برتری حضرت فاطمه(س) بر خلائق: تفاوت میان نسخهها
جز (Shahroudi صفحهٔ پیش نویس:دلیل برتری حضرت فاطمه بر دیگران را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به برتری حضرت فاطمه(س) بر خلائق منتقل کرد) |
|||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
چرا گفته میشود که فاطمه(س) از همه مردم برتر است؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{درگاه|فاطمی}} | {{درگاه|فاطمی}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
[[حضرت فاطمه زهرا(س)]] بزرگ بانوی [[اسلام]] براساس [[آیات]] و [[روایات]] دارای برخی از مقامات همچون [[عصمت]] و [[ولایت]] بوده است که دارا بودن هر کدام از اینها، موجب برتری بر مردم دیگر میشود. از آیاتی همچون [[آیه تطهیر]]، [[آیه مباهله]]، [[سوره کوثر]]، [[سوره انسان]] و روایات بسیاری، برتری آن حضرت بر خلائق قابل برداشت است. همچنین استدلالهایی برای اثبات [[برتری حضرت فاطمه(س) بر ائمه اطهار]] نیز وجود دارد. | |||
== اسلام و معیار برتری == | |||
از نظر اسلام ارزش انسانها در پیشگاه [[خداوند]] متعال به [[تقوا]]ست. [[قرآن کریم]] میفرمایند: {{قرآن|إِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ|ترجمه=ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست|سوره=حجرات|آیه=آیه 13}}، طبق این آیه شریفه هر چه درجه تقوا بالاتر باشد فرد متقی نزد خداوند گرامیتر است و این درجات میان [[انبیاء]] و [[معصومین(ع)]] نیز وجود دارد. حال، تشخیص اینکه کدام یک از آن ذوات مقدس بر دیگری برتری دارند بسیار مشکل است، چرا که مقام معنوی یک انسان فقط برای خدای متعال به صورت کامل معلوم است و ما قادر به فهم و درک آن نیستیم، مگر از معصومین(ع) مطلبی رسیده باشد. امّا در مورد حضرت [[فاطمه زهرا(س)]] مقامات و درجات بسیار بالایی ذکر شده است که کمتر کسی دارای آنهاست و ایشان برترینِ بانوان و سیدۀ نساء العالمین هستند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب دفع و رفع|جلد=9|صفحه=44 ـ 48}}</ref> | |||
== | ==ویژگیهای مهم حضرت فاطمه== | ||
از نظر اسلام ارزش انسانها در پیشگاه [[خداوند]] متعال به [[تقوا]]ست. [[قرآن کریم]] میفرمایند: {{قرآن|إِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ|ترجمه=ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست|سوره=حجرات|آیه=آیه 13}}، طبق این آیه شریفه هر چه درجه تقوا بالاتر باشد فرد متقی نزد خداوند گرامیتر است و این درجات میان [[انبیاء]] و [[معصومین(ع)]] نیز وجود | ===عصمت=== | ||
{{اصلی|عصمت حضرت فاطمه(س)|دلیل عقلی و نقلی برای عصمت حضرت فاطمه}} | |||
در مورد | |||
== | دلایل عقلی گوناگونی بر عصمت حضرت زهرا(س) وجود دارد. در اینباره گفته شده است که اگر ایشان دارای مقام عصمت نمیبود هرگز سرمشق امام عصر(ع) نبود و نیز [[حجت خدا]] بر [[ائمه]] نمیشدند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=13 ـ 17}}</ref> دلایل نقلی مطرح شده درباره عصمت حضرت زهرا(س) آیات قرآنی و روایاتی است که در این زمینه وارد شده است. مهمترین این موارد، [[آیه تطهیر]] است که در آن آمده است: {{قرآن|إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا|ترجمه=خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند|سوره=احزاب|آیه=آیه ۳۳}}، همگان بر این باورند که این آیه فضیلت والایی را برای اهل بیت(ع) به اثبات میرساند که از نظر اندیشمندان شیعه، این فضیلت مساوی با عصمت است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الدرالمنثور|سال=1404|نام=جلال الدین|نام خانوادگی=سیوطی|ناشر=قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی|جلد=5|صفحه=199}}</ref> در روایتی که از محدّثین شیعه و سنّی نقل شده است، [[رسول خدا(ص)]] میفرماید: {{عربی|ان اللّه تَبارَکَ وَ تَعالی یَغضِبُ لِغَضَب فاطِمَه وَ یَرضی لِرِضاها|ترجمه=همانا خداوند بلند مرتبه با غضب فاطمه غضب ناک و با رضایت او خشنود میشود}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کنزالعمال|نام=علاء الدین علی بن حسام الدین|نام خانوادگی=متقی هندی|ناشر=مؤسسة الرسالة|جلد=12|صفحه=111}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الصواعق المحرقه|نام=أحمد بن محمد|نام خانوادگی=ابن حجر الهیتمی|ناشر=لبنان، مؤسسة الرساله|صفحه=175}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجمع الزوائد|نام=أبو الحسن نور الدین|نام خانوادگی=الهیثمی|ناشر=دَارُ المَأْمُون لِلتُّرَاثِ|جلد=9|صفحه=203}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=اسد الغابه|سال=1409|نام=أبو الحسن علی بن أبی الکرم|نام خانوادگی=ابن اثیر|ناشر=بیروت، دارالفکر|جلد=6|صفحه=224}}</ref> همچنین حدیث نبوی {{عربی|فاطمه بضعة منی}} یکی از روایات دال بر عصمت حضرت زهرا(س) است. بر اساس این حدیث پیغمبر اکرم(ص) فرموده است: {{عربی|فاطمة بضعة منی فمن ءاذاها فقد ءاذانی و من ءاذانی فقد ءاذی الله|ترجمه=فاطمه پارهٔ تن من است؛ هر کس او را بیازارد مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد خدا را آزرده است}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مناقب آل أبی طالب|سال=1379|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن شهر آشوب مازندرانی|ناشر=قم، علامه|جلد=3|صفحه=333}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید|سال=1404|نام=عبد الحمید بن هبه الله|نام خانوادگی=ابن أبی الحدید|ناشر=قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی|جلد=16|صفحه=283}}</ref> | ||
درباره اینکه مقام حضرت زهرا(س) از همه حتی از پیامبران و انبیاء غیر از پیامبر اکرم(ص) بالاتر است، روایات زیادی در کتب و مجامع حدیثی دیده میشود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|سال=1385|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|ناشر=قم، كتاب فروشى داورى|جلد=1|صفحه=181}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دلائل الإمامة|سال=1413|نام=محمد بن جرير بن رستم|نام خانوادگی=طبرى آملى|ناشر=قم، انتشارات بعثت|صفحه=78}}</ref> با توجه به این حدیث و احادیث مشابه دیگری که بر مقام و فضایل حضرت زهرا(س) دلالت دارد، باید گفت این مطلب یکی از مسلمات شیعه | ===ولایت=== | ||
حضرت زهرا(س) دارای [[ولایت تکوینی]] (ولایت تکوینی آن است که شخصی بتواند به اذن و مشیت خداوند در جهان آفرینش و تکوین تصرف کند؛ مثلاً بیمار غیرقابل علاجی را به اذن خدا شفا دهد یا مردگان را زنده کند)<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پیام قرآن|سال=1377|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=تهران، دارالکتب الاسلامیه|جلد=9|صفحه=154}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الفوائد البهية في شرح عقائد الإمامية|سال=1421|نام=محمدرضا|نام خانوادگی=مظفر|ناشر=بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات|جلد=2|صفحه=118}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=إثبات الولایة العامة للنبي و الأئمة|سال=1438|نام=سید علی|نام خانوادگی=حسینی میلانی|ناشر=قم، انتشارات حقایق|صفحه=166}}</ref> بودهاند که از آیات و روایات توسط علما برداشت شده است. [[شهید مطهری]] در اینباره میگوید: «آیه تطهیر و حدیث ثقلین ناظر به داشتن [[ولایت اهل بیت(ع)]] است»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجموعه آثار|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=انتشارات صدرا|جلد=3|صفحه=280}}</ref>. [[علامه امینی]] نیز میفرماید: «حضرت زهرا(س) در مقام ولایت، شریک امیرالمؤمنین علی(ع) و حسنین(ع) است».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فاطمة الزهرا|سال=1376|نام=عبدالحسین|نام خانوادگی=امینی|ناشر=تهران، استقلال|صفحه=50}}</ref> سید محمدحسین میرجهانی از اندیشمندان شیعه نیز میفرماید: «حضرت زهرا(س) در ولایت مطلقه با پدر و شوهر و دو فرزندش شرکت دارد و هم چنین با همه ائمۀ نهگانه دیگر از اولاد خود».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جنة العاصمة|سال=1389|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=میرجهانی طباطبایی|ناشر=تهران، شمس الضحی|صفحه=306}}</ref> بنابراین حضرت زهرا(س) همچون امامان معصوم(ع) دارای عصمت و ولایت است و دو شرط اساسی در برتری اهل بیت(ع)، در حضرت زهرا(س) هم وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=44 ـ 48}}</ref> | |||
== روایات دال بر برتری حضرت زهرا(س) == | |||
درباره اینکه مقام [[حضرت زهرا(س)]] از همه حتی از [[پیامبران]] و انبیاء غیر از [[پیامبر اکرم(ص)]] بالاتر است، روایات زیادی در کتب و مجامع حدیثی دیده میشود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|سال=1385|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|ناشر=قم، كتاب فروشى داورى|جلد=1|صفحه=181}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دلائل الإمامة|سال=1413|نام=محمد بن جرير بن رستم|نام خانوادگی=طبرى آملى|ناشر=قم، انتشارات بعثت|صفحه=78}}</ref> با توجه به این [[حدیث]] و احادیث مشابه دیگری که بر مقام و فضایل حضرت زهرا(س) دلالت دارد، باید گفت این مطلب یکی از مسلمات [[شیعه]] است و عالمان شیعی از ابتدا بر چنین جایگاهی اعتقاد داشتند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دانشنامه فاطمی|سال=1393|نام=علی اکبر|نام خانوادگی=رشاد|ناشر=تهران، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|جلد=2|صفحه=71}}</ref> چرا که [[ائمه اطهار(ع)]] نیز به مقام والا و رفیع حضرت فاطمه(س) اعتقاد داشتند و در احادیث زیادی به مقام آن حضرت تصریح کردند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دانشنامه فاطمی|سال=1393|نام=علی اکبر|نام خانوادگی=رشاد|ناشر=تهران، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|جلد=2|صفحه=378}}</ref> حتی مقام والای آن حضرت نزد رسول خدا(ص) مورد اتفاق همه [[مسلمانان]] میباشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دانشنامه فاطمی|سال=1393|نام=علی اکبر|نام خانوادگی=رشاد|ناشر=تهران، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|جلد=2|صفحه=349}}</ref> برخی از این روایات که بر جایگاه والای آن حضرت دلالت دارد، را در ادامه گزارش میشود: | |||
* پیامبر اکرم(ص) درباره حضرت زهرا(س) میفرماید: {{عربی|ان اللَّه جعل علیا و زوجته و ابنائه حجج علی خلقه|ترجمه=خداوند متعال علی، همسر و فرزندانش را حجت خود در میان مردم قرار داده است}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=شواهد التنزيل|سال=1411|نام=عبيد الله بن عبدالله|نام خانوادگی=حسکانی|ناشر=تهران، وزارت ارشاد اسلامی|جلد=1|صفحه=76}}</ref> | |||
* همچنین این روایت از رسول خدا(ص) که فرمود: {{عربی|ان الله تبارک و تعالی یغضب لغضب فاطمه، و یرضی لرضاها|ترجمه=خداوند خشم میگیرد برای خشم فاطمه، و نسبت به خرسندی او خرسند میشود}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=امالی|سال=1376|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|ناشر=تهران، انتشارات کتابچی|صفحه=467}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کنزالعمال|سال=1419|نام=علی بن حسامالدین|نام خانوادگی=متقی هندی|ناشر=بیروت، دارالکتب العلمیه|جلد=12|صفحه=111}}</ref> | |||
* [[امام باقر(ع)]] در عظمت و جلالت مادرش فاطمه(س) میفرمایند: {{عربی|لقد کانت مفروضه الطاعه علی جمیع من خلقاللَّه من الجن و الانس و الطیر و الوحش و الانبیا و الملائکه|ترجمه=اطاعت فاطمه(س) بر تمام بندگان الهی حتی جن و انس، پرندگان و حیوانات، پیامبران و ملائکه واجب است}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عوالم العلوم و المعارف والأحوال|سال=1382|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=موحد ابطحى اصفهانى|ناشر=قم، مؤسسه امام مهدی(ع)|جلد=11|صفحه=172}}</ref> | |||
* از [[امام صادق(ع)]] حدیثی نقل شده است که آن حضرت درباره حضرت فاطمه(س) فرمود: {{عربی|لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ تَبَارَک وَ تَعَالَى خَلَقَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ لِفَاطِمَةَ مَا کانَ لَهَا کفْوٌ عَلَى ظَهْرِ الْأَرْضِ مِنْ آدَمَ وَ مَنْ دُونَهُ|ترجمه=اگر [[حضرت علی(ع)]] نبود که با حضرت زهرا(س) ازدواج نماید از زمان [[حضرت آدم(ع)]] تا [[روز قیامت]] هیچ گونه کفو و همتایی برای آن حضرت پیدا نمیشد}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=اصول کافی|سال=1362|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=تهران، دارالکتب الاسلامیه|جلد=1|صفحه=461}}</ref> | |||
* [[امام حسن عسکری(ع)]] نیز در این باره میفرماید: {{عربی|نحن حجه اللَّه و فاطمه حجه علینا|ترجمه=ما حجت خدا و فاطمه(س) حجت ما میباشد}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال|سال=1413|نام=عبدالله بن نورالله|نام خانوادگی=بحرانی اصفهانی|ناشر=قم، مؤسسه امام مهدی(ع)|جلد=11|صفحه=1030}}</ref> حجت بودن حضرت فاطمه(س) بر امامان معصوم(ع) این است که بر فضل و برتری و کمال و شرف او اعتراف دارند و سخنان او بر آنان حجت، اطاعت او بر آنان به استثنای حضرت علی(ع) واجب است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء|نام=اسماعیل|نام خانوادگی=انصاری زنجانی|ناشر=قم، نشر دلیل ما|جلد=19|صفحه=358}}</ref> | |||
* [[امام زمان(ع)]] نیز در توقیع مبارکشان میفرمایند: {{عربی|و فی ابنه رسول اللَّه اسوه حسنه|ترجمه=و (فاطمه) دخت گرامی رسول خدا(ص) الگو و اسوه خوبی برای شماست}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الغیبه|سال=1411|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=طوسی|ناشر=قم، دار المعارف الإسلامیه|صفحه=286}}</ref> | |||
ادله و شواهد قرآنی متعددی وجود دارد که بر مقام والای حضرت فاطمه زهرا(س) دلالت دارد، از این میان میتوان به [[آیه تطهیر]] اشاره داشت که در آن آمده است: {{قرآن|إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا|ترجمه=خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند|سوره=احزاب|آیه=آیه ۳۳}} این آیه رجس (پلیدی) را از خاندان نبوت دور کرد و مفسران معتقدند حضرت زهرا(س) یکی از اهلبیت است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجمع البیان فی تفسیر القرآن|سال=1372|نام=فضل بن حسن|نام خانوادگی=طبرسی|ناشر=تهران، انتشارات ناصر خسرو|جلد=8|صفحه=559}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1417|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=قم، انشارات جامعه مدرسین|جلد=16|صفحه=315}}</ref> به گواه مفسران قرآن، سوره کوثر و آیات دیگری همانند [[آیه مباهله]] و [[سوره انسان]] در شأن و مقام [[اهل بیت(ع)]] و حضرت زهرا(س) نازل شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=13 ـ 16}}</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
خط ۴۸: | خط ۵۰: | ||
| ارزیابی کمی = | | ارزیابی کمی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = ب | ||
| کیفیت = | | کیفیت = ب | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۰۳
چرا گفته میشود که فاطمه(س) از همه مردم برتر است؟
حضرت فاطمه زهرا(س) بزرگ بانوی اسلام براساس آیات و روایات دارای برخی از مقامات همچون عصمت و ولایت بوده است که دارا بودن هر کدام از اینها، موجب برتری بر مردم دیگر میشود. از آیاتی همچون آیه تطهیر، آیه مباهله، سوره کوثر، سوره انسان و روایات بسیاری، برتری آن حضرت بر خلائق قابل برداشت است. همچنین استدلالهایی برای اثبات برتری حضرت فاطمه(س) بر ائمه اطهار نیز وجود دارد.
اسلام و معیار برتری
از نظر اسلام ارزش انسانها در پیشگاه خداوند متعال به تقواست. قرآن کریم میفرمایند: ﴿إِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ؛ ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست﴾(حجرات:آیه 13)، طبق این آیه شریفه هر چه درجه تقوا بالاتر باشد فرد متقی نزد خداوند گرامیتر است و این درجات میان انبیاء و معصومین(ع) نیز وجود دارد. حال، تشخیص اینکه کدام یک از آن ذوات مقدس بر دیگری برتری دارند بسیار مشکل است، چرا که مقام معنوی یک انسان فقط برای خدای متعال به صورت کامل معلوم است و ما قادر به فهم و درک آن نیستیم، مگر از معصومین(ع) مطلبی رسیده باشد. امّا در مورد حضرت فاطمه زهرا(س) مقامات و درجات بسیار بالایی ذکر شده است که کمتر کسی دارای آنهاست و ایشان برترینِ بانوان و سیدۀ نساء العالمین هستند.[۱]
ویژگیهای مهم حضرت فاطمه
عصمت
دلایل عقلی گوناگونی بر عصمت حضرت زهرا(س) وجود دارد. در اینباره گفته شده است که اگر ایشان دارای مقام عصمت نمیبود هرگز سرمشق امام عصر(ع) نبود و نیز حجت خدا بر ائمه نمیشدند.[۲] دلایل نقلی مطرح شده درباره عصمت حضرت زهرا(س) آیات قرآنی و روایاتی است که در این زمینه وارد شده است. مهمترین این موارد، آیه تطهیر است که در آن آمده است: ﴿إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا؛ خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند﴾(احزاب:آیه ۳۳)، همگان بر این باورند که این آیه فضیلت والایی را برای اهل بیت(ع) به اثبات میرساند که از نظر اندیشمندان شیعه، این فضیلت مساوی با عصمت است.[۳] در روایتی که از محدّثین شیعه و سنّی نقل شده است، رسول خدا(ص) میفرماید: «ان اللّه تَبارَکَ وَ تَعالی یَغضِبُ لِغَضَب فاطِمَه وَ یَرضی لِرِضاها؛ همانا خداوند بلند مرتبه با غضب فاطمه غضب ناک و با رضایت او خشنود میشود».[۴][۵][۶][۷] همچنین حدیث نبوی «فاطمه بضعة منی» یکی از روایات دال بر عصمت حضرت زهرا(س) است. بر اساس این حدیث پیغمبر اکرم(ص) فرموده است: «فاطمة بضعة منی فمن ءاذاها فقد ءاذانی و من ءاذانی فقد ءاذی الله؛ فاطمه پارهٔ تن من است؛ هر کس او را بیازارد مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد خدا را آزرده است».[۸][۹]
ولایت
حضرت زهرا(س) دارای ولایت تکوینی (ولایت تکوینی آن است که شخصی بتواند به اذن و مشیت خداوند در جهان آفرینش و تکوین تصرف کند؛ مثلاً بیمار غیرقابل علاجی را به اذن خدا شفا دهد یا مردگان را زنده کند)[۱۰][۱۱][۱۲] بودهاند که از آیات و روایات توسط علما برداشت شده است. شهید مطهری در اینباره میگوید: «آیه تطهیر و حدیث ثقلین ناظر به داشتن ولایت اهل بیت(ع) است»[۱۳]. علامه امینی نیز میفرماید: «حضرت زهرا(س) در مقام ولایت، شریک امیرالمؤمنین علی(ع) و حسنین(ع) است».[۱۴] سید محمدحسین میرجهانی از اندیشمندان شیعه نیز میفرماید: «حضرت زهرا(س) در ولایت مطلقه با پدر و شوهر و دو فرزندش شرکت دارد و هم چنین با همه ائمۀ نهگانه دیگر از اولاد خود».[۱۵] بنابراین حضرت زهرا(س) همچون امامان معصوم(ع) دارای عصمت و ولایت است و دو شرط اساسی در برتری اهل بیت(ع)، در حضرت زهرا(س) هم وجود دارد.[۱۶]
روایات دال بر برتری حضرت زهرا(س)
درباره اینکه مقام حضرت زهرا(س) از همه حتی از پیامبران و انبیاء غیر از پیامبر اکرم(ص) بالاتر است، روایات زیادی در کتب و مجامع حدیثی دیده میشود.[۱۷][۱۸] با توجه به این حدیث و احادیث مشابه دیگری که بر مقام و فضایل حضرت زهرا(س) دلالت دارد، باید گفت این مطلب یکی از مسلمات شیعه است و عالمان شیعی از ابتدا بر چنین جایگاهی اعتقاد داشتند.[۱۹] چرا که ائمه اطهار(ع) نیز به مقام والا و رفیع حضرت فاطمه(س) اعتقاد داشتند و در احادیث زیادی به مقام آن حضرت تصریح کردند.[۲۰] حتی مقام والای آن حضرت نزد رسول خدا(ص) مورد اتفاق همه مسلمانان میباشد.[۲۱] برخی از این روایات که بر جایگاه والای آن حضرت دلالت دارد، را در ادامه گزارش میشود:
- پیامبر اکرم(ص) درباره حضرت زهرا(س) میفرماید: «ان اللَّه جعل علیا و زوجته و ابنائه حجج علی خلقه؛ خداوند متعال علی، همسر و فرزندانش را حجت خود در میان مردم قرار داده است».[۲۲]
- همچنین این روایت از رسول خدا(ص) که فرمود: «ان الله تبارک و تعالی یغضب لغضب فاطمه، و یرضی لرضاها؛ خداوند خشم میگیرد برای خشم فاطمه، و نسبت به خرسندی او خرسند میشود».[۲۳][۲۴]
- امام باقر(ع) در عظمت و جلالت مادرش فاطمه(س) میفرمایند: «لقد کانت مفروضه الطاعه علی جمیع من خلقاللَّه من الجن و الانس و الطیر و الوحش و الانبیا و الملائکه؛ اطاعت فاطمه(س) بر تمام بندگان الهی حتی جن و انس، پرندگان و حیوانات، پیامبران و ملائکه واجب است».[۲۵]
- از امام صادق(ع) حدیثی نقل شده است که آن حضرت درباره حضرت فاطمه(س) فرمود: «لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ تَبَارَک وَ تَعَالَى خَلَقَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ لِفَاطِمَةَ مَا کانَ لَهَا کفْوٌ عَلَى ظَهْرِ الْأَرْضِ مِنْ آدَمَ وَ مَنْ دُونَهُ؛ اگر حضرت علی(ع) نبود که با حضرت زهرا(س) ازدواج نماید از زمان حضرت آدم(ع) تا روز قیامت هیچ گونه کفو و همتایی برای آن حضرت پیدا نمیشد».[۲۶]
- امام حسن عسکری(ع) نیز در این باره میفرماید: «نحن حجه اللَّه و فاطمه حجه علینا؛ ما حجت خدا و فاطمه(س) حجت ما میباشد».[۲۷] حجت بودن حضرت فاطمه(س) بر امامان معصوم(ع) این است که بر فضل و برتری و کمال و شرف او اعتراف دارند و سخنان او بر آنان حجت، اطاعت او بر آنان به استثنای حضرت علی(ع) واجب است.[۲۸]
- امام زمان(ع) نیز در توقیع مبارکشان میفرمایند: «و فی ابنه رسول اللَّه اسوه حسنه؛ و (فاطمه) دخت گرامی رسول خدا(ص) الگو و اسوه خوبی برای شماست».[۲۹]
ادله و شواهد قرآنی متعددی وجود دارد که بر مقام والای حضرت فاطمه زهرا(س) دلالت دارد، از این میان میتوان به آیه تطهیر اشاره داشت که در آن آمده است: ﴿إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا؛ خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند﴾(احزاب:آیه ۳۳) این آیه رجس (پلیدی) را از خاندان نبوت دور کرد و مفسران معتقدند حضرت زهرا(س) یکی از اهلبیت است.[۳۰][۳۱] به گواه مفسران قرآن، سوره کوثر و آیات دیگری همانند آیه مباهله و سوره انسان در شأن و مقام اهل بیت(ع) و حضرت زهرا(س) نازل شده است.[۳۲]
منابع
- ↑ کتاب دفع و رفع. ج. ۹. ص. ۴۴ ـ ۴۸.
- ↑ دفع و رفع. ج. ۹. ص. ۱۳ ـ ۱۷.
- ↑ سیوطی، جلال الدین (۱۴۰۴). الدرالمنثور. ج. ۵. قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی. ص. ۱۹۹.
- ↑ متقی هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین. کنزالعمال. ج. ۱۲. مؤسسة الرسالة. ص. ۱۱۱.
- ↑ ابن حجر الهیتمی، أحمد بن محمد. الصواعق المحرقه. لبنان، مؤسسة الرساله. ص. ۱۷۵.
- ↑ الهیثمی، أبو الحسن نور الدین. مجمع الزوائد. ج. ۹. دَارُ المَأْمُون لِلتُّرَاثِ. ص. ۲۰۳.
- ↑ ابن اثیر، أبو الحسن علی بن أبی الکرم (۱۴۰۹). اسد الغابه. ج. ۶. بیروت، دارالفکر. ص. ۲۲۴.
- ↑ ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی (۱۳۷۹). مناقب آل أبی طالب. ج. ۳. قم، علامه. ص. ۳۳۳.
- ↑ ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله (۱۴۰۴). شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید. ج. ۱۶. قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی. ص. ۲۸۳.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۷). پیام قرآن. ج. ۹. تهران، دارالکتب الاسلامیه. ص. ۱۵۴.
- ↑ مظفر، محمدرضا (۱۴۲۱). الفوائد البهية في شرح عقائد الإمامية. ج. ۲. بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات. ص. ۱۱۸.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی (۱۴۳۸). إثبات الولایة العامة للنبي و الأئمة. قم، انتشارات حقایق. ص. ۱۶۶.
- ↑ مطهری، مرتضی. مجموعه آثار. ج. ۳. انتشارات صدرا. ص. ۲۸۰.
- ↑ امینی، عبدالحسین (۱۳۷۶). فاطمة الزهرا. تهران، استقلال. ص. ۵۰.
- ↑ میرجهانی طباطبایی، سید محمد حسین (۱۳۸۹). جنة العاصمة. تهران، شمس الضحی. ص. ۳۰۶.
- ↑ دفع و رفع. ج. ۹. ص. ۴۴ ـ ۴۸.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی (۱۳۸۵). علل الشرایع. ج. ۱. قم، كتاب فروشى داورى. ص. ۱۸۱.
- ↑ طبرى آملى، محمد بن جرير بن رستم (۱۴۱۳). دلائل الإمامة. قم، انتشارات بعثت. ص. ۷۸.
- ↑ رشاد، علی اکبر (۱۳۹۳). دانشنامه فاطمی. ج. ۲. تهران، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی. ص. ۷۱.
- ↑ رشاد، علی اکبر (۱۳۹۳). دانشنامه فاطمی. ج. ۲. تهران، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی. ص. ۳۷۸.
- ↑ رشاد، علی اکبر (۱۳۹۳). دانشنامه فاطمی. ج. ۲. تهران، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی. ص. ۳۴۹.
- ↑ حسکانی، عبيد الله بن عبدالله (۱۴۱۱). شواهد التنزيل. ج. ۱. تهران، وزارت ارشاد اسلامی. ص. ۷۶.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی (۱۳۷۶). امالی. تهران، انتشارات کتابچی. ص. ۴۶۷.
- ↑ متقی هندی، علی بن حسامالدین (۱۴۱۹). کنزالعمال. ج. ۱۲. بیروت، دارالکتب العلمیه. ص. ۱۱۱.
- ↑ موحد ابطحى اصفهانى، محمد باقر (۱۳۸۲). عوالم العلوم و المعارف والأحوال. ج. ۱۱. قم، مؤسسه امام مهدی(ع). ص. ۱۷۲.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۲). اصول کافی. ج. ۱. تهران، دارالکتب الاسلامیه. ص. ۴۶۱.
- ↑ بحرانی اصفهانی، عبدالله بن نورالله (۱۴۱۳). عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال. ج. ۱۱. قم، مؤسسه امام مهدی(ع). ص. ۱۰۳۰.
- ↑ انصاری زنجانی، اسماعیل. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء. ج. ۱۹. قم، نشر دلیل ما. ص. ۳۵۸.
- ↑ طوسی، محمد بن حسن (۱۴۱۱). الغیبه. قم، دار المعارف الإسلامیه. ص. ۲۸۶.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن (۱۳۷۲). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. ج. ۸. تهران، انتشارات ناصر خسرو. ص. ۵۵۹.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین (۱۴۱۷). المیزان فی تفسیر القرآن. ج. ۱۶. قم، انشارات جامعه مدرسین. ص. ۳۱۵.
- ↑ دفع و رفع. ج. ۹. ص. ۱۳ ـ ۱۶.