وجوب نماز قضا در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی نویسنده =↵ | بازبینی =شد' به ' | ارزیابی کمی = | ارزیابی کیفی = ')
 
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا در میان آیات قرآنی به صراحت در مورد وجوب نماز قضا پرداخته شده است؟
آیا در قرآن، به صراحت، وجوب نماز قضا ذکر شده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
کسی که نماز واجب خود را در وقت آن از روی عذر یا بدون عذر نخوانده باشد، اقامهٔ نماز فوت شده در وقت و زمانی دیگر بر او واجب است تا تکلیف از ذمهٔ او برداشته شود، این عمل اقامهٔ نماز در غیر وقت اصلی خود را، قضای نماز می‌گویند.
[[قرآن]] تصریحی بر وجوب نماز قضاء ندارد. وجوب آن از برخی آیات قرآنی و روایات ائمهٔ اطهار(ع) استنباط شده است. برای نمونه به موارد زیر می‌توان اشاره کرد:
* مفسران از آیهٔ {{قرآن|وَ اذْکُرْ رَبَّکَ إِذا نَسیت‏|ترجمه=و چون فراموش کردی پروردگارت را یاد کن.|سوره=کهف|آیه=۲۴}} بر وجوب قضای نماز استدلال کرده‌اند. برای نمونه، قطب الدین رواندی این آیه را مبین این امر دانسته که هرگاه یاد و ذکر پروردگار فراموش شد نباید بی‌تفاوت رفتار کرد، بلکه در زمان یادآوری باید خداوند یاد شود. فراموشی ذکر کنایه از نمازی است که قضا شده و باید دوباره در وقت دیگری اقامه شود.<ref name=":0">راوندی، قطب‌الدین، فقه القرآن، قم، انتشارات کتابخانهٔ آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۵ ق، ج ۱، ص ۱۲۳.</ref>
* [[خداوند]] در سورهٔ فرقان فرموده: {{قرآن|وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَه لِّمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکرَ|ترجمه=و او همان کسی است که شب و روز را جانشین یکدیگر قرارداد برای کسی که بخواهد متذکر شود.|سوره=فرقان|آیه=۶۲}} برخی مفسران براساس این آیه استنباط کرده‌اند که روز و شب جانشین یکدیگرند؛ کسانی که واجبی از آنان فوت شده است، در زمان دیگر، باید قضاء عمل واجب را به‌جا آورند.<ref>کاشانی، تفسیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ۱۳۳۶ش، ج۶، ص۳۸.</ref> عنبسه العابد از [[امام صادق(ع)]] در مورد این آیه سؤال کرد؛ امام(ع) فرمود: {{متن عربی|یعنی، قضاء نمازهایی که شب از تو فوت شده را در روز به‌جا بیاوری و قضاء نمازهایی که روز از تو فوت شده را در شب به‌جا بیاوری.}}<ref>طوسى، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۷۵.</ref>


در قرآن به صراحت اشاره‌ای بر وجوب نماز قضاء نشده است، ولی آیاتی بیان شده‌اند که با ایما و اشاره به مسئلهٔ نماز قضاء پرداخته‌اند:
واجب بودن قضای نمازهای خوانده نشده در روایات اهل بیت به صراحت آمده است. [[شیخ حر عاملی]] در کتاب [[وسائل الشیعه]] باب مستقلی با عنوان «ابواب قضاء الصلوات؛ باب‌های قضای نمازها» دارد <ref>حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعه، قم، موسسه آل بیت، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۲۵۳.</ref> که بیش از صد روایت در وجوب قضای نماز از کتاب‌های معتبر جمع‌آوری کرده است.
 
طبق نظر مفسرین از آیهٔ {{قرآن|و اذکر ربّک اذا نسیت}}<ref>کهف / ۲۴.</ref> می‌توان در ارتباط با قضا نماز استدلال نمود. این آیه مبین این امر است که هرگاه یاد و ذکر پروردگار فراموش شد، نباید بی‌تفاوت رفتار کرد بلکه باید خداوند دوباره یاد شود، این مهم کنایه از نمازی است که قضا شده و باید دوباره، در وقت دیگری اقامه شود.<ref>راوندی، قطب الدین، فقه القرآن، ج۱، ص۱۲۳.</ref>
 
همچنین خداوند در آیهٔ دیگری چنین فرموده است: {{قرآن|وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَه لِّمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکرَ}}<ref>فرقان / ۶۲؛ و او همان کسی است که شب و روز را جانشین یکدیگر قرارداد برای کسی که بخواهد متذک شود.</ref>
 
طبق نظر مفسرین مفهوم این آیه مبین این مطلب است که هر یک از روز و شب جانشین یکدیگرند، کسانی که در آن دو زندگی کرده‌اند و عملی از واجبات را در یکی از آن دو زمان فوت کردند، در زمان دیگر باید قضاء عمل واجب را به‌جا آورند. برای مثال: اگر در روز نمازکسی از دست رفت، می‌تواند قضای آن را در شب به‌جا آورد و بالعکس؛ در روایات هم به این مطلب پرداخته شده است.
 
عنبسه العابد می‌گوید از امام صادق «ع» در مورد آیهٔ شریفهٔ {{قرآن|وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَه لِّمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکرَ}}<ref>فرقان / ۶۲.</ref> پرسیدم؟
 
امام در پاسخ فرمود: «یعنی قضا نمازهایی که شب از تو فوت شده روز به جا بیاور و قضا همان نمازهایی که روز از تو فوت شده شب به جا بیاور.»<ref>راوندی، قطب الدین، فقه القرآن، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، اول، ۱۴۰۵ ق، ج۱، ص۱۲۳–۱۲۴.</ref>
 
روایات مرتبط با وجوب نماز قضا کدامند؟
 
اما در روایات، احکام مرتبط با «قضاء نماز» به‌طور مفصل تبیین شده است:
 
۱. هشام جوالیقی نقل می‌کند که امام صادق «ع» به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
 
«هر کس نماز واجب خود را ترک کند و وقت آن بگذرد، باید آن را قضاء کند.»<ref>شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، تهران، کتاب فروشی صدوق، بی تا، اول، ص۵۱۷.</ref>
 
۲. زراره از امام صادق «ع» چنین نقل می‌کند: زمانی که نماز را فراموش کردید یا آن را بدون وضو خواندید، بر شما واجب است که قضای آن را بخوانید.<ref>کلینی، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵، ج۳، ص۲۹۱.</ref>
 
۳. ابن میمون می‌گوید: از امام صادق «ع» پرسیدم حکم شرعی مردی که در شب ماه رمضان جنب شده و فراموش کند که عمل غسل به‌جای آورد و از آن ماجرا یک هفته بگذرد یا ماه رمضان تمام شود، چیست؟
 
امام فرمود: نماز و روزه خود را قضا کند.<ref>الکافی، همان، ج۴، ص۱۰۶.</ref>
 
این‌ها از جمله روایاتی به‌شمار می‌آیند که به صراحت مسئلهٔ قضای نماز را مطرح کرده‌اند. این روایات قضای همه نمازهای واجب را شامل می‌شوند، ولی روایاتی هم وجود دارند که به وجوب قضاء در موارد خاص اشاره کرده‌اند:
 
۱. روایتی که در مورد نماز آیات وارد شده است:
 
مسلم ابن یسار می‌گوید: از امام محمد باقر «ع» پرسیدم کسی که بعد از این‌که صبح شد، از خسوف خبردار می‌شود یا بعد از فرارسیدن شب از کسوف باخبر می‌شود، آیا باید قضای نماز آیات را بخواند؟
 
حضرت فرمود: اگر قرص خورشید و ماه به کلی گرفته باشد، باید قضای نماز آیات را به‌جا آورید.<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، دوم، ۱۴۰۴ ق، ج۱، ص۵۴۹.</ref>
 
۲. روایاتی که در مورد وجوب قضا، بر فرزند بزرگ بعد از فوت پدر را اثبات می‌کنند.<ref>ابی جمهور، محمد، عوالی اللالی، قم، سید الشهداء، اول، ۱۴۰۵ ق، ج۱، ص۳۳۸.</ref>
 
نمازهای واجبی که قضای آن‌ها باید به‌جا آورده شود عبارتنداز:
 
۱. نمازهای یومیه (پنج‌گانه) ۲. نمازهای قضای پدر به فرزند بزرگ ۳. نماز آیات ۴. نمازی که بواسطه نذر و قسم واجب شود ۵. نماز طواف ۶. نماز میت.
 
<span></span>
{{مطالعه بیشتر}}
 
== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
۱ـ توضیح المسائل مراجع.
 
۲ـ بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی، ج۸۵، ص۲۸۶، ابواب القضاء
 
۳ـ مستدرک الوسائل، حسین نوری، ج۱، ص۲۹۱، باب ۳.
 
<span></span>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۶۳: خط ۱۴:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = عبادت در قرآن
| شاخه فرعی۱ = عبادت در قرآن
|شاخه فرعی۲ = نماز
| شاخه فرعی۲ = نماز
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =-
  | تیترها =
  | تیترها =-
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه = شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
| ارزیابی کیفی =  
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:آیات و سوره‌ها]]
[[رده:نماز]]
[[رده:مقاله‌های پیشنهادی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۷

سؤال

آیا در قرآن، به صراحت، وجوب نماز قضا ذکر شده است؟

قرآن تصریحی بر وجوب نماز قضاء ندارد. وجوب آن از برخی آیات قرآنی و روایات ائمهٔ اطهار(ع) استنباط شده است. برای نمونه به موارد زیر می‌توان اشاره کرد:

  • مفسران از آیهٔ ﴿وَ اذْکُرْ رَبَّکَ إِذا نَسیت‏؛ و چون فراموش کردی پروردگارت را یاد کن.(کهف:۲۴) بر وجوب قضای نماز استدلال کرده‌اند. برای نمونه، قطب الدین رواندی این آیه را مبین این امر دانسته که هرگاه یاد و ذکر پروردگار فراموش شد نباید بی‌تفاوت رفتار کرد، بلکه در زمان یادآوری باید خداوند یاد شود. فراموشی ذکر کنایه از نمازی است که قضا شده و باید دوباره در وقت دیگری اقامه شود.[۱]
  • خداوند در سورهٔ فرقان فرموده: ﴿وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَه لِّمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکرَ؛ و او همان کسی است که شب و روز را جانشین یکدیگر قرارداد برای کسی که بخواهد متذکر شود.(فرقان:۶۲) برخی مفسران براساس این آیه استنباط کرده‌اند که روز و شب جانشین یکدیگرند؛ کسانی که واجبی از آنان فوت شده است، در زمان دیگر، باید قضاء عمل واجب را به‌جا آورند.[۲] عنبسه العابد از امام صادق(ع) در مورد این آیه سؤال کرد؛ امام(ع) فرمود: «یعنی، قضاء نمازهایی که شب از تو فوت شده را در روز به‌جا بیاوری و قضاء نمازهایی که روز از تو فوت شده را در شب به‌جا بیاوری.»[۳]

واجب بودن قضای نمازهای خوانده نشده در روایات اهل بیت به صراحت آمده است. شیخ حر عاملی در کتاب وسائل الشیعه باب مستقلی با عنوان «ابواب قضاء الصلوات؛ باب‌های قضای نمازها» دارد [۴] که بیش از صد روایت در وجوب قضای نماز از کتاب‌های معتبر جمع‌آوری کرده است.‏

منابع

  1. راوندی، قطب‌الدین، فقه القرآن، قم، انتشارات کتابخانهٔ آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۵ ق، ج ۱، ص ۱۲۳.
  2. کاشانی، تفسیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ۱۳۳۶ش، ج۶، ص۳۸.
  3. طوسى، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۷۵.
  4. حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعه، قم، موسسه آل بیت، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۲۵۳.