تفاوت بین کافر و مشرک از منظر قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۵: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
کافر به کسی گفته می‌شود که اصول دین اسلام را قبول ندارد؛ چه معتقد به یکی از دین‌های الهی (مجوس، یهود، مسیح) باشد یا یکتاپرست نباشد. مشرک برای این جهان خالقی را همچون خدا می‌پذیرد اما شرکایی برای خدا از جهت عبادت، تدبیر و … قرار می‌دهد.


== معنای کفر ==
فرق کافر با مشرک این است که مشرک اصول دین هیچ‌کدام از ادیان الهی را قبول ندارد؛ اما کافر گاهی پیرو یکی از ادیان آسمانی است و اسلام را قبول ندارد. گاهی نیز ممکن است خداپرست نباشد (هر مشرکی کافر نیز هست؛ اما کافر ممکن است مشرک باشد و ممکن هم هست که خداپرستِ غیر مسلمان باشد).
«کفر» در لغت به معنای پوشاندن شیء است. شب را کافر می‌گویند به خاطر آن است که اشخاص را می‌پوشاند و به زارع کافر گفته می‌شود به خاطر ان است که تخم را در زمین می‌پوشاند. واژه «کفر» در انکار دین و واژه «کفران»<ref>کفران به معنی انکار نعمت و ناسپاسی آمده و یک بار در قرآن بیان شده است. انبیاء/ ۹۴.</ref> در انکار نعمت به کار می‌رود. همچنین کفر به معنای برائت و بیزاری نیز آمده است. (عنکبوت، آیه ۲۵)


«کفر» در شریعت به معنای، انکار آنچه خدا معرفت آن را واجب کرده می‌باشد، از قبیل وحدانیت، عدل الهی، پیامبر و هر کس آن پیامبران آورده‌اند را انکار کند، کافر است.
کافر و مشرک گاهی به یک معناست یعنی فردی چون برای خدا شریک قائل است، کافر هم هست زیرا توحید را که از اصول دین می‌باشد، انکار کرده است.


به عبارت دیگر، کافر کسی است که اصول یا ضروریات دین را انکار کند. بعضی از مشتقات «کفر» عبارتند:<ref>قرشی، سید علی اکبر، قاموس القرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ذیل ماده «کفر».</ref>
== مفهوم‌شناسی کفر ==
=== کفر در لغت ===
کفر به معنای پوشانیدن است.<ref>قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۲۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت - دمشق، دار القلم- الدار الشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ص۷۱۴.</ref> به شب «کافر» اطلاق می‌شود، چون شب اشیاء خارجی را در تاریکی خود می‌پوشاند.<ref>شیبانی، محمد بن حسن، کتاب الجیم، قاهره، الهیئة العامة لشئون المطابع الامیریة، چاپ اول، ۱۹۷۵م، ج۳، ص۱۶۸.</ref> کسی را که شکر گزار نیست، کافر گویند چون نعمت الهی را می‌پوشاند.<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع- دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۱۴۴.</ref>


«کفر» برای کسانی استعمال می‌شود که در کفران نعمت مبالغه می‌کنند، یعنی بسیار ناسپاس هستند. {{قرآن|اِنّه لَیَؤُس کفور}}<ref>هود/ ۹.</ref> و کفور در قرآن ۱۲ بار آمده است.
=== کفر در اصطلاح ===
کفر نقیض ایمان است. به ناسپاس نیز کافر گفته می‌شود، چون نعمت الهی را نادیده می‌گیرد.<ref>فراهیدی، خلیل بن أحمد، کتاب العین، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۳۵۶.</ref>
عنوان «کافر» بر هر کس که منکر خدا، [[نبوت]] یا چیزی از [[ضروریات دین]] را طوری انکار کند که به انکار رسالت برگردد، صدق می‌کند.<ref>یزدی، محمد کاظم طباطبایی، العروه الوثقی، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۷.</ref>کافر کسی است که [[اسلام]] را نپذیرفته باشد. یا مسلمان است اما چیزی از ضروریات دین را طوری انکار می‌کند که به انکار رسالت پیغمبر یا تکذیب او برمی‌گردد.<ref>خمینی، روح اللّٰه موسوی، تحریر الوسیله، قم، مؤسسه مطبوعات دار العلم، چاپ اول، بی‌تا، ج۱، ۱۱۸.</ref>


«کفور» مصدر و به معنی انکار دین و نعمت آمده است و ۳ بار در قرآن آمده است. {{قرآن|فابی اکثر الناس الّا کَفوُراً}}<ref>اسراء/ ۸۹، فرقان/ ۵۰، اسراء/ ۹۹.</ref>
برخی بر این باورند که فرقی بین کافر از روی آگاهانه و غافل وجود ندارد.<ref>علم الهدی، علی بن حسین، الذخیرة فی علم الکلام، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۵۳۴.</ref>


«کَفّار» مبالغه کافر هم در کفر دین و هم نعمت آمده است.<ref>ق/ ۲۴، ابراهیم/ ۳۴.</ref>
== کفر در قرآن ==
{{نوشتار اصلی|کفر در قرآن}}
کفر با مشتقاتش در ۷۷ سوره، ۵۲۴ مرتبه در قرآن آمده است. کفر در قرآن چند معنا دارد ازجمله:
* ایمان نیاوردن به خدا، پیامبران و قیامت: قرآن کسانی را که فرستاده‌های خدا را تکذیب می‌کردند، با پیامبران مخالفت می‌کردند و آنها را می‌کشتند، کافر گفته است.<ref>سوره بقره، آیه۶۱. ۸۸. ۹۳. ۱۲۶. ۲۵۰. ۲۵۸. سوره آل عمران، آیه۵۲. ۵۵. سوره اعراف، آیه۹۰. سوره هود، آیه۶۰.</ref>
* اسلام نیاوردن: کسانی که به رسول خدا حضرت محمد(ص) ایمان نیاورده‌اند، کافر گفته می‌شود.<ref>سوره بقره، آیه۴۱. ۹۱–۸۹. ۱۰۵. سوره آل عمران، آیه۱۹. سوره رعد، آیه۳۰.</ref>
* کفر بعد از ایمان: قرآن کسانی را که بعد از ایمان آوردن، برگردند را کافر خطاب کرده است.<ref>سوره بقره، آیه۱۰۹–۱۰۸. ۲۱۷. سوره آل عمران، آیه۷۲. ۸۶. ۹۰. ۱۰۰. ۱۰۶. سوره نساء، آیه۱۳۷. سوره مائده، آیه۱۱۵. سوره توبه، آیه۶۶. ۷۴. سوره نحل، آیه۱۰۶.</ref>
* سپاسگزاری کردن از نعمت‌های الهی.<ref>سوره بقره، آیه۱۵۲. ۲۵۴. سوره نحل، آیه۷۲. ۸۳.</ref>
* مشرکان: قرآن دستور جنگ با اهل مکه را به رسول خدا(ص) داده است و آنها را کافر خطاب می‌کند و اهل مکه در آن زمان مشرک بودند.<ref>سوره بقره، آیه۱۹۱. ۲۱۷. سوره آل عمران، آیه۱۳. سوره توبه، آیه۳–۲. ۱۲.</ref>
* منافقان: قرآن منافقان را کافر دانسته است.<ref>سوره آل عمران، آیه۱۶۷. سوره توبه، آیه۸۴.</ref>
* بخل‌ورزی: قرآن برای توبیخ بخل‌ورزان، هشدار می‌دهد که عذاب سختی برای کافران مهیا شده است.<ref>سوره نساء، آیه۳۷.</ref>
* رباخواری: قرآن برای توبیخ رباخواران، هشدار می‌دهد که برای کافران عذاب دردناکی آماده کرده‌ایم.<ref>سوره نساء، آیه۱۶۱.</ref>


«کُفّار» جمع کافر است و استعمال آن بیشتر در انکار دین است و ۲۱ دفعه در قرآن بیان شده است.<ref>بقره/ ۱۶۱.</ref>
== مفهوم‌شناسی شرک ==
=== شرک در لغت ===
«شِرْک» در لغت به معنای شریک بودن است. به شریک تجاری، شریک در مال هم شِرک گفته می‌شود. شِرک به خدا هم به همین معناست که کسی برای خدا شریکی قرار می‌دهد.<ref>ابن درید، محمد بن حسن، جمهره اللغه، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ اول، ۱۹۸۸م، ج۲، ص۷۳۲.</ref><ref>صاحب، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغه، بیروت، عالم الکتب، چاپ اول، ۱۴۱۴ ه‍. ق، ج۶، ص۱۶۲.</ref> شرک یعنی چیزی بین دو نفر باشد و هر دو مالک آن باشند.<ref>ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، بیروت، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۲۶۵.</ref> برای خدا در تدبیر جهان شریکی قائل شدن را شِرک گویند، چون برای خدا معادل قرار می‌دهد.<ref>ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۱ق، ج۱۰، ص۱۲.</ref>
شریک کسی است که در کاری یا در چیزی با دیگری سهیم است.<ref>قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۰.</ref> حضرت موسی از خدا خواست که برادرش ارون با او در امر رسالت و تبلیغ فرعون شریک باشد: {{قرآن| اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی|۳۱| وَ أَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی|۳۲|ترجمه=با او پشتم را محکم کن؛و او را در کارم شریک ساز.|سوره= طه|آیه=۳۲–۳۱}}


«کَفّاره» آن است که گناه را با حسن وجه می‌پوشاند و جبران می‌کند {{قرآن|ذلک کفاره ایمانکم}}<ref>مائده/ ۸۹، مائده/ ۹۵، انفال/ ۲۹.</ref> آن کفاره قسم‌های شماست.
=== شرک در اصطلاح ===
مشرک کسی است که برای خدا شریک قرار بدهد.<ref>قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۰.</ref> مشرکان نوعاً بخداوند و خالق عالم عقیده داشتند ولی بتها را اداره کننده عالم می‌دانستند و به آنها عبادت می‌کردند: {{قرآن| وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ|ترجمه= اگر از آنها بپرسی کدام کس آسمانها و زمین را آفریده و آفتاب و ماه را رام کرده؟ حتماً حتما می‌گویند: خدا.|سوره= عنکبوت|آیه=۶۱}} آیه ۲۵ سوره لقمان، ۳۸ سوره زمر، ۹ و ۸۷ سوره زخرف نیز این مطلب را به صراحت بیان کرده‌اند.<ref>قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۰.</ref> مشرکان معتقد به خدا هستند و می‌دانند که خداوند همه چیز را خلق کرده است، اما شرکایی برای خدا درست کردند، تا اینکه [[شفاعت|شفیع]] آنها قرار بگیرند.<ref>سوره یونس، آیه۱۸.</ref>


«کوافر» جمع «کافره» به زنان کافر اطلاق می‌شود و فقط یک بار در قرآن آمده است. {{قرآن|و لاتُمسِکوُا بِعِصَمِ الکوافر}}<ref>ممتحنه/ ۱۰.</ref> نکاح زنان کافر را نگاه ندارید.
=== شرک در قرآن ===
{{نوشتار اصلی|شرک در قرآن}}
کلمه شرک با مشتقاتش در ۴۴ سوره، بیش از ۱۶۰ مرتبه آمده است. شرک در قرآن به معنای لغوی خود، چند کاربرد ارد؛ از جمله:
* برای خدا شریک قائل شدن.<ref>سوره بقره، آیه۱۰۵. ۱۳۵. ۲۲۱. سوره آل عمران، آیه۶۴. ۶۷. ۹۵. ۱۵۱. ۱۸۶. سوره نساء، آیه۳۶. ۴۸. ۱۱۶. سوره مائده، آیه۷۲. ۸۲. سوره انعام، آیه۱۴. و ….</ref>
* شریک در اموال و سهم.<ref>سوره نساء، آیه۱۲. سوره انعام، آیه۱۳۹. سوره اسراء، آیه۶۴. سوره روم، آیه۲۸. سوره صافات، آیه۳۳. سوره زمر، آیه۲۹. سوره زخرف، آیه۳۹.</ref>
* شریک در انجام ماموریت‌ها.<ref>سوره طه، آیه۳۲.</ref>


در این‌جا سؤالی مطرح است که آیا قرآن واژه «کافر» را در حق کسانی که از روی عناد و عمد، حق را پرده پوشی کرده‌اند استعمال کرده یا از روی جهل و نادانی حق را پوشاندند به کار برده است؟ با بررسی در آیاتی که مشتقات «کفر» در آن آمده است روشن می‌شود که لفظ «کافر» شامل حق پوسی از روی عناد و عمد و هم از روی جهل و نادانی می‌شود: {{قرآن|انّ الذین کفروا سواءٌ علیهم أَأَنذرتهُم اَم لَم تٌنذِرهُم لا یُؤمنون}}.<ref>بقره/ ۶.</ref> به آنهایکسانی که کافرشدند چه انذار کنی و چه نکنی برای آنها مساوی است و ایمان نمی‌آورند.» آیه به صراحت بیان می‌کند که کفر آنها از روی عناد و لجاجت است: {{قرآن|و جحَدوُا بها و استیقَنَتها انفُسهُم}}<ref>نمل/ ۱۴.</ref> کفار این نشانه‌ها را انکار می‌کنند در حالی که از باطن به آن یقین دارند.»
== اقسام شرک ==
{{همچنین ببینید|مراتب شرک به خداوند}}
# شرک در خلقت: مانند: عقیده ایرانیان قدیم که خیرات را از یزدان و شرور را از اهریمن می‌دانسته‌اند. {{قرآن|وَ جَعَلُو اللهِ شرکاءَ الجنّ|ترجمه=و برای خدا شریکانی از جن قرار دادند|سوره=انعام|آیه=۱۰۰}}
# شرک در تدبیر عام: گروهی هستند که معتقدند برای هر یک از انواع عام به یک تدبیر کننده وجود دارد. مانند: اعتقاد به خدای دریا، خدای صحرا و … در سوره شعراء آیه ۲۷، آمده است: چون موسی خدا را رب العالمین خواند فرعون گفت: او دیوانه است.
# شرک در عبادت: و آن اینکه خدا را عبادت نمی‌کردند، بلکه بتها، آفتاب، ماه، دریا، حتی اشخاص را و … پرستش می‌کردند. در حالی که جز خدا خالقی نیست و او خالق و آفریننده تمام اشیاء است.<ref>سوره انعام، آیه۱۰۱، سوره عنکبوت، آیه۶۵.</ref>


اما در مسئله عذاب اخروی کفار جاهل در حکم مستضعفان فکری هستند، و آیات عذاب شامل حال کسانی است که از روی علم و لجاجت به حق تسلیم نشده و ایمان نیاوردند و قرآن نیز بعد از «کفروا» {{قرآن|کذّبوا}}<ref>بقره/ ۳۹، مائده/ ۱۰ و ۸۶.</ref> و {{قرآن|صدّوا عن سبیل الله}}<ref>نساء/ ۱۶۱.</ref> را بیان کرده نشان می‌دهد که پیامبری بوده و آن را تکذیب کرده‌اند و مانع پیشرفت دین شده‌اند در این‌جا عذاب اخروی محرز است.
== شرک و کفر و تفاوت‌ها ==
 
قرآن گاهی شرک کفر را در یک آیه و در کنار هم آورده است<ref>سوره بقره، آیه۱۰۵. سوره آل عمران، آیه۱۳. ۱۸۶. سوره مائده، آیه۸۲. سوره حج، آیه۱۷. سوره بینه، آیه۱ و۶.</ref> که می‌رساند این دو با هم تفاوت‌هایی دارد. گاهی نیز این دو را یکی حساب کرده است<ref>سوره آل‌عمران، آیه۱۵۱. سوره مائده، آیه۱۷. ۷۲. ۷۳. سوره توبه، آیه۳–۲. ۱۷. ۳۰. سوره رعد، آیه۳۳. سوره فرقان، آیه۵۵. سوره زمر، آیه۳. سوره غافر، آیه۴۲.</ref> که می‌رساند کفر و شرک در اینکه توحید را قبول ندارد با هم تفاوتی ندارد.
== شرک ==
«شرک» و شرکت و مشارکت به معنای شریک شدن است: {{قرآن|و لم تکن له شریکٌ فی المُلک}}<ref>فرقان/ ۲.</ref> در حکومت و تدبیر عالم شریکی نداشته است و «شرک» اسم است، یعنی عمل شرک و به معنی شریک و نصیب آمده است. {{قرآن|ام لهم شرک فی السموات…}}<ref>فاطر/ ۴۰.</ref> و مشرک کسی است که برای خدا شریک قرار بدهد و چنین شخصی قابل آمرزش نیست مگر آنکه در دنیا توبه کند: {{قرآن|ان الله لایَغفِر اَن یُشرَک به}}<ref>نساء/ ۴۸ و ۱۱۶.</ref> کسانی که به خدا شرک می‌ورزند خداوند آن‌ها را نمی‌بخشد.
 
=== اقسام شرک ===
۱. شرک در خلقت: مانند: عقیده ایرانیان قدیم که خیرات را از یزدان و شرور را از اهریمن می‌دانسته‌اند. {{قرآن|وَ جَعَلُو اللهِ شرکاءَ الجنّ}}.<ref>انعام/ ۱۰۰.</ref> برای خدا شرکایی از جن قرار داده‌اند»
 
۲. شرک در تدبیر عام: گروهی هستند که معتقدند برای هر یک از انواع عام به یک تدبیر کننده وجود دارد. مانند: اعتقاد به خدای دریا، خدای صحرا و … در سوره شعراء آیه ۲۷، آمده است: چون موسی خدا را رب العالمین خواند فرعون گفت: او دیوانه است.
 
۳. شرک در عبادت: و آن اینکه خدا را عبادت نمی‌کردند، بلکه بتها، آفتاب، ماه، دریا، حتی اشخاص را و … پرستش می‌کردند. در حالی که جز خدا خالقی نیست و او خالق و آفریننده تمام اشیاء است: {{قرآن|و خلق کلّ شیء و هو بکل شیء علیم}}.<ref>انعام/ ۱۰۱، عنکبوت/ ۶۵.</ref>
 
لازم است ذکر شود: مشرکان معتقد به خدا هستند و می‌دانند که خداوند همه چیز را خلق کرده است، اما شرکایی برای خدا درست کردند، تا اینکه شفیع آنها قرار بگیرند.<ref>یونس/ ۱۸.</ref>
 
حاصل سخن اینکه؛ کافر به کسی گفته می‌شود: می‌داند این جهان دارای خالقی همانند خدا است، ولی از روی عناد و عمد پرده پوشی می‌کند و منکر می‌شوند و دارای اقسامی نیز است. اما مشرک: برای این جهان خالقی را همچون خدا می‌پذیرد اما شرکایی برای خدا از جهت عبادت، تدبیر و … قرار می‌دهد.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
# قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ماده «کفر» و «شرک».
* کتاب بررسی معنا شناختی واژه کفر در قرآن کریم؛ حسن خودروان.
# معجم مقاییس اللغه، ابن فارس، قم، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، ماده «کفر» و «شرک».
* انواع کفر در قرآن (بررسی تحلیلی واژه کفر در قرآن)؛ محمد احمدیان.
۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، جلد ۲، صفحه ۲۱۰، جلد ۱۹، صفحه ۳۶۴.
* نکته‌های قرآنی درباره کفر و کافران؛ ع‍ب‍اس‍ع‍ل‍ی ک‍ام‍ران‍ی‍ان.
* شرک در قرآن؛ علی خراسانی.
* معیار شرک در قرآن؛ عز الدین حسینی زنجانی، مترجم: ابوالفضائل مجتهدی.
* مرزهای توحید و شرک در قرآن؛ جعفر سبحانی تبریزی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
خط ۶۰: خط ۷۷:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۷

سؤال

فرق کافر و مشرک از نظر قرآن کریم چیست؟

کافر به کسی گفته می‌شود که اصول دین اسلام را قبول ندارد؛ چه معتقد به یکی از دین‌های الهی (مجوس، یهود، مسیح) باشد یا یکتاپرست نباشد. مشرک برای این جهان خالقی را همچون خدا می‌پذیرد اما شرکایی برای خدا از جهت عبادت، تدبیر و … قرار می‌دهد.

فرق کافر با مشرک این است که مشرک اصول دین هیچ‌کدام از ادیان الهی را قبول ندارد؛ اما کافر گاهی پیرو یکی از ادیان آسمانی است و اسلام را قبول ندارد. گاهی نیز ممکن است خداپرست نباشد (هر مشرکی کافر نیز هست؛ اما کافر ممکن است مشرک باشد و ممکن هم هست که خداپرستِ غیر مسلمان باشد).

کافر و مشرک گاهی به یک معناست یعنی فردی چون برای خدا شریک قائل است، کافر هم هست زیرا توحید را که از اصول دین می‌باشد، انکار کرده است.

مفهوم‌شناسی کفر

کفر در لغت

کفر به معنای پوشانیدن است.[۱] به شب «کافر» اطلاق می‌شود، چون شب اشیاء خارجی را در تاریکی خود می‌پوشاند.[۲] کسی را که شکر گزار نیست، کافر گویند چون نعمت الهی را می‌پوشاند.[۳]

کفر در اصطلاح

کفر نقیض ایمان است. به ناسپاس نیز کافر گفته می‌شود، چون نعمت الهی را نادیده می‌گیرد.[۴] عنوان «کافر» بر هر کس که منکر خدا، نبوت یا چیزی از ضروریات دین را طوری انکار کند که به انکار رسالت برگردد، صدق می‌کند.[۵]کافر کسی است که اسلام را نپذیرفته باشد. یا مسلمان است اما چیزی از ضروریات دین را طوری انکار می‌کند که به انکار رسالت پیغمبر یا تکذیب او برمی‌گردد.[۶]

برخی بر این باورند که فرقی بین کافر از روی آگاهانه و غافل وجود ندارد.[۷]

کفر در قرآن

کفر با مشتقاتش در ۷۷ سوره، ۵۲۴ مرتبه در قرآن آمده است. کفر در قرآن چند معنا دارد ازجمله:

  • ایمان نیاوردن به خدا، پیامبران و قیامت: قرآن کسانی را که فرستاده‌های خدا را تکذیب می‌کردند، با پیامبران مخالفت می‌کردند و آنها را می‌کشتند، کافر گفته است.[۸]
  • اسلام نیاوردن: کسانی که به رسول خدا حضرت محمد(ص) ایمان نیاورده‌اند، کافر گفته می‌شود.[۹]
  • کفر بعد از ایمان: قرآن کسانی را که بعد از ایمان آوردن، برگردند را کافر خطاب کرده است.[۱۰]
  • سپاسگزاری کردن از نعمت‌های الهی.[۱۱]
  • مشرکان: قرآن دستور جنگ با اهل مکه را به رسول خدا(ص) داده است و آنها را کافر خطاب می‌کند و اهل مکه در آن زمان مشرک بودند.[۱۲]
  • منافقان: قرآن منافقان را کافر دانسته است.[۱۳]
  • بخل‌ورزی: قرآن برای توبیخ بخل‌ورزان، هشدار می‌دهد که عذاب سختی برای کافران مهیا شده است.[۱۴]
  • رباخواری: قرآن برای توبیخ رباخواران، هشدار می‌دهد که برای کافران عذاب دردناکی آماده کرده‌ایم.[۱۵]

مفهوم‌شناسی شرک

شرک در لغت

«شِرْک» در لغت به معنای شریک بودن است. به شریک تجاری، شریک در مال هم شِرک گفته می‌شود. شِرک به خدا هم به همین معناست که کسی برای خدا شریکی قرار می‌دهد.[۱۶][۱۷] شرک یعنی چیزی بین دو نفر باشد و هر دو مالک آن باشند.[۱۸] برای خدا در تدبیر جهان شریکی قائل شدن را شِرک گویند، چون برای خدا معادل قرار می‌دهد.[۱۹] شریک کسی است که در کاری یا در چیزی با دیگری سهیم است.[۲۰] حضرت موسی از خدا خواست که برادرش ارون با او در امر رسالت و تبلیغ فرعون شریک باشد: ﴿اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی۝۳۱وَ أَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی۝۳۲؛ با او پشتم را محکم کن؛و او را در کارم شریک ساز.(طه:۳۲–۳۱)

شرک در اصطلاح

مشرک کسی است که برای خدا شریک قرار بدهد.[۲۱] مشرکان نوعاً بخداوند و خالق عالم عقیده داشتند ولی بتها را اداره کننده عالم می‌دانستند و به آنها عبادت می‌کردند: ﴿وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ؛ اگر از آنها بپرسی کدام کس آسمانها و زمین را آفریده و آفتاب و ماه را رام کرده؟ حتماً حتما می‌گویند: خدا.(عنکبوت:۶۱) آیه ۲۵ سوره لقمان، ۳۸ سوره زمر، ۹ و ۸۷ سوره زخرف نیز این مطلب را به صراحت بیان کرده‌اند.[۲۲] مشرکان معتقد به خدا هستند و می‌دانند که خداوند همه چیز را خلق کرده است، اما شرکایی برای خدا درست کردند، تا اینکه شفیع آنها قرار بگیرند.[۲۳]

شرک در قرآن

کلمه شرک با مشتقاتش در ۴۴ سوره، بیش از ۱۶۰ مرتبه آمده است. شرک در قرآن به معنای لغوی خود، چند کاربرد ارد؛ از جمله:

  • برای خدا شریک قائل شدن.[۲۴]
  • شریک در اموال و سهم.[۲۵]
  • شریک در انجام ماموریت‌ها.[۲۶]

اقسام شرک

  1. شرک در خلقت: مانند: عقیده ایرانیان قدیم که خیرات را از یزدان و شرور را از اهریمن می‌دانسته‌اند. ﴿وَ جَعَلُو اللهِ شرکاءَ الجنّ؛ و برای خدا شریکانی از جن قرار دادند(انعام:۱۰۰)
  2. شرک در تدبیر عام: گروهی هستند که معتقدند برای هر یک از انواع عام به یک تدبیر کننده وجود دارد. مانند: اعتقاد به خدای دریا، خدای صحرا و … در سوره شعراء آیه ۲۷، آمده است: چون موسی خدا را رب العالمین خواند فرعون گفت: او دیوانه است.
  3. شرک در عبادت: و آن اینکه خدا را عبادت نمی‌کردند، بلکه بتها، آفتاب، ماه، دریا، حتی اشخاص را و … پرستش می‌کردند. در حالی که جز خدا خالقی نیست و او خالق و آفریننده تمام اشیاء است.[۲۷]

شرک و کفر و تفاوت‌ها

قرآن گاهی شرک کفر را در یک آیه و در کنار هم آورده است[۲۸] که می‌رساند این دو با هم تفاوت‌هایی دارد. گاهی نیز این دو را یکی حساب کرده است[۲۹] که می‌رساند کفر و شرک در اینکه توحید را قبول ندارد با هم تفاوتی ندارد.


مطالعه بیشتر

  • کتاب بررسی معنا شناختی واژه کفر در قرآن کریم؛ حسن خودروان.
  • انواع کفر در قرآن (بررسی تحلیلی واژه کفر در قرآن)؛ محمد احمدیان.
  • نکته‌های قرآنی درباره کفر و کافران؛ ع‍ب‍اس‍ع‍ل‍ی ک‍ام‍ران‍ی‍ان.
  • شرک در قرآن؛ علی خراسانی.
  • معیار شرک در قرآن؛ عز الدین حسینی زنجانی، مترجم: ابوالفضائل مجتهدی.
  • مرزهای توحید و شرک در قرآن؛ جعفر سبحانی تبریزی.


منابع

  1. قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۲۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت - دمشق، دار القلم- الدار الشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ص۷۱۴.
  2. شیبانی، محمد بن حسن، کتاب الجیم، قاهره، الهیئة العامة لشئون المطابع الامیریة، چاپ اول، ۱۹۷۵م، ج۳، ص۱۶۸.
  3. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع- دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۱۴۴.
  4. فراهیدی، خلیل بن أحمد، کتاب العین، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۳۵۶.
  5. یزدی، محمد کاظم طباطبایی، العروه الوثقی، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۷.
  6. خمینی، روح اللّٰه موسوی، تحریر الوسیله، قم، مؤسسه مطبوعات دار العلم، چاپ اول، بی‌تا، ج۱، ۱۱۸.
  7. علم الهدی، علی بن حسین، الذخیرة فی علم الکلام، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۵۳۴.
  8. سوره بقره، آیه۶۱. ۸۸. ۹۳. ۱۲۶. ۲۵۰. ۲۵۸. سوره آل عمران، آیه۵۲. ۵۵. سوره اعراف، آیه۹۰. سوره هود، آیه۶۰.
  9. سوره بقره، آیه۴۱. ۹۱–۸۹. ۱۰۵. سوره آل عمران، آیه۱۹. سوره رعد، آیه۳۰.
  10. سوره بقره، آیه۱۰۹–۱۰۸. ۲۱۷. سوره آل عمران، آیه۷۲. ۸۶. ۹۰. ۱۰۰. ۱۰۶. سوره نساء، آیه۱۳۷. سوره مائده، آیه۱۱۵. سوره توبه، آیه۶۶. ۷۴. سوره نحل، آیه۱۰۶.
  11. سوره بقره، آیه۱۵۲. ۲۵۴. سوره نحل، آیه۷۲. ۸۳.
  12. سوره بقره، آیه۱۹۱. ۲۱۷. سوره آل عمران، آیه۱۳. سوره توبه، آیه۳–۲. ۱۲.
  13. سوره آل عمران، آیه۱۶۷. سوره توبه، آیه۸۴.
  14. سوره نساء، آیه۳۷.
  15. سوره نساء، آیه۱۶۱.
  16. ابن درید، محمد بن حسن، جمهره اللغه، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ اول، ۱۹۸۸م، ج۲، ص۷۳۲.
  17. صاحب، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغه، بیروت، عالم الکتب، چاپ اول، ۱۴۱۴ ه‍. ق، ج۶، ص۱۶۲.
  18. ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، بیروت، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۲۶۵.
  19. ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۱ق، ج۱۰، ص۱۲.
  20. قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۰.
  21. قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۰.
  22. قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۲۰.
  23. سوره یونس، آیه۱۸.
  24. سوره بقره، آیه۱۰۵. ۱۳۵. ۲۲۱. سوره آل عمران، آیه۶۴. ۶۷. ۹۵. ۱۵۱. ۱۸۶. سوره نساء، آیه۳۶. ۴۸. ۱۱۶. سوره مائده، آیه۷۲. ۸۲. سوره انعام، آیه۱۴. و ….
  25. سوره نساء، آیه۱۲. سوره انعام، آیه۱۳۹. سوره اسراء، آیه۶۴. سوره روم، آیه۲۸. سوره صافات، آیه۳۳. سوره زمر، آیه۲۹. سوره زخرف، آیه۳۹.
  26. سوره طه، آیه۳۲.
  27. سوره انعام، آیه۱۰۱، سوره عنکبوت، آیه۶۵.
  28. سوره بقره، آیه۱۰۵. سوره آل عمران، آیه۱۳. ۱۸۶. سوره مائده، آیه۸۲. سوره حج، آیه۱۷. سوره بینه، آیه۱ و۶.
  29. سوره آل‌عمران، آیه۱۵۱. سوره مائده، آیه۱۷. ۷۲. ۷۳. سوره توبه، آیه۳–۲. ۱۷. ۳۰. سوره رعد، آیه۳۳. سوره فرقان، آیه۵۵. سوره زمر، آیه۳. سوره غافر، آیه۴۲.