روایت «سیر نشدن چهار چیز از چهار کار»: تفاوت میان نسخهها
جز (تکمیل برخی الگوها) |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: برگرداندهشده |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|واژهها}} | |||
شیخ صدوق در کتاب خصال نقل میکند که [[امام صادق(ع)]] فرمود: {{عربی بزرگ|أَرْبَعَةٌ لَا يَشْبَعْنَ مِنْ أَرْبَعَةٍ الْأَرْضُ مِنَ الْمَطَرِ وَ الْعَيْنُ مِنَ النَّظَرِ وَ الْأُنْثَى مِنَ الذَّكَرِ وَ الْعَالِمُ مِنَ الْعِلْمِ|ترجمه=چهار چیز از چهار کار سیر نمیشود: زمین از باران؛ زن از مرد؛ چشم از نگاه کردن و عالم از علم.<ref>ابن بابویه، محمد، الخصال، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۲۱، حدیث۴۸.</ref>}} | شیخ صدوق در کتاب خصال نقل میکند که [[امام صادق(ع)]] فرمود: {{عربی بزرگ|أَرْبَعَةٌ لَا يَشْبَعْنَ مِنْ أَرْبَعَةٍ الْأَرْضُ مِنَ الْمَطَرِ وَ الْعَيْنُ مِنَ النَّظَرِ وَ الْأُنْثَى مِنَ الذَّكَرِ وَ الْعَالِمُ مِنَ الْعِلْمِ|ترجمه=چهار چیز از چهار کار سیر نمیشود: زمین از باران؛ زن از مرد؛ چشم از نگاه کردن و عالم از علم.<ref>ابن بابویه، محمد، الخصال، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۲۱، حدیث۴۸.</ref>}} | ||
نسخهٔ ۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۵۴
معنای روایت: «أَرْبَعَةٌ لَا یَشْبَعْنَ مِنْ أَرْبَعَةٍ…؛ چهار چیز از چهار کار سیر نمیشود…» چیست؟
شیخ صدوق در کتاب خصال نقل میکند که امام صادق(ع) فرمود:
« | أَرْبَعَةٌ لَا يَشْبَعْنَ مِنْ أَرْبَعَةٍ الْأَرْضُ مِنَ الْمَطَرِ وَ الْعَيْنُ مِنَ النَّظَرِ وَ الْأُنْثَى مِنَ الذَّكَرِ وَ الْعَالِمُ مِنَ الْعِلْمِ
چهار چیز از چهار کار سیر نمیشود: زمین از باران؛ زن از مرد؛ چشم از نگاه کردن و عالم از علم.[۱] |
» |
خداوند آفرینش زمین، زن، چشم و دانشمند را طوری قرار داده است که برای رسیدن به بهرهوری بیشتر، همواره از چهار چیز جدا ناپذیر باشند. زمین از باران سیر نمیشود؛ هر چه باران ببارد، زمین آن را ذخیره میکند و بمرور زمان برای پربار شدن محصولات از آن استفاده شود. زن از مرد سیر نمیشود و گرنه زندگی زناشویی آرامش خود را از دست میدهد و تباه میگردد؛ چشم از نگاه سیر نمیشود زیرا چشمها برای عبرتگرفتن و دیدن حقایق و انتخاب بهترین راه آفریده شدهاند. سیر شدن از دیدن مساوی با ندیدن قدرت الهی در خلقت آسمان و زمین و عبرت نگرفتن است. دانشمند از دانشآموختن سیر نمیشود و گرنه دنبال افزایش دانش خود نمیرود و در جهل خود میماند. خداوند به پیامبرش دستور میدهد بگوید: ﴿وَ قُلْ رَبِّ زِدْني عِلْماً؛ و بگو: پروردگارا! دانش مرا بيفزاى﴾(طه:۱۱۴)
شیخ صدوق در کتاب خصال[۲] و کتاب عیون اخبار الرضا[۳] شبیه این روایت را با سند دیگری نقل میکند که امام علی(ع) در مسجد کوفه در پاسخ مردی شامی که از او سوالاتی پرسیده بود، این روایت را خواند.
احمد برقی این روایت را در کتاب المحاسن[۴] و شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه[۵] نیز از امام صادق(ع) نقل کردهاند.
محمد تقی مجلسی حدیث شیخ صدوق در من لایحضر الفقیه را از نظر سند، قوی میداند.[۶] از اینرو سند روایت قابل استناد میباشد.
منابع
- ↑ ابن بابویه، محمد، الخصال، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۲۱، حدیث۴۸.
- ↑ ابن بابویه، محمد، الخصال، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، 1362ش، ج۱، ص۲۲۱، حدیث ۴۷.
- ↑ ابن بابویه، محمد، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۴۰، باب ۲۴، حدیث۱.
- ↑ برقی، احمد، المحاسن، قم، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۷۱ ق ج۱، ص۸، حدیث ۲۴.
- ↑ ابن بابویه، محمد، من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ ق، ج۳، ص۵۶۱، حدیث ۴۹۳۰.
- ↑ مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، چاپ دوم، ۱۴۰۶ ق، ج۹، ص۲۴۷.