فلسفه ازدواج: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'''فلسفه ازدواج از منظر اسلام''' [[نقش ازدواج در تکامل ایمان|تکامل]]، آرامش و باقی‌ماندن نسل شمرده شده است.
{{درگاه|زن و خانواده}}
'''فلسفه ازدواج از منظر اسلام''' [[نقش ازدواج در تکامل ایمان|تکامل]]، آرامش و بقاء نسل شمرده شده است.


* '''تکامل''': یکی از فلسفه‌ها و اهداف ازدواج بر اساس روایات، کامل شدن ایمان و انسان است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۰، ص۲۶۲؛ مستدرک الوسائل، نشر مؤسسه آل البیت، چاپ چهارم، ج۱۴، ص۱۵۰.</ref> ازدواج باعث می‌شود غریزه جنسی که از عوامل مهم گناه شمرد شده در مسیر طبیعی خود قرار بگیرد.  همچنین فرد پس از ازدواج [[خودخواهی]] را ترک کرده و برای همسر و فرزندان خود [[ایثار|ازخودگذشتگی]] نشان می‌دهد.<ref>نظام خانواده در اسلام، ص۲۱.</ref>
* '''تکامل''': یکی از فلسفه‌ها و اهداف [[ازدواج]] بر اساس روایات، کامل شدن ایمان و انسان است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۰، ص۲۶۲؛ مستدرک الوسائل، نشر مؤسسه آل البیت، چاپ چهارم، ج۱۴، ص۱۵۰.</ref> ازدواج باعث می‌شود غریزه جنسی که از عوامل مهم گناه شمرد شده در مسیر طبیعی خود قرار بگیرد.  همچنین فرد پس از ازدواج، [[خودخواهی]] را ترک کرده و برای همسر و فرزندان خود [[ایثار|ازخودگذشتگی]] می‌کند.<ref>نظام خانواده در اسلام، ص۲۱.</ref>


* '''آرامش''': یکی از اهداف ازدواج بر اساس آیه ۲۱ سوره روم، رسیدن به آرامش دانسته شده  است. انسان در اوایل جوانی احساس تنهایی می‌کند، ازدواج باعث می‌شود این احساس را از بین رفته و شخص به ثبات فکری و روحی و احساس ارزشمندی برسد.
* '''آرامش''': یکی از اهداف ازدواج بر اساس آیه ۲۱ سوره [[سوره روم|روم]]، رسیدن به آرامش دانسته شده  است. انسان در اوایل جوانی احساس تنهایی می‌کند. ازدواج باعث می‌شود این احساس از بین رفته و شخص به ثبات فکری و روحی رسیده و احساس ارزشمندی کند.


* '''بقاء نسل''': یکی از اهداف ازدواج، وجود فرزند و بقای نسل انسان است. بقاء نسل مهم شمرده شده؛ با این استدلال که هدف آفرینش جهان، وجود انسان و پرورش و تکامل او است.<ref>مظاهری، علی اکبر، جوانان و انتخاب همسر، ناشر دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوّم، ۱۳۷۴، ص۱۳۴–۱۴۸.</ref>
* '''بقاء نسل''': یکی از اهداف ازدواج، وجود فرزند و بقای نسل انسان است. بقاء نسل مهم شمرده شده؛ با این استدلال که هدف آفرینش جهان، وجود انسان و پرورش و تکامل او است.<ref>مظاهری، علی اکبر، جوانان و انتخاب همسر، ناشر دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوّم، ۱۳۷۴، ص۱۳۴–۱۴۸.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


== منابع ==
== جستارهای وابسته ==
{{ستون۲}}
* [[ازدواج از نگاه قرآن]]
* [[نقش ازدواج در تکامل ایمان]]
{{پایان}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی =فقه
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۱ =ازدواج
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۲ =فلسفه احکام
|شاخه فرعی۳ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =-
  | تیترها =
  | تیترها =-
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:ازدواج]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۳

سؤال
فلسفه و هدف ازدواج از نظر اسلام چیست؟


درگاه‌ها
زن-و-خانواده.png


فلسفه ازدواج از منظر اسلام تکامل، آرامش و بقاء نسل شمرده شده است.

  • تکامل: یکی از فلسفه‌ها و اهداف ازدواج بر اساس روایات، کامل شدن ایمان و انسان است.[۱] ازدواج باعث می‌شود غریزه جنسی که از عوامل مهم گناه شمرد شده در مسیر طبیعی خود قرار بگیرد. همچنین فرد پس از ازدواج، خودخواهی را ترک کرده و برای همسر و فرزندان خود ازخودگذشتگی می‌کند.[۲]
  • آرامش: یکی از اهداف ازدواج بر اساس آیه ۲۱ سوره روم، رسیدن به آرامش دانسته شده است. انسان در اوایل جوانی احساس تنهایی می‌کند. ازدواج باعث می‌شود این احساس از بین رفته و شخص به ثبات فکری و روحی رسیده و احساس ارزشمندی کند.
  • بقاء نسل: یکی از اهداف ازدواج، وجود فرزند و بقای نسل انسان است. بقاء نسل مهم شمرده شده؛ با این استدلال که هدف آفرینش جهان، وجود انسان و پرورش و تکامل او است.[۳]


جستارهای وابسته


پانویس

  1. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۰، ص۲۶۲؛ مستدرک الوسائل، نشر مؤسسه آل البیت، چاپ چهارم، ج۱۴، ص۱۵۰.
  2. نظام خانواده در اسلام، ص۲۱.
  3. مظاهری، علی اکبر، جوانان و انتخاب همسر، ناشر دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوّم، ۱۳۷۴، ص۱۳۴–۱۴۸.