تغییر ضمیر در دعا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۳: خط ۳:
  | شاخه اصلی = حدیث
  | شاخه اصلی = حدیث
  |شاخه فرعی۱ = منبع‌شناسی
  |شاخه فرعی۱ = منبع‌شناسی
  |شاخه فرعی۲ =  
  |شاخه فرعی۲ =
  |شاخه فرعی۳ =  
  |شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
دعاهايي كه در مفاتيح آمده است مثلاً زيارت عاشورا آيا مي شود به جاي جمله «اللهم ارزقني شفاعه الحسين» ضمير را به صورت جمع بياوريم «اللهم ارزقنا شفاعه الحسين» و يا در جاهاي ديگر مثلاً «يا مقلب القلوب ثبت قلبي» را «ثبت قلوبنا» بگوئيم آيا اين بدعت است يا نه؟
دعاهایی که در مفاتیح آمده است مثلاً زیارت عاشورا آیا می‌شود به جای جمله «اللهم ارزقنی شفاعه الحسین» ضمیر را به صورت جمع بیاوریم «اللهم ارزقنا شفاعه الحسین» یا در جاهای دیگر مثلاً «یا مقلب القلوب ثبت قلبی» را «ثبت قلوبنا» بگوئیم آیا این بدعت است یا نه؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در ابتدا باید معنای بدعت مشخص شود؛ بدعت یعنی چيزي را كه جزء دين نيست وارد دين كنيم و جزء آن بدانيم. مرحوم شيخ كليني رضي الله عنه از عبدالرحيم قصير نقل كرده است كه: دخلت علي أبي عبدالله(ع) فقلت: جعلت فداك إني اخترعت دعاء قال: دعني من اختراعك. خدمت حضرت صادق(ع) رسيدم و عرض كردم فدايت شوم من از پيش خود دعايي اختراع كرده ام حضرت فرمود رها کن مرا از اختراع خود (يعني آن را كنار گذار و براي من نقل مكن و نگذاشت كه آن دعاي جمع كرده خود را نقل كند و امام صادق(ع) براي او دستورالعملي بیان کردند).<ref>كليني، محمد بن يعقوب، كافي، دارالكتب الاسلاميه، آخوندي، چاپ سوم، سال ۱۳۶۷ هجري، ج۳، ص۴۷۶، ح۱.</ref>  
در ابتدا باید معنای بدعت مشخص شود؛ بدعت یعنی چیزی را که جزء دین نیست وارد دین کنیم و جزء آن بدانیم. مرحوم شیخ کلینی رضی الله عنه از عبدالرحیم قصیر نقل کرده است که: دخلت علی أبی عبدالله(ع) فقلت: جعلت فداک إنی اخترعت دعاء قال: دعنی من اختراعک. خدمت حضرت صادق(ع) رسیدم و عرض کردم فدایت شوم من از پیش خود دعایی اختراع کرده‌ام حضرت فرمود رها کن مرا از اختراع خود (یعنی آن را کنار گذار و برای من نقل مکن و نگذاشت که آن دعای جمع کرده خود را نقل کند و امام صادق(ع) برای او دستورالعملی بیان کردند).<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، دارالکتب الاسلامیه، آخوندی، چاپ سوم، سال ۱۳۶۷ هجری، ج۳، ص۴۷۶، ح۱.</ref>


و شيخ صدوق از عبدالله بن سنان روايت كرده كه گفت: قال أبو عبدالله(ع) : ستصيبكم شبهه فتبقون بلا علم يري، و لا إمام هدي و لاينجو منها إلا من دعا بدعاء الغريق، قلت: كيف دعاء الغريق؟ قال: يقول: يا الله يا رحمن يا رحيم يا مقلب القلوب ثبت قلبي علي دينك، فقلت: يا الله يا رحمن يا رحيم يا مقلب القلوب و الابصار ثبت قلبي علي دينك قال: إن الله عزوجل مقلب القلوب و الابصار و لكن قل كما أقول لك: يا مقلب القلوب ثبت قلبي علي دينك.  
و شیخ صدوق از عبدالله بن سنان روایت کرده که گفت: قال أبو عبدالله(ع): ستصیبکم شبهه فتبقون بلا علم یری، و لا إمام هدی و لاینجو منها إلا من دعا بدعاء الغریق، قلت: کیف دعاء الغریق؟ قال: یقول: یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک، فقلت: یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب و الابصار ثبت قلبی علی دینک قال: إن الله عزوجل مقلب القلوب و الابصار و لکن قل کما أقول لک: یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک.


حضرت صادق(ع) فرمود كه: خواهد رسید به شما شبهه، پس بدون نشانه و راهنما و پيشواي هدايت كننده می مانید و نجات نمي يابد در آن شبهه مگر كسي كه بخواند دعاي غريق را گفتم چگونه است دعاي غريق فرمود مي گويي: يا الله يا رحمان يا رحيم يا مقلّب القلوب ثبت قلبي علي دينك پس گفتم يا مقلب القلوب و الأبصار ثبت قلبي علي دينك حضرت فرمود بدرستي كه خداوند عز و جل مقلب قلوب و ابصار است لكن بگو چنانكه من مي گويم يا مقلب القلوب ثبت قلبي علي دينك.<ref>صدوق، كمال الدين و تمام النعمه، قم، جامعه مدرسين، ۱۴۰۵ هجري، ص۳۵۲، ح۴۹.</ref>  
حضرت صادق(ع) فرمود که: خواهد رسید به شما شبهه، پس بدون نشانه و راهنما و پیشوای هدایت کننده می‌مانید و نجات نمی‌یابد در آن شبهه مگر کسی که بخواند دعای غریق را گفتم چگونه است دعای غریق فرمود می‌گویی: یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلّب القلوب ثبت قلبی علی دینک پس گفتم یا مقلب القلوب و الأبصار ثبت قلبی علی دینک حضرت فرمود بدرستی که خداوند عز و جل مقلب قلوب و ابصار است لکن بگو چنان‌که من می‌گویم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک.<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۵ هجری، ص۳۵۲، ح۴۹.</ref>


مرحوم حاج شيخ عباس قمي، در كتاب مفاتيح بعد از نقل زيارت وارث چنين بيان مي كند: اين زيارت، معروف به زيارت وارث است و مأخذش كتاب مصباح المتهجد شيخ طوسي است كه از كتب بسيار معتبره معروفه نزد علما است و من اين زيارت را بلاواسطه از همان كتاب شريف نقل كردم آخر زيارت شهدا همين بود كه ذكر شد «فيا ليتني كنت معكم فأفوز معكم» پس اين زيادتيها كه بعضي بعد از اين ذكر كرده اند «في الجنان مع النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين و حسن اولئك رفيقا السلام علي من كان في الحائر منكم و علي من لم يكن في الحائر معكم» تمامي اينها زيادي است، شيخ ما در كتاب لؤلؤ و مرجان فرموده: اين كلمات كه متضمن چند دروغ واضح است علاوه بر جسارت ارتكاب بر بدعت و جسارت افزودن بر فرموده امام(ع)، چنان شايع و متعارف شده كه البته چند هزار مرتبه در شب و روز در حضور مرقد منور ابي عبد الله الحسين(ع) و محضر ملائكه مقربين و مطاف انبيا و مرسلين(ع) به آواز بلند خوانده مي شود و احدي بر ايشان ايراد نمي كند و از گفتن اين دروغ و ارتكاب اين معصيت نهي نمي نمايند.<ref>قمي، عباس، مفاتيح الجنان، سازمان انتشارات جاويدان، كتاب فروشي محمد حسن علمي، ص۸۵۴-۸۵۹.</ref>  
مرحوم حاج شیخ عباس قمی، در کتاب مفاتیح بعد از نقل زیارت وارث چنین بیان می‌کند: این زیارت، معروف به زیارت وارث است و مأخذش کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی است که از کتب بسیار معتبره معروفه نزد علما است و من این زیارت را بلاواسطه از همان کتاب شریف نقل کردم آخر زیارت شهدا همین بود که ذکر شد «فیا لیتنی کنت معکم فأفوز معکم» پس این زیادتیها که بعضی بعد از این ذکر کرده‌اند «فی الجنان مع النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا السلام علی من کان فی الحائر منکم و علی من لم یکن فی الحائر معکم» تمامی اینها زیادی است، شیخ ما در کتاب لؤلؤ و مرجان فرموده: این کلمات که متضمن چند دروغ واضح است علاوه بر جسارت ارتکاب بر بدعت و جسارت افزودن بر فرموده امام(ع)، چنان شایع و متعارف شده که البته چند هزار مرتبه در شب و روز در حضور مرقد منور ابی عبد الله الحسین(ع) و محضر ملائکه مقربین و مطاف انبیا و مرسلین(ع) به آواز بلند خوانده می‌شود و احدی بر ایشان ایراد نمی‌کند و از گفتن این دروغ و ارتکاب این معصیت نهی نمی‌نمایند.<ref>قمی، عباس، مفاتیح الجنان، سازمان انتشارات جاویدان، کتاب فروشی محمد حسن علمی، ص۸۵۴–۸۵۹.</ref>


با توجه به رواياتي كه در اين مورد وارد شده اند و سیره علما در نقل روایت، معلوم مي شود آن چه كه از طريق امامان معصوم(ع) وارد شده بايد خوانده شود و دخل و تصرف در آن جايز نيست، به خصوص اگر به قصد نسبت دادن آن دعا به امام(ع) باشد كه در اين صورت علاوه بر نسبت دروغ به امام(ع) دادن، بدعت بزرگي را شخص تصرف كننده مرتكب مي شود.
با توجه به روایاتی که در این مورد وارد شده‌اند و سیره علما در نقل روایت، معلوم می‌شود آنچه که از طریق امامان معصوم(ع) وارد شده باید خوانده شود و دخل و تصرف در آن جایز نیست، به خصوص اگر به قصد نسبت دادن آن دعا به امام(ع) باشد که در این صورت علاوه بر نسبت دروغ به امام(ع) دادن، بدعت بزرگی را شخص تصرف کننده مرتکب می‌شود.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==


۱. لوءلوء مرجان، ميرزا حسين نوري.
== مطالعه بیشتر ==
۱. لوءلوء مرجان، میرزا حسین نوری.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
خط ۳۳: خط ۳۳:
  | تیترها = شد
  | تیترها = شد
  | ویرایش = شد
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۸ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۳۳

سؤال

دعاهایی که در مفاتیح آمده است مثلاً زیارت عاشورا آیا می‌شود به جای جمله «اللهم ارزقنی شفاعه الحسین» ضمیر را به صورت جمع بیاوریم «اللهم ارزقنا شفاعه الحسین» یا در جاهای دیگر مثلاً «یا مقلب القلوب ثبت قلبی» را «ثبت قلوبنا» بگوئیم آیا این بدعت است یا نه؟

در ابتدا باید معنای بدعت مشخص شود؛ بدعت یعنی چیزی را که جزء دین نیست وارد دین کنیم و جزء آن بدانیم. مرحوم شیخ کلینی رضی الله عنه از عبدالرحیم قصیر نقل کرده است که: دخلت علی أبی عبدالله(ع) فقلت: جعلت فداک إنی اخترعت دعاء قال: دعنی من اختراعک. خدمت حضرت صادق(ع) رسیدم و عرض کردم فدایت شوم من از پیش خود دعایی اختراع کرده‌ام حضرت فرمود رها کن مرا از اختراع خود (یعنی آن را کنار گذار و برای من نقل مکن و نگذاشت که آن دعای جمع کرده خود را نقل کند و امام صادق(ع) برای او دستورالعملی بیان کردند).[۱]

و شیخ صدوق از عبدالله بن سنان روایت کرده که گفت: قال أبو عبدالله(ع): ستصیبکم شبهه فتبقون بلا علم یری، و لا إمام هدی و لاینجو منها إلا من دعا بدعاء الغریق، قلت: کیف دعاء الغریق؟ قال: یقول: یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک، فقلت: یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب و الابصار ثبت قلبی علی دینک قال: إن الله عزوجل مقلب القلوب و الابصار و لکن قل کما أقول لک: یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک.

حضرت صادق(ع) فرمود که: خواهد رسید به شما شبهه، پس بدون نشانه و راهنما و پیشوای هدایت کننده می‌مانید و نجات نمی‌یابد در آن شبهه مگر کسی که بخواند دعای غریق را گفتم چگونه است دعای غریق فرمود می‌گویی: یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلّب القلوب ثبت قلبی علی دینک پس گفتم یا مقلب القلوب و الأبصار ثبت قلبی علی دینک حضرت فرمود بدرستی که خداوند عز و جل مقلب قلوب و ابصار است لکن بگو چنان‌که من می‌گویم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک.[۲]

مرحوم حاج شیخ عباس قمی، در کتاب مفاتیح بعد از نقل زیارت وارث چنین بیان می‌کند: این زیارت، معروف به زیارت وارث است و مأخذش کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی است که از کتب بسیار معتبره معروفه نزد علما است و من این زیارت را بلاواسطه از همان کتاب شریف نقل کردم آخر زیارت شهدا همین بود که ذکر شد «فیا لیتنی کنت معکم فأفوز معکم» پس این زیادتیها که بعضی بعد از این ذکر کرده‌اند «فی الجنان مع النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا السلام علی من کان فی الحائر منکم و علی من لم یکن فی الحائر معکم» تمامی اینها زیادی است، شیخ ما در کتاب لؤلؤ و مرجان فرموده: این کلمات که متضمن چند دروغ واضح است علاوه بر جسارت ارتکاب بر بدعت و جسارت افزودن بر فرموده امام(ع)، چنان شایع و متعارف شده که البته چند هزار مرتبه در شب و روز در حضور مرقد منور ابی عبد الله الحسین(ع) و محضر ملائکه مقربین و مطاف انبیا و مرسلین(ع) به آواز بلند خوانده می‌شود و احدی بر ایشان ایراد نمی‌کند و از گفتن این دروغ و ارتکاب این معصیت نهی نمی‌نمایند.[۳]

با توجه به روایاتی که در این مورد وارد شده‌اند و سیره علما در نقل روایت، معلوم می‌شود آنچه که از طریق امامان معصوم(ع) وارد شده باید خوانده شود و دخل و تصرف در آن جایز نیست، به خصوص اگر به قصد نسبت دادن آن دعا به امام(ع) باشد که در این صورت علاوه بر نسبت دروغ به امام(ع) دادن، بدعت بزرگی را شخص تصرف کننده مرتکب می‌شود.


مطالعه بیشتر

۱. لوءلوء مرجان، میرزا حسین نوری.


منابع

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، دارالکتب الاسلامیه، آخوندی، چاپ سوم، سال ۱۳۶۷ هجری، ج۳، ص۴۷۶، ح۱.
  2. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۵ هجری، ص۳۵۲، ح۴۹.
  3. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، سازمان انتشارات جاویدان، کتاب فروشی محمد حسن علمی، ص۸۵۴–۸۵۹.