راههای زیاد شدن رزق و روزی: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ویرایش}} | |||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۴: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
۱. رزق در لغت: رزق به معنای روزی و عطای دائمی میباشد، حال چه دنیوی و چه اخروی و چه مادی و چه معنوی باشد رزق میگویند. در قرآن شریف به نبوت و معرفت نیز رزق گفته شده است. | ۱. رزق در لغت: رزق به معنای روزی و عطای دائمی میباشد، حال چه دنیوی و چه اخروی و چه مادی و چه معنوی باشد رزق میگویند. در قرآن شریف به نبوت و معرفت نیز رزق گفته شده است.<ref>. قریشی، سیداکبر، قاموس قرآن، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۶۱، ص۸۲.</ref> | ||
۲. پیش فرض و جواب اولی: | ۲. پیش فرض و جواب اولی: | ||
خط ۲۰: | خط ۲۱: | ||
از توکل در سبب کاهل مشو<ref>. مثنوی معنوی، دفتر اول، ابیات: ۹۱۲–۹۱۴.</ref> | از توکل در سبب کاهل مشو<ref>. مثنوی معنوی، دفتر اول، ابیات: ۹۱۲–۹۱۴.</ref> | ||
۳. تلاش از منظر قرآن: قرآن شریف میفرماید: {{قرآن|ان لَیسَ لِلانسانِ الّا ما سعی<ref>. نجم/۳۹.</ref> «این که برای انسان هیچ چیز نیست مگر آنچه کوشیده است» سعی یعنی حرکت سریع و تلاش همهجانبه، خیر و شرّ، سود و زیان، فلاکت و کرامت، تنگدستی و توسعه در رزق و روزی. همه به تلاش انسان بستگی دارد و هر کاری که شخصاً انجام میدهد از آن بهره میگیرد. | ۳. تلاش از منظر قرآن: قرآن شریف میفرماید: {{قرآن|ان لَیسَ لِلانسانِ الّا ما سعی}}<ref>. نجم/۳۹.</ref> «این که برای انسان هیچ چیز نیست مگر آنچه کوشیده است» سعی یعنی حرکت سریع و تلاش همهجانبه، خیر و شرّ، سود و زیان، فلاکت و کرامت، تنگدستی و توسعه در رزق و روزی. همه به تلاش انسان بستگی دارد و هر کاری که شخصاً انجام میدهد از آن بهره میگیرد.<ref>. المیزان، ج۱۹، چاپ بیروت، ص۴۶.</ref> | ||
در جای دیگر قرآن شریف میفرماید: {{قرآن|کُلُّ نفسٍ بما تَسعی<ref>. طه/۱۵.</ref> یعنی هر کس بر وفق کوشش و تلاش جزا یابد. آیات زیادی وجود دارد که تلاش دنیایی را زمینهساز بهرههای بزرگ اخروی میداند. در سوره شرح میفرماید: {{قرآن|فَاِذا فَرَغتَ فَانصب و الی رَبّکَ فَارْغَب}}<ref>. شرح: ۹۴ / ۷ و ۸.</ref> پس هنگامی که از کار مهمی فارغ میشوی به مهم دیگری پرداز و به سوی پروردگارت توجه کن. | در جای دیگر قرآن شریف میفرماید: {{قرآن|کُلُّ نفسٍ بما تَسعی}}<ref>. طه/۱۵.</ref> یعنی هر کس بر وفق کوشش و تلاش جزا یابد. آیات زیادی وجود دارد که تلاش دنیایی را زمینهساز بهرههای بزرگ اخروی میداند. در سوره شرح میفرماید: {{قرآن|فَاِذا فَرَغتَ فَانصب و الی رَبّکَ فَارْغَب}}<ref>. شرح: ۹۴ / ۷ و ۸.</ref> پس هنگامی که از کار مهمی فارغ میشوی به مهم دیگری پرداز و به سوی پروردگارت توجه کن. | ||
۴. تشویق به تجارت در روایات: در کتاب شریف وسائلالشیعه باب و فصلی آمده تحت عنوان این که: مستحب است انسان به دنبال زمینهها و اسباب روزی برود. در این باب روایات زیادی آمده است که انسان به تلاش همهجانبه، تولید و تجارت دعوت میکند، حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده که امام(ع) میفرماید: «تِسعَه اَعشارِ الرّزق فی التّجاره» | ۴. تشویق به تجارت در روایات: در کتاب شریف وسائلالشیعه باب و فصلی آمده تحت عنوان این که: مستحب است انسان به دنبال زمینهها و اسباب روزی برود. در این باب روایات زیادی آمده است که انسان به تلاش همهجانبه، تولید و تجارت دعوت میکند، حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده که امام(ع) میفرماید: «تِسعَه اَعشارِ الرّزق فی التّجاره»<ref>. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائلالشیعه، ج۱۷، ص۷، ح ۲۱۸۴۵.</ref> یعنی نه دهم(۹/۰) روزی در تجارت است. حدیث دیگری از امام صادق(ع) نقل شده که میفرماید: التجاره تَزیدُ فی العقل»<ref>. همان، ص۱۲، ح ۲۱۸۵.</ref> یعنی تجارت عقل را زیاد میکند. در حدیث دیگر آمده: «عزت انسان در بازار است و در بازار بدست میآید.»<ref>. همان، ص۱۲، ح ۲۱۸۵۲.</ref> | ||
باب دیگری در همین کتاب آمده: ترک تجارت مکروه و ناپسند است. در این باب روایات زیادی آمده از جمله، حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده: «تَرکُ التّجاره ینقص العقلِ»<ref>. همان، ص۱۳، ح ۲۱۸۵۶.</ref> ترک تجارت، عقل انسان را کم میکند. در حدیث دیگر آمده: «ترکُ التّجاره مزهبه لِلعقل»<ref>. همان، ص۱۳، ح ۲۱۸۶۸.</ref> یعنی ترک تجارت عقل انسان را از بین میبرد. باب و فصل دیگری در همین کتاب آمده تحت عنوان این که: خرید و فروش مستحب و پسندیده است. احادیث زیادی در این باب آمده است از جمله: «.... فانّ الرّزقَ یَنزِلُ مَع الشّراءِ»<ref>. همان، ص۳۱۸، ح ۲۱۸۷۰.</ref> روزی با خرید و فروش نازل میشود و فرو میآید. به هر تقدیر تمام روایات این کتاب یعنی ج۱۷ وسایلالشیعه در رابطه با تجارت و تشویق به آن است که بررسی همه آن در این نوشتار، مقدور نیست. این روایات از باب مشت نمونه خروار نقل شده است. | باب دیگری در همین کتاب آمده: ترک تجارت مکروه و ناپسند است. در این باب روایات زیادی آمده از جمله، حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده: «تَرکُ التّجاره ینقص العقلِ»<ref>. همان، ص۱۳، ح ۲۱۸۵۶.</ref> ترک تجارت، عقل انسان را کم میکند. در حدیث دیگر آمده: «ترکُ التّجاره مزهبه لِلعقل»<ref>. همان، ص۱۳، ح ۲۱۸۶۸.</ref> یعنی ترک تجارت عقل انسان را از بین میبرد. باب و فصل دیگری در همین کتاب آمده تحت عنوان این که: خرید و فروش مستحب و پسندیده است. احادیث زیادی در این باب آمده است از جمله: «.... فانّ الرّزقَ یَنزِلُ مَع الشّراءِ»<ref>. همان، ص۳۱۸، ح ۲۱۸۷۰.</ref> روزی با خرید و فروش نازل میشود و فرو میآید. به هر تقدیر تمام روایات این کتاب یعنی ج۱۷ وسایلالشیعه در رابطه با تجارت و تشویق به آن است که بررسی همه آن در این نوشتار، مقدور نیست. این روایات از باب مشت نمونه خروار نقل شده است. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۱: | ||
به هر حال مسئله روزی، تأمین زندگی آبرومندانه و سرافرازانه و دور از تکدّیگری و تنپروری، از نظر دین اسلام بسیار مهم و مورد توجه است. در رساله عملیه همه فقها آمده است: اگر درحال نماز، مال تو را حتی کفش تو را دزدی ربوده است، نمازت را رها کن و با جدیّت تمام، دزد را تعقیب نما، هم چنین اگر در حال نماز ایستادهای، اگر طلبکاری برای طلب خود به منزل شما آمده است، شما اگر میتوانی پول از جیب خود بیرون آوری و بر زمین نهی تا طلبکار دین را دریافت نماید، چنین کن وگرنه نماز را بشکن و طلب خود را بپرداز. سپس نماز را بخوان، چرا؟ چون «الدّنیا مزرعه الآخره»<ref>. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۳، ص۲۸۵.</ref> و «من لا معاش له لامعادله».<ref>. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶، ص۲۹۵.</ref> مال و سرمایه هر کس به منزله ناموس او محسوب میشود و یکی از نوامیس پنجگانه، مال انسان است. به مسئله «حق النّاس چقدر مورد توجه اسلام عزیز قرار گرفته است، همه این گویای آن است که زندگی شرافتمندانه به بلندای زندگی اخروی مهم و دارای اهمیت است و باید با جدیّت بدان نگریست. اسلام عزیز نه تنپروری را میپسندد و نه تکدّیگری را. افرادی که «کَلِّ» بر جامعه میشوند لعنت میفرستد. | به هر حال مسئله روزی، تأمین زندگی آبرومندانه و سرافرازانه و دور از تکدّیگری و تنپروری، از نظر دین اسلام بسیار مهم و مورد توجه است. در رساله عملیه همه فقها آمده است: اگر درحال نماز، مال تو را حتی کفش تو را دزدی ربوده است، نمازت را رها کن و با جدیّت تمام، دزد را تعقیب نما، هم چنین اگر در حال نماز ایستادهای، اگر طلبکاری برای طلب خود به منزل شما آمده است، شما اگر میتوانی پول از جیب خود بیرون آوری و بر زمین نهی تا طلبکار دین را دریافت نماید، چنین کن وگرنه نماز را بشکن و طلب خود را بپرداز. سپس نماز را بخوان، چرا؟ چون «الدّنیا مزرعه الآخره»<ref>. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۳، ص۲۸۵.</ref> و «من لا معاش له لامعادله».<ref>. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶، ص۲۹۵.</ref> مال و سرمایه هر کس به منزله ناموس او محسوب میشود و یکی از نوامیس پنجگانه، مال انسان است. به مسئله «حق النّاس چقدر مورد توجه اسلام عزیز قرار گرفته است، همه این گویای آن است که زندگی شرافتمندانه به بلندای زندگی اخروی مهم و دارای اهمیت است و باید با جدیّت بدان نگریست. اسلام عزیز نه تنپروری را میپسندد و نه تکدّیگری را. افرادی که «کَلِّ» بر جامعه میشوند لعنت میفرستد. | ||
«علی بن عبدالعزیز میگوید: امام صادق(ع) از من پرسید: عمرو بن مسلم چه میکند؟ عرض کردم: فدایت شوم، به عبادت رو آورده و تجارت را رها کرده است. فرمود: وای بر او! آیا نمیداند کسی که طلب روزی و کسب و کار را رها کند دعایش مستجاب نمیشود، هنگامی که آیه {{قرآن|وَ مَن یَتّقِ اللهَ یجعَل له مخرجاً و یزرُقهُ مِنْ حَیثُ لایَحتَسِبِ<ref>. طلاق/۲ و ۳.</ref> «هر کس تقوی بورزد خداوند او را در بنبست نمیگذارد و راهی برای او باز میکند و او را از جایی که گمان نمیبرد روزی میدهد» نازل شد، گروهی از یاران رسول خدا(ص) درها را بر خویش فرو بستند، و فقط به عبادت روی آوردند و گفتند: از کسب و کار بینیاز شدیم و از سوی خدا کفایت میشویم! این موضوع، خبرش به پیامبر(ص) رسید، نزد آنان فرستاد و آنها را احضار فرمود: و گفت: چه چیز شما را بر این کار واداشته است؟ عرض کردند: ای پیامبر خدا ـ در آن آیه ـ خداوند متکفّل روزی ما شد و ما به عبادت روی آوردیم. فرمود: هر کس چنین کند ـ کسب را رها سازد ـ دعایش مستجاب نمیشود، بر شما باد که در طلب روزی باشید و به کسب و معیشت بپردازید».<ref>. وسایل الشیعه، ج۱۷، ص۱۵.</ref> | «علی بن عبدالعزیز میگوید: امام صادق(ع) از من پرسید: عمرو بن مسلم چه میکند؟ عرض کردم: فدایت شوم، به عبادت رو آورده و تجارت را رها کرده است. فرمود: وای بر او! آیا نمیداند کسی که طلب روزی و کسب و کار را رها کند دعایش مستجاب نمیشود، هنگامی که آیه {{قرآن|وَ مَن یَتّقِ اللهَ یجعَل له مخرجاً و یزرُقهُ مِنْ حَیثُ لایَحتَسِبِ}}<ref>. طلاق/۲ و ۳.</ref> «هر کس تقوی بورزد خداوند او را در بنبست نمیگذارد و راهی برای او باز میکند و او را از جایی که گمان نمیبرد روزی میدهد» نازل شد، گروهی از یاران رسول خدا(ص) درها را بر خویش فرو بستند، و فقط به عبادت روی آوردند و گفتند: از کسب و کار بینیاز شدیم و از سوی خدا کفایت میشویم! این موضوع، خبرش به پیامبر(ص) رسید، نزد آنان فرستاد و آنها را احضار فرمود: و گفت: چه چیز شما را بر این کار واداشته است؟ عرض کردند: ای پیامبر خدا ـ در آن آیه ـ خداوند متکفّل روزی ما شد و ما به عبادت روی آوردیم. فرمود: هر کس چنین کند ـ کسب را رها سازد ـ دعایش مستجاب نمیشود، بر شما باد که در طلب روزی باشید و به کسب و معیشت بپردازید».<ref>. وسایل الشیعه، ج۱۷، ص۱۵.</ref> | ||
در وسائلالشیعه فصل و بابی آمده تحت عنوان این که: کار با دست مستحب و پسندیده است. در یکی از احادیث این باب آمده که امام صادق(ع) میفرماید: من دوست دارم مرد در طلب زندگی و روزی عرق بریزد.<ref>. همان، ح ۲۱۹۲۴. ص۲۰.</ref> | در وسائلالشیعه فصل و بابی آمده تحت عنوان این که: کار با دست مستحب و پسندیده است. در یکی از احادیث این باب آمده که امام صادق(ع) میفرماید: من دوست دارم مرد در طلب زندگی و روزی عرق بریزد.<ref>. همان، ح ۲۱۹۲۴. ص۲۰.</ref> |
نسخهٔ ۳۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۵۰
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
چه عملی انجام دهیم که رزق و روزی ما زیاد گردد؟
۱. رزق در لغت: رزق به معنای روزی و عطای دائمی میباشد، حال چه دنیوی و چه اخروی و چه مادی و چه معنوی باشد رزق میگویند. در قرآن شریف به نبوت و معرفت نیز رزق گفته شده است.[۱]
۲. پیش فرض و جواب اولی:
گفت آری گر توکل رَهبرست
این سبب هم سنّت پیغمبرست
گفت پیغمبر بآواز بلند
با توکل زانوی اشتر ببند
رَمز اَلکاسب جیب الله شنو
از توکل در سبب کاهل مشو[۲]
۳. تلاش از منظر قرآن: قرآن شریف میفرماید: ﴿ان لَیسَ لِلانسانِ الّا ما سعی﴾[۳] «این که برای انسان هیچ چیز نیست مگر آنچه کوشیده است» سعی یعنی حرکت سریع و تلاش همهجانبه، خیر و شرّ، سود و زیان، فلاکت و کرامت، تنگدستی و توسعه در رزق و روزی. همه به تلاش انسان بستگی دارد و هر کاری که شخصاً انجام میدهد از آن بهره میگیرد.[۴]
در جای دیگر قرآن شریف میفرماید: ﴿کُلُّ نفسٍ بما تَسعی﴾[۵] یعنی هر کس بر وفق کوشش و تلاش جزا یابد. آیات زیادی وجود دارد که تلاش دنیایی را زمینهساز بهرههای بزرگ اخروی میداند. در سوره شرح میفرماید: ﴿فَاِذا فَرَغتَ فَانصب و الی رَبّکَ فَارْغَب﴾[۶] پس هنگامی که از کار مهمی فارغ میشوی به مهم دیگری پرداز و به سوی پروردگارت توجه کن.
۴. تشویق به تجارت در روایات: در کتاب شریف وسائلالشیعه باب و فصلی آمده تحت عنوان این که: مستحب است انسان به دنبال زمینهها و اسباب روزی برود. در این باب روایات زیادی آمده است که انسان به تلاش همهجانبه، تولید و تجارت دعوت میکند، حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده که امام(ع) میفرماید: «تِسعَه اَعشارِ الرّزق فی التّجاره»[۷] یعنی نه دهم(۹/۰) روزی در تجارت است. حدیث دیگری از امام صادق(ع) نقل شده که میفرماید: التجاره تَزیدُ فی العقل»[۸] یعنی تجارت عقل را زیاد میکند. در حدیث دیگر آمده: «عزت انسان در بازار است و در بازار بدست میآید.»[۹]
باب دیگری در همین کتاب آمده: ترک تجارت مکروه و ناپسند است. در این باب روایات زیادی آمده از جمله، حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده: «تَرکُ التّجاره ینقص العقلِ»[۱۰] ترک تجارت، عقل انسان را کم میکند. در حدیث دیگر آمده: «ترکُ التّجاره مزهبه لِلعقل»[۱۱] یعنی ترک تجارت عقل انسان را از بین میبرد. باب و فصل دیگری در همین کتاب آمده تحت عنوان این که: خرید و فروش مستحب و پسندیده است. احادیث زیادی در این باب آمده است از جمله: «.... فانّ الرّزقَ یَنزِلُ مَع الشّراءِ»[۱۲] روزی با خرید و فروش نازل میشود و فرو میآید. به هر تقدیر تمام روایات این کتاب یعنی ج۱۷ وسایلالشیعه در رابطه با تجارت و تشویق به آن است که بررسی همه آن در این نوشتار، مقدور نیست. این روایات از باب مشت نمونه خروار نقل شده است.
به هر حال مسئله روزی، تأمین زندگی آبرومندانه و سرافرازانه و دور از تکدّیگری و تنپروری، از نظر دین اسلام بسیار مهم و مورد توجه است. در رساله عملیه همه فقها آمده است: اگر درحال نماز، مال تو را حتی کفش تو را دزدی ربوده است، نمازت را رها کن و با جدیّت تمام، دزد را تعقیب نما، هم چنین اگر در حال نماز ایستادهای، اگر طلبکاری برای طلب خود به منزل شما آمده است، شما اگر میتوانی پول از جیب خود بیرون آوری و بر زمین نهی تا طلبکار دین را دریافت نماید، چنین کن وگرنه نماز را بشکن و طلب خود را بپرداز. سپس نماز را بخوان، چرا؟ چون «الدّنیا مزرعه الآخره»[۱۳] و «من لا معاش له لامعادله».[۱۴] مال و سرمایه هر کس به منزله ناموس او محسوب میشود و یکی از نوامیس پنجگانه، مال انسان است. به مسئله «حق النّاس چقدر مورد توجه اسلام عزیز قرار گرفته است، همه این گویای آن است که زندگی شرافتمندانه به بلندای زندگی اخروی مهم و دارای اهمیت است و باید با جدیّت بدان نگریست. اسلام عزیز نه تنپروری را میپسندد و نه تکدّیگری را. افرادی که «کَلِّ» بر جامعه میشوند لعنت میفرستد.
«علی بن عبدالعزیز میگوید: امام صادق(ع) از من پرسید: عمرو بن مسلم چه میکند؟ عرض کردم: فدایت شوم، به عبادت رو آورده و تجارت را رها کرده است. فرمود: وای بر او! آیا نمیداند کسی که طلب روزی و کسب و کار را رها کند دعایش مستجاب نمیشود، هنگامی که آیه ﴿وَ مَن یَتّقِ اللهَ یجعَل له مخرجاً و یزرُقهُ مِنْ حَیثُ لایَحتَسِبِ﴾[۱۵] «هر کس تقوی بورزد خداوند او را در بنبست نمیگذارد و راهی برای او باز میکند و او را از جایی که گمان نمیبرد روزی میدهد» نازل شد، گروهی از یاران رسول خدا(ص) درها را بر خویش فرو بستند، و فقط به عبادت روی آوردند و گفتند: از کسب و کار بینیاز شدیم و از سوی خدا کفایت میشویم! این موضوع، خبرش به پیامبر(ص) رسید، نزد آنان فرستاد و آنها را احضار فرمود: و گفت: چه چیز شما را بر این کار واداشته است؟ عرض کردند: ای پیامبر خدا ـ در آن آیه ـ خداوند متکفّل روزی ما شد و ما به عبادت روی آوردیم. فرمود: هر کس چنین کند ـ کسب را رها سازد ـ دعایش مستجاب نمیشود، بر شما باد که در طلب روزی باشید و به کسب و معیشت بپردازید».[۱۶]
در وسائلالشیعه فصل و بابی آمده تحت عنوان این که: کار با دست مستحب و پسندیده است. در یکی از احادیث این باب آمده که امام صادق(ع) میفرماید: من دوست دارم مرد در طلب زندگی و روزی عرق بریزد.[۱۷]
۵. توکل، توسل، دعا و…: واژههای که بار معنایی آنها مذهبی و دینی میباشد، باید درست و دقیق معنا شود. برخیها توکّل را، تنبلی، تنپروری و تکدّیگری معنا میکنند. توکل یعنی با اعتماد به خدا و با اطمینان به تدبیر خداوند، برو دنبال تلاش و تولید. یعنی از تو حرکت، از خدا برکت، نه به معنایی مفتخوری و تکدّیگری. توسل و دعا هم در جامعه دینی و امت معنا نشده است. دعا یعنی خواند و ارتباط نیکو با خدا نه به معنای تقاضای زندگی بسیار مرفه از خداوند و بعد هم نشستن و منتظر بستهبندیهای آسمانی ماندن.
آن دعا از هفت گردون درگذشت
کار آن مسکین بأخر خوب گشت
کآن دعای شیخ نه چون هر دعاست
فانی است و گفتِ او گفتِ خداست[۱۸]
دعا باید بُرد داشته باشد و از هفت گردون گذر نماید. استجابت دعا نیز به زمینههای معنوی نیاز دارد.
۶. درآمد و برکت: تلاش و تجارت، درآمدزاست و توکل و دعا و توسّل و … برکتزا. درآمد یک چیزی است و برکت چیز دیگر. خیلیها درآمد زیادی دارند ولی زندگیشان رونق و صفا ندارد. برخی درآمدشان اندک است ولی زندگیشان باصفا و آرام است.
۷. قناعت زیبا و پرهیز از تجمل و ریخت و پاش: در اسلام به قناعت زیبا و میانهروی در زندگی سفارش زیادی شده است. قرآن شریف در یک تعبیر و تشبیه بسیار زیبا میفرماید: «دوست را (از شدّت بخل و حرص) برگردنت مبند، و نیز بسیار گشادهاش مدار که ملامتزده و درمانده مینشینی»[۱۹] یعنی نه خیلی باید حریص بود که انگار دست انسان شکسته و به گردن آویزان است و اصلاً به جیب نمیرود و نه خیلی گشادهدستی که خود و خانوادهات درمانده شوند بلکه باید میانهروی در زندگی را جدی گرفت. رسول اسلام(ص) میفرماید: «القِناعه مالٌ لایَنْفدُ»[۲۰] قناعت مالی است که تمام نمیشود.
۸. خلاصه و جمعبندی: آنچه بهطور مسلم از آیات و روایات بدست میآید، این است که برای زیاد شدن روزی به تلاش شبانهروزی و همهجانبه نیاز است. تولید و درآمدت توسعهدار بدون تلاش ـ چه فکری و چه جسمی ـ معنا ندارد و سرابی بیش نیست. تلاش و به دنبال آن تولید گاهی در تجارت، گاهی در صنعت، گاهی در کشاورزی، گاهی در هنر، گاهی در تحقیق و تولید علم و گاهی … بدست میآید و علاقهها و سلیقهها و شؤون اجتماعی و خانوادگی افراد در انتخاب آنها نقش دارد. این کار حرکت است و درآمد زاست و به دنبال آن باید از خداوند برکت و توسعه معنوی تقاضا نمود که این کار از راه توکل، توسل، دعا، عبادت، پرهیزکاری و رعایت حلال و حرام الهی، پرداخت خمس و زکات و صدقه، قناعت زیبا، برنامهریزی و پسانداز و غیره بدست میآید. پس برای زیاد شدن روزی، عوامل زیادی اعم از عوامل مادی و معنوی دخیل است تا روزی انسان زیاد شود و برکت معنوی پیدا کند.
مطالعه بیشتر
- کار در اسلام اثر استاد ابراهیمی.
- موازنه اسلام بین دین و دنیا، اثر چند تن از محققین.
منابع
- ↑ . قریشی، سیداکبر، قاموس قرآن، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۶۱، ص۸۲.
- ↑ . مثنوی معنوی، دفتر اول، ابیات: ۹۱۲–۹۱۴.
- ↑ . نجم/۳۹.
- ↑ . المیزان، ج۱۹، چاپ بیروت، ص۴۶.
- ↑ . طه/۱۵.
- ↑ . شرح: ۹۴ / ۷ و ۸.
- ↑ . حر عاملی، محمد بن حسن، وسائلالشیعه، ج۱۷، ص۷، ح ۲۱۸۴۵.
- ↑ . همان، ص۱۲، ح ۲۱۸۵.
- ↑ . همان، ص۱۲، ح ۲۱۸۵۲.
- ↑ . همان، ص۱۳، ح ۲۱۸۵۶.
- ↑ . همان، ص۱۳، ح ۲۱۸۶۸.
- ↑ . همان، ص۳۱۸، ح ۲۱۸۷۰.
- ↑ . محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۳، ص۲۸۵.
- ↑ . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶، ص۲۹۵.
- ↑ . طلاق/۲ و ۳.
- ↑ . وسایل الشیعه، ج۱۷، ص۱۵.
- ↑ . همان، ح ۲۱۹۲۴. ص۲۰.
- ↑ . مثنوی معنوی، دفتر پنجم، ابیات ۲۲۴۲–۲۲۴۳، ص۱۴۳.
- ↑ . اسری/ ۲۹.
- ↑ . نهجالفصاحه، ح ۲۱۱۱، ص۴۴۸.