حرام‌زاده بودن غیرشیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۴: خط ۱۴:
  | دیگر راویان =علی بن محمد، عاصم بن حمید، علی بن عباس جراذینی، حسن بن عبدالرحمن حمانی
  | دیگر راویان =علی بن محمد، عاصم بن حمید، علی بن عباس جراذینی، حسن بن عبدالرحمن حمانی
  | اعتبار سند = [[حدیث ضعیف|ضعیف]]
  | اعتبار سند = [[حدیث ضعیف|ضعیف]]
  | منابع شیعه = [[الکافی (کتاب)|الکافی]]
  | منابع شیعه = [[اعتبار کتاب کافی|الکافی]]
  | منابع سنی =
  | منابع سنی =
  | توضیحات = محتوای روایت با ذیکر روایات ناسازگار است.
  | توضیحات = محتوای روایت با دیگر روایات ناسازگار است.
}}
}}
'''حرام‌زاده بودن غیرشیعه''' مضمون روایتی در کتاب [[الکافی (کتاب)|کافی]] است، که از نظر سند [[حدیث ضعیف|ضعیف]] و از نظر محتوا با دیگر روایات ناسازگار دانسته شده است.
'''حرام‌زاده بودن غیرشیعه''' مضمون روایتی در [[اعتبار کتاب کافی|کتاب کافی]] است، که از نظر [[سلسله حدیث|سند]] ضعیف و از نظر محتوا با دیگر روایات ناسازگار دانسته شده است؛ چراکه بر اساس روایات، هر کسی با آداب و رسوم خود [[ازدواج]] کند، حتی اگر [[اسلام|مسلمان]] نباشد، فرزند او حلال‌زاده است.
 
دلیل ضعیف بودن سند روایت، وجود علی بن عباس جراذینی در سلسله‌سند است که رجال‌شناسان شیعه او را ضعیف، [[غلو|غلوکننده]] و فرومایه توصیف کرده‌اند.


== متن و ترجمه ==
== متن و ترجمه ==
{{عربی|… عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّ بَعْضَ أَصْحَابِنَا یَفْتَرُونَ وَ یَقْذِفُونَ مَنْ خَالَفَهُمْ. فَقَالَ لِی: الْکَفُّ عَنْهُمْ أَجْمَلُ. ثُمَّ قَالَ: وَ اللَّهِ یَا أَبَا حَمْزَةَ إِنَّ النَّاسَ کُلَّهُمْ أَوْلَادُ بَغَایَا مَا خَلَا شِیعَتَنَا. قُلْتُ: کَیْفَ لِی بِالْمَخْرَجِ مِنْ هَذَا. فَقَالَ لِی: یَا أَبَا حَمْزَةَ کِتَابُ اللَّهِ الْمُنْزَلُ یَدُلُّ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی جَعَلَ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ سِهَاماً ثَلَاثَةً فِی جَمِیعِ الْفَیْءِ ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ. فَنَحْنُ أَصْحَابُ الْخُمُسِ وَ الْفَیْءِ وَ قَدْ حَرَّمْنَاهُ عَلَی جَمِیعِ النَّاسِ مَا خَلَا شِیعَتَنَا وَ اللَّهِ یَا أَبَا حَمْزَةَ مَا مِنْ أَرْضٍ تُفْتَحُ وَ لَا خُمُسٍ یُخْمَسُ فَیُضْرَبُ عَلَی شَیْءٍ مِنْهُ إِلَّا کَانَ حَرَاماً عَلَی مَنْ یُصِیبُهُ فَرْجاً کَانَ أَوْ مَالًا…}}<ref name=":0">کلینی، محمد؛ کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ ه‍. ش، ج۸، ص۲۳۹، حدیث ۴۳۱.</ref>
{{عربی بزرگ|… عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّ بَعْضَ أَصْحَابِنَا یَفْتَرُونَ وَ یَقْذِفُونَ مَنْ خَالَفَهُمْ. فَقَالَ لِی: الْکَفُّ عَنْهُمْ أَجْمَلُ. ثُمَّ قَالَ: وَ اللَّهِ یَا أَبَا حَمْزَةَ إِنَّ النَّاسَ کُلَّهُمْ أَوْلَادُ بَغَایَا مَا خَلَا شِیعَتَنَا. قُلْتُ: کَیْفَ لِی بِالْمَخْرَجِ مِنْ هَذَا. فَقَالَ لِی: یَا أَبَا حَمْزَةَ کِتَابُ اللَّهِ الْمُنْزَلُ یَدُلُّ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی جَعَلَ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ سِهَاماً ثَلَاثَةً فِی جَمِیعِ الْفَیْءِ ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ: {{قرآن|وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ|ترجمه=|سوره=انفال|آیه=۴۱}} فَنَحْنُ أَصْحَابُ الْخُمُسِ وَ الْفَیْءِ وَ قَدْ حَرَّمْنَاهُ عَلَی جَمِیعِ النَّاسِ مَا خَلَا شِیعَتَنَا وَ اللَّهِ یَا أَبَا حَمْزَةَ مَا مِنْ أَرْضٍ تُفْتَحُ وَ لَا خُمُسٍ یُخْمَسُ فَیُضْرَبُ عَلَی شَیْءٍ مِنْهُ إِلَّا کَانَ حَرَاماً عَلَی مَنْ یُصِیبُهُ فَرْجاً کَانَ أَوْ مَالًا… .<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲۸۵، ح۴۳۱.</ref>
 
|ترجمه = ابی حمزه به امام باقر(ع) گفت: برخی اصحاب ما (برخی شیعیان) به مخالفان مذهبِ (شیعه) افترا می‌بندند و آنها را حرام‌زاده می‌خوانند. امام باقر(ع) در پاسخ فرمود: «خودداری از آن‌ها (از چنین کارها) بهتر است». سپس فرمود: «ای ابا حمزه! براستی همه مردم به‌جز شیعیان، اولاد حرام هستند». ابی‌حمزه پرسید: «چگونه این مطلب را برای دیگران اثبات کنم؟» وی فرمود: «ای أبا حمزه! قرآن بر این مطلب شاهد است؛ زیرا خداوند از تمام فیء سه سهم برای ما خاندان (اهل بیت) قرار داده است و خدا عز و جل فرموده است: «...هر چیزی را که به عنوان غنیمت و فایده به دست آوردید، یک پنجم آن برای خدا و رسول خدا(ص) و خویشان پیامبر، و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است،». ما (اهل بیت) صاحبان خمس و خراج هستیم و ما آن را بر همه مردم به‌جز شیعه حرام کردیم...».}}
{{نقل قول|ابی حمزه به امام صادق(ع) گفت: برخی اصحاب ما (برخی شیعیان) به مخالفان مذهبِ (شیعه) افترا می‌بندند و آنها را حرام‌زاده می‌خوانند. امام صادق(ع) در پاسخ فرمود: «خودداری از آن‌ها (از چنین کارها) بهتر است». سپس فرمود: «ای ابا حمزه! براستی همه مردم به‌جز شیعیان، اولاد حرام هستند». ابی‌حمزه پرسید: «چگونه این مطلب را برای دیگران اثبات کنم؟» وی فرمود: «ای أبا حمزه! قرآن بر این مطلب شاهد است؛ زیرا خداوند از تمام فیء سه سهم برای ما خاندان (اهل بیت) قرار داده است: کرده است و خدا عز و جل فرموده است: «...هر چیزی را که به عنوان غنیمت و فایده به دست آوردید، یک پنجم آن برای خدا و رسول خدا(ص) و خویشان پیامبر، و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است،». ما (اهل بیت) صاحبان خمس و خراج هستیم، و ما آن را بر همه مردم به‌جز شیعه حرام کردیم...».}}
 
 
 
در هر آیین و مذهبی قانون ازدواج و نکاح وجود دارد. از دیدگاه دین مبین اسلام کسانی که بر طبق قوانین ازدواج مذهب و آیین خود، ازدواج می‌کنند و فرزندانی که به دنیا می‌آورند حلال‌زاده‌اند و حرام‌زاده نتیجه عمل زنا است. پس اگر اولاد و فرزندی از تماس زن و مرد بدون ازدواج و نکاح به وجود بیاید، زنازاده و حرام‌زاده خواهد بود.
 
بنابراین اهل سنت اگر آن گونه که در مذهب شان پذیرفته شده است ازدواج کنند و صاحب فرزند و اولادی شوند، این فرزندان حلال‌زاده خواهند بود و بطلان مذهب و آیین دلیل نمی‌شود که پیروان آنها حرام‌زاده باشند.
 
روایتی نقل شده که امام صادق(ع) دوستی داشت که آن حضرت را به هر جا که می‌رفت، همراهی می‌کرد. روزی در بازار کفاش‌ها همراه حضرت می‌رفت و به دنبال شان غلام او که از اهل سند بود می‌آمد. ناگاه آن مرد به پشت سر خود متوجه شده و غلام را خواست و او را ندید و تا سه مرتبه به عقب برگشت و او را ندید، بار چهارم که او را دید، گفت: ای زنازاده کجا بودی؟
 
امام صادق(ع) دست خود را بلند کرده و به پیشانی خود زد و فرمود: «سبحان الله! مادرش را به زنا متهم می‌کنی؟! من خیال می‌کردم تو خوددار و پارسائی و اکنون می‌بینم که ورع و پارسایی نداری» !!
 
عرض کرد: قربانت گردم مادرش زنی است از اهل سند و مشرک است!
 
فرمود: «مگر ندانسته‌ای که هر ملتی برای خود ازدواجی دارند».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، المکتبه الاسلامیه، ج۲، ص۳۲۴.</ref>
 
در روایت دیگری امام صادق(ع) فرموده است: «برای هر امتی ازدواجی است که به وسیله آن از زنا جلوگیری کنند».<ref>همان.</ref>
 
پس معیار و ملاک حرام زادگی آن است که با تماس نامشروع و بدون ازدواج اولادی به وجود بیاید و مذهب و دین در آن نقشی ندارد.
 
اصل روایت مورد پرسش:
 
علی بن محمد، عن علی بن العباس، عن الحسن بن عبد الرحمن، عن عاصم بن حمید، عن أبی حمزه، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: قلت له: إن بعض أصحابنا یفترون ویقذفون من خالفهم فقال لی: «الکف عنهم أجمل…».
 
ترجمه حدیث:
 
 
ب


== بررسی سند ==
== بررسی سند ==
حدیث حرام‌زاده بودن غیر شیعه، در کتاب [[الکافی (کتاب)|کافی]] از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است.<ref name=":0" /> علی بن عباس جراذینی یکی از راویان سلسله‌سند این روایت، [[حدیث ضعیف|ضعیف]] دانسته شده است.<ref>ابن داوود؛ رجال ابن داوود، قم ف رضی، ۱۳۹۳ ه. ق ، ص۲۶۱؛ تفرشی؛ نقد الرجال، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۸ ه. ق ، ج۳، ص۲۷۴؛ خوئی، ابوالقاسم؛ معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، چا پ پنجم، ۱۴۱۳ ه. ق ، ج۱۳، ص۷۲.</ref> [[احمد بن علی نجاشی|احمد نجاشی]] رجال‌شناس [[شیعه]]، او را [[غلو|غلوکننده]]<ref>نجاشی؛ رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، چاپ پنجم، ۱۳۱۶ ه. ق ، ص۲۵۵.</ref> و [[علامه حلی]] وی را فردی فرومایه که به روایتش اعتنایی نمی‌شود شمرده‌اند.<ref>علامه حلی؛ خلاصه الاقوال، بی جا، مؤسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، ۱۴۱۷ ه. ق ، ص۳۶۷.</ref> حسن بن عبدالرحمن حمانی دیگر راوی این سلسله‌سند نیز [[حدیث مجهول|ناشناخته]] بوده و در کتاب‌های رجالی درباره او مطلبی ذکر نشده است.<ref>نمازی شاهرودی، علی؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، چایخانه حیدری، چاپ اول، بی تا، ج۲، ص۴۱۸.</ref> از این رو، این روایت را از نظر سند [[حدیث ضعیف|ضعیف]] شمرده‌اند.
حدیث حرام‌زاده بودن غیر شیعه، در [[اعتبار کتاب کافی|کافی]] از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است.<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲۸۵، ح۴۳۱.</ref> علی بن عباس جراذینی یکی از راویان سلسله‌سند این روایت، [[حدیث ضعیف|ضعیف]] دانسته شده است.<ref>ابن داوود، رجال ابن داوود، قم، رضی، ۱۳۹۳ق، ص۲۶۱؛ تفرشی، نقد الرجال، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۲۷۴؛ خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی‌جا، بی‌نا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳ق، ج۱۳، ص۷۲.</ref> [[احمد بن علی نجاشی|احمد نجاشی]] رجال‌شناس [[شیعه]]، او را [[غلو|غلوکننده]]<ref>نجاشی، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، چاپ پنجم، ۱۳۱۶ق، ص۲۵۵.</ref> و [[علامه حلی]] وی را فردی فرومایه که به روایتش اعتنایی نمی‌شود شمرده‌اند.<ref>علامه حلی، خلاصه الاقوال، بی جا، مؤسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۳۶۷.</ref> حسن بن عبدالرحمن حمانی دیگر راوی این سلسله‌سند نیز [[حدیث مجهول|ناشناخته]] بوده و در کتاب‌های رجالی درباره او مطلبی ذکر نشده است.<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، چاپخانه حیدری، چاپ اول، بی‌تا، ج۲، ص۴۱۸.</ref> از این رو، این روایت را از نظر سند [[حدیث ضعیف|ضعیف]] شمرده‌اند.


== بررسی محتوا ==
== بررسی محتوا ==
در این روایت، غیرشیعیان حرام‌زاده شمرده شده‌اند، که با دیگر روایات منابع شیعه ناسازگار دانسته شده است؛ چراکه بر اساس روایات، هر کسی با آداب و رسوم خود ازداوج کند، حتی اگر مسلمان نباشد، حلال‌زاده است.
در این روایت، غیرشیعیان [[حرام‌زادگی|حرام‌زاده]] شمرده شده‌اند. این مطلب با دیگر روایات شیعه ناسازگار است؛ چراکه بر اساس روایات، هر کسی با آداب و رسوم خود [[ازدواج]] کند، حتی اگر [[اسلام|مسلمان]] نباشد، فرزند او حلال‌زاده است.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، المکتبه الاسلامیه، ج۲، ص۳۲۴.</ref>
 
در این روایت نسبت به غیرشیعیان عبارت «اَوْلَادُ بَغَایا» به‌کار رفته که دو احتمال برای آن ذکر شده است: «کسی که از راه زنا به دنیا آمده  باشد» و «کسی که از مال حرام به دنیا آمده باشد». برخی با توجه به علتی که در روایت ذکر شده احتمال دوم را درست دانسته‌اند.
 
در دلالت این حدیث نیز مشکلاتی وجود دارد که نمی‌توان آن را پذیرفت مثلاً آیا «بغی» به معنی زنا زاده است یا حرام لقمه؟ چون حرامزادگی دو معنا دارد: یکی اینکه از زنا بدنیا بیاید؛ و دیگر آنکه از مال حرام بدنیا بیاید
 
 
در این روایت امام علت آورده که چون خمس و خراج و غنیمت مال ماست و دیگران تصاحب کرده‌اند پس این اموال بر آنها حرام است و بچه‌های آنها نیز ثمره همین اموال هستند یا مثلاً امام می‌گوید چون یکی از غنیمت‌ها کنیزان است پس ازدواج با آنها نیز جایز نمی‌باشد؛ در حالی که ازدواج با هر کسی طبق معیارهای اعتقادی همان شخص صحیح است چه دیگران آن را جایز بدانند یا ندانند و اهل سنت ازدواج با کنیز را جایز می‌دانند هرچند این کنیز در جنگی دستگیر شده که با فرماندی معصوم نباشد.
 
 
از سوی دیگر همه اهل سنت که از کنیز متولد نشده‌اند تا کسی بگوید همه اینها بر خلاف نظر ماست، پس نامشروعند.


 
برخی محققان (صرف نظر از ضعف سند) معنای عبارت «اَوْلَادُ بَغَایا» که در روایت به‌کار رفته را به معنای حرام‌زاده ندانسته‌اند؛ بلکه به معنای کسی دانستند که از مال حرام به دنیا آمده است؛ زیرا استدلال ذکر شده در روایت، مربوط به [[غنیمت]]، [[خمس]] و [[خراج]] است. در روایت، استدلال شده که خمس و خراج متعلق به [[اهل‌بیت(ع)]] است و اهل‌بیت آن را بر غیرشیعه حرام کرده‌اند. اگر مراد از غنیمت، [[کنیز|کنیزی]] باشد که غیرشیعه با او ازدواج کرده نیز، با دیگر روایات شیعه ناسازگار شمرده شده؛ زیرا اهل سنت ازدواج با کنیز را جایز می‌دانند و طبق روایات شیعه هر کسی با رسوم خود ازدواج کند، فرزند او حلال‌زاده است.
امروز نیز که اصلاً کنیزی وجود ندارد تا کسی آنها را متهم کند که با کنیزی که در آن حقی نداشتند ازدواج کرده‌اند.
#
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


خط ۷۶: خط ۳۸:
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی =حدیث
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۱ =منبع‌شناسی
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:فقه الحدیث]]
[[رده:اهل سنت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۶

سؤال
در روایتی مردمی که شیعه نیستند حرام‌زاده شمرده شده‌اند. آیا این روایت صحیح است؟


حرام‌زاده بودن غیرشیعه
اطلاعات حدیث
به نقل ازامام صادق(ع)
راویان
راوی اصلیابی‌حمزه ثمالی
دیگر راویانعلی بن محمد، عاصم بن حمید، علی بن عباس جراذینی، حسن بن عبدالرحمن حمانی
سند
اعتبار سندضعیف
منابع شیعهالکافی
توضیحاتمحتوای روایت با دیگر روایات ناسازگار است.

حرام‌زاده بودن غیرشیعه مضمون روایتی در کتاب کافی است، که از نظر سند ضعیف و از نظر محتوا با دیگر روایات ناسازگار دانسته شده است؛ چراکه بر اساس روایات، هر کسی با آداب و رسوم خود ازدواج کند، حتی اگر مسلمان نباشد، فرزند او حلال‌زاده است.

دلیل ضعیف بودن سند روایت، وجود علی بن عباس جراذینی در سلسله‌سند است که رجال‌شناسان شیعه او را ضعیف، غلوکننده و فرومایه توصیف کرده‌اند.

متن و ترجمه

بررسی سند

حدیث حرام‌زاده بودن غیر شیعه، در کافی از امام صادق(ع) نقل شده است.[۲] علی بن عباس جراذینی یکی از راویان سلسله‌سند این روایت، ضعیف دانسته شده است.[۳] احمد نجاشی رجال‌شناس شیعه، او را غلوکننده[۴] و علامه حلی وی را فردی فرومایه که به روایتش اعتنایی نمی‌شود شمرده‌اند.[۵] حسن بن عبدالرحمن حمانی دیگر راوی این سلسله‌سند نیز ناشناخته بوده و در کتاب‌های رجالی درباره او مطلبی ذکر نشده است.[۶] از این رو، این روایت را از نظر سند ضعیف شمرده‌اند.

بررسی محتوا

در این روایت، غیرشیعیان حرام‌زاده شمرده شده‌اند. این مطلب با دیگر روایات شیعه ناسازگار است؛ چراکه بر اساس روایات، هر کسی با آداب و رسوم خود ازدواج کند، حتی اگر مسلمان نباشد، فرزند او حلال‌زاده است.[۷]

برخی محققان (صرف نظر از ضعف سند) معنای عبارت «اَوْلَادُ بَغَایا» که در روایت به‌کار رفته را به معنای حرام‌زاده ندانسته‌اند؛ بلکه به معنای کسی دانستند که از مال حرام به دنیا آمده است؛ زیرا استدلال ذکر شده در روایت، مربوط به غنیمت، خمس و خراج است. در روایت، استدلال شده که خمس و خراج متعلق به اهل‌بیت(ع) است و اهل‌بیت آن را بر غیرشیعه حرام کرده‌اند. اگر مراد از غنیمت، کنیزی باشد که غیرشیعه با او ازدواج کرده نیز، با دیگر روایات شیعه ناسازگار شمرده شده؛ زیرا اهل سنت ازدواج با کنیز را جایز می‌دانند و طبق روایات شیعه هر کسی با رسوم خود ازدواج کند، فرزند او حلال‌زاده است.


منابع

  1. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲۸۵، ح۴۳۱.
  2. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲۸۵، ح۴۳۱.
  3. ابن داوود، رجال ابن داوود، قم، رضی، ۱۳۹۳ق، ص۲۶۱؛ تفرشی، نقد الرجال، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۲۷۴؛ خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی‌جا، بی‌نا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳ق، ج۱۳، ص۷۲.
  4. نجاشی، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، چاپ پنجم، ۱۳۱۶ق، ص۲۵۵.
  5. علامه حلی، خلاصه الاقوال، بی جا، مؤسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۳۶۷.
  6. نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، چاپخانه حیدری، چاپ اول، بی‌تا، ج۲، ص۴۱۸.
  7. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، المکتبه الاسلامیه، ج۲، ص۳۲۴.