ذات انسان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار، اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Hosseiney4030 }}
{{در دست ویرایش|کاربر=Hosseiney4030}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيا انسان ذاتا مادي است يا معنوي يا هر دو؟
آیا انسان ذاتا مادی است یا معنوی یا هر دو؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در باب حقيقت انسان دو ديدگاه وجود دارد: مادي و الهي. کساني که هستي را با ماده برابر مي دانند انسان را پديده اي کاملا مادي تلقي مي کنند، تمام قوانين حاکم بر حقيقت انسان را مادي مي دانند و معتقدند که با قوانين مادي، که مبتني بر حس و تجربه است، مي‌توان انسان را شناخت و اصولا تمام تحليل هاي آنها در باب انسان، مادي گرايانه است، بر اساس اين تحليل انسان با مردن و متلاشي شدن جسمش، نابود مي گردد.
ذات انسان متشکل از دو بعد است؛ عالمان شیعی بر این عقیده اند که ذات انسان علاوه بر بعد مادی، دارای بعد غیر مادی نیز می‌باشد و برای انسان علاوه بر بدن مادی، حقیقتی به نام روح قائلند. روح سرچشمه همه ی تعالیم دینی بوده و ذات انسان در گرو آن رشد میکند و اگر توجهی به جسم می‌شود به دلیل تاثیر آن بر روح است. راه های شناخت روح، غیر تجربی و غیر حسی میباشد که برای اثبات آن دلائل زیادی ذکر شده است.


گروه ديگر علاوه بر بعد مادي انسان، به بعد غير مادي او نيز اعتقاد دارند و براي انسان علاوه بر بدن مادي، حقيقتي به نام روح، قائلند. اديان الهي به ويژه دين اسلام با نظر دوم همراهند.
== حقیقت‌ انسان ==
در باب حقیقت انسان دو دیدگاه وجود دارد: مادی و الهی. کسانی که هستی را با ماده برابر می‌دانند انسان را پدیده ای کاملا مادی تلقی می‌کنند، تمام قوانین حاکم بر حقیقت انسان را مادی می‌دانند و معتقدند که با قوانین‌مادی، که مبتنی بر حس و تجربه است، می‌توان انسان را شناخت و اصولا تمام تحلیل‌های آنها در باب انسان، مادی گرایانه است، بر اساس این تحلیل انسان با مردن و متلاشی شدن جسمش، نابود می‌گردد.


محور همه تعاليم اديان الهي روح آدمي است و اگر به جسم انسان نيز توجه مي کنند به دليل تأثير آن در روح است. اين روح غير مادي را نمي توان با قوانين برخاسته از علوم حسي و تجربي و يا با ابزارهاي حسي مطالعه و بررسي گذاشت. ابزار شناخت آن غير تجربي و غير حسي است. بر اساس اين تحليل، روح يا بعد غير مادي انسان با بردن و متلاشي شدن جسم از بين نمي رود بلکه حياتي جاودانه را در عالم آخرت پيش مي گيرد.<ref>محمدرضايي، محمد، انديشه اسلامي (1)، جعفر سبحاني، دفتر نشر معارف، 1380ش، ص28.</ref>
گروه دیگر علاوه بر بعد مادی انسان، به بعد غیر مادی او نیز اعتقاد دارند و برای انسان علاوه بر بدن مادی، حقیقتی به نام روح، قائلند. ادیان الهی به ویژه دین اسلام با نظر دوم همراهند.


بر اساس ديدگاه اول، انسان، فقط و فقط مادي است و بر اساس ديدگاه دوم انسان مادي و معنوي «روحاني» است. و خداوند ذاتا او را مادي معنوي خلق فرموده است.
== روح ==
محور همه تعالیم ادیان الهی روح آدمی است و اگر به جسم انسان نیز توجه می‌کنند به دلیل تأثیر آن در روح است. این روح غیر مادی را نمی‌توان با قوانین برخاسته از علوم حسی و تجربی یا با ابزارهای حسی مطالعه و بررسی گذاشت. ابزار شناخت آن غیر تجربی و غیر حسی است. بر اساس این تحلیل، روح یا بعد غیر مادی انسان با بردن و متلاشی شدن جسم از بین نمی‌رود بلکه حیاتی جاودانه را در عالم آخرت پیش می‌گیرد.<ref>محمدرضایی، محمد، اندیشه اسلامی (1)، جعفر سبحانی، دفتر نشر معارف، 1380ش، ص28.</ref>


در تفاسير مباحث اسلامي يکي از دلايل برتري انسان بر ساير موجودات همين بعد او عنوان شده است يعني بعد مادي و معنوي. در حديث معروفي از امير مؤمنان علي ـ عليه السلام ـ نقل شده که فرمود:
بر اساس دیدگاه اول، انسان، فقط و فقط مادی است و بر اساس دیدگاه دوم انسان مادی و معنوی «روحانی» است. و خداوند ذاتاً او را مادی معنوی خلق فرموده است.


خداوند خلق عالم را بر سه گونه آفريد: فرشتگان و حيوانات و انسان، فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب، حيوانات مجموعه اي از شهوت و غضبند و عقل ندارند اما انسان مجموعه اي است از هر دو تا کدامين غالب آيد. اگر عقل او بر شهوتش غالب شود از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش چيره گردد از حيوانات پست تر.<ref>عروسي حويزي، عبدعلي بن جمعه، نورالثقلين، انتشارات اسماعيليان، 1415ق، ج3، ص188.</ref>
== برتری انسان بر سایر موجودات ==
در تفاسیر مباحث اسلامی یکی از دلایل برتری انسان بر سایر موجودات همین بعد او عنوان شده است یعنی بعد مادی و معنوی. در حدیث معروفی از امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ نقل شده که فرمود:


جماعت بسياري از دانشمندان علوم اسلامي شيعه بر اين باورند که هر چند انسان مرکب از دو بعد بدن و نفس مجرد مي باشد لکن حقيقت انسان را همان نفس مجرد و روح او تشکيل مي دهد که نه جسم است و نه جسماني بلکه بالقوه عاقل بوده و تعلق تدبيري به بدن دارد. و اين حقيقت هرگز نمي ميرد لکن بعد از مرگ بدن از او جدا شده و باقي مي ماند.
خداوند خلق عالم را بر سه گونه آفرید: فرشتگان و حیوانات و انسان، فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب، حیوانات مجموعه ای از شهوت و غضبند و عقل ندارند اما انسان مجموعه ای است از هر دو تا کدامین غالب آید. اگر عقل او بر شهوتش غالب شود از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش چیره گردد از حیوانات پست‌تر.<ref>عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، نورالثقلین، انتشارات اسماعیلیان، 1415ق، ج3، ص188.</ref>


ملا احمد نراقيمي فرمايند: اگر بخواهي خود را بشناسي بدانکه هر کسي را از دو چيز آفريده اند يکي اين بدن ظاهر که آن را تن گويند و مرکب است از گوشت و پوست و استخوان و رگ و پي و غير اينها و آن از جنس همين مخلوقات عالم محسوس است که عالم مادّيات است و يکي ديگر نفس است که آن را روح و جان و عقل و دل نيز گويند و آن جوهري است مجرد از عالم ملکوت و گوهري است بس عزيز از جنس فرشتگان که خداي تعالي به قدرت کامله خود ربطي ميان آن و اين بدن ظاهري قرار داده پس ذاتا انسان هم مادّي است و هم معنوي، ماديات او وابسته است به تن او و معنويتش وابسته به روح او.<ref>نراقي، ملا احمد، معراج السعاده، موسسه فرهنگي اوج علم، 1387ش، ص10.</ref>
جماعت بسیاری از دانشمندان علوم اسلامی شیعه بر این باورند که هر چند انسان مرکب از دو بعد بدن و نفس مجرد می‌باشد لکن حقیقت انسان را همان نفس مجرد و روح او تشکیل می‌دهد که نه جسم است و نه جسمانی بلکه بالقوه عاقل بوده و تعلق تدبیری به بدن دارد. و این حقیقت هرگز نمی‌میرد لکن بعد از مرگ بدن از او جدا شده و باقی می‌ماند.
 
ملا احمد نراقیمی فرمایند: اگر بخواهی خود را بشناسی بدانکه هر کسی را از دو چیز آفریده‌اند یکی این بدن ظاهر که آن را تن گویند و مرکب است از گوشت و پوست و استخوان و رگ و پی و غیر اینها و آن از جنس همین مخلوقات عالم محسوس است که عالم مادّیات است و یکی دیگر نفس است که آن را روح و جان و عقل و دل نیز گویند و آن جوهری است مجرد از عالم ملکوت و گوهری است بس عزیز از جنس فرشتگان که خدای تعالی به قدرت کامله خود ربطی میان آن و این بدن ظاهری قرار داده پس ذاتا انسان هم مادّی است و هم معنوی، مادیات او وابسته است به تن او و معنویتش وابسته به روح او.<ref>نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، مؤسسه فرهنگی اوج علم، 1387ش، ص10.</ref>


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
# ترجمه تفسیر المیزان، سید محمد باقر موسوی، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۵۸.
# تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، ج۱۲، ص۱۹۹.


# ترجمه تفسير الميزان، سيد محمد باقر موسوي، دفتر انتشارات اسلامي، 1374ش، ج1، ص58.
== منابع ==
# تفسير نمونه، آيت الله مکارم شيرازي، ج12، ص199.
 
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی = کلام
| شاخه اصلی = کلام
| شاخه فرعی۱ = انسان‌شناسی
| شاخه فرعی۱ = انسان‌شناسی
| شاخه فرعی۲ =  
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۳ =  
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
خط ۴۱: خط ۴۵:
| ویرایش = شد
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی = شد
| لینک‌دهی = شد
| ناوبری =  
| ناوبری =
| نمایه =  
| نمایه =
| تغییر مسیر = شد
| تغییر مسیر = شد
| ارجاعات =  
| ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =  
| بازبینی نویسنده =
| بازبینی =  
| بازبینی =
| تکمیل =  
| تکمیل =
| اولویت = ج
| اولویت = ج
| کیفیت = د
| کیفیت = د
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:انسان‌شناسی]]
[[رده:کلام]]
[[رده:کلام]]
[[رده:انسان‌شناسی]]

نسخهٔ ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۳۴

سؤال

آیا انسان ذاتا مادی است یا معنوی یا هر دو؟

ذات انسان متشکل از دو بعد است؛ عالمان شیعی بر این عقیده اند که ذات انسان علاوه بر بعد مادی، دارای بعد غیر مادی نیز می‌باشد و برای انسان علاوه بر بدن مادی، حقیقتی به نام روح قائلند. روح سرچشمه همه ی تعالیم دینی بوده و ذات انسان در گرو آن رشد میکند و اگر توجهی به جسم می‌شود به دلیل تاثیر آن بر روح است. راه های شناخت روح، غیر تجربی و غیر حسی میباشد که برای اثبات آن دلائل زیادی ذکر شده است.

حقیقت‌ انسان

در باب حقیقت انسان دو دیدگاه وجود دارد: مادی و الهی. کسانی که هستی را با ماده برابر می‌دانند انسان را پدیده ای کاملا مادی تلقی می‌کنند، تمام قوانین حاکم بر حقیقت انسان را مادی می‌دانند و معتقدند که با قوانین‌مادی، که مبتنی بر حس و تجربه است، می‌توان انسان را شناخت و اصولا تمام تحلیل‌های آنها در باب انسان، مادی گرایانه است، بر اساس این تحلیل انسان با مردن و متلاشی شدن جسمش، نابود می‌گردد.

گروه دیگر علاوه بر بعد مادی انسان، به بعد غیر مادی او نیز اعتقاد دارند و برای انسان علاوه بر بدن مادی، حقیقتی به نام روح، قائلند. ادیان الهی به ویژه دین اسلام با نظر دوم همراهند.

روح

محور همه تعالیم ادیان الهی روح آدمی است و اگر به جسم انسان نیز توجه می‌کنند به دلیل تأثیر آن در روح است. این روح غیر مادی را نمی‌توان با قوانین برخاسته از علوم حسی و تجربی یا با ابزارهای حسی مطالعه و بررسی گذاشت. ابزار شناخت آن غیر تجربی و غیر حسی است. بر اساس این تحلیل، روح یا بعد غیر مادی انسان با بردن و متلاشی شدن جسم از بین نمی‌رود بلکه حیاتی جاودانه را در عالم آخرت پیش می‌گیرد.[۱]

بر اساس دیدگاه اول، انسان، فقط و فقط مادی است و بر اساس دیدگاه دوم انسان مادی و معنوی «روحانی» است. و خداوند ذاتاً او را مادی معنوی خلق فرموده است.

برتری انسان بر سایر موجودات

در تفاسیر مباحث اسلامی یکی از دلایل برتری انسان بر سایر موجودات همین بعد او عنوان شده است یعنی بعد مادی و معنوی. در حدیث معروفی از امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ نقل شده که فرمود:

خداوند خلق عالم را بر سه گونه آفرید: فرشتگان و حیوانات و انسان، فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب، حیوانات مجموعه ای از شهوت و غضبند و عقل ندارند اما انسان مجموعه ای است از هر دو تا کدامین غالب آید. اگر عقل او بر شهوتش غالب شود از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش چیره گردد از حیوانات پست‌تر.[۲]

جماعت بسیاری از دانشمندان علوم اسلامی شیعه بر این باورند که هر چند انسان مرکب از دو بعد بدن و نفس مجرد می‌باشد لکن حقیقت انسان را همان نفس مجرد و روح او تشکیل می‌دهد که نه جسم است و نه جسمانی بلکه بالقوه عاقل بوده و تعلق تدبیری به بدن دارد. و این حقیقت هرگز نمی‌میرد لکن بعد از مرگ بدن از او جدا شده و باقی می‌ماند.

ملا احمد نراقیمی فرمایند: اگر بخواهی خود را بشناسی بدانکه هر کسی را از دو چیز آفریده‌اند یکی این بدن ظاهر که آن را تن گویند و مرکب است از گوشت و پوست و استخوان و رگ و پی و غیر اینها و آن از جنس همین مخلوقات عالم محسوس است که عالم مادّیات است و یکی دیگر نفس است که آن را روح و جان و عقل و دل نیز گویند و آن جوهری است مجرد از عالم ملکوت و گوهری است بس عزیز از جنس فرشتگان که خدای تعالی به قدرت کامله خود ربطی میان آن و این بدن ظاهری قرار داده پس ذاتا انسان هم مادّی است و هم معنوی، مادیات او وابسته است به تن او و معنویتش وابسته به روح او.[۳]


مطالعه بیشتر

  1. ترجمه تفسیر المیزان، سید محمد باقر موسوی، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۵۸.
  2. تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، ج۱۲، ص۱۹۹.

منابع

  1. محمدرضایی، محمد، اندیشه اسلامی (1)، جعفر سبحانی، دفتر نشر معارف، 1380ش، ص28.
  2. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، نورالثقلین، انتشارات اسماعیلیان، 1415ق، ج3، ص188.
  3. نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، مؤسسه فرهنگی اوج علم، 1387ش، ص10.