معنای خشیت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} واژه ی خشيّت به چه معناست؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}}...» ایجاد کرد)
     
     
    (۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
    {{شروع متن}}
    {{شروع متن}}
    {{سوال}}
    {{سوال}}
    واژه ی خشيّت به چه معناست؟
    واژهٔ خشیّت به چه معناست؟
    {{پایان سوال}}
    {{پایان سوال}}
    {{پاسخ}}
    {{پاسخ}}
    واژه ی «خشيّت» که ريشه آن از «خشي» است به ترسو و بيمناک، معنا شده است.<ref>فرهنگ ابجدي عربي فارسي، مهيار، رضا، بي نا، بي جا، بي تا، ج۱، ص۲۱۶.</ref> واژه ی «خشيت» به معناي «ترس» است. اين واژه يک بار در قرآن کریم آمده است که خداوند متعال مي فرمايند: {{قرآن|قَالَ يَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَلَا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي<ref>طه / ۹۴.</ref>؛ «يعني هارون گفت: اي برادر «بر من قهر و عتاب مکن» سرو ريش من مگير، ترسيدم بگويي تو ميان بني اسرائيل تفرقه انداختي...».
    '''خشیت''' در قرآن به معنای ترس آمده است و در بعضی آیات وصف [[مؤمنان]] و [[متقین]] است که از خداوند خشیت دارند. خشیت یکی از ویژگی‌های مهم مؤمنان و از اوصاف عالمان در قرآن است. کسانی می‌توانند از قرآن پند بگیرند و انذار پروردگار بر آنان اثر داشته باشد که خشیت از خداوند در آنها وجود داشته باشد.


    مشتقات خشيّت ۴۸ بار در قرآن کریم تکرار شده است.
    == معنای خشیت ==
    واژه «خشیّه» از ریشه «خشی» است به ترس‏ و بیم‌ناک، معنا شده است.
    <ref>فرهنگ ابجدی عربی فارسی، مهیار، رضا، بی نا، بی جا، بی تا، ج۱، ص۲۱۶.</ref>
    <ref>فراهيدى، خليل بن أحمد، كتاب العين، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۸۴.</ref>
    این واژه هشت بار<ref>سوره بقره، آیه۷۴. سوره نساء، آیه۷۷ (دو بار در این آیه آمده است). سوره اسراء، آیه۳۱. آیه۱۰۰. سوره انبیاء، آیه۲۸. سوره مومنون، آیه۵۷. سوره حشر، آیه۲۱.</ref> و مشتقات آن ۴۸ بار در قرآن تکرار شده است.


    خشيت در قرآن کريم به معناي ترس و بيمي است که با تعظيم و بزرگداشت چيزي همراه است. و بيشتر اين حالت از راه علم و آگاهي نسبت به چيزي که از آن خشيّت و بيم هست، حاصل مي شود.
    خشیت در قرآن کریم به معنای ترس و بیمی است که با تعظیم و بزرگداشت چیزی همراه است. این حالت بیشتر، از راه آگاهی نسبت به چیزی که از آن بیم هست، حاصل می‌شود.‏<ref>راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، مترجم: غلامرضا خسروى حسينى، تهران، مرتضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۶۰۴.</ref>
    اما برخی گفته‌اند این معنا كليّت ندارد و در جاهائى تعظيم معنائى ندارد و در بعضى جاها كه تعظيم استفاده مي‌شود مربوط بمضاف اليه آن است مثل‏ {{متن عربی|خَشْيَه الرَّبِّ|ترجمه=ترس از پروردگار}}، {{متن عربی|خَشْيَه القِيَامَه|ترجمه= ترس از قیامت}}، {{متن عربی|خَشْيَه العَذَابِ|ترجمه= ترس از عذاب}}، نه خود خشيت. بهتر است ترس شديد معنا شود و يا بيم توأم با پرهيز.<ref>قرشى بنايى، على اكبر، قاموس قرآن، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ ششم، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۵۰.</ref>


    لذا دانشمندان مصداق چنين حالتي هستند.<ref>راغب اصفهاني، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن کريم، تهران، انتشارات مرتضوي، ج۱، ص۶۰۴.</ref> که خداوند تبارک و تعالي مي فرمايند: {{قرآن|...إِنَّمَا يَخْشَي اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء<ref>فاطر / ۲۸.</ref>...}}؛ «از ميان اصناف بندگان تنها، مردمان عالم و دانا، مطيع و خدا ترسند».
    == مصداق‌های قرآنی خشیت‌کنندگان ==
    آیات زیادی در قرآن وجود دارد که خاشئین را مدح کرده است و برای آنان ارج و قرب عظیمی قائل است.


    تنها و تنها، عالمان از خدا مي ترسند، علم خشيّت آور است. يعني هر که علم دارد، خشيّت دارد و از آن سو در ادعيه تصريح شده است که هر کس خشيّت ندارد. عالم نيست.<ref>شيخ طوسي، مصباح المتهجد، بيروت، موسسه فقه الشيعه، ۱۴۱۱ق، ص۴۷۲، دعاي روز چهارشنبه.</ref>
    '''عالمان'''


    باب ورود در میدان تقوي هم، خشيّت است و خشيّت موجب تعظيم خداوند مي باشد، اخلاص در طاعت از اوامر خداوند مي باشد و ترس و احتياط و توقف از محرمات مي باشد، و دليل آن هم علم مي باشد. امام صادق(ع) فرمود: خوشا به حال بنده اي که براي خداوند، با نفس خود مبارزه مي کند و با هواهاي آن مقاومت نمايد، هر کس لشکريان هوي را شکست داد، به رضايت خداوند مي رسد و با نفس اماره مبارزه مي کند و خضوع و خشوع را با وي نزديک سازد به رستگاري خواهد رسيد.<ref>ايمان و کفر، ترجمه الايمان و الکفر، مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، عطاردي، عزيز الله، تهران، انتشارات عطارد، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۴.</ref>
    قرآن، خشیت از خداوند را ویژگی عالمان می‌داند: {{قرآن|إِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء|ترجمه=از بندگان خدا تنها دانایانند که از او می‌ترسند.|سوره=فاطر|آیه=۲۸}} تنها، عالمان از خدا می‌ترسند، علم خشیّت آور است؛ یعنی هر که علم دارد، خشیّت دارد و از آن سو در [[دعا|دعاها]] تصریح شده است که ترسان‌ترین بندگان خدا، آگاه‌ترین‌شان می‌باشد: {{متن عربی|اللَّهُمَّ أَشَدُّ خَلْقِكَ خَشْيَةً لَكَ أَعْلَمُهُمْ بِك}}<ref>شیخ طوسی، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق، ص۴۷۲، دعای روز چهارشنبه.</ref> یکی از شرایط خشیّت، شناخت خداوند و آگاهی به صفات و افعال او است.


    يکي از شرايط خوف و خشيّت، معرفت و شناخت خداوند است و علم و آگاهي به صفات و افعال او است.
    هر کس آگاه تر به خدا، صفات و افعالش باشد. ترسش بیشتر است. [[پیامبر(ص)]] فرمود: {{متن عربی|إِنِّي‏ أَخْشَاكُمْ‏ لِلَّهِ وَ أَتْقَاكُمْ لَه‏|ترجمه=من ترسان‌ترین و پرهیزگارترین شما هستم.}}<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار(ترجمه جلد۶۷ و ۶۸)، ترجمه: موسوی همدانی، تهران، کتابخانه مسجد ولیعصر، چاپ اوّل، بی تا، ج۱، ص۳۵۰، باب ۵۹.</ref> از [[امام صادق(ع)]] نقل نموده‌اند که منظور از علما آن دانشمندی است که افعالش گواه گفتارش باشد و آن کسی که کردار او با گفتارش تطبیق نکند، عالم نیست :{{متن عربی|يَعْنِي بِالْعُلَمَاءِ مَنْ صَدَّقَ قَوْلَهُ فِعْلُهُ وَ مَنْ لَمْ يُصَدِّقْ قَوْلَهُ فِعْلُهُ فَلَيْسَ بِعَالِمٍ}}<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ترجمه: موسوی همدانی، تهران، کتابخانه مسجد ولیعصر، چاپ اوّل، بی تا، ج۱، ص۳۵۰، باب ۵۹.</ref>


    پس هر کس عالم تر و آگاه تر به خدا و صفات و افعالش باشد. ترسش بيشتر است. و لذا پيغمبر اسلام فرمود: من ترسان تر و خائف تر و پرهيزگارترين شما هستم.<ref>مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ترجمه موسوي همداني، تهران، کتابخانه مسجد وليعصر، چاپ اوّل، بي تا، ج۱، ص۳۵۰، باب ۵۹.</ref> از حضرت صادق(ع) نقل نموده اند که منظور از علماء آن دانشمندي است که افعالش گواه گفتارش باشد و آن کسي که کردار او با گفتارش تطبيق نکند، عالم نيست و در جاي ديگر آمده است که: داناترين شما آن کسي است که خوف و ترسش از خدا از همه بيشتر باشد.<ref>همان.</ref>
    '''متقین'''


    از اين جهت است که وقتي انسان به عظمت و سلطه و غلبه و قدرت خداوند بر تمام اشياء و ممکنات پي برد و معرفت پيدا کرد و فهميد که پديد آورنده و نابود کننده اوست. خلاصه معرفت پيدا کرد که هر چه هست از اوست و با اوست، قهرا حالت خوف و خشيّتي در او موجود مي شود و هر آن احتمال سلب نعمت و کمال را مي دهد و روشن است که اين حالت ترس، موجب مي شود که لذائذ و شهوات نامشروع دنيوي را که موجب خشم الهي مي گردد، به طور کلي رها نموده و به وظائف عبوديت و بندگي مراقبت نمايد.<ref>بحارالأنوار، همان، ج۱، ص۳۶۴.</ref>
    خشیت از ویژگی‌های متقین در قرآن است: {{قرآن|الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ|ترجمه=[متقین] کسانی که از پروردگارشان در نهان می‌ترسند.|سوره=انبیاء|آیه=۴۹}} ایزوتسو، اسلام‌شناس ژاپنی در بررسی خود در باب کاربردهای واژه خشیت، مخصوصآ در این آیه به این نتیجه رسیده که این واژه دقیقا مترادف تقوا به‌کار رفته است.<ref>دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص۷۰۸۶</ref>


    گرچه لفظ خوف و خشيّت به يک معناست؛ ولي اهل دل بين اين دو فرق مي گذارند. به اين ترتيب که ريشه و منشأ اين دو از هم جداست، چون ريشه ی خوف احساس ناراحتي از چيزي که ناپسند است و ترس از عقاب و عذابي که ارتکاب گناه و يا ترک واجبات به دنبال دارد و چون احتمال مي دهد که در واجبات خلل و کوتاهي رخ داده باشد و يا احيانا معصيت و گناهي انجام داده باشد، انتظار عذاب دارد و احتمال کيفر مي دهد و اين حالت را اکثر مردم مي توانند داشته باشند، امّا خشيّت، حق و ترس از محروميت و محجوب شدن از مقام قرب الهي به دست مي آيد نه احتمال عذاب و کيفر، و اين چنين حالتي منحصر است به آن بندگان پاکي که اطلاع و آگاهي کامل بر عصمت و جلال و کبريائي او داشته و لذت قرب به حق را درک نموده باشد.<ref>همان، ص۳۶۸.</ref>
    باب ورود در میدان تقوی هم، خشیّت است و خشیّت موجب تعظیم خداوند می‌باشد، اخلاص در طاعت از اوامر خداوند می‌باشد و ترس و احتیاط و توقف از محرمات می‌باشد، و دلیل آن هم علم می‌باشد. [[امام صادق(ع)]] فرمود: {{متن عربی|خوشا به حال بنده‌ای که برای خداوند، با نفس خود مبارزه می‌کند و با هواهای آن مقاومت نماید، هر کس لشکریان هوی را شکست داد، به رضایت خداوند می‌رسد و با نفس اماره مبارزه می‌کند و خضوع و خشوع را با وی نزدیک سازد، به رستگاری خواهد رسید.}}<ref>ایمان و کفر، ترجمه الایمان و الکفر، مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، مترجم: عزیز الله عطاردی، تهران، انتشارات عطارد، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۴.</ref>
     
    کسانی می‌توانند از انذار خداوند بهره بگیرند و از قرآن تابعیت کنند که در خلوت خود از خداوند خشیت داشته باشند: {{قرآن|إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَخَشِیَ الرَّحْمٰنَ بِالْغَیْبِ|ترجمه=تنها، تو کسی را بیم می‌دهی که از قرآن پیروی کند و از خدای رحمان در نهان بترسد.|سوره=یس|آیه=۱۱}}
     
    '''مؤمنین و بهترین مخلوقات خدا'''
     
    در [[سوره بینه]] آمده است که کسانی که ایمان آورده‌اند و عمل صالح انجام داده‌اند، بهترین مخلوقند: {{قرآن|هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ|ترجمه=بهترین مخلوقات هستند|سوره=بینه|آیه=۷}} خداوند پاداش آنها را می‌دهد و اینان همان کسانی هستند از خداوند می‌ترسند و خداوند از آنان رضایت دارد و آنها هم از خداوند راضی هستند: {{قرآن|لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ|ترجمه=این [پاداش] برای کسی است که از پروردگارش بترسد.|سوره=بینه|آیه=۸}}
     
    خشیت در مقابل [[تکبر]] است. تکبر، خصلت مقابل خشیت است. در داستان راجع به حضرت موسی(ع) و [[فرعون]]، موسی فرعون را به خشیت ورزیدن دعوت می‌کند: {{قرآن|وَ أَهْدِيَكَ إِلى‏ رَبِّكَ فَتَخْشى‏|سوره= نازعات |آیه= ۱۹}} خدا به موسی و برادرش هارون فرمان می‌دهد که با فرعون به نرمی سخن بگویند شاید وی تذکار پذیرد یا خشیت پیشه کند: {{قرآن|فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى|سوره= طه‏ |آیه =۴۴}} <ref>دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص ۷۰۸۶</ref>
     
    == تفاوت خوف و خشیت ==
    خوف، ترس احساس ناراحتی از چیزی است که ناپسند باشد؛ ترس از عقاب و عذابی که ارتکاب گناه یا ترک واجبات به دنبال دارد و چون احتمال می‌دهد که در واجبات کوتاهی رخ داده باشد یا گناهی انجام داده باشد، انتظار عذاب دارد و احتمال کیفر می‌دهد و این حالت را اکثر مردم می‌توانند داشته باشند.
    خشیّت، ترس از محرومیت و محجوب شدن از مقام قرب الهی به دست می‌آید نه احتمال عذاب و کیفر. این چنین حالتی منحصر است به آن بندگان پاکی که اطلاع و آگاهی کامل بر عصمت و جلال و کبریائی او داشته و لذت قرب به حق را درک نموده باشد.
    <ref>عسكرى، حسن بن عبدالله، الفروق في اللغه، بيروت، دار الآفاق الجديده، چاپ اول، ۱۴۰۰ق، ص۲۳۶.</ref>
    <ref>دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص۳۶۸.</ref>
     
    خشیّت و خدا ترسی، از عناصر ارزشمند روحی است که در ارتباط انسان با جلال و جبروت الهی ظهور می‌یابد: {{قرآن|مَنْ خَشِیَ الرَّحْمَن بِالْغَیْبِ وَجَاء بِقَلْبٍ مُّنِیبٍ|ترجمه=آن کس که از خدای مهربان در باطن ترسید و با قلب خاشع و نالان به درگاه او بازآمد.|سوره=ق|آیه=۳۳}} هر کس از خشیّت الهی از دیدگانش اشک ریزد و هر قطره‌ای که از دیده او بچکد، هم‌وزن کوه احد ثواب در میزان عملش بنهند و نیز هر قطره‌ای، او را در بهشت چشمه‌ای دهند که در کنارش شهرها و قصرهائی باشد که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر دل هیچ بنده‌ای خطور نکرده باشد.<ref>صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ترجمه غفاری، تهران، کتابفروشی صدوق، چاپ اول، بی تا، ج۱، ص۶۸۰.</ref>
     
    == کاربرد خشیت در قرآن ==
    === کاربرد لغوی ===
    از بررسی کاربردهای مختلف واژه خشیت در قرآن به دست می‌آید که در پاره‌ای موارد، متعلَّق آن اموری غیر از خدا و شئون الهی است؛
    * '''ترس کوه‌ها:''' در [[سوره حشر]] آمده است اگر قرآن بر کوه نازل می‌شد، کوه از خشیت الهی خاشع می‌گشت: {{قرآن|لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ ۚ|ترجمه=اگر اين قرآن را بر كوه نازل مى‌كرديم، از خوف خدا آن را ترسيده و شكاف خورده مى‌ديدى|سوره=حشر|آیه=۲۱}}
    * '''ترس سنگ‌ها از خدا:''' {{قرآن|وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ|ترجمه= و پاره‏اى از (سنگ‌ها) از ترس خدا (از فراز كوه) به زير مى‏افتد.|سوره=بقره|آیه=۷۴}}
    * '''ترس به خاطر پرهیز از تفرقه:''' {{قرآن|قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلَا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی|ترجمه=(هارون) گفت: ای برادر بر من قهر و عتاب مکن. سرو ریش من را مگیر، ترسیدم بگویی تو میان بنی اسرائیل تفرقه انداختی|سوره=طه|آیه=۹۴}}
    * '''ترس از فقر و نداری:''' {{قرآن|وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كانَ خِطْأً كَبيراً | ترجمه= و فرزندانتان را از ترس فقر، نكشيد! ما آنها و شما را روزى مى‌‏دهيم؛ به یقین كشتن آنها گناه بزرگى است!|سوره= اسراء|آیه=۳۱}}
    * '''ترس از کسادی تجارت:''' {{قرآن| وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها |ترجمه= و تجارتى كه از كساد شدنش مى‏‌ترسيد.|سوره=توبه|آیه=۲۴}}
     
    === کاربرد الهی ===
    کاربرد اصلی خشیت در کنار معنای لغوی آن، خدا و شئون الهی است که از آن به کاربرد دینی این واژه تعبیر می‌شود.
    * بر اساس آیات قرآن مؤمنان سزاوارند که فقط از خداوند خشیت پیشه کنند.<ref>سوره توبه، آیه۱۳.</ref>
    * به کفار نباید خشیت ورزید.<ref>سوره بقره، آیه۱۵۰.</ref> <ref>سوره مائده، آیه۳.</ref>
    * اهل خشیت در زمره کسانی‌اند که امید هدایت‌شدن‌شان هست.<ref>سوره توبه، آیه۱۸.</ref>
    * قرآن، ذکر و یادکردی برای اهل خشیت است.<ref>سوره طه، آیه۳.</ref>
    * پوست‌ خشیت کنندگان از خواندن قرآن به لرزه می‌افتد.<ref>سوره زمر، آیه۲۳.</ref>
    * خشیت ثمره معرفت است.<ref>سوره رعد، آیه۲۱.</ref> <ref>سوره فاطر، آیه۲۸.</ref>
    * این اهل خشیت‌اند که تذکار به یکتایی خدای آفریننده و مخلوقیت عالم را می‌پذیرند.<ref>سوره اعلی، آیه۱۰.</ref>
    * پیامبر خشیت‌کنندگان را هشدار می‌دهد،<ref>سوره فاطر، آیه۱۸.</ref> <ref>سوره یس، آیه۱۱.</ref>
    * آمرزش و پاداشی بزرگ نصیب اهل خشیت خواهد شد،<ref>سوره ملک، آیه۱۲.</ref>
    * اهل خشیت رستگارند.<ref>سوره نور، آیه۵۲.</ref>
    * اهل خشیت در بهشت جاودان خواهند آرمید،<ref>سوره بیّنه، آیه۸.</ref>
    * به‌جز خداوند، از روز قیامت هم باید خشیت پیشه کرد.<ref>سوره لقمان، آیه۳۳.</ref> <ref>سوره نازعات، آیه۴۵.</ref>


    پس در نتيجه خشيّت و خدا ترسي، از عناصر ارزشمند روحي است که در ارتباط انسان با جلال و جبروت الهي ظهور مي يابد: {{قرآن|مَنْ خَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ وَجَاء بِقَلْبٍ مُّنِيبٍ<ref>ق / ۳۳.</ref>. آن کس که از خداي مهربان در باطن ترسيد و با قلب خاشع و نالان به درگاه او باز آمد. هر کس از خشيّت الهي از ديدگانش اشک ريزد و هر قطره اي که از ديده او بچکد، هموزن کوه احد ثواب در ميزان عملش بنهند و نيز هر قطره اي، او را در بهشت چشمه اي دهند که در کنارش شهرها و قصرهائي باشد که هيچ چشمي نديده و هيچ گوشي نشنيده و بر دل هيچ بنده اي خطور نکرده باشد».<ref>شيخ صدوق، ثواب الاعمال، ترجمه غفاري، تهران، کتابفروشي صدوق، چاپ اول، بي تا، ج۱، ص۶۸۰.</ref>
    {{پایان پاسخ}}
    {{پایان پاسخ}}
    {{مطالعه بیشتر}}
    {{مطالعه بیشتر}}
    ==معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:==
    ۱ـ احتجاج، ترجمه جعفري، بهرداد جعفري، انتشارات اسلاميه، تهران، ۱۳۸۱، اول ، ص۴۹۶.


    ۲ـ ارشاد القلوب، سيد هدايت الله مسترحمي، انتشارات مصطفوي، تهران، ۱۳۴۹، سوم، ج۲، ص۵۴.
    == مطالعه بیشتر ==
    * آرام، محمدرضا، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، در مجله پژوهش‌های اعتقادی کلامی، شماره ۱، بهار ۱۳۹۰ش.
    * آریان، حسین، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، در مجله ادیان و عرفان، شماره ۱۴، زمستان ۱۳۸۶ش.
    ‏* ‫آشیان، زهرا، «خشیت»، در دانشنامه جهان اسلام، ج۱۵، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۹ش.‬
    ‏* ‏‫جوادی‌آملی، عبدالله، مقام خشیت، پاسدار اسلام، ۱۳۶۹ش.‬
    * ‏‫طیب‌حسینی، سیدمحمود، «پژوهشی در معنای واژة قرآنی خشیت و تفاوت آن با خوف»، در مجله کتاب قیم، شماره ۸، بهار و تابستان ۱۳۹۲ش.‬
    ‏‫عاملی، ابراهیم، تفسیر عاملی، تهران، انتشارات صدوق، ۱۳۶۰ش.


    ۳ـ آداب سفر در فرهنگ نيايش، عبدالعلي محمدي شاهرودي، نشر آفاق، تهران، ۱۳۸۱ش، اول، ص۳۰۷.
    {{پایان مطالعه بیشتر}}
    {{پایان مطالعه بیشتر}}


    ==منابع==
    == منابع ==
    <references />
    {{پانویس|۲}}
    {{شاخه
    {{شاخه
      | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
      | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
      | شاخه فرعی۱ = مفردات قرآن
      | شاخه فرعی۱ = مفردات قرآن
      | شاخه فرعی۲ =  
      | شاخه فرعی۲ =
      | شاخه فرعی۳ =  
      | شاخه فرعی۳ =
    }}
    }}
    {{تکمیل مقاله
    {{تکمیل مقاله
      | شناسه =  
      | شناسه =شد
      | تیترها =  
      | تیترها =شد
      | ویرایش =  
      | ویرایش =شد
      | لینک‌دهی =  
      | لینک‌دهی =شد
      | ناوبری =  
      | ناوبری =
      | نمایه =  
      | نمایه =
      | تغییر مسیر =  
      | تغییر مسیر =
      | ارجاعات =  
      | ارجاعات =
      | بازبینی =  
      | بازبینی =
      | تکمیل =  
      | تکمیل =
      | اولویت =  
      | اولویت =ج
      | کیفیت =  
      | کیفیت = ب
    }}
    }}
    {{پایان متن}}
    {{پایان متن}}

    نسخهٔ کنونی تا ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۱۱

    سؤال

    واژهٔ خشیّت به چه معناست؟

    خشیت در قرآن به معنای ترس آمده است و در بعضی آیات وصف مؤمنان و متقین است که از خداوند خشیت دارند. خشیت یکی از ویژگی‌های مهم مؤمنان و از اوصاف عالمان در قرآن است. کسانی می‌توانند از قرآن پند بگیرند و انذار پروردگار بر آنان اثر داشته باشد که خشیت از خداوند در آنها وجود داشته باشد.

    معنای خشیت

    واژه «خشیّه» از ریشه «خشی» است به ترس‏ و بیم‌ناک، معنا شده است. [۱] [۲] این واژه هشت بار[۳] و مشتقات آن ۴۸ بار در قرآن تکرار شده است.

    خشیت در قرآن کریم به معنای ترس و بیمی است که با تعظیم و بزرگداشت چیزی همراه است. این حالت بیشتر، از راه آگاهی نسبت به چیزی که از آن بیم هست، حاصل می‌شود.‏[۴] اما برخی گفته‌اند این معنا كليّت ندارد و در جاهائى تعظيم معنائى ندارد و در بعضى جاها كه تعظيم استفاده مي‌شود مربوط بمضاف اليه آن است مثل‏ «خَشْيَه الرَّبِّ؛ ترس از پروردگار»، «خَشْيَه القِيَامَه؛ ترس از قیامت»، «خَشْيَه العَذَابِ؛ ترس از عذاب»، نه خود خشيت. بهتر است ترس شديد معنا شود و يا بيم توأم با پرهيز.[۵]

    مصداق‌های قرآنی خشیت‌کنندگان

    آیات زیادی در قرآن وجود دارد که خاشئین را مدح کرده است و برای آنان ارج و قرب عظیمی قائل است.

    عالمان

    قرآن، خشیت از خداوند را ویژگی عالمان می‌داند: ﴿إِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء؛ از بندگان خدا تنها دانایانند که از او می‌ترسند.(فاطر:۲۸) تنها، عالمان از خدا می‌ترسند، علم خشیّت آور است؛ یعنی هر که علم دارد، خشیّت دارد و از آن سو در دعاها تصریح شده است که ترسان‌ترین بندگان خدا، آگاه‌ترین‌شان می‌باشد: «اللَّهُمَّ أَشَدُّ خَلْقِكَ خَشْيَةً لَكَ أَعْلَمُهُمْ بِك»[۶] یکی از شرایط خشیّت، شناخت خداوند و آگاهی به صفات و افعال او است.

    هر کس آگاه تر به خدا، صفات و افعالش باشد. ترسش بیشتر است. پیامبر(ص) فرمود: «إِنِّي‏ أَخْشَاكُمْ‏ لِلَّهِ وَ أَتْقَاكُمْ لَه‏؛ من ترسان‌ترین و پرهیزگارترین شما هستم.»[۷] از امام صادق(ع) نقل نموده‌اند که منظور از علما آن دانشمندی است که افعالش گواه گفتارش باشد و آن کسی که کردار او با گفتارش تطبیق نکند، عالم نیست :«يَعْنِي بِالْعُلَمَاءِ مَنْ صَدَّقَ قَوْلَهُ فِعْلُهُ وَ مَنْ لَمْ يُصَدِّقْ قَوْلَهُ فِعْلُهُ فَلَيْسَ بِعَالِمٍ»[۸]

    متقین

    خشیت از ویژگی‌های متقین در قرآن است: ﴿الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ؛ [متقین] کسانی که از پروردگارشان در نهان می‌ترسند.(انبیاء:۴۹) ایزوتسو، اسلام‌شناس ژاپنی در بررسی خود در باب کاربردهای واژه خشیت، مخصوصآ در این آیه به این نتیجه رسیده که این واژه دقیقا مترادف تقوا به‌کار رفته است.[۹]

    باب ورود در میدان تقوی هم، خشیّت است و خشیّت موجب تعظیم خداوند می‌باشد، اخلاص در طاعت از اوامر خداوند می‌باشد و ترس و احتیاط و توقف از محرمات می‌باشد، و دلیل آن هم علم می‌باشد. امام صادق(ع) فرمود: «خوشا به حال بنده‌ای که برای خداوند، با نفس خود مبارزه می‌کند و با هواهای آن مقاومت نماید، هر کس لشکریان هوی را شکست داد، به رضایت خداوند می‌رسد و با نفس اماره مبارزه می‌کند و خضوع و خشوع را با وی نزدیک سازد، به رستگاری خواهد رسید.»[۱۰]

    کسانی می‌توانند از انذار خداوند بهره بگیرند و از قرآن تابعیت کنند که در خلوت خود از خداوند خشیت داشته باشند: ﴿إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَخَشِیَ الرَّحْمٰنَ بِالْغَیْبِ؛ تنها، تو کسی را بیم می‌دهی که از قرآن پیروی کند و از خدای رحمان در نهان بترسد.(یس:۱۱)

    مؤمنین و بهترین مخلوقات خدا

    در سوره بینه آمده است که کسانی که ایمان آورده‌اند و عمل صالح انجام داده‌اند، بهترین مخلوقند: ﴿هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ؛ بهترین مخلوقات هستند(بینه:۷) خداوند پاداش آنها را می‌دهد و اینان همان کسانی هستند از خداوند می‌ترسند و خداوند از آنان رضایت دارد و آنها هم از خداوند راضی هستند: ﴿لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ؛ این [پاداش] برای کسی است که از پروردگارش بترسد.(بینه:۸)

    خشیت در مقابل تکبر است. تکبر، خصلت مقابل خشیت است. در داستان راجع به حضرت موسی(ع) و فرعون، موسی فرعون را به خشیت ورزیدن دعوت می‌کند: ﴿وَ أَهْدِيَكَ إِلى‏ رَبِّكَ فَتَخْشى‏(نازعات:۱۹) خدا به موسی و برادرش هارون فرمان می‌دهد که با فرعون به نرمی سخن بگویند شاید وی تذکار پذیرد یا خشیت پیشه کند: ﴿فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى(طه‏:۴۴) [۱۱]

    تفاوت خوف و خشیت

    خوف، ترس احساس ناراحتی از چیزی است که ناپسند باشد؛ ترس از عقاب و عذابی که ارتکاب گناه یا ترک واجبات به دنبال دارد و چون احتمال می‌دهد که در واجبات کوتاهی رخ داده باشد یا گناهی انجام داده باشد، انتظار عذاب دارد و احتمال کیفر می‌دهد و این حالت را اکثر مردم می‌توانند داشته باشند. خشیّت، ترس از محرومیت و محجوب شدن از مقام قرب الهی به دست می‌آید نه احتمال عذاب و کیفر. این چنین حالتی منحصر است به آن بندگان پاکی که اطلاع و آگاهی کامل بر عصمت و جلال و کبریائی او داشته و لذت قرب به حق را درک نموده باشد. [۱۲] [۱۳]

    خشیّت و خدا ترسی، از عناصر ارزشمند روحی است که در ارتباط انسان با جلال و جبروت الهی ظهور می‌یابد: ﴿مَنْ خَشِیَ الرَّحْمَن بِالْغَیْبِ وَجَاء بِقَلْبٍ مُّنِیبٍ؛ آن کس که از خدای مهربان در باطن ترسید و با قلب خاشع و نالان به درگاه او بازآمد.(ق:۳۳) هر کس از خشیّت الهی از دیدگانش اشک ریزد و هر قطره‌ای که از دیده او بچکد، هم‌وزن کوه احد ثواب در میزان عملش بنهند و نیز هر قطره‌ای، او را در بهشت چشمه‌ای دهند که در کنارش شهرها و قصرهائی باشد که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر دل هیچ بنده‌ای خطور نکرده باشد.[۱۴]

    کاربرد خشیت در قرآن

    کاربرد لغوی

    از بررسی کاربردهای مختلف واژه خشیت در قرآن به دست می‌آید که در پاره‌ای موارد، متعلَّق آن اموری غیر از خدا و شئون الهی است؛

    • ترس کوه‌ها: در سوره حشر آمده است اگر قرآن بر کوه نازل می‌شد، کوه از خشیت الهی خاشع می‌گشت: ﴿لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ ۚ؛ اگر اين قرآن را بر كوه نازل مى‌كرديم، از خوف خدا آن را ترسيده و شكاف خورده مى‌ديدى(حشر:۲۱)
    • ترس سنگ‌ها از خدا: ﴿وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ؛ و پاره‏اى از (سنگ‌ها) از ترس خدا (از فراز كوه) به زير مى‏افتد.(بقره:۷۴)
    • ترس به خاطر پرهیز از تفرقه: ﴿قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلَا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی؛ (هارون) گفت: ای برادر بر من قهر و عتاب مکن. سرو ریش من را مگیر، ترسیدم بگویی تو میان بنی اسرائیل تفرقه انداختی(طه:۹۴)
    • ترس از فقر و نداری: ﴿وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كانَ خِطْأً كَبيراً؛ و فرزندانتان را از ترس فقر، نكشيد! ما آنها و شما را روزى مى‌‏دهيم؛ به یقین كشتن آنها گناه بزرگى است!(اسراء:۳۱)
    • ترس از کسادی تجارت: ﴿وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها؛ و تجارتى كه از كساد شدنش مى‏‌ترسيد.(توبه:۲۴)

    کاربرد الهی

    کاربرد اصلی خشیت در کنار معنای لغوی آن، خدا و شئون الهی است که از آن به کاربرد دینی این واژه تعبیر می‌شود.

    • بر اساس آیات قرآن مؤمنان سزاوارند که فقط از خداوند خشیت پیشه کنند.[۱۵]
    • به کفار نباید خشیت ورزید.[۱۶] [۱۷]
    • اهل خشیت در زمره کسانی‌اند که امید هدایت‌شدن‌شان هست.[۱۸]
    • قرآن، ذکر و یادکردی برای اهل خشیت است.[۱۹]
    • پوست‌ خشیت کنندگان از خواندن قرآن به لرزه می‌افتد.[۲۰]
    • خشیت ثمره معرفت است.[۲۱] [۲۲]
    • این اهل خشیت‌اند که تذکار به یکتایی خدای آفریننده و مخلوقیت عالم را می‌پذیرند.[۲۳]
    • پیامبر خشیت‌کنندگان را هشدار می‌دهد،[۲۴] [۲۵]
    • آمرزش و پاداشی بزرگ نصیب اهل خشیت خواهد شد،[۲۶]
    • اهل خشیت رستگارند.[۲۷]
    • اهل خشیت در بهشت جاودان خواهند آرمید،[۲۸]
    • به‌جز خداوند، از روز قیامت هم باید خشیت پیشه کرد.[۲۹] [۳۰]


    مطالعه بیشتر

    • آرام، محمدرضا، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، در مجله پژوهش‌های اعتقادی کلامی، شماره ۱، بهار ۱۳۹۰ش.
    • آریان، حسین، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، در مجله ادیان و عرفان، شماره ۱۴، زمستان ۱۳۸۶ش.

    ‏* ‫آشیان، زهرا، «خشیت»، در دانشنامه جهان اسلام، ج۱۵، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۹ش.‬ ‏* ‏‫جوادی‌آملی، عبدالله، مقام خشیت، پاسدار اسلام، ۱۳۶۹ش.‬

    • ‏‫طیب‌حسینی، سیدمحمود، «پژوهشی در معنای واژة قرآنی خشیت و تفاوت آن با خوف»، در مجله کتاب قیم، شماره ۸، بهار و تابستان ۱۳۹۲ش.‬

    ‏‫عاملی، ابراهیم، تفسیر عاملی، تهران، انتشارات صدوق، ۱۳۶۰ش.‬


    منابع

    1. فرهنگ ابجدی عربی فارسی، مهیار، رضا، بی نا، بی جا، بی تا، ج۱، ص۲۱۶.
    2. فراهيدى، خليل بن أحمد، كتاب العين، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۸۴.
    3. سوره بقره، آیه۷۴. سوره نساء، آیه۷۷ (دو بار در این آیه آمده است). سوره اسراء، آیه۳۱. آیه۱۰۰. سوره انبیاء، آیه۲۸. سوره مومنون، آیه۵۷. سوره حشر، آیه۲۱.
    4. راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، مترجم: غلامرضا خسروى حسينى، تهران، مرتضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۶۰۴.
    5. قرشى بنايى، على اكبر، قاموس قرآن، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ ششم، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۵۰.
    6. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق، ص۴۷۲، دعای روز چهارشنبه.
    7. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار(ترجمه جلد۶۷ و ۶۸)، ترجمه: موسوی همدانی، تهران، کتابخانه مسجد ولیعصر، چاپ اوّل، بی تا، ج۱، ص۳۵۰، باب ۵۹.
    8. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ترجمه: موسوی همدانی، تهران، کتابخانه مسجد ولیعصر، چاپ اوّل، بی تا، ج۱، ص۳۵۰، باب ۵۹.
    9. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص۷۰۸۶
    10. ایمان و کفر، ترجمه الایمان و الکفر، مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، مترجم: عزیز الله عطاردی، تهران، انتشارات عطارد، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۵۸۴.
    11. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص ۷۰۸۶
    12. عسكرى، حسن بن عبدالله، الفروق في اللغه، بيروت، دار الآفاق الجديده، چاپ اول، ۱۴۰۰ق، ص۲۳۶.
    13. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص۳۶۸.
    14. صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ترجمه غفاری، تهران، کتابفروشی صدوق، چاپ اول، بی تا، ج۱، ص۶۸۰.
    15. سوره توبه، آیه۱۳.
    16. سوره بقره، آیه۱۵۰.
    17. سوره مائده، آیه۳.
    18. سوره توبه، آیه۱۸.
    19. سوره طه، آیه۳.
    20. سوره زمر، آیه۲۳.
    21. سوره رعد، آیه۲۱.
    22. سوره فاطر، آیه۲۸.
    23. سوره اعلی، آیه۱۰.
    24. سوره فاطر، آیه۱۸.
    25. سوره یس، آیه۱۱.
    26. سوره ملک، آیه۱۲.
    27. سوره نور، آیه۵۲.
    28. سوره بیّنه، آیه۸.
    29. سوره لقمان، آیه۳۳.
    30. سوره نازعات، آیه۴۵.