فلسفه نماز: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
فلسفه و حکمت نماز چیست؟
فلسفه و حکمت نماز چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}فلسفه نماز، [[ارتباط با خدا|ارتباط گرفتن با خدا]]، آموختن [[بندگی]]، آرامش، دوری از [[گناه|گناهان]]، [[صبر]] در برابر سختی‌ها، [[نظم]] و دوری از [[تکبر]] است.  
از آن جا که دین اسلام به بصیرت و توجه در اعمال و دقت نظر در آنها اهتمام زیادی قائل است لذا به قدر ادراک بشری، فلسفه و حکمت آنها را بیان نموده است تا در پرتو آگاهی به فلسفه و حکمت آنها علاوه بر تعبّد و تسلیم در برابر فرمان حق، با بصیرت و شناخت بیشتری به انجام اعمال خود بپردازد.


اما در مورد فلسفه نماز، در این‌جا به‌طور خلاصه به ذکر پاره ای از آن‌ها می‌پردازیم:
نماز و رعایت آداب آن، باعث می‌شود انسان بندگی خدا را آموخته و [[یاد خدا]] که در نماز است، به قلب انسان آرامش می‌دهد. نماز به انسان نیروی [[توکل به خدا]] داده و باعث می‌شود در سختی‌ها [[صبر|بردبار]] و با استقامت شود.


نمازگزار با توجه به اراده و قدرت معنوی که نماز به او می‌دهد، آلوده به گناهان نمی‌شود و چنانچه آلوده شد، در پرتو نماز آن آلودگی را از [[روح انسان|روح خود]] پاک می‌کند.
خواندن نماز در [[وقت نمازهای یومیه|وقت‌های مشخص]] و رعایت [[آداب نماز|آداب آن]]، باعث می‌شود انسان منظم تربیت شود. همچنین [[تواضع|تواضعی]] که در نماز، در برابر خدا وجود دارد،‌ نمازگزار را از تکبر دور می‌کند.
== ارتباط با خدا ==
== ارتباط با خدا ==
انسان فطرتاً نیاز به ارتباط با آفریدگارش دارد و باید این نیاز درونی را با شیوه‌ای مفید و سازنده ارضاء کند و به آن پاسخ مثبت دهد،<ref>محمدی اشتهاردی، محمد، نماز از دیدگاه قرآن و عترت، ناشرانتشارات نبوی، ص۶.</ref>چون هر موجودی که لباس هستی پوشیده و از عدم، پای به عرصه وجود و حیات نهاد به‌طور ناخودآگاهی خواستار و پویای آفریدگار و صانع خویش است تا پاس حرمت و احترام لازم را بنماید و فطرت یک شعور باطنی است که انسان را به‌طور ناخودآگاه به سوی خالق و آفریدگارش رهبری می‌نماید و در این هدایت به سوی خدا به هیچ گونه استدلال و برهانی نیاز ندارد.
{{اصلی|ارتباط با خدا}}
یکی ار فلسفه‌های [[نماز]]، [[ارتباط با خدا]] است. انسان [[فطرت|فطرتاً]] نیاز به ارتباط با آفریدگارش دارد و باید به این نیاز درونی، با شیوه‌ای مفید و سازنده پاسخ دهد.<ref>محمدی اشتهاردی، محمد، نماز از دیدگاه قرآن و عترت، انتشارات نبوی، ص۶. موسوی راد لاهیجی، حسین، نماز از دیدگاه قرآن و حدیث، قم، جامعه مدرسین،  ص۷.</ref>  
 
ارتباط با خدا، که یک نیاز درونی است، اگر رها شود، انسان را در سردرگمی قرار می‌دهد، یا انسان سر از [[بی خدایی|بی‌خدایی]] درمی‌آورد و یا خدایان باطل را جایگزین خدای حقیقی می‌کند.
 
نماز در [[اسلام]] برنامه جامع توحیدی است، که انسان را از سر درگمی درآورده و نیاز ارتباط با آفریدگار را به صورت صحیح هدایت می‌کند. تکرار نماز در هر شبانه روز، این ارتباط را همواره تازه نگه داشته و کامل می‌کند.


دانشمندان غربی هم بر این مسئله اذعان دارند از جمله ژان ژاک روسو می‌گوید: راه خداشناسی منحصر به عقل نیست بلکه شعور فطری بهترین راهی است که برای اثبات این موضوع که همه موجودات غیر انسان با شعور، خدا را می‌پرستند.<ref>موسوی راد لاهیجی، حسین، نماز از دیدگاه قرآن و حدیث، قم، ناشر جامعه مدرسین حوزه علمیه ص۷–۸.</ref>
== درس بندگی ==
{{همچنین ببینید|بندگی}}
آموختن عبودیت و بندگی، یکی از فلسفه‌های [[عبادات]]، از جمله نماز شمرده شده است. در دستور نماز، شرایط و وظیفه‌هایی مانند [[وضو]]، غصبی نبودن مکان و لباس، پاک بودن بدن و [[قبله|رو به قبله بودن]] وجود دارد که رعایت و انجام آنها به صورت روزانه، به انسان درس بندگی، تسلیم و [[تواضع|تواضع در برابر خدا]] می‌دهد.  


اگر این ارتباط با خدا که یک نیاز درونی است، رها شود و بدان توجه نگردد، هرگز نابود نمی‌شود بلکه در میان سردرگمی یا سر از الحاد درمی‌آورد یا خدایان باطل را جایگزین خدای حقیقی می‌کند.
بر همین اساس است که در [[تشهد نماز]]، اول به عبودیت و بندگی [[پیامبر(ع)]] و پس از آن، به [[رسالت]] و [[نبوت]] او اقرار می‌کنیم.<ref>محمدی اشتهاردی، محمد، نماز از دیدگاه قرآن و عترت، انتشارات نبوی، ص۹۰.</ref>


نماز در اسلام برنامه جامع و زنده توحیدی است که انسان را از سر درگمی بیرون آورده و نیاز ارتباط با آفریدگار را برای انسان به صورت صحیح هدایت می‌نماید و تکرار نماز در هر شبانه روز این ارتباط را هموارتر و تازه نگه داشته و کامل می‌نماید.
== آرامش و اطمینان ==
نماز باعث آرامش و اطمینان قلب انسان می‌شود. بر اساس [[قرآن]]، نماز [[یاد خدا]] است: {{قرآن|وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري|سوره=طه|آیه=۱۴}} و یاد خدا مایه آرامش و اطمینان دل‌ها است: {{قرآن|أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ |سوره=رعد|آیه=۲۸}}


== درس بندگی ازکلاس نماز ==
یکی از دلایل [[اضطراب]] و نداشتن آرامش، [[غفلت|فراموشی خدا]] و روی آوردن به [[دنیا|ظواهر دنیا]] است و هر چه فرد بیشتر [[دلبستگی به دنیا]] پیدا می‌کند، از خدا دورتر می‌شود. نماز باعث می‌شود دلبستگی به دنیا کاهش یافته و یاد خدا در دل زنده شود.  
مهم‌ترین فلسفه نماز، بلکه همه عبادات، درس عبودیت و بندگی خدا است. در دستور نماز شرایط و وظائف متعددی وجود دارد مانند وضو، غصبی نبودن مکان، لباس، آب و پاک بودن بدن و روبه قبله بودن و… که انسان مسلمان خود را روزی پنج نوبت مسئول و موظف به انجام آنها می‌داند و فرمان الهی را با کمال تسلیم و تواضع انجام می‌دهد و همین مراقبت درس بندگی را به انسان آموزش می‌دهد و بر همین اساس است که در تشهد نماز، اول به عبودیت و بندگی پیامبر و بعد به رسالت و نبوت پیامبر اقرار می‌کنیم.<ref>محمدی اشتهاردی، محمد، نماز از دیدگاه قرآن و عترت، ناشرانتشارات نبوی، ص۹۰–۹۱.</ref>


== مایه آرامش و اطمینان ==
== بازدارندگی از گناه ==
یاد خدا مایه حیات قلوب و آرامش دل‌ها و رفع پریشانی و اضطراب است، همچنان‌که خدا می‌فرماید: {{قرآن|الا بذکر الله تطمئن القلوب}} «آگاه باشید که یاد خدا مایه اطمینان دل‌هاست».<ref>رعد/۲۸.</ref> یاد خدا بسیاری از فضائل انسانی را در درون انسان زنده می‌کند و انسان را به انجام مسئولیت‌ها وامی‌دارد و همه عبادات ذکر خداست و چون نماز نقش بارزتری در زنده نگه داشتن یاد خدا در دل‌ها دارد خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: نماز را بر پا دار تا به یاد من باشی<ref>طه/۱۴.</ref> و تکرار نماز در هر شبانه روز، غفلت را از سر راه بیرون رانده و برنامه ارتباط و پیوند با خدا را شکوفا می‌کند.
یکی از فلسفه‌های نماز، دوری انسان از [[گناه|گناهان]] و بدی‌ها است. بر اساس آیه ۴۵ [[سوره عنکبوت]]، نماز از کارهای زشت و ناپسند باز می‌دارد: {{قرآن|وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ}}


و جای هیچ شک و تردیدی وجود ندارد که یکی از مشکلات اساسی بشر امروزی، فراموشی خدا و روی آوردن به ظواهر دنیا است و هر چه هم بیشتر غرق در لذات زود گذر دنیا می‌شوند از خدا دورتر و مشکلات آنها بیشتر می‌شود و همین سردرگمی و پوچی بشر امروز بهترین دلیل بر اهمیت یاد خدا است که در پرتو پیروی از دین مترقی اسلام به دست می‌آید.
نماز در [[روح انسان]] اراده و [[ترس از خدا|نیروی خداترسی]] ایجاد می‌کند و انسان را [[بندگی|بنده حق]] قرار می‌دهد. فرد در پرتو این اراده و نیرو، از پلیدی‌ها دور شده و استعدادهای خود را در جهت کمال الهی خود به کار می‌گیرد.  


== بازدارندگی از گناهان ==
انسان با توجه به اراده و قدرت معنوی، آلوده به گناهان نمی‌شود و چنانچه آلوده شد، در پرتو نماز آن آلودگی را از روح خود پاک می‌کند.
نماز پرورنده روح و پاک کننده آن از زشتی‌ها و ناپاکی‌ها است، نماز در روح انسان اراده قوی و نیروی خداترسی می‌آفریند و انسان را عبد و بنده حق می‌کند و از اسارت و بندگی نفس و هوای شهوانی آن آزاد می‌کند و در پرتو چنین اراده و نیرویی است که انسان از پلیدی‌ها دور می‌شود و استعدادهای خود را در جهت ترقی و کمال الهی و انسانی خود به کار می‌گیرد؛ و لذا با توجه به همین اراده و قدرت معنوی در برابر معاصی، به زانو در نمی‌آید و آلوده به آنها نمی‌شود و چنانچه آلودگی هم حاصل شود در پرتو نماز آن آلودگی‌ها را از روح خود پاک می‌کند.


== استقامت و بردباری ==
== استقامت و بردباری ==
نماز انسان را با پناهگاهی مطمئن و یاری مهربان آشنا می‌کند که در برابر سختی‌ها و مشکلات زندگی به او اتکاء می‌کند و در برابر آنها ذلیل و خوار نمی‌گردد بر همین اساس، خداوند متعال در دو جای قرآن می‌فرماید: از خصلت صبر و نماز کمک بجوئید.<ref>بقره/۴۵–۱۵۳.</ref>
{{همچنین ببینید|صبر بر نماز با توجه به آیه ۱۳۲ سوره طه}}
نماز باعث می‌شود انسان در سختی‌ها [[صبر|بردبار]] و با استقامت شود. [[خداوند]] در آیه ۴۵ و ۱۵۳ [[سوره بقره]]، به انسان سفارش کرده از صبر و نماز کمک بگیرد.


== نظم و انضباط ==
نماز، انسان را با خدا که پناه‌گاهی مطمئن و یاری مهربان است آشنا می‌کند، پناه‌گاهی که انسان در برابر سختی‌ها و مشکلات به آن پناه می‌برد.
انجام نماز در اوقات معین و مخصوص، آداب نماز در مورد نیت و قیام و رکوع و سجود و و جای گرفتن هر موضوعی در محل خودش، علاوه بر آثار مفیدی که در روح انسان می‌گذارد، موجب نظم و انضباط در زندگی خواهد شد، همان‌طور که در زندگی بزرگان ما، این امر به وضوح مشهود بود و با توجه به این که یکی از عوامل پیشرفت و بسیار مهم در تکامل، نظم و انضباط است و مسائل تربیتی در پرتو نظم و انضباط است که به نتیجه می‌رسد، جایگاه نماز درتکامل انسان بهتر معلوم می‌شود.


== درس تواضع در پرتو نماز ==
== نظم ==
یکی از اسرار نماز این است که انسان خودبینی و تکبّر را درهم می‌شکند و درس تواضع و فروتنی در برابر خدا می‌آموزد. زیرا در هر شبانه روز در هفده رکعت نماز واجب، ۳۴ بار پیشانی بر خاک و زمین می‌نهد و به سجده می‌افتد که نشانه نهایت تواضع است و در سجده خود را همچون پرکاهی در میان اقیانوس بزرگ می‌نگرد و خود را ناچیز و بنده کوچک خدا دانسته و هرگونه خودخواهی و غرور را از خود دور می‌سازد. در این رابطه امام علی(ع) می‌فرمایند: خداوند ایمان را به جهت پاک ساختن از شرک و آلودگی شرک و نماز را به خاطر دور شدن از تکبّر واجب کرده است.<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۵۲.</ref>
{{اصلی|نظم}}
{{پایان پاسخ}}
خواندن نماز در وقت‌های مشخص و رعایت آداب آن، باعث می‌شود انسان منظم شود.
 
آداب و اعمال نماز مانند [[نیت]]، [[قیام نماز|قیام]]، [[رکوع]]، [[سجود]] و جای گرفتن هر موضوعی در محل خودش، موجب نظم و انضباط در زندگی می‌شود. تأثیر نماز بر نظم انسان، در زندگی بزرگان دین، مشهود بود.
 
== تواضع  ==
{{اصلی|تواضع}}
یکی از فسلفه‌های نماز، ایجاد [[تواضع]] در انسان است. نمازگزار در هر شبانه روز، در هفده رکعت [[نمازهای یومیه|نماز واجب]]، ۳۴ بار پیشانی بر خاک می‌گذارد و به [[سجده]] می‌افتد، که نشانه فروتنی در برابر خدا است. در سجده، فرد خود را بنده کوچک خدا دانسته و هرگونه [[خودخواهی]] و [[غرور]] را از خود دور می‌کند.  
 
بر اساس [[روایت|روایتی]] از [[امام علی(ع)]] نیز، یکی از دلایل واجب شدن نماز، دور شدن انسان از تکبر است.<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۵۲.</ref>
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱. ابواب رحمت، ص۶۹تا ص۱۸۳، علی نمازی شاهرودی، ناشر حاذق، چاپ سوم، ۱۳۶۲ش قم.


۲. سجاده عشق، ص۵۲تا ص۶۲، صالحی حاجی‌آبادی، ناشر مؤلف، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، قم.
* ابواب رحمت، ص۶۹تا ص۱۸۳، علی نمازی شاهرودی، حاذق، چاپ سوم، ۱۳۶۲ش، قم.
* سجاده عشق، ص۵۲تا ص۶۲، صالحی حاجی‌آبادی، نشر مؤلف، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، قم.
* یکصد و چهارده نکته درباره نماز، قرائتی، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۲ش، تهران.
 


۳. یکصد و چهارده نکته درباره نماز، قرائتی، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۲ش تهران.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = اخلاق
  | شاخه اصلی = فقه
|شاخه فرعی۱ = عبادات
| شاخه فرعی۱ = نماز
|شاخه فرعی۲ = نماز
| شاخه فرعی۲ = فلسفه احکام
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۲

سؤال

فلسفه و حکمت نماز چیست؟

فلسفه نماز، ارتباط گرفتن با خدا، آموختن بندگی، آرامش، دوری از گناهان، صبر در برابر سختی‌ها، نظم و دوری از تکبر است.

نماز و رعایت آداب آن، باعث می‌شود انسان بندگی خدا را آموخته و یاد خدا که در نماز است، به قلب انسان آرامش می‌دهد. نماز به انسان نیروی توکل به خدا داده و باعث می‌شود در سختی‌ها بردبار و با استقامت شود.

نمازگزار با توجه به اراده و قدرت معنوی که نماز به او می‌دهد، آلوده به گناهان نمی‌شود و چنانچه آلوده شد، در پرتو نماز آن آلودگی را از روح خود پاک می‌کند.

خواندن نماز در وقت‌های مشخص و رعایت آداب آن، باعث می‌شود انسان منظم تربیت شود. همچنین تواضعی که در نماز، در برابر خدا وجود دارد،‌ نمازگزار را از تکبر دور می‌کند.

ارتباط با خدا

یکی ار فلسفه‌های نماز، ارتباط با خدا است. انسان فطرتاً نیاز به ارتباط با آفریدگارش دارد و باید به این نیاز درونی، با شیوه‌ای مفید و سازنده پاسخ دهد.[۱]

ارتباط با خدا، که یک نیاز درونی است، اگر رها شود، انسان را در سردرگمی قرار می‌دهد، یا انسان سر از بی‌خدایی درمی‌آورد و یا خدایان باطل را جایگزین خدای حقیقی می‌کند.

نماز در اسلام برنامه جامع توحیدی است، که انسان را از سر درگمی درآورده و نیاز ارتباط با آفریدگار را به صورت صحیح هدایت می‌کند. تکرار نماز در هر شبانه روز، این ارتباط را همواره تازه نگه داشته و کامل می‌کند.

درس بندگی

آموختن عبودیت و بندگی، یکی از فلسفه‌های عبادات، از جمله نماز شمرده شده است. در دستور نماز، شرایط و وظیفه‌هایی مانند وضو، غصبی نبودن مکان و لباس، پاک بودن بدن و رو به قبله بودن وجود دارد که رعایت و انجام آنها به صورت روزانه، به انسان درس بندگی، تسلیم و تواضع در برابر خدا می‌دهد.

بر همین اساس است که در تشهد نماز، اول به عبودیت و بندگی پیامبر(ع) و پس از آن، به رسالت و نبوت او اقرار می‌کنیم.[۲]

آرامش و اطمینان

نماز باعث آرامش و اطمینان قلب انسان می‌شود. بر اساس قرآن، نماز یاد خدا است: ﴿وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري(طه:۱۴) و یاد خدا مایه آرامش و اطمینان دل‌ها است: ﴿أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ(رعد:۲۸)

یکی از دلایل اضطراب و نداشتن آرامش، فراموشی خدا و روی آوردن به ظواهر دنیا است و هر چه فرد بیشتر دلبستگی به دنیا پیدا می‌کند، از خدا دورتر می‌شود. نماز باعث می‌شود دلبستگی به دنیا کاهش یافته و یاد خدا در دل زنده شود.

بازدارندگی از گناه

یکی از فلسفه‌های نماز، دوری انسان از گناهان و بدی‌ها است. بر اساس آیه ۴۵ سوره عنکبوت، نماز از کارهای زشت و ناپسند باز می‌دارد: ﴿وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ

نماز در روح انسان اراده و نیروی خداترسی ایجاد می‌کند و انسان را بنده حق قرار می‌دهد. فرد در پرتو این اراده و نیرو، از پلیدی‌ها دور شده و استعدادهای خود را در جهت کمال الهی خود به کار می‌گیرد.

انسان با توجه به اراده و قدرت معنوی، آلوده به گناهان نمی‌شود و چنانچه آلوده شد، در پرتو نماز آن آلودگی را از روح خود پاک می‌کند.

استقامت و بردباری

نماز باعث می‌شود انسان در سختی‌ها بردبار و با استقامت شود. خداوند در آیه ۴۵ و ۱۵۳ سوره بقره، به انسان سفارش کرده از صبر و نماز کمک بگیرد.

نماز، انسان را با خدا که پناه‌گاهی مطمئن و یاری مهربان است آشنا می‌کند، پناه‌گاهی که انسان در برابر سختی‌ها و مشکلات به آن پناه می‌برد.

نظم

خواندن نماز در وقت‌های مشخص و رعایت آداب آن، باعث می‌شود انسان منظم شود.

آداب و اعمال نماز مانند نیت، قیام، رکوع، سجود و جای گرفتن هر موضوعی در محل خودش، موجب نظم و انضباط در زندگی می‌شود. تأثیر نماز بر نظم انسان، در زندگی بزرگان دین، مشهود بود.

تواضع

یکی از فسلفه‌های نماز، ایجاد تواضع در انسان است. نمازگزار در هر شبانه روز، در هفده رکعت نماز واجب، ۳۴ بار پیشانی بر خاک می‌گذارد و به سجده می‌افتد، که نشانه فروتنی در برابر خدا است. در سجده، فرد خود را بنده کوچک خدا دانسته و هرگونه خودخواهی و غرور را از خود دور می‌کند.

بر اساس روایتی از امام علی(ع) نیز، یکی از دلایل واجب شدن نماز، دور شدن انسان از تکبر است.[۳]


مطالعه بیشتر

  • ابواب رحمت، ص۶۹تا ص۱۸۳، علی نمازی شاهرودی، حاذق، چاپ سوم، ۱۳۶۲ش، قم.
  • سجاده عشق، ص۵۲تا ص۶۲، صالحی حاجی‌آبادی، نشر مؤلف، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، قم.
  • یکصد و چهارده نکته درباره نماز، قرائتی، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۲ش، تهران.


منابع

  1. محمدی اشتهاردی، محمد، نماز از دیدگاه قرآن و عترت، انتشارات نبوی، ص۶. موسوی راد لاهیجی، حسین، نماز از دیدگاه قرآن و حدیث، قم، جامعه مدرسین، ص۷.
  2. محمدی اشتهاردی، محمد، نماز از دیدگاه قرآن و عترت، انتشارات نبوی، ص۹۰.
  3. نهج البلاغه، حکمت ۲۵۲.