کاربر:Hosseiney4030/صفحه تمرین3: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۷۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:


{{سوال}}
{{سوال}}
چگونه امام‌زمان تا به حال عمر کرده‌اند؟
فعالیت‌های سیاسی امام‌صادق(ع) چه بوده‌است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
طولانی بودن عمر امام‌زمان(عج) همواره در طول تاريخ مورد سؤال بوده‌است. اما عمری كه از قرن‌ها فراتر رود از ديدگاه‌های گوناگون، امری شدنی و ممكن‌ است. شیعیان معتقدند که حضرت‌مهدی(عج) عمری طولانی‌ دارد و همچنان زنده خواهد‌ بود تا هنگام ظهور فرا رسد و عدالت را در جهان بگستراند. در ادامه به بررسی امكان تحقق چنين امری پرداخته می‌شود.
برخلاف تصور عمومی، حركت امام‌صادق(ع) تنها در زمينه‌‏های علمی خلاصه نمی‌‏شد، بلكه امام فعاليت سياسی نيز داشت، ولی اين بُعد حركت امام، بر بسياری از گويندگان و نويسندگان پوشيده مانده است. در اينجا برای اينكه سستی اين تصور«كه امام صادق(ع) بنا به ملاحظه اوضاع و احوال آن زمان هرگز در امر سياست مداخله نمي‏كرد و هيچ‌گونه ابتكار عمل سياسی نداشت، بلكه در جهت سياست خلفای وقت حركت می‌كرد» روشن گردد، نمونه‌ه‏ايی از فعاليت‌های سياسی امام را ذکر می‌شود.


== امکان عقلی ==
== اعزام نمايندگان به منظور تبليغ امامت‏ ==
مقصود از اين امكان، محال نبودن عمر طولانی از نظر عقل است از نظر عقل ، درازی عمر با تناقض همراه نیست و مانعی برای تحقق آن وجود ندارد، زيرا در مفهوم زندگی، مرگ زودرس نهفته نيست. همانند عدد ۳ نمی‌باشد كه فرد است و زوج نشود. چون در اين مورد تناقض لازم می‌آيد. بر اين اساس، ممكن است كه برای انسان شرایط و محيطی پديد آيد كه سلول‌های بدن پيوسته بازسازی شود. و اندام‌های پشين كه دچار پيری و فرسودگی شده‌اند به تدريج در جريان خون حل و دفع شوند. لذا ، از نظر عقل سال‌ها زنده ماندن محال نمی‌باشد.<ref>سيد صدر، محمدباقر. جستجو پيرامون مهدي(عج)، ص 17 و 18 ترجمه كتابخانه اسلامي، مؤسسه بناء، 1379.</ref>
امام به منظور تبليغ جريان امامت، نمايندگانی به مناطق مختلف می‌‏فرستاد. شخصی به نمايندگی از امام به خراسان رفت و مردم را به ولايت او دعوت كرد. جمعی اطاعت كردند و گروهی نپذیرفتند، و افرادی به عنوان احتياط و پرهيز از فتنه دست نگه‌داشتند. سپس به نمايندگی از هر گروه، يک‌نفر به ديدار امام صادق(ع) رفت. نماينده گروه سوم در جريان اين سفر با كنيز يكی‌ از همسفران، كار زشتی انجام داد و كسی از آن آگاهی نيافت. هنگامی كه اين چند نفر به حضور امام رسيدند، همان شخص گفت: «شخصی از اهل كوفه به منطقه ما آمد و مردم را به اطاعت و ولايت تو دعوت كرد؛ گروهی پذيرفتند، گروهی مخالفت كردند، و گروهی نيز از روی پرهيزگاری و احتياط دست نگه‌داشتند.»


== امکان علمی ==
امام فرمود: «تو از كدام دسته هستی؟»گفت: «من از دسته احتياط كار هستم.» امام فرمود: «تو كه اهل پرهيزگاری و احتياط بودی، پس چرا در فلان شب احتياط نكردی و آن عمل زشت را انجام دادی؟!» چنان‌که مشاهده می‌شود، در اين قضيه، فرستاده امام اهل كوفه، و منطقه مأموريت، خراسان بوده در حالی كه امام در مدينه اقامت داشته است، و اين وسعت حوزه فعاليت سياسی امام را نشان می‌دهد.<ref>پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص۳۳۷</ref>


مكان علمي بدين معناست كه از نظر علم، سفر انسان به سيارات منظومه شمسي و ديگر منظومه‌ها مردود نيست و نظريه‌هاي علمي امكان زندگي دراز مدت را براي انسان نيز محال نمي‌داند. امروزه در كيهان‌شناسي، روانشناسي و ساير رشته‌هاي علمي هر روز نظريات استواري پديد مي‌آيد كه با دلايل وشواهد بيشتر همراه مي‌باشد. از اين رو به لحاظ علمي در امكان زيست طولاني نيز ترديد نمي‌توان كرد. كه در اينجا به آن اشاره مي‌گردد:
== امام صادق و روياروی عباسيان ==
بنی‌عباس در آغاز درگیری با بنی‌اميه، شعار خود را طرفداری از خاندان پيامبر و تحقق عدل قرار دادند.


الف) برخي از محققان مي‌گويند، ژنهايي را كشف كرده‌اند كه عامل جاويدانگي سلولهاست. اين ژنها مي‌توانند سلولهاي آسيب ديده را ترميم كنند. آزمايشها بر حشراتي كه اين ژنها در آنها فعال شده بود نشان داد كه اين جانداران بر اثر مرگ سلولي نمي‌ميرند، بلكه تحليل فيزيكي اندامها به مرگ آنها مي‌انجامد. اميد است با شناخت مكانيسم پيري، كيفيت زندگي سالمندان بهبود يافته و روند پيري كاهش پيدا كند.<ref>ماهنامة پيام زن، شمارة 92، ص 94.</ref>
از آن‏جا كه مظلوميت خاندان پيامبر در زمان حكومت امويان دل‌های مسلمانان را جريحه دار ساخته بود، و از طرف ديگر امويان بنام خلافت اسلامی از هيچ ظلم و ستمی دریغ نمی‌كردند، بنی‌عباس با استفاده از تنفر شديد مردم از بنی‌اميه و به عنوان طرفداری از خاندان پيامبر توانستند توجه مردم را جلب كنند. ولی نه تنها وعده‏‌های آنان در مورد رفع مظلوميت خاندان پيامبر و اجرای عدالت عملی نشد، بلكه طولی نكشيد كه برنامه‏‌های ضد اسلامی بنی‌اميه، اين بار با شدت بيشتر اجرا گرديد، به طوری كه مردم، باز گشت حكومت اموی را آرزو کردنند! از آنجا كه حكومت سفاح، اولین خليفه عباسی، كوتاه مدت بود و در زمان وی هنوز پايه‏‌های حكومت عباسيان محكم نشده بود، در دوران خلافت او فشار كمتری متوجه مردم شد و خاندان پيامبر نيز زياد در سختی نبودند، اما با روی كار آمدن منصور دوانيقی، فشارها شدت يافت.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۱۳۰</ref>


ب) پژوهشگران با آزمايش به روشي‌از ژن درماني دست يافته‌اند كه از تحليل رفتن ماهيچه‌هاي بدن در اثر پيري پيشگيري مي‌كند. و با اين روش مي‌توان حجم و قدرت ماهيچه‌ها را در زمان پيري و يا در بيماريهاي خاص،دوباره بدست آورد.<ref>ماهنامه دانشمند، شمارة 432، ص 21.</ref>
== قيام زيد ==
زيد بن علی، برادر امام باقر(ع) بود و با توجه به اهميت زيادی كه امام باقر از لحاظ علمی در جامعه داشت، موقعيت چشم‌گيری برای زيد و حركت انقلابی او به وجود نيامد، گرچه در شمار محدثان بود و به سبب علوی بودنش مورد توجه فراوان مردم عراق قرار داشت.<ref>علی خزار قمی، کفایه الاثر، ص۳۲۷</ref>  


ج) تاكنون تصور مي‌شد كه نقص در سيستم اعصاب برگشت ناپذير است و بافتهاي عصبي را نمي‌توان ترميم كرد. ليكن محققان دريافته‌اند كه سلولهاي مغز بيشتر نيز مي‌توانند با حضور خود را بازسازي كنند ولي اين كار پيوسته در طول زندگي يك فرد انجام گيرد.<ref>ماهنامه دانشمند، شماره 4444، ص 25، مهر 1379.</ref>
مسأله برخورد امام صادق(ع) با خروج زيد و با فرقه‌ای به نام زيديه می‌باشد. در برخی از روايات شيعه آمده است كه زيد از معتقدان به امامت امامان شيعه از جمله امام باقر و صادق(ع) بوده است، چنان‌كه از او نقل شده كه می‌گفت: «جعفر امامنا في الحلال و الحرام.»<ref>سیره پیشوایان، ص ۳۶۱، ۳۵۶؛ رجال النجاشی، ص ۱۳۰؛ كفايه الاثر، ص ۳۲۷؛ کریمان، حسین، سيره و قيام زيد بن علی، ص ۴۹ به بعد.</ref>


د) تحقيق نشان داده است كه مرگها در 90 و 100 سالگي بيشتر به خاطر كهولت نيست، بدلايل مشخص و عوارضهائي همانند سكته مغزي، عفونت ريه، پوكي استخوان و ... رخ مي‌دهد.
«جعفر، امام ما در حلال و حرام است.» در روايتی از امام صادق(ع) درباره زيد چنين آمده است: «رحمه الله، اما أنَّه كان مؤمناً و كان عالما و كان صدوقاً، اما أنّه لو ظفر لوفي، اما أنَّه لو ملك يعرف كيف‌ يُضَعْها.»<ref>پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص۳۸۵</ref>
و همچنين، نا اميدي در سالمندان احتمال مرگ زودرس را در آنها افزايش مي‌دهد. و تحقيق روي 795 مرد و زنِ 64 تا 75 ساله نشان دادند كه 29 درصد آنهايي كه حالت يأس داشته نسبت به ديگران مرگ زودرس داشته‌اند.<ref>ماهنامه دانشمند، شماره، 459، ص 24.</ref>


== امکان عملی ==
«خدا او را رحمت كند، مرد مؤمن و عارف و عالم و راست گویی بود، كه اگر پيروز می‌شد وفا می‌كرد و اگر زمام امور را به دست می‌گرفت، می‌دانست آن را به دست چه‌كسی بسپارد.»
امكان عملي آن است كه پديدة روزافزون علمي و تحقيقي همانند: سفينه هاي فضايي، دريايي، ژن شناسيها، اندامهاي مصنوعي، رشد جانواران، بيرون از رحيم، و... زندگي اجتماعي را سازمان مي‌دهد، كه يك نوع از پيشرفت علمي است، در پرتو آن مي‌توانيم در باره عمر مهدي (عج) به بررسي بنشينيم... ديگر هيچ انگيزه‌اي براي شگفتيها باقي نمي‌ماند، مگر اينكه در دانش امام مهدي(عج) شك كنيم و پيشي گرفتن علم او را بر كاروان دانش بشر بعيد بشماريم... اگر همه اينها را باور داريم، چگونه براي خداوند بلند مرتبه دشوار مي‌شماريم كه مهدي(عج) را بر دانش زمان پيشي دهد؟چگونه است كه طول عمري كه خداوند به موعود منتظر(عج) بخشيده، شگفتي مي‌آورد، اما دگرگون كردن جهان و بناي از نوساختن بر مبناي تمدن بزرگ كه به عهده آن حضرت گذاشته شده است را چگونه بايد نظر داشت؟<ref>سيد صدر، محمدباقر، جستجو پيرامون امام مهدي(عج)، ص 19 ـ 25، ترجمه كتابخانه اسلامي، 1379.</ref>


== منابع دینی  ==
پس از قيام زيد و به خصوص به دنبال روی كار آمدن بنی‌عباس، بنی‌الحسن از بنی‌الحسين جدا شدند<ref>خطط مقريزی، ج ۴، ص ۳۰۷؛ نامه دانشوران، ج ۵، ص ۹۲؛ فوات الوفيات، ج ۱؛ ص ۲۱۰.</ref> و به بهانه زيد و فرزندش يحیی، روی كار آوردن يكی از بنی‌الحسن به نام محمد بن عبدالله بن الحسين بن حسن بن علی(ع) را مورد توجه خود قرار دادند.<ref>عيون اخبار الرضا، ج ۱، باب ۲۵؛ امالی صدوق، مجلس ۱۰، ص ۴۰؛ تنقيح المقال، ج ۱، ص ۴۶۸؛ سيره و قيام زيد بن علی، ص ۱۶۸.</ref>  
الف: منابع اماميه، امام سجاد ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايد: سنتهائي از انبياء گذشته در قائم به يادگار مانده است. از آدم و نوح ـ عليه السلام ـ طول عمر، از ابراهيم ـ عليه السلام ـ تولد پنهاني، از عيسي ـ عليه السلام ـ غيبت .... <ref>مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 51، ص 217،‌مؤسسه الوفاء، بيروت.</ref> و امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: خداي تعالي عمر بنده صالح خويش، خضر، را طولاني نكرد جز براي اينكه دليلي بر طول عمر قائم (عج) باشد. و از اين رهگذر بهانه دشمنان را خنثي و حجت ايشانرا قطع كند.<ref>مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 51، ص 217،‌مؤسسه الوفاء، بيروت.</ref>


ب: اهل سنت: 1. ابن جوزي كه از علماي معروف اهل تسنن و حنفي مذهب است، پس از بحث در حالت حضرت مهدي(عج) و نقل روايات رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ درباره آن حضرت مي‌گويد: اين اعتقاد اماميه صحيح است كه حضرت مهدي موجود زنده است و براي افرادي استدلال مي‌كند كه از عمر طولاني برخوردار بوده‌اند. مانند: خضر، الياس، و هم‌چنين (ذوالقرنين) كه در تورات آمده است. 3000 سال عمر كرد. و هم‌چنين معمّريني در شمار عمرهاي 900، 800، 700 سال نيز در تاريخ آمده است.<ref>ابن جوزي، سبط حنقي، تذكرةالخواص الامه، ص 365، اعلمي، بيروت.</ref> 2. عبدالوّهاب شعراني، پس از آنكه از تولد آن حضرت در نيمه شعبان 255، صحبت دارد،مي‌گويد: او باقي است تا آنكه حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ از آسمان نزول كند ديدار نمايد. و عمر او تا زمان ما كه 958 هجري باشد 706 سال است...<ref>شعراني،‌عبدالوهاب، اليواقيت و الجواهر، ص 65، دارالكتب اسلامي، تهران.</ref>
اين‌ها به تدريج گروهی از شيعيان را نيز به دور خويش جمع كردند كه عنوان زيديه بر آنان نام نهاده شد .<ref>نثر الدر، ج ۱، صص ۳۵۲، ۳۵۳.</ref>


== کتب آسمانی ==
در حديثی آمده است: «زيديان امام صادق را متهم مي‌كردند كه ايشان اعتقاد به جهاد در راه خدا ندارد.» <ref>تهذيب، ج ۲، ص ۴۳؛ وسائل الشيعه، ج ۲، ص ۳۲.</ref>امام اين اتهام را از خود رد كرده، فرمود: «ولكنّي أكْره أن أدع علمي الي جهلهم.»
الف : قرآن كريم: در قرآن كريم نيز مواردي از عمرهاي طولاني آمده كه به نمونه آن اشاره مي‌گردد: حضرت نوح ـ عليه السلام ـ (نوح را به سوي قومش فرستاديم، 950 سال در ميان آنان درنگ كرد)<ref>سوره عنكبوت/ 14.</ref> و همچنين، حضرت يونس ـ عليه السلام ـ : «اگر او از اهل تسبيح نبودي تا قيامت وي رادر شكم ماهي نگه مي‌داشتم،»<ref>سوره قلم/ 48.</ref>


پس اگر زندگي در شكم ماهي تا قيامت امكان داشته باشد، در خشكي طبيعي است كه امكان خواهد داشت.
«ولی من نمی‌خواهم علم خود را در كنار جهل آنان بگذارم».<ref>نثر الدر، ج ۱، ص ۳۵۳.</ref>


ب : كتب آسماني اهل كتاب: در ميان خداپرستان و پيروان اديان آسماني، از اينكه طول عمر ممكن است اختلافي نيست. و در تمام كتب مؤسسه از عمر طولاني بسيار سخن به ميان آمده است. از جمله در تورات است كه كتاب مقدس يهوديان است از نظر مسيحيان نيز مورد اعتماد مي‌باشد. و در آن شرح زندگي زيادي را اينگونه آورده است كه جزء كساني كه عمرشان طولاني است اما، در اديان گذشته سخن از طول عمر حضرت مهدي(عج) نيست. بلكه سخن در مطلق درازي عمر و كساني است كه عمر فوق طبيعي و معمولي داشته‌اند. مي‌گويد: «آدم» 900 سال، «نوش» 905 سال، «قينان» 910، «متوشالح» 969،«المك»777 سال داشته و بعد از آن مرده‌اند.<ref>تورات، ترجمه فاضل خالقي، سير پيدايش، باب 5، آيات 5 ـ 32.</ref>
== امام صادق(ع) و دعوت ابوسلمه ==
سياست نخست امام صادق(ع) یک سياست فرهنگی و در جهت پرورش اصحابی بود كه از نظر فقهی و روايی از بنيان گذاران تشيع جعفری به شمار آمده‌اند. برای اين كار به راه انداختن يک جريان شيعی فراگير با اعتقاد به امامت، لازم بود تا بر اساس آن قيامی عليه حاكميت آغاز و دستیابی به پيروزی از آن ممكن باشد وگرنه يک اقدام ساده و شتاب‌زده بود که نه تنها دوام نمی‌آورد بلكه فرصت طلبان از آن بهره‌برداری می‌كردند.


و هم‌چنين در انجيل كه بعد از تورات بوده و از آن به عهد جديد ياد مي‌كنند مي‌گويد: ... انسانهاي مادي بوده‌اند كه 2000 سال داشته حداقل آن 900 سال است كه موارد متعددي را نشان مي‌‌دهد.<ref>انجيل، كتاب اعمال سولان، باب اول، آيات 1 ـ 12.</ref>
در جريان حركتی كه زيد بن علی و پس از آن يحیی بن زيد در خراسان به آن دست زدند، همراه با اين تلاش‌ها آن عده از طالبيان كه بنا به نقل برخی، به طرفداری از جانشينی ابوهاشم بن محمد بن حنفيه فعال بودند به قتل رساندند. نتيجه كار بعدها معلوم شد؛ زيرا فقه جعفری، بنيانگذار تشيع نيرومندی گشت كه روز به روز اوج بيشتری گرفت، اما زيديه و خوارج كه منحصراً در خط سياست كار می‌كردند، طولی نكشيد كه دچار محدوديت فرهنگی شده و كم‌كم موضع نسبتا نيرومند خود را از دست دادند و رو به افول گذاشتند.


== تاریخ ==
== برخورد با منصور ==
كهنسال‌ترين، انسانها آنچه در تاريخ آمده زياد بوده‌اند كه بالا ي500 سال داشته‌اند.<ref>دخيل، علي محمد، الامام المهدي، ص 146و186، دارالمرتضي، بيروت، 1403.</ref> و نمونه‌هاي ديگر اينكه «فيروازاي» يكي از پادشاهان 537، «ابوهبل ،قس،اسقم» هر كدام 670 سال، «مصرايم نوه نوح، ملك نوه ادريس هر كدام» 700 سال و .... داشته‌اند.<ref>دايانا، اس، ودرف، چگونه مي‌توان 100 سال زندگي كرد، ترجمه ليلا مهرادبي، ص 48، انتشارات حسام، 1371.</ref>
امام صادق(ع) در زمان منصور از شهرت علمی برخوردار بوده و مورد توجه بسياری از فقیهان و محدثان اهل سنت بوده است. طبيعی بود كه منصور با توجه به كينه شديدی كه نسبت به علويان داشت، آن حضرت را به شدت زير نظر گرفته و اجازه زندگی آزاد به او نمی‌داد. امام صادق(ع) نيز همانند پدرانش اعتقاد خود را داير بر اين‌كه امامت حق منحصر به فرد او بوده و ديگران آن را غصب كرده‌اند، پنهان نمی‌داشت.


هم چنين«ضحاك» 1200، «مهركان» 2500، «عاد و لقمان» هر كدام 3500 سال عمر كرده‌اند و ...<ref>دايانا، اس، ودرف، چگونه مي‌توان 100 سال زندگي كرد، ترجمه ليلا مهرادبي، ص 48، انتشارات حسام، 1371.</ref>
ابن عنبه می‌نويسد: «منصور بارها تصميم به قتل آن حضرت گرفت ولی خدا او را حفظ كرد.»<ref>عمده الطالب فی انساب آل ابی طالب، ص ۱۹۵.</ref> فعاليت‌های امام به طور عمده در پنهانی انجام می‌گرفت و آن حضرت مكرر اصحاب خود را به كتمان و حفظ اسرار اهل‌بيت(ع) دستور می‌داد، چنان‌كه روايات زيادی در اين زمينه از آن حضرت نقل شده است.<ref>مستدرک الوسائل، ج ۱۲، صص ۲۰۳ـ ۲۹۱.</ref>امام معمولا از رفت و آمد به دربار منصور جز در مواردی سرباز می‌زد و به همين سبب هم از طرف منصور مورد اعتراض قرار می‌گرفت.<ref>مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۳۰۷.</ref>چنان‌كه روزی به آن حضرت گفت: «چرا مانند ديگران به ديدار او نمی‌رود؟» امام در جواب فرمود: «ما كاری نكرده‌ايم كه به جهت آن از تو بترسيم؛ و از امر آخرت پيش تو چيزی نيست كه به آن اميدوار باشيم؛ و اين مقام تو در واقع نعمتی نيست كه آن را به تو تبريک بگوييم و تو آن را مصيبتی برای خود نمی‌دانی كه تو را دلداری بدهيم، پس پيش تو چكار داريم؟»<ref>كشف الغمه، ج ۲، صص ۲۰۹- ۲۰۸؛ الامام الصادق(ع) ، ص ۱۴۱.</ref> بدين‌گونه بود كه امام نارضايی خود را نسبت به حكومت او ابراز می‌داشت.
 
نتيجه: آنچه كه به عنوان نمونه و اختصار اشاره گرديد، عمر طولاني نه از نظر عقل محال بود، و نه از نظر علمي آن را نفي مي‌كند، تاريخ، سنت و اديان آسماني نيز بر‌ آن است كه انسانهايي بوده‌اند كه فوق عادت و عمر طبيعي همگان، عمر داشته و زندگي كرده‌اند، فلذا طولاني بودن عمر امام زمان(عج) از ديدگاه مسلمين از جهات مختلف امري كاملا ممكن بوده و محال نمي‌باشد.
{{پایان پاسخ}}


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =مهدویت
  | شاخه اصلی =تاریخ اسلام
|شاخه فرعی۱ =ویژگی‌های امام زمان(ع)
|شاخه فرعی۱ =تاریخ و سیره معصومان
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۲ =امام صادق(ع)
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۴


سؤال

فعالیت‌های سیاسی امام‌صادق(ع) چه بوده‌است؟


برخلاف تصور عمومی، حركت امام‌صادق(ع) تنها در زمينه‌‏های علمی خلاصه نمی‌‏شد، بلكه امام فعاليت سياسی نيز داشت، ولی اين بُعد حركت امام، بر بسياری از گويندگان و نويسندگان پوشيده مانده است. در اينجا برای اينكه سستی اين تصور«كه امام صادق(ع) بنا به ملاحظه اوضاع و احوال آن زمان هرگز در امر سياست مداخله نمي‏كرد و هيچ‌گونه ابتكار عمل سياسی نداشت، بلكه در جهت سياست خلفای وقت حركت می‌كرد» روشن گردد، نمونه‌ه‏ايی از فعاليت‌های سياسی امام را ذکر می‌شود.

اعزام نمايندگان به منظور تبليغ امامت‏

امام به منظور تبليغ جريان امامت، نمايندگانی به مناطق مختلف می‌‏فرستاد. شخصی به نمايندگی از امام به خراسان رفت و مردم را به ولايت او دعوت كرد. جمعی اطاعت كردند و گروهی نپذیرفتند، و افرادی به عنوان احتياط و پرهيز از فتنه دست نگه‌داشتند. سپس به نمايندگی از هر گروه، يک‌نفر به ديدار امام صادق(ع) رفت. نماينده گروه سوم در جريان اين سفر با كنيز يكی‌ از همسفران، كار زشتی انجام داد و كسی از آن آگاهی نيافت. هنگامی كه اين چند نفر به حضور امام رسيدند، همان شخص گفت: «شخصی از اهل كوفه به منطقه ما آمد و مردم را به اطاعت و ولايت تو دعوت كرد؛ گروهی پذيرفتند، گروهی مخالفت كردند، و گروهی نيز از روی پرهيزگاری و احتياط دست نگه‌داشتند.»

امام فرمود: «تو از كدام دسته هستی؟»گفت: «من از دسته احتياط كار هستم.» امام فرمود: «تو كه اهل پرهيزگاری و احتياط بودی، پس چرا در فلان شب احتياط نكردی و آن عمل زشت را انجام دادی؟!» چنان‌که مشاهده می‌شود، در اين قضيه، فرستاده امام اهل كوفه، و منطقه مأموريت، خراسان بوده در حالی كه امام در مدينه اقامت داشته است، و اين وسعت حوزه فعاليت سياسی امام را نشان می‌دهد.[۱]

امام صادق و روياروی عباسيان

بنی‌عباس در آغاز درگیری با بنی‌اميه، شعار خود را طرفداری از خاندان پيامبر و تحقق عدل قرار دادند.

از آن‏جا كه مظلوميت خاندان پيامبر در زمان حكومت امويان دل‌های مسلمانان را جريحه دار ساخته بود، و از طرف ديگر امويان بنام خلافت اسلامی از هيچ ظلم و ستمی دریغ نمی‌كردند، بنی‌عباس با استفاده از تنفر شديد مردم از بنی‌اميه و به عنوان طرفداری از خاندان پيامبر توانستند توجه مردم را جلب كنند. ولی نه تنها وعده‏‌های آنان در مورد رفع مظلوميت خاندان پيامبر و اجرای عدالت عملی نشد، بلكه طولی نكشيد كه برنامه‏‌های ضد اسلامی بنی‌اميه، اين بار با شدت بيشتر اجرا گرديد، به طوری كه مردم، باز گشت حكومت اموی را آرزو کردنند! از آنجا كه حكومت سفاح، اولین خليفه عباسی، كوتاه مدت بود و در زمان وی هنوز پايه‏‌های حكومت عباسيان محكم نشده بود، در دوران خلافت او فشار كمتری متوجه مردم شد و خاندان پيامبر نيز زياد در سختی نبودند، اما با روی كار آمدن منصور دوانيقی، فشارها شدت يافت.[۲]

قيام زيد

زيد بن علی، برادر امام باقر(ع) بود و با توجه به اهميت زيادی كه امام باقر از لحاظ علمی در جامعه داشت، موقعيت چشم‌گيری برای زيد و حركت انقلابی او به وجود نيامد، گرچه در شمار محدثان بود و به سبب علوی بودنش مورد توجه فراوان مردم عراق قرار داشت.[۳]

مسأله برخورد امام صادق(ع) با خروج زيد و با فرقه‌ای به نام زيديه می‌باشد. در برخی از روايات شيعه آمده است كه زيد از معتقدان به امامت امامان شيعه از جمله امام باقر و صادق(ع) بوده است، چنان‌كه از او نقل شده كه می‌گفت: «جعفر امامنا في الحلال و الحرام.»[۴]

«جعفر، امام ما در حلال و حرام است.» در روايتی از امام صادق(ع) درباره زيد چنين آمده است: «رحمه الله، اما أنَّه كان مؤمناً و كان عالما و كان صدوقاً، اما أنّه لو ظفر لوفي، اما أنَّه لو ملك يعرف كيف‌ يُضَعْها.»[۵]

«خدا او را رحمت كند، مرد مؤمن و عارف و عالم و راست گویی بود، كه اگر پيروز می‌شد وفا می‌كرد و اگر زمام امور را به دست می‌گرفت، می‌دانست آن را به دست چه‌كسی بسپارد.»

پس از قيام زيد و به خصوص به دنبال روی كار آمدن بنی‌عباس، بنی‌الحسن از بنی‌الحسين جدا شدند[۶] و به بهانه زيد و فرزندش يحیی، روی كار آوردن يكی از بنی‌الحسن به نام محمد بن عبدالله بن الحسين بن حسن بن علی(ع) را مورد توجه خود قرار دادند.[۷]

اين‌ها به تدريج گروهی از شيعيان را نيز به دور خويش جمع كردند كه عنوان زيديه بر آنان نام نهاده شد .[۸]

در حديثی آمده است: «زيديان امام صادق را متهم مي‌كردند كه ايشان اعتقاد به جهاد در راه خدا ندارد.» [۹]امام اين اتهام را از خود رد كرده، فرمود: «ولكنّي أكْره أن أدع علمي الي جهلهم.»

«ولی من نمی‌خواهم علم خود را در كنار جهل آنان بگذارم».[۱۰]

امام صادق(ع) و دعوت ابوسلمه

سياست نخست امام صادق(ع) یک سياست فرهنگی و در جهت پرورش اصحابی بود كه از نظر فقهی و روايی از بنيان گذاران تشيع جعفری به شمار آمده‌اند. برای اين كار به راه انداختن يک جريان شيعی فراگير با اعتقاد به امامت، لازم بود تا بر اساس آن قيامی عليه حاكميت آغاز و دستیابی به پيروزی از آن ممكن باشد وگرنه يک اقدام ساده و شتاب‌زده بود که نه تنها دوام نمی‌آورد بلكه فرصت طلبان از آن بهره‌برداری می‌كردند.

در جريان حركتی كه زيد بن علی و پس از آن يحیی بن زيد در خراسان به آن دست زدند، همراه با اين تلاش‌ها آن عده از طالبيان كه بنا به نقل برخی، به طرفداری از جانشينی ابوهاشم بن محمد بن حنفيه فعال بودند به قتل رساندند. نتيجه كار بعدها معلوم شد؛ زيرا فقه جعفری، بنيانگذار تشيع نيرومندی گشت كه روز به روز اوج بيشتری گرفت، اما زيديه و خوارج كه منحصراً در خط سياست كار می‌كردند، طولی نكشيد كه دچار محدوديت فرهنگی شده و كم‌كم موضع نسبتا نيرومند خود را از دست دادند و رو به افول گذاشتند.

برخورد با منصور

امام صادق(ع) در زمان منصور از شهرت علمی برخوردار بوده و مورد توجه بسياری از فقیهان و محدثان اهل سنت بوده است. طبيعی بود كه منصور با توجه به كينه شديدی كه نسبت به علويان داشت، آن حضرت را به شدت زير نظر گرفته و اجازه زندگی آزاد به او نمی‌داد. امام صادق(ع) نيز همانند پدرانش اعتقاد خود را داير بر اين‌كه امامت حق منحصر به فرد او بوده و ديگران آن را غصب كرده‌اند، پنهان نمی‌داشت.

ابن عنبه می‌نويسد: «منصور بارها تصميم به قتل آن حضرت گرفت ولی خدا او را حفظ كرد.»[۱۱] فعاليت‌های امام به طور عمده در پنهانی انجام می‌گرفت و آن حضرت مكرر اصحاب خود را به كتمان و حفظ اسرار اهل‌بيت(ع) دستور می‌داد، چنان‌كه روايات زيادی در اين زمينه از آن حضرت نقل شده است.[۱۲]امام معمولا از رفت و آمد به دربار منصور جز در مواردی سرباز می‌زد و به همين سبب هم از طرف منصور مورد اعتراض قرار می‌گرفت.[۱۳]چنان‌كه روزی به آن حضرت گفت: «چرا مانند ديگران به ديدار او نمی‌رود؟» امام در جواب فرمود: «ما كاری نكرده‌ايم كه به جهت آن از تو بترسيم؛ و از امر آخرت پيش تو چيزی نيست كه به آن اميدوار باشيم؛ و اين مقام تو در واقع نعمتی نيست كه آن را به تو تبريک بگوييم و تو آن را مصيبتی برای خود نمی‌دانی كه تو را دلداری بدهيم، پس پيش تو چكار داريم؟»[۱۴] بدين‌گونه بود كه امام نارضايی خود را نسبت به حكومت او ابراز می‌داشت.

منابع

  1. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص۳۳۷
  2. نجاشی، رجال النجاشی، ص۱۳۰
  3. علی خزار قمی، کفایه الاثر، ص۳۲۷
  4. سیره پیشوایان، ص ۳۶۱، ۳۵۶؛ رجال النجاشی، ص ۱۳۰؛ كفايه الاثر، ص ۳۲۷؛ کریمان، حسین، سيره و قيام زيد بن علی، ص ۴۹ به بعد.
  5. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص۳۸۵
  6. خطط مقريزی، ج ۴، ص ۳۰۷؛ نامه دانشوران، ج ۵، ص ۹۲؛ فوات الوفيات، ج ۱؛ ص ۲۱۰.
  7. عيون اخبار الرضا، ج ۱، باب ۲۵؛ امالی صدوق، مجلس ۱۰، ص ۴۰؛ تنقيح المقال، ج ۱، ص ۴۶۸؛ سيره و قيام زيد بن علی، ص ۱۶۸.
  8. نثر الدر، ج ۱، صص ۳۵۲، ۳۵۳.
  9. تهذيب، ج ۲، ص ۴۳؛ وسائل الشيعه، ج ۲، ص ۳۲.
  10. نثر الدر، ج ۱، ص ۳۵۳.
  11. عمده الطالب فی انساب آل ابی طالب، ص ۱۹۵.
  12. مستدرک الوسائل، ج ۱۲، صص ۲۰۳ـ ۲۹۱.
  13. مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۳۰۷.
  14. كشف الغمه، ج ۲، صص ۲۰۹- ۲۰۸؛ الامام الصادق(ع) ، ص ۱۴۱.