جابر بن یزید: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{یادداشت|Fabbasi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۷: خط ۸:
[[پرونده:جابر بن یزید جعفی.jpeg|بندانگشتی|کتاب جابر بن یزید جعفی نوشته محمد جعفری]]
[[پرونده:جابر بن یزید جعفی.jpeg|بندانگشتی|کتاب جابر بن یزید جعفی نوشته محمد جعفری]]
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
== تولد و وفات جابر ==
==شخصیت جابر==
در مورد زمان تولد ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما گفته‌اند نسب وی به خاندان جعفی، از خاندان‌های مشهور یمنی ساکن در کوفه از طایفه جُعفه از قبیله مَذحِج می‌رسد که از یمن به کوفه کوچ کردند.<ref>سمعانی، عبدالکریم، الانساب، بیروت، دارالجنان، ۱۴۰۸ق، ج ۲، ص۴۷ و ۴۸.</ref> نجاشی از عالمان رجالی شیعه از او با کنیه «ابو عبدالله» و «ابو محمد» یاد می‌کند.<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۸.</ref> از القاب وی می‌توان به «جعفی کوفی»<ref>بخاری، محمد، التاریخ الکبیر، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۲۱۰</ref> و «عربی قدیم»<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۸.</ref> اشاره کرد. شیخ طوسی بنا بر نقل ابن قتیبه او را «اَزدی» معرفی کرده است؛<ref>طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۹.</ref> اما محمدتقی شوشتری این قول را نادرست می‌داند و ازدی را جابر بن زید دانسته است نه جابر بن یزید جعفی.<ref>شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۵۴۳.</ref> برخی تاریخ وفات وی را ۱۲۸ق یا ۳۱۲ق دانسته‌اند.<ref>طوسی، محمد، رجال الطوسی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی‏، چاپ سوم، ۱۳۷۳ ش، ص۱۲۹.</ref> نجاشی وفات وی را در زمان امام صادق(ع) می‌داند و اشاره به سال وفات ندارد.<ref>نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ ش، ص ۱۲۸.</ref>
تاریخ تولد مشخص نیست. برخی تاریخ وفات وی را ۱۲۸ق یا ۳۱۲ق دانسته‌اند.<ref>طوسی، محمد، رجال الطوسی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی‏، چاپ سوم، ۱۳۷۳ ش، ص۱۲۹.</ref> نجاشی وفات وی را در زمان امام صادق(ع) می‌داند و اشاره به سال وفات ندارد.<ref>نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ ش، ص ۱۲۸.</ref>
 
نسب وی به خاندان جعفی، از خاندان‌های مشهور یمنی ساکن در کوفه از طایفه جُعفه از قبیله مَذحِج می‌رسد.<ref>سمعانی، عبدالکریم، الانساب، بیروت، دارالجنان، ۱۴۰۸ق، ج ۲، ص۴۷ و ۴۸.</ref> نجاشی از عالمان رجالی شیعه از او با کنیه «ابو عبدالله» و «ابو محمد» یاد می‌کند.<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۸.</ref> از القاب وی می‌توان به «جعفی کوفی»<ref>بخاری، محمد، التاریخ الکبیر، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۲۱۰</ref> و «عربی قدیم»<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۸.</ref> اشاره کرد. شیخ طوسی بنا بر نقل ابن قتیبه او را «اَزدی» معرفی کرده است؛<ref>طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۹.</ref> اما محمدتقی شوشتری این قول را نادرست می‌داند و ازدی را جابر بن زید دانسته است نه جابر بن یزید جعفی.<ref>شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۵۴۳.</ref>


== شخصیت جابر در روایات ==
== شخصیت جابر در روایات ==

نسخهٔ ‏۱۴ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۰۰

[یادداشت ۱]

سؤال

سؤال: جابر بن یزید جعفی کیست؟ آیا روایاتش از نظر دانشمندان رجالی معتبر و قابل قبول است؟

جابربن یزید جعفی از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) است. برخی از راوی‌شناسان او را توثیق کرده‌اند و برخی دیگر به استناد برخی از روایات او را تضعیف می‌کنند.

کتاب جابر بن یزید جعفی نوشته محمد جعفری

شخصیت جابر

تاریخ تولد مشخص نیست. برخی تاریخ وفات وی را ۱۲۸ق یا ۳۱۲ق دانسته‌اند.[۱] نجاشی وفات وی را در زمان امام صادق(ع) می‌داند و اشاره به سال وفات ندارد.[۲]

نسب وی به خاندان جعفی، از خاندان‌های مشهور یمنی ساکن در کوفه از طایفه جُعفه از قبیله مَذحِج می‌رسد.[۳] نجاشی از عالمان رجالی شیعه از او با کنیه «ابو عبدالله» و «ابو محمد» یاد می‌کند.[۴] از القاب وی می‌توان به «جعفی کوفی»[۵] و «عربی قدیم»[۶] اشاره کرد. شیخ طوسی بنا بر نقل ابن قتیبه او را «اَزدی» معرفی کرده است؛[۷] اما محمدتقی شوشتری این قول را نادرست می‌داند و ازدی را جابر بن زید دانسته است نه جابر بن یزید جعفی.[۸]

شخصیت جابر در روایات

روایات مدح جابر

  • عبدالله بن فضل هاشمی نقل می‌کند: نزد امام صادق بودم که مفضل بن عمر داخل شد. حضرت زمانی که او را دید خندید و فرمود: نزد من بیا ای مفضل!... سپس مفضل پرسید: منزلت جابربن یزید نزد شما چگونه است؟ فرمود: جایگاه سلمان نزد رسول خدا.[۹]
  • زیاد بن ابی حلال می‌گوید: اصحاب ما درباره احادیث جابر جعفی اختلاف داشتند، به آنان گفتم از امام صادق سؤال می‌کنم. زمانیکه بر ایشان داخل شدم ابتداء فرمودند: خدا جابر جعفی را رحمت کند. او ما را تصدیق می‌کرد.[۱۰]

روایات مذمت جابر

زراره می‌گوید از امام صادق(ع) درباره احادیث جابر سؤال کردم، حضرت فرمود: او را جز یک بار نزد پدرم ندیدم و هرگز نزد من نیز نیامد.[۱۱]

جابر و دیدگاه دانشمندان رجال

  • نجاشی، جابر را تضعیف کرده و نوشته است که افرادی ضعیف از او نقل روایت کرده و نیز به کاستی و اختلاط و فاسد العقیده بودن وی و کم بودن منقولات فقهی (حلال و حرام) او معتقد است.[۱۲]
  • در کتاب کشّی در ذیل نام جابر، دو دسته روایات آمده که برخی از آنها به مدح و دسته‌ای دیگر در مذمت اوست.[۱۳]
  • شیخ طوسی وی را صاحب اصلی از اصول أربعماة می‌داند اما از ثقه بودن یا نبودن وی سخنی به میان نیاورده است.[۱۴]
  • علامه حلی می‌نویسد: ابن غضایری که بسیاری از راویان از جرح او در امان نمانده‌اند، خود جابر بن یزید را ثقه می‌داند، اما بیشتر کسانی که از او روایت کرده‌اند، را ضعیف شمرده است».[۱۵]
  • ابن داود حلی وی را در زمره کسانی آورده است که جرح شده‌اند.[۱۶]
  • شیخ مفید در بحث ماه رمضان، عده‌ای از راویان را از فقیهانِ اصحاب ائمه(ع) می‌داند که جابر بن یزید جعفی نیز در میان آنهاست.[۱۷]
  • آیة اللّه خویی بر این باوراست روایت امام صادق که فرمود: «جابر را جز یک بار نزد پدرم ندیدم و هرگز نزد من نیز نیامد».[۱۸] از باب توریه است، زیرا روایات بسیاری از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) که توسط جابر بن یزید نقل شرده است، با این روایت قابل جمع نیست و سزاوار است که وی را از ثقات و بزرگان شیعه بدانیم.[۱۹]

مطالعه بیشتر

  • کتاب پژوهشی پیرامون جابربن یزید جعفی، سعید طاووسی مسرور.
  • کتاب جابر بن یزید جعفی نوشته مصفی حقانی فضل
  • مقاله جابربن یزید جعفی و بررسی اتهام غلو درباره وی، مجله مطالعات تاریخ فرهنگی-پژوهش نامه انجمن ایرانی تاریخ، سال دوم، شماره هفتم، دکتر عباس احمدوند و سعید طاووسی مسرور.
  • مجله علوم حدیث، شماره ۲۴، مقاله درنگی در شخصیت حدیثی جابربن یزید جعفی، علیرضا هزار.

منابع

  1. طوسی، محمد، رجال الطوسی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی‏، چاپ سوم، ۱۳۷۳ ش، ص۱۲۹.
  2. نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ ش، ص ۱۲۸.
  3. سمعانی، عبدالکریم، الانساب، بیروت، دارالجنان، ۱۴۰۸ق، ج ۲، ص۴۷ و ۴۸.
  4. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۸.
  5. بخاری، محمد، التاریخ الکبیر، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۲۱۰
  6. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۸.
  7. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۹.
  8. شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۵۴۳.
  9. مفید، محمد، الإختصاص، قم، الموتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق، ص۲۱۶.
  10. مفید، محمد، الإختصاص، قم، الموتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق، ص۲۰۵.
  11. کشی، محمد، رجال الکشی- اختیار معرفة الرجال-، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۳۶۳ ش، ج ۲، ص ۴۳۶.
  12. نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ ش، ص۱۲۸.
  13. کشی، محمد، رجال الکشی- اختیار معرفة الرجال-، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۳۶۳ ش، ج۲، ص ۴۳۶.
  14. طوسی، محمد، فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنّفین و أصحاب الأصول، قم، مکتبه محقق طباطبایی، چاپ اول، ۱۴۲۰ ق، ص ۱۱۶. طوسی، محمدبن حسن، الفهرست، مؤسسة نشر الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ص۹۵.
  15. حسن بن یوسف حلی (علامه حلی)، خلاصه الاقوال می معرفه احوال الرجال، نجف، حیدریه، چاپ دوم، ۱۳۸۱ ق، ص۳۵.
  16. حلّی، ابن داوود، کتاب الرجال، ج۱، ص۲۳۵، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۹۲/۱۹۷۲، چاپ افست قم، بی تا، ج۱، ص۲۳۵.
  17. مفید، محمد، جوابات أهل الموصل فی العدد و الرؤیة، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق، ص۲۵.
  18. کشی، محمد، رجال الکشی- اختیار معرفة الرجال-، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۳۶۳ ش، ج ۲، ص ۴۳۶.
  19. خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی‌جا، بی‌نا، چاپ نجم، ۱۴۱۳ق، ج ۴، ص ۳۴۴.
  1. Fabbasi