معنای عبد در دو روایت از امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا: ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} منظور از «عبد» در دو حديث معروف: «قال علي(ع) : ا...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۸ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۲۱

سؤال

منظور از «عبد» در دو حديث معروف: «قال علي(ع) : انا عبد من عبيد محمد» و «قال علي(ع) من علمني حرفا فقد صيرني عبدا» چيست؟

قبل از پاسخ به سوال، بهتر است به بررسي واژه «عبد» بپردازيم:

«عبد» كه به معناي مطيع و بنده است و در اصل وصف بود مانند: «رجل عبد، مرد مطيع» ؛ اما بعدا مانند اسم استعمال شده است. عبد در قرآن به دو معنا آمده است يكي به معناي بنده و مملوك[۱] ديگري به معناي عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت[۲]. جمع عبد در قرآن هم به صورت عباد[۳] آمده است و هم به صورت عبيد[۴]. اگر عبد به خدا اضافه شود جمع آن به صورت عباد مي آيد و اگر به غير خدا اضافه شود جمع آن به صورت عبيد مي آيد.[۵] در نتيجه مي توان گفت: عبد هم به معناي بنده مملوك، و هم به معناي مطيع و پيرو آمده است.

حديث مذكور در سوال، در كتاب احتجاج طبرسي بيان شده است و علامه مجلسي در كتاب بحارالانوار آن را مرسله مي داند. اصل حديث چنين است:

«قال جاء حبر من الاحبار الي امير المومنين(ع) فقال: يا امير المومنين متي كان ربك فقال له ثكلتك امّك و متي لم تكن حتي يقال متي كان، كان ابي قبل القبل بلا قبل و بعد البعد بلا بعد و غايه و لا منتهي لغايه. انقطعت الغايات عنده فهو منتهي كل غايه فقال يا امير المومنين: افنبيٌ انت؟ فقال ويلك انما انا عبد من عبيد محمد(ص) ... » يكي از علماي اهل كتاب به محضر حضرت علي(ع) رسيد و گفت: اي امير المومنين(ع)! چه زماني خداوند به وجود آمده؟ حضرت علي(ع) فرمودند: مادرت به عزايت بنشيند، براي خدا زماني را نمي توان تصور كرد تا اينكه بگوييم چه زماني بوجود آمد. همان پروردگار ما قبل از قبل بوده و قبل از آن را نمي توان تصور كرد و همچنين بعد از بعد هست و بعد از آن قابل تصور نيست (يعني هم ازلي است و هم ابدي.) داراي نهايتي نيست و براي او منتهي و غايتي را نمي توان تصور كرد. و تمام غايات و انتها به خداوند منقطع مي شود. (دوباره سوال مي كند) اي امير المومنين آيا شما نبي هستيد؟ حضرت علي(ع) فرمودند: واي بر تو! همانا من مطيعي از مطيعان محمد(ص) هستم... »[۶]

در نتيجه با وجود مرسله[۷] بودن اين روايت مي توان گفت: به علت استناد بزرگان به آن، قابل اعتماد است و عبد در آن، به معناي مطيع و پيرو آمده است... .

اما روايت «من علمني حرفا فقد صيرني عبدا» در جوامع روايي ما يافت نشد و در بين مردم مشهور شده كه حضرت علي(ع) چنين مطلبي را فرموده است. و اگر هم اين روايت مستند باشد، عبد به معناي مطيع و پيرو مي آيد.


مطالعه بيشتر

۱ـ قاموس قرآن، سيد علي اكبر قريشي، ذيل ماده‌ عبد.

۲ـ احتجاج، طبرسي، نشر مرتضي، مشهد، ج۱، ص۲۱۰.

۳ـ اصول كافي، كليني، دارالكتب الاسلاميه، تهران، ج۱، ص۸۹.

۴ـ بحارالانوار، علامه مجلسي، ج۳، ص۲۸۳.


منابع

  1. بقره/‌۱۷۸؛ نحل/۷۵.
  2. جن/۹؛ اسراء/۳؛ كهف/۱.
  3. بقره/۲۰۷.
  4. ق/۲۹.
  5. قريشي، سيد علي اكبر، قاموس قرآن، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ هفتم، ۱۳۷۶، ذيل ماده‌ «عبد».
  6. سند راويان قطع حذف شده است.
  7. محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج۱، ص۸۹؛ مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت، موسسه الوفاء، ج۳، ص۲۸۳؛ طبرسي، احتجاج، مشهد، نشر مرتضي، ۱۴۰۳، ج۱، ص۲۱۰؛ شيخ صدوق، توحيد، قم، جامعه مدرسين، ۱۳۹۸، ص۱۷۴.