trustworthy
۳۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
== تاریخچه سحر == | == تاریخچه سحر == | ||
تاريخ شروع سحر و جادوگرى در زندگى بشر مشخص نيست، ولى اينقدر مى توان گفت كه از زمان هاى خيلى قديم اين كار در بين مردم رواج داشته است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ جادو گردی|عنوان کتاب=تاریخ جادو گردی|نام=ایرج|نام خانوادگی=گلسرخ|صفحه=23}}</ref> | |||
در بررسی تاریخی مسئله سحر، کشف آثار گیاهان، نخستین عامل پیدایش [[تفاوت معجزه با سحر و جادو|جادوگری]] و سحر به نظر میرسد. در دورانی که بشر از شناخت واقعیت بیماریها عاجز بود، اولین تلاشها برای توجیه بیماری بر اساس مُدرکات بود و مبنای درمان نیز در تمام زمینههای پزشکی در ابتدا جادوگری و [[افسون]] بود که مخلوق فکر و چارهاندیشی بشر و اساس اعتقادات او بوده است. قرنها پیش از [[عیسی مسیح در منابع مسیحی و اسلامی|حضرت مسیح(ع)]] اختلال روانی، مترادف با سحر و جادو و [[دیدار ارواح با اهل دنیا|ارواح]] شیاطین بود. آنها بیماری را نتیجه [[تسخیر]] ارواح خبیثه میدانستند که چاره آن منحصر به خارج کردن آن ارواح موذی از بدن شخص مبتلا بود که طی مراسم ویژه انجام میگرفت. در سال ۱۴۸۶ کتابی درباره [[آفرینش جن به شکل حیوانات|تسخیر جن]] نوشته شد که در آن ویژگیهای زشت و عادات ناپسند جادوگران و شیوه کار آنان تشریح شده بود و نشان میداد که بسیاری از قربانیان آنان، بیماران روانی بودهاند. برای درمان هر کس که کوچکترین اثری از اختلال روانی در وی بود، راهی جز افسون و جادوگری وجود نداشت. | در بررسی تاریخی مسئله سحر، کشف آثار گیاهان، نخستین عامل پیدایش [[تفاوت معجزه با سحر و جادو|جادوگری]] و سحر به نظر میرسد. در دورانی که بشر از شناخت واقعیت بیماریها عاجز بود، اولین تلاشها برای توجیه بیماری بر اساس مُدرکات بود و مبنای درمان نیز در تمام زمینههای پزشکی در ابتدا جادوگری و [[افسون]] بود که مخلوق فکر و چارهاندیشی بشر و اساس اعتقادات او بوده است. قرنها پیش از [[عیسی مسیح در منابع مسیحی و اسلامی|حضرت مسیح(ع)]] اختلال روانی، مترادف با سحر و جادو و [[دیدار ارواح با اهل دنیا|ارواح]] شیاطین بود. آنها بیماری را نتیجه [[تسخیر]] ارواح خبیثه میدانستند که چاره آن منحصر به خارج کردن آن ارواح موذی از بدن شخص مبتلا بود که طی مراسم ویژه انجام میگرفت. در سال ۱۴۸۶ کتابی درباره [[آفرینش جن به شکل حیوانات|تسخیر جن]] نوشته شد که در آن ویژگیهای زشت و عادات ناپسند جادوگران و شیوه کار آنان تشریح شده بود و نشان میداد که بسیاری از قربانیان آنان، بیماران روانی بودهاند. برای درمان هر کس که کوچکترین اثری از اختلال روانی در وی بود، راهی جز افسون و جادوگری وجود نداشت. | ||
از زمانهاى بسيار دور اين احساس در بشر وجود داشته است كه او با موجودات شرير روبروست و در اين مقابله و رويارويى، آيينهاى جادويى را تنها سلاح خويش يافت. اسناد به دست آمده حاكى از اين است كه اين آيين در ميان ساكنان رود [[دجله]] و [[فرات]] كه پنج هزار سال قبل از ميلاد مسيح مىزيستهاند، رواج داشته است. [[كاهنان]] اين قوم معتقد بودند كه در درون انسان نيروى خطرناكى وجود دارد كه از او محافظت مىكند اما در عين حال مىتواند مخرب هم باشد و سحر و جادو در دست تبهكاران اسلحه منحرفى بود كه مى شد از آن براى مقاصد پليد استفاده كرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاريخ جادوگرى|عنوان کتاب=تاريخ جادوگرى|نام=ایرج|نام خانوادگی=گلسرخ|صفحه=22}}</ref> | |||
جادوگرى تقريباً در همه ى جوامع وجود داشته است و بيشتر نزد [[كلدانىها]]، [[مصرىها]]، يونانيان و رومىها معمول بود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دايرةالمعارف فارسى|عنوان کتاب=دايرةالمعارف فارسى|نام=غلام حسین|نام خانوادگی=مصاحب|جلد=1|صفحه=717}}</ref> در دوران امپراطور روم اين علم قدرى به فلسفه نزديک گرديد و از همان زمانها بود كه ريشه كيمياگرى رشد كرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دايرةالمعارف فارس|عنوان کتاب=دايرةالمعارف فارسى|نام=غلام حسین|نام خانوادگی=مصاحب|صفحه=10}}</ref> | |||
از اواخر قرون وُسطى آيين هاى شيطانى باب روز شد كه مهمترين آنها [[جادوى سياه]] بود. در اين دوران جادوگرى انواع و اقسام بیشمار يافت و يهودى ها آن را به كتاب مقدس در زمينه سحر و جادو مطرح كردند، سپس جادوى حروف را ساختند و در پى آن فنون جادويى در ميان آنها باب شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دايرةالمعارف فارسى|عنوان کتاب=دايرةالمعارف فارسى|نام=غلام حسین|نام خانوادگی=مصاحب|صفحه=11}}</ref> بعداً در عصر پيامبر اسلام (ص) يهوديان براى مبارزه با اسلام و مسلمانان، اين فنون را به كار مىیردند و براى اينكه به اين كار مذموم رنگ دينى بدهند، آن را به برخى پيامبران بزرگ همچون [[سليمان (ع)]] اسناد مىدادند و سلطنت او را نشأت گرفته از سحر و ساحر جلوه مىدادند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسير تسنیم|عنوان کتاب=تفسير تسنم|نام=عبدالله|نام خانوادگی=جوادی آملی|جلد=692|صفحه=5}}</ref> | |||
البته سحر قبل از حضرت سليمان (ع) نيز وجود داشته است، زيرا هر پيامبرى كه مبعوث میشد، [[طاغوتيان]] تهمت سحر را متوجه او مىكردند و حتى اين اتهام در زمان حضرت نوح (ع) وجود داشت: كَذلِكَ ما أَتىَ الّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ اِلّا قالُوا ساحِرٌ اَوْ مَجْنُونٌ. «هيچ پيامبرى براى هدايت امت هاى پيشين نيامد جز اينكه او را تكذيب كردند و گفتند او ساحر يا ديوانه است».(16)سوره ذاريات، آيه 52 | |||
آنگونه كه تاريخ بيان مىكند در زمان حضرت سليمان (ع) عدهاى در سرزمين او به جادوگرى پرداختند. از طرف آن حضرت تمام نوشتهها و ورقپارههاى آنها جمع آورى شد و در محل مخصوصى نگهدارى گرديد. پس از رحلت حضرت سليمان (ع) جمعى آنها را بيرون آوردند و شروع به ترويج جادوگرى نمودند و در ضمن، اعلام كردند كه وى پيامبر نبوده، بلكه يک جادوگر بوده است كه به كمک همين فن بر كشور و امور خارق العاده مسلط شده است. اين بود كه [[بنى اسرائيل]] هم از آنان تبعيت كردند و در اين ميان سخت به سحر و جادو دل بستند و دست از [[تورات]] برداشتند(17). مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج1، ص 261. | |||
از آغاز مسيحيت، [[كليسا]] براى جلوگيرى از جادوگرى به مبارزه برخاست و چه بسا كسانى بودند كه به اتهام اين حرفه به دست اولياى دين مسيح شكنجه و كشته مىشدند. (18)مصاحب، غلام حسین، دايرةالمعارف فارسى، ج 1، ص 717 كليساى مسيحى اعمال سحر و جادوگرى را حتى اگر به نيت خير هم انجام مىشد، محكوم مىكرد. (19)گلسرخ، ایرج. تاريخ جادوگرى، ص 123 | |||
قبل از ظهور اسلام، اقوام عرب چنان با سحر و جادو خو گرفته بودند كه با آن زندگى مىكردند و با آن مىمردند. طلسمها نيرومندترين محافظين آنها به شمار مىرفت و حكيمان و عقلاى آنان با سرودهاى مقدس آينده را پيشگويى مىنمودند. مردم عرب پس از آنكه پيامبر (ص) دين جديد و كامل اسلام را آورد، باز هم دست از اعمال جادويى خود برنداشتند، بلكه آياتى از قرآن را به اوراد و عزايم خود آوردند و بدينسان قدرت دين را با جادوى سنتى يكجا به كار گرفتند(20).گلسرخ، ایرج. تاريخ جادوگرى، ص 292 | |||
در زمان ما اعتقاد به اين پديده نه فقط در ميان اقوام بدوى، بلكه در محافل متمدن دنيا هنوز هم رايج است و عمر بسيار طولانى آن نشان مىدهد كه ريشه هاى عميق در روح و افكار مردم دارد(21).مصاحب، غلام حسین، دايرةالمعارف فارسى، ج 1، ص 717 | |||
== تعریف سحر == | == تعریف سحر == |