پرش به محتوا

حدیث «یک چهارم قرآن در مورد اهل‌بیت»: تفاوت میان نسخه‌ها

Rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
 
(۳۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا روایاتی وجود دارد که ثلث و ربع قرآن در مورد اهل‌بیت است؟
آیا روایاتی وجود دارد که ثلث یا ربع قرآن در مورد اهل‌بیت است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
== روایات ==
{{درگاه|قرآن}}
روایاتی وجود دارد که براساس آن‌ها بخشی از قرآن؛ یک سوم یا یک چهارم در مورد اهل‌بیت(ع) و بخشی دیگر در مورد دشمنانشان است. در کتاب کافی، از معتبرترین کتاب‌های روایی شیعه، دو روایت از این روایات آمده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، کتاب فضل القرآن باب النوادر، حدیث ۲ و ۴.</ref> علامه مجلسی، تعدادی از این روایات را در کتاب بحارالانوار جمع‌آوری کرده است.<ref>. ر.ک. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲۴، ص۳۰۵; ج۳۵، ص۳۵۶; ج۹۲، ص۱۱۴، ۱۱۵.</ref> از نظر تعداد، این روایات را هشت روایت از شیعه و دو روایت از اهل‌تسنن ذکر کرده‌اند.
روایاتی وجود دارد که یک چهارم (رُبع) یا یک سوم (ثُلث) یا حجم‌های دیگری از آیات [[قرآن]] درباره [[اهل‌بیت(ع)]] نازل شده و یا تطبیق بر ایشان دارد. از میان روایات، سند یک [[روایت]] قابل استناد است. برخی محققان این روایات را قابل استناد ندانسته‌اند؛ با این استدلال که در این روایات از نظر محتوا آشفتگی و اضطراب وجود دارد و سهم اهل‌بیت از آیات قرآن از همه آیات تا بخش اندکی از آن متغیر است. البته این افراد، اصل [[ارزیابی روایات تطبیق آیات بر اهل‌بیت(ع)|انطباق برخی آیات بر اهل‌بیت(ع)]] یا افراد دیگر را پذیرفته و آن را یک امر عقلانی دانسته‌اند.


در میان این روایات، یک روایت از ابوبصیر نقل شده که دارای سند بوده و محققان سند آن‌را موثق دانسته‌اند؛ امام باقر(ع)، قرآن بر چهار بخش دانسته؛ یکی در مورد اهل‌بیت، یکی در مورد دشمنان آن‌ها، یکی در سنت‌ها و امثال و یکی در واجبات و احکام.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق،ج۲، ص۶۲۸.</ref> علامه مجلسی این روایت را مرسل دانسته است.<ref>علامه مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱۲، ص۵۱۷.</ref>
برخی عالمان [[شیعه]] با توجه به روایت صحیحی که در این زمینه داریم آنرا قابل استناد می‌دانند، هرچند مابقی روایات را رد می‌کنند. موافقان راه جمعی را نیز برای جمع میان روایات، پیشنهاد کرده‌اند. [[علامه مجلسی]] احتمال داده درصدهای مختلفی که در این روایات ذکر شده، برای تخمین گفته شده و نه برای تقسیم واقعی، یا اینکه تقسیم در این روایات، بر اساس معیارهای جداگانه‌ای گفته شده است.


محققان مابقی روایات را هم از نظر سند و هم از نظر متن، دارای اشکال دانسته و معتقدند بیش‌ترِ این روایات بدون سند یا دارای راویان ضعیف و غالی هستند.
== مقدمه ==
روایاتی وجود دارد که براساس آن‌ها بخشی از [[قرآن]]؛ یک سوم، یا یک چهارم در مورد [[اهل‌بیت(ع)]] نازل شده و یا بر ایشان تطبیق دارد. در [[کتاب کافی]] که یکی از [[کتب اربعه|کتاب‌های چهارگانه شیعه]] است، دو روایت از این روایات نقل شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کافی|سال=1407|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=تهران، دار الکتب الإسلامیه|جلد=2|صفحه=627}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=كتاب التفسير|سال=1380|نام=محمد بن مسعود|نام خانوادگی=عیاشی|ناشر=تهران، چاپخانه علميه|جلد=1|صفحه=9}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر فرات کوفی|سال=1410|نام=ابوالقاسم|نام خانوادگی=فرات کوفی|ناشر=تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی|صفحه=46}}</ref> [[علامه مجلسی]] نیز تعدادی از این روایات را در [[کتاب بحارالانوار]] جمع‌آوری کرده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحار الانوار|سال=1403|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=بیروت، دار إحياء التراث العربی|جلد=24|صفحه=305}}</ref> از نظر تعداد، هشت روایت از [[شیعه]] و دو روایت از [[اهل‌سنت]] نقل شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مناقب الامام علی بن أبی طالب(ع)|نام=علی بن محمد|نام خانوادگی=ابن مغازلی|ناشر=بیروت، دار الأضواء|صفحه=270 ـ 271}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ حبیب السیر|سال=1380|نام=غیاث الدین بن همام الدین|نام خانوادگی=خواند میر|ناشر=تهران، خیام|جلد=2|صفحه=13}}</ref>


== مخالفان این روایات ==
از روایات موجود، یک روایت از [[ابوبصیر]] نقل شده که دارای سند بوده و محققان سند آن را [[حدیث موثق|موثق]] دانسته‌اند. در این روایت، [[امام باقر(ع)]] قرآن را بر چهار بخش دانسته: {{عربی|نَزَلَ الْقُرْآنُ أَرْبَعَةَ أَرْبَاعٍ رُبُعٌ فِينَا وَ رُبُعٌ فِي عَدُوِّنَا وَ رُبُعٌ سُنَنٌ وَ أَمْثَالٌ وَ رُبُعٌ فَرَائِضُ وَ أَحْكَام‏|ترجمه=یک مورد درباره اهل‌بیت، دیگری در مورد دشمنان آن‌ها، بخش سوم درباره سنت‌ها و امثال و آخرین بخش درباره واجبات و احکام}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کافی|سال=1407|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=تهران، دار الکتب الإسلامیه|جلد=2|صفحه=628}}</ref> علامه مجلسی این روایت را [[حدیث مرسل|مرسل]] دانسته است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مرآة العقول|سال=1404|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=تهران، دار الكتب الإسلاميه|جلد=12|صفحه=517}}</ref>
برخی محققان با این نوع روایات مخالفت کرده و معتقدند، اختلاف فاحشی بین این روایات وجود دارد. در روایتی آمده همه آیات قرآن دربارهٔ اهل‌بیت است. روایت دیگری می‌گوید: دو سوم قرآن در بارهٔ اهل‌بیت و شیعیان است. در روایت دیگری یک سوم قرآن را درباره اهل‌بیت و شیعیان دانسته است. روایت چهارم می‌گوید: یک چهارم قرآن درباره اهل‌بیت است. روایت پنجم می‌گوید: یک ششم قرآن درباره اهل‌بیت است و بالاخره روایتی می‌گوید: یک چهارم قرآن در حلال، یک چهارم در حرام، یک چهارم در احکام و سنت و یک چهارم در اخبار گذشتگان و آیندگان و آیات مربوط به حلّ و فصل اختلافات است. مخالفان این روایات، معتقدند آشفتگی و اضطرابی که در این روایات وجود دارد و سهم اهل‌بیت از آیات قرآن را از همه آیات تا بخشی اندک دانسته، به هیچ‌وجه قابل پذیرش نیست.  


از نگاه مخالفان، در این روایات، حیثیت تقسیم نیز یکی است و آن، تعیین بخشی از قرآن است که در مورد اهل‌بیت نازل شده است.
محققان مابقی این روایات را از نظر سند و متن، دارای اشکال دانسته و معتقدند بیشترِ این روایات بدون سند یا دارای راویان ضعیف و [[غالی]] است.


رد این روایات، به منزله رد [[ارزیابی روايات تطبيق آيات بر اهل‌بيت(ع)|انطباِق برخی آیات بر اهل‌بیت(ع)]] نیست. انطباق بر افراد مختلف از جمله اهل‌بیت، یک امر طبیعی است و می‌توان اهل‌بیت را مصداق تمام و کامل آیات بسیاری دانست که درباره صالحان و نیکان آمده است.
== مخالفان ==
برخی محققان با این نوع روایات مخالفت کرده و معتقدند اختلاف زیادی بین محتوای این روایات وجود دارد. در روایتی همه آیات قرآن درباره اهل‌بیت(ع) دانسته شده و در روایتی دیگر دو سوم قرآن درباره اهل‌بیت(ع) و شیعیان دانسته شده است. در روایت دیگری آمده یک سوم قرآن درباره اهل‌بیت(ع) و شیعیان است و روایت چهارمی می‌گوید یک چهارم قرآن درباره اهل‌بیت(ع) است. روایت پنجم می‌گوید یک ششم قرآن درباره اهل‌بیت(ع) است و بالاخره در روایتی یک چهارم قرآن درباره حلال، یک چهارم درباره حرام، یک چهارم درباره احکام و سنت و یک چهارم درباره اخبار گذشتگان، آیندگان و آیات مربوط به حل اختلافات شمرده شده است. مخالفان این روایات، معتقدند آشفتگی و اضطراب زیادی در این روایات وجود و سهم اهل‌بیت(ع) از آیات قرآن، از همه آیات تا بخش اندکی از آن در حال تغییر است؛ بنابراین این روایات قابل پذیرش نیست.
 
البته گروه‌های مخالف این روایات، اصل [[ارزیابی روایات تطبیق آیات بر اهل‌بیت(ع)|انطباِق برخی آیات بر اهل‌بیت(ع)]] را پذیرفته و آن را یک امر طبیعی و عقلانی دانسته‌اند و معتقدند اهل‌بیت(ع)، مصداق تمام و کامل آیات بسیاری هستند که درباره صالحان و نیکان آمده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قرآن در اسلام|سال=1388|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=قم، بوستان کتاب}}</ref>


== موافقان و جمع بین روایات ==
== موافقان و جمع بین روایات ==
برخی عالمان و محققان با این نوع روایات موافق هستند. این افراد معتقدند ضعیف بودن سند این روایات، به‌معنای صادر نشدن از اهل‌بیت نیست. بلکه ممکن است سند ضعیف باشد، اما روایت از معصوم صادر شده باشد. همچنین این افراد معتقدند در این روایات نیاز به جمع میان آن‌ها نیست؛ زیرا یک روایت صحیح و معتبر است و همان را می‌پذیریم و سایر آنها که سند معتبری ندارند را رد می‌کنیم.
برخی عالمان و محققان با این دسته از روایات موافق هستند. این افراد معتقدند نیاز به جمع میان روایات نیست؛ زیرا یک روایت که معتبر است را می‌پذیریم و سایر آنها که سند معتبری ندارند را رد می‌کنیم.


در عین حال،‌ موافقان این روایات راه جمعی را نیز برای جمع میان آن‌ها پیشنهاد داده‌اند:
البته موافقان راه جمعی را برای جمع میان روایات، پیشنهاد کرده‌اند: [[علامه مجلسی]] در [[کتاب مرآة العقول]] این احتمال را مطرح کرده که درصدهای ذکر شده در روایات تنها برای تخمین گفته شده است؛<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مرآة العقول|سال=1404|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=تهران، دار الكتب الإسلامیه|جلد=12|صفحه=517}}</ref> همانگونه که در گفتارهای محاوره‌ای، به صورت تخمینی ثُلث و رُبع گفته شود. این جمع میان روایات را [[فیض کاشانی]] از عالمان شیعه نیز پذیرفته است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر صافی|سال=1415|نام=ملامحسن|نام خانوادگی=فیض کاشانی|ناشر=تهران، انتشارات الصدر|جلد=1|صفحه=24}}</ref>


* علامه مجلسی در کتاب مرآه العقول آورده: یمکن ان یکونَ الثلث والربع علی سبیل التخمین.<ref>علامه مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱۲، ص۵۱۷.</ref> گاهی به صورت حقیقی، ثلث آن در بارهٔ اهل بیت و ثلث آن در بارهٔ دشمنان آنهاست؛ گاهی به صورت تخمین. گر چه ظاهر این است که تقسیم حقیقی باشد؛ ولی چون در محاوره معمول است که به صورت تخمینی ثلث و ربع گفته می‌شود، وقتی می‌بینیم در روایات گاهی ربع و گاهی ثلث گفته شده، راه جمع آن این است که بگوییم به نحو تخمین است. به‌طور تخمینی می‌توان گفت ثلث و ربع و منظور ثلث و ربع حقیقی نباشد. این راه جمع را فیض کاشانی نیز پذیرفته و فرموده است: لا تنافی بین هذه الاخبار لانّ بناء هذا التقسیم لیس علی التسویه الحقیقیه و لا علی التفریق فی جمیع الوجوه<ref>فیض کاشانی، تفسير الصافي، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۴.</ref>
در مجموع به نظر می‌رسد مراد [[معصوم(ع)]] از اینکه می‌فرماید: «یک چهارم قرآن درباره ماست»، بیان نشانه‌های ویژه و صفات روشن اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در قرآن است؛ به گونه‌ای که هر صاحب درک و قرآن‌شناس به دور از هوی‏ و هوس با تدبر در آیات، بدون تردید، ولایت اهل بیت و فضایل و مناقب آنها را با توجه به روایات می‌یابد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تحریف ناپذیری قرآن|سال=1379|نام=محمد هادی|نام خانوادگی=معرفت|ناشر=تهران، سازمان مطالعه و تدوين کتب علوم انسانی دانشگاه ها|صفحه=81 ـ 82}}</ref> کافی است روایات شیعه و اهل سنت را در این زمینه ملاحظه کنیم. طبق این روایات، شأن نزول و تأویل بسیاری از آیات قرآن درباره عترت رسول اکرم(ص) بویژه امام علی(ع) است. برای نمونه: ابن عساکر از قول ابن عباس می‌نویسد: «در کتاب خدا درباره احدی به اندازه حضرت علی آیه نازل نشده است».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ مدینة دمشق|سال=1415|نام=ابو القاسم علی بن حسن|نام خانوادگی=ابن عساکر|ناشر=بیروت، دار الفکر|جلد=42|صفحه=363 ـ 364}}</ref>


* مجرد القسمة أثلاثا و أرباعا و إن لم تتساو الأقسام<ref>علامه مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱۲، ص۵۱۷.</ref>
طبرانی به نقل از ابن عباس می‌گوید: {{عربی|مَا أَنْزَلَ اللهُ: {{قرآن|یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا}} إِلَّا عَلِیٌّ أَمِیرُهَا و شَریفُهَا، وَ لَقَدْ عَاتَبَ اللهُ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ(ص) فِی غَیْرِ مَکَانٍ، وَ مَا ذَکَرَ عَلِیًّا إِلَّا بِخَیْرٍ|ترجمه=خداوند هیچ آیه‌ای را خطاب به مؤمنان نازل نکرد، جز آن‌که حضرت علی سرآمد آنهاست. خداوند اصحاب محمد(ص) را در موارد متعددی سرزنش کرده، لیکن درباره علی(ع) جز خیر و خوبی یاد نکرده است}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المعجم الکبیر|سال=1415|نام=سلیمان بن أحمد|نام خانوادگی=طبرانی|ناشر=قاهرة، مکتبة ابن تیمیة|جلد=11|صفحه=264}}</ref>


* وجه دیگر جمع این است که گفته شود این اختلاف ممکن است به لحاظ اختلاف معانی و بطون باشد؛ چون بطون اقسامی دارد بعضی از آنها عنوان جری و انطباِق بر آن صدق می‌کند و برخی جری و انطباق بر آن صادق نیست. در روایتی که ثلث قرآن گفته شده، مجموعهٔ معانی بطنی در نظر بوده و در روایتی که ربع گفته شده، قسم خاصی از آن معانی بطنی مورد نظر بوده است.
آیت الله خویی(ره) ذیل حدیث مورد بحث می‌گوید: مقصود این است که نام ائمه اطهار(ع) در قرآن با صفات و ویژگی‌هایشان و نه با ذکر نام متعارف آنها، آمده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=البیان فی تفسیر القرآن|نام=سید ابوالقاسم|نام خانوادگی=خویی|ناشر=قم، مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی|صفحه=231}}</ref>


== پیوند به بیرون ==
{{پایان پاسخ}}
* این مدخل برگرفته شده از کتاب «باطن و تأویل قرآن» گفتگو با علی‌اکبر بابایی و دکتر محمد کاظم شاکری، کارشناس و مجری: مصطفی کریمی، قم، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزهٔ علمیه، ۱۳۸۱ش.
 
== جستارهای وابسته ==
* [[ارزیابی روایات تطبیق آیات بر اهل‌بیت(ع)]]


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
:<small>''این مدخل برگرفته شده از کتاب «'''باطن و تأویل قرآن'''» گفتگو با علی‌اکبر بابایی و دکتر محمد کاظم شاکری، کارشناس و مجری: مصطفی کریمی، قم، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه، ۱۳۸۱ش.''</small>
{{پانویس}}
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ =امام‌شناسی در قرآن
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{ارزیابی
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | عکس = <!--خالی | شد-->
  | ویرایش =
  | درگاه = شد
  | لینک‌دهی =
  | ادبیات = شد
  | ناوبری =
  | پیوند = شد
  | نمایه =
  | ناوبری = شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییرمسیر = شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات = شد
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی = شد
  | تکمیل =
  | ارزیابی کیفی = <!--خالی | شد-->
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = متوسط
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:امامان شیعه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۳۷

سؤال

آیا روایاتی وجود دارد که ثلث یا ربع قرآن در مورد اهل‌بیت است؟


درگاه‌ها


روایاتی وجود دارد که یک چهارم (رُبع) یا یک سوم (ثُلث) یا حجم‌های دیگری از آیات قرآن درباره اهل‌بیت(ع) نازل شده و یا تطبیق بر ایشان دارد. از میان روایات، سند یک روایت قابل استناد است. برخی محققان این روایات را قابل استناد ندانسته‌اند؛ با این استدلال که در این روایات از نظر محتوا آشفتگی و اضطراب وجود دارد و سهم اهل‌بیت از آیات قرآن از همه آیات تا بخش اندکی از آن متغیر است. البته این افراد، اصل انطباق برخی آیات بر اهل‌بیت(ع) یا افراد دیگر را پذیرفته و آن را یک امر عقلانی دانسته‌اند.

برخی عالمان شیعه با توجه به روایت صحیحی که در این زمینه داریم آنرا قابل استناد می‌دانند، هرچند مابقی روایات را رد می‌کنند. موافقان راه جمعی را نیز برای جمع میان روایات، پیشنهاد کرده‌اند. علامه مجلسی احتمال داده درصدهای مختلفی که در این روایات ذکر شده، برای تخمین گفته شده و نه برای تقسیم واقعی، یا اینکه تقسیم در این روایات، بر اساس معیارهای جداگانه‌ای گفته شده است.

مقدمه

روایاتی وجود دارد که براساس آن‌ها بخشی از قرآن؛ یک سوم، یا یک چهارم در مورد اهل‌بیت(ع) نازل شده و یا بر ایشان تطبیق دارد. در کتاب کافی که یکی از کتاب‌های چهارگانه شیعه است، دو روایت از این روایات نقل شده است.[۱][۲][۳] علامه مجلسی نیز تعدادی از این روایات را در کتاب بحارالانوار جمع‌آوری کرده است.[۴] از نظر تعداد، هشت روایت از شیعه و دو روایت از اهل‌سنت نقل شده است.[۵][۶]

از روایات موجود، یک روایت از ابوبصیر نقل شده که دارای سند بوده و محققان سند آن را موثق دانسته‌اند. در این روایت، امام باقر(ع) قرآن را بر چهار بخش دانسته: «نَزَلَ الْقُرْآنُ أَرْبَعَةَ أَرْبَاعٍ رُبُعٌ فِينَا وَ رُبُعٌ فِي عَدُوِّنَا وَ رُبُعٌ سُنَنٌ وَ أَمْثَالٌ وَ رُبُعٌ فَرَائِضُ وَ أَحْكَام‏؛ یک مورد درباره اهل‌بیت، دیگری در مورد دشمنان آن‌ها، بخش سوم درباره سنت‌ها و امثال و آخرین بخش درباره واجبات و احکام».[۷] علامه مجلسی این روایت را مرسل دانسته است.[۸]

محققان مابقی این روایات را از نظر سند و متن، دارای اشکال دانسته و معتقدند بیشترِ این روایات بدون سند یا دارای راویان ضعیف و غالی است.

مخالفان

برخی محققان با این نوع روایات مخالفت کرده و معتقدند اختلاف زیادی بین محتوای این روایات وجود دارد. در روایتی همه آیات قرآن درباره اهل‌بیت(ع) دانسته شده و در روایتی دیگر دو سوم قرآن درباره اهل‌بیت(ع) و شیعیان دانسته شده است. در روایت دیگری آمده یک سوم قرآن درباره اهل‌بیت(ع) و شیعیان است و روایت چهارمی می‌گوید یک چهارم قرآن درباره اهل‌بیت(ع) است. روایت پنجم می‌گوید یک ششم قرآن درباره اهل‌بیت(ع) است و بالاخره در روایتی یک چهارم قرآن درباره حلال، یک چهارم درباره حرام، یک چهارم درباره احکام و سنت و یک چهارم درباره اخبار گذشتگان، آیندگان و آیات مربوط به حل اختلافات شمرده شده است. مخالفان این روایات، معتقدند آشفتگی و اضطراب زیادی در این روایات وجود و سهم اهل‌بیت(ع) از آیات قرآن، از همه آیات تا بخش اندکی از آن در حال تغییر است؛ بنابراین این روایات قابل پذیرش نیست.

البته گروه‌های مخالف این روایات، اصل انطباِق برخی آیات بر اهل‌بیت(ع) را پذیرفته و آن را یک امر طبیعی و عقلانی دانسته‌اند و معتقدند اهل‌بیت(ع)، مصداق تمام و کامل آیات بسیاری هستند که درباره صالحان و نیکان آمده است.[۹]

موافقان و جمع بین روایات

برخی عالمان و محققان با این دسته از روایات موافق هستند. این افراد معتقدند نیاز به جمع میان روایات نیست؛ زیرا یک روایت که معتبر است را می‌پذیریم و سایر آنها که سند معتبری ندارند را رد می‌کنیم.

البته موافقان راه جمعی را برای جمع میان روایات، پیشنهاد کرده‌اند: علامه مجلسی در کتاب مرآة العقول این احتمال را مطرح کرده که درصدهای ذکر شده در روایات تنها برای تخمین گفته شده است؛[۱۰] همانگونه که در گفتارهای محاوره‌ای، به صورت تخمینی ثُلث و رُبع گفته شود. این جمع میان روایات را فیض کاشانی از عالمان شیعه نیز پذیرفته است.[۱۱]

در مجموع به نظر می‌رسد مراد معصوم(ع) از اینکه می‌فرماید: «یک چهارم قرآن درباره ماست»، بیان نشانه‌های ویژه و صفات روشن اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در قرآن است؛ به گونه‌ای که هر صاحب درک و قرآن‌شناس به دور از هوی‏ و هوس با تدبر در آیات، بدون تردید، ولایت اهل بیت و فضایل و مناقب آنها را با توجه به روایات می‌یابد.[۱۲] کافی است روایات شیعه و اهل سنت را در این زمینه ملاحظه کنیم. طبق این روایات، شأن نزول و تأویل بسیاری از آیات قرآن درباره عترت رسول اکرم(ص) بویژه امام علی(ع) است. برای نمونه: ابن عساکر از قول ابن عباس می‌نویسد: «در کتاب خدا درباره احدی به اندازه حضرت علی آیه نازل نشده است».[۱۳]

طبرانی به نقل از ابن عباس می‌گوید: «مَا أَنْزَلَ اللهُ: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِلَّا عَلِیٌّ أَمِیرُهَا و شَریفُهَا، وَ لَقَدْ عَاتَبَ اللهُ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ(ص) فِی غَیْرِ مَکَانٍ، وَ مَا ذَکَرَ عَلِیًّا إِلَّا بِخَیْرٍ؛ خداوند هیچ آیه‌ای را خطاب به مؤمنان نازل نکرد، جز آن‌که حضرت علی سرآمد آنهاست. خداوند اصحاب محمد(ص) را در موارد متعددی سرزنش کرده، لیکن درباره علی(ع) جز خیر و خوبی یاد نکرده است».[۱۴]

آیت الله خویی(ره) ذیل حدیث مورد بحث می‌گوید: مقصود این است که نام ائمه اطهار(ع) در قرآن با صفات و ویژگی‌هایشان و نه با ذکر نام متعارف آنها، آمده است.[۱۵]


جستارهای وابسته

منابع

این مدخل برگرفته شده از کتاب «باطن و تأویل قرآن» گفتگو با علی‌اکبر بابایی و دکتر محمد کاظم شاکری، کارشناس و مجری: مصطفی کریمی، قم، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه، ۱۳۸۱ش.
  1. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۴۰۷). کافی. ج۲. تهران، دار الکتب الإسلامیه. ص۶۲۷.
  2. عیاشی، محمد بن مسعود (۱۳۸۰). كتاب التفسير. ج۱. تهران، چاپخانه علميه. ص۹.
  3. فرات کوفی، ابوالقاسم (۱۴۱۰). تفسیر فرات کوفی. تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی. ص۴۶.
  4. مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحار الانوار. ج۲۴. بیروت، دار إحياء التراث العربی. ص۳۰۵.
  5. ابن مغازلی، علی بن محمد. مناقب الامام علی بن أبی طالب(ع). بیروت، دار الأضواء. ص۲۷۰ ـ ۲۷۱.
  6. خواند میر، غیاث الدین بن همام الدین (۱۳۸۰). تاریخ حبیب السیر. ج۲. تهران، خیام. ص۱۳.
  7. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۴۰۷). کافی. ج۲. تهران، دار الکتب الإسلامیه. ص۶۲۸.
  8. مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۴). مرآة العقول. ج۱۲. تهران، دار الكتب الإسلاميه. ص۵۱۷.
  9. طباطبایی، سید محمد حسین (۱۳۸۸). قرآن در اسلام. قم، بوستان کتاب.
  10. مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۴). مرآة العقول. ج۱۲. تهران، دار الكتب الإسلامیه. ص۵۱۷.
  11. فیض کاشانی، ملامحسن (۱۴۱۵). تفسیر صافی. ج۱. تهران، انتشارات الصدر. ص۲۴.
  12. معرفت، محمد هادی (۱۳۷۹). تحریف ناپذیری قرآن. تهران، سازمان مطالعه و تدوين کتب علوم انسانی دانشگاه ها. ص۸۱ ـ ۸۲.
  13. ابن عساکر، ابو القاسم علی بن حسن (۱۴۱۵). تاریخ مدینة دمشق. ج۴۲. بیروت، دار الفکر. ص۳۶۳ ـ ۳۶۴.
  14. طبرانی، سلیمان بن أحمد (۱۴۱۵). المعجم الکبیر. ج۱۱. قاهرة، مکتبة ابن تیمیة. ص۲۶۴.
  15. خویی، سید ابوالقاسم. البیان فی تفسیر القرآن. قم، مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی. ص۲۳۱.