سید احمد خوانساری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۵: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{جعبه اطلاعات شخص
| عنوان = سید احمد خوانساری
| تصویر = خوانساری.jpg
| اندازه تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام کامل =
| سرشناسی = مرجع تقلید
| تولد = ۱۳۰۹ق
| وفات =۱۴۰۵ق
| استادان = ملا محمد کاظم خراسانی سید محمد کاظم یزدی
| شاگردان = مرتضی مطهری، مرتضی حائری یزدی، حسینعلی منتظری، سید موسی صدر
| تالیفات = جامع المدارک فی شرح المختصر النافع، العقائد الحقّة
| تحصیلات =
| مذهب = شیعه
| زمینه فعالیت =فقه و اصول
| علت شهرت =
| خویشان سرشناس =
| نحوه درگذشت =
| محل دفن =حرم حضرت معصومه(س) در قم
| وبگاه =
}}
{{درگاه|واژه‌ها|حوزه و روحانیت}}
{{درگاه|واژه‌ها|حوزه و روحانیت}}
سید احمد خوانساری(۱۳۰۹ ق-۱۴۰۵ق|۱۳۶۳ش)، مرجع تقلید شیعه در ایران، در قرن چهاردهم قمری.
'''سید احمد خوانساری''' (۱۳۰۹ق-۱۴۰۵ق|۱۳۶۳ش)، مرجع تقلید شیعه در ایران. بسیاری از بزرگان [[حوزه قم]]، نجف و کربلا پس از درگذشت آیت‌اللّه بروجردی وی را [[اعلم]] می‌دانستند. آیت‌الله خوانساری به سبب جایگاه علمی و اخلاقی ممتاز خود، شخصیتی با نفوذ سیاسی و اجتماعی داشت. عالمان زیادی، احتیاط و [[ورع|وَرَع]] خوانساری را ستوده و وی را در تهذیب نفس و فضائل اخلاقی چون ادب، تواضع و ساده‌زیستی دارای مرتبه‌ای بلند دانسته‌اند. ویژگی مهم فقه خوانساری، استقلال در رأی است که در بسیاری موارد به مخالفت او با دیدگاه مشهور انجامیده است.
[[پرونده:خوانساری.jpg|بندانگشتی| تصویر آیت الله سید احمد خوانساری|295x295پیکسل]]
 
آیت‌الله خوانساری در نجف درس خواند و پس از نیل به درجه اجتهاد، به ایران بازگشت. او مدتی در حوزه علمیه اراک و قم بود. پس از درگذشت [[عبدالکریم حائری]] و در دوره مرجعیت [[آیت‌اللّه بروجردی]]، خوانساری از معتمدان او و نیز از مدرّسان طراز اول حوزه علمیه قم شمرده می‌شد. در سال ۱۳۲۸ش خوانساری به توصیه آیت‌الله بروجردی و به اصرار فراوان بازاریان، تجار و مردم به تهران رفت. او به مدت ۳۵ سال و تا پایان عمر در مسجد سیدعزیزاللّه واقع در بازار تهران به اقامه نماز، تدریس فقه و اداره امور دینی پرداخت.


[[جامع المدارک فی شرح المختصر النافع]] در فقه و [[العقائد الحقّة|العقائد الحقة]] در کلام از آثار مشهور اوست. [[مرتضی مطهری]]، مهدی حائری، مرتضی حائری، حسینعلی منتظری، [[سید موسی صدر]] از شاگردان مشهور او هستند.
== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
از مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم و آغاز قرن پانزدهم. نسب او با سی واسطه به امام موسی کاظم (ع) می رسد. خوانساری مقدّمات علوم دینی و دروس میانی را در خوانسار، نزد برادرش و سیدعلی اکبر بیدهندی (همسر خواهرش) فراگرفت. سپس در ۱۳۲۵ برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت و در دروس خارج فقه و اصول محمدصادق مدرّس اصفهانی، عبدالکریم گزی* و محمدعلی تویسرکانی شرکت کرد. خوانساری در ۱۳۲۸ برای ادامه تحصیل به نجف رفت. سپس به سلطان آباد (اراک کنونی) رفت و در درس شیخ عبدالکریم حائری یزدی*، بنیان گذار حوزه علمیه اراک، حضور یافت و خود نیز به تدریس در آن حوزه نوپا پرداخت. پس از هجرت حائری به قم، وی ابتدا بنابه درخواست مردم اراک، برای اداره حوزه علمیه در آنجا ماند، ولی پس از آگاهی از علاقه مندی استادش به حضور وی در حوزه علمیه قم، در ۱۳۴۲ به قم رفت. پس از درگذشت حائری و نیز در دوره مرجعیت آیت اللّه حاج آقاحسین بروجردی*، خوانساری از معتمدان او و نیز از مدرّسان طراز اول حوزه علمیه قم شمرده می شد. در ۱۳۶۹ که سیدیحیی سجادی، امام جماعت مسجد سیدعزیزاللّه واقع در بازار تهران، درگذشت، تجار و بازاریان از آیت اللّه بروجردی خواستند که شخص باکفایتی را به عنوان امام جماعت مسجد معرفی کند. بدین ترتیب، در ۱۳۷۰ خوانساری به توصیه بروجردی و به اصرار فراوان مردم، به تهران رفت. او از همین سال تا پایان عمر در مسجد مذکور به اقامه نماز، تدریس فقه و اداره امور دینی پرداخت.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref>
آیت‌اللّه خوانساری از مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم است. نَسَب او با سی واسطه به [[امام موسی کاظم(ع)]] می‌رسد. خوانساری در سال ۱۳۰۹ق، در خوانسار متولد شد. پدرش سید یوسف خوانساری، یکی از علمای خوانسار و از شاگردان [[ملا حسینعلی تویسرکانی]]، و برادر بزرگترش آیت‌اللّه سید محمد حسن خوانساری بودند.<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۳۱۷.</ref> خوانساری مقدمات علوم دینی و دروس میانی را در خوانسار، نزد برادرش و سیدعلی اکبر بیدهندی (همسر خواهرش) فراگرفت. سپس برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت و در دروس خارج فقه و اصول محمدصادق مدرس اصفهانی، عبدالکریم گزی و [[محمدعلی تویسرکانی]] شرکت کرد. خوانساری برای ادامه تحصیل به نجف رفت.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref>
 
آیت اللّه خوانساری در ۱۸ محرم الحرام سال ۱۳۰۹ ه‍. ق، در خوانسار متولد شد. پدرش سید یوسف خوانساری (د. ۱۳۱۲ ه‍.ق)، یکی از علمای محترم خوانسار و از شاگردان ملا حسینعلی تویسرکانی، و برادر مهترش آیت اللّه سید محمّد حسن خوانساری (د. ۱۳۳۷ ه‍.ق) بودند.<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۳۱۷.</ref>  


آیت اللّه خوانساری در ۲۰ سالگی (۱۳۲۸ ه‍.ق) به قصد بهره بردن از درس آیات عظام و اساطین حوزه علمیه نجف اشرف، رهسپار آنجا شد. او از اساتید به نام آنجا سالیانی بهره برد و در این مدت، با آیت اللّه میر سید علی یثربی کاشانی هم‌مباحثه بود. سپس، وی در سال ۱۳۳۰ ه‍.ق با دختر آیت اللّه مولا محمّد علی خوانساری (د. ۱۳۳۲ ه‍.ق)، یکی از علمای مشهور نجف اشرف و صاحب بزرگترین کتابخانه‌های نفیس نجف وصلت کرد. معظم‌له پس از نیل به درجه اجتهاد، در سال ۱۳۳۶ ه‍.ق به ایران آمد.<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۳۱۷.</ref>
=== تحصیل در نجف ===
خوانساری در ۲۰ سالگی (۱۳۲۸ق) به قصد بهره بردن از درس عالمان حوزه علمیه نجف، رهسپار نجف شد. او از اساتید به نام آنجا سالیانی بهره برد و در این مدت، با [[آیت‌اللّه میر سید علی یثربی کاشانی]] هم‌مباحثه بود. وی در ۲۲ سالگی با دختر آیت‌اللّه مولا محمدعلی خوانساری، یکی از علمای مشهور نجف اشرف و صاحب بزرگترین کتابخانه‌های نفیس نجف وصلت کرد. وی پس از هشت سال حضور در نجف و نیل به درجه [[اجتهاد]] به ایران آمد.<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۳۱۷.</ref>


=== حضور در اراک و قم ===
=== حضور در اراک و قم ===
ورود آیت اللّه حاج سید احمد خوانساری به ایران، چند سال پس از تأسیس حوزه علمیه اراک- در سال ۱۳۳۲ ه‍.ق به همت آیت اللّه حاج شیخ عبد الکریم حائری- بود؛ لذا، معظم‌له رهسپار اراک شد تا از فیض آیت اللّه حائری بهره گیرد، و در کنار تحصیل به تدریس سطوح نیز بپردازد.
ورود آیت‌اللّه خوانساری به ایران، چند سال پس از تأسیس حوزه علمیه اراک بود. او به سلطان آباد (اراک کنونی) رفت و در درس شیخ عبدالکریم حائری یزدی، بنیان‌گذار حوزه علمیه اراک، حضور یافت و خود نیز به تدریس در آن حوزه نوپا پرداخت. پس از هجرت حائری به قم، وی ابتدا بنا به درخواست مردم اراک، برای اداره حوزه علمیه در آنجا ماند، ولی پس از آگاهی از علاقه‌مندی استادش به حضور وی در [[حوزه علمیه قم]]، در ۱۳۴۲ق (۱۳۰۲ش) به قم رفت.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref>


با مهاجرت آیت اللّه حائری به قم و تشکیل حوزه علمیه در آنجا، مردم اراک از ایشان خواستند که آیت اللّه خوانساری به جای ایشان اقامه جماعت کند، و اداره امور دینی مردم را بر عهده بگیرد. مرحوم استاد هم با این تقاضا موافقت کرد. ص۳۱۹.
خوانساری در درس فقه و اصول آیت‌اللّه حائری، در حالی که خود مدرسی بزرگ بود، حاضر شد. آیت‌اللّه خوانساری از همان اوایل حضور در درس آیت‌اللّه حائری، مورد توجه کامل ایشان قرار گرفت؛ چنان‌که آقای حائری پس از دو ماه، محل اقامت نماز جماعت خویش را در [[مدرسه فیضیه]] به او واگذار کرد، و در اولین نماز جماعت هم شرکت جست و به وی اقتدا نمود.<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص ۳۱۹.</ref>


خوانساری در سال ۱۳۴۰ ه‍.ق از اراک به قم مهاجرت کرد، و یکسره به درس فقه و اصول آیت اللّه حائری- در حالی که خود مدرسی بزرگ بود- حاضر شد. آیت اللّه خوانساری از همان اوان حضور در درس آیت اللّه حائری، مورد توجه کامل ایشان قرار گرفت، چنان‌که آقای حائری پس از دو ماه، محل اقامت نماز جماعت خویش را در مدرسه فیضیه به ایشان تفویض کرد، و در اولین نماز جماعت هم شرکت جست و به وی اقتدا نمود. ص۳۱۹.
=== مهاجرت به تهران ===
پس از درگذشت عبدالکریم حائری و در دوره مرجعیت آیت‌اللّه بروجردی، خوانساری از معتمدان او و نیز از مدرسان طراز اول حوزه علمیه قم شمرده می‌شد. در ۱۳۶۹ق (۱۳۲۸ش) که سیدیحیی سجادی، امام جماعت [[مسجد سیدعزیزاللّه]] واقع در بازار تهران، درگذشت، تجار و بازاریان از آیت‌اللّه بروجردی خواستند که شخص باکفایتی را به عنوان امام جماعت مسجد معرفی کند. بدین ترتیب، در ۱۳۷۰ق خوانساری به توصیه بروجردی و به اصرار فراوان مردم، به تهران رفت. او از همین سال تا پایان عمر در مسجد مذکور به اقامه نماز، تدریس فقه و اداره امور دینی پرداخت.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref>


=== مهاجرت به تهران ===
در مدت ۳۵ سالی که وی در تهران ماندگار شد، آنچه در توان داشت در تدریس (یک دوره کامل فقه از طهارت تا دیات)، تألیف، تربیت نفوس مستعده، اقامه جماعت در مهمترین مساجد تهران و ارشاد و راهنمایی مؤمنان، و رفع نیازمندی‌های حوزه‌های علمیه کوشید.<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص ۳۲۳ و ۳۲۴.</ref>
مرحوم آیت اللّه خوانساری تا سال ۱۳۶۹ یا ۱۳۷۰ ه‍.ق در قم به تدریس، تألیف و اقامه جماعت- در مسجد مسگرهای بازار- اشتغال داشت، و پیوسته حوزه درس او مورد توجه افراد با استعداد بود و توانست گروهی را تربیت نماید. در این سال، پس از درگذشت آیت اللّه یحیی سجادی، عالم معروف تهران و امام جماعت مسجد سید عزیز اللّه، چهره‌های علمی و شخصیتهای موجه تهران از آیت اللّه بروجردی درخواست عالم بزرگواری کردند که هم با قدرت علمی خود حوزه علمیه تهران را اداره کند و هم تقوایش راهنمای مردم باشد. آیت اللّه بروجردی این سفر و مهاجرت را به آیت اللّه خوانساری سپرد، و ایشان نیز پذیرفت. در مدت ۳۵ سالی که وی در تهران ماندگار شد، آنچه در توان داشت در تدریس- یک دوره کامل فقه از طهارت تادیات-، تألیف تربیت نفوس مستعده، اقامه جماعت در مهمترین مساجد تهران و ارشاد و راهنمایی مؤمنان، و رفع نیازمندیهای حوزه‌های علمیه کوشید.<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص ۳۲۳ و ۳۲۴.</ref>
[[پرونده:احمد خوانساری.jpg|بندانگشتی| آیت الله سید احمد خوانساری |217x217پیکسل]]


=== اساتید ===
=== اساتید ===
{{ستون|۲}}
{{ستون|۳}}
۱. [[ملا محمد کاظم خراسانی]] (۱۲۵۵–۱۳۲۹ ه‍.ق)
<small>
 
# [[ملا محمد کاظم خراسانی]] (۱۲۵۵–۱۳۲۹ ه‍.ق)
۲. [[سید محمد کاظم یزدی]] (۱۲۵۶–۱۳۳۷ ه‍.ق)  
# [[سید محمد کاظم یزدی]] (۱۲۵۶–۱۳۳۷ ه‍.ق)
 
# [[ملا فتح اللّه شریعت اصفهانی]] (۱۲۶۶–۱۳۳۹ ه‍.ق)
۳. [[ملا فتح اللّه شریعت اصفهانی]] (۱۲۶۶–۱۳۳۹ ه‍.ق)
# آقا ضیاء الدین عراقی (۱۲۷۸–۱۳۶۱ ه‍.ق)
 
# میرزا محمّد حسین غروی نائینی (۱۲۷۷–۱۳۵۵ ه‍.ق)
۴. آقا ضیاء الدین عراقی (۱۲۷۸–۱۳۶۱ ه‍.ق)
# [[شیخ عبدالکریم حائری یزدی]] (۱۲۷۶–۱۳۵۵ ه‍.ق)
 
# سید ابوتراب خوانساری (۱۲۷۱–۱۳۴۶ ه‍.ق)
۵. میرزا محمّد حسین غروی نائینی (۱۲۷۷–۱۳۵۵ ه‍.ق)
# میر محمّد صادق احمدآبادی اصفهانی (د. ۱۳۴۸ ه‍.ق)
 
# ملا عبدالکریم گزی اصفهانی (د. ۱۳۳۹ ه‍.ق)
۶. [[شیخ عبدالکریم حائری یزدی]] (۱۲۷۶–۱۳۵۵ ه‍.ق)
# میرزا محمّد علی تویسرکانی
 
# سید محمّد حسن خوانساری (د. ۱۳۳۲ ه‍.ق)
۷. سید ابوتراب خوانساری (۱۲۷۱–۱۳۴۶ ه‍.ق)
# [[علی اکبر حکمی یزدی]] (د. ۱۳۲۲ ه‍.ق)
 
# محمد رضا مسجد شاهی اصفهانی (۱۲۸۷–۱۳۶۲ ه‍.ق).<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۳۲۰ و ۳۲۱.</ref>
۸. میر محمّد صادق احمدآبادی اصفهانی (د. ۱۳۴۸ ه‍.ق)
</small>{{پایان}}
 
۹. ملا عبدالکریم گزی اصفهانی (د. ۱۳۳۹ ه‍.ق)
 
۱۰. میرزا محمّد علی تویسرکانی
 
۱۱. سید محمّد حسن خوانساری (د. ۱۳۳۲ ه‍.ق)
 
۱۲. [[علی اکبر حکمی یزدی]] (د. ۱۳۲۲ ه‍.ق)
 
۱۳. محمد رضا مسجد شاهی اصفهانی (۱۲۸۷–۱۳۶۲ ه‍.ق).<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۳۲۰ و ۳۲۱.</ref>
{{پایان}}


=== شاگردان ===
=== شاگردان ===
{{ستون|۳}}
{{ستون|۳}}
۱. [[مرتضی حائری یزدی]]  
<small>
 
# [[مرتضی حائری یزدی]]
۲. [[مرتضی مطهری]]
# [[مرتضی مطهری]]
 
# [[حسینعلی منتظری]]
۳. [[حسینعلی منتظری]]
# [[سید موسی صدر]]
 
# سید مصطفی صفائی خوانساری
۴. [[سید موسی صدر]]
# محمّد تقی صدیقین اصفهانی
 
# علی اصغر صالحی کرمانی
۵. سید مصطفی صفائی خوانساری
# میرزا عبداللّه مجتهدی تبریزی
 
# سید محمّد حسن آل طیب جزائری
۶. محمّد تقی صدیقین اصفهانی
# محمّد لاکانی رشتی
 
# سید عبد اللّه شبستری
۷. علی اصغر صالحی کرمانی
# جلال طاهر شمس گلپایگانی
 
# شیخ علی پناه اشتهاردی
۸. میرزا عبداللّه مجتهدی تبریزی
# محمّد تقی ستوده
 
# احمد مجتهدی تهرانی
۹. سید محمّد حسن آل طیب جزائری  
# [[مهدی حائری یزدی]]
 
# سید محمّد باقر موحد ابطحی
۱۰. محمّد لاکانی رشتی
# میرزا محمود انصاری قمی
 
# سید رضی شیرازی
۱۱. سید عبد اللّه شبستری
# سید عزالدین حسینی زنجانی.
 
# مجدالدین محلاتی شیرازی
۱۲. جلال طاهر شمس گلپایگانی
# سید عبد الکریم موسوی اردبیلی
 
# محمّد تقی شریعتمداری
۱۳. شیخ علی پناه اشتهاردی
# سید حسین شمس خراسانی
 
# عزیز اللّه علیمرادیان نهاوندی.<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۳۲۲ و ۳۲۳.</ref></small>
۱۴. محمّد تقی ستوده
 
۱۵. احمد مجتهدی تهرانی
 
۱۶. [[مهدی حائری یزدی]]
 
۱۷. سید محمّد باقر موحد ابطحی
 
۱۸. میرزا محمود انصاری قمی
 
۱۹. سید رضی شیرازی
 
۲۰. سید عزالدین حسینی زنجانی.
 
۲۱. مجدالدین محلاتی شیرازی
 
۲۲. سید عبد الکریم موسوی اردبیلی
 
۲۳. محمّد تقی شریعتمداری
 
۲۴. سید حسین شمس خراسانی
 
۲۵. عزیز اللّه علیمرادیان نهاوندی.<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۳۲۲ و ۳۲۳.</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}


== آثار ==
== آثار ==
خوانساری کتاب‌هایی داشته که جامع المدارک و العقائد الحقه مشهورترین و مهم‌ترین آن‌ها است.[[پرونده:جامع المدارک.jpg|بندانگشتی| «جامع المدارک» اثر جامع و مشهور فقهی آیت‌الله سید احمد خوانساری|200x200پیکسل]]


* '''جامع المدارک فی شرح المختصر النافع''' که در هفت مجلد با تعلیقه علی اکبر غفاری به چاپ رسیده ــ اثری جامع در فقه استدلالی و شرحی بر المختصرالنافع محقق حلّی است. این کتاب، بیانگر احاطه علمی خوانساری به فقه و مبانی آن است. او در این کتاب در بسیاری از مسائل به نقد نظر مشهور پرداخته و در ادله آن مناقشه کرده است. از ویژگیهای دیگر این اثر، استحکام در تعابیر، نوآوری در تقریر مطالب و اختصار مباحث است. دیدگاهها غالبآ بدون ذکر قائل آنها مطرح شده و مهم ترین ادله مورد استناد، آیات و احادیث است. خوانساری پس از تحلیل و نقد آرای فقها در موارد اختلافی، کمتر به پذیرش دیدگاهی خاص و جمع بندی نهایی پرداخته است. از سوی دیگر، او در آثار فتوایی خود، فتوایی برخلاف مشهور نداده است، که این را ناشی از احتیاط فراوان او می دانند. ازاین رو گفته اند که آرای مقبول خوانساری در جامع المدارک در موارد متعدد با فتاوای او در رساله عملیه متفاوت است.
=== جامع المدارک فی شرح المختصر النافع ===
این کتاب در هفت مجلد با تعلیقه [[علی اکبر غفاری]] به چاپ رسیده است که اثری جامع در فقه استدلالی و شرحی بر [[المختصر النافع]] محقق حلّی است. این کتاب، بیانگر احاطه علمی خوانساری به فقه و مبانی آن دانسته شده است. او در این کتاب در بسیاری از مسائل به نقد نظر مشهور پرداخته و در ادله آن مناقشه کرده است. از ویژگی‌های دیگر این اثر، استحکام در تعابیر، نوآوری در تقریر مطالب و اختصار مباحث است. دیدگاه‌ها غالبا بدون ذکر قائل آنها مطرح شده و مهم‌ترین ادله مورد استناد، آیات و احادیث است. خوانساری پس از تحلیل و نقد آرای فقها در موارد اختلافی، کمتر به پذیرش دیدگاهی خاص و جمع‌بندی نهایی پرداخته است. از سوی دیگر، او در آثار فتوایی خود، فتوایی برخلاف مشهور نداده است، که این را ناشی از احتیاط فراوان او می‌دانند. ازاین رو گفته‌اند که آرای مقبول خوانساری در جامع المدارک در موارد متعدد با فتاوای او در رساله عملیه متفاوت است.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref>
[[پرونده:العقائد الحقه.jpg|بندانگشتی| «العقائد الحقه» اثری در تبیین عقاید شیعه از سید احمد خوانساری|293x293پیکسل]]


* '''حاشیه بر العروة الوثقی''' سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی
=== العقائد الحقّة ===
العقائد الحقّة تنها اثر خوانساری در علم کلام و مشتمل بر یک دوره اصول عقاید استدلالی است. اثر حاضر به تبیین اصول عقاید شیعه بر اساس احادیث پرداخته است. این اثر با اثبات صانع آغاز و با بررسی‌هایی در [[نبوت عامه]] و خاصه ادامه پیدا می‌کند و عمده مطالب آن را بحث امامت تشکیل می‌دهد. در این بخش که عمدتاً ناظر به مباحث امامت خاصه است، امامت یکایک امامان مورد بحث قرار گرفته و نصوص وارد شده درباره امامت آنها، گردآوری و نقل شده است. علاوه بر نصوص موجود درباره امامت امامان(ع)، معجزه‌های نقل شده از آنان نیز، جهت تأیید نصوص، ذکر شده‌اند. در این بخش، تحلیل و استدلالی از نویسنده به چشم نمی‌خورد. پایان بخش کتاب، بحث معاد و اثبات آن است.<ref>«[http://hadith.net/post/68618/العقائد-الحقة/ العقائد الحقة]»، سایت حدیث نت، تاریخ بازدید: ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ش.</ref>{{جعبه نقل قول
| نقل قول = <small>'''آیت‌الله عبدالکریم حائری:'''</small>


* '''مناسک حج'''
اجتهاد را به هر معنی که تفسیر کنیم آقا سید احمد خوانساری مجتهد است و عدالت را به هرگونه معنی کنیم ایشان عادل است.<ref>«شخصیت آیت اللّه سیداحمد خوانساری در گفتگو با آیات و اساتید: سیدحسین شمس، مرتضوی لنگرودی، ابوطالب تجلیل، هادی معرفت، مرحوم ستوده»، فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، بهار و تابستان ۱۳۷۸ش، شماره۱۷ و ۱۸. ص۲۳۱.</ref>
* '''احکام عبادات'''
| اندازه قلم = کوچک
* '''کتاب الطهارة'''
}}
* '''کتاب الصلاة'''
* '''رساله عملیه فارسی و عربی'''
* '''العقائد الحقّة'''، تنها اثر او در علم کلام و مشتمل بر یک دوره اصول عقاید استدلالی است.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران،  بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref>
 
== تیتر ==
 
 
== جایگاه علمی و سیاسی ==
اقدام خوانساری به برگزاری جلسه درس، به عنوان یکی از �دانش آموختگان ممتاز حوزه نجف و از شاگردان مبرِّز حائری، چه در قم و چه در تهران، نقش مهمی در انتقال دستاوردهای علمی حوزه نجف به حوزه های ایران داشته است.


او به سبب جایگاه علمی و اخلاقی ممتاز خود و نیز حضور و فعالیت مستمر در این مسجد مهم ــکه در مرکز بازار تهران قرار داشت ــ صاحب شخصیتی مقبول و بانفوذ سیاسی ـ اجتماعی شد. پس از درگذشت بروجردی، برخی از علمای طراز اول خواستار آن شدند که خوانساری به نجف یا قم برود و مرجعیت عام شیعیان را بپذیرد، ولی خوانساری تهران را ترک نکرد (همان، ج ۱، ص۳۸۰)؛ در هر صورت، از این زمان به بعد، خوانساری یکی از مراجع تقلید شد و برخی از شیعیان پاکستان، عراق و نیز بسیاری از مردم ایران، وی را به عنوان مرجع تقلید خویش برگزیدند.
== جایگاه علمی ==
درباره آیت‌الله خوانساری گفته شده او جامع معقول و منقول بود و به فقه، اصول، رجال، درایه و فلسفه و کلام احاطه کامل داشت.<ref>«شخصیت آیت اللّه سیداحمد خوانساری در گفتگو با آیات و اساتید: سیدحسین شمس، مرتضوی لنگرودی، ابوطالب تجلیل، هادی معرفت، مرحوم ستوده»، فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، بهار و تابستان ۱۳۷۸ش، شماره۱۷ و ۱۸. ص۲۲۹.</ref>


تحلیل و برآورد کلی از خط مشی سیاسی خوانساری از ۱۳۴۱ش و تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی تا فروپاشی حکومت پهلوی در ۱۳۵۷ش، و نیز اقدامات او در مقاطع گوناگون در برابر حکومت، نشان می دهد که سیره سیاسیِ وی به تدریج از مخالفت آشکار با سیاستهای رژیم و اعلام صریح مواضع خود به نوعی احتیاط و میانه روی روی آورده است. البته خوانساری از ابتدا در شمار مخالفان تند و صریح حکومت و به ویژه شخص محمدرضاشاه نبود (← آیت اللّه سیداحمد خوانساری، ص ۸۹، ۹۴). او که از ناکامی علمای نجف در جریان مشروطه خاطرات ناخوشایندی داشت، منش مداراگرایانه حائری یزدی و بروجردی با حکومت را باور داشت، هرچند به نزدیکی با حکومت روی خوش نشان نمی داد.
آیت‌الله خوانساری به سبب جایگاه علمی و اخلاقی ممتاز خود، شخصیتی مقبول و بانفوذ سیاسی و اجتماعی داشت. خوانساری را در انتقال دستاوردهای علمی حوزه نجف به حوزه‌های ایران دارای نقش مهمی دانسته‌اند. پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی، برخی از علمای طراز اول خواستار آن شدند که خوانساری به نجف یا قم برود و مرجعیت عام شیعیان را بپذیرد، ولی خوانساری تهران را ترک نکرد؛ از این زمان به بعد، خوانساری یکی از مراجع تقلید شد و برخی از شیعیان پاکستان، عراق و نیز بسیاری از مردم ایران، وی را به عنوان مرجع تقلید خویش برگزیدند.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref>


خوانساری پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در صحنه سیاست حضور جدّی نداشت و باتوجه به آنکه وی در آن زمان بیش از نود سال داشت، شاید سالخوردگی وی نیز در این امر بی تأثیر نبوده باشد. با وجود این، وی در این دوره مورد توجه و احترام امام خمینی بود.
گفته شده است بسیاری از بزرگان حوزه قم، نجف و کربلا پس از درگذشت آیت اللّه بروجردی وی را اعلم و دارای دقت نظر در مسائل فقهی می‌دانسته‌اند. ویژگی مهم فقه خوانساری، استقلال در رأی است که در بسیاری موارد به مخالفت او با دیدگاه مشهور انجامیده است. خوانساری در ادله [[نجاست اهل کتاب]] مناقشه کرده است. گستره ولایت فقها را کوچک شمرده و حتی تصرفاتی مانند اجرای حدود و قصاص در عصر غیبت را برای آنان جایز ندانسته است. خوانساری قائل به جواز عمل کردن قاضی به علم خویش بوده و آن را یکی از راه‌های کشف حقیقت شمرده است. او در برخی ادله شرط مرد بودن قاضی مناقشه کرده است. خوانساری در ادله حرمت بازیِ بدون رهن با آلات قمار مناقشه کرده و در نتیجه دلالت این ادله را بر حرمت شطرنج قابل خدشه دانسته، هرچند در مقام فتوا آن را جایز به‌شمار نیاورده است.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref>


بسیاری از عالمان معاصر احتیاط بسیار و ورع خوانساری را ستوده و وی را در تهذیب نفس و فضائل اخلاقی چون ادب، تواضع و ساده زیستی دارای مرتبه ای بلند دانسته اند.
گفته شده خوانساری فقیهی بوده که تحت تأثیر نظرات فقهی مشهور قرار نمی‌گرفت. استقلال رأی از ویژگی‌های فقهی ایشان است. کتاب جامع‌المدارک او را اثری دانسته‌اند که نوعاً در برابر دیدگاه مشهور نظریه‌ای مستقل ارائه می‌دهد.<ref>«شخصیت آیت اللّه سیداحمد خوانساری در گفتگو با آیات و اساتید: سیدحسین شمس، مرتضوی لنگرودی، ابوطالب تجلیل، هادی معرفت، مرحوم ستوده»، فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، بهار و تابستان ۱۳۷۸ش، شماره۱۷ و ۱۸. ص۲۳۴.</ref>[[پرونده:مرجع متقین.jpg|بندانگشتی| «مرجع متقین» اثری درباره سید احمد خوانساری|211x211پیکسل]]


جایگاه علمی رفیع او نیز برای همگان مشهود بود، چنان که بسیاری از بزرگان حوزه قم، نجف و کربلا پس از درگذشت آیت اللّه بروجردی وی را اعلم و دارای دقت نظر در مسائل فقهی می دانسته اند.
== ویژگی‌های اخلاقی ==
برای آیت‌الله خوانساری ویژگی‌های اخلاقی برشمرده‌اند. از جمله:


ویژگی مهم فقه خوانساری، استقلال در رأی است که در بسیاری موارد به مخالفت او با دیدگاه مشهور انجامیده است. مثلا خوانساری (ج ۱، ص ۲۰۱) در ادله نجاست اهل کتاب مناقشه کرده است. گستره ولایت فقها را مضیّق شمرده و حتی تصرفاتی مانند اجرای حدود و قصاص در عصر غیبت را برای آنان جایز ندانسته است. خوانساری قائل به جواز عمل کردن قاضی به علم خویش بوده و آن را یکی از راههای کشف حقیقت شمرده است. او در برخی ادله شرط مرد بودن قاضی مناقشه کرده است. به نظر او در شبهای مهتابی، فجر صادق دیرتر از شبهای دیگر تحقق می یابد.
# تعبّد به احکام شرعی و پای‌بندی به عمل به دستورات دین: انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات.
 
# احتیاط. گفته شده وی تا در کاری یقین به رضایت الهی نداشت انجام نمی‌داد. احتیاط ایشان در مصرف وجوهات زبانزد عام و خاص بود.
خوانساری در ادله حرمت بازیِ بدون رهن با آلات قمار مناقشه کرده و درنتیجه دلالت این ادله را بر حرمت شطرنج قابل خدشه دانسته (← ج ۳، ص ۲۷ـ۲۸)، هرچند در مقام فتوا آن را جایز به شمار نیاورده است.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref>
# زهد و ساده‌زیستی، عدم تعلق به دنیا، استفاده به اندازه ضرورت از امکانات دنیا.
# تواضع و ادب، احترام به همه بندگان خدا، عدم تکبر و غرور، احترام خاص به اهل علم و سادات.<ref>«شخصیت آیت اللّه سیداحمد خوانساری در گفتگو با آیات و اساتید: سیدحسین شمس، مرتضوی لنگرودی، ابوطالب تجلیل، هادی معرفت، مرحوم ستوده»، فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، بهار و تابستان ۱۳۷۸ش، شماره۱۷ و ۱۸. ص۲۲۹..</ref>
بسیاری از عالمان، احتیاطِ بسیار و ورع خوانساری را ستوده و وی را در تهذیب نفس و فضائل اخلاقی چون ادب، تواضع و ساده‌زیستی دارای مرتبه‌ای بلند دانسته‌اند.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref>
== مشی سیاسی ==
تحلیل و برآورد کلی از خط مشی سیاسی خوانساری از ۱۳۴۱ش و تصویب [[لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] تا [[فروپاشی حکومت پهلوی]] در ۱۳۵۷ش، و نیز اقدامات او در مقاطع گوناگون در برابر حکومت، نشان می‌دهد که سیره سیاسیِ وی به تدریج از مخالفت آشکار با سیاست‌های رژیم پهلوی و اعلام صریح مواضع خود به نوعی احتیاط و میانه‌روی روی آورده است. البته خوانساری از ابتدا در شمار مخالفان تند و صریح حکومت و به ویژه شخص محمدرضاشاه نبود. او که از ناکامی علمای نجف در جریان [[مشروطه]] خاطرات ناخوشایندی داشت، منش مداراگرایانه حائری یزدی و بروجردی با حکومت را باور داشت، هرچند به نزدیکی با حکومت روی خوش نشان نمی‌داد. خوانساری پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در صحنه سیاست حضور جدی نداشت و با توجه به آنکه وی در آن زمان بیش از نود سال داشت، شاید سالخوردگی وی نیز در این امر بی تأثیر نبوده باشد. با وجود این، وی در این دوره مورد توجه و احترام [[امام خمینی]] بود.<ref>کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref>


آیت‌ﷲ خوانساری با مشی محتاطانه‌ای که برگزیده بود، در پاره‌ای موارد کوشید تا با انقلابیون همراهی کند. عمده همراهی‌های خوانساری با انقلابیون در سال‌های ۴۱ و ۴۲ بود. در این دو سال، شاه پهلوی با تصویب قوانینی، اعتراض روحانیت را برانگیخته بود و آیت‌الله خوانساری هم از معترضین بود. انتقادهای وی اما خالی از تندروی بود و می‌کوشید تا با همان مسلک محتاطانه خود، در مسیر اعتراض گام بردارد. پیش از این اما آیت‌ﷲ خوانساری با رویّه انقلابی‌گری میانه‌ای نداشت و بر اعمال انقلابیون نیز خُرده می‌گرفت.<ref>طباطبایی، سید هادی، «[https://mobahesat.ir/6812 منش سیاسی سید احمد خوانساری؛ همراهی‌های محدود با انقلابیون]»، سایت مباحثات، تاریخ درج مطلب:۲۳ اسفند ۱۳۹۳ش، تاریخ بازدید: ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ش.</ref> خوانساری اعتراض‌هایی را به نحوه عملکرد حاکمیت پهلوی داشت، اما با مشی انقلابی‌گری نیز موافتی نکرد.<ref>طباطبایی، سید هادی، «[https://mobahesat.ir/7281 مشی سیاسی سید احمد خوانساری؛ مرجعی میانه‌رو یا محافظه‌کار]»، تاریخ درج مطلب: ۲۴ اردی بهشت ۱۳۹۴ش، تاریخ بازدید: ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ش.</ref>
== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
 
* '''مرجع متقین'''، خاطرات و اسنادی منتشر نشده درباره آیت‌الله خوانساری، به کوشش و نگارش محمدتقی انصاریان خوانساری، انتشارات انصاریان.
* مرجع متیقن، خاطرات و اسنادی منتشر نشده درباره آیت الله خوانساری، به کوشش و نگارش محمدتقی انصاریان خوانساری،
* '''صاحب نفس قدسیه،''' خاطرات و کرامات فقیه حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید احمد خوانساری، عبدالحسن بزرگمهرنیا، انتشارات لمپا.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۵۴: خط ۱۴۵:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی =شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =ج
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۵۸

سؤال

سید احمد خوانساری کیست و چه جایگاهی در حوزه علمیه شیعه دارد؟

سید احمد خوانساری
سید احمد خوانساری
سرشناسیمرجع تقلید
تولد۱۳۰۹ق
وفات۱۴۰۵ق
استادانملا محمد کاظم خراسانی سید محمد کاظم یزدی
شاگردانمرتضی مطهری، مرتضی حائری یزدی، حسینعلی منتظری، سید موسی صدر
تالیفاتجامع المدارک فی شرح المختصر النافع، العقائد الحقّة
مذهبشیعه
زمینه فعالیتفقه و اصول
محل دفنحرم حضرت معصومه(س) در قم
درگاه‌ها
واژه-ها.png
حوزه-و-روحانیت.png


سید احمد خوانساری (۱۳۰۹ق-۱۴۰۵ق|۱۳۶۳ش)، مرجع تقلید شیعه در ایران. بسیاری از بزرگان حوزه قم، نجف و کربلا پس از درگذشت آیت‌اللّه بروجردی وی را اعلم می‌دانستند. آیت‌الله خوانساری به سبب جایگاه علمی و اخلاقی ممتاز خود، شخصیتی با نفوذ سیاسی و اجتماعی داشت. عالمان زیادی، احتیاط و وَرَع خوانساری را ستوده و وی را در تهذیب نفس و فضائل اخلاقی چون ادب، تواضع و ساده‌زیستی دارای مرتبه‌ای بلند دانسته‌اند. ویژگی مهم فقه خوانساری، استقلال در رأی است که در بسیاری موارد به مخالفت او با دیدگاه مشهور انجامیده است.

آیت‌الله خوانساری در نجف درس خواند و پس از نیل به درجه اجتهاد، به ایران بازگشت. او مدتی در حوزه علمیه اراک و قم بود. پس از درگذشت عبدالکریم حائری و در دوره مرجعیت آیت‌اللّه بروجردی، خوانساری از معتمدان او و نیز از مدرّسان طراز اول حوزه علمیه قم شمرده می‌شد. در سال ۱۳۲۸ش خوانساری به توصیه آیت‌الله بروجردی و به اصرار فراوان بازاریان، تجار و مردم به تهران رفت. او به مدت ۳۵ سال و تا پایان عمر در مسجد سیدعزیزاللّه واقع در بازار تهران به اقامه نماز، تدریس فقه و اداره امور دینی پرداخت.

جامع المدارک فی شرح المختصر النافع در فقه و العقائد الحقة در کلام از آثار مشهور اوست. مرتضی مطهری، مهدی حائری، مرتضی حائری، حسینعلی منتظری، سید موسی صدر از شاگردان مشهور او هستند.

زندگی‌نامه

آیت‌اللّه خوانساری از مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم است. نَسَب او با سی واسطه به امام موسی کاظم(ع) می‌رسد. خوانساری در سال ۱۳۰۹ق، در خوانسار متولد شد. پدرش سید یوسف خوانساری، یکی از علمای خوانسار و از شاگردان ملا حسینعلی تویسرکانی، و برادر بزرگترش آیت‌اللّه سید محمد حسن خوانساری بودند.[۱] خوانساری مقدمات علوم دینی و دروس میانی را در خوانسار، نزد برادرش و سیدعلی اکبر بیدهندی (همسر خواهرش) فراگرفت. سپس برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت و در دروس خارج فقه و اصول محمدصادق مدرس اصفهانی، عبدالکریم گزی و محمدعلی تویسرکانی شرکت کرد. خوانساری برای ادامه تحصیل به نجف رفت.[۲]

تحصیل در نجف

خوانساری در ۲۰ سالگی (۱۳۲۸ق) به قصد بهره بردن از درس عالمان حوزه علمیه نجف، رهسپار نجف شد. او از اساتید به نام آنجا سالیانی بهره برد و در این مدت، با آیت‌اللّه میر سید علی یثربی کاشانی هم‌مباحثه بود. وی در ۲۲ سالگی با دختر آیت‌اللّه مولا محمدعلی خوانساری، یکی از علمای مشهور نجف اشرف و صاحب بزرگترین کتابخانه‌های نفیس نجف وصلت کرد. وی پس از هشت سال حضور در نجف و نیل به درجه اجتهاد به ایران آمد.[۳]

حضور در اراک و قم

ورود آیت‌اللّه خوانساری به ایران، چند سال پس از تأسیس حوزه علمیه اراک بود. او به سلطان آباد (اراک کنونی) رفت و در درس شیخ عبدالکریم حائری یزدی، بنیان‌گذار حوزه علمیه اراک، حضور یافت و خود نیز به تدریس در آن حوزه نوپا پرداخت. پس از هجرت حائری به قم، وی ابتدا بنا به درخواست مردم اراک، برای اداره حوزه علمیه در آنجا ماند، ولی پس از آگاهی از علاقه‌مندی استادش به حضور وی در حوزه علمیه قم، در ۱۳۴۲ق (۱۳۰۲ش) به قم رفت.[۴]

خوانساری در درس فقه و اصول آیت‌اللّه حائری، در حالی که خود مدرسی بزرگ بود، حاضر شد. آیت‌اللّه خوانساری از همان اوایل حضور در درس آیت‌اللّه حائری، مورد توجه کامل ایشان قرار گرفت؛ چنان‌که آقای حائری پس از دو ماه، محل اقامت نماز جماعت خویش را در مدرسه فیضیه به او واگذار کرد، و در اولین نماز جماعت هم شرکت جست و به وی اقتدا نمود.[۵]

مهاجرت به تهران

پس از درگذشت عبدالکریم حائری و در دوره مرجعیت آیت‌اللّه بروجردی، خوانساری از معتمدان او و نیز از مدرسان طراز اول حوزه علمیه قم شمرده می‌شد. در ۱۳۶۹ق (۱۳۲۸ش) که سیدیحیی سجادی، امام جماعت مسجد سیدعزیزاللّه واقع در بازار تهران، درگذشت، تجار و بازاریان از آیت‌اللّه بروجردی خواستند که شخص باکفایتی را به عنوان امام جماعت مسجد معرفی کند. بدین ترتیب، در ۱۳۷۰ق خوانساری به توصیه بروجردی و به اصرار فراوان مردم، به تهران رفت. او از همین سال تا پایان عمر در مسجد مذکور به اقامه نماز، تدریس فقه و اداره امور دینی پرداخت.[۶]

در مدت ۳۵ سالی که وی در تهران ماندگار شد، آنچه در توان داشت در تدریس (یک دوره کامل فقه از طهارت تا دیات)، تألیف، تربیت نفوس مستعده، اقامه جماعت در مهمترین مساجد تهران و ارشاد و راهنمایی مؤمنان، و رفع نیازمندی‌های حوزه‌های علمیه کوشید.[۷]

آیت الله سید احمد خوانساری

اساتید

  1. ملا محمد کاظم خراسانی (۱۲۵۵–۱۳۲۹ ه‍.ق)
  2. سید محمد کاظم یزدی (۱۲۵۶–۱۳۳۷ ه‍.ق)
  3. ملا فتح اللّه شریعت اصفهانی (۱۲۶۶–۱۳۳۹ ه‍.ق)
  4. آقا ضیاء الدین عراقی (۱۲۷۸–۱۳۶۱ ه‍.ق)
  5. میرزا محمّد حسین غروی نائینی (۱۲۷۷–۱۳۵۵ ه‍.ق)
  6. شیخ عبدالکریم حائری یزدی (۱۲۷۶–۱۳۵۵ ه‍.ق)
  7. سید ابوتراب خوانساری (۱۲۷۱–۱۳۴۶ ه‍.ق)
  8. میر محمّد صادق احمدآبادی اصفهانی (د. ۱۳۴۸ ه‍.ق)
  9. ملا عبدالکریم گزی اصفهانی (د. ۱۳۳۹ ه‍.ق)
  10. میرزا محمّد علی تویسرکانی
  11. سید محمّد حسن خوانساری (د. ۱۳۳۲ ه‍.ق)
  12. علی اکبر حکمی یزدی (د. ۱۳۲۲ ه‍.ق)
  13. محمد رضا مسجد شاهی اصفهانی (۱۲۸۷–۱۳۶۲ ه‍.ق).[۸]


شاگردان

  1. مرتضی حائری یزدی
  2. مرتضی مطهری
  3. حسینعلی منتظری
  4. سید موسی صدر
  5. سید مصطفی صفائی خوانساری
  6. محمّد تقی صدیقین اصفهانی
  7. علی اصغر صالحی کرمانی
  8. میرزا عبداللّه مجتهدی تبریزی
  9. سید محمّد حسن آل طیب جزائری
  10. محمّد لاکانی رشتی
  11. سید عبد اللّه شبستری
  12. جلال طاهر شمس گلپایگانی
  13. شیخ علی پناه اشتهاردی
  14. محمّد تقی ستوده
  15. احمد مجتهدی تهرانی
  16. مهدی حائری یزدی
  17. سید محمّد باقر موحد ابطحی
  18. میرزا محمود انصاری قمی
  19. سید رضی شیرازی
  20. سید عزالدین حسینی زنجانی.
  21. مجدالدین محلاتی شیرازی
  22. سید عبد الکریم موسوی اردبیلی
  23. محمّد تقی شریعتمداری
  24. سید حسین شمس خراسانی
  25. عزیز اللّه علیمرادیان نهاوندی.[۹]


آثار

خوانساری کتاب‌هایی داشته که جامع المدارک و العقائد الحقه مشهورترین و مهم‌ترین آن‌ها است.

«جامع المدارک» اثر جامع و مشهور فقهی آیت‌الله سید احمد خوانساری

جامع المدارک فی شرح المختصر النافع

این کتاب در هفت مجلد با تعلیقه علی اکبر غفاری به چاپ رسیده است که اثری جامع در فقه استدلالی و شرحی بر المختصر النافع محقق حلّی است. این کتاب، بیانگر احاطه علمی خوانساری به فقه و مبانی آن دانسته شده است. او در این کتاب در بسیاری از مسائل به نقد نظر مشهور پرداخته و در ادله آن مناقشه کرده است. از ویژگی‌های دیگر این اثر، استحکام در تعابیر، نوآوری در تقریر مطالب و اختصار مباحث است. دیدگاه‌ها غالبا بدون ذکر قائل آنها مطرح شده و مهم‌ترین ادله مورد استناد، آیات و احادیث است. خوانساری پس از تحلیل و نقد آرای فقها در موارد اختلافی، کمتر به پذیرش دیدگاهی خاص و جمع‌بندی نهایی پرداخته است. از سوی دیگر، او در آثار فتوایی خود، فتوایی برخلاف مشهور نداده است، که این را ناشی از احتیاط فراوان او می‌دانند. ازاین رو گفته‌اند که آرای مقبول خوانساری در جامع المدارک در موارد متعدد با فتاوای او در رساله عملیه متفاوت است.[۱۰]

«العقائد الحقه» اثری در تبیین عقاید شیعه از سید احمد خوانساری

العقائد الحقّة

العقائد الحقّة تنها اثر خوانساری در علم کلام و مشتمل بر یک دوره اصول عقاید استدلالی است. اثر حاضر به تبیین اصول عقاید شیعه بر اساس احادیث پرداخته است. این اثر با اثبات صانع آغاز و با بررسی‌هایی در نبوت عامه و خاصه ادامه پیدا می‌کند و عمده مطالب آن را بحث امامت تشکیل می‌دهد. در این بخش که عمدتاً ناظر به مباحث امامت خاصه است، امامت یکایک امامان مورد بحث قرار گرفته و نصوص وارد شده درباره امامت آنها، گردآوری و نقل شده است. علاوه بر نصوص موجود درباره امامت امامان(ع)، معجزه‌های نقل شده از آنان نیز، جهت تأیید نصوص، ذکر شده‌اند. در این بخش، تحلیل و استدلالی از نویسنده به چشم نمی‌خورد. پایان بخش کتاب، بحث معاد و اثبات آن است.[۱۱]

آیت‌الله عبدالکریم حائری:

اجتهاد را به هر معنی که تفسیر کنیم آقا سید احمد خوانساری مجتهد است و عدالت را به هرگونه معنی کنیم ایشان عادل است.[۱۲]

جایگاه علمی

درباره آیت‌الله خوانساری گفته شده او جامع معقول و منقول بود و به فقه، اصول، رجال، درایه و فلسفه و کلام احاطه کامل داشت.[۱۳]

آیت‌الله خوانساری به سبب جایگاه علمی و اخلاقی ممتاز خود، شخصیتی مقبول و بانفوذ سیاسی و اجتماعی داشت. خوانساری را در انتقال دستاوردهای علمی حوزه نجف به حوزه‌های ایران دارای نقش مهمی دانسته‌اند. پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی، برخی از علمای طراز اول خواستار آن شدند که خوانساری به نجف یا قم برود و مرجعیت عام شیعیان را بپذیرد، ولی خوانساری تهران را ترک نکرد؛ از این زمان به بعد، خوانساری یکی از مراجع تقلید شد و برخی از شیعیان پاکستان، عراق و نیز بسیاری از مردم ایران، وی را به عنوان مرجع تقلید خویش برگزیدند.[۱۴]

گفته شده است بسیاری از بزرگان حوزه قم، نجف و کربلا پس از درگذشت آیت اللّه بروجردی وی را اعلم و دارای دقت نظر در مسائل فقهی می‌دانسته‌اند. ویژگی مهم فقه خوانساری، استقلال در رأی است که در بسیاری موارد به مخالفت او با دیدگاه مشهور انجامیده است. خوانساری در ادله نجاست اهل کتاب مناقشه کرده است. گستره ولایت فقها را کوچک شمرده و حتی تصرفاتی مانند اجرای حدود و قصاص در عصر غیبت را برای آنان جایز ندانسته است. خوانساری قائل به جواز عمل کردن قاضی به علم خویش بوده و آن را یکی از راه‌های کشف حقیقت شمرده است. او در برخی ادله شرط مرد بودن قاضی مناقشه کرده است. خوانساری در ادله حرمت بازیِ بدون رهن با آلات قمار مناقشه کرده و در نتیجه دلالت این ادله را بر حرمت شطرنج قابل خدشه دانسته، هرچند در مقام فتوا آن را جایز به‌شمار نیاورده است.[۱۵]

گفته شده خوانساری فقیهی بوده که تحت تأثیر نظرات فقهی مشهور قرار نمی‌گرفت. استقلال رأی از ویژگی‌های فقهی ایشان است. کتاب جامع‌المدارک او را اثری دانسته‌اند که نوعاً در برابر دیدگاه مشهور نظریه‌ای مستقل ارائه می‌دهد.[۱۶]

«مرجع متقین» اثری درباره سید احمد خوانساری

ویژگی‌های اخلاقی

برای آیت‌الله خوانساری ویژگی‌های اخلاقی برشمرده‌اند. از جمله:

  1. تعبّد به احکام شرعی و پای‌بندی به عمل به دستورات دین: انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات.
  2. احتیاط. گفته شده وی تا در کاری یقین به رضایت الهی نداشت انجام نمی‌داد. احتیاط ایشان در مصرف وجوهات زبانزد عام و خاص بود.
  3. زهد و ساده‌زیستی، عدم تعلق به دنیا، استفاده به اندازه ضرورت از امکانات دنیا.
  4. تواضع و ادب، احترام به همه بندگان خدا، عدم تکبر و غرور، احترام خاص به اهل علم و سادات.[۱۷]

بسیاری از عالمان، احتیاطِ بسیار و ورع خوانساری را ستوده و وی را در تهذیب نفس و فضائل اخلاقی چون ادب، تواضع و ساده‌زیستی دارای مرتبه‌ای بلند دانسته‌اند.[۱۸]

مشی سیاسی

تحلیل و برآورد کلی از خط مشی سیاسی خوانساری از ۱۳۴۱ش و تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی تا فروپاشی حکومت پهلوی در ۱۳۵۷ش، و نیز اقدامات او در مقاطع گوناگون در برابر حکومت، نشان می‌دهد که سیره سیاسیِ وی به تدریج از مخالفت آشکار با سیاست‌های رژیم پهلوی و اعلام صریح مواضع خود به نوعی احتیاط و میانه‌روی روی آورده است. البته خوانساری از ابتدا در شمار مخالفان تند و صریح حکومت و به ویژه شخص محمدرضاشاه نبود. او که از ناکامی علمای نجف در جریان مشروطه خاطرات ناخوشایندی داشت، منش مداراگرایانه حائری یزدی و بروجردی با حکومت را باور داشت، هرچند به نزدیکی با حکومت روی خوش نشان نمی‌داد. خوانساری پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در صحنه سیاست حضور جدی نداشت و با توجه به آنکه وی در آن زمان بیش از نود سال داشت، شاید سالخوردگی وی نیز در این امر بی تأثیر نبوده باشد. با وجود این، وی در این دوره مورد توجه و احترام امام خمینی بود.[۱۹]

آیت‌ﷲ خوانساری با مشی محتاطانه‌ای که برگزیده بود، در پاره‌ای موارد کوشید تا با انقلابیون همراهی کند. عمده همراهی‌های خوانساری با انقلابیون در سال‌های ۴۱ و ۴۲ بود. در این دو سال، شاه پهلوی با تصویب قوانینی، اعتراض روحانیت را برانگیخته بود و آیت‌الله خوانساری هم از معترضین بود. انتقادهای وی اما خالی از تندروی بود و می‌کوشید تا با همان مسلک محتاطانه خود، در مسیر اعتراض گام بردارد. پیش از این اما آیت‌ﷲ خوانساری با رویّه انقلابی‌گری میانه‌ای نداشت و بر اعمال انقلابیون نیز خُرده می‌گرفت.[۲۰] خوانساری اعتراض‌هایی را به نحوه عملکرد حاکمیت پهلوی داشت، اما با مشی انقلابی‌گری نیز موافتی نکرد.[۲۱]

مطالعه بیشتر

  • مرجع متقین، خاطرات و اسنادی منتشر نشده درباره آیت‌الله خوانساری، به کوشش و نگارش محمدتقی انصاریان خوانساری، انتشارات انصاریان.
  • صاحب نفس قدسیه، خاطرات و کرامات فقیه حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید احمد خوانساری، عبدالحسن بزرگمهرنیا، انتشارات لمپا.

منابع

  1. انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۳۱۷.
  2. کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.
  3. انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۳۱۷.
  4. کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.
  5. انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص ۳۱۹.
  6. کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.
  7. انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص ۳۲۳ و ۳۲۴.
  8. انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۳۲۰ و ۳۲۱.
  9. انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت بررسی زندگی علمی و سیاسی گروهی از علمای سده اخیر، قم، دلیل ما، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۳۲۲ و ۳۲۳.
  10. کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.
  11. «العقائد الحقة»، سایت حدیث نت، تاریخ بازدید: ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ش.
  12. «شخصیت آیت اللّه سیداحمد خوانساری در گفتگو با آیات و اساتید: سیدحسین شمس، مرتضوی لنگرودی، ابوطالب تجلیل، هادی معرفت، مرحوم ستوده»، فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، بهار و تابستان ۱۳۷۸ش، شماره۱۷ و ۱۸. ص۲۳۱.
  13. «شخصیت آیت اللّه سیداحمد خوانساری در گفتگو با آیات و اساتید: سیدحسین شمس، مرتضوی لنگرودی، ابوطالب تجلیل، هادی معرفت، مرحوم ستوده»، فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، بهار و تابستان ۱۳۷۸ش، شماره۱۷ و ۱۸. ص۲۲۹.
  14. کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.
  15. کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.
  16. «شخصیت آیت اللّه سیداحمد خوانساری در گفتگو با آیات و اساتید: سیدحسین شمس، مرتضوی لنگرودی، ابوطالب تجلیل، هادی معرفت، مرحوم ستوده»، فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، بهار و تابستان ۱۳۷۸ش، شماره۱۷ و ۱۸. ص۲۳۴.
  17. «شخصیت آیت اللّه سیداحمد خوانساری در گفتگو با آیات و اساتید: سیدحسین شمس، مرتضوی لنگرودی، ابوطالب تجلیل، هادی معرفت، مرحوم ستوده»، فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، بهار و تابستان ۱۳۷۸ش، شماره۱۷ و ۱۸. ص۲۲۹..
  18. کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.
  19. کاظمی افشار، هاجر، «خوانساری احمد»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۶، ذیل مدخل.
  20. طباطبایی، سید هادی، «منش سیاسی سید احمد خوانساری؛ همراهی‌های محدود با انقلابیون»، سایت مباحثات، تاریخ درج مطلب:۲۳ اسفند ۱۳۹۳ش، تاریخ بازدید: ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ش.
  21. طباطبایی، سید هادی، «مشی سیاسی سید احمد خوانساری؛ مرجعی میانه‌رو یا محافظه‌کار»، تاریخ درج مطلب: ۲۴ اردی بهشت ۱۳۹۴ش، تاریخ بازدید: ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ش.