شخصیت‌شناسی عارفان در روایت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rahmani }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
در مصباح الشریعه حدیثی منسوب به امام صادق(ع) است که «عارف بدنش با خلق است و دلش با خدا» منظور از این حدیث چیست؟
در مصباح الشریعه حدیثی منسوب به امام صادق(ع) است که «عارف بدنش با خلق است و دلش با خدا»، منظور از این حدیث چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'''روایت شخصیت‌شناسی عارفان''' در [[کتاب مصباح الشریعه]] از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است. این روایت اشاره به همراهی شخص عارف با مردم و عدم [[غفلت از یاد خدا]] دارد. مولف کتاب شناخته شده نیست و [[علمای شیعه]] درباره قبول و یا رد این روایت نظرات مختلفی را بیان کرده‌اند. با مقایسه روایت با [[قرآن]] در معرفی [[انبیاء الهی]] می‌توان هماهنگی آن دو را به دست آورد و در برسی نظرات و شیوه زندگی [[عارفان حقیقی]] این‌گونه بودن راه و [[مسلک عرفانی]] مشخص می‌شود.


==سند شناسی==
==سند شناسی==
روایت در کتاب «مصباح الشریعه» و منتسب به امام صادق(ع) ذکر شده، مؤلف واقعی کتاب، تاکنون ناشناخته مانده‌ است. علمای بزرگ شیعه نسبت به رد و قبول این کتاب نظرات گوناگونی ارائه داده‌اند؛ گروهی معتقدند که مؤلف عارف مسلک این کتاب، از فرهنگ به جا مانده از امام صادق(ع) صد باب را با انشاء و قلم خویش تنظیم کرده‌ است. عده‌ای نیز بر این باورند که این کلمات از امام صادق(ع) است.  
روایت شخصیت‌شناسی عارفان، در کتاب «مصباح الشریعه» و منتسب به امام صادق(ع) ذکر شده، مؤلف واقعی کتاب، تاکنون ناشناخته مانده‌ است. علمای بزرگ شیعه نسبت به رد و قبول این کتاب نظرات گوناگونی ارائه داده‌اند؛ گروهی معتقدند که مؤلف عارف مسلک این کتاب، از فرهنگ به جا مانده از امام صادق(ع) صد باب را با انشاء و قلم خویش تنظیم کرده‌ است. عده‌ای نیز بر این باورند که این کلمات از امام صادق(ع) است.  


در مقابل، دسته‌ای از علماء این کتاب را ساخته و پرداخته فرقه صوفیه دانسته و به کلی آن را رد کرده‌اند. گروهی نیز  احتیاط کرده و عمل به بخش‌هایی از این کتاب را که موافق با آیات قرآن و روایات هستند، بی‌اشکال دانسته‌اند، هرچند که در نسبت این سخنان به امام صادق(ع) یقین ندارند.<ref>انصاریان، حسین، عرفان اسلامی، شرح جامع مصباح الشریعه، اصفهان، نشر حجت، ج۱، ص۵۷؛ موسوی خمینی، روح الله، المکاسب المحرّمه، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۲۰.</ref>
در مقابل، دسته‌ای از علماء این کتاب را ساخته و پرداخته [[فرقه صوفیه]] دانسته و به کلی آن را رد کرده‌اند. گروهی نیز  احتیاط کرده و عمل به بخش‌هایی از این کتاب را که موافق با [[آیات قرآن]] و [[روایات روایت|روایات]] هستند، بی‌اشکال دانسته‌اند، هرچند که در نسبت این سخنان به امام صادق(ع) یقین ندارند.<ref>انصاریان، حسین، عرفان اسلامی، شرح جامع مصباح الشریعه، اصفهان، نشر حجت، ج۱، ص۵۷؛ موسوی خمینی، روح الله، المکاسب المحرّمه، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۲۰.</ref>


==مقایسه روایت با قرآن==
==مقایسه روایت با قرآن==
توضیح روایت را می‌توان از قرآن کریم بدست آورد؛ انبیاء الهی از نظر بحث عرفانی از جمله عرفا و در بالاترین مقام‌های عرفای الهی هستند و عرفان که بخشی ناپیدای حیات انسانی است، چیزی جز راه مستقیم خدا و مسلک انبیاء الهی نیست؛ چرا که آنان آزمایش‌های فراوانی را در راه عبودیت و بندگی خداوند پشت سر گذاشته و برگزیده حق گشته‌اند. خداوند در آیات فراوانی که مشرکان و معاندان حق به انبیاءالهی اعتراض می‌کردند که چرا همانند آنان غذا می‌خورند و در بازار راه می‌روند، می‌فرماید: «ما هیچ‌یک از رسولان را پیش از تو نفرستادیم مگر این که غذا می‌خوردند و در بازارها راه می‌رفتند<ref>فرقان / ۷. و رک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۲، ج۱۵، ص۵۰.</ref>
توضیح روایت را می‌توان از قرآن بدست آورد؛ انبیاء الهی از نظر مباحث عرفانی از جمله عرفا و در بالاترین مقام‌های [[عرفای الهی]] هستند و [[عرفان]] که بخش ناپیدای [[حیات انسانی]] است، چیزی جز راه مستقیم خدا و مسلک انبیاء الهی نیست؛ آنان آزمایش‌های فراوانی را در راه [[عبودیت]] و بندگی خداوند پشت سر گذاشته و برگزیده حق شده‌اند. خدا در آیات فراوانی که مشرکان و معاندان حق به انبیاء الهی اعتراض می‌کردند که چرا همانند آنان غذا می‌خورند و در بازار راه می‌روند، می‌فرماید: «ما هیچ‌یک از رسولان را پیش از تو نفرستادیم مگر این که غذا می‌خوردند و در بازارها راه می‌رفتند<ref>فرقان / ۷. و رک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۲، ج۱۵، ص۵۰.</ref>


آری آنان همانند دیگر انسان‌ها در این دنیا زندگی می‌کنند و با مردم نشست و برخاست دارند و لکن دلشان جای دیگر است؛ چرا که انبیاء و اولیاء و عرفای الهی باید الگوی ما انسان‌ها باشند، پس باید همانند ما و با ما زندگی نمایند. و چه زیبا قرآن کریم یکی از پیامبران عظیم الشأن خویش را مورد مؤاخذه قرار می‌دهد و می‌فرماید: «و ذو النون (= یونس- ع-) را (به یادآور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت، و چنین می‌پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت.»<ref>انبیاء/۸۷.</ref> در حالی که دوری گزیدن و ترک شهر و دیار مردمانی بت‌پرست ترک اولایی بیش نبود.<ref>تفسیر نمونه، همان، ج۱۳، ص۴۸۴.</ref>
پیامبران همانند دیگر انسان‌ها در این دنیا زندگی می‌کنند و با مردم نشست و برخاست دارند، اما دل و جانشان نزد خداوند است؛ چرا که انبیاء و [[اولیاء]] و عرفای الهی باید الگوی دیگران باشند، بنابراین باید همانند دیگران زندگی کنند. قرآن کریم یکی از پیامبران بزرگ را مورد مؤاخذه قرار می‌دهد و می‌فرماید: «و [[ذو النون]] (یونس(ع)) را به یادآور، در آن هنگام که خشمگین از میان قوم خود رفت، و چنین می‌پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت.»<ref>انبیاء/۸۷.</ref> در حالی که دوری گزیدن و ترک شهر و دیار مردمانی بت‌پرست ترک اولی بود.<ref>تفسیر نمونه، همان، ج۱۳، ص۴۸۴.</ref>


مهم در معرفت حق و عرفان این است که قلب و روح انسان همواره با خدا باشد و در حالی که با خلق خداست از یاد خالق غافل نباشد، بدیهی است که هر چه معرفت انسان بیشتر باشد، ارتباط و علاقه و انس او به حضور و لقای حق افزونتر خواهد شد.<ref>ر. ک. مصطفوی، حسن، ترجمه و شرح مصباح الشریعه، انتشارات قلم، ۱۳۶۳، ص۴۳۴؛ گیلانی، عبدالرزاق، شرح فارسی مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، نشر صدوق، چاپ سوم، ۱۳۶۶.</ref>
==معرفت‌شناسی الهی==
در معرفت حق و عرفان مهم این است که قلب و روح انسان همواره با خدا باشد و از یاد خالق غافل نباشد، در حالی که با خلق خدا است. بدیهی است که هر چه معرفت انسان بیشتر باشد، ارتباط و علاقه و انس او به حضور و لقای پروردگار بیشتر خواهد شد.<ref>مصطفوی، حسن، ترجمه و شرح مصباح الشریعه، انتشارات قلم، ۱۳۶۳، ص۴۳۴؛ گیلانی، عبدالرزاق، شرح فارسی مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، نشر صدوق، چاپ سوم، ۱۳۶۶.</ref>


استفاده دیگری که از این کلام منتسب به امام صادق (ع) می‌شود این که: یکی از مشخصه‌های عارف حقیقی با خلق خدا بودن است و از میان خلق به یاد خالق بودن هنر است و اِلاّ عزلت گزیدن و به گوشه‌ای خمیدن (که مسلک اغلب صوفیه است) با عرفان واقعی سازگاری ندارد. (برای آگاهی بیشتر از معنای عرفان و عارف، رجوع کنید: ۱ـ علامه طباطبایی (ره)، سید محمد حسین، تفسیر المیزان (ترجمه محمد باقر موسوی همدانی)، ج۶، ص۲۸۳، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، چاپ سوم، ۱۳۶۶).
استفاده دیگری که از این کلام منتسب به امام صادق(ع) می‌شود این که، یکی از مشخصه‌های عارف حقیقی با خلق خدا بودن است و از میان خلق به یاد خالق بودن هنر بزرگی است. عزلت گزیدن و گوشه‌ نشینی که مسلک بسیاری از صوفیه است، با روش عرفان واقعی سازگاری ندارد.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، ج۶، ص۲۸۳، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، چاپ سوم، ۱۳۶۶ش.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== برای مطالعه بیشتر ==
== برای مطالعه بیشتر ==
۱ـ عرفان اسلامی، حسین انصاریان، ج۱ ص۵۷، اصفهان، نشر حجت.
* عرفان اسلامی، حسین انصاریان، ج۱ ص۵۷، اصفهان، نشر حجت.


۲ـ تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و همکاران، ج۱۵، ص۵۰.
* تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و همکاران، ج۱۵، ص۵۰.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


خط ۳۷: خط ۳۸:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۴۷: خط ۴۸:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۲۴

سؤال

در مصباح الشریعه حدیثی منسوب به امام صادق(ع) است که «عارف بدنش با خلق است و دلش با خدا»، منظور از این حدیث چیست؟

روایت شخصیت‌شناسی عارفان در کتاب مصباح الشریعه از امام صادق(ع) نقل شده است. این روایت اشاره به همراهی شخص عارف با مردم و عدم غفلت از یاد خدا دارد. مولف کتاب شناخته شده نیست و علمای شیعه درباره قبول و یا رد این روایت نظرات مختلفی را بیان کرده‌اند. با مقایسه روایت با قرآن در معرفی انبیاء الهی می‌توان هماهنگی آن دو را به دست آورد و در برسی نظرات و شیوه زندگی عارفان حقیقی این‌گونه بودن راه و مسلک عرفانی مشخص می‌شود.

سند شناسی

روایت شخصیت‌شناسی عارفان، در کتاب «مصباح الشریعه» و منتسب به امام صادق(ع) ذکر شده، مؤلف واقعی کتاب، تاکنون ناشناخته مانده‌ است. علمای بزرگ شیعه نسبت به رد و قبول این کتاب نظرات گوناگونی ارائه داده‌اند؛ گروهی معتقدند که مؤلف عارف مسلک این کتاب، از فرهنگ به جا مانده از امام صادق(ع) صد باب را با انشاء و قلم خویش تنظیم کرده‌ است. عده‌ای نیز بر این باورند که این کلمات از امام صادق(ع) است.

در مقابل، دسته‌ای از علماء این کتاب را ساخته و پرداخته فرقه صوفیه دانسته و به کلی آن را رد کرده‌اند. گروهی نیز احتیاط کرده و عمل به بخش‌هایی از این کتاب را که موافق با آیات قرآن و روایات هستند، بی‌اشکال دانسته‌اند، هرچند که در نسبت این سخنان به امام صادق(ع) یقین ندارند.[۱]

مقایسه روایت با قرآن

توضیح روایت را می‌توان از قرآن بدست آورد؛ انبیاء الهی از نظر مباحث عرفانی از جمله عرفا و در بالاترین مقام‌های عرفای الهی هستند و عرفان که بخش ناپیدای حیات انسانی است، چیزی جز راه مستقیم خدا و مسلک انبیاء الهی نیست؛ آنان آزمایش‌های فراوانی را در راه عبودیت و بندگی خداوند پشت سر گذاشته و برگزیده حق شده‌اند. خدا در آیات فراوانی که مشرکان و معاندان حق به انبیاء الهی اعتراض می‌کردند که چرا همانند آنان غذا می‌خورند و در بازار راه می‌روند، می‌فرماید: «ما هیچ‌یک از رسولان را پیش از تو نفرستادیم مگر این که غذا می‌خوردند و در بازارها راه می‌رفتند.»[۲]

پیامبران همانند دیگر انسان‌ها در این دنیا زندگی می‌کنند و با مردم نشست و برخاست دارند، اما دل و جانشان نزد خداوند است؛ چرا که انبیاء و اولیاء و عرفای الهی باید الگوی دیگران باشند، بنابراین باید همانند دیگران زندگی کنند. قرآن کریم یکی از پیامبران بزرگ را مورد مؤاخذه قرار می‌دهد و می‌فرماید: «و ذو النون (یونس(ع)) را به یادآور، در آن هنگام که خشمگین از میان قوم خود رفت، و چنین می‌پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت.»[۳] در حالی که دوری گزیدن و ترک شهر و دیار مردمانی بت‌پرست ترک اولی بود.[۴]

معرفت‌شناسی الهی

در معرفت حق و عرفان مهم این است که قلب و روح انسان همواره با خدا باشد و از یاد خالق غافل نباشد، در حالی که با خلق خدا است. بدیهی است که هر چه معرفت انسان بیشتر باشد، ارتباط و علاقه و انس او به حضور و لقای پروردگار بیشتر خواهد شد.[۵]

استفاده دیگری که از این کلام منتسب به امام صادق(ع) می‌شود این که، یکی از مشخصه‌های عارف حقیقی با خلق خدا بودن است و از میان خلق به یاد خالق بودن هنر بزرگی است. عزلت گزیدن و گوشه‌ نشینی که مسلک بسیاری از صوفیه است، با روش عرفان واقعی سازگاری ندارد.[۶]


برای مطالعه بیشتر

  • عرفان اسلامی، حسین انصاریان، ج۱ ص۵۷، اصفهان، نشر حجت.
  • تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و همکاران، ج۱۵، ص۵۰.


منابع

  1. انصاریان، حسین، عرفان اسلامی، شرح جامع مصباح الشریعه، اصفهان، نشر حجت، ج۱، ص۵۷؛ موسوی خمینی، روح الله، المکاسب المحرّمه، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۲۰.
  2. فرقان / ۷. و رک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۲، ج۱۵، ص۵۰.
  3. انبیاء/۸۷.
  4. تفسیر نمونه، همان، ج۱۳، ص۴۸۴.
  5. مصطفوی، حسن، ترجمه و شرح مصباح الشریعه، انتشارات قلم، ۱۳۶۳، ص۴۳۴؛ گیلانی، عبدالرزاق، شرح فارسی مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، نشر صدوق، چاپ سوم، ۱۳۶۶.
  6. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، ج۶، ص۲۸۳، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، چاپ سوم، ۱۳۶۶ش.