تشبیه مرگ به سفر در کلام امام علی(ع): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
ابن میثم بحرانی، متکلم و فقیه شیعه در قرن هفتم قمری، در شرح نهج البلاغهٔ خود تحلیل امام علی(ع) از مرگ را در این حکمت برای شخص مصیبتدیده آرامشبخش و اقناعکننده بر شمرده است.<ref>ابن میثم البحرانی، میثم بن علی، شرح نهج البلاغه، تهران، دفتر نشر الکتاب، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۴۱۷.</ref> | ابن میثم بحرانی، متکلم و فقیه شیعه در قرن هفتم قمری، در شرح نهج البلاغهٔ خود تحلیل امام علی(ع) از مرگ را در این حکمت برای شخص مصیبتدیده آرامشبخش و اقناعکننده بر شمرده است.<ref>ابن میثم البحرانی، میثم بن علی، شرح نهج البلاغه، تهران، دفتر نشر الکتاب، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۴۱۷.</ref> | ||
میرزا حبیبالله خویی (۱۲۶۵-۱۳۲۴ق)، فقیه و شارح نهج البلاغه، این سخن امام علی(ع) دربارهٔ مرگ را فصیح و اقناع کننده بر شمرده است. از نظر او، امام(ع) در این حکمت از بقاء انسان بعد از مرگش، بنا بر آنچه در این دنیا اندوخته، خبر داده است. خویی | میرزا حبیبالله خویی (۱۲۶۵-۱۳۲۴ق)، فقیه و شارح نهج البلاغه، این سخن امام علی(ع) دربارهٔ مرگ را فصیح و اقناع کننده بر شمرده است. از نظر او، امام(ع) در این حکمت از بقاء انسان بعد از مرگش، بنا بر آنچه در این دنیا اندوخته، خبر داده است. خویی مرگ را از نظر امام (ع) چون مسافرتی از عالمی دیدنی به عالمی نادیدنی تصویر کرده است؛ مسافرتی که فرد درگذشته از آن باز نخواهد گشت و این دوستان او هستند که به او ملحق خواهند شد و با او انس خواهند گرفت. انسی که هر دوست با دوستی که در سفر بوده است میگیرد.<ref>خویی، منهاج البراعة، ج۲۱، ص ۴۳۹-۴۴۰.</ref> | ||
== احادیث مشابه== | == احادیث مشابه== |
نسخهٔ ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۱
روایتی از امام علی(ع) در مورد مرگ به این مضمون بیان شده است: «عزیز شما به سفری رفته است و فرق آن با دیگر سفرها این است که او دیگر بر نمیگردد و شما باید به سوی او بروید.» دربارهٔ این روایت توضیح دهید.
امام علی(ع) در حدیثی مرگ را به سفری بدون بازگشت تشبیه کرده است؛ سفری که برای مسافر آن بازگشتی وجود ندارد و این زندگانند که به سوی شخص درگذشته سفر خواهند کرد. روایات تعابیر دیگری نیز درباره مرگ نیز وجود دارد و آنرا انتقال از مکانی به مکان دیگر و یا تعویض لباس تشبیه کردهاند.
متن حدیث
امام علی(ع) در دیدار بازماندگان یکی از مسلمانان فرمود:
« | إِنَّ هَذَا الْاَمْرَ لَیسَ لَکُمْ بَدَاَ وَ لَا إِلَیکُمُ انْتَهَی وَ قَدْ کَانَ صَاحِبُکُمْ هَذَا یسَافِرُ فَعُدُّوهُ فِی بَعْضِ اَسْفَارِهِ فَإِنْ قَدِمَ عَلَیکُمْ وَ إِلَّا قَدِمْتُمْ عَلَیهِ
این کار نه با شما آغاز گردید و نه بر شما پایان خواهد رسید. این رفیق شما به سفر میرفت، کنون او را در یکی از سفرهایش بشمارید. اگر نزد شما بازگشت چه خوب، وگرنه شما روی بدو میآرید.[۱] |
» |
ز قومی مرد شخصی و علی گفت | نباید از غم مرگش برآشفت | |
شما آغاز این مردن نبودید | نه در پایان آن منزل نمودید | |
سفر میکرد یار باوفاتان | بگوییدش سفر رفته است او هان | |
اگر ناید که تا بیند شما را | شما خواهید رفت و دید او را [۲] |
شرح
ابن میثم بحرانی، متکلم و فقیه شیعه در قرن هفتم قمری، در شرح نهج البلاغهٔ خود تحلیل امام علی(ع) از مرگ را در این حکمت برای شخص مصیبتدیده آرامشبخش و اقناعکننده بر شمرده است.[۳]
میرزا حبیبالله خویی (۱۲۶۵-۱۳۲۴ق)، فقیه و شارح نهج البلاغه، این سخن امام علی(ع) دربارهٔ مرگ را فصیح و اقناع کننده بر شمرده است. از نظر او، امام(ع) در این حکمت از بقاء انسان بعد از مرگش، بنا بر آنچه در این دنیا اندوخته، خبر داده است. خویی مرگ را از نظر امام (ع) چون مسافرتی از عالمی دیدنی به عالمی نادیدنی تصویر کرده است؛ مسافرتی که فرد درگذشته از آن باز نخواهد گشت و این دوستان او هستند که به او ملحق خواهند شد و با او انس خواهند گرفت. انسی که هر دوست با دوستی که در سفر بوده است میگیرد.[۴]
احادیث مشابه
احادیث دیگری نیز به همین مضمون نقل شده است:
- امام علی(ع): «ای مردم! ما و شما برای ماندن آفریده شدهایم نه برای از بین رفتن، شما با مرگ از دنیا نمیروید، بلکه از خانهای به خانه دیگر منتقل میشوید؛ بنابراین زاد و توشه خانهای را که باید به جانب آن حرکت کنید و جاوید باشید، فراهم سازید».[۵]
- در روایت دیگری اشاره شده: «حق این است که ما وارث پیش از خودیم و وارثانی پس از خود داریم. همانا ما شاخههای درختانی هستیم که درگذشتند. اصل که رفت فرع هم میرود. ای مردم، شما منزل آخرت خود را با بهره گرفتن از منزلی که از آن کوچ میکنید یعنی دنیا اصلاح نمائید.»[۶]
- امام سجاد(ع) در پاسخ به پرسش «مرگ چیست؟» پاسخ داد: «مرگ برای مؤمن چون بیرون آوردن لباسهای چرکین از تن است و از هم گسستن زنجیرهای سنگین و جایگزین کردن فاخرترین و خوشبوترین جامهها و راهوارترین مرکبها و امنترین منزلها است. مرگ برای کافر به منزله برکندن جامههایی فاخر از تن و منتقل شدن از منزلهایی امن و جایگزین کردن آنها به کثیفترین و خشنترین جامهها و وحشتناکترین منزلها و بزرگترین عذاب است.»[۷]
منابع
- ↑ نهجالبلاغه، ترجمهٔ سید جعفر شهیدی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ش، حکمت ۳۵۷، ص۴۲۴.
- ↑ خویی، حبیبالله بن محمد هاشمی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، گردآورنده ابراهیم میانجی، تهران، مکتبة اسلامیة، ۱۴۰۰ق، ج۲۱، ص۴۴۰.
- ↑ ابن میثم البحرانی، میثم بن علی، شرح نهج البلاغه، تهران، دفتر نشر الکتاب، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۴۱۷.
- ↑ خویی، منهاج البراعة، ج۲۱، ص ۴۳۹-۴۴۰.
- ↑ شیخ مفید، الاختصاص، مشهد، نشر مجموع البحوث الاسلامیه، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۹.
- ↑ ابن شعبه، حسن بن علی، تحف العقول، ترجمه اقتباس از ترجمه پرویز اتابکی؛ انتخاب احادیث محسن موسوی، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۳ش، ص۲۲۲
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ۱۳۸۶ش، ج۱۲، ح۱۹۱۰۷.