پدر معنوی مسلمانان در آیه ۳۵ سوره ابراهیم: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}با توجه به آیه ۳۵ سوره ابراهیم، حضرت ابراهیم(ع) پدر معنوی مسلمانان است؟{{پایان سوال}}
آیا پیامبران و امامان معصوم طبق آیه ۳۵ سوره ابراهیم پدران معنوی مسلمین جهان هستند؟
{{پاسخ}}[[حضرت ابراهیم(ع)]] در قرآن، به صراحت پدر مسلمانان معرفی شده است. در آیه ۳۵ سوره ابراهیم، حضرت ابراهیم که اولین مسلمان است دعا می‌کند که فرزندانش و نسلش از بت‌پرستی دور باشند. در سوره حج آمده است که به مسلمانان گفته شده که اسلام، آیین پدرتان ابراهیم است. مفسران این قول را اینطور تفسیر کرده‌اند که عرب و مسلمانان صدر اسلام، از نسل اسماعیل بودند و از این جهت قرآن، حضرت ابراهیم را پدر آنان خواند. و قول دیگر این است که حضرت ابراهیم به عنوان اولین مسلمان، در مقام پدر معنوی مسلمانان است.
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
خدای متعال، آفریننده و هستی‌بخش هرچیزی جز خودش است یعنی اولاً: هر موجودی هستی خود را لحظه به لحظه از او دریافت می‌کند، نه از خود هستی دارد و نه از شئ دیگری می‌تواند هستی بگیرد. ثانیاً: کمال‌بخش همه مخلوقات است و هر موجودی کمالات شایسته خود را از او می‌یابد. ربوبیت تکوینی الهی اقتضاء دارد که انسان از راه اراده و اختیار خویش کمال یابد و کامل شود. همچنین مقتضی آن است که زمینه کمال‌جوئی و کمال‌یابی، در دسترس بشر باشد، انسانی که باید با حسن اختیار خود، راه استکمال را بپوید، باید زمینه انتخاب و گزینش، از طرف خدای متعال برای او فراهم شده باشد.


پس ربوبیت تشریعی الهی از ربوبیت تکوینی الهی جدا نیست بلکه فرع و نتیجه آن است، چون هستی انسان و اراده او وکمالاتی که می‌یابد و همیشه نعمت‌ها و مواهبی که می‌تواند در راه رسیدن به کمالات حقیقی خویش از آن‌ها بهره‌گیرد، همگی از خداست، باید احکام و قوانین حاکم برزندگی فردی و اجتماعی انسان هم فقط از جانب او جعل و وضع شود، در نتیجه هیچ‌کس حق قانون‌گذاری و تشریع برای انسان‌ها ندارد، مگر این که از طرف خدای متعال اذن و اجازه چنین کاری را یافته باشد.}}<ref>. مصباح یزدی، محمدتقی، معارف قرآن، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۷، ج۹، با تلخیص.</> به همین مناسبت است که خداوند امت اسلامی را فرزند پیامبران {{قرآن|وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ<ref>. ابراهیم/۳۵.</>}} مرا و فرزندانم را از پرستش بت‌ها ثابت قدم بگردان. و حضرت ابراهیم را پدر امت اسلامی {{قرآن|مِلَّه أَبِیکُمْ إِبْراهِیمَ<ref>. حج/۷۸.</>}} معرفی می‌کند؛ زیرا وظیفه پدر علاوه بر انعقاد نطفه، تربیت و اصلاح فرزند می‌باشد به همین خاطر پیامبر(ص) را ابا المؤمنین، یعنی پدر مؤمنین نامگذاری کرده‌اند.
== متن آیه ==
{{قرآن بزرگ|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هٰذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ
| سوره = ابراهیم
| آیه = ۳۵
| ترجمه = و [یاد کن] هنگامی را که ابراهیم گفت: «پروردگارا، این شهر را ایمن گردان، و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتان دور دار.
}}


دلیل دیگری که پیامبران و امامان معصوم پدران معنوی مسلمین جهان هستند از ادامه آیه {{قرآن|فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَ مَنْ عَصانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ<ref>ابراهم/۳۶.</ref> فهمیده می‌شود که تفسیر جمله قبلی است که عرض کرد {{قرآن|واجنبی و بنی ان نعبد الاصنام}}<ref>ابراهم/۳۵.</ref> به این معنی که مراد از فرزندان را در آیه بود توسعه و تخصیص می‌دهد. فرزندان خود را به عموم پیروانش تفسیر نموده و فرزندان واقعی خود را به همان پیروان تخصیص زده و عاصیان ایشان را از فرزندی خود خارج می‌کند… و چون به‌طور قطع می‌دانیم که او برای مشرکینی که از صلب اویند دعا نمی‌کند و نیز خدای تعالی فرموده نزدیک‌تر به ابراهیم کسانی هستند که پیرویش کردند و این پیغمبر است، و کسانی که به این پیغمبر ایمان آوردند.<ref>آل عمران/۶۸.</ref> کانّه خواسته است بگوید هر که در عمل به شریعت من و مشی بر طبق سیره من، مرا پیروی کند، او به من ملحق است و به منزله فرزندان من خواهد بود، و من ای خدا از تو مسألت می‌دارم خود را و ایشان را از این که بت بپرستیم و هر که در عمل به شریعتم نافرمانی کند یا در بعضی از آنها عصیان ورزد چه از فرزندانم باشد و چه غیر ایشان، خدایا او را به من ملحق مفرما، و من از تو درخواست نمی‌کنم که او را هم از شرک دور بداری، بلکه او را به رحمت و مغفرت خودت می‌سپارم.
== حضرت ابراهیم، پدر مسلمانان ==
حضرت ابراهیم(ع) در آیه ۳۵ [[سوره ابراهیم]] دعا می‌کند که فرزندانش از بت‌پرستی دور باشند. مقصود از «بنی» در این آیه تمام فرزندانی که از نسل او پدید می‌آیند است که دودمان اسماعیل و اسحاق هستند. کلمه «ابن» در لغت عرب همان‌طور که بر فرزند بلا فصل اطلاق می‌شود، بر فرزندان پشتهای بعدی نیز اطلاق می‌شود<ref>ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۲، ص: ۱۰۱</ref> یعنی تمام فرزندانی که از صلب او هستند.<ref>ترجمه تفسیر جوامع الجامع، طبرسی، ج۳، ص: ۳۱۸</ref>


نکته دیگری که ممکن است از کلام ابراهیم(ع) استفاده شود این است که درباره پیروانش عرض کرد: «از من است» اما نسبت به آن‌ها که عصیان کردند، سکوت کرد که این خود ظهور دارد در این که خواسته است همه پیروانش را که تا آخر دنیا بیایند، پسر خوانده خود کند و همه آن‌هایی را که نافرمانیش کنند بیگانه معرفی نماید، هرچند که از صلب خودش باشند، گو اینکه این احتمال هم هست که خواسته است متابعین خود را پسرخوانده خود معرفی نماید، و نسبت به عاصیان خود سکوت کرده، چون سکوت دلالت صریحی بر نفی ندارد و در صورتی که آیه شریفه بر این معنا دلالت داشته باشد اشکالی از جهت عقل وجود ندارد، زیرا لازم نیست که ولادت طبیعی ملاک در نسب از حیث نفی و اثبات باشد و هیچ امتی را هم سراغ نداریم که در اثبات و نفی نسب، تنها به مسئله ولادت طبیعی اکتفا کند بلکه تا آنجا که تاریخ نشان می‌دهد در این نسبت تصرف نموده، جایی توسعه و جایی محدودیت قائل شده است همچنان‌که اسلام برای مثال پسرخوانده، زنازاده، فرزند کافر، و مرتد را نفی نموده، و آنان را فرزند نمی‌داند ولی در مقابل بچه‌ای که از زنی دیگر شیر خورده یا متولد در بستر زناشوئی را فرزند می‌داند، همچنین در قرآن پسر نوح را رسماً از پسری نوح نفی کرد.<ref>. هود/۴۸.</>
در آیه بعد هم می‌گوید هرکسی از من پیروی کند، از من است. در آیه ۷۸ [[سوره حج]]، قرآن، حضرت ابراهیم را پدر مسلمانان معرفی می‌کند: {{قرآن|مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ|ترجمه=آیین پدرتان ابراهیم [نیز چنین بوده است]|سوره=حج|آیه=۷۸}}


در روایاتی که از ائمه اهلبیت(ع) به ما رسیده، این تفسیر تأیید شده است از جمله در روایتی از امام باقر(ع) می‌خوانیم: «من احبّنا فهو مناّ اهل‌البیت قلت جعلت فداک: منکم؟ قال و الله، اما سمعت قول ابراهیم من تبعنی فانه منّی» هرکس ما را دوست دارد (و به سیره ما عمل کند) از ماست، گفتم: فدایت شوم. براستی از شماست؟ فرمود بخدا سوگند از ما است، آیا گفتار ابراهیم را نشنیده‌ای که می‌گوید هرکس از من پیروی کند او از من است.<ref>. عیاشی، محمد، تفسیر العیاش، تهران، انتشارات علمیه، ۱۳۸۰ه‍. ق، ج۲، ص۲۳۱.</> و در حدیث دیگری از رسول اکرم(ص) می‌خوانیم: «انا و علی ابوا هذه الامه انا و علی موالیاً هذه الامه»<ref>. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ه‍. ق؛ ج۳۶، ص۱۱.</> من و علی پدران این امت هستیم من و علی سرپرستان این امت هستیم.
در اینکه چرا قرآن حضرت ابراهیم را پدر مسلمانان معرفی می‌کند اقوال مختلفی میان مفسران گفته شده است. طبرسی می‌گوید عرب از فرزندان اسماعیل و او فرزند ابراهیم است. زمخشری اعتقاد دارد: ابراهیم پدر رسول خداست، پس او پدر امّت آن حضرت است، امّت به حکم اولاد پیامبر می‌باشند.<ref>تفسیراحسن‌الحدیث، قرشی، سید علی اکبر، ج۷، ص۹۱</ref> برخی هم می‌گویند برای اینکه او اولین مسلمان بوده است. یا اینکه گفته‌اند اکثر عرب و مسلمانان آن زمان از نسل اسماعیل بودند یا اینکه ابراهیم را بزرگ می‌شمردند و او در مقام پدر معنوی و روحانی آنان بود.<ref>تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۴، ص: ۱۸۳</ref> جایی دیگر هم آمده است که ابراهیم پدر مسلمانان نبوده است بلکه پدر عرب بوده است.<ref>کشف الاسرار و عدة الابرار، میبدی، ج۶، ص: ۴۰۶</ref>
 
و در مورد ائمه حدیثی از امام باقر(ع) توسط جابر نقل شده از قول خداوند؛ {{قرآن|وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ<ref>. بلد/۳.</>}} قسم به پدر و فرزندان یعنی «علیاً و ما ولد من الائمه(ع)»<ref>. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ه‍. ق، ج۲۳، ص۲۶۸، باب۱۵.</> که منظور حضرت علی است و ائمه که از او متولد می‌شوند. با توجه به احادیث ذکر شده نشان می‌دهد که مکتب و پیوند برنامه‌ها سبب ورود به خانواده از نظر معنوی می‌شود.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱. تفسیر نمونه، حضرت آیت الله مکارم شیرازی، ج۱۰، ص۳۶۲، دارالکتب الاسلامیه.
۲. معارف قرآن، مصباح یزدی، ج۹، پژوهش امام خمینی.


۳. تفسیر المیزان، طباطبایی، انتشارات اسراء، ج۱۲، ص۱۰۱.
* تفسیر نمونه، حضرت آیت الله مکارم شیرازی، ج۱۰، ص۳۶۲، دارالکتب الاسلامیه.
* تفسیر المیزان، طباطبایی، انتشارات اسراء، ج۱۲، ص۱۰۱.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


خط ۳۶: خط ۳۴:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۴۶: خط ۴۴:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۷

سؤال
با توجه به آیه ۳۵ سوره ابراهیم، حضرت ابراهیم(ع) پدر معنوی مسلمانان است؟

حضرت ابراهیم(ع) در قرآن، به صراحت پدر مسلمانان معرفی شده است. در آیه ۳۵ سوره ابراهیم، حضرت ابراهیم که اولین مسلمان است دعا می‌کند که فرزندانش و نسلش از بت‌پرستی دور باشند. در سوره حج آمده است که به مسلمانان گفته شده که اسلام، آیین پدرتان ابراهیم است. مفسران این قول را اینطور تفسیر کرده‌اند که عرب و مسلمانان صدر اسلام، از نسل اسماعیل بودند و از این جهت قرآن، حضرت ابراهیم را پدر آنان خواند. و قول دیگر این است که حضرت ابراهیم به عنوان اولین مسلمان، در مقام پدر معنوی مسلمانان است.

متن آیه

حضرت ابراهیم، پدر مسلمانان

حضرت ابراهیم(ع) در آیه ۳۵ سوره ابراهیم دعا می‌کند که فرزندانش از بت‌پرستی دور باشند. مقصود از «بنی» در این آیه تمام فرزندانی که از نسل او پدید می‌آیند است که دودمان اسماعیل و اسحاق هستند. کلمه «ابن» در لغت عرب همان‌طور که بر فرزند بلا فصل اطلاق می‌شود، بر فرزندان پشتهای بعدی نیز اطلاق می‌شود[۱] یعنی تمام فرزندانی که از صلب او هستند.[۲]

در آیه بعد هم می‌گوید هرکسی از من پیروی کند، از من است. در آیه ۷۸ سوره حج، قرآن، حضرت ابراهیم را پدر مسلمانان معرفی می‌کند: ﴿مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ؛ آیین پدرتان ابراهیم [نیز چنین بوده است](حج:۷۸)

در اینکه چرا قرآن حضرت ابراهیم را پدر مسلمانان معرفی می‌کند اقوال مختلفی میان مفسران گفته شده است. طبرسی می‌گوید عرب از فرزندان اسماعیل و او فرزند ابراهیم است. زمخشری اعتقاد دارد: ابراهیم پدر رسول خداست، پس او پدر امّت آن حضرت است، امّت به حکم اولاد پیامبر می‌باشند.[۳] برخی هم می‌گویند برای اینکه او اولین مسلمان بوده است. یا اینکه گفته‌اند اکثر عرب و مسلمانان آن زمان از نسل اسماعیل بودند یا اینکه ابراهیم را بزرگ می‌شمردند و او در مقام پدر معنوی و روحانی آنان بود.[۴] جایی دیگر هم آمده است که ابراهیم پدر مسلمانان نبوده است بلکه پدر عرب بوده است.[۵]


مطالعه بیشتر

  • تفسیر نمونه، حضرت آیت الله مکارم شیرازی، ج۱۰، ص۳۶۲، دارالکتب الاسلامیه.
  • تفسیر المیزان، طباطبایی، انتشارات اسراء، ج۱۲، ص۱۰۱.


منابع

  1. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۲، ص: ۱۰۱
  2. ترجمه تفسیر جوامع الجامع، طبرسی، ج۳، ص: ۳۱۸
  3. تفسیراحسن‌الحدیث، قرشی، سید علی اکبر، ج۷، ص۹۱
  4. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۴، ص: ۱۸۳
  5. کشف الاسرار و عدة الابرار، میبدی، ج۶، ص: ۴۰۶