عقل رعایت و عقل روایت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش|fabbasi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
سوال: در این روایت منظور از « عقل رعایت و عقل روایت » چیست: «اعْقِلُوا الْخَبَرَ إِذَا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعَايَه لَا عَقْلَ رِوَايَه فَإِنَّ رُوَاه الْعِلْمِ كَثِيرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِيلٌ»؟
سوال: در این روایت منظور از « عقل رعایت و عقل روایت » چیست: «اعْقِلُوا الْخَبَرَ إِذَا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعَايَه لَا عَقْلَ رِوَايَه فَإِنَّ رُوَاه الْعِلْمِ كَثِيرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِيلٌ»؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
خط ۱۵: خط ۱۵:
==عقل رعایه و عقل روایه==
==عقل رعایه و عقل روایه==


عقل رعایت، تدبر و فهمیدن معنا و عمل کردن بدان در زندگی است. عقل روایت، فقط نقل کردن الفاظ و توجه نکردن به پیام‌های اصلی آن است.<ref>رک: ابن میثم بحرانی، میثم بن علی، شرح‏ نهج ‏البلاغه، بی‌جا، دفتر نشر الکتاب، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش، ج۵، ص۲۹۰. ابن میثم بحرانی، میثم بن علی،اختيارمصباح ‏السالكين، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ص۶۰۰.</ref>
امیر مومنان(ع) تذکر می‌دهد که هر چه را شنیدید، برای عمل کردن بشنوید نه برای حفظ کردن و شنیدن خالی. برای عمل کردن باید شنیده‌ها را فهمید و مراعات کرد و عقل روایت یعنی انسان فقط روایت کند و گوش دهد.<ref>حسینی شیرازی، محمد، توضيح نهج ‏البلاغه، تهران، دار تراث الشیعه، بی‌تا، ج۴، ص۳۰۴.</ref> یاد گرفتن دانش و عملی نکردن آن در زنذگی ثمره‌ای ندارد و این است که حضرت می‌گوید هر گاه خبرى را مى‏‌شنويد، آن را فهم و رعايت كنيد نه آنكه بشنويد براى روايت كردن كه راويان علم بسيارند و كسانى كه بفهمند و رعايت كنند اندك هستند. در نگاه امیرمومنان، عقل رعایت، تدبر و فهمیدن معنا و عمل کردن بدان در زندگی است و عقل روایت، فقط نقل کردن الفاظ و توجه نکردن به پیام‌های اصلی آن است.<ref>رک: ابن میثم بحرانی، میثم بن علی، شرح‏ نهج ‏البلاغه، بی‌جا، دفتر نشر الکتاب، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش، ج۵، ص۲۹۰. ابن میثم بحرانی، میثم بن علی،اختيارمصباح ‏السالكين، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ص۶۰۰.</ref>


امیر مومنان(ع) تذکر می‌دهد که هر چه را شنیدید، برای عمل کردن بشنوید نه برای حفظ کردن و شنیدن خالی. برای عمل کردن باید شنیده‌ها را فهمید و مراعات کرد و عقل روایت یعنی انسان فقط روایت کند و گوش دهد.<ref>حسینی شیرازی، محمد، توضيح نهج ‏البلاغه، تهران، دار تراث الشیعه، بی‌تا، ج۴، ص۳۰۴.</ref> یاد گرفتن و عملی نکرده ثمره‌ای ندارد و این است که حضرت می‌گوید هر گاه خبرى را مى‏‌شنويد، آن را فهم و رعايت كنيد نه آنكه بشنويد براى روايت كردن كه راويان علم بسيارند و كسانى كه بفهمند و رعايت كنند اندك هستند.
امیر مومنان(ع) مردم را از اينكه  لطايف علمى و حكمت را از او و ديگران مى‏‌شنوند و بدون تأمل و درك كردن آن را روايت كنند، منع کرده است و اين كارى است كه امروز برخی از محدثان انجام مى‏‌دهند. بيشتر قاریان [[قرآن]] مى‏‌خوانند ولى از معانى آن جز اندكى نمى‏‌فهمند و در قرآن [[تدبر در قرآن|تدبر]] ندارند. حضرت به آنان فرمان داده است آنچه را مى‏‌شنوند در باره‌‏اش تعقل كنند و با فهم و معرفت دريابند. امیرمومنان در پایان هشدار می‌دهد كسانى كه بينديشند و رعايت كنند کم هستند و کسانی که نقل کنند و تاثیری در زندگی خود نداشته باشد فراوان هستند و حقیقت را گفته است.<ref>ابن ابی الحدید، عز الدین، جلوه ‏تاريخ ‏درشرح ‏نهج ‏البلاغه ‏ابن‏ ابى ‏الحديد، مترجم: محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۳۱۱.</ref>
 
امیر مومنان(ع) مردم را از اينكه  لطايف علمى و حكمت را از او و ديگران مى‏‌شنوند و بدون تأمل و درك كردن آن را روايت كنند، منع کرده است و اين كارى است كه امروز برخی از محدثان انجام مى‏‌دهند. بيشتر مردم هم [[قرآن]] مى‏‌خوانند ولى از معانى آن جز اندكى نمى‏‌فهمند و در قرآن [[تدبر در قرآن|تدبر]] ندارند. به آنان فرمان داده است آنچه را مى‏‌شنوند در باره‌‏اش تعقل كنند و با فهم و معرفت دريابند. امیرمومنان در پایان هشدار می‌دهد: {{متن عربی|راويان علم بسيارند و رعايت كنندگان آن اندك}} كسانى كه بينديشند و رعايت كنند کم هستند و کسانی که نقل کنند و تاثیری در زندگی خود نداشته باشد فراوان هستند و راست گفته است.<ref>ابن ابی الحدید، عز الدین، جلوه ‏تاريخ ‏درشرح ‏نهج ‏البلاغه ‏ابن‏ ابى ‏الحديد، مترجم: محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۳۱۱.</ref>


==منابع==
==منابع==
<references />
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = حدیث
  | شاخه اصلی = حدیث

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۴

سؤال

سوال: در این روایت منظور از « عقل رعایت و عقل روایت » چیست: «اعْقِلُوا الْخَبَرَ إِذَا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعَايَه لَا عَقْلَ رِوَايَه فَإِنَّ رُوَاه الْعِلْمِ كَثِيرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِيلٌ»؟

عقل رعایت، تدبر و فهمیدن معنا همراه با عمل کردن است عقل روایت، فقط نقل کردن الفاظ و توجه نکردن به پیام‌های اصلی آن است.

رعایت عقل این است که آنچه را که می‌شنوید، خوب درک کنید، پیامش را بگیرید و در زندگی خود عملی سازید، نه اینکه فقط به شنیدن و نقل کردن آن به دیگران بدون عمل بسنده کنید.

متن حدیث

امیرمومنان(ع) فرمود:

عقل رعایه و عقل روایه

امیر مومنان(ع) تذکر می‌دهد که هر چه را شنیدید، برای عمل کردن بشنوید نه برای حفظ کردن و شنیدن خالی. برای عمل کردن باید شنیده‌ها را فهمید و مراعات کرد و عقل روایت یعنی انسان فقط روایت کند و گوش دهد.[۲] یاد گرفتن دانش و عملی نکردن آن در زنذگی ثمره‌ای ندارد و این است که حضرت می‌گوید هر گاه خبرى را مى‏‌شنويد، آن را فهم و رعايت كنيد نه آنكه بشنويد براى روايت كردن كه راويان علم بسيارند و كسانى كه بفهمند و رعايت كنند اندك هستند. در نگاه امیرمومنان، عقل رعایت، تدبر و فهمیدن معنا و عمل کردن بدان در زندگی است و عقل روایت، فقط نقل کردن الفاظ و توجه نکردن به پیام‌های اصلی آن است.[۳]

امیر مومنان(ع) مردم را از اينكه لطايف علمى و حكمت را از او و ديگران مى‏‌شنوند و بدون تأمل و درك كردن آن را روايت كنند، منع کرده است و اين كارى است كه امروز برخی از محدثان انجام مى‏‌دهند. بيشتر قاریان قرآن مى‏‌خوانند ولى از معانى آن جز اندكى نمى‏‌فهمند و در قرآن تدبر ندارند. حضرت به آنان فرمان داده است آنچه را مى‏‌شنوند در باره‌‏اش تعقل كنند و با فهم و معرفت دريابند. امیرمومنان در پایان هشدار می‌دهد كسانى كه بينديشند و رعايت كنند کم هستند و کسانی که نقل کنند و تاثیری در زندگی خود نداشته باشد فراوان هستند و حقیقت را گفته است.[۴]

منابع

  1. سيد رضى، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۴۸۵، حکمت۹۸.
  2. حسینی شیرازی، محمد، توضيح نهج ‏البلاغه، تهران، دار تراث الشیعه، بی‌تا، ج۴، ص۳۰۴.
  3. رک: ابن میثم بحرانی، میثم بن علی، شرح‏ نهج ‏البلاغه، بی‌جا، دفتر نشر الکتاب، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش، ج۵، ص۲۹۰. ابن میثم بحرانی، میثم بن علی،اختيارمصباح ‏السالكين، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ص۶۰۰.
  4. ابن ابی الحدید، عز الدین، جلوه ‏تاريخ ‏درشرح ‏نهج ‏البلاغه ‏ابن‏ ابى ‏الحديد، مترجم: محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۳۱۱.