طور سینا: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
(تکمیل پاورقیها و ویرایش جزیی) |
||
(۲۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}}طور سینا کجاست و چرا مقدس است؟{{پایان سوال}} | {{سوال}}طور سینا کجاست و چرا مقدس است؟{{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|واژهها}} | |||
طور سینا نام کوه مقدسی است که محل نزول وحی به [[موسی(ع)]] شمرده میشود. از این مکان بارها در قرآن نام برده شده | '''طور سینا''' نام کوه مقدسی است که محل نزول وحی به [[موسی(ع)]] شمرده میشود. از این مکان بارها در قرآن نام برده شده که مربوط به وقایع زندگی حضرت موسی(ع) و بنیاسرائیل است. طور سینا به اتفاق مفسران، همان میقات و میعادگاهی است که موسی و منتخبینی از [[بنیاسرائیل]] به آنجا رفتند و تقاضای رویت خداوند را کردند و در همانجا کوه متلاشی شد. طور سینا مکانی است که حضرت موسی(ع) چهل شب در آنجا ساکن بود و الواح تورات را در آنجا دریافت کرد. خداوند در قرآن به طور سینا قسم خورده است. | ||
در آیاتی از قرآن طور مطلق آمده است و معنای کوه را میدهد اما به معنای طور سینا نیست. | |||
== نام و موقعیت == | |||
سینا به معنی کوه پر برکت، یا پر درخت یا زیبا، همان کوهی است که موسی(ع) به هنگام مناجات به آنجا میرفت.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ج۲۷، ص۱۴۰.</ref> بعضی از مفسرین گفتهاند طور به معنای مطلق کوه است، و هر کوهی را طور میگویند، اما استعمالش در آن کوهی که موسی(ع) با خداوند سخن گفت غلبه یافته است.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۴.</ref> | |||
«طور» در لغت به معنی کوه است و اسم خاص کوهی است در سرزمین سینا.<ref>خرمدل، مصطفی، تفسیر نور، تهران، احسان، ۱۳۸۴، ص۱۱۱۴.</ref> این کلمه در ده آیه از قرآن مجید آمده است<ref>سوره بقره، آیه۶۳ و ۹۳. سوره نساء، آیه۱۵۴. سوره مریم، آیه۵۲. سوره طه، آیه۸. سوره مومنون، آیه۲. سوره قصص، آیه۲۹ و ۴۶. سوره طور، آیه۱. سوره تین، آیه۲.</ref> که در نُه مورد سخن از «طور سینا» همان کوهی که در آنجا وحی بر موسی نازل میشد به میان آمده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، برگزیده تفسیر نمونه، ج۴، ص۵۵۶. هاشمی رفسنجانی، اکبر، و برخی از محققان مرکز فرهنگ ومعارف قرآن، فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، ج۱۹، ص۲۳۲.</ref> | |||
طور در لغت سریانی بمعنی جبل است.<ref>کاشانی، فتحالله، منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ج۹، ص۴۹.</ref> سینا به گفته [[آرتور جِفری]] (درگذشت ۱۹۵۹م) در [[کتاب واژههای دخیل در قرآن مجید|واژههای دخیل در قرآن مجید]] اصلاً سریانی است. طور یعنی کوه و طور سینا یعنی کوه سینا و آن کوهی است که موسی در آنجا با خداوند مناجات کرد. [[محیی الدین درویش]] مینویسد سینا شبه جزیره ای است از شمال محدود به دریای مدیترانه، از غرب به کانال سوئز و خلیج سوئز، از شرق به فلسطین و خلیج عقبه و از جنوب به رأس محمد در دریای سرخ. و سینا کوهی است واقع در جنوب شبه جزیره سینا. امروز این کوه جبل موسی نامیده میشود.<ref>خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن شناخت، تهران، طرح نو، ۱۳۷۹ش، ص۲۱۰.</ref> | |||
در تعیین محل کوه سینا، میان دانشمندان اختلاف است: بعضی پنداشتهاند (حوریب) نام سلسله جبال و سینا نام قلهای از آن سلسله است. به عقیده بعضی، کوه موسی در میان سلسله طور سینا واقع و در کمر آن قله سینا یا حوریب، که عرب آن را (رأس الصفصافه) مینامند، قرار دارد و این قله، از شمال مشرِف به سهل الراحه است و بنیاسرائیل در سهل الراحه اردو میزدهاند. بعضی دیگر؛ کوه سینا را بر قله جنوبی تطبیق میکنند و در مجاورت این قله نیز جلگه وسیعی، که بتواند اردوگاه اسرائیلیان باشد؛ وجود دارد. محییالدین درویش مینویسد سینا، شبه جزیره است؛ محدود از شمال، به دریای مدیترانه، از غرب به کانال سوئز و خلیج سوئز، از شرق به فلسطین و خلیج عقبه و از جنوب، منتهی است به رأس محمد و دریای سرخ؛ و سینا کوهی است واقع بر جنوب شبه جزیره سینا.<ref>مُهری، محمد جواد. احسن القصص. انتشارات آیین دانش. ۱۳۹۱، ص۲۶۰.</ref> | |||
== نزول وحی بر موسی(ع) == | |||
مطابق آیات قرآن، در طور سینا به موسی(ع) تورات نازل شد.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۴۳. سوره مریم، آیه ۵۲. سوره طه، آیه ۸۰. سوره قصص، آیه ۴۴ و ۴۶.</ref> در آنجا به موسی(ع) گفته شد که با رسالت و سخن گفتن با تو، تو را بر مردم برگزیدم.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۴۴.</ref> سخن گفتن با خداوند و اعطای امر نبوت به او در آن مکان انجام گرفت.<ref>سوره مریم، آیه ۵۲. سوره قصص، آیه ۴۴ و ۴۶.</ref> | |||
میقات چهل روزه موسی در کوه طور انجام گرفت.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۲۸۶. ذیل آیه ۵۱ سوره بقره.</ref> بعد از نجات بنی اسرائیل از چنگال فرعونیان و غرق شدن آنها در نیل، موسی مأموریت پیدا میکند برای گرفتن الواح تورات، مدت سی شب به کوه طور برود، ولی بعداً برای آزمایش مردم، ده شب تمدید میگردد، و داستان [[گوساله سامری]] بهوجود میآید.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ج۱، ص۲۵۳. ذیل آیه ۵۱ سوره بقره.</ref> | |||
از مجموع قرائن موجود در آیات قرآن و روایات، به نظر میرسد که موسی(ع) تنها یک میقات داشته، آنهم به اتفاق جمعی از بنیاسرائیل بوده است. در همین میقات بود که خداوند الواح تورات را نازل کرد و با موسی(ع) سخن گفت و در همین میقات بود که بنی اسرائیل به موسی(ع) پیشنهاد کردند از خدا بخواهد خود را نشان دهد و در همینجا بود که صاعقه یا زلزلهای درگرفت و موسی(ع) بیهوش شد و بنی اسرائیل بر زمین افتادند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ج۶، ص ۳۸۸</ref> | |||
== | === طور و بنی اسرائیل === | ||
قوم بنی اسرائیل از موسی(ع) تقاضا کردند تا خدا را به آنها نشان دهد. موسی هفتاد نفر از آنان را انتخاب کرد و به میقات (طور سینا) برد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ج۶، ص۳۵۵.</ref> خداوند پس از تقاضای آنان، کوهی را متلاشی ساخت و موسی بیهوش شد.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۴۳ و ۱۵۵. سوره طه، آیه ۸۰. سوره بقره، آیه ۵۵ و ۵۶. سوره نساء، آیه ۱۵۳.</ref> | |||
در چگونگی قرار گرفتن کوه بالای سر بنی اسرائیل<ref>سوره نساء، آیه ۱۵۴. سوره اعراف، آیه ۱۷۱. سوره بقره، آیه ۶۳ و ۹۳.</ref> جمعی از مفسران معتقدند که به فرمان خداوند، طور از جا کنده شد و همچون سایبانی بر سر آنها قرار گرفت. بعضی دیگر میگویند: زلزله شدیدی در کوه واقع شد و چنان کوه به لرزه درآمد که افرادی که پائین کوه بودند، سایه قسمتهای بالای آن را بر سر خود مشاهده کردند و احتمال میدادند هر لحظه ممکن است بر سر آنها فرود آید، ولی به لطف الهی زلزله آرام گرفت و کوه به جای خود قرار گرفت. این احتمال نیز وجود دارد که قطعه عظیمی از کوه به فرمان خدا بر اثر زلزله و صاعقه شدید از جا کنده شد و از بالای سر آنها گذشت به طوری که چند لحظه، آن را بر فراز سر خود دیدند و تصور کردند که بر آنها فرو خواهد افتاد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ج۱، ص ۲۹۴.</ref> | |||
== تقدس == | |||
کوه طور، محل وحی به موسی(ع) بود.<ref>مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، تهران، صدرا، ۱۳۹۰، ج۱۳، ص۲۲۲.</ref> اما این سرزمین پیش از نزول وحی به موسی هم مقدس شمرده میشد. در قرآن آمده است که به موسی گفته میشود که کفشهایت را دربیاور که تو در سرزمین مقدسی هستی.<ref>سوره طه، آیه ۱۲.</ref> در جایی دیگر از قسمتی از این سرزمین به {{قرآن|الْبُقْعَةِ الْمُبَارَکَةِ|ترجمه= جایگاه مبارک|سوره =قصص|آیه= ۳۰}} نام میبرد. خداوند به کوهی که موسی(ع) بر روی آن با خدا سخن گفته سوگند یاد کرده است.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ترجمه: عبدالحمیدی، علی و همکاران، ج۶، ص ۱۴۵.</ref> خداوند در قرآن به کوه طور قسم خورده است.<ref>سوره طور، آیه ۱، سوره تین، آیه ۱ و ۲.</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۴۱: | خط ۴۳: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
خط ۵۱: | خط ۵۳: | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ب | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۸
طور سینا نام کوه مقدسی است که محل نزول وحی به موسی(ع) شمرده میشود. از این مکان بارها در قرآن نام برده شده که مربوط به وقایع زندگی حضرت موسی(ع) و بنیاسرائیل است. طور سینا به اتفاق مفسران، همان میقات و میعادگاهی است که موسی و منتخبینی از بنیاسرائیل به آنجا رفتند و تقاضای رویت خداوند را کردند و در همانجا کوه متلاشی شد. طور سینا مکانی است که حضرت موسی(ع) چهل شب در آنجا ساکن بود و الواح تورات را در آنجا دریافت کرد. خداوند در قرآن به طور سینا قسم خورده است.
در آیاتی از قرآن طور مطلق آمده است و معنای کوه را میدهد اما به معنای طور سینا نیست.
نام و موقعیت
سینا به معنی کوه پر برکت، یا پر درخت یا زیبا، همان کوهی است که موسی(ع) به هنگام مناجات به آنجا میرفت.[۱] بعضی از مفسرین گفتهاند طور به معنای مطلق کوه است، و هر کوهی را طور میگویند، اما استعمالش در آن کوهی که موسی(ع) با خداوند سخن گفت غلبه یافته است.[۲]
«طور» در لغت به معنی کوه است و اسم خاص کوهی است در سرزمین سینا.[۳] این کلمه در ده آیه از قرآن مجید آمده است[۴] که در نُه مورد سخن از «طور سینا» همان کوهی که در آنجا وحی بر موسی نازل میشد به میان آمده است.[۵]
طور در لغت سریانی بمعنی جبل است.[۶] سینا به گفته آرتور جِفری (درگذشت ۱۹۵۹م) در واژههای دخیل در قرآن مجید اصلاً سریانی است. طور یعنی کوه و طور سینا یعنی کوه سینا و آن کوهی است که موسی در آنجا با خداوند مناجات کرد. محیی الدین درویش مینویسد سینا شبه جزیره ای است از شمال محدود به دریای مدیترانه، از غرب به کانال سوئز و خلیج سوئز، از شرق به فلسطین و خلیج عقبه و از جنوب به رأس محمد در دریای سرخ. و سینا کوهی است واقع در جنوب شبه جزیره سینا. امروز این کوه جبل موسی نامیده میشود.[۷]
در تعیین محل کوه سینا، میان دانشمندان اختلاف است: بعضی پنداشتهاند (حوریب) نام سلسله جبال و سینا نام قلهای از آن سلسله است. به عقیده بعضی، کوه موسی در میان سلسله طور سینا واقع و در کمر آن قله سینا یا حوریب، که عرب آن را (رأس الصفصافه) مینامند، قرار دارد و این قله، از شمال مشرِف به سهل الراحه است و بنیاسرائیل در سهل الراحه اردو میزدهاند. بعضی دیگر؛ کوه سینا را بر قله جنوبی تطبیق میکنند و در مجاورت این قله نیز جلگه وسیعی، که بتواند اردوگاه اسرائیلیان باشد؛ وجود دارد. محییالدین درویش مینویسد سینا، شبه جزیره است؛ محدود از شمال، به دریای مدیترانه، از غرب به کانال سوئز و خلیج سوئز، از شرق به فلسطین و خلیج عقبه و از جنوب، منتهی است به رأس محمد و دریای سرخ؛ و سینا کوهی است واقع بر جنوب شبه جزیره سینا.[۸]
نزول وحی بر موسی(ع)
مطابق آیات قرآن، در طور سینا به موسی(ع) تورات نازل شد.[۹] در آنجا به موسی(ع) گفته شد که با رسالت و سخن گفتن با تو، تو را بر مردم برگزیدم.[۱۰] سخن گفتن با خداوند و اعطای امر نبوت به او در آن مکان انجام گرفت.[۱۱]
میقات چهل روزه موسی در کوه طور انجام گرفت.[۱۲] بعد از نجات بنی اسرائیل از چنگال فرعونیان و غرق شدن آنها در نیل، موسی مأموریت پیدا میکند برای گرفتن الواح تورات، مدت سی شب به کوه طور برود، ولی بعداً برای آزمایش مردم، ده شب تمدید میگردد، و داستان گوساله سامری بهوجود میآید.[۱۳]
از مجموع قرائن موجود در آیات قرآن و روایات، به نظر میرسد که موسی(ع) تنها یک میقات داشته، آنهم به اتفاق جمعی از بنیاسرائیل بوده است. در همین میقات بود که خداوند الواح تورات را نازل کرد و با موسی(ع) سخن گفت و در همین میقات بود که بنی اسرائیل به موسی(ع) پیشنهاد کردند از خدا بخواهد خود را نشان دهد و در همینجا بود که صاعقه یا زلزلهای درگرفت و موسی(ع) بیهوش شد و بنی اسرائیل بر زمین افتادند.[۱۴]
طور و بنی اسرائیل
قوم بنی اسرائیل از موسی(ع) تقاضا کردند تا خدا را به آنها نشان دهد. موسی هفتاد نفر از آنان را انتخاب کرد و به میقات (طور سینا) برد.[۱۵] خداوند پس از تقاضای آنان، کوهی را متلاشی ساخت و موسی بیهوش شد.[۱۶]
در چگونگی قرار گرفتن کوه بالای سر بنی اسرائیل[۱۷] جمعی از مفسران معتقدند که به فرمان خداوند، طور از جا کنده شد و همچون سایبانی بر سر آنها قرار گرفت. بعضی دیگر میگویند: زلزله شدیدی در کوه واقع شد و چنان کوه به لرزه درآمد که افرادی که پائین کوه بودند، سایه قسمتهای بالای آن را بر سر خود مشاهده کردند و احتمال میدادند هر لحظه ممکن است بر سر آنها فرود آید، ولی به لطف الهی زلزله آرام گرفت و کوه به جای خود قرار گرفت. این احتمال نیز وجود دارد که قطعه عظیمی از کوه به فرمان خدا بر اثر زلزله و صاعقه شدید از جا کنده شد و از بالای سر آنها گذشت به طوری که چند لحظه، آن را بر فراز سر خود دیدند و تصور کردند که بر آنها فرو خواهد افتاد.[۱۸]
تقدس
کوه طور، محل وحی به موسی(ع) بود.[۱۹] اما این سرزمین پیش از نزول وحی به موسی هم مقدس شمرده میشد. در قرآن آمده است که به موسی گفته میشود که کفشهایت را دربیاور که تو در سرزمین مقدسی هستی.[۲۰] در جایی دیگر از قسمتی از این سرزمین به ﴿الْبُقْعَةِ الْمُبَارَکَةِ؛ جایگاه مبارک﴾(قصص:۳۰) نام میبرد. خداوند به کوهی که موسی(ع) بر روی آن با خدا سخن گفته سوگند یاد کرده است.[۲۱] خداوند در قرآن به کوه طور قسم خورده است.[۲۲]
منابع
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ج۲۷، ص۱۴۰.
- ↑ طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۴.
- ↑ خرمدل، مصطفی، تفسیر نور، تهران، احسان، ۱۳۸۴، ص۱۱۱۴.
- ↑ سوره بقره، آیه۶۳ و ۹۳. سوره نساء، آیه۱۵۴. سوره مریم، آیه۵۲. سوره طه، آیه۸. سوره مومنون، آیه۲. سوره قصص، آیه۲۹ و ۴۶. سوره طور، آیه۱. سوره تین، آیه۲.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، برگزیده تفسیر نمونه، ج۴، ص۵۵۶. هاشمی رفسنجانی، اکبر، و برخی از محققان مرکز فرهنگ ومعارف قرآن، فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، ج۱۹، ص۲۳۲.
- ↑ کاشانی، فتحالله، منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ج۹، ص۴۹.
- ↑ خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن شناخت، تهران، طرح نو، ۱۳۷۹ش، ص۲۱۰.
- ↑ مُهری، محمد جواد. احسن القصص. انتشارات آیین دانش. ۱۳۹۱، ص۲۶۰.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۴۳. سوره مریم، آیه ۵۲. سوره طه، آیه ۸۰. سوره قصص، آیه ۴۴ و ۴۶.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۴۴.
- ↑ سوره مریم، آیه ۵۲. سوره قصص، آیه ۴۴ و ۴۶.
- ↑ طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۲۸۶. ذیل آیه ۵۱ سوره بقره.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ج۱، ص۲۵۳. ذیل آیه ۵۱ سوره بقره.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ج۶، ص ۳۸۸
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ج۶، ص۳۵۵.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۴۳ و ۱۵۵. سوره طه، آیه ۸۰. سوره بقره، آیه ۵۵ و ۵۶. سوره نساء، آیه ۱۵۳.
- ↑ سوره نساء، آیه ۱۵۴. سوره اعراف، آیه ۱۷۱. سوره بقره، آیه ۶۳ و ۹۳.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ج۱، ص ۲۹۴.
- ↑ مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، تهران، صدرا، ۱۳۹۰، ج۱۳، ص۲۲۲.
- ↑ سوره طه، آیه ۱۲.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ترجمه: عبدالحمیدی، علی و همکاران، ج۶، ص ۱۴۵.
- ↑ سوره طور، آیه ۱، سوره تین، آیه ۱ و ۲.