جزء سوره بودن بسم الله: تفاوت میان نسخهها
(ابرابزار) |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =') |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} «بسم الله» جزء | {{سوال}} «بسم الله» جزء همه سورههاست یا فقط جزء سوره حمد بوده و یک بار نازل شده است؟{{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}عالمان | {{پاسخ}}[[شیعه|شیعیان]] و برخی عالمان [[اهلسنت]] معتقدند «بسم الله الرحمن الرحیم» در تمامی سورهها به استثنای [[سوره توبه]] (که بسم الله ندارد)، جزء سوره است. [[روایات]] مختلف بر جزء سوره بودن بسم الله، دلالت دارند. سیره [[پیامبر اسلام]] نیز به عنوان دلیل دیگری بر این مطلب، برشمرده شده است. | ||
== نظرات مختلف == | |||
گروههای مختلف مسلمان در جزء سوره بودن «بسم الله» سه نظریه را مطرح کردهاند: | |||
* شیعیان و برخی علمای اهلسنت، مانند [[سیوطی]] و [[فخر رازی]]<ref>سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۳۱.</ref> معتقدند «بسم الله الرحمن الرحیم» در تمامی سورهها به استثنای [[سوره توبه]]، جزء سوره است. | |||
* برخی از پیروان [[شافعی]] از مذاهب فقهی اهلسنت، معتقدند بسم الله تنها جزء [[سوره حمد]] است و در دیگر سورهها جزء نیست. | |||
* برخی اهلسنت نیز معتقدند بسم الله الرحمن الرحیم جزء هیچ سورهای نیست و تنها به جهت [[تبرک]] در ابتدای هر سورهای آمده است. | |||
{{جعبه نقل قول| عنوان = | نقلقول = [[امام باقر(ع)]] در مورد کسانی که بسم الله را جزء سوره ندانسته و در نماز نمیخوانند:{{-}}'''«بهترین آیه قرآن را به سرقت بردند.»'''|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | |||
== روایات در جزء سوره بودن بسم الله == | |||
عالمان شیعه، روایات اهلبیت در جزء سوره بودن را در حد [[تواتر]] دانستهاند. | |||
* یحیی بن ابیعمران به [[امام باقر(ع)]] نامهای نوشته و درباره مردی که سوره حمد در نمازش را با بسم الله شروع کرده و در غیر سوره حمد، بسم الله را ترک میکند، پرسید؟ امام: باید بسم الله الرحمن الرحیم را تکرار کند (یعنی برای هر سوره جداگانه بسم الله را بخواند).<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۱۳.</ref> | |||
* در [[تفسیر قرطبی]] از [[امام صادق(ع)]] نقل شده که «بسم اللَّه، تاج سورهها است». تنها در [[سوره برائت]] بسم اللَّه نیامده است؛ زیرا بسم اللَّه، کلمه امان دادن و رحمت است و برائت و دشمنی با کفار و مشرکان (در سوره توبه) با رحمت سازگار نیست.<ref>تفسیر قرطبی، عبدالله محمد بن احمد انصاری قرطبی، انتشارات دارالکتب المصریه - چاپ سوم، ج۱، ص۱۰۸</ref> | |||
برخی عالمان اهلسنت نیز به جزء بودن بسم الله در سورهها اعتقاد دارند. فخر رازی، عالم اهلسنت معتقد است کلام خدا بودن «بسم الله الرحمن الرحیم»، به حد تواتر رسیده است.<ref>محمد بن عمر فخر رازی، تفسیر کبیر، ج۱، ص۱۷۳–۱۷۴.</ref> | |||
نویسنده [[تفسیر المنار]] نیز نقل کرده فقها، قاریان مکه، اهل کوفه و برخی [[صحابه]] و [[تابعین]] اهل مدینه و نیز [[شافعی]] (در یکی از دو قولش) معتقدند که «بسم الله…» جزء سوره است.<ref>شیخ محمد عبده، المنار، ج۱، ص۳۹.</ref> | |||
== سیره پیامبر و مسلمانان == | |||
خواندن «بسم الله» در ابتدای سورهها (به جز سوره توبه) مرسوم بوده و ثابت شده [[پیامبر اسلام]] در ابتدای سورهها، آن را قرائت میکردند و این عمل پیامبر دلیل بر جزء بودن بسم الله دانسته شده است. | |||
همچنین وجود نسخههای تابعین و صحابه، قبل و بعد از [[عثمان بن عفان|عثمان]] شامل «بسم الله» در ابتدای سورهها (جز سوره توبه) بوده است. وجود «بسم الله» در قرآنها دلیل بر این است که این آیه، مانند آیات دیگری که در قرآن تکرار شدهاند، جزء قرآن است.<ref>سید ابوالقاسم خویی، البیان فی علوم القرآن، ص۴۳۸.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۵۲: | خط ۳۳: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| | | ارزیابی کمی =شد | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ب | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۴
شیعیان و برخی عالمان اهلسنت معتقدند «بسم الله الرحمن الرحیم» در تمامی سورهها به استثنای سوره توبه (که بسم الله ندارد)، جزء سوره است. روایات مختلف بر جزء سوره بودن بسم الله، دلالت دارند. سیره پیامبر اسلام نیز به عنوان دلیل دیگری بر این مطلب، برشمرده شده است.
نظرات مختلف
گروههای مختلف مسلمان در جزء سوره بودن «بسم الله» سه نظریه را مطرح کردهاند:
- شیعیان و برخی علمای اهلسنت، مانند سیوطی و فخر رازی[۱] معتقدند «بسم الله الرحمن الرحیم» در تمامی سورهها به استثنای سوره توبه، جزء سوره است.
- برخی از پیروان شافعی از مذاهب فقهی اهلسنت، معتقدند بسم الله تنها جزء سوره حمد است و در دیگر سورهها جزء نیست.
- برخی اهلسنت نیز معتقدند بسم الله الرحمن الرحیم جزء هیچ سورهای نیست و تنها به جهت تبرک در ابتدای هر سورهای آمده است.
روایات در جزء سوره بودن بسم الله
عالمان شیعه، روایات اهلبیت در جزء سوره بودن را در حد تواتر دانستهاند.
- یحیی بن ابیعمران به امام باقر(ع) نامهای نوشته و درباره مردی که سوره حمد در نمازش را با بسم الله شروع کرده و در غیر سوره حمد، بسم الله را ترک میکند، پرسید؟ امام: باید بسم الله الرحمن الرحیم را تکرار کند (یعنی برای هر سوره جداگانه بسم الله را بخواند).[۲]
- در تفسیر قرطبی از امام صادق(ع) نقل شده که «بسم اللَّه، تاج سورهها است». تنها در سوره برائت بسم اللَّه نیامده است؛ زیرا بسم اللَّه، کلمه امان دادن و رحمت است و برائت و دشمنی با کفار و مشرکان (در سوره توبه) با رحمت سازگار نیست.[۳]
برخی عالمان اهلسنت نیز به جزء بودن بسم الله در سورهها اعتقاد دارند. فخر رازی، عالم اهلسنت معتقد است کلام خدا بودن «بسم الله الرحمن الرحیم»، به حد تواتر رسیده است.[۴]
نویسنده تفسیر المنار نیز نقل کرده فقها، قاریان مکه، اهل کوفه و برخی صحابه و تابعین اهل مدینه و نیز شافعی (در یکی از دو قولش) معتقدند که «بسم الله…» جزء سوره است.[۵]
سیره پیامبر و مسلمانان
خواندن «بسم الله» در ابتدای سورهها (به جز سوره توبه) مرسوم بوده و ثابت شده پیامبر اسلام در ابتدای سورهها، آن را قرائت میکردند و این عمل پیامبر دلیل بر جزء بودن بسم الله دانسته شده است.
همچنین وجود نسخههای تابعین و صحابه، قبل و بعد از عثمان شامل «بسم الله» در ابتدای سورهها (جز سوره توبه) بوده است. وجود «بسم الله» در قرآنها دلیل بر این است که این آیه، مانند آیات دیگری که در قرآن تکرار شدهاند، جزء قرآن است.[۶]
منابع
- ↑ سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۳۱.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۱۳.
- ↑ تفسیر قرطبی، عبدالله محمد بن احمد انصاری قرطبی، انتشارات دارالکتب المصریه - چاپ سوم، ج۱، ص۱۰۸
- ↑ محمد بن عمر فخر رازی، تفسیر کبیر، ج۱، ص۱۷۳–۱۷۴.
- ↑ شیخ محمد عبده، المنار، ج۱، ص۳۹.
- ↑ سید ابوالقاسم خویی، البیان فی علوم القرآن، ص۴۳۸.