امام علی(ع) و غنیمت گرفتن در جنگ با مسلمانان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|حکومت دینی}}
{{درگاه|حکومت دینی}}
در جنگ‌های زمان حکومت علیA غنایم فقط سلاح و ابزارهای جنگی بکار گرفته در میدان نبرد بود. حضرت علیA، اسیر گرفتن زن و فرزندان شرکت کنندگان در این جنگ‌ها را، صحیح نمیدانست؛ لذا پس از جنگ جمل فرمود:
امام علی(ع)‌ در جنگ‌های زمان حکومتش، تنها غنیمت گرفتن از سلاح و ابزارهای جنگی به‌کار گرفته شده در میدان نبرد را اجازه می‌داد. امام، اسیر گرفتن زن و فرزندانِ شرکت کننده در این جنگ‌ها را، صحیح نمی‌دانست. او پس از جنگ جمل خطاب به افرادش گفت: ما فقط کسانی را که با ما جنگ کرده‌اند و بر ما ستم کرده‌اند، کشته‌ایم. ولی اموال ایشان، میراث ارحام و خویشاوندان ایشان است که مستحق آن هستند.<ref>«انما قاتلنا من حاربنا و بغی علینا و اما اموالهم، فهی میراث لمستحقیها من ارحامهم» شیخ‌مفید، الجمل، همان، ص۴۰۵؛ محمدهادی یوسفی غروی، همان، ج۴، ص۶۲۸.</ref>


ما فقط کسانی را که با ما جنگ کرده‌اند و بر ما ستم کرده‌اند، کشته‌ایم. ولی اموال ایشان، میراث کسانی است که مستحق دریافت آنند و ارحام و خویشاوندان ایشان مستحق آن هستند.<ref>«انما قاتلنا من حاربنا و بغی علینا و اما اموالهم، فهی میراث لمستحقیها من ارحامهم» شیخ‌مفید، الجمل، همان، ص۴۰۵؛ محمدهادی یوسفی غروی، همان، ج۴، ص۶۲۸.</ref>
ابن‌قتیبه در خصوص اموال خوارج، پس از جنگ نهروان، می‌نویسد که علی(ع)، سلاح و چارپایان آنان را میان سپاهیان خود تقسیم کرد. اما کالا، بندگان و کنیزانی را که آنان به همراه داشتند، به کوفه آورد و به صاحبان اصلی بازگرداند.<ref>ابن‌قتیبه دینوری، همان، ص۱۷۶.</ref>


ابن‌قتیبه در خصوص اموال خوارج، پس از جنگ نهروان، می‌نویسد:
ابن ابی‌الحدید نیز می‌نویسد که علی(ع) آنچه اصحاب جمل در لشکرگاه خویش بر ضد افرادش به کار گرفتند را غنیمت دانست اما آن‌چه در خانه‌هایشان داشتند را از آن صاحبانش دانست و اجازه غنیمت گرفتن از آن‌ها را نمی‌داد. اما افراد او اصرار بسیاری بر گرفتن غنیمت بیشتر داشتند. در نهایت امام با طعنه چنین گفت که در مورد عایشه قرعه بزنید تا به نام هر کس درآمد به وی دهم. افراد از اصرار خود پشیمان شده و از خواسته خود دست کشیدند.<ref>ابن ابی الحدید، همان، ج۱، ص۲۵۰؛ شیخ حرّ عاملی، همان، ج۱۱، ص۵۰۱.</ref>
 
علی(ع) سلاح و چارپایان آنان را در میان سپاهیان خود تقسیم کرد. اما کالا و بندگان و کنیزانی را که آنان به همراه داشتند، به کوفه آورد و به صاحبان اصلی بازگرداند.<ref>ابن‌قتیبه دینوری، همان، ص۱۷۶.</ref>
 
ابن ابی الحدید نیز می‌نویسد:
 
حضرت علیA فرمود: آنچه اصحاب جمل در لشکرگاه خویش بر ضد شما به کار گرفتند، غنیمت است و برای شماست. اما هر چه را در خانه‌ها پنهان ساخته‌اند و درها برویش بسته شده، از آن صاحبانش است و برای شما بهره‌ای نیست و چون بر او بسیار اصرار ورزیدند فرمود: عایشه را قرعه زنید تا به نام هر کس درآمد به وی دهم. گفتند: ای امیرمومنان از خداوند طلب آمرزش می‌کنیم. پس دست برداشتند.<ref>ابن ابی الحدید، همان، ج۱، ص۲۵۰؛ شیخ حرّ عاملی، همان، ج۱۱، ص۵۰۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۸ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۶

سؤال

امام علی(ع) و غنیمت گرفتن در جنگ با مسلمانان

درگاه‌ها
حکومت دینی.png


امام علی(ع)‌ در جنگ‌های زمان حکومتش، تنها غنیمت گرفتن از سلاح و ابزارهای جنگی به‌کار گرفته شده در میدان نبرد را اجازه می‌داد. امام، اسیر گرفتن زن و فرزندانِ شرکت کننده در این جنگ‌ها را، صحیح نمی‌دانست. او پس از جنگ جمل خطاب به افرادش گفت: ما فقط کسانی را که با ما جنگ کرده‌اند و بر ما ستم کرده‌اند، کشته‌ایم. ولی اموال ایشان، میراث ارحام و خویشاوندان ایشان است که مستحق آن هستند.[۱]

ابن‌قتیبه در خصوص اموال خوارج، پس از جنگ نهروان، می‌نویسد که علی(ع)، سلاح و چارپایان آنان را میان سپاهیان خود تقسیم کرد. اما کالا، بندگان و کنیزانی را که آنان به همراه داشتند، به کوفه آورد و به صاحبان اصلی بازگرداند.[۲]

ابن ابی‌الحدید نیز می‌نویسد که علی(ع) آنچه اصحاب جمل در لشکرگاه خویش بر ضد افرادش به کار گرفتند را غنیمت دانست اما آن‌چه در خانه‌هایشان داشتند را از آن صاحبانش دانست و اجازه غنیمت گرفتن از آن‌ها را نمی‌داد. اما افراد او اصرار بسیاری بر گرفتن غنیمت بیشتر داشتند. در نهایت امام با طعنه چنین گفت که در مورد عایشه قرعه بزنید تا به نام هر کس درآمد به وی دهم. افراد از اصرار خود پشیمان شده و از خواسته خود دست کشیدند.[۳]

منابع

این مدخل برگرفته شده از کتاب «سیره نظامی امیرالمؤمنین» نوشته «یدالله حاجی‌زاده» قم مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه، ۱۳۹۲ش.

  1. «انما قاتلنا من حاربنا و بغی علینا و اما اموالهم، فهی میراث لمستحقیها من ارحامهم» شیخ‌مفید، الجمل، همان، ص۴۰۵؛ محمدهادی یوسفی غروی، همان، ج۴، ص۶۲۸.
  2. ابن‌قتیبه دینوری، همان، ص۱۷۶.
  3. ابن ابی الحدید، همان، ج۱، ص۲۵۰؛ شیخ حرّ عاملی، همان، ج۱۱، ص۵۰۱.