مشورت پیامبر(ص) با مردم: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = |شاخه فرعی۱ = |شاخه فرعی۲ = |شاخه فرعی۳ = }} {{پا...» ایجاد کرد)
 
جز (ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =تاریخ
  |شاخه فرعی۱ =  
  |شاخه فرعی۱ =تاریخ و سیره معصومان
  |شاخه فرعی۲ =  
  |شاخه فرعی۲ =سیره نبوی
  |شاخه فرعی۳ =  
  |شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
آيا پيامبر اكرم(ص) درباره جنگ‌ها و امور ديگر با مردم مشورت مي‌كرد و آيا پس از مشورت به رأي آنها عمل مي‌نمود؟
آیا پیامبر اکرم(ص) درباره جنگ‌ها و امور دیگر با مردم مشورت می‌کرد و آیا پس از مشورت به رأی آنها عمل می‌نمود؟
{{سوال}}
{{سوال}}
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
راغب گفته است كه «تشاور» و (مشاورت) و (مشورت) بمعني استخراج صحيح است به اينكه آدمي در موقعي كه خودش درباره كاري رأي صحيح ندارد به ديگري مراجعه كند و از او رأي صحيح بخواهد و اين كلمه از ماده (ش) ، (واو)، (راء) گرفته شده، عرب مي‌گفت: شرت العسل يعني من عسل را از كندويش استخراج كردم.<ref>راغب اصفهاني، مفردات الفاظ القرآن، دارالکتب العربيه، (اسماعيليانبي تا، ص۲۷۷.</ref>
راغب گفته است که «تشاور» و (مشاورت) و (مشورت) بمعنی استخراج صحیح است به اینکه آدمی در موقعی که خودش درباره کاری رأی صحیح ندارد به دیگری مراجعه کند و از او رأی صحیح بخواهد و این کلمه از ماده (ش)، (واو)، (راء) گرفته شده، عرب می‌گفت: شرت العسل یعنی من عسل را از کندویش استخراج کردم.<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، دارالکتب العربیه، (اسماعیلیانبی تا، ص۲۷۷.</ref>


در قرآن كريم نيز سخن از مشاوره رفته و در آيات متعدد به مشورت اشاره شده است و آن را براي مؤمنين راهي درست براي رسيدن به رأي صواب و روش درست دانسته است.
در قرآن کریم نیز سخن از مشاوره رفته و در آیات متعدد به مشورت اشاره شده است و آن را برای مؤمنین راهی درست برای رسیدن به رأی صواب و روش درست دانسته است.


كلمه شورا به معناي آن پيشنهاد و امري است كه درباره آن مشاوره شود، مشورت در قرآن از اوصاف مؤمنين شمرده شده است؛ ... و امرهم شوري بينهم...<ref>سوره شوري، آيه ۳۸.</ref> پيامبر اكرم(ص) نيز درباره مشورت راهنمايي‌ها و سخنان فراوان و گهرباري فرموده است كه براي نمونه به چند مورد اشاره مي‌شود: وقتي يكي از شما با برادر خود مشورت مي‌كند وي بايد رأي خود را صريح بگويد.<ref>پاينده، نهج الفصاحه، چاپ اول، تهران، جاويدان ۱۳۷۴، ص۱۷۶، ۲۷۸،۴۹۶، ۶۴۰.</ref> مرد تا هنگامي كه مشورت كنندگان خود را راهنمايي كند خداوند در گفتن آراي درست او را ياري مي¬نمايد اما اگر خيانت كند رأي درست از او صادر نشود.<ref>سوره آل عمران، آيه ۱۵۹.</ref> هيچ كس از مشورت بي نياز نيست.<ref>همان.</ref> هيچ كس پس از مشورت هلاك نشود.<ref>همان.</ref> جايگاه مشورت در اسلام بسيار مهم و با ارزش است. خداوند در قرآن خطاب به پيامبر مي‌فرمايد: }}و شاورهم في الامر...{{قرآن|<ref>همان.</ref> اي پيامبر با مردم مشورت كن.
کلمه شورا به معنای آن پیشنهاد و امری است که درباره آن مشاوره شود، مشورت در قرآن از اوصاف مؤمنین شمرده شده است؛. و امرهم شوری بینهم…<ref>سوره شوری، آیه ۳۸.</ref> پیامبر اکرم(ص) نیز درباره مشورت راهنمایی‌ها و سخنان فراوان و گهرباری فرموده است که برای نمونه به چند مورد اشاره می‌شود: وقتی یکی از شما با برادر خود مشورت می‌کند وی باید رأی خود را صریح بگوید.<ref>پاینده، نهج الفصاحه، چاپ اول، تهران، جاویدان ۱۳۷۴، ص۱۷۶، ۲۷۸،۴۹۶، ۶۴۰.</ref> مرد تا هنگامی که مشورت کنندگان خود را راهنمایی کند خداوند در گفتن آرای درست او را یاری می‌نماید اما اگر خیانت کند رأی درست از او صادر نشود.<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref> هیچ‌کس از مشورت بی‌نیاز نیست.<ref>همان.</ref> هیچ‌کس پس از مشورت هلاک نشود.<ref>همان.</ref> جایگاه مشورت در اسلام بسیار مهم و با ارزش است. خداوند در قرآن خطاب به پیامبر می‌فرماید: }}و شاورهم فی الامر…{{قرآن|<ref>همان.</ref> ای پیامبر با مردم مشورت کن.


مشورت پيامبر از چند جهت مي‌تواند قابل بحث باشد. از جهت همكاري دادن مردم در امور اجتماعي و ارزش دادن به آنها و تشويق به امر مشاركت در تمام امور سياسي و از جهت حفظ وحدت مسلمانان و خوشحال نمودن آنها و در حقيقت يك جنبه رواني و روحي نيز داشت چون مايه تضارب آراء و رشد عقلي و فكري مسلمين مي‌شد. آن حضرت هرگاه برنامه¬اي را براي عملي نمودن مطرح مي‌كردند آن را نزد اصحاب خود تبيين نموده و از آنها مي‌خواستند تا نظرشان را بگويند و گاهي چند راه پيش پاي آنها مي‌گذاشت و مي‌فرمود كداميك از راه حلّ‌ها براي حل فلان مشكل خوب است. مسلمانان با شركت در چنين موقعيت¬هايي از سويي افتخار مي‌كردند كه رسول خدا آنها را در امور مهم سهيم مي‌داند لذا احساس عزت و غرور نموده و تشويق شده و بيشتر در كنار پيامبر حاضر مي‌شدند و از سوي ديگر اين نظر خواهي باعث رشد فكري آنها نيز مي‌شد چون هر كس رأي خاصي مي‌داد كه موجب مي‌شد افراد هم فرصت اظهارنظر و هم فرصت استفاده از آراء و نظرات ديگران را مي‌يافتند.
مشورت پیامبر از چند جهت می‌تواند قابل بحث باشد. از جهت همکاری دادن مردم در امور اجتماعی و ارزش دادن به آنها و تشویق به امر مشارکت در تمام امور سیاسی و از جهت حفظ وحدت مسلمانان و خوشحال نمودن آنها و در حقیقت یک جنبه روانی و روحی نیز داشت چون مایه تضارب آراء و رشد عقلی و فکری مسلمین می‌شد. آن حضرت هرگاه برنامه‌ای را برای عملی نمودن مطرح می‌کردند آن را نزد اصحاب خود تبیین نموده و از آنها می‌خواستند تا نظرشان را بگویند و گاهی چند راه پیش پای آنها می‌گذاشت و می‌فرمود کدامیک از راه حلّ‌ها برای حل فلان مشکل خوب است. مسلمانان با شرکت در چنین موقعیت‌هایی از سویی افتخار می‌کردند که رسول خدا آنها را در امور مهم سهیم می‌داند لذا احساس عزت و غرور نموده و تشویق شده و بیشتر در کنار پیامبر حاضر می‌شدند و از سوی دیگر این نظر خواهی باعث رشد فکری آنها نیز می‌شد چون هر کس رأی خاصی می‌داد که موجب می‌شد افراد هم فرصت اظهارنظر و هم فرصت استفاده از آراء و نظرات دیگران را می‌یافتند.


با توجه به توصيه قرآن به مشورت با مسلمانان و نيز سخنان آن حضرت در لزوم مشورت و همفکري در مسائل پيش آمده، تاريخ گواهي مي¬دهد که خودِ آن حضرت در برخي موارد اصحاب خود را به دادن مشورت به او فرا مي¬خواند: در سال دوم هـ زمانيکه پيامبر(ص) راهي بدر شد قبل از درگيري با قريش با ياران خود مشورت كرد كه به سوي دشمن و براي جنگ حركت كند يا در منزل «ذَفِران» به انتظار آنان كمين كنند در اين مشورت مقداد و سعد بن معاذ در وفاداري و پايبندي خود تأكيد كردند و گفتند تو به راهي كه خدا برايت مشخص نموده ادامه بده ما مثل بني اسرائيل نيستيم كه به موسي گفتند: برو با خدايت نبرد كن. پيامبر پس از سخنان مقداد با انصار نيز مشورت كرد آنها نيز به وفاداري خود تأكيد كردند و بدين ترتيب سپاه حركت كرد و در نزديكي چاه‌هاي بدر فرود آمدند، در اين محل حُباب گفت: اي رسول خدا آيا به دستور خدا در اينجا سپاه را مستقر نموديد. رسول خدا فرمود: نه چنين نيست بلكه بايد طبق تدبير جنگ و سياست نظامي عمل كرد. حباب بن منذر گفت: اينجا جاي مناسبي نيست دستور بفرماييد تا سپاه اسلام پيش روند و در كنار نزديكترين چاه فرود آمده و چاه‌هاي ديگر را تخريب و يك چاه و حوضي پر از آب باقي گذارند. رسول خدا به نظر او عمل نمود.<ref>ابن هشام، سيره النبويه، بيروت دارالكتب العربي، چاپ ششم، ۱۴۱۸ ، ج۲، ص۲۵۸، طبري، تاريخ، بيروت، دارالكتب العلميه، چاپ دوم، ۱۴۰۸،ج ۲، ص۲۰.</ref>  
با توجه به توصیه قرآن به مشورت با مسلمانان و نیز سخنان آن حضرت در لزوم مشورت و همفکری در مسائل پیش آمده، تاریخ گواهی می‌دهد که خودِ آن حضرت در برخی موارد اصحاب خود را به دادن مشورت به او فرا می‌خواند: در سال دوم هـ زمانیکه پیامبر(ص) راهی بدر شد قبل از درگیری با قریش با یاران خود مشورت کرد که به سوی دشمن و برای جنگ حرکت کند یا در منزل «ذَفِران» به انتظار آنان کمین کنند در این مشورت مقداد و سعد بن معاذ در وفاداری و پایبندی خود تأکید کردند و گفتند تو به راهی که خدا برایت مشخص نموده ادامه بده ما مثل بنی اسرائیل نیستیم که به موسی گفتند: برو با خدایت نبرد کن. پیامبر پس از سخنان مقداد با انصار نیز مشورت کرد آنها نیز به وفاداری خود تأکید کردند و بدین ترتیب سپاه حرکت کرد و در نزدیکی چاه‌های بدر فرود آمدند، در این محل حُباب گفت: ای رسول خدا آیا به دستور خدا در اینجا سپاه را مستقر نمودید. رسول خدا فرمود: نه چنین نیست بلکه باید طبق تدبیر جنگ و سیاست نظامی عمل کرد. حباب بن منذر گفت: اینجا جای مناسبی نیست دستور بفرمایید تا سپاه اسلام پیش روند و در کنار نزدیکترین چاه فرود آمده و چاه‌های دیگر را تخریب و یک چاه و حوضی پر از آب باقی گذارند. رسول خدا به نظر او عمل نمود.<ref>ابن هشام، سیره النبویه، بیروت دارالکتب العربی، چاپ ششم، ۱۴۱۸، ج۲، ص۲۵۸، طبری، تاریخ، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۰۸، ج ۲، ص۲۰.</ref>


در سال سوم هـ و در جريان جنگ احد نيز پيامبر اكرم(ص) پس از شنيدن خبر تهاجم سنگين قريش به سوي مدينه، تصميم داشت در شهر بماند و در داخل شهر با استفاده از استحكامات و خانه‌هاي شهر دشمن را در صورت حمله سركوب نموده و در شهر به هلاكت برساند. بزرگان مهاجر و انصار نيز با پيامبر هم رأي شدند و در مشورت رسول خدا(ص) اين استراتژي را تأييد كردند. اما اصرار جوانان بر نبرد در خارج شهر، پيامبر را از اين تصميم منصرف كرد، لذا پس از نماز جمعه لباس نظامي پوشيده و آماده حركت به سوي سپاه دشمن شد. جوانان اصرار كننده با سرزنش بزرگان از اصرار خود عذرخواهي كردند، ولي رسول خدا فرمود تصميم ديگر عوض نمي‌شود اگر صبر كنيد در اين جنگ نيز پيروز خواهيد بود. پيامبر اكرم رأي جوانان را در اين مشورت بر رأي خود و بزرگان مقدم داشت. <ref>طبري، پيشين، ص۵۸، ۵۹ و ابن هشام پيشين، ج۳، ص۲۶.</ref>
در سال سوم هـ و در جریان جنگ احد نیز پیامبر اکرم(ص) پس از شنیدن خبر تهاجم سنگین قریش به سوی مدینه، تصمیم داشت در شهر بماند و در داخل شهر با استفاده از استحکامات و خانه‌های شهر دشمن را در صورت حمله سرکوب نموده و در شهر به هلاکت برساند. بزرگان مهاجر و انصار نیز با پیامبر هم رأی شدند و در مشورت رسول خدا(ص) این استراتژی را تأیید کردند. اما اصرار جوانان بر نبرد در خارج شهر، پیامبر را از این تصمیم منصرف کرد، لذا پس از نماز جمعه لباس نظامی پوشیده و آماده حرکت به سوی سپاه دشمن شد. جوانان اصرار کننده با سرزنش بزرگان از اصرار خود عذرخواهی کردند، ولی رسول خدا فرمود تصمیم دیگر عوض نمی‌شود اگر صبر کنید در این جنگ نیز پیروز خواهید بود. پیامبر اکرم رأی جوانان را در این مشورت بر رأی خود و بزرگان مقدم داشت.<ref>طبری، پیشین، ص۵۸، ۵۹ و ابن هشام پیشین، ج۳، ص۲۶.</ref>


در سال ۵هـ و در جريان غزوه احزاب(خندق) آنگاه که مشرکان با هدف نابودي کامل اسلام بسيج شده و به سوي مدينه حرکت کردند نظر به اهميت اين حرکت، پيامبر(ص) قبل از آغاز جنگ در خصوص نحوه رويارويي با مهاجمان با مردم مشورت فرمود و سرانجام به پيشنهاد سلمان مقرر شد تا اطراف شهر را خندقي بكنند و از مواجهه مستقيم و همه جانبه با دشمن دوري کنند پيامبر اكرم اين رأي را پسنديد و دستور داد دور شهر خندقي كنده شد كه در نهايت به پيروزي بسيار بزرگ در اين جنگ با شجاعت و شهامت امير مؤمنان نايل شدند.<ref>طبري،پيشين، ج۲، ص۹۱ و ابن هشام، پيشين ، ج۳، ص۱۷۵.</ref>
در سال ۵هـ و در جریان غزوه احزاب (خندق) آنگاه که مشرکان با هدف نابودی کامل اسلام بسیج شده و به سوی مدینه حرکت کردند نظر به اهمیت این حرکت، پیامبر(ص) قبل از آغاز جنگ در خصوص نحوه رویارویی با مهاجمان با مردم مشورت فرمود و سرانجام به پیشنهاد سلمان مقرر شد تا اطراف شهر را خندقی بکنند و از مواجهه مستقیم و همه‌جانبه با دشمن دوری کنند پیامبر اکرم این رأی را پسندید و دستور داد دور شهر خندقی کنده شد که در نهایت به پیروزی بسیار بزرگ در این جنگ با شجاعت و شهامت امیر مؤمنان نایل شدند.<ref>طبری، پیشین، ج۲، ص۹۱ و ابن هشام، پیشین، ج۳، ص۱۷۵.</ref>


پيامبر اكرم(ص) هر جا لازم بود و مسئله مهم پيش مي‌آمد خطاب به مردم مي‌فرمود: با شما مشورت مي‌كنم اي مردم نظرتان را اعلام كنيد.<ref>ابن هشام، پيشين، ج۲، ص۲۵۸.</ref> در نتيجه پيامبر اكرم(ص) هر وقت لازم مي‌ديد با مردم در امور مختلف مشورت مي‌كرد و براي رشد و تعالي شخصيت اصحاب خود براي رأي و نظر آنها احترام قائل مي‌شد.
پیامبر اکرم(ص) هر جا لازم بود و مسئله مهم پیش می‌آمد خطاب به مردم می‌فرمود: با شما مشورت می‌کنم ای مردم نظرتان را اعلام کنید.<ref>ابن هشام، پیشین، ج۲، ص۲۵۸.</ref> در نتیجه پیامبر اکرم(ص) هر وقت لازم می‌دید با مردم در امور مختلف مشورت می‌کرد و برای رشد و تعالی شخصیت اصحاب خود برای رأی و نظر آنها احترام قائل می‌شد.
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}
==معرفي منابع، جهت مطالعه بيشتر:==


۱ـ ترجمه سيره رسول خدا، نویسنده: ابن هشام.
== مطالعه بیشتر ==
 
* ترجمه سیره رسول خدا، نویسنده: ابن هشام.
۲ـ سنن النبي، نویسنده: علامه طباطبايي.
* سنن النبی، نویسنده: علامه طباطبایی.
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۱ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۸

آیا پیامبر اکرم(ص) درباره جنگ‌ها و امور دیگر با مردم مشورت می‌کرد و آیا پس از مشورت به رأی آنها عمل می‌نمود؟

سؤال

راغب گفته است که «تشاور» و (مشاورت) و (مشورت) بمعنی استخراج صحیح است به اینکه آدمی در موقعی که خودش درباره کاری رأی صحیح ندارد به دیگری مراجعه کند و از او رأی صحیح بخواهد و این کلمه از ماده (ش)، (واو)، (راء) گرفته شده، عرب می‌گفت: شرت العسل یعنی من عسل را از کندویش استخراج کردم.[۱]

در قرآن کریم نیز سخن از مشاوره رفته و در آیات متعدد به مشورت اشاره شده است و آن را برای مؤمنین راهی درست برای رسیدن به رأی صواب و روش درست دانسته است.

کلمه شورا به معنای آن پیشنهاد و امری است که درباره آن مشاوره شود، مشورت در قرآن از اوصاف مؤمنین شمرده شده است؛. و امرهم شوری بینهم…[۲] پیامبر اکرم(ص) نیز درباره مشورت راهنمایی‌ها و سخنان فراوان و گهرباری فرموده است که برای نمونه به چند مورد اشاره می‌شود: وقتی یکی از شما با برادر خود مشورت می‌کند وی باید رأی خود را صریح بگوید.[۳] مرد تا هنگامی که مشورت کنندگان خود را راهنمایی کند خداوند در گفتن آرای درست او را یاری می‌نماید اما اگر خیانت کند رأی درست از او صادر نشود.[۴] هیچ‌کس از مشورت بی‌نیاز نیست.[۵] هیچ‌کس پس از مشورت هلاک نشود.[۶] جایگاه مشورت در اسلام بسیار مهم و با ارزش است. خداوند در قرآن خطاب به پیامبر می‌فرماید: }}و شاورهم فی الامر…{{قرآن|[۷] ای پیامبر با مردم مشورت کن.

مشورت پیامبر از چند جهت می‌تواند قابل بحث باشد. از جهت همکاری دادن مردم در امور اجتماعی و ارزش دادن به آنها و تشویق به امر مشارکت در تمام امور سیاسی و از جهت حفظ وحدت مسلمانان و خوشحال نمودن آنها و در حقیقت یک جنبه روانی و روحی نیز داشت چون مایه تضارب آراء و رشد عقلی و فکری مسلمین می‌شد. آن حضرت هرگاه برنامه‌ای را برای عملی نمودن مطرح می‌کردند آن را نزد اصحاب خود تبیین نموده و از آنها می‌خواستند تا نظرشان را بگویند و گاهی چند راه پیش پای آنها می‌گذاشت و می‌فرمود کدامیک از راه حلّ‌ها برای حل فلان مشکل خوب است. مسلمانان با شرکت در چنین موقعیت‌هایی از سویی افتخار می‌کردند که رسول خدا آنها را در امور مهم سهیم می‌داند لذا احساس عزت و غرور نموده و تشویق شده و بیشتر در کنار پیامبر حاضر می‌شدند و از سوی دیگر این نظر خواهی باعث رشد فکری آنها نیز می‌شد چون هر کس رأی خاصی می‌داد که موجب می‌شد افراد هم فرصت اظهارنظر و هم فرصت استفاده از آراء و نظرات دیگران را می‌یافتند.

با توجه به توصیه قرآن به مشورت با مسلمانان و نیز سخنان آن حضرت در لزوم مشورت و همفکری در مسائل پیش آمده، تاریخ گواهی می‌دهد که خودِ آن حضرت در برخی موارد اصحاب خود را به دادن مشورت به او فرا می‌خواند: در سال دوم هـ زمانیکه پیامبر(ص) راهی بدر شد قبل از درگیری با قریش با یاران خود مشورت کرد که به سوی دشمن و برای جنگ حرکت کند یا در منزل «ذَفِران» به انتظار آنان کمین کنند در این مشورت مقداد و سعد بن معاذ در وفاداری و پایبندی خود تأکید کردند و گفتند تو به راهی که خدا برایت مشخص نموده ادامه بده ما مثل بنی اسرائیل نیستیم که به موسی گفتند: برو با خدایت نبرد کن. پیامبر پس از سخنان مقداد با انصار نیز مشورت کرد آنها نیز به وفاداری خود تأکید کردند و بدین ترتیب سپاه حرکت کرد و در نزدیکی چاه‌های بدر فرود آمدند، در این محل حُباب گفت: ای رسول خدا آیا به دستور خدا در اینجا سپاه را مستقر نمودید. رسول خدا فرمود: نه چنین نیست بلکه باید طبق تدبیر جنگ و سیاست نظامی عمل کرد. حباب بن منذر گفت: اینجا جای مناسبی نیست دستور بفرمایید تا سپاه اسلام پیش روند و در کنار نزدیکترین چاه فرود آمده و چاه‌های دیگر را تخریب و یک چاه و حوضی پر از آب باقی گذارند. رسول خدا به نظر او عمل نمود.[۸]

در سال سوم هـ و در جریان جنگ احد نیز پیامبر اکرم(ص) پس از شنیدن خبر تهاجم سنگین قریش به سوی مدینه، تصمیم داشت در شهر بماند و در داخل شهر با استفاده از استحکامات و خانه‌های شهر دشمن را در صورت حمله سرکوب نموده و در شهر به هلاکت برساند. بزرگان مهاجر و انصار نیز با پیامبر هم رأی شدند و در مشورت رسول خدا(ص) این استراتژی را تأیید کردند. اما اصرار جوانان بر نبرد در خارج شهر، پیامبر را از این تصمیم منصرف کرد، لذا پس از نماز جمعه لباس نظامی پوشیده و آماده حرکت به سوی سپاه دشمن شد. جوانان اصرار کننده با سرزنش بزرگان از اصرار خود عذرخواهی کردند، ولی رسول خدا فرمود تصمیم دیگر عوض نمی‌شود اگر صبر کنید در این جنگ نیز پیروز خواهید بود. پیامبر اکرم رأی جوانان را در این مشورت بر رأی خود و بزرگان مقدم داشت.[۹]

در سال ۵هـ و در جریان غزوه احزاب (خندق) آنگاه که مشرکان با هدف نابودی کامل اسلام بسیج شده و به سوی مدینه حرکت کردند نظر به اهمیت این حرکت، پیامبر(ص) قبل از آغاز جنگ در خصوص نحوه رویارویی با مهاجمان با مردم مشورت فرمود و سرانجام به پیشنهاد سلمان مقرر شد تا اطراف شهر را خندقی بکنند و از مواجهه مستقیم و همه‌جانبه با دشمن دوری کنند پیامبر اکرم این رأی را پسندید و دستور داد دور شهر خندقی کنده شد که در نهایت به پیروزی بسیار بزرگ در این جنگ با شجاعت و شهامت امیر مؤمنان نایل شدند.[۱۰]

پیامبر اکرم(ص) هر جا لازم بود و مسئله مهم پیش می‌آمد خطاب به مردم می‌فرمود: با شما مشورت می‌کنم ای مردم نظرتان را اعلام کنید.[۱۱] در نتیجه پیامبر اکرم(ص) هر وقت لازم می‌دید با مردم در امور مختلف مشورت می‌کرد و برای رشد و تعالی شخصیت اصحاب خود برای رأی و نظر آنها احترام قائل می‌شد.


مطالعه بیشتر

  • ترجمه سیره رسول خدا، نویسنده: ابن هشام.
  • سنن النبی، نویسنده: علامه طباطبایی.


منابع

  1. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، دارالکتب العربیه، (اسماعیلیان)، بی تا، ص۲۷۷.
  2. سوره شوری، آیه ۳۸.
  3. پاینده، نهج الفصاحه، چاپ اول، تهران، جاویدان ۱۳۷۴، ص۱۷۶، ۲۷۸،۴۹۶، ۶۴۰.
  4. سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
  5. همان.
  6. همان.
  7. همان.
  8. ابن هشام، سیره النبویه، بیروت دارالکتب العربی، چاپ ششم، ۱۴۱۸، ج۲، ص۲۵۸، طبری، تاریخ، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۰۸، ج ۲، ص۲۰.
  9. طبری، پیشین، ص۵۸، ۵۹ و ابن هشام پیشین، ج۳، ص۲۶.
  10. طبری، پیشین، ج۲، ص۹۱ و ابن هشام، پیشین، ج۳، ص۱۷۵.
  11. ابن هشام، پیشین، ج۲، ص۲۵۸.