حدیث غدیر در صحاح سته اهل‌سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
 
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Shamloo}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
حدیث غدیر در کدام یک از کتب صحاح سته اهل سنت آمده است؟
حدیث غدیر در کدام یک از کتب صحاح سته و سایر متون حدیثی اهل سنت آمده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
نسائی از علمای اهل سنت و صاحب سنن نسایی که یکی از کتب صحاح سته اهل سنت می‌باشد در کتاب السنن الکبری آورده است:
صحاح سته اهل سنت عبارت اند از صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابوداود، سنن ترمذی، سنن نسائی و سنن ابن ماجه. در صحیح بخاری هیچ اشاره‌ای به '''حدیث غدیر '''نشده است. اما در سایر صحاح و همچنین متون حدیثی معتبر اهل سنت به‌صورت ناقص نقل شده است. از میان [[اسامی صحاح سته|صحاح سته]] این حدیث در صحیح مسلم، [[سنن ابن‌ماجه]]، سنن ترمذی و [[سنن نسائی]] آمده است. در این کتاب‌ها از [[خطبه غدیر]] عبارت {{عربی|مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَهذا عَلِی مَولاهُ|ترجمه=هرکه من مولای او هستم، این علی مولای اوست}}، بعضاً با اضافاتی، نقل شده است.<ref>خسروی سرشکی، مهدی، «نقل‌های حدیث غدیر در منابع روایی قرن سوم و چهارم»، علوم حییث، شماره ۷، بهار۱۳۷۷ش، ص۱۵۴–۱۶۱.</ref> در سایر متون حدیثی اهل سنت نیز به آن اشاره شده است.


پیامبر اکرم(ص) از آخربن حج (حجه الوداع) برمی‌گشت و به غدیر خم رسید، دستور داد همه بایستند، سپس فرمود:((به زودی دعوت خدا را اجابت خواهم کرد، همانا من دو چیز گرانبها نزد شما می‌گذارم، یکی بزرگتر از دیگری است:
== نقل حدیث در صحاح ==
=== صحیح مسلم ===
مسلم بن حجاج نیشابوری حدیث غدیر را به‌صورت ناقص در صحیح خود که از کتاب‌های صحاح سته و معتبر در نزد اهل است، چنین نقل نموده است: «زید بن ارقم می‌گوید در غدیر خم پیامبر خدا(ص) ایستاد و خطبه خوانده سپس فرمود: «ای مردم! من هم بشرم و به‌زودی به‌سوی خدا می‌روم و من برای شما دو امانت گران‌بها می‌گذارم، اولش کتاب خداست که در آن هدایت و نور است، پس کتاب خدا را گرفته و به آن تمسک جویید و به آن رغبت کنید و سپس فرمود: و اهل‌بیتم. بعدازاین سه مرتبه فرمود: اذکرکم الله فی اهل بیتی.<ref>نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج7، ص123، بیروت، دار الفکر، بی تا.</ref> مسلم قسمت پایانی حدیث را نقل نکرده است.


۱. کتاب خدا؛ ۲. و عترتم و اهل بیتم.
=== سنن نسائی ===
[[پیامبر(ص)]] در آخرین [[حج]] خود زمانی که به [[غدیر خم]] رسید دستور داد تا همه بایستند؛ سپس فرمود: «به‌زودی دعوت خدا را اجابت خواهم کرد، همانا من دو چیز گرانبها نزد شما می‌گذارم که یکی بزرگ‌تر از دیگری است: یکی، کتاب خدا و دیگری عترتم». آنگاه فرمود: «سپس نگاه کنید که چگونه با این دو رفتار می‌کنید. به‌درستی که این دو از هم جدا نمی‌شوند تا در [[حوض کوثر]] بر من وارد گردند». سپس فرمود: «خداوند مولای من است و من مولای همه مومنانم». سپس دست [[علی(ع)]] را گرفت و فرمود: «هر کس من مولای اویم، پس علی مولای اوست. بار پروردگارا، کسی که او را دوست می‌دارد، دوست دار و کسی که او را دشمن بدارد، دشمن دار.»<ref>نسائی، احمد بن شعیب، السنن الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۴۵.</ref>


آنگاه فرمود: سپس نگاه کنید که چگونه با این دو رفتار می نمائید. به درستی که این دو از هم جدا نمی‌شوند تا در حوض کوثر بر من وارد گردند.
=== سنن ابن‌ماجه ===
[[سعد بن ابی‌قاص]] از بی‌احترامی معاویه به [[علی(ع)]] غضبناک شد و در پاسخ معاویه گفت: «از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست».<ref>ابن‌ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن‌ماجه، بیروت، دار الفکر، بی‌تا، ج۱، ص۴۵.</ref> همچنین، ابن‌ماجه در کتاب خود آورده که براء بن عازب گفت: «در [[حجةالوداع]] و در یکی از راه‌ها، رسول خدا(ص) پیاده شد و مردم را برای [[نماز]] جمع کرد و سپس دست علی(ع) را گرفت و فرمود: آیا من از مؤمنان نسبت به جانشان اولی نیستم؟ همه گفتند: بلی. فرمود: آیا من بر همه مؤمنان ولایت ندارم؟ همه گفتند: بلی. فرمود: پس این ولی هر کسی است که من ولی اویم. خدایا دوستدار او را دوست بدار و دشمن او را دشمن دار.»<ref>ابن‌ماجه قزوینی، سنن ابن‌ماجه، ج۱، ص۴۳.</ref>


سپس فرمود: خداوند مولای من است و من مولای همه مومنانم، بعد دست علی(ع) را گرفت و فرمود: هر کس من مولای اویم، پس این مولای اوست. بار پروردگار را کسی که او را دوست می‌دارد، دوستش دار و کسی که او را دشمن بدارد، دشمنش دار))<ref>نسائی، احمد، السنن الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۴۵.</ref>
=== سنن ترمذی ===
از [[زید بن ارقم]] نقل شده رسول خدا(ص) فرمود: «هر که من مولای اویم پس از من علی مولای اوست.»<ref>ترمذی، محمد، سنن الترمذی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۲۹۷.</ref>


حدیث غدیر که در واقع خطبه طولانی رسول خدا(ص) در غدیر خم بود، به‌طور مفصل در کتاب‌های صحاح سته نیامده است، ولی جملاتی که در ولایت و امامت امیر مومنان(ع) می‌باشد در این کتاب‌ها نقل شده است و می‌توان گفت که صحاح به اصل حدیث اشاره کرده‌اند ولی کل خطبه را نیاورده اند و این حدیث نزد علمای اهل سنت از احادیث معتبر و غیرقابل انکار می‌باشد که به عنوان مقدمه به چند نمونه اشاره می‌شود:
== حدیث غدیر در کتاب‌های معتبر حدیثی دیگر اهل سنت ==
در متون معتبر دیگر حدیثی اهل سنت که به کتاب‌های صحیح معروف هستند [[حدیث غدیر]] به‌طور گسترده نقل شده است:


۱. احمد مغربی از علمای اهل سنت می‌نویسد: حدیث غدیر صحیح است، ثابت شده است، متواتر است و بیش از صد طریق نقل شده است و خیلی از افراد این حدیث را به‌طور جدا گانه نوشته‌اند.<ref>مغربی، احمد، فتح الملک العله بصحه حدیث باب مدینه العلم علی، اصفهان، مکتبه امیرالمومنین(ع)، ص۱۲.</ref>
=== صحیح ابن حبان ===
در صحیح ابن حبان حدیث غدیر بدون هیچ ابهامی نقل‌شده است «... شنید که رسول‌الله(ص) در روز غدیر خم می‌فرمود: آیا نمی‌دانید که من سزاورترین مردم به مؤمنین از خود شان هستم؟ مردم گفتند چرا یا رسول‌الله. فرمود هرکه من مولای او هستم پس این علی مولای اوست. خدایا دوست بدار هر که علی را دوست دارد و دشمن بدار هر که با علی دشمنی می‌کند.<ref>بستی، محمد بن حبان، صحیح ابن حبان بترتیب ابن بلبان، بیروت، مؤسسة الرسالة، چ۲، ۱۴۱۴ ق/ ۱۹۹۳م، تحقیق: شعیب الأرنؤوط، ج۱۵، ص۳۷۶.</ref>


۲. ابن عاصم دیگر عالم سنی نیز می‌نویسد: حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» در نهایت صحت است که جماعتی از صحابه با طرق مختلف آن را نقل کرده‌اند و همه اینها با سلسله سندهای صحیح است.<ref>ضحاک، ابن ابی عاصم، کتاب السنه، بیروت، المکتبه الاسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۳ق، ص۵۲۲.</ref>
=== الاحادیث المختاره ===
در این کتاب حدیث غدیر این گونه نقل شده است: حدیث غدیر این گونه شده است: «... سعید بن وهب گفت که علی رضی الله عنه گفت شما را به خدا قسم می‌دهم هر که از پیامبر اسلام شنیده است که در روز غدیر خم فرمود خداوند ولی من است و من ولی مؤمنین هستم. هر که من مولای او هستم پس علی مولای اوست. خدایا دوست بدار هر که او را دوست داشته و دشمن بدار هرکه با او دشمن است.<ref>حنبلی مقدسی، محمد بن عبدالواحد، الاحادیث المختاره، مکة المکرمة، مکتبة النهضة الحدیثة، چ۱، ۱۴۱۰، تحقیق: عبد الملک بن عبدالله بن دهیش، ج۲، ص۱۰۶.</ref> و سپس می‌گوید سند این حدیث صحیح است.


۳. اسکافی عالم دیگر اهل سنت ادعای متواتر بودن حدیث غدیر در میان همه مسلمانان را کرده است.<ref>اسکافی، محمد، المعیار و الموازنه، بی جا، بی نا، بی تا، ص۷۱ و ۲۱۰.</ref>
=== مستدرک حاکم ===
از زید بن ارقم روایت‌شده که رسول خدا(ص) در بین راه [[مکه]] و [[مدینه]] در کنار پنج درخت عظیم‌الجثه فرود آمدند و مردم در زیر این درختان محلی را ساختند تا رسول خدا(ص) بر آن راحت باشد. سپس رسول خدا(ص) در آنجا نماز خواند و برای خطابه ایستاد و بعد از حمد و ثنای خدا مردم را موعظه کرد، سپس فرمود ای مردم من دو چیز را در بین شما برجای گذاشتم اگر از آن‌ها متابعت کنید هرگز گمراه نمی‌شوید و آن‌ها کتاب خدا و اهل‌بیتم و عترتم هستند. سپس سه بار فرمود آیا می‌دانید که من سزاوارتر به مؤمنین از خود آنان هستم؟ گفتند بلی. سپس پیامبر اسلام(ص) فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه. این حدیث با شرط شیخین صحیح است.<ref>حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، دار الکتب العلمیة، چ۱، ۱۴۱۱هـ / ۱۹۹۰م، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج۳، ص۱۱۸.</ref>


== حدیث غدیر در صحاح سته ==
در متون حدیثی و غیر حدیثی دیگر [[اهل سنت]] حدیث غدیر منعکس گردیده است و نیازی نیست که به همه آن‌ها اشاره بشود.
در کتب اهل سنت و به خصوص صحاح سته به جملاتی از خطبه غدیر که رسول خدا(ص) ایراد کرده‌اند، اشاره دارند و این جملات در ذیل فضائل امیرمؤمنان(ع) آورده‌اند که به چند نمونه اشاره می‌شود:
 
۱. یکی از جملاتی که در غدیر خم از رسول خدا(ص) نقل شده «من کنت مولاه فعلی مولاه» می‌باشد و در سنن ابن ماجه که یکی از صحاح سته است آمده:
 
«سعد بن و قاص از بی‌احترامی معاویه بر امیر مؤمنان علی(ع) غضبناک شد و در پاسخ معاویه گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: هر که من مولای اویم، سپس علی مولای اوست.»<ref>قزوینی، احمد، سنن ابن ماجه، بیروت، دار الفکر، بی تا، ج۱، ص۴۵.</ref>
 
در سنن ترمزی دیگر کتاب از صحاح سته نیز از زید بن ارقم نقل شده رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ فرمود: «هر که من مولای اویم پس از من علی مولای اوست.»<ref>ترمذی، محمد، سنن الترمذی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۲۹۷.</ref>
 
براء بن عازب گوید: در حجه الوداع در یکی از راه‌ها، رسول خدا(ص) پیاده شد و مردم را برای نماز جمع کرد و سپس دست علی(ع) را گرفت و فرمود: «آیا من از مؤمنان نسبت به جانشان اولی نیستم؟ همه گفتند: بلی. فرمود: آیا من بر همه مؤمنان ولایت ندارم؟ همه گفتند: بلی. فرمود: پس این ولی هر کسی است که من ولی اویم. خدایا دوستدار او را دوست بدار و دشمن او را دشمن دار.»<ref>سنن ابن ماجه، همان، ج۱، ص۴۳.</ref>
 
نسائی که سنن او از صحاح سته اهل سنت می‌باشد، حدیث غدیر را در سه کتاب دیگرش نیز آورده است که بیانگر اهمیت این حدیث است که فقط به اسامی این سه کتاب اشاره می‌شود.
 
یک: السنن الکبری، ج۵، ص۱۳۱؛ دو خصائص امیر المؤمنین، ص۵۰؛ سه: فضائل الصحابه، ص۱۴.
 
۲. حدیث ثقلین: حدیث ثقلین که یکی از احادیث معتبر نزد شیعه و سنی است، یکی از احادیثی است که رسول خدا(ص) آن را در خطبه غدیر آورده‌اند و این در صحاح سته موجود است:
 
مسلم در کتاب صحیح خود که از کتاب‌های صحاح سته و معتبرترین آن هاست آورده: زید بن ارقم می‌گوید در غدیر خم پیامبر خدا(ص) ایستاد و خطبه خوانده فرمود: ای مردم: من هم بشرم و بزودی به سوی خدا می‌روم و من برای شما دو امانت گرانبها می‌گذارم، اولش کتاب خداست که در آن هدایت و نور است، پس کتاب خدا را گرفته و به آن تمسک جوئید و به آن رغبت کنید و سپس فرمود: و اهل بیتم.
 
بعد از این سه مرتبه فرمود: اذکرکم الله فی اهل بیتی.<ref>نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، بیروت، دار الفکر، بی تا، ج۷، ص۱۲۳.</ref>
 
ترمذی نیز در کتابش که از صحاح سته است، می‌نویسد: پیامبر خدا(ص) فرمود: همانا دو چیز برای شما می‌گذارم و مادامی که به آن دو تمسک جوئید گمراه نخواهید شد: یکی از آن‌ها بزرگ‌تر از دیگری است، کتاب خدا ریسمان الهی است که از آسمان به زمین وصل است و عترت و اهل بیتم، و این دو از هم جدا نمی‌شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند، پس ببینید چگونه با آن‌ها رفتار می‌کنید.<ref>سنن الترمذی، همان، ج۵، ص۳۲۹.</ref>
 
نسائی که سننش از صحاح سته است در کتاب‌های دیگرش حدیث ثقلین را جزو حدیث غدیر دانسته که رسول خدا(ص) آن را بعد از نصب و معرفی امیر مومنان(ع) به ولایت، ایراد فرموده است مانند:
 
یک: فضائل الصحابه، ص۱۵؛ دو: السنن الکبری، ج۵، ص۴۵؛ سه: خصائص امیر المؤمنین، ص۹۳.
 
علاوه بر این کتاب‌ها، حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» در ۶۷ کتاب روائی و تفسیری اهل سنت و حدود ۲۳۰ مرتبه از راویان مختلف نقل شده است که بیانگر غیرقابل انکار بودن حدیث غدیرمی باشد.
 
حدیث «انی تارک فیکم الثقلین… یا فیکم امرین…» نیز در بیش از ۴۸ کتاب حدیثی و تفسیری اهل سنت و بیش از ۱۰۲ مرتبه نقل شده است. همه اینها علاوه بر روایاتی است که در فضایل امیر مومنان(ع) در کتاب‌های اهل سنت نقل شده است به طوری که سنائی کتابی مستقل درباره خصائص امیر المومنین(ع) می‌نویسد و ظاهراً برای همین است که در کتاب سنن سنائی کتابی مستقل درباره خصائص امیر المؤمنین(ع) می‌نویسد و ظاهراً برای همین است که در کتاب سنن سنائی، حدیث غدیر را نیاورده است زیرا صحاح سته همه روایات را جمع نکرده‌اند، و آوردن روایاتی توسط سنائی، بخاری و… در کتاب‌های دیگر خود دلیل بر این مدعاست
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
 
== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
۱ـ مسند احمد بن حنبل، (امام حنفی‌های اهل سنت)، ج۱، ج۳، ج۴، ج۵.
 
۲ـ دانشنامه امیر المؤمنین، محمد محمدی ری شهری، ج۲ باترجمه: عبد الهادی مسعودی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی =تاریخ
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ =تاریخ اسلام
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =ماجرای غدیر
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی = شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =شد
  | اولویت =
  | اولویت =ب
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۵

سؤال

حدیث غدیر در کدام یک از کتب صحاح سته و سایر متون حدیثی اهل سنت آمده است؟

صحاح سته اهل سنت عبارت اند از صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابوداود، سنن ترمذی، سنن نسائی و سنن ابن ماجه. در صحیح بخاری هیچ اشاره‌ای به حدیث غدیر نشده است. اما در سایر صحاح و همچنین متون حدیثی معتبر اهل سنت به‌صورت ناقص نقل شده است. از میان صحاح سته این حدیث در صحیح مسلم، سنن ابن‌ماجه، سنن ترمذی و سنن نسائی آمده است. در این کتاب‌ها از خطبه غدیر عبارت «مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَهذا عَلِی مَولاهُ؛ هرکه من مولای او هستم، این علی مولای اوست»، بعضاً با اضافاتی، نقل شده است.[۱] در سایر متون حدیثی اهل سنت نیز به آن اشاره شده است.

نقل حدیث در صحاح

صحیح مسلم

مسلم بن حجاج نیشابوری حدیث غدیر را به‌صورت ناقص در صحیح خود که از کتاب‌های صحاح سته و معتبر در نزد اهل است، چنین نقل نموده است: «زید بن ارقم می‌گوید در غدیر خم پیامبر خدا(ص) ایستاد و خطبه خوانده سپس فرمود: «ای مردم! من هم بشرم و به‌زودی به‌سوی خدا می‌روم و من برای شما دو امانت گران‌بها می‌گذارم، اولش کتاب خداست که در آن هدایت و نور است، پس کتاب خدا را گرفته و به آن تمسک جویید و به آن رغبت کنید و سپس فرمود: و اهل‌بیتم. بعدازاین سه مرتبه فرمود: اذکرکم الله فی اهل بیتی.[۲] مسلم قسمت پایانی حدیث را نقل نکرده است.

سنن نسائی

پیامبر(ص) در آخرین حج خود زمانی که به غدیر خم رسید دستور داد تا همه بایستند؛ سپس فرمود: «به‌زودی دعوت خدا را اجابت خواهم کرد، همانا من دو چیز گرانبها نزد شما می‌گذارم که یکی بزرگ‌تر از دیگری است: یکی، کتاب خدا و دیگری عترتم». آنگاه فرمود: «سپس نگاه کنید که چگونه با این دو رفتار می‌کنید. به‌درستی که این دو از هم جدا نمی‌شوند تا در حوض کوثر بر من وارد گردند». سپس فرمود: «خداوند مولای من است و من مولای همه مومنانم». سپس دست علی(ع) را گرفت و فرمود: «هر کس من مولای اویم، پس علی مولای اوست. بار پروردگارا، کسی که او را دوست می‌دارد، دوست دار و کسی که او را دشمن بدارد، دشمن دار.»[۳]

سنن ابن‌ماجه

سعد بن ابی‌قاص از بی‌احترامی معاویه به علی(ع) غضبناک شد و در پاسخ معاویه گفت: «از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست».[۴] همچنین، ابن‌ماجه در کتاب خود آورده که براء بن عازب گفت: «در حجةالوداع و در یکی از راه‌ها، رسول خدا(ص) پیاده شد و مردم را برای نماز جمع کرد و سپس دست علی(ع) را گرفت و فرمود: آیا من از مؤمنان نسبت به جانشان اولی نیستم؟ همه گفتند: بلی. فرمود: آیا من بر همه مؤمنان ولایت ندارم؟ همه گفتند: بلی. فرمود: پس این ولی هر کسی است که من ولی اویم. خدایا دوستدار او را دوست بدار و دشمن او را دشمن دار.»[۵]

سنن ترمذی

از زید بن ارقم نقل شده رسول خدا(ص) فرمود: «هر که من مولای اویم پس از من علی مولای اوست.»[۶]

حدیث غدیر در کتاب‌های معتبر حدیثی دیگر اهل سنت

در متون معتبر دیگر حدیثی اهل سنت که به کتاب‌های صحیح معروف هستند حدیث غدیر به‌طور گسترده نقل شده است:

صحیح ابن حبان

در صحیح ابن حبان حدیث غدیر بدون هیچ ابهامی نقل‌شده است «... شنید که رسول‌الله(ص) در روز غدیر خم می‌فرمود: آیا نمی‌دانید که من سزاورترین مردم به مؤمنین از خود شان هستم؟ مردم گفتند چرا یا رسول‌الله. فرمود هرکه من مولای او هستم پس این علی مولای اوست. خدایا دوست بدار هر که علی را دوست دارد و دشمن بدار هر که با علی دشمنی می‌کند.[۷]

الاحادیث المختاره

در این کتاب حدیث غدیر این گونه نقل شده است: حدیث غدیر این گونه شده است: «... سعید بن وهب گفت که علی رضی الله عنه گفت شما را به خدا قسم می‌دهم هر که از پیامبر اسلام شنیده است که در روز غدیر خم فرمود خداوند ولی من است و من ولی مؤمنین هستم. هر که من مولای او هستم پس علی مولای اوست. خدایا دوست بدار هر که او را دوست داشته و دشمن بدار هرکه با او دشمن است.[۸] و سپس می‌گوید سند این حدیث صحیح است.

مستدرک حاکم

از زید بن ارقم روایت‌شده که رسول خدا(ص) در بین راه مکه و مدینه در کنار پنج درخت عظیم‌الجثه فرود آمدند و مردم در زیر این درختان محلی را ساختند تا رسول خدا(ص) بر آن راحت باشد. سپس رسول خدا(ص) در آنجا نماز خواند و برای خطابه ایستاد و بعد از حمد و ثنای خدا مردم را موعظه کرد، سپس فرمود ای مردم من دو چیز را در بین شما برجای گذاشتم اگر از آن‌ها متابعت کنید هرگز گمراه نمی‌شوید و آن‌ها کتاب خدا و اهل‌بیتم و عترتم هستند. سپس سه بار فرمود آیا می‌دانید که من سزاوارتر به مؤمنین از خود آنان هستم؟ گفتند بلی. سپس پیامبر اسلام(ص) فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه. این حدیث با شرط شیخین صحیح است.[۹]

در متون حدیثی و غیر حدیثی دیگر اهل سنت حدیث غدیر منعکس گردیده است و نیازی نیست که به همه آن‌ها اشاره بشود.

منابع

  1. خسروی سرشکی، مهدی، «نقل‌های حدیث غدیر در منابع روایی قرن سوم و چهارم»، علوم حییث، شماره ۷، بهار۱۳۷۷ش، ص۱۵۴–۱۶۱.
  2. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج7، ص123، بیروت، دار الفکر، بی تا.
  3. نسائی، احمد بن شعیب، السنن الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۴۵.
  4. ابن‌ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن‌ماجه، بیروت، دار الفکر، بی‌تا، ج۱، ص۴۵.
  5. ابن‌ماجه قزوینی، سنن ابن‌ماجه، ج۱، ص۴۳.
  6. ترمذی، محمد، سنن الترمذی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۲۹۷.
  7. بستی، محمد بن حبان، صحیح ابن حبان بترتیب ابن بلبان، بیروت، مؤسسة الرسالة، چ۲، ۱۴۱۴ ق/ ۱۹۹۳م، تحقیق: شعیب الأرنؤوط، ج۱۵، ص۳۷۶.
  8. حنبلی مقدسی، محمد بن عبدالواحد، الاحادیث المختاره، مکة المکرمة، مکتبة النهضة الحدیثة، چ۱، ۱۴۱۰، تحقیق: عبد الملک بن عبدالله بن دهیش، ج۲، ص۱۰۶.
  9. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، دار الکتب العلمیة، چ۱، ۱۴۱۱هـ / ۱۹۹۰م، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج۳، ص۱۱۸.