضیه، مرضیّه، محدّثه، زهراء.»<ref name=":03332">{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|نام=محمّد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه القمّی|ناشر=منشورات المکتبة الحیدریة|جلد=1|صفحه=178|مکان=نجف}}</ref>
* راوی گوید: «از امام صادق(ع) شنیدم که می‌فرمودند: فاطمه(س) را به خاطر این محدّثه نامیدند که فرشتگان از آسمان فرود می‌آمدند و آن حضرت را می‌خواندند همان طوری که [[مریم]] دختر عمران را صدا می‌زدند، باری فرشتگان می‌گفتند: ای فاطمه خدا تو را برگزید و پاکیزه‌ات نمود و بر تمام زنان عالم اختیارت کرد، ای فاطمه پروردگارت را بخوان و سجده‌اش نما و با رکوع‌کنندگان رکوع کن و بدین ترتیب حضرتش با آنها سخن می‌گفت و آنها نیز با جنابش حدیث و سخن می‌گفتند…»<ref name=":0333">{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|نام=محمّد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه القمّی|ناشر=منشورات المکتبة الحیدریة|جلد=1|صفحه=182|مکان=نجف}}</ref>
 
== گفت‌وگو با جبرئیل ==
نزول [[جبرئیل]] و تکلم او با [[حضرت فاطمه(س)|حضرت زهرا(س)]]، در روایات معتبر مورد اشاره قرار گرفته است. از جمله این روایات، صحیحه ابی عبیده است که گفته شده: {{عربی|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ عليه‌السلام، قَالَ: «إِنَّ فَاطِمَةَ(ع) مَكَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ(ص) خَمْسَةً وَسَبْعِينَ يَوْماً، وكَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِيدٌ عَلى أَبِيهَا، وكَانَ يَأْتِيهَا جَبْرَئِيلُ، فَيُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلى أَبِيهَا، ويُطَيِّبُ نَفْسَهَا، ويُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا ومَكَانِهِ، ويُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا، وكَانَ عَلِيٌّ(ع) يَكْتُبُ ذلِكَ.}} در روایتی [[امام صادق(ع)]] فرمودند: «حضرت فاطمه مدّت هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پدر بزرگوارش زنده و به علّت از دست دادن پدر خویش دچار غم و اندوه شدیدی بود. جبرئیل نزد آن بانوی معظّم می‌آمد و به وی تسلیت می‌گفت و خاطر او را آرام می‌کرد. وی را از مقام و مکان پدر بزرگوارش آگاه می‌نمود. و آن حضرت را از مصایبی که بعداً فرزندانش بدان‌ها دچار می‌شوند، مطّلع می‌کرد و حضرت علی(ع) آن مطالب را می‌نوشت و این [[مصحف فاطمه(س)|مصحف فاطمه]] است.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=1430|نام=أبو جعفر محمّد بن یعقوب|نام خانوادگی=الکلینی الرازی|ناشر=دار الحدیث|جلد=2|صفحه=489|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=1430|نام=أبو جعفر محمّد بن یعقوب|نام خانوادگی=الکلینی الرازی|ناشر=دار الحدیث|جلد=1|صفحه=599|مکان=قم}}</ref> تمامی راویان این روایت [[ثقه]] بوده و روایت [[صحیح السند]] می‌باشد.<ref name=":02">{{یادکرد کتاب|عنوان=مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول|سال=1404|نام=محمّد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=دار الکتب الإسلامیّة|جلد=3|صفحه=59|مکان=تهران}}</ref><ref name=":022">{{یادکرد کتاب|عنوان=مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول|سال=1404|نام=محمّد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=دار الکتب الإسلامیّة|جلد=5|صفحه=314|مکان=تهران}}</ref>
 
روایت بعدی، معتبره حماد بن عثمان است که در آن آمده است: {{متن عربی|إِنَّ اللهَ تَعَالى لَمَّا قَبَضَ نَبِيَّهُ دَخَلَ عَلى فَاطِمَةَ(س) مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ الْحُزْنِ مَا لَايَعْلَمُهُ إِلاَّ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ، فَأَرْسَلَ اللهُ إِلَيْهَا مَلَكاً يُسَلِّي غَمَّهَا وَ يُحَدِّثُهَا، فَشَكَتْ ذلِكَ إِلى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع)، فَقَالَ لَهَا: إِذَا أَحْسَسْتِ بِذلِكَ وَسَمِعْتِ الصَّوْتَ، قُولِي لِي، فَأَعْلَمَتْهُ بِذلِكَ، فَجَعَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) يَكْتُبُ كُلَّ مَا سَمِعَ حَتّى أَثْبَتَ مِنْ ذلِكَ مُصْحَفاً». قَالَ: ثُمَّ قَالَ: «أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ مِنَ الْحَلَالَ وَالْحَرَامِ، وَلكِنْ فِيهِ عِلْمُ مَا يَكُونُ.}} [[حماد بن عثمان]] گوید:شنیدم [[امام صادق(ع)]] می‌فرمود: «زنادقه در سال صد و بیست و هشت ظهور کنند، من این را از مطالعهٔ مصحف فاطمه(س) دریافتم. من عرض کردم: [[مصحف فاطمه(س)]] چیست؟ فرمود:چون خدای تعالی جان [[پیغمبر]] را گرفت، فاطمه(ع) از وفات آن حضرت تا آنجا اندوهناک شد که جز خدای عزوجل نداند، خدا فرشته‌ای فرستاد تا فاطمه(س) را تسلیت دهد و با او حدیث گوید، از این پیش آمد به [[علی(ع)]] شکایت کرد (چون هراس آور بود و گفته‌های او از دست می‌رفت) فرمود: هر وقت احساس نزول فرشته را کردی و آوازش را شنیدی به من خبر ده. و پس از آن علی(ع) هر چه از فرشته می‌شنید می‌نوشت تا اینکه مصحفی از این نوشته‌ها درست شد، گوید: سپس فرمود: در آن مصحف هیچ احکام حلال و حرام نیست ولی در آن، علم به حوادث آینده است.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=1430|نام=أبو جعفر محمّد بن یعقوب|نام خانوادگی=الکلینی الرازی|ناشر=دار الحدیث|جلد=1|صفحه=596|مکان=قم}}</ref>


[[امام خمینی]] درباره شایستگی وجودی حضرت فاطمه(س) برای دریافت وحی می‌گوید: «مسئله فرود آمدن جبرئیل (بر حضرت زهرا) یک مسئله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل برای هر کس امکان نزول دارد. یک تناسب کامل میان مقام و عظمت جبرئیل که روح اعظم است، و روح آن شخصی که جبرئیل بر او وارد می‌شود، لازم است.»<ref>امام خمینی، صحیفه نور، تهران، مرکز تنظیم و نشر آثار امام خمینی، بی‌تا، ج۱۹، ص۲۷۸.</ref>
== مطالعه بیشتر ==
* مقاله؛ محمدکاظم رحمان ستایش، «گفت وگوی ملائکه با حضرت فاطمه»، دو فصلنامه حدیث پژوهی.


==منابع==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی = کلام
| شاخه اصلی = کلام
| شاخه فرعی۱ = امامت  
| شاخه فرعی۱ = امامت
| شاخه فرعی۲ = امامت خاصه
| شاخه فرعی۲ = امامت خاصه
| شاخه فرعی۳ =فضایل حضرت فاطمه(س)
| شاخه فرعی۳ = فضایل حضرت فاطمه(س)
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
| شناسه = -
| شناسه = -
| تیترها = -
| تیترها = -
| ویرایش = شد
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی = شد
| لینک‌دهی = شد
| ناوبری =
| ناوبری =
| نمایه = شد
| نمایه = شد
| تغییر مسیر = شد
| تغییر مسیر = شد
| ارجاعات =
| ارجاعات =
| ارزیابی کمی =  
| ارزیابی کمی =
| ارزیابی کیفی =  
| ارزیابی کیفی =
| تکمیل =
| تکمیل =
| اولویت = ب
| اولویت = ب
| کیفیت = ب
| کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۷:۴۷

سؤال

آیا جبرئیل بر حضرت فاطمه(س) نازل می‌شد و با ایشان سخن می‌گفت؟

درگاه‌ها


نزول جبرئیل بر حضرت فاطمه(س) در روایات معتبری بیان گشته است، همان‌طور به تکلم ملائکه با آن حضرت نیز اشاره شده است.


گفت‌وگو با ملائکه

در برخی روایات، به صورت کلی اشاره شده است که ملائکه با حضرت فاطمه(س) سخن می‌گفتند و به اینکه همه ملائکه یا برخی از آنان، یا اینکه کدام دسته از ملائکه با حضرت سخن می‌گفتند، هیچ اشاره‌ای نشده است. همچون در روایاتی از لقب «محدّثة» برای حضرت فاطمه یاد شده است. محدثه به معنای زنی است که فرشتگان با او سخن می‌گویند. در این روایات، نام محدثه بر آن حضرت اطلاق گشته است، روایاتی همچون:

  • سلیم گفت: «به محمد بن ابوبکر گفتم: آیا امام علی(ع) محدّث است؟ گفت: آری، و فاطمه نیز محدّثه بود با آنکه پیامبر نبود.»[۱]
  • امام صادق(ع) فرمودند: «حضرت فاطمه(س) نزد خداوند عزّوجلّ نه اسم دارند: فاطمه، صدّیقه، مبارکة، طاهره، زکیّه، راضیه، مرضیّه، محدّثه، زهراء.»[۲]
  • راوی گوید: «از امام صادق(ع) شنیدم که می‌فرمودند: فاطمه(س) را به خاطر این محدّثه نامیدند که فرشتگان از آسمان فرود می‌آمدند و آن حضرت را می‌خواندند همان طوری که مریم دختر عمران را صدا می‌زدند، باری فرشتگان می‌گفتند: ای فاطمه خدا تو را برگزید و پاکیزه‌ات نمود و بر تمام زنان عالم اختیارت کرد، ای فاطمه پروردگارت را بخوان و سجده‌اش نما و با رکوع‌کنندگان رکوع کن و بدین ترتیب حضرتش با آنها سخن می‌گفت و آنها نیز با جنابش حدیث و سخن می‌گفتند…»[۳]

گفت‌وگو با جبرئیل

نزول جبرئیل و تکلم او با حضرت زهرا(س)، در روایات معتبر مورد اشاره قرار گرفته است. از جمله این روایات، صحیحه ابی عبیده است که گفته شده: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ عليه‌السلام، قَالَ: «إِنَّ فَاطِمَةَ(ع) مَكَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ(ص) خَمْسَةً وَسَبْعِينَ يَوْماً، وكَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِيدٌ عَلى أَبِيهَا، وكَانَ يَأْتِيهَا جَبْرَئِيلُ، فَيُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلى أَبِيهَا، ويُطَيِّبُ نَفْسَهَا، ويُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا ومَكَانِهِ، ويُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا، وكَانَ عَلِيٌّ(ع) يَكْتُبُ ذلِكَ.» در روایتی امام صادق(ع) فرمودند: «حضرت فاطمه مدّت هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پدر بزرگوارش زنده و به علّت از دست دادن پدر خویش دچار غم و اندوه شدیدی بود. جبرئیل نزد آن بانوی معظّم می‌آمد و به وی تسلیت می‌گفت و خاطر او را آرام می‌کرد. وی را از مقام و مکان پدر بزرگوارش آگاه می‌نمود. و آن حضرت را از مصایبی که بعداً فرزندانش بدان‌ها دچار می‌شوند، مطّلع می‌کرد و حضرت علی(ع) آن مطالب را می‌نوشت و این مصحف فاطمه است.»[۴][۵] تمامی راویان این روایت ثقه بوده و روایت صحیح السند می‌باشد.[۶][۷]

روایت بعدی، معتبره حماد بن عثمان است که در آن آمده است: «إِنَّ اللهَ تَعَالى لَمَّا قَبَضَ نَبِيَّهُ دَخَلَ عَلى فَاطِمَةَ(س) مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ الْحُزْنِ مَا لَايَعْلَمُهُ إِلاَّ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ، فَأَرْسَلَ اللهُ إِلَيْهَا مَلَكاً يُسَلِّي غَمَّهَا وَ يُحَدِّثُهَا، فَشَكَتْ ذلِكَ إِلى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع)، فَقَالَ لَهَا: إِذَا أَحْسَسْتِ بِذلِكَ وَسَمِعْتِ الصَّوْتَ، قُولِي لِي، فَأَعْلَمَتْهُ بِذلِكَ، فَجَعَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) يَكْتُبُ كُلَّ مَا سَمِعَ حَتّى أَثْبَتَ مِنْ ذلِكَ مُصْحَفاً». قَالَ: ثُمَّ قَالَ: «أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ مِنَ الْحَلَالَ وَالْحَرَامِ، وَلكِنْ فِيهِ عِلْمُ مَا يَكُونُ.» حماد بن عثمان گوید:شنیدم امام صادق(ع) می‌فرمود: «زنادقه در سال صد و بیست و هشت ظهور کنند، من این را از مطالعهٔ مصحف فاطمه(س) دریافتم. من عرض کردم: مصحف فاطمه(س) چیست؟ فرمود:چون خدای تعالی جان پیغمبر را گرفت، فاطمه(ع) از وفات آن حضرت تا آنجا اندوهناک شد که جز خدای عزوجل نداند، خدا فرشته‌ای فرستاد تا فاطمه(س) را تسلیت دهد و با او حدیث گوید، از این پیش آمد به علی(ع) شکایت کرد (چون هراس آور بود و گفته‌های او از دست می‌رفت) فرمود: هر وقت احساس نزول فرشته را کردی و آوازش را شنیدی به من خبر ده. و پس از آن علی(ع) هر چه از فرشته می‌شنید می‌نوشت تا اینکه مصحفی از این نوشته‌ها درست شد، گوید: سپس فرمود: در آن مصحف هیچ احکام حلال و حرام نیست ولی در آن، علم به حوادث آینده است.»[۸]

مطالعه بیشتر

  • مقاله؛ محمدکاظم رحمان ستایش، «گفت وگوی ملائکه با حضرت فاطمه»، دو فصلنامه حدیث پژوهی.

منابع

  1. الهلالی، سلیم بن قیس (۱۴۱۶). أسرار آل محمد علیهم السلام. قم: نشر الهادی. ص۵۰۵.
  2. ابن بابویه القمّی، محمّد بن علی. علل الشرایع. ج۱. نجف: منشورات المکتبة الحیدریة. ص۱۷۸.
  3. ابن بابویه القمّی، محمّد بن علی. علل الشرایع. ج۱. نجف: منشورات المکتبة الحیدریة. ص۱۸۲.
  4. الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۲. قم: دار الحدیث. ص۴۸۹.
  5. الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۱. قم: دار الحدیث. ص۵۹۹.
  6. مجلسی، محمّد باقر (۱۴۰۴). مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول. ج۳. تهران: دار الکتب الإسلامیّة. ص۵۹.
  7. مجلسی، محمّد باقر (۱۴۰۴). مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول. ج۵. تهران: دار الکتب الإسلامیّة. ص۳۱۴.
  8. الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۱. قم: دار الحدیث. ص۵۹۶.