|
|
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{شروع متن}} | | {{شروع متن}} |
| {{سوال}} | | {{سوال}} |
| آیا ازدواج دختری مجرد با مردی متأهل، به عنوان همسر دوم از لحاظ موفقیت در زندگی، صحیح است؟ اگر همسر اول مرد با ازدواج دوم او مخالف باشد، چنین ازدواجی برای همسر دوم گناه محسوب میشود؟ خواستگاری دختر از پسر رفتار درستی است؟ آیا در کشور ما مراکز معتبری برای معرفی دختران و پسران خواهان همسر وجود دارد؟ | | آیا ازدواج دختر مجرد با مرد متأهل، به عنوان همسر دوم جایز است؟ آیا باعث مؤفقیت دختر در زندگی خواهد شد؟ اگر همسر اول مرد با ازدواج دوم او مخالف باشد، چنین ازدواجی برای همسر دوم گناه محسوب میشود؟ |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| با توجه به تعدد سئوالاتی که مطرح فرمودید، لازم میدانیم پاسخ هر پرسش را بهصورت مجزّا تقدیم نماییم ولی قبل از آن توجه به یک نکته در پاسخ به همه سئوالات مطرح شده کار گشاست. | | {{درگاه|زن و خانواده}} |
| | '''ازدواج دختر مجرد با مرد متأهل''' جایز است؛ ولی با توجه به شرایط فرهنگی حاکم بر جامعه [[ایران]]، این [[ازدواج]] برای دختران مجرد توصیه نشده است. همچنین سفارش شده ازدواج دختر با مرد متأهل از سر ناچاری و نبودن خواستگار نباشد؛ با این استدلال که ازدواج نکردن با حفظ پاکدامنی، بهتر از ازدواج نامؤفق است. |
|
| |
|
| همانگونه كه ميدانيد دين اسلام مجموعهاي از احكام، معارف و آموزههاي الهي است كه در يك نظام به هم پيوسته قرار دارند. زماني ميتوانيم در مورد اين احكام و معارف اظهار نظر كنيم كه هر يك از احكام را در جايگاه و موقعيت خود خوب بشناسيم و از سوي ديگر ارتباط آن را با ديگر احكام در نظر داشته باشيم. نميتوان تنها بخشي از احكام را مشاهده كرد و ارتباط آن را با ديگر بخشها در نظر نگرفت و در مورد آن قضاوت كرد. ممكن است در بخشي از احكام در ظاهر، مردان، آزادي و يا امتيازهاي بيشتري داشته باشند ولي در جاي ديگر هم ميبينيم كه خداوند متعال بر اساس حكمت، امتيازها و حقوق بيشتري براي خانمها در نظر گرفته است. وقتي به صورت كلّي به احكام نگاه ميكنيم و بخشهاي مختلف این نظام را يكجا در نظر ميگيريم متوجه ميشويم كه اسلام براي شرايط، موقعيتها و موضوعهاي مختلف احكامي متفاوت و مناسب وضع كرده است؛ بنابراین نباید با ذهنیت یکجانبهنگری به احکام و موضوعات دینی نگاه کرد بلکه لازم است با مطالعه و تأمل در منابع دینی دیدگاه جامعی در مسائل اخذ نمود.
| | به فتوای فقیهان، مرد متأهل برای ازدواج مجدد نیازی به اجازه همسر اول ندارد؛ البته اگر بخواهد با برادرزاده زن یا خواهرزاده او ازدواج کند، اجازه همسرش لازم است.<ref>توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج۲، ص: ۴۶۶.</ref> اگر زن در عقد ازدواج شرط کند در صورت ازدواجِ مجددِ مرد، وکیل است خودش را [[درخواست طلاق از طرف زن|طلاق]] بدهد، شرط او را صحیح دانستهاند.<ref>امام، استفتاءات، ج۳، احکام ازدواج، س ۵۵ آیتالله مکارم، استفتاءات، ج۲، س ۹۰۷ آیتالله خامنهای، استفتاء، س ۷ آیتالله فاضل، جامعالمسائل، ج۱، س ۱۵۳۳ آیتالله نوری، استفتاءات، ج۲، س ۶۳۷ و توضیحالمسائل، م ۲۵۳۴ دفتر آیتالله بهجت؛ آیتالله وحید، منهاج الصالحین، ج۳، م ۹۵۳۱.</ref> در این صورت نیز، مرد برای ازدواج مجدد نیازی به اجازه زن اول ندارد؛ بلکه در صورت اقدام بدون اجازه او، زن اول میتواند به وکالت از طرف شوهر، خودش را طلاق دهد. این شرط در عقدنامههای رسمی جمهوری اسلامی ایران که زوجین امضا میکنند وجود دارد.<ref>صفایی، سید حسین، حقوق خانواده، میزان، ۱۳۸۶، ص۱۰۱.</ref> |
|
| |
|
| پاسخ۱. اسلام با شرایطی از جمله پاسخگو نبودن تک همسری به نیاز مردان، نقص همسر اول مشروط به رعایت عدالت زنان متعدد برای مردان جایز میداند و البته برای آن محدوده چهار مورد را تعیین کرده است. «وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَه؛ اگر مىترسيد به هنگام ازدواج با دختران يتيم رعايت حق و عدالت را درباره حقوق زوجيت و اموال آنان ننماييد و به سراغ زنان ديگر برويد، از آنها دو نفر يا سه نفر يا چهار نفر به همسرى خود انتخاب كنيد اما اگر مىترسيد عدالت را رعايت ننماييد تنها به يك همسر اكتفا كنيد».<ref>نساء:۴.</ref>
| | اگر زن در عقد شرط کند که برای ازدواج مجدد مرد، اجازه زن لازم است، بسیاری از مراجع تقلید این شرط را صحیح ندانستهاند؛<ref>امام، استفتاءات، ج۳، احکام ازدواج، س ۵۵ آیتالله مکارم، استفتاءات، ج۲، س ۹۰۷ آیتالله خامنهای، استفتاء، س ۷ آیتالله فاضل، جامعالمسائل، ج۱، س ۱۵۳۳ آیتالله نوری، استفتاءات، ج۲، س ۶۳۷ و توضیحالمسائل، م ۲۵۳۴ دفتر آیتالله بهجت؛ آیتالله وحید، منهاج الصالحین، ج۳، م ۹۵۳۱.</ref> البته [[سید علی سیستانی|آیتالله سید علی سیستانی]]، [[میرزا جواد تبریزی]] و [[لطفالله صافی گلپایگانی]] این شرط را صحیح دانسته و به فتوای آنان، در صورتی که مرد خلاف شرط عمل کند گناه کرده است.<ref>آیتالله سیستانی، منهاج الصالحین، ج۲، م ۳۳۳ آیتالله تبریزی، منهاج الصالحین، ج۲، م ۱۳۹۵ آیتالله صافی، جامعالاحکام، ج۲، ۵۵۲۱.</ref> {{پایان پاسخ}} |
|
| |
|
| باید توجه داشت که اگرچه اسلام این امر را با شرایطی برای مردان جایز میداند ولی دختران باید توجه داشته باشند که بهخاطر نداشتن خواستگار یا وجود موانعی بر سر راه ازدواجشان تن به هر ازدواجی ندهند و عزت خود را زیر سؤال نبرند. درست است که اسلام چند همسری را برای مردان جایز دانسته و از طرفی دخترانی که خواستگاران خوب یا متعددی ندارند تا بتوانند ازدواج کنند نیز زیاد است و سن این دختران از طرف دیگر رو به افزایش است اما این قانون همیشه حاکم است که ازدواج نکردن بهتر از ازدواج ناموفق است. اگر دختری بهدلیل نداشتن خواستگار به این نتیجه برسد که باید همسر دوم مردی شود، باید عواقب این امر را نیز به جان بخرد؛ در حالی که با صبر و تأنی و روشهایی میتواند خواستگاران خوب را جذب کرده و ازدواج موفقی داشته باشد. حاصل مطلب اینکه همسر دوم مردی شدن گناه نیست و بلکه ثواب ازدواج را دارد ولی با توجه به شرایط فرهنگی حاکم برجامعه و احتمال قوی عدم رعایت شرایط تعدد زوجات توسط مردان، این امر برای دختران مجرد قابل توصیه نیست.
| | == منابع == |
| | | {{پانویس}} |
| پاسخ۲. تمامي زنان و مردان از شرائطي يكسان برخوردار نيستند. گاه غليان جنسي در مرد آن چنان است كه تك همسري برآورده نياز جنسي او نيست و نمونههاي فراواني از آن در دادگاهها به چشم ميخورد، برخي از زنان دچار بيماريهاي صعب العلاج و مسري هستند و امكان مقاربت همسر با آنان وجود ندارد. گاه همسر، ناشزه شده و حاضر به تمكين نميباشند. گاه زن به علت محكوميتهاي قضايي مجبور است مدتي را در زندان سپري كند. در پارهاي موارد نيز زن عقيم بوده و قادر به توليد نسل نميباشد، از سوي ديگر در برخي مواقع، به دلايل مختلف، جمعيت زنان بيش از جمعيت مردان است. به عنوان مثال، در جريان جنگ اوّل و دوّم جهاني چند ميليون مرد جوان كشته شدند. به گونهاي كه در كشور آلمان پس از پايان جنگ جهاني دوّم، تنها در گروه سني ۲۰ ـ ۴۵ عده زنان سه برابر عده مردان بود. زنان آلماني كه مردان خود را از دست داده بودند، تقاضاي تعدد زوجات نمودند، امّا صاحبان كليسا با خواسته آنان مخالفت كردند، اين امر موجب گشت سبب فساد و فحشا در جامعه آلمان توسعه يابد و در نتيجه، نسل غيرقانوني فزوني يابد، تا جايي كه ۱۳ تا ۱۸ درصد فرزندان جامعه در آن دوران نامشروع بودند. هم چنين زنان بيوه اي وجود دارند كه يا نياز جنسي دارند و يا نياز مالي و نيازمند كسي هستند كه به عنوان حامي و پشتيبان دركنار آنان باشد، در چنين مواردي بهترین گزینه شرعی تعدد زوجات به نحو ازدواج دايم است و این خیانت یا ظلم به همسر اول نیست.
| |
| | |
| به لحاظ شرعی نیز ازدواج مجدد مرد در حالی که زن دائمی دارد در غیر از برادر زاده و خواهر زاده زن،<ref>توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج۲، ص: ۴۶۶.</ref> مشروط به اجازه همسر اول نیست اما اگر زن در عقد شرط کند که همسرش زن دیگری نگیرد به نظر برخی از فقها<ref>فتاوای مراجع محترم در مورد این که آیا زن اول می تواند شرط کند که : برای ازدواج مجدد اجازه زن لازم است، یا شرط کند که در صورت ازدواج مجدد، زن وکیل باشد که خودش را طلاق بدهد، بدین قرار است:
| |
| | |
| آیات عظام امام، بهجت، خامنهاى، فاضل، مکارم و نورى: خیر، این شرط صحیح و نافذ نیست ولى اگر شرط کند که: «زن وکیل شوهر باشد، چنانچه شوهر ازدواج مجدد نماید، خود را طلاق دهد»، صحیح است. ( امام، استفتاءات، ج۳، احکام ازدواج، س ۵۵ آیتالله مکارم، استفتاءات، ج۲، س ۹۰۷ آیتالله خامنهاى، استفتاء، س ۷ آیتالله فاضل، جامعالمسائل، ج۱، س ۱۵۳۳ آیتالله نورى، استفتاءات، ج۲، س ۶۳۷ و توضیحالمسائل، م ۲۵۳۴ دفتر آیتالله بهجت)، آیات عظام تبریزى، سیستانى و صافى: آرى، این شرط صحیح و نافذ است و اگر شوهر بعد از ازدواج، به این شرط عمل نکرد و ازدواج مجدد نمود، گناه کرده است. ( آیتالله سیستانى، منهاج الصالحین، ج۲، م ۳۳۳ آیتالله تبریزى، منهاج الصالحین، ج۲، م ۱۳۹۵ آیتالله صافى، جامعالاحکام، ج۲، ۵۵۲۱)
| |
| | |
| آیتالله وحید: بنابر احتیاط واجب، این شرط صحیح و نافذ نیست ولى اگر شرط کند که: «زن وکیل شوهر باشد، چنانچه شوهر ازدواج مجدد نماید، خود را طلاق دهد»، صحیح است (آیتالله وحید، منهاج الصالحین، ج۳، م ۹۵۳۱).</ref>، این شرط صحیح است و زوج نباید تخلف کند.
| |
| | |
| البته در قانون جدید حمایت از خانواده این گونه آمده است: مرد نمی تواند با داشتن زن دائم، همسر دیگری اختیار کند مگر اینکه در این شرایط باشد:
| |
| | |
| ۱. رضایت همسر اول
| |
| | |
| ۲. عدم قدرت زن اول به ایفای وظایف زناشویی
| |
| | |
| ۳. عدم تمکین زن از شوهر
| |
| | |
| ۴. ابتلای زن اول به جنون یا دیگر بیماریهای صعب العلاج
| |
| | |
| ۵. محکومیت زن به زندان
| |
| | |
| ۶. ابتلای زن به هرگونه اعتیاد به مواد افیونی و مخدر
| |
| | |
| ۷. عقیم بودن
| |
| | |
| ۸. ترک زندگی توسط زن و....
| |
| | |
| از طرفی با توجه به شرایطی که در عقد نامه های فعلی ذکر شده از جمله شرایطی که زن می تواند در خواست طلاق بدهد این است که مرد بدون رضایت زن اول بخواهد زن دومی بگیرد.<ref>صفایی، سید حسین، حقوق خانواده، میزان، ۱۳۸۶، ص۱۰۱.</ref>
| |
| | |
| پاسخ۳. مراسم خواستگاري آنگونه كه به صورت سنتي مرد به خواستگاري زن ميرود، به گونهاي مطابق با خصوصيات و تمايلات دروني انسان ها ميباشد. از آن جهت كه مرد مظهر نياز و طلب است و اوست كه بايد براي انتخاب و بدست آوردن همسر شايسته پاپيش گذارد و از آن جهت كه زن مظهر ناز و مطلوب بودن است نبايد ابراز نياز و درخواست از طرف او باشد. او بايد منتظر بماند تا كساني كه در طلب او هستند زحمت و رنج درخواست و خواستگاري را بر خود هموار كند. اگر زن او را پسنديد با او ازدواج كند و گرنه او را ردّ كند. اين روال طبيعي و معمولي خواستگاري است كه در اكثر نقاط جهان به همين صورت بوده است، كما اين كه جريان ازدواج امام علي (عليهالسلام) با حضرت زهرا (سلامالله علیها) نيز به همين منوال بود. ناگفته نماند این قانون پا برجاست ولی اگر در مواردی دختری خواستگار مناسبی نداشته باشد میتواند از روشهایی از جمله افزایش فعالیتهای اجتماعی، افزایش جذابیت ظاهری و اجتماعی در محافل زنانه یا استفاده از واسطه امین، خواستگاران خوب را راهی منزل خود کند امّا تقاضای مستقیم زن از مرد خلاف سنت و ارزش زنان میباشد.
| |
| | |
| پاسخ۴. در حال حاضر مراکز ویژهای برای معرفی دختر و پسر برای ازدواج بهصورت رسمی وجود ندارد و شاید دلیل اصلی آن مشکلات فرهنگی موجود در این امر است اما یکی از رسالتهای بعضی از مراکز مشاوره معتبر و دارای مجوز رسمی، معرفی مورد ازدواج و مشاوره تخصصی در این زمینه است که افراد میتوانند با مراجعه به این مراکز روند ازدواج خود را تسریع دهند.
| |
| {{پایان پاسخ}}
| |
| | |
| ==منابع== | |
| <references />
| |
| {{شاخه | | {{شاخه |
| | شاخه اصلی = | | | شاخه اصلی =تربیت و مشاوره |
| |شاخه فرعی۱ = | | |شاخه فرعی۱ =خانواده |
| |شاخه فرعی۲ = | | |شاخه فرعی۲ =ازدواج |
| |شاخه فرعی۳ = | | |شاخه فرعی۳ = |
| }} | | }} |
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه = | | | شناسه =- |
| | تیترها = | | | تیترها =- |
| | ویرایش = | | | ویرایش =شد |
| | لینکدهی = | | | لینکدهی =شد |
| | ناوبری = | | | ناوبری = |
| | نمایه = | | | نمایه = |
| | تغییر مسیر = | | | تغییر مسیر =شد |
| | ارجاعات = | | | ارجاعات = |
| | بازبینی = | | | ارزیابی کمی = |
| | تکمیل = | | | تکمیل = |
| | اولویت = | | | اولویت =ج |
| | کیفیت = | | | کیفیت =ج |
| }} | | }} |
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |
| | |
| | [[رده:ازدواج]] |
سؤال
آیا ازدواج دختر مجرد با مرد متأهل، به عنوان همسر دوم جایز است؟ آیا باعث مؤفقیت دختر در زندگی خواهد شد؟ اگر همسر اول مرد با ازدواج دوم او مخالف باشد، چنین ازدواجی برای همسر دوم گناه محسوب میشود؟
ازدواج دختر مجرد با مرد متأهل جایز است؛ ولی با توجه به شرایط فرهنگی حاکم بر جامعه ایران، این ازدواج برای دختران مجرد توصیه نشده است. همچنین سفارش شده ازدواج دختر با مرد متأهل از سر ناچاری و نبودن خواستگار نباشد؛ با این استدلال که ازدواج نکردن با حفظ پاکدامنی، بهتر از ازدواج نامؤفق است.
به فتوای فقیهان، مرد متأهل برای ازدواج مجدد نیازی به اجازه همسر اول ندارد؛ البته اگر بخواهد با برادرزاده زن یا خواهرزاده او ازدواج کند، اجازه همسرش لازم است.[۱] اگر زن در عقد ازدواج شرط کند در صورت ازدواجِ مجددِ مرد، وکیل است خودش را طلاق بدهد، شرط او را صحیح دانستهاند.[۲] در این صورت نیز، مرد برای ازدواج مجدد نیازی به اجازه زن اول ندارد؛ بلکه در صورت اقدام بدون اجازه او، زن اول میتواند به وکالت از طرف شوهر، خودش را طلاق دهد. این شرط در عقدنامههای رسمی جمهوری اسلامی ایران که زوجین امضا میکنند وجود دارد.[۳]
اگر زن در عقد شرط کند که برای ازدواج مجدد مرد، اجازه زن لازم است، بسیاری از مراجع تقلید این شرط را صحیح ندانستهاند؛[۴] البته آیتالله سید علی سیستانی، میرزا جواد تبریزی و لطفالله صافی گلپایگانی این شرط را صحیح دانسته و به فتوای آنان، در صورتی که مرد خلاف شرط عمل کند گناه کرده است.[۵]
منابع
- ↑ توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج۲، ص: ۴۶۶.
- ↑ امام، استفتاءات، ج۳، احکام ازدواج، س ۵۵ آیتالله مکارم، استفتاءات، ج۲، س ۹۰۷ آیتالله خامنهای، استفتاء، س ۷ آیتالله فاضل، جامعالمسائل، ج۱، س ۱۵۳۳ آیتالله نوری، استفتاءات، ج۲، س ۶۳۷ و توضیحالمسائل، م ۲۵۳۴ دفتر آیتالله بهجت؛ آیتالله وحید، منهاج الصالحین، ج۳، م ۹۵۳۱.
- ↑ صفایی، سید حسین، حقوق خانواده، میزان، ۱۳۸۶، ص۱۰۱.
- ↑ امام، استفتاءات، ج۳، احکام ازدواج، س ۵۵ آیتالله مکارم، استفتاءات، ج۲، س ۹۰۷ آیتالله خامنهای، استفتاء، س ۷ آیتالله فاضل، جامعالمسائل، ج۱، س ۱۵۳۳ آیتالله نوری، استفتاءات، ج۲، س ۶۳۷ و توضیحالمسائل، م ۲۵۳۴ دفتر آیتالله بهجت؛ آیتالله وحید، منهاج الصالحین، ج۳، م ۹۵۳۱.
- ↑ آیتالله سیستانی، منهاج الصالحین، ج۲، م ۳۳۳ آیتالله تبریزی، منهاج الصالحین، ج۲، م ۱۳۹۵ آیتالله صافی، جامعالاحکام، ج۲، ۵۵۲۱.