پیش نویس:خمس در دوران غیبت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا پرداخت خمس در دوران غیبت امام، توسط ائمه(ع) بخشیده شده است؟
آیا پرداخت خمس در دوران غیبت امام، توسط ائمه(ع) بخشیده شده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پیش نویس|تکمیل}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
پرداخت خمس در دوران غیبت
{{درگاه|سنت}}
'''خمس در دوران غیبت''' بنابر نظر اکثر فقهای شیعه واجب است. بعضی از فقیهان گفته‌اند که بنابر برخی روایات ائمه(ع) سهم خود از خمس را در [[مفهوم غیبت امام زمان(ع)|دوران غیبت]] بر شیعیان حلال نموده‌اند. روایاتی که از آنها حلال بودن [[خمس]] بر شیعیان برداشت شده است، پنج دسته کلی هستند که فقط یک دسته آنها حلال بودن مطلق خمس بر شیعیان را می‌فهماند که یا دارای ضعف سند هستند یا ارتباطی به خمس ندارند یا از استثنائات خمس هستند.


م
توقیع امام زمان(ع) دلالت بر حلال بودن خمس بر شیعیان در دوران غیبت می‌نماید که علاوه بر ضعف سندی و اجمال الفاظ آن، مربوط به خمس از غنائم جهاد و کنیزان است؛ زیرا امام(ع) علت این حلال نمودن را پاک شدن ولادت شیعیان بیان می‌فرمایند.


== روایات ==
== روایات ==
روایاتی که از آنان چنین برداشتی شده است ۵ دسته اند:
روایات ائمه(ع) که از آن‌ها حلال بودن خمس بر شیعیان برداشت شده است را می‌توان در ۵ دسته کلی تقسیم کرد:
 
اول) روایاتی که درباره غنائم جنگی و اسیران جنگی وارد شده است. زیرا از احکام اسلام این است که غنایم اگر از جهادی حاصل شده باشد که به اذن امام نبوده است، تماما برای بیت المال است و باید با اجازه امام مصرف شود و از طرفی حتی اگر اذن امام هم باشد باز خمس به غنایم تعلق می گیرد که تصرف در ان حرام است.
 
در این شرایط کنیزانی که به دست افراد می افتاد به عنوان غنیمت یا برای بیت المال بودند و تصرف در انان حرام بود یا اینکه خمس این غنایم برای امام بود و حق تصرف در ان وجود نداشت؛ نتیجتا این کنیز ها بر صاحبان خود حرام میشدند و نمیشد مانند همسر با انان برخورد کرد. و فرزندی که از انان متولد میشد نامشروع میشد،‌ لذا اهل بیت این قسمت از خمس که مربوط به چنین زنانی بوده را به شیعیان بخشیدند تا فرزندان انان همگی حلال باشند.
 
دوم) برخی از احادیث نیز، دلالت بر حلیت و تحلیل خمس فقط در زمان خاصی می‌کنند. این حلیت بخاطر این است که امام حاکم جامعه اسلامی است و با توجه شرایط می‌تواند بخشی از این خمس را ببخشد یا اینکه حتی در شرایط دیگری ان را بیشتر نماید.
 
این احادیث مربوط به معافیت موقتی گروهی از مسلمین است و ربطی به معافیت عمومی ندارد.


سوم) روایاتی که مربوط به اشخاص خاص بوده اند که خدمت امام رسیده اند و امام با توجه به شرایط خاص آن شخص وی را از خمس معاف نموده است.
۱. روایاتی که درباره غنیمت‌ها و اسیران جنگی وارد شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة|تاریخ=۱۴۱۶|نام=محمدبن حسن|نام خانوادگی=حر عاملی|ناشر=موسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث|جلد=۹|صفحه‌ها=۵۴۴، ۵۴۵، ۵۴۷|مکان=قم}}</ref> جهادی که بدون اجازه امام(ع) انجام شود، غنیمت‌های آن متعلق به بیت‌المال است و مصرف آن‌ها فقط با اجازه امام(ع) ممکن است. اگر [[جنگ و جهاد از دیدگاه امام علی|جهاد]] با اجازه امام(ع) باشد، خمس غنیمت‌ها برای امام(ع) است و تصرف در آن حرام است.


چهارم) روایاتی که مضمون انها تحلیل است و حلیت است اما با دقت در انها مشخص می شود که موضوع روایات خمس نیست بلکه انفال است و اراضی انفال است.
در این شرایط کنیزانی که به عنوان غنیمت به دست افراد می‌افتادند؛ یا برای بیت المال بودند و استفاده از آنان حرام بود، یا اینکه خمس این غنائم برای امام(ع) بود و حق استفاده از آن‌ها وجود نداشت. چنین کنیزانی را افراد نمی‌توانند همانند همسران خود قرار دهند، و اگر فرزندی هم حاصل شود نامشروع خواهد بود. اهل‌بیت(ع) این قسمت از خمس را که مربوط به چنین زنانی بوده است را برای شیعیان حلال نمودند تا فرزندان آنان همگی ولادت پاک داشته باشند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=خمس: پشتوانه استقلال بیت‌المال|تاریخ=۱۳۸۰|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=مدرسة الامام علی‌بن ابی‌طالب(ع)|صفحه=۸۳|مکان=قم}}</ref>


پنجم) روایاتی که مخصوص شخص و زمان معینی نمی‌باشد و ظاهر انها هم تحلیل مطلق است.
۲. گروهی از روایات، حلال شدن خمس را فقط مربوط به زمان خاصی می‌کنند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة|تاریخ=۱۴۱۶|نام=محمدبن حسن|نام خانوادگی=حر عاملی|ناشر=موسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث|جلد=۹|صفحه‌ها=۵۴۵، ۵۴۶|مکان=قم}}</ref> امام(ع) چون حاکم جامعه اسلامی است می‌تواند بسته به شرایط بخشی از خمس را حلال کند یا حتی مواردی را به آن اضافه کند. این روایات مربوط به معافیت گروهی از مسلمانان است و ربطی به معافیت عمومی از خمس ندارد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر (<bdi>۱۳۸۰</bdi>). ''خمس: پشتوانه استقلال بیت‌المال''. قم: مدرسة الامام علی‌بن ابی‌طالب(ع). ص. ۸۷.</ref>


این دسته سه روایات می‌باشد
۳. روایاتی که مربوط به اشخاص است که امام با توجه به شرایط آن شخص وی را از خمس معاف نموده است.<ref>حر عاملی، محمدبن حسن (<bdi>۱۴۱۶</bdi>). ''تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة''. ج. &nbsp;۹. قم: موسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث. ص. ۵۲۸.</ref>


یک) روایت سالم بن مکرم که با بررسی آن علاوه بر ضعف سندی روایت، متن روایت نیز نشان دهنده این است که روایت مربوط به زنان و کنیزان و مهریه آنان ست که در این موارد اگر چیزی مربوط به خمس بوده باشد امام آن را بر تمام شیعیان برای طیب ولادت تحلیل نموده اند. این مورد بحثی فقهی است که فقها ان را از موارد استثناء خمس شمرده اند.
۴. روایاتی که مضمون آنها تحلیل و حلال کردن است<ref>حر عاملی، محمدبن حسن (<bdi>۱۴۱۶</bdi>). ''تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة''. ج. &nbsp;۹. قم: موسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث. ص. ۵۴۸.</ref> اما با دقت در آنها مشخص می‌شود که موضوع روایات خمس نیست بلکه [[انفال]] و اراضی انفال است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر (<bdi>۱۳۸۰</bdi>). ''خمس: پشتوانه استقلال بیت‌المال''. قم: مدرسة الامام علی‌بن ابی‌طالب(ع). ص. &nbsp;93.</ref>


دو) روایت معاذ بن کثیر که امام صادق علیه السلام. مسیله خمس در این روایت اصلا مطرح نشده است بلکه گفته شده که سرمایه داران امت می توانند مال جمع کنند و چیزی از ان را در راه خدا انفاق کنند اما هنگام ظهور حضرت صاحب باید تمام اندوخته خود را برای کمک به حضرت در اختیار ایشان قرار دند.
۵. روایاتی که مخصوص شخص و زمان معینی نیست و ظاهر آنها هم تحلیل مطلق است. این دسته سه روایات می‌باشد:
* روایت سالم بن مکرم<ref>حر عاملی، محمدبن حسن (<bdi>۱۴۱۶</bdi>). ''تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة''. ج. &nbsp;۹. قم: موسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث. ص. ۵۴۴.</ref> که علاوه بر ضعف سندی، متن روایت نیز نشان می‌دهد که روایت مربوط به زنان و کنیزان و مهریه آنان است که در این موارد اگر چیزی مربوط به خمس بوده باشد، امام(ع) آن را بر تمام شیعیان برای اینکه ولادت پاکیزه داشته باشند، حلال نمودند. این مورد را فقها از موارد استثناء خمس شمرده‌اند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر (<bdi>۱۳۸۰</bdi>). ''خمس: پشتوانه استقلال بیت‌المال''. قم: مدرسة الامام علی‌بن ابی‌طالب(ع). ص. &nbsp;97.</ref>
* روایت معاذ بن کثیر<ref>حر عاملی، محمدبن حسن (<bdi>۱۴۱۶</bdi>). ''تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة''. ج. &nbsp;۹. قم: موسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث. ص. ۵۴۷.</ref> که مسئله خمس در این روایت بیان نشده است؛ بلکه گفته شده که سرمایه داران امت، در زمان غیبت می‌توانند مال جمع کنند و چیزی از آن را در راه خدا انفاق کنند، اما هنگام ظهور امام زمان(ع) باید تمام اندوخته خود را برای کمک در اختیار ایشان قرار دهند. اینکه امام(ع) فرمود تمام اندوخته خود را در اختیار امام زمان(ع) بگذارند نشانه این است که روایت درباره خمس نیست. محمد بن سنان که از روایان این روایت است نیز در بین رجالیون مبهم است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر (<bdi>۱۳۸۰</bdi>). ''خمس: پشتوانه استقلال بیت‌المال''. قم: مدرسة الامام علی‌بن ابی‌طالب(ع). ص. &nbsp;99.</ref>
* حدیث مرسلی<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التفسیر|تاریخ=۱۳۸۰|نام=محمدبن مسعود|نام خانوادگی=عیاشی|ناشر=مکتبة العلمیة الاسلامیة|جلد=۲|صفحه=۶۲|مکان=تهران}}</ref> که در [[تفسیر عیاشی]] از امام صادق(ع) نقل شده است که وقتی صاحب خمس در قیامت برخیزد و حق خود را مطالبه کند، شیعیان از این موضوع معاف هستند. این روایت مرسله است و ناقل آن مشخص نیست و از نظر علم حدیث نمی‌توان بر ان تکیه نمود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر (<bdi>۱۳۸۰</bdi>). ''خمس: پشتوانه استقلال بیت‌المال''. قم: مدرسة الامام علی‌بن ابی‌طالب(ع). ص 99.</ref>


بهترین شاهد انی مدعا نیز ان است که در روایت نفرموده اتس که خمس مال خود را در اختیار حضرت بگذارند بلکه فرموده اند که تمام اندوخته خود را در اختیار حضرت قرار دهند.
== نامه امام مهدی ==
[[شیخ صدوق]] (۳۸۱ق) در کتاب [[کمال‌الدین و تمام النعمة|کمال‌الدین]]، نامه‌ای از امام زمان(ع) نقل می‌کند که ایشان خمس را برای شیعیان خود تا زمان ظهور حلال کردند، بخاطر اینکه ولادت شیعیان پاک باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کمال الدین و تمام النعمة|تاریخ=۱۳۹۵|نام=محمدبن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|ناشر=دار الکتب الاسلامیة|جلد=۲|صفحه=۴۸۳}}</ref>


از طرفی در سلسله راویان حدیث محمد بن سنان وجود دارد که در بین رجالیون مبهم است.
[[علی صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی]] (۱۳۸۸)، فقیه معاصر، بعد از نقل این روایت می‌نویسد: این روایت از نظر سندی محل بحث است و دو نفر از راویان آن در رجال نه مدح شده‌اند و نه ذم، اما از جهت دلالت هم روایت مجمل است. نمی‌دانیم اینکه امام فرمودند «اما الخمس» منظور مطلق خمس است، یا بخشی خاص از خمس است که در شرایطی خاص بوده که در سؤال پرسش کننده آمده است، به همین خاطر نمی‌توان از این روایت حلال شدن مطلق خمس را فهمید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ذخیرة العقبی فی شرح عروة الوثقی|تاریخ=۱۳۸۵|نام=علی|نام خانوادگی=صافی گلپایگانی|ناشر=گنج عرفان|جلد=۱۰|صفحه=۲۷۶|مکان=قم}}</ref>


سه) حدیث مرسلی که در تفسیر عیاشی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که وقتی صاحب خمس در قیامت برخیزد و حق خود را مطالبه کند، شیعیان از این موضوع معاف اند.
[[جعفر سبحانی|سبحانی]]، از مراجع تقلید معاصر، بعد از نقل روایت می‌نویسد: خرید و فروش کنیزان اسیر شده و ازدواج با آنها بین مسلمانان امری رایج بوده است، اما وقتی که خمس این کنیزان که غنیمت جنگی گرفته شده‌اند برای ائمه(ع) است، خرید و فروش و ازدواج با آنها و فرزندآوری از آنها حلال نمی‌باشد. شیعیان نیز در آن عصر مبتلا به این مسئله بودند، به همین دلیل ائمه(ع) حق خود درباره این کنیزان را بر شیعیان حلال کردند تا آنها ولادتی پاک داشته باشند. حلال بودن این بخش از خمس ربطی به حلال بودن همه آنچه که خمس به آن تعلق می‌گیرد ندارد. البته احتمال هم دارد که حلال بودن در کلام امام زمان(ع) علاوه بر کنیزان شامل همه غنیمت‌های جنگی که به صورتی به دست شیعیان می‌افتد هم شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الخمس فی الشریعة الإسلامیة الغراء|تاریخ=۱۴۲۰|نام=جعفر|نام خانوادگی=سبحانی تبریزی|ناشر=موسسه امام صادق(ع)|صفحه=۴۴۳|مکان=قم}}</ref>
 
این روایت مرسله است و ناقل ان مشخص نیست و از نظر علم حدیث نمیتوان بر ان تکیه نمود.


== دیدگاه‌ها ==
== دیدگاه‌ها ==
ا
مشهور فقهای شیعه، خمس در زمان غیبت را واجب می‌دانند.
امّا نظر سلّار و محقق سبزواري و صاحب حدائق و صاحب مدارك و محدث كاشاني؛ سقوط سهم امام ـ عليه السّلام ـ را در زمان غيبت امام مي‌دانند نه در زمان حضور، و دليل‌شان روايات است كه به برخي از آنها اشاره مي‌شود، ‌علاوه بر روايات، مي‌فرمايند: اين جواز تصرّف شيعيان در سهم امام، از باب كرم و تفضّل برما است كه امام معصوم ـ عليه السّلام ـ تصرف در حقش را با بزرگ منشي به شيعه حلال كرده‌اند.[2]
 
و محقّق بحراني در كتاب حدائق بعد از نقل قول به سقوط سهم امام در زمان غيبت گفته است: اين قول، الان بين تعدادي از معاصرين مشهور است.[3]
 
امّا رواياتي كه در رابطه با سقوط سهم امام وارد شده‌اند زياد نيستند، در اين بخش به چند مورد آن اشاره مي­شود. سعد بن عبدالله عن أحمد بن أبي نصر، عن أبي عمارة، عن الحرث بن المغيرة النصري عن أبي عبدالله ـ عليه السّلام ـ قال: ‌قلت له: إنّ لنا أموالا من غلّات و تجارات و نحو ذلك و قد علمت أنّ لك فيها حقّاً، قال: «فلم أحللنا إذا لشيعنا إلّا لتطيّب ولادتهم، و كلّ من والي آبائي فهم في حلّ ممّا في أيديهم من حقّنا، فليبلّغ الشاهد الغايب»؛[4] يعني سعد بن عبدالله با واسطه، ‌از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل مي‌كند كه شخصي به نام حرث بن مغيره به امام ـ عليه السّلام ـ عرض كرد: ما اموالي داريم از غلات و تجارات و مانند اينها و مي‌دانم حقّ شما هم در آن هست، حضرت فرمودند: ما (حقّ خود را) براي شيعيان حلال نكرديم، مگر اين كه حلال زاده گردند، هر كسي كه پدرانم را دوست داشته باشد، آن چه كه در دست اوست از حقّ ما براي او حلال است، و بايد اين مطلب را حاضرين به غائبين برسانند.
 
امّا سند اين روايت؛ واسطه‌هايي كه ذكر شدند غير از ابي‌عماره، مابقي همه شيعه و موثّق هستند.
 
روايت ديگر، محمد بن الحسن الصفّار عن يعقوب بن يزيد، عن الحسن بن علي الوشّاء، عن القاسم بن بريد، عن الفضيل عن إبي عبدالله ـ عليه السّلام ـ قال: من وجد حبّنا في كبده فليحمده الله علي أول النعم، قال: قلت: جعلت فداك، ما أوّل النعم؟، قال: «طيّب الولادة»، ثمّ قال ابوعبدالله ـ عليه السّلام ـ : قال اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ لفاطمة ـ سلام الله عليها ـ : إحلّي نصيبك من الفيء‌ لآباء شيعتنا ليطيبوا» ثمّ قال أبوعبدالله ـ عليه السّلام ـ : «إنّا إحللنا امّهات شيعتنا لآبائهم ليطيبوا»؛[5] يعني محمد بن حسن صفّار با چند واسطه از فيض، و ايشان از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل مي‌كند كه آن حضرت فرمودند: كسي كه محبّت ما را در وجودش بيابد پس بايد خدا را به خاطر اوّلين نعمتش حمد كند، فضيل گفت خدمت حضرت عرض كردم: اوّلين نعمت چيست؟ حضرت فرمودند: حلال‌زاده بودن، سپس امام ـ عليه السّلام ـ گفتند: ‌اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ به فاطمة زهرا ـ سلام الله عليها ـ فرمودند: سهم خود را از غنيمت و اموال براي پدران شيعيان ما حلال كن تا ولادت آنها پاك شود، آن گاه امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمودند: ما مادران شيعيان را براي پدرانشان حلال كرديم تا حلال زاده گردند.
 
اين روايت از نظر سند صحيح است زيرا همة راويان آن، شيعه و ثقه هستند.
 
علامه حلّي در منتهي المطلب مي‌فرمايند: در خبر صحيح از بي‌بصير و زراره و محمد بن مسلم از امام باقر ـ عليه السّلام ـ نقل شده كه آن حضرت فرمودند: «قال أميرالمؤمنين علي بن ابيطالب ـ عليه السّلام ـ : هلك الناس في بطونهم و فروجهم لأنّهم لو يؤدّوا إلينا حقّنا، ألا و إنّ شيعتنا من ذلك و آبائه في حلّ»؛[6]مردم در مورد شكمها و فروجشان هلاك شدند، چون كه حقوق ما را نپرداختند، آگاه باشيد كه شيعيان ما و پدرانشان از اين حق استثنا شدند و براي آنها حلال است.
 
ميرزاي قمي در «غنائم الايّام» فرمودند: خبر صحيح زراره كه در «علل الشرايع» از امام باقر ـ عليه السّلام ـ نقل شده كه امام فرمودند: امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ خمس را براي شيعيان حلال كردند تا حلال زاده به وجود آيند.[7] همان طور كه ملاحظه مي‌شود جناب ميرزاي قمي، روايت را صحيح مي‌دانند.


ولي در مقابل اين چند نفر از فقهاء شيعه، اكثر قريب به اتفاق علماء قائل به وجوب هستند، در اين قسمت به عنوان نمونه به نظرات چند نفر اشاره مي­شود.
=== قائلین به حلال بودن خمس ===
سلّار دیلمی (۴۳۶ق)، محقق سبزواری (۱۰۹۰ق)، صاحب حدائق (۱۱۸۶ق)، صاحب مدارک (۱۰۰۹ق) و محدث کاشانی (۱۰۹۱ق)؛ سقوط سهم امام(ع) را فقط مختص به زمان غیبت امام(ع) می‌دانند.<ref>{{یادکرد وب|کد زبان=fa|وبگاه=اندیشه قم|نشانی=https://pasokh.org/fa/Question/View/9872/با-توجه-به-حديث-ما-حلال-كرديم-خمس-را-بر-شيعيان-تا-آن-كه-نطف/?SearchText=خمس%20در%20غیبت&LPhrase=|عنوان=توقیع امام زمان(ع)|تاریخ بازبینی=۱۴۰۳/۱۰/۱۵}}</ref> دلیل آنها روایاتی است که به نظر ایشان بر حلال شدن خمس بر شیعیان دلالت می‌کند. سبزواری علاوه بر روایات، دلیل این حلیت را از باب کرم و تفضل امام(ع) بر شیعیان می‌داند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ذخیرة المعاد فی شرح الارشاد|نام=محمدباقر|نام خانوادگی=سبزواری|ناشر=موسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث|جلد=۲|صفحه=۴۹۰|مکان=قم}}</ref> بحرانی در کتاب حدائق بعد از نقل قول به سقوط سهم امام(ع) در زمان غیبت گفته است: این قول، الان بین تعدادی از معاصرین مشهور است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة|تاریخ=۱۴۰۵|نام=یوسف|نام خانوادگی=بحرانی|ناشر=دار الاضواء|جلد=۱۲|صفحه=۴۳۹|مکان=بیروت}}</ref>


شيخ مفيد در كتاب «المقنعه» فرمودند: خمس در غنيمت واجب است و غنيمت چيزي است كه به واسطة جنگ به دست مي‌آيد از قبيل اموال، سلاح، لباس و بردگان و همچنين در معادن و چيزهايي كه با غواصي به دست مي‌آيد و نيز گنجها مورد خمس مي‌شوند و هر چه از خرجي سال زيادتر باشد از قبيل سود تجارت‌ها و زراعتها.[8]
=== قائلین به وجوب خمس ===
مقابل این چند نفر از فقهاء شیعه، اکثر قریب به اتفاق علماء قائل به وجوب هستند.


و صاحب جواهر بعد از نقل اخبار سقوط و عدم سقوط سهم امام ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: اخباري كه دلالت دارند بر حلال نبودن سهم امام ـ عليه السّلام ـ بدون شك بر اخباري كه دلالت دارند بر حلال بودن سهم امام ـ عليه السّلام ـ برتري دارند.[9]
[[شیخ مفید]] (۴۱۳ق) در کتاب «المقنعه» می‌نویسد: خمس در غنیمت واجب است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المقنعة|تاریخ=۱۴۱۰|نام=محمدبن محمد|نام خانوادگی=شیخ مفید|ناشر=موسسة النشر الاسلامی|صفحه=۲۷۶|مکان=قم}}</ref> [[صاحب جواهر]] (۱۲۶۶ق) بعد از نقل اخبار سقوط و عدم سقوط سهم امام(ع) می‌فرماید: اخباری که دلالت دارند بر حلال نبودن سهم امام(ع) بدون شک بر اخباری که دلالت دارند بر حلال بودن سهم امام(ع) برتری دارند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام|تاریخ=بی‌تا|نام=محمدبن حسن|نام خانوادگی=صاحب جواهر|ناشر=دار احیاء التراث العربی|جلد=۱۶|صفحه=۱۶۴|مکان=بیروت}}</ref>


و شيخ انصاري بعد از نقل اخبار، تحليل مي‌فرمايد: اين اخبار را مي‌توانيم به محاملي حمل كنيم مثل اين كه مقصود از بعضي از اين اخبار اين باشد كه آن مقداري كه دست شيعيان است براي آنها حلال است به جهت اين كه شيعيان با كساني كه اهل خمس نيستند معامله مي‌كنند، يا اين كه مراد اين است كه امام ـ عليه السّلام ـ سهم مخصوص خود را از انفال حلال كرده، يا اين كه مراد بعضي از اخبار تحليل اين باشد كه فقط در زمان خاص براي شيعه حلال شده، يا به خاطر تقيه يا به خاطر اين كه وكيل امام ـ عليه السّلام ـ كه مأمور جمع‌آوري خمس بود‌، در دسترس امام ـ عليه السّلام ـ نبود،[10] سپس بعد از توجيهات اخبار تحليل و نقل اخباري كه دالّ بر وجوب پرداخت خمس هستند، مي‌فرمايد: تعجب از كسي است كه اين اخبار را ملاحظه كند و هم چنين فتاوي و ادعاهاي اجماع كه ظاهر قرآن هم آن را كمك مي‌كند، چگونه جرئت دارد كه حكم كند سهم امام عفو شده و ساقط گرديده.[11]
[[شیخ انصاری]] (۱۲۸۱ق) بعد از نقل روایات، می‌نویسد: روایاتی که دلالت بر حلال بودن خمس بر شیعیان می‌کند را می‌توانیم به موارد مختلفی حمل کنیم؛ مانند اینکه منظور از برخی این باشد که از آنجایی که شیعیان با کسانی که اهل خمس نیستند معامله می‌کنند، مقداری که در دست شیعیان است برای آنها حلال است، یا منظور این است که امام(ع) سهم مخصوص خود از انفال را حلال کرده است، یا منظور این باشد که فقط در یک زمان مشخصی خمس حلال شده است، یا روایات حلال بودن خمس به خاطر [[تقیه از سوی اهل‌بیت(ع)|تقیه]] یا اینکه [[سازمان وکالت|وکیل امام(ع)]] که باید خمس را جمع‌آوری می‌کرد در دسترس امام(ع) نبوده است صادر شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب الخمس|تاریخ=۱۴۱۵|نام=مرتضی|نام خانوادگی=انصاری|ناشر=مجمع الفکر الاسلامی|صفحه=۱۷۶|مکان=قم}}</ref> ایشان بعد نقل روایاتی که بر وجوب خمس دلالت می‌کنند، می‌فرماید: تعجب از کسی است که این اخبار را ملاحظه کند و هم چنین فتاوی و ادعاهای اجماع که ظاهر قرآن هم آن را کمک می‌کند، چگونه جرئت دارد که حکم کند سهم امام عفو شده و ساقط گردیده است.<ref>انصاری، مرتضی (<bdi>۱۴۱۵</bdi>). ''کتاب الخمس''. قم: مجمع الفکر الاسلامی. ص. ۱۸۳.</ref>


امام خميني در تحرير الوسيله مي‌فرمايند: در پنج چيز خمس واجب است و در مورد تقسيم آن فرمود: خمس بر شش قسم تقسيم مي‌شود: يك قسم سهم خدا و يك قسم سهم پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و يك قسم سهم امام ـ عليه السّلام ـ كه اين سه قسم در اين عصر متعلق به امام زمان ارواحنا له الفداء است، ‌و سه قسم ديگر براي يتيمان و مسكينان و كسي كه در سفر درمانده شده از سادات است.[12]
امام خمینی در تحریر الوسیله می‌فرماید: در پنج چیز خمس واجب است و در مورد تقسیم آن فرمود: خمس بر شش قسم تقسیم می‌شود: یک قسم سهم خدا و یک قسم سهم پیغمبر(ص) و یک قسم سهم امام(ع) که این سه قسم در این عصر متعلق به امام زمان(ع) است، و سه قسم دیگر برای یتیمان و مسکینان و کسی که در سفر درمانده شده از سادات است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تحریر الوسیلة|تاریخ=۱۳۷۹|نام=سید روح‌الله|نام خانوادگی=خمینی|ناشر=موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)|جلد=۱|صفحه=۲۸۵|مکان=تهران}}</ref>


آقاي خوئي بعد از نقل اخبار حلال شدن سهم امام، مي‌فرمايند: اين روايات علاوه بر اين كه با روايات مقابل تعارض دارند، ‌ذاتاً قابل تصديق نيستند و نمي‌شود به اينها اعتماد كرد، چون كه اين اخبار با تشريع خمس منافات دارند، خمسي كه براي برطرف كردن نيازمندي هاي سادات و فقراء آل پيغمبر مشروع شده، ‌زيرا اگر دفع خمس بر شيعه واجب نباشد و فرض اين است كه اهل سنّت هم اين حق را انكار مي‌كنند و خمس نمي‌دهند، پس فقراء سادات از كجا امرار معاش كنند؟ چون كه زكات بر اينها حرام است پس امكان ندارد، به طور قطعي به اطلاق اين روايات عمل كرد.
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
| شاخه اصلی =حدیث
| شاخه فرعی۱ =فقه الحدیث
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۳ =
}}


{{ارزیابی
| شناسه = <!--خالی | شد-->
| عکس = <!--خالی | شد-->
| درگاه = <!--خالی | شد-->
| ادبیات = <!--خالی | شد-->
| پیوند = <!--خالی | شد-->
| ناوبری = <!--خالی | شد-->
| تغییرمسیر = <!--خالی | شد-->
| ارجاعات = <!--خالی | شد-->
| ارزیابی کمی = <!--خالی | شد-->
| ارزیابی کیفی = <!--خالی | شد-->
| اولویت = <!--الف | ب | ج | د-->
| کیفیت = <!--خیلی خوب | خوب | متوسط | ضعیف-->
}}


{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۸:۴۷


سؤال

آیا پرداخت خمس در دوران غیبت امام، توسط ائمه(ع) بخشیده شده است؟


درگاه‌ها
درگاه سنت.png


خمس در دوران غیبت بنابر نظر اکثر فقهای شیعه واجب است. بعضی از فقیهان گفته‌اند که بنابر برخی روایات ائمه(ع) سهم خود از خمس را در دوران غیبت بر شیعیان حلال نموده‌اند. روایاتی که از آنها حلال بودن خمس بر شیعیان برداشت شده است، پنج دسته کلی هستند که فقط یک دسته آنها حلال بودن مطلق خمس بر شیعیان را می‌فهماند که یا دارای ضعف سند هستند یا ارتباطی به خمس ندارند یا از استثنائات خمس هستند.

توقیع امام زمان(ع) دلالت بر حلال بودن خمس بر شیعیان در دوران غیبت می‌نماید که علاوه بر ضعف سندی و اجمال الفاظ آن، مربوط به خمس از غنائم جهاد و کنیزان است؛ زیرا امام(ع) علت این حلال نمودن را پاک شدن ولادت شیعیان بیان می‌فرمایند.

روایات

روایات ائمه(ع) که از آن‌ها حلال بودن خمس بر شیعیان برداشت شده است را می‌توان در ۵ دسته کلی تقسیم کرد:

۱. روایاتی که درباره غنیمت‌ها و اسیران جنگی وارد شده است.[۱] جهادی که بدون اجازه امام(ع) انجام شود، غنیمت‌های آن متعلق به بیت‌المال است و مصرف آن‌ها فقط با اجازه امام(ع) ممکن است. اگر جهاد با اجازه امام(ع) باشد، خمس غنیمت‌ها برای امام(ع) است و تصرف در آن حرام است.

در این شرایط کنیزانی که به عنوان غنیمت به دست افراد می‌افتادند؛ یا برای بیت المال بودند و استفاده از آنان حرام بود، یا اینکه خمس این غنائم برای امام(ع) بود و حق استفاده از آن‌ها وجود نداشت. چنین کنیزانی را افراد نمی‌توانند همانند همسران خود قرار دهند، و اگر فرزندی هم حاصل شود نامشروع خواهد بود. اهل‌بیت(ع) این قسمت از خمس را که مربوط به چنین زنانی بوده است را برای شیعیان حلال نمودند تا فرزندان آنان همگی ولادت پاک داشته باشند.[۲]

۲. گروهی از روایات، حلال شدن خمس را فقط مربوط به زمان خاصی می‌کنند.[۳] امام(ع) چون حاکم جامعه اسلامی است می‌تواند بسته به شرایط بخشی از خمس را حلال کند یا حتی مواردی را به آن اضافه کند. این روایات مربوط به معافیت گروهی از مسلمانان است و ربطی به معافیت عمومی از خمس ندارد.[۴]

۳. روایاتی که مربوط به اشخاص است که امام با توجه به شرایط آن شخص وی را از خمس معاف نموده است.[۵]

۴. روایاتی که مضمون آنها تحلیل و حلال کردن است[۶] اما با دقت در آنها مشخص می‌شود که موضوع روایات خمس نیست بلکه انفال و اراضی انفال است.[۷]

۵. روایاتی که مخصوص شخص و زمان معینی نیست و ظاهر آنها هم تحلیل مطلق است. این دسته سه روایات می‌باشد:

  • روایت سالم بن مکرم[۸] که علاوه بر ضعف سندی، متن روایت نیز نشان می‌دهد که روایت مربوط به زنان و کنیزان و مهریه آنان است که در این موارد اگر چیزی مربوط به خمس بوده باشد، امام(ع) آن را بر تمام شیعیان برای اینکه ولادت پاکیزه داشته باشند، حلال نمودند. این مورد را فقها از موارد استثناء خمس شمرده‌اند.[۹]
  • روایت معاذ بن کثیر[۱۰] که مسئله خمس در این روایت بیان نشده است؛ بلکه گفته شده که سرمایه داران امت، در زمان غیبت می‌توانند مال جمع کنند و چیزی از آن را در راه خدا انفاق کنند، اما هنگام ظهور امام زمان(ع) باید تمام اندوخته خود را برای کمک در اختیار ایشان قرار دهند. اینکه امام(ع) فرمود تمام اندوخته خود را در اختیار امام زمان(ع) بگذارند نشانه این است که روایت درباره خمس نیست. محمد بن سنان که از روایان این روایت است نیز در بین رجالیون مبهم است.[۱۱]
  • حدیث مرسلی[۱۲] که در تفسیر عیاشی از امام صادق(ع) نقل شده است که وقتی صاحب خمس در قیامت برخیزد و حق خود را مطالبه کند، شیعیان از این موضوع معاف هستند. این روایت مرسله است و ناقل آن مشخص نیست و از نظر علم حدیث نمی‌توان بر ان تکیه نمود.[۱۳]

نامه امام مهدی

شیخ صدوق (۳۸۱ق) در کتاب کمال‌الدین، نامه‌ای از امام زمان(ع) نقل می‌کند که ایشان خمس را برای شیعیان خود تا زمان ظهور حلال کردند، بخاطر اینکه ولادت شیعیان پاک باشد.[۱۴]

صافی گلپایگانی (۱۳۸۸)، فقیه معاصر، بعد از نقل این روایت می‌نویسد: این روایت از نظر سندی محل بحث است و دو نفر از راویان آن در رجال نه مدح شده‌اند و نه ذم، اما از جهت دلالت هم روایت مجمل است. نمی‌دانیم اینکه امام فرمودند «اما الخمس» منظور مطلق خمس است، یا بخشی خاص از خمس است که در شرایطی خاص بوده که در سؤال پرسش کننده آمده است، به همین خاطر نمی‌توان از این روایت حلال شدن مطلق خمس را فهمید.[۱۵]

سبحانی، از مراجع تقلید معاصر، بعد از نقل روایت می‌نویسد: خرید و فروش کنیزان اسیر شده و ازدواج با آنها بین مسلمانان امری رایج بوده است، اما وقتی که خمس این کنیزان که غنیمت جنگی گرفته شده‌اند برای ائمه(ع) است، خرید و فروش و ازدواج با آنها و فرزندآوری از آنها حلال نمی‌باشد. شیعیان نیز در آن عصر مبتلا به این مسئله بودند، به همین دلیل ائمه(ع) حق خود درباره این کنیزان را بر شیعیان حلال کردند تا آنها ولادتی پاک داشته باشند. حلال بودن این بخش از خمس ربطی به حلال بودن همه آنچه که خمس به آن تعلق می‌گیرد ندارد. البته احتمال هم دارد که حلال بودن در کلام امام زمان(ع) علاوه بر کنیزان شامل همه غنیمت‌های جنگی که به صورتی به دست شیعیان می‌افتد هم شود.[۱۶]

دیدگاه‌ها

مشهور فقهای شیعه، خمس در زمان غیبت را واجب می‌دانند.

قائلین به حلال بودن خمس

سلّار دیلمی (۴۳۶ق)، محقق سبزواری (۱۰۹۰ق)، صاحب حدائق (۱۱۸۶ق)، صاحب مدارک (۱۰۰۹ق) و محدث کاشانی (۱۰۹۱ق)؛ سقوط سهم امام(ع) را فقط مختص به زمان غیبت امام(ع) می‌دانند.[۱۷] دلیل آنها روایاتی است که به نظر ایشان بر حلال شدن خمس بر شیعیان دلالت می‌کند. سبزواری علاوه بر روایات، دلیل این حلیت را از باب کرم و تفضل امام(ع) بر شیعیان می‌داند.[۱۸] بحرانی در کتاب حدائق بعد از نقل قول به سقوط سهم امام(ع) در زمان غیبت گفته است: این قول، الان بین تعدادی از معاصرین مشهور است.[۱۹]

قائلین به وجوب خمس

مقابل این چند نفر از فقهاء شیعه، اکثر قریب به اتفاق علماء قائل به وجوب هستند.

شیخ مفید (۴۱۳ق) در کتاب «المقنعه» می‌نویسد: خمس در غنیمت واجب است.[۲۰] صاحب جواهر (۱۲۶۶ق) بعد از نقل اخبار سقوط و عدم سقوط سهم امام(ع) می‌فرماید: اخباری که دلالت دارند بر حلال نبودن سهم امام(ع) بدون شک بر اخباری که دلالت دارند بر حلال بودن سهم امام(ع) برتری دارند.[۲۱]

شیخ انصاری (۱۲۸۱ق) بعد از نقل روایات، می‌نویسد: روایاتی که دلالت بر حلال بودن خمس بر شیعیان می‌کند را می‌توانیم به موارد مختلفی حمل کنیم؛ مانند اینکه منظور از برخی این باشد که از آنجایی که شیعیان با کسانی که اهل خمس نیستند معامله می‌کنند، مقداری که در دست شیعیان است برای آنها حلال است، یا منظور این است که امام(ع) سهم مخصوص خود از انفال را حلال کرده است، یا منظور این باشد که فقط در یک زمان مشخصی خمس حلال شده است، یا روایات حلال بودن خمس به خاطر تقیه یا اینکه وکیل امام(ع) که باید خمس را جمع‌آوری می‌کرد در دسترس امام(ع) نبوده است صادر شده است.[۲۲] ایشان بعد نقل روایاتی که بر وجوب خمس دلالت می‌کنند، می‌فرماید: تعجب از کسی است که این اخبار را ملاحظه کند و هم چنین فتاوی و ادعاهای اجماع که ظاهر قرآن هم آن را کمک می‌کند، چگونه جرئت دارد که حکم کند سهم امام عفو شده و ساقط گردیده است.[۲۳]

امام خمینی در تحریر الوسیله می‌فرماید: در پنج چیز خمس واجب است و در مورد تقسیم آن فرمود: خمس بر شش قسم تقسیم می‌شود: یک قسم سهم خدا و یک قسم سهم پیغمبر(ص) و یک قسم سهم امام(ع) که این سه قسم در این عصر متعلق به امام زمان(ع) است، و سه قسم دیگر برای یتیمان و مسکینان و کسی که در سفر درمانده شده از سادات است.[۲۴]

منابع

  1. حر عاملی، محمدبن حسن (۱۴۱۶). تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة. ج. ۹. قم: موسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث. صص. ۵۴۴، ۵۴۵، ۵۴۷.
  2. مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۸۰). خمس: پشتوانه استقلال بیت‌المال. قم: مدرسة الامام علی‌بن ابی‌طالب(ع). ص. ۸۳.
  3. حر عاملی، محمدبن حسن (۱۴۱۶). تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة. ج. ۹. قم: موسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث. صص. ۵۴۵، ۵۴۶.
  4. مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۸۰). خمس: پشتوانه استقلال بیت‌المال. قم: مدرسة الامام علی‌بن ابی‌طالب(ع). ص. ۸۷.
  5. حر عاملی، محمدبن حسن (۱۴۱۶). تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة. ج.  ۹. قم: موسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث. ص. ۵۲۸.
  6. حر عاملی، محمدبن حسن (۱۴۱۶). تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة. ج.  ۹. قم: موسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث. ص. ۵۴۸.
  7. مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۸۰). خمس: پشتوانه استقلال بیت‌المال. قم: مدرسة الامام علی‌بن ابی‌طالب(ع). ص.  93.
  8. حر عاملی، محمدبن حسن (۱۴۱۶). تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة. ج.  ۹. قم: موسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث. ص. ۵۴۴.
  9. مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۸۰). خمس: پشتوانه استقلال بیت‌المال. قم: مدرسة الامام علی‌بن ابی‌طالب(ع). ص.  97.
  10. حر عاملی، محمدبن حسن (۱۴۱۶). تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة. ج.  ۹. قم: موسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث. ص. ۵۴۷.
  11. مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۸۰). خمس: پشتوانه استقلال بیت‌المال. قم: مدرسة الامام علی‌بن ابی‌طالب(ع). ص.  99.
  12. عیاشی، محمدبن مسعود (۱۳۸۰). التفسیر. ج. ۲. تهران: مکتبة العلمیة الاسلامیة. ص. ۶۲.
  13. مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۸۰). خمس: پشتوانه استقلال بیت‌المال. قم: مدرسة الامام علی‌بن ابی‌طالب(ع). ص 99.
  14. ابن بابویه، محمدبن علی (۱۳۹۵). کمال الدین و تمام النعمة. ج. ۲. دار الکتب الاسلامیة. ص. ۴۸۳.
  15. صافی گلپایگانی، علی (۱۳۸۵). ذخیرة العقبی فی شرح عروة الوثقی. ج. ۱۰. قم: گنج عرفان. ص. ۲۷۶.
  16. سبحانی تبریزی، جعفر (۱۴۲۰). الخمس فی الشریعة الإسلامیة الغراء. قم: موسسه امام صادق(ع). ص. ۴۴۳.
  17. «توقیع امام زمان(ع)». اندیشه قم. دریافت‌شده در ۱۴۰۳/۱۰/۱۵. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  18. سبزواری، محمدباقر. ذخیرة المعاد فی شرح الارشاد. ج. ۲. قم: موسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث. ص. ۴۹۰.
  19. بحرانی، یوسف (۱۴۰۵). الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة. ج. ۱۲. بیروت: دار الاضواء. ص. ۴۳۹.
  20. شیخ مفید، محمدبن محمد (۱۴۱۰). المقنعة. قم: موسسة النشر الاسلامی. ص. ۲۷۶.
  21. صاحب جواهر، محمدبن حسن (بی‌تا). جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام. ج. ۱۶. بیروت: دار احیاء التراث العربی. ص. ۱۶۴. تاریخ وارد شده در |تاریخ= را بررسی کنید (کمک)
  22. انصاری، مرتضی (۱۴۱۵). کتاب الخمس. قم: مجمع الفکر الاسلامی. ص. ۱۷۶.
  23. انصاری، مرتضی (۱۴۱۵). کتاب الخمس. قم: مجمع الفکر الاسلامی. ص. ۱۸۳.
  24. خمینی، سید روح‌الله (۱۳۷۹). تحریر الوسیلة. ج. ۱. تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره). ص. ۲۸۵.