اجساد پیامبران و امامان پس از مرگ: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پیش نویس | [[پیش نویس:تکمیل]] | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} |
نسخهٔ ۱۴ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۴۴
آیا بدن ائمه(ع) بعد از قرنها تازه مانده است؟ همراه با مثال و احادث معتبر توضیح دهید؟
در بحث معاد و اینکه همه مردم بعد از مرگ و ارتحال از دنیا دارای زندگی و حیات بعد از مرگ میباشند، هیچگونه اختلافی بین ادیان توحیدی و آسمانی نیست، و در خصوص مسلمانان علاوه بر اعتقاد به حیات پس از مرگ که از آن به حیات برزخی تعبیر میکنند، اعتقاد به نوعی حیات و زندگی خاصی برای انبیا و اؤلیای الهی از اوصیاء و امامان معصوم(ع)، وجود دارد که دایرهاش از بعضی جهات وسیعتر از زندگی دنیایی میباشد و با سایر مردگان متفاوت است.
روایات
روایاتی را شیعه و سنی در این باب نقل نمودهاند که به دو دسته از این روایات اشاره میشود:
دسته اول
این روایات دلالت میکنند که انبیا و اولیای معصوم الهی حتی پس از وفات و رحلت از دنیا اجسادشان دچار پوسیدگی و از هم گسیختگی نشده و دارای نوعی حیات هستند و هرگز رابطه ارواحشان با اجساد مطهره آنان قطع نمیشود: از رسول خدا(ص) نقل شده که فرمود: «الانبیاء صلوات الله علیهم أحیاء فی قبورهم یصلّون»، پیامبران الهی که درود خدا بر آنان باد در قبرهایشان زندهاند و نماز میخوانند.[۱]
و نیز از آن حضرت نقل شده که فرمود: «انّ الله حرّم علی الارض ان تأکل اجساد الانبیاء» [۲]و «ان الانبیاء احیاء فی قبورهم»[۳] خداوند بر زمین حرام گردانیده که اجساد پیامبران را بخورد. و لذا پیامبران در قبرهایشان زندهاند.
و نیز از رسول خدا(ص) نقل شده که آن حضرت فرمود: «مررت بموسی لیلة اسری بی عند الکئیب الاحمر و هو قائم یصلّی فی قبره»[۴] شب معراج هنگامیکه از کئیب احمر (جایی که موسی(ع) در آنجا دفن شدهاست) میگذشتم موسی(ع) را در حالیکه در قبرش نماز میخواند دیدم.
و نیز در کتاب شریف اصول کافی در باب نهی از سر کشیدن. بر قبر مطهر پیامبر اسلام(ص)، از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: «من برای احدی از شما دوست ندارم که بالای آن دیوار مسجد که مشرف به قبر شریف است بر آید و او را تأمین نمیکنم که چیزی ببیند که کور شود يا ببيند که پیغمبر ایستاده نماز میخواند»[۵]، دقت و تأمل در این روایات نشان میدهد که پیامبران و نیز اؤلیا و امامان معصوم(ع)، بعد از مرگ هم دارای نوعی حیات و رابطه با این عالم هستند اگرچه حقیقت آن برای ما آنچنانکه باید معلوم نیست.
دسته دوم
روایاتی است که دلالت دارند بر اینکه اجساد انبیا و امامان معصوم(ع) بعد از مرگ از قبرهایشان به آسمان انتقال یافته و در آنجا در پیشگاه پروردگارشان متنعم میگردند: در روایتی آمده است که:«ان الانبیاء خاصّة و الائمة(ع) من بعدهم ینقلون باجسادهم و ارواحهم من الارض الی السماء فیتنعّمون فی اجسادهم التي کانوا فیها، عند مقامهم فی الدنیا»[۶] پیامبران و امامان بعد از آنان، اجساد و ارواح مطهرّشان از زمین به سوی آسمان منتقل شده، سپس در همان اجسادی که در دنیا داشتند، متنعّم میگردند.
و نیز در حدیثی دیگر آمدهاست: «انبیا و ائمه بعد از آنان اجساد و[[دیدار ارواح با اهل دنیارواحشان از زمین به آسمان منتقل گردیده و در اجسادی که در دنیا، با آن زندگی میکردند متنعّم میگردند و این ویژگی مخصوص حجج الهی میباشد نه دیگر مردم»[۷] و در برخی از روایات از رسول خدا(ص) نقل شده که فرمود: «أنا اکرم علی ربّي ان یترکنی فی قبری بعد ثلاث»[۸] من بر پروردگارم گرامیتر از آن هستم که مرا بعد از سه روز در قبرم رها نماید.
و به همین مضمون روایاتی درباره ائمه اطهار(ع) از امامان معصوم(ع) نقل شده است. و در برخی از روایات از رسول خدا(ص) نقل شده که فرمود: «الانبیاء لا یترکون فی قبورهم بعد اربعین لیلة، لکنّهم یصلّون بین یدی الله تعالی حتی ینفخ فی الصور»[۹] که در این روایت بعد از چهل آمده و شاید به جهت اختلاف مراتب بین انبیا باشد.
البته ناگفته نماند که این دسته دوم از روایات مورد نقد و تحلیل برخی از علما قرار گرفته:
- جناب شیخ محمود بن فتحالله حسینی رسالهای به نام «رساله آبدان الانبیاء (ع) فی قبورهم» تألیف کرده که در این رساله که به نظر خودش اثبات کرده که انبیا و ائمه (ع) در قبورشان هستند و روایاتی را که دلالت دارد بر صعود اجساد آن بزرگواران پاسخ دادهاست[۱۰] و برخی از علما بزرگ هم چون شیخ مفید قدّس سرّه بر اساس این دسته دوم از روایات نظر دادهاند.
منابع
- ↑ کورانی، علی، العقاید الاسلامیه، مرکز المصطفی، ج ۴، ص ۴۰۰.
- ↑ همان.
- ↑ شوکانی، محمد بن علی، نیل الاوطار، ج ۳، ص ۳۰۵، دار الجلیل.
- ↑ همان.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۳، ص ۳۰۱.
- ↑ . مفید، محمد بن محمد، تصحيح الاعتقاد، ص ۹۱، انتشارات كنگره جهانى شيخ مفيد قم، ۱۴۱۳ هجرى قمرى.
- ↑ . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۸، ص ۴۵.
- ↑ . عسقلانی، ابن حجر، تلخیص الحبیر، ج ۵، ص ۱۹۸، دار الفکر.
- ↑ . شربینی خطیب، محمد، مغنی المحتاج، ج۱، ص ۳۴۷، دار احياء التراث العربي.
- ↑ . تهرانی، آقا بزرگ، الذریعه، ج ۱۵، ص ۲۳۸.