(۵۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
{{پیش نویس|در حال ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
جهاد کبیر در آیه شریفه {{قرآن|فلا تطع الکافرین و جاهدهم به جهاداً کبیراً|52|سوره=فرقان|آیه=52}} به چه معنی است؟ ارتباط آن با جهاد اصغر چیست؟
جهاد کبیر در آیه شریفه {{قرآن|فَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا|سوره=فرقان|آیه=۵۲}} به چه معنی است؟ ارتباط آن با جهاد اصغر چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
یکی از مسائل مهم اسلامی جهاد است. این مسئله از بدو ظهور اسلام وجود داشته است و تا زمان پابرجایی این دین وجود خواهد داشت. فقهاء شیعه در طول تاریخ از این مسئله در کتب فقهی بحث مبسوط نموده اند. آن چه در مباحث ایشان مشهود است این است که جهاد مدنظر ایشان، قتال است. اما جهاد مفهومی اعم از قتال دارد. قتال یکی از انواع جهاد است. البته این مطلب مورد غفلت فقهاء نبوده است زیرا امر پوشیده ای نیست اما جهادی که در فقه مطرح می کردند، قتال بوده است. لکن بعد از طرح نظریه ولایت مطلقه فقیه توسط حضرت امام خمینی(ره) و تحقق انقلاب اسلامی و در ادامه رهبری مقام معظم رهبری(دام ظله العالی)، جهاد فقهی گسترش یافت زیرا نگاه به فقه شیعه تغییر کرد. لذا نگاه صحیح به فقه این است که جهاد تنها منحصر در قتال نیست و شامل تمام تلاش های افراد جامعه اسلامی برای تقویت جامعه اسلامی می گردد. لذا جهاد فقهی شئونات بسیار مختلفی پیدا می کند.
{{پاسخ}}
پیشینه
{{درگاه|حکومت دینی|واژهها}}
فقهاء از قدیم در کتب فقهی جهاد را منحصر در قتال و محاربه با کفار و مشرکین می دانستند و اکنون نیز در کتب فقهی رایج همین معنی اراده شده است. لکن در تفکر انقلاب اسلامی که توسط حضرت امام خمینی(ره) پایه گذاری شد و به واسطه شاگردان ایشان از جمله شهید مطهری(ره) و مقام معظم رهبری(حفظه الله) پی گیری گردید، جهاد وسعت بیشتر و شئون مختلفی پیدا کرد. البته این به معنای این نیست که نظر اسلام عوض شده است و قبلاً جهاد منحصر در قتال بوده است و اکنون اعم است. بلکه نظر اسلام همین بوده است اما هنوز کشف نشده بوده است و فقهاء به این معنای عمیق و تفکری که حضرت امام(ره) مطرح کرده اند نائل نگردیده بودند. لذا بحث پیرامون گستره مفهوم جهاد در فقه اگرچه ریشه در عصر حاضر دارد اما تاکنون به آن پرداخته نشده و مستقلاً مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است.
معنای «جهاد»
جهاد مصدر دوم باب مفاعله یعنی از باب «جاهد یجاهد مجاهدة و جهاداً» می باشد. ماده «جهد» به معنای به کار گیری تمام توان و طاقت و وسع برای انجام کاری است کما این که مرحوم مصطفوی در التحقیق فی کلمات القرآن الکریم فرموده است:«أنّ الأصل الواحد في هذه المادّة: هو بذل الطاقة و السعي البليغ الى أن ينتهي النهاية الممكنة و يبلغ غاية وسعه». بنابراین «جهاد» بدون تلاش قابل فرض نیست و اگر عنصر تلاش و بذل طاقت از فعلی گرفته شود نمی توان نام جهاد را روی آن فعل نهاد.
در ادبیات دین اسلام جهاد به معنای مطلق بذل وسع و طاقت و مطلق تلاش کردن نیست بلکه به معنای بذل وسع و طاقتی است که در مقابله با دشمن باشد؛ حال چه دشمن درونی انسان که نفس اماره است و چه دشمن بیرونی او که دشمنان اسلام هستند. در روایات اهل بیت(ع) جهادی که در مقابله با نفس اماره باشد «جهاد اکبر» و جهادی که در مقابل با دشمن خارجی باشد «جهاد اصغر» نامیده شده است. در کتاب الجهاد کتاب کافی شریف، باب «وجوه الجهاد» روایتی ذکر شده است که در آن صریحاً دو نوع جهادی که ذکر شد مورد اشاره قرار گرفته است:«عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلنَّوْفَلِيِّ عَنِ اَلسَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بَعَثَ بِسَرِيَّةٍ فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِيَ الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَا الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ .»(کلینی، 1363 ه.ق، ج5، ص 593).
در فرمایشات مقام معظم رهبری(حفظه الله) نیز به این مطلب اشاره شده است که هر فعالیتی را نمی توان جهاد دانست بلکه باید در مقابله با دشمن باشد. به عنوان مثال ایشان در «بیانات در دیدار فعالان بخش های اقتصادی کشور» که در تاریخ 26/5/1390 انجام شده است می فرمایند:«جهاد یعنی چه؟ هر تحرکی اسمش جهاد نیست. تحرکی با خصوصیاتی اسمش جهاد است. یکی از خصوصیات این تحرک که اسمش جهاد است، این است که انسان بداند این در مقابل دشمن است؛ یعنی بداند در مقابل یک حرکتِ خصمانه و غرضآلودی است که دارد انجام میگیرد. حرکتی که در مقابل یک چنین جهتگیری خصمانه وجود دارد، یکی از شرائط اصلی جهاد است.»
البته مورد توجه است که این فرمایش ایشان درباره جهاد اصغر است که در مقابله با دشمن خارجی است. محل بحث اصلی در این مقاله نیز حول محور «جهاد اصغر» است؛ اگرچه در ادامه از جهاد اکبر و رابطه آن با جهاد اصغر سخن گفته می شود.
عدم انحصار جهاد اصغر در قتال
مطلبی که باید به آن توجه داشت این است که جهاد با قتال مترادف نیست بلکه قتال نوعی از انواع جهاد با دشمن است. به تعبیری رابطه مفهوم جهاد و مفهوم قتال عموم و خصوص مطلق است. این مطلب در قرآن کریم مشخص و مشهود است. به عنوان مثال خداوند متعال در آیه 95 سوره نساء می فرماید:«لا يَستَوِي القاعِدونَ مِنَ المُؤمِنينَ غَيرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالمُجاهِدونَ في سَبيلِ اللَّهِ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم ۚ فَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدينَ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم عَلَى القاعِدينَ دَرَجَةً ۚ وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الحُسنىٰ ۚ وَفَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدينَ عَلَى القاعِدينَ أَجرًا عَظيمًا ». و یا در آیه شریفه 73 سوره توبه می فرماید:«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الكُفّارَ وَالمُنافِقينَ وَاغلُظ عَلَيهِم ۚ وَمَأواهُم جَهَنَّمُ ۖ وَبِئسَ المَصيرُ ».
اما خداوند متعال در مواضع دیگری سخن از قتال به میان می آورد. به عنوان مثال در آیه شریفه 217 سوره مبارکه بقره می فرماید:«يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ ۖ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ ۖ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ ۗ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا ۚ وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَٰئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۖ وَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ » و یا در آیه شریفه 76 سوره نساء می فرماید:«الَّذينَ آمَنوا يُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ ۖ وَالَّذينَ كَفَروا يُقاتِلونَ في سَبيلِ الطّاغوتِ فَقاتِلوا أَولِياءَ الشَّيطانِ ۖ إِنَّ كَيدَ الشَّيطانِ كانَ ضَعيفًا » و یا در آیه شریفه 169 سوره آل عمران می فرماید:«وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ ».
در کلمات رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) نیز این مطلب مورد پردازش قرار گفته است. به عنوان مثال ایشان در «بیانات در دیدار با جمعی از دانشجویان» که در تاریخ 17/3/1396 انجام شده است می فرمایند: «حالا البتّه آن آیه، آیهی قتال است؛ این را توجّه داشته باشند آن برادرمان که این آیه، آیهی قتال است، آیهی جهاد نیست؛ جهاد، چیزی است؛ قتال، چیز دیگری است؛ بینشان عموم و خصوص مطلق است.» هم چنین ایشان در «بیانات در دیدار با اعضای بسیج هیئت علمی دانشگاه ها» که در تاریخ 2/4/1398 انجام شده است می فرمایند: «بسیج عرصهی جهاد است، نه قتال. قتال یک گوشهای از جهاد است. جهاد یعنی حضور در میدان با مجاهدت، با تلاش، با هدف و با ایمان؛ این میشود جهاد. لذا «جاهدوا بأموالکم و أنفسکم فی سبیل الله».
ارتباط جهاد اصغر با جهاد اکبر
با وجود این که «جهاد اکبر» و «جهاد اصغر» دو فضای متفاوت دارند و دو جهاد در دو عرصه مختلف هستند اما با یک دیگر بی ارتباط نیستند. ارتباط آن ها به این صورت است که هر جهاد اصغری بر جهاد اکبر تکیه دارد به این معنی که تا انسان مجاهد در ناحیه جهاد با نفس پیروز نشده باشد نمی تواند به وادی جهاد اصغر راه یابد. به تعبیر دیگر راه مجاهدت در وادی جهاد اصغر از مجاهدت در وادی جهاد اکبر می گذرد و انسان باید از جهاد با نفس عبور کند تا به جهاد با دشمن خارجی برسد. رابطه این دو نوع جهاد عموم و خصوص مطلق است به این صورت که هر جهاد اصغری جهاد اکبر نیز هست اما هر جهاد اکبری جهاد اصغر نمی باشد زیرا مواردی وجود دارد که انسان مجاهدت با نفس می کند اما در حال جهاد اصغر نیست همانند گرفتن روزه مستحبی.
در کلمات مقام معظم رهبری به این ارتباط میان دو جهاد پرداخته شده است که برخی از این فرمایشات بیان می گردد. ایشان در «بیانات در منزل سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی» در تاریخ ۱۳/۱۰/1398 می فرمایند:
«شما هم تحمّل کنید؛ تحمّل کنید؛ خود این تحمّل، اجر دارد، ثواب دارد. مجاهدت در راه خدا یعنی یک مبارزهِی درونی؛ هر جهاد بیرونی، در واقع تکیه دارد به یک جهاد درونی؛ یعنی آن مردی که میرود جلوی دشمن و واهمه نمیکند و در همهی میدانها نه خستگی میفهمد، نه سرما میفهمد، نه گرما میفهمد، این اگر چنانچه در درون خودش در آن جهاد اکبر پیروز نشده بود، این جور نمیتوانست [جلوی دشمن] برود؛ پس مجاهدتهای بیرونی، متّکی به مجاهدتهای درونی است. شما هم تکیه کنید به همان مجاهدت درونی خودتان و با یاد خدا دلتان را آرامش بدهید؛ انشاءالله خدای متعال دلهای شما را آرامش خواهد داد. ما هم دعا میکنیم. میبینید مردم چه کار دارند میکنند برای حاج قاسم؛ این برای شما تسلّا است.»
هم چنین ایشان در بیانات در دیدار شرکتکنندگان در مسابقات بینالمللی قرآن در تاریخ 26/1/1398 می فرمایند:«البتّه تقوا مراتبی دارد؛ مرتبهی عالیاش مال آن کسانی است که از جانشان گذشتند. رحمت خدا، رضوان خدا بر آن شهید عزیزی که این کلمه را یاد ما داد که اگر از سیم خاردار نفْس خودت گذشتی، میتوانی از سیم خاردار دشمن هم بگذری. رضوان خدا بر این شهیدان! خیلی چیزها یاد ما دادند.»
درباره ارتباط میان این دو جهاد ممکن است این سوال پیش بیاید که چرا در روایتی که سابقاً مطرح شد حضرت می فرمایند که خوشا به حال مردمی كه جهاد اصغر را انجام دادند و جهاد اكبر بر آنان باقی مانده است در حالی که جهاد اصغر وقتی انجام می گیرد که جهاد اکبر اتفاق افتاده باشد؟ به تعبیر دیگر همین که ایشان در جهاد اصغر شرکت کرده اند به معنای این است که در جهاد اکبر پیروز شده اند. با این حال چرا حضرت این چنین فرمودند؟
در پاسخ شاید بتوان گفت که مجاهدین در این روایت در همان حین جهاد اصغر در حال جهاد اکبر نیز هستند اما همان طور که گفته شد عرصه جهاد اکبر منحصر در عرصه جهاد اصغر نیست و جهاد اکبر می تواند عرصه های مختلفی داشته باشد بدون این که جهاد اصغر و مقابله با دشمن خارجی اتفاق بیفتد. لذا می توان گفت مراد حضرت از باقی ماندن جهاد با نفس، عرصه ای است که جهاد اکبر بدون جهاد اصغر باید رقم بخورد یعنی بعد از این که ایشان جهاد اصغر را انجام دادند و از آن فارغ شدند، جهاد اکبر به پایان نرسیده است و در تمام شئون زندگی باید مجاهدت با نفس داشته باشند و کلام حضرت در عرصه های جهاد اکبری است که بعد از جهاد اصغر با آن مواجه هستند.
جهاد کبیر
همان گونه که بیان شد محور اصلی بحث در تحقیق حاضر «جهاد اصغر» است. یکی از انواع جهاد اصغر، جهادی است که در قرآن کریم از آن تعبیر به «جهاد کبیر» شده است. لذا همان گونه که گفته شد جهاد اصغر مطلق مقابله با دشمن خارجی است که قتال و هم چنین «جهاد کبیر»، هر کدام یکی از این انواع مقابله ها می باشند. یعنی قتال نوعی جهاد اصغر و جهاد کبیر نیز نوعی جهاد اصغر است. رهبر معظم انقلاب(حفظه الله) در چند مجلس سخنرانی به «جهاد کبیر» اشاره کرده اند و معنای آن را توضیح داده اند اما در دو مورد از این مجالس به تبیین بیشتری پرداختند که اولین مجلس، مجلس سخنرانی ایشان در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) در سوم خرداد سال 1395 و دومین مجلس، دیدار ایشان با نماینگان مجلس خبرگان است که چند روز بعد از سخنرانی ایشان در دانشگاه در تاریخ ششم خرداد ماه منعقد گردیده است. در سخنرانی اول ایشان توضیحی بنابر توضیحات علامه طباطبایی(ره) در المیزان بیان فرمودند و نظر ایشان را تقویت کردند اما در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان، نظر دیگری را مطرح کردند که البته نتیجه هر دو دیدگاه به یک نقطه ختم می شود.
محور اصلی سخنان مقام معظم رهبری در باب «جهاد کبیر»، آیه شریفه 52 سوره مبارکه فرقان است که می فرماید:«فَلا تُطِعِ الكافِرينَ وَجاهِدهُم بِهِ جِهادًا كَبيرًا ». ایشان در توضیح این آیه به بحث از مرجع ضمیر در «به» می پردازند و سپس توضیحات را بر این اساس بیان می کنند.
مرحوم علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان معتقدند ضمیر «به» به قرآن و وحی برمی گردد که در این صورت معنای آیه چنین می شود:«از کافران اطاعت مکن و با آن ها به وسیله قرآن و کتاب خدا جهاد کن و جهاد تو نیز جهاد کبیر باشد.» ایشان مرجع ضمیر را از سیاق برداشت کردند و مرجع ضمیر مشخصی را از الفاظ استفاده نکرده اند. به تعبیر دیگر به عقیده ایشان مرجع ضمیر، لفظ صریح و یا مصدری که از الفاظ قبل استفاده شود نیست بلکه سیاق آیات گویای مرجع ضمیر در «به» می باشد. (المیزان، ج15،ص228) مرحوم علامه طباطبایی(ره) آیه شریفه مذکور را با آیه اول و دوم سوره احزاب که می فرماید:«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ الْمُنافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً(1) وَ اتَّبِعْ ما يُوحى إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرا(2)» قرین می دانند؛ اگرچه معتقدند دو آیه مذکور مدنی است و آیه شریفه سوره فرقان مکی است اما در یک سیاق هستند و قرینیت دارند. لذا برای تعیین مرجع ضمیر «به» در آیه 52 سوره فرقان از آیه 2 سوره احزاب استفاده می کنند و مرجع ضمیر را «قرآن و وحی» می دانند. بنابراین معنای آیات سوره فرقان و آیات سوره احزاب این است که:«ای پیامبر! از برنامه و طرح کافرین[در سوره فرقان] و از برنامه و طرح کافرین و منافقین[در آیات سوره احزاب] تبعیت نکن و از برنامه ای که وحی خدا و کتاب خدا برای تو تعیین کرده است تبعیت کن .»
همان طور که اشاره شد مقام معظم رهبری(حفظه الله) در دیدار با مجلس خبرگان رهبری احتمال دیگری درباره مرجع ضمیر «به» مطرح نمودند که می توان گفت نظر اختصاصی ایشان است. آن احتمال این است که مرجع ضمیر در «به» مصدری باشد که از «لاتطع» انتزاع می گردد. بنابر این احتمال، ترجمه آیه چنین می شود:«از کافرین اطاعت مکن و به وسیله این عدم اطاعتی که از کفار داری، با آن ها جهاد کن و جهادی که انجام می دهی نیز جهاد کبیر باشد .»
البته بنابر هر دو احتمال نتیجه یکی است و آن این که خداوند متعال به نبی اکرم(ص) دستور می دهد که از کافرین اطاعت نکن و با آن ها جهاد کبیر انجام بده. مرجع ضمیر چه قرآن و وحی باشد همان طور که مرحوم علامه(ره) فرمودند و چه مرجع ضمیر «عدم الاطاعة» باشد، در هر صورت خداوند به نبی اکرم(ص) دستور داده است که از برنامه و طرح کافرین پیروی نکند و بر اساس قرآن و وحی که برنامه الهی است به اداره جامعه اسلامی بپردازد و همان طور که از فرمایشات مقام معظم رهبری(حفظه الله) قابل استفاده است، مراد از عدم اطاعت از کفار، عدم اطاعت در تمام شئون اداره جامعه اسلامی است یعنی نبی اکرم(ص) در هر شأنی از شئون اداره جامعه و حکومت اسلامی همانند اقتصاد، سیاست، فرهنگ و ...، موظف هستند طبق برنامه ای که خداوند برای ایشان معین کرده است که همان قرآن و وحی است، عمل کنند و نباید از برنامه هایی که کفار و منافقین ارائه می کنند استفاده نمایند.
گستره مفهوم جهاد در کتب فقهی
جهادی که فقهاء در کتب فقهی مورد بحث قرار داده اند جهاد به معنای قتال است. استفاده ایشان از تعبیر جهاد به معنای این نیست که محل بحث ایشان جهاد به معنای عام است بلکه مراد ایشان از جهاد قتال است. به عنوان نمونه عبارت برخی از ایشان ذکر می شود.
مرحوم طباطبایی(ره) در ریاض المسائل جهاد را چنین تعریف کرده اند:«و شرعاً: بذل الوسع بالنفس و المال في محاربة المشركين أو الباغين، علىٰ الوجه المخصوص.»(طباطبایی کربلایی، علی بن محمد علی، 1404 ه.ق، جلد۱، صفحه ۴۷۸)؛
و یا مرحوم صاحب جواهر می فرمایند:« و شرعا بذل النفس و ما يتوقف عليه من المال في محاربة المشركين أو الباغين على وجه مخصوص»(صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر، جواهر الکلام (ط. القدیمة)، جلد۲۱، صفحه۳)؛
و یا مرحوم شهید ثانی در مسالک الافهام الی تنقیح شرایع الاسلام می فرمایند:« و - شرعا - بذل الوسع بالنفس، و ما يتوقّف عليه من المال، في محاربة المشركين أو الباغين على وجه مخصوص.» (شهید ثانی، زینالدین بن علی، 1413 ه.ق، جلد۳، صفحه7).
همان گونه که از تعاریف مذکور به دست می آید مراد ایشان از جهاد، جهاد به معنای قتال است و این مطلب از قیود موجود در تعریف استفاده می شود به این صورت که اولاً ایشان فرموده اند جهاد در تعریف شرعی به معنای بذل وسع در ناحیه جان و هر آن چه که بذل جان متوقف بر آن است، می باشد و آن چه که ممکن است بذل جان متوقف بر آن باشد، مال است. یعنی جهاد بذل وسع جانی است لکن اگر بذل جان متوقف بر بذل مال نیز می باشد، بذل آن مال نیز باید صورت بگیرد. ثانیاً در پایان تعاریف از قیدی استفاده شده است که ظاهراً جهاد شرعی در نظر ایشان را به میدان جنگ نظامی و قتال منحصر می کند. یعنی مراد ایشان از قید «علی وجه المخصوص» این است که بذل جان و مال به هر وجهی و به هر نحوی داخل در جهاد شرعی نیست بلکه باید به نحوه خاصی صورت بگیرد تا جهاد شرعی و فقهی بر آن صدق کند. بنابر این توضیحات روشن می شود که جهاد مدنظر فقهاء در کتب فقهی به قتال و میدان جنگ نظامی منحصر است. بر همین اساس تمام فروعاتی که ایشان ذیل کتاب الجهاد مورد بحث قرار می دهند همانند هدنه و صلح و ... ، در فضای قتال و جنگ نظامی می باشد و با این نگاه مورد بررسی قرار داده می شوند.
عدم انحصار جهاد فقهی در قتال
یکی از نتایج و ثمرات انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی با رهبری حضرت امام خمینی(ره) این است که نگاه به فقه شیعه تصحیح شده است و در حقیقت فقه شیعی به جایگاه حقیقی خودش رسیده است. البته نه به این معنی که تمام مسائل فقهی حل شده باشد بلکه به این معنی که جایگاه آن روشن شده است و معلوم شده است که فقه قرار است چه عرصه ای با چه گستره ای را تأمین کند.
عرصه ای که فقه شیعه عهده دار تأمین احکام آن است، منحصر در مسائل فردی است بلکه تمام شئون فردی و اجتماعی افراد و جامعه اسلامی را دربر می گیرد. به عبارت دیگر: هر باید و نبایدی که در هر عرصه ای نیاز است، فقه شیعه باید آن را ارائه کند. لذا فقه شیعه توانایی ارائه برنامه برای یک تمدن عظیم همه جانبه را دارد زیرا اساساً دین اسلام دینی است که نگاه تمدنی دارد و می تواند برای تمام ابعاد زندگی بشر در همه عصر ها برنامه بدهد.
تمدن اسلامی در طول تاریخ سابقه داشته است و این گونه نیست که انقلاب اسلامی برای اولین بار درصدد برپایی آن باشد. اگرچه تمدنی که در عصر حاضر رقم می خورد متفاوت است و عرصه های جدیدی را پوشش می دهد ولکن اصل تمدن اسلامی در گذشته محقق شده و از بین رفته است. برای اثبات این مدعا به ذکر شواهدی پرداخته می شود.
جهاد بهکارگیری تمام توان تلاش و کوشش در مقابل دشمن است.
دشمن گاهی درونی است مانند نفس اماره؛ جهاد با آن را جهاد اکبر گویند. گاهی دشمن بیرونی است و جهاد با آن را جهاد اصغر گویند که هم جنگ نظامی است و هم جنگ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی.
'''جهاد کبیر''' یکی از اقسام جهاد اصغر یعنی جهاد با دشمن بیرونی است.
جهاد فکری و دربرگیرنده تمام ابعاد روح و فکر مردم و جنبههای مادی و معنوی؛ بیان آموزههای الهی و اتمام حجت با جامعه؛ جهاد سخت با افراد لجاجتپیشه؛ بزرگی جهاد به خاطر عظمت رسولالله(ص) از جمله مصداقهای جهاد کبیر است.
| ترجمه = بنا بر این از کافران اطاعت مکن، و بوسیله آن [قرآن] با آنان جهاد بزرگی بنما!
}}
==معنای «جهاد» ==
جهاد از ریشه «جهد» در لغت به معنای بهکارگیری تمام توان و وسع برای انجام کاری است. «جهاد» بدون تلاش قابل فرض نیست و اگر عنصر تلاش و بذل طاقت از فعلی گرفته شود، نمیتوان نام جهاد را روی آن فعل نهاد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التحقیق فی کلمات القرآن الکریم|عنوان کتاب=التحقیق فی کلمات القرآن الکریم|سال=۱۳۶۸|نام=حسن|نام خانوادگی=مصطفوی|ناشر=وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی|جلد=۲|صفحه=۱۲۸|مکان=تهران}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر|عنوان کتاب=المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر|سال=۱۴۱۴|نام=احمد بن محمد|نام خانوادگی=فیومی|ناشر=موسسه دار الهجرة|جلد=۲|صفحه=۱۱۲|مکان=قم}}</ref>
جهاد مفهومی اعم از جنگ نظامی دارد و جنگ نظامی یکی از انواع جهاد است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=9640|عنوان=بیانات در دیدار اعضای بسیجی هیئت علمی دانشگاهها|تاریخ بازبینی=2 تیر 1389|سال=1403}}</ref> این مطلب از [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن کریم]] قابل استفاده است. به عنوان مثال خداوند متعال در آیه ۷۳ [[سوره توبه]] میفرماید: {{قرآن|یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الکُفّارَ وَالمُنافِقینَ وَاغلُظ عَلَیهِم|ترجمه=ای پیامبر با کفار و منافقین جهاد کن و با آنها با غلظت رفتار کن.}} در این آیه خداوند از واژه جهاد استفاده کرده است نه قتال. جهاد نسبت به قتال عمومیت دارد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=35186|عنوان=بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی|تاریخ بازبینی=27 آذر 1395|سال=1403}}</ref>
==اقسام جهاد==
جهاد در یک دستهبندی به دو دسته «جهاد اکبر» و «جهاد اصغر» دستهبندی شده است:
* جهاد اکبر، جهاد و مبارزه با [[نفس اماره در قرآن|نفس اماره]] است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://fa.wikifeqh.ir/جهاد_اکبر|عنوان=جهاد اکبر|تاریخ بازبینی=1 فروردین 1403|سال=1403}}</ref>به عبارتی جهاد اکبر جنگ با دشمن درونی است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=44574|عنوان=بیانات در منزل سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی|تاریخ بازبینی=13 دی 1398|سال=1403}}</ref>
*جهاد اصغر به معنای مبارزه و جهاد با دشمنان اسلام است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کافی|عنوان کتاب=کافی|سال=1363|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=دارالکتب الاسلامیة|جلد=5|صفحه=593|مکان=تهران}}</ref> به عبارتی جهاد اصغر جنگ با دشمن بیرونی و خارجی است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=44574|عنوان=بیانات در منزل سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی|تاریخ بازبینی=13 دی 1398|سال=1403}}</ref>
روایات [[اهل بیت(ع)]] جهادی را که در مقابله با نفس اماره باشد «[[جهاد اکبر]]» و جهادی که در مقابل با دشمن خارجی باشد «[[جهاد اصغر]]» نامیده است: {{متن عربی|أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بَعَثَ بِسَرِیَّةٍ فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِیَ الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَا الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ|ترجمه=رسول خدا(ص) گروهی را [برای جنگ]فرستاد هنگامی که بازگشتند گفت خوشا به حال مردمی که جهاد اصغر را انجام دادند و جهاد اکبر بر آنان باقی مانده است گفته شد ای رسول خدا جهاد اکبر چیست؟ گفت جهاد و پیکار با نفس سپس فرمود برترین جهاد، [از آن] کسی است که با نفسش که در میان دو پهلوی اوست جهاد کند.}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کافی|عنوان کتاب=کافی|سال=1363|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=دارالکتب الاسلامیة|جلد=5|صفحه=593|مکان=تهران}}</ref>
==تفسیر آیه==
قرآن اطاعت نکردن از کفار و جهاد با دشمنان را دو برنامه اساسی پیامبران الهی دانسته است: {{قرآن|فَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا|ترجمه=از کافران اطاعت مکن و بوسیله آن با آنان جهاد بزرگی بنما!|سوره=فرقان|آیه=۵۲}}.
===ضمیر به در {{قرآن|وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا}}===
علامه طباطبایی معتقدند ضمیر «به» در {{قرآن|وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا|سوره=فرقان|آیه=۵۲}} به قرآن یا وحی برمیگردد که در این صورت معنای آیه چنین میشود: «از کافران اطاعت مکن و با آنها به وسیله قرآن جهاد کن و جهاد تو نیز جهاد کبیر باشد.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1352|نام= محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=15|صفحه=228|مکان=بیروت}}</ref>
<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التبیان فی تفسیر القرآن|نام=محمد بن الحسن|نام خانوادگی=طوسی|ناشر=دار إحیاء التراث العربی|جلد=7|صفحه=498|مکان=بیروت}}</ref> مقام معظم رهبری میباشد مرجع ضمیر در «به» را مصدری دانسته است که از «لاتطع» انتزاع میگردد. در این صورت ترجمه آیه چنین میشود: «از کافرین اطاعت مکن و به وسیله این عدم اطاعتی که از کفار داری، با آنها جهاد کن و جهادی که انجام میدهی نیز جهاد کبیر باشد.»<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=33198|عنوان=بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری|تاریخ بازبینی=6 خرداد 1395|سال=1403}}</ref>
نتیجه هر دو احتمال یکی است و آن این که خداوند متعال به [[نبی اکرم(ص)]] دستور میدهد که از کافرین اطاعت نکن و با آنها جهاد کبیر انجام بده. مرجع ضمیر چه قرآن باشد و چه «عدم الاطاعة»، در هر صورت خداوند به نبی اکرم(ص) دستور داده است که از برنامه و طرح کافرین پیروی نکند و بر اساس قرآن و وحی که برنامه الهی است به اداره جامعه اسلامی بپردازد. در دیدگاه مقام معظم رهبری مراد از عدم اطاعت از کفار، عدم اطاعت در تمام شئون اداره جامعه اسلامی است یعنی نبی اکرم(ص) در هر شأنی از شئون اداره جامعه و [[حکومت اسلامی]] همانند اقتصاد، سیاست، فرهنگ و …، موظف هستند طبق برنامهای که خداوند برای ایشان معین کرده است که همان قرآن و وحی است، عمل کنند و نباید از برنامههایی که کفار و منافقین ارائه میکنند، استفاده نمایند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=33172|عنوان=بیانات در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین علیهالسلام|تاریخ بازبینی=3 خرداد 1395|سال=1403}}</ref>
===چیستی جهاد کبیر===
*'''جهاد فکری:''' جهادی بزرگ به عظمت رسالتت و به عظمت جهاد تمام پیامبران پیشین، جهادی که تمام ابعاد روح و فکر مردم را دربر گیرد و جنبههای مادی و معنوی را شامل شود. منظور از جهاد در این مورد جهاد فکری و فرهنگی و تبلیغاتی است، نه جهاد مسلحانه، چرا که این سوره مکی است و دستور جهاد مسلحانه در مکه نازل نشده بود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=1371|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=دار الکتب الاسلامیه|جلد=15|صفحه=121|مکان=تهران}}</ref>
*'''بیان آموزههای الهی:''' خداوند به پیامبرش دستور میدهد با قرآن با دشمنان جهاد کند، یعنی قرآن را بر آنان بخوان، معارف و حقایق آن را برایشان بیان کن و حجت را برایشان تمام نما، در تبلیغ رسالت خود و اتمام حجت بر مردم به وسیله قرآن نهایت کوشش خود را مبذول دار و جهاد کن با آنان جهادی بس بزرگ.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|ترجمه عنوان=محمد باقر موسوی همدانی|سال=1374|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبائی|ناشر=دفتر انتشارات اسلامی|جلد=15|صفحه=315|مکان=قم}}</ref>
*'''جهاد سخت:''' {{قرآن|جِهاداً کَبِیراً}} یعنی جهاد با افرادی که اندیشه نمیکنند به مراتب بزرگتر و سختتر از جهاد باشمشیر است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=أنوار التنزیل و أسرار التأویل|سال=1418|نام=عبدالله بن عمر|نام خانوادگی=بیضاوی|ناشر=دار إحیاء التراث العربی|جلد=4|صفحه=127|مکان=بیروت}}</ref>
*'''بزرگی جهاد به خاطر عظمت رسولالله(ص):''' رسول خدا(ص) پیامبر همه عالمیان است،<ref>سوره انبیاء، آیه۱۰۷. سوره انعام، آیه۹۰. سوره یوسف، آیه۱۰۴. سوره فرقان، آیه۱. سوره ص، آیه۸۷. سوره قلم، آیه۵۲. سوره تویر، آیه۲۷.</ref> جهادش نیز بزرگ و جامع خواهد شد و این عظمت رسولالله را بیان میکند که ای پیامبری که برای همه عالمیان هستی و برای یک گروه یا منطقه خاصی فرستاده نشدی، اگر با اینها جهاد کنی، جهادت نیز با عظمتتر از جهاد در یک منطقه خواهد شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر ابی السعود (ارشاد العقل السلیم الی مزایا القرآن الکریم)|سال=1983|نام=محمد بن محمد|نام خانوادگی=ابوالسعود|ناشر=دار إحیاء التراث العربی|جلد=6|صفحه=225|مکان=بیروت}}</ref>
== منابع ==
==منابع==
{{پانویس}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی =کلام
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
| شاخه فرعی۱ =آفرینش
| شاخه فرعی۱ = مفردات قرآن
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
| شناسه =شد
| شناسه = شد
| تیترها =شد
| تیترها = شد
| ویرایش =شد
| ویرایش = شد
| لینکدهی =شد
| لینکدهی = شد
| ناوبری =
| ناوبری =
| نمایه =
| نمایه =
| تغییر مسیر =
| تغییر مسیر = شد
| ارجاعات =
| ارجاعات =
| بازبینی =
| بازبینی =
| تکمیل =
| تکمیل =
| اولویت =
| اولویت = ب
| کیفیت =
| کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۳
سؤال
جهاد کبیر در آیه شریفه ﴿فَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا﴾(فرقان:۵۲) به چه معنی است؟ ارتباط آن با جهاد اصغر چیست؟
درگاهها
جهاد بهکارگیری تمام توان تلاش و کوشش در مقابل دشمن است.
دشمن گاهی درونی است مانند نفس اماره؛ جهاد با آن را جهاد اکبر گویند. گاهی دشمن بیرونی است و جهاد با آن را جهاد اصغر گویند که هم جنگ نظامی است و هم جنگ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی.
جهاد کبیر یکی از اقسام جهاد اصغر یعنی جهاد با دشمن بیرونی است.
جهاد فکری و دربرگیرنده تمام ابعاد روح و فکر مردم و جنبههای مادی و معنوی؛ بیان آموزههای الهی و اتمام حجت با جامعه؛ جهاد سخت با افراد لجاجتپیشه؛ بزرگی جهاد به خاطر عظمت رسولالله(ص) از جمله مصداقهای جهاد کبیر است.
بنا بر این از کافران اطاعت مکن، و بوسیله آن [قرآن] با آنان جهاد بزرگی بنما!
فرقان:۵۲
﴾
معنای «جهاد»
جهاد از ریشه «جهد» در لغت به معنای بهکارگیری تمام توان و وسع برای انجام کاری است. «جهاد» بدون تلاش قابل فرض نیست و اگر عنصر تلاش و بذل طاقت از فعلی گرفته شود، نمیتوان نام جهاد را روی آن فعل نهاد.[۱][۲]
جهاد مفهومی اعم از جنگ نظامی دارد و جنگ نظامی یکی از انواع جهاد است.[۳] این مطلب از قرآن کریم قابل استفاده است. به عنوان مثال خداوند متعال در آیه ۷۳ سوره توبه میفرماید: ﴿یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الکُفّارَ وَالمُنافِقینَ وَاغلُظ عَلَیهِم؛ ای پیامبر با کفار و منافقین جهاد کن و با آنها با غلظت رفتار کن.﴾ در این آیه خداوند از واژه جهاد استفاده کرده است نه قتال. جهاد نسبت به قتال عمومیت دارد.[۴]
اقسام جهاد
جهاد در یک دستهبندی به دو دسته «جهاد اکبر» و «جهاد اصغر» دستهبندی شده است:
جهاد اکبر، جهاد و مبارزه با نفس اماره است.[۵]به عبارتی جهاد اکبر جنگ با دشمن درونی است.[۶]
جهاد اصغر به معنای مبارزه و جهاد با دشمنان اسلام است.[۷] به عبارتی جهاد اصغر جنگ با دشمن بیرونی و خارجی است.[۸]
روایات اهل بیت(ع) جهادی را که در مقابله با نفس اماره باشد «جهاد اکبر» و جهادی که در مقابل با دشمن خارجی باشد «جهاد اصغر» نامیده است: «أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بَعَثَ بِسَرِیَّةٍ فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِیَ الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَا الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ؛ رسول خدا(ص) گروهی را [برای جنگ]فرستاد هنگامی که بازگشتند گفت خوشا به حال مردمی که جهاد اصغر را انجام دادند و جهاد اکبر بر آنان باقی مانده است گفته شد ای رسول خدا جهاد اکبر چیست؟ گفت جهاد و پیکار با نفس سپس فرمود برترین جهاد، [از آن] کسی است که با نفسش که در میان دو پهلوی اوست جهاد کند.»[۹]
تفسیر آیه
قرآن اطاعت نکردن از کفار و جهاد با دشمنان را دو برنامه اساسی پیامبران الهی دانسته است: ﴿فَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا؛ از کافران اطاعت مکن و بوسیله آن با آنان جهاد بزرگی بنما!﴾(فرقان:۵۲).
ضمیر به در ﴿وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا﴾
علامه طباطبایی معتقدند ضمیر «به» در ﴿وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا﴾(فرقان:۵۲) به قرآن یا وحی برمیگردد که در این صورت معنای آیه چنین میشود: «از کافران اطاعت مکن و با آنها به وسیله قرآن جهاد کن و جهاد تو نیز جهاد کبیر باشد.»[۱۰][۱۱] مقام معظم رهبری میباشد مرجع ضمیر در «به» را مصدری دانسته است که از «لاتطع» انتزاع میگردد. در این صورت ترجمه آیه چنین میشود: «از کافرین اطاعت مکن و به وسیله این عدم اطاعتی که از کفار داری، با آنها جهاد کن و جهادی که انجام میدهی نیز جهاد کبیر باشد.»[۱۲]
نتیجه هر دو احتمال یکی است و آن این که خداوند متعال به نبی اکرم(ص) دستور میدهد که از کافرین اطاعت نکن و با آنها جهاد کبیر انجام بده. مرجع ضمیر چه قرآن باشد و چه «عدم الاطاعة»، در هر صورت خداوند به نبی اکرم(ص) دستور داده است که از برنامه و طرح کافرین پیروی نکند و بر اساس قرآن و وحی که برنامه الهی است به اداره جامعه اسلامی بپردازد. در دیدگاه مقام معظم رهبری مراد از عدم اطاعت از کفار، عدم اطاعت در تمام شئون اداره جامعه اسلامی است یعنی نبی اکرم(ص) در هر شأنی از شئون اداره جامعه و حکومت اسلامی همانند اقتصاد، سیاست، فرهنگ و …، موظف هستند طبق برنامهای که خداوند برای ایشان معین کرده است که همان قرآن و وحی است، عمل کنند و نباید از برنامههایی که کفار و منافقین ارائه میکنند، استفاده نمایند.[۱۳]
چیستی جهاد کبیر
جهاد فکری: جهادی بزرگ به عظمت رسالتت و به عظمت جهاد تمام پیامبران پیشین، جهادی که تمام ابعاد روح و فکر مردم را دربر گیرد و جنبههای مادی و معنوی را شامل شود. منظور از جهاد در این مورد جهاد فکری و فرهنگی و تبلیغاتی است، نه جهاد مسلحانه، چرا که این سوره مکی است و دستور جهاد مسلحانه در مکه نازل نشده بود.[۱۴]
بیان آموزههای الهی: خداوند به پیامبرش دستور میدهد با قرآن با دشمنان جهاد کند، یعنی قرآن را بر آنان بخوان، معارف و حقایق آن را برایشان بیان کن و حجت را برایشان تمام نما، در تبلیغ رسالت خود و اتمام حجت بر مردم به وسیله قرآن نهایت کوشش خود را مبذول دار و جهاد کن با آنان جهادی بس بزرگ.[۱۵]
جهاد سخت:﴿جِهاداً کَبِیراً﴾ یعنی جهاد با افرادی که اندیشه نمیکنند به مراتب بزرگتر و سختتر از جهاد باشمشیر است.[۱۶]
بزرگی جهاد به خاطر عظمت رسولالله(ص): رسول خدا(ص) پیامبر همه عالمیان است،[۱۷] جهادش نیز بزرگ و جامع خواهد شد و این عظمت رسولالله را بیان میکند که ای پیامبری که برای همه عالمیان هستی و برای یک گروه یا منطقه خاصی فرستاده نشدی، اگر با اینها جهاد کنی، جهادت نیز با عظمتتر از جهاد در یک منطقه خواهد شد.[۱۸]
منابع
↑مصطفوی، حسن (۱۳۶۸). التحقیق فی کلمات القرآن الکریم. ج. ۲. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ص. ۱۲۸.
↑فیومی، احمد بن محمد (۱۴۱۴). المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر. ج. ۲. قم: موسسه دار الهجرة. ص. ۱۱۲.