هفتاد و سه فرقه امت پیامبر(ص): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(ابرابزار)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۱ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۱

سؤال

حدیثی از پیامبر(ص) راجع به هفتاد و سه فرقه شدن امت آمده آیا این عدد حقیقی است یا خیر؟ و اگر حقیقی است چرا تعداد فرق یهودی و مسیحی را به ترتیب ۷۱ و ۷۲ بیان کرده‌اند؟

حدیث اختلاف امت بعد از پیامبر(ص) و افتراق آنان به هفتاد و سه فرقه در بسیاری از کتاب‌های شیعه و سنی با اندک اختلاف در عبارت آمده است هر چند در صحیح مسلم و بخاری و هم چنین کتب اربعه شیعه به جز روضه کافی نیامده است.

از جمله کتاب‌های که این حدیث در آن آمده عبارتند از مسند احمد حنبل ج۳، ص۱۴ و ج۵، ص۱۸۲، مستدرک حاکم نیشابوری، ج۱، ص۲۱۸، از کتاب‌های اهل سنت و کتاب خصال شیخ صدوق، ج۲، ص۵۸۵، بحارالأنوار، علامه مجلسی، از کتاب‌های شیعه، و در دیگر کتاب‌ها نیز از این حدیث نام برده شده. از اینرو محققان از دیرباز بر صحت و اعتبار حدیث از نظر سند و محتو. ای آن اختلاف دارند اما از نظر سند برخی نظیر ابن حزم اندلسی در کتاب ملل و نحل خود، ج۱، ص۲۴۸ و نیز فخر رازی در تفسیرش، ج۲۲، ص۱۸۴ (ذیل آیه ۹۳ سوره انبیاء) این حدیث را معتبر ندانسته و در صحت سند آن خدشه کرده است.

برخی دیگر همان طوری که محمد جواد مشکور نقل کرده این حدیث را مجعول و بر گرفته از اعتقاد نصاری راجع به تقسیم فِرق آنها به ۷۲ فرقه منسوب به ۷۲ شاگرد حضرت عیسی(ع) که از ایشان در کتاب عهد جدید یاد شده، می‌داند. و برخی دیگر گفته است وضع حدیث در اصل به گونه دیگر بوده و مربوط به مراتب ایمان است یعنی اصل حدیث افتراق همان حدیث و روایتی است که مراتب ایمان را تقسیم می‌کند و در صحیح بخاری و مسلم و مسند حنبل و ترمذی و… آمده که الایمان سبع و سبعون شعبه فافضلها قول لا اله الا الله و أدناها اماطه الاذی عن الطریق و الحیا شعبه من الایمان و این هیچ ارتباطی به تقسیم فرق اسلامی ندارد منتهی به مرور زمان از کلمه «شعبه» بد فهمیده شده و روایت ازاین وضع اصلی خود به صورت‌های گوناگونی که فعلاً در کتب و منابع روائی و ملل و نحل موجود است تحریف پذیرفته است.[۱]

با این حال برخی دیگر از محققان و صاحبان آثار و قلم می‌گویند صدور روایت از پیامبر اکرم(ص) مسلم و قطعی است، عبدالقاهر بغدادی در کتاب الفرق بین الفرق، ص۸ و ۹ و شهرستانی در الملل و النحل، ج۱، ص۱۵ و میر سید شریف جرجانی در شرح مواقف بر صحت و اعتبار این حدیث پافشاری نموده و لذا بر اساس آن اصرار دارد فرقه‌های اسلامی را به رقم ۷۳ برساند.

حضرت آیت الله جعفر سبحانی از محققین و علما، معاصر شیعه با اذعان به ضعف سند روایت مورد بحث که با عبارات متفاوت و سندهای متعدد نقل شده است می‌گوید: شاید بتوان گفت که کثرت نقل و استفاضه حدیث در کتب شیعه و سنی جبران کننده ضعف سند و دلیل بر درستی حدیث ازاین نظر است.[۲]

بعضی دیگر بالاتر از مستفیض بودن روایت افتراق امت به هفتاد و سه فرقه آن را متواتر (معنوی) دانسته[۳] که دیگر بررسی رجال سند هم لازم نخواهد بود.

اما از جهت دلالت و محتوای حدیث مطالبی فراوانی در این حدیث وجود دارد که هر یک در جای خود باید بحث و تحقیق شود امّا آنچه مربوط به سؤال پرسشگر محترم می‌باشد صدر روایت است که در آن از فرق یهود با رقم ۷۱ و از فرق نصاری با رقم ۷۲ و از فرق اسلامی با رقم ۷۳ یاد شده است سئوال این است که آیا رقم، تعداد واقعی فرق اسلامی را یادآوری می‌کند یا به طور کنائی امری دیگری را متعرض است و اگر متعرض تعداد واقعی فرقه‌های اسلامی می‌باشد آیا این با واقعیت خارجی می‌سازد؟ زیرا در مورد فرق اسلامی هرگونه حساب کنیم صدر حدیث درست تطبیق نمی‌کند چون اگر مقصود از فرقه‌ها فرقه‌های محوری و مادر باشند که هر کدام اصل برای چندین فرقه ای فرعی است، از عدد ۷۳ یقیناً کمتر است و اگر همه فرقه‌های اصلی و فرعی را به حساب بیاوریم از رقم ۷۳ بیشتر خواهد بود و برای حل این پرسش پاسخ‌های گوناگونی داده شد که به دو نمونه اشاره می‌شود:

برخی گفته‌اند مقصود از رقم ۷۳ کنایه و مبالغه در کثرت و فزونی فرق اسلامی است نظیر اینکه می گوئیم اگر هفتاد بار هم به او بگوئی… یا صد بار اگر توبه شکستی باز آی و نیز همانند آنچه قرآن فرموده که «اگر هفتاد بار هم برای آنان (منافقین) استغفار کنی خدا آنان را نمی‌آمرزد».[۴]

ولی باید گفت سیاق روایت که نخست تعداد فرق یهود و نصاری را به ترتیب با رقم ۷۱ و ۷۲ و سپس فرق اسلامی را با رقم ۷۳ یادآوری می‌کند با این جواب سازگاری ندارد و باید منظور تعداد واقعی فرق اسلامی باشد.

برخی دیگر گفته‌اند آنچه محققان و مؤلفان ملل ونحل را در تطبیق این حدیث بر فرق اسلامی دچار اشکال کرده این است که از آنها خواسته شده حدیث را بر فرقه‌هایی که در صدر اول یعنی تا حدود سه قرن بعد از پیامبر اکرم(ص) به وجود آمده، منطبق سازند و آنان نتوانسته‌اند در یک زمان تعداد ۷۳ فرقه را نشان بدهند و لذا در معنای حدیث دچار حیرت شده و شروع کرده‌اند به شمارش فرقه‌های فرعی که آن بیشتر از رقم ۷۳ می‌باشد. در حالی که حدیث از پیدایش افتراق در امت اسلامی سخن می‌گوید و زمان آن را تعیین نکرده است.

بنابراین ممکن است رقم یاد شده در حدیث در طول حیات امت اسلامی تحقق یابد بدین صورت که در هر عصری فرقه ای ظاهر شود آنگاه در همان فرقه دسته‌بندی‌ها و انشعاباتی پدید آید و در نتیجه وقتی مجموع فرقه‌های اصلی و محوری جمع کنیم همان رقم ۷۳ را تکمیل کند که هر یکی از آنها دارای شاخه‌های فرعی باشد چون هیچ ضرورتی ندارد که این ۷۳ فرقه در یک عصر جمع باشند تا معنای حدیث تطبیق کند بلکه ممکن است برخی از فرقه‌های محوری منقرض شده و برخی دیگر تا به حال به وجود نیامده و بعدا به وجود بیاید.

با فرض صحت حدیث از نظر سند و اعتبار، این فرضیه یک جواب و توجیه معقولی برای سئوالی است که نسبت به مضمون حدیث به ذهن میآید هر چند تعیین مصداق و بازشناسی فرقه‌های اصلی از متفرعات و شاخه‌های آنها به طور قطعی ممکن نبوده یا دشوار باشد.[۵]

اما در مورد فرقه‌های ۷۱ و ۷۲ گانه یهودی‌ها و نصرانی‌ها که در حدیث پیامبر اکرم(ص) به آن اشاره شده نیز همان مطالبی که در مورد فرق اسلامی گفته شد، در کتاب‌های ملل و نحل بیان شده و برخی آن را حاکی از نهایت اختلاف یهود و نصاری بعد از پیامبرشان حضرت موسی(ع) و عیسی(ع) دانسته‌اند.

و برخی دیگر گفته‌اند نصرانی‌ها به طور قطعی تقسیم به هفتاد و دو گروه و یهودی‌ها به هفتاد و یک گروه تقسیم شده و اختلاف نمودند، آنگاه فرقه‌های یهودی و نصرانی را شمرده و به رقم ۷۱ و ۷۲ رسانده‌اند و گفته شده گروه ناجیه از فرق متعدد یهودی‌ها همان‌هایی بودند که بعد از موسی از یوشع بن نون پیروی کردند و فرقه ناجیه در میان مسیحی‌ها همان‌هایی هست که از شمعون صفا پیروی کردند.[۶]

البته در روایات دیگر غیر از روایت مورد سئوال نیز فرقه فرقه شدن یهودی‌ها و نصرانی‌ها و گروه ناجیه آنان بیان شده است.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

  • صافی گلپایگانی، لطف الله، حدیث افتراق المسلمین علی …، بی نا، بی تا، تمام رساله.
  • ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، جامعه مدرسین، تمام کتاب.
  • الفرق بین الفرق بغداد (ترجمه محمد جواد مشکور) کتابفروشی، حقیقت، ۱۳۳۳، ص۲.


منابع

  1. ر. ک. مشکور، محمد جواد، هفتاد و سه علت، تهران، مؤسسه مطبوعاتی عطائی، بی تا، ص۷.
  2. سبحانی، جعفر، ملل و نحل، جامعه مدرسین، چاپ چهارم، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۵ و ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی و رضا استادی، مقدمه بر ملل و نحل، ص۵۰ و مکارم شیرازی، ناصر، الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ج۲. ص ۶۳۷، ص۱۴.
  3. جزایری، سید نعمت الله، الانوار النعمانیه، بیروت، الاعلمی، بی تا، ج۲. ص ۲۱۳.
  4. توبه / ۸۰.
  5. مقدمه از محمد محی الدین بر «الفرق بین الفرق» ص۷، به نقل از جعفر سبحانی، ملل و نحل، ج۱، ص۳۷.
  6. ر. ک. هفتاد دو سه ملت، همان، ص۵۷.