پرش به محتوا

سحر و جادو: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
{{درگاه|زن و خانواده}}
{{درگاه|زن و خانواده}}


[[سحر]] در لغت به معنی هرکاری یا چیزی است که مخفی و پنهان باشد، ولی در عرف غالباً به همان کارهای خارق‌العاده‌ای سحر می‌گویند که با استفاده از وسایل مختلف انجام می‌شود. سحر آموختنی است و منشأ سحر ابلیس یا همان [[ابلیس و شیطان در قرآن|شیطان]] است، لذا کسانی که از سحر استفاده می‌کنند، با شیاطین در ارتباط هستند. با توجّه به تصریح [[شناخت خدا|خداوند]] در آیات [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن]] در باب مسئله سحر، می‌توان به این نتیجه رسید که برخی از شعبه‌های سحر از امور واقعی است، ولی [[جمهوری اسلامی و اهداف انقلاب|اسلام]]، رفتن به سوی این امور و استفاده از آن را به شدّت نهی می‌کند. همانگونه که در دین [[پیدایش ایده صهیونیسم|یهود]] نیز سحر مورد نهی فراوان قرار گرفته، هرچند که قوم یهود بسیار مرتکب این [[گناه]] می‌شوند. البتّه یادگیری سحر به‌طور کل [[حرام]] نیست و راه‌هایی برای مقابله با آن وجود دارد؛ و افراد خاص خود را می‌طلبد؛ زیرا درغیر این صورت، آثار مخرب فردی و اجتماعی یا حتی خانوادگی به بار می‌آورد.
[[سحر]] در لغت به معنی هرکاری یا چیزی است که مخفی و پنهان باشد، ولی در عرف غالباً به همان کارهای خارق‌العاده‌ای سحر می‌گویند که با استفاده از وسایل مختلف انجام می‌شود. سحر آموختنی است و منشأ سحر ابلیس یا همان [[ابلیس و شیطان در قرآن|شیطان]] است، لذا کسانی که از سحر استفاده می‌کنند، با شیاطین در ارتباط هستند. با توجّه به تصریح [[شناخت خدا|خداوند]] در آیات [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن]] در مسئله سحر، می‌توان به این نتیجه رسید که برخی از شعبه‌های سحر از امور واقعی است، ولی [[جمهوری اسلامی و اهداف انقلاب|اسلام]]، رفتن به سوی این امور و استفاده از آن را به شدّت نهی می‌کند. همانگونه که در دین [[پیدایش ایده صهیونیسم|یهود]] نیز سحر مورد نهی فراوان قرار گرفته، هرچند که قوم یهود بسیار مرتکب این [[گناه]] می‌شوند. البتّه یادگیری سحر به‌طور کل [[حرام]] نیست و راه‌هایی برای مقابله با آن وجود دارد؛ و افراد خاص خود را می‌طلبد؛ زیرا درغیر این صورت، آثار مخرب فردی و اجتماعی یا حتی خانوادگی به بار می‌آورد.


== تاریخچه سحر ==
== تاریخچه سحر ==
خط ۲۸: خط ۲۸:
فقها از سحر تعریف‌های مختلفی ارائه کرده‌اند. این اختلاف در تعریف موجب شده که بعضی کارها بنابر برخی تعریف‌ها از مصادیق سحر و بنابر تعاریفی دیگر، خارج از آن قلمداد گردد؛ چنان‌که به تعریف‌های ارائه شده، از جهت جامع و مانع بودن نیز اشکال شده است. از این‌رو، برخی گفته‌اند: به تعریفی تام که همه مصادیق سحر را شامل شود و از دخول کارهایی که سحر به‌شمار نمی‌روند، مانع‌گردد، دست نیافتیم.<ref>نراقی، احمد، مستند الشیعة، ج۱۴، ص۱۱۴.</ref> تعریف‌های ارائه شده از سحر عبارتند از:
فقها از سحر تعریف‌های مختلفی ارائه کرده‌اند. این اختلاف در تعریف موجب شده که بعضی کارها بنابر برخی تعریف‌ها از مصادیق سحر و بنابر تعاریفی دیگر، خارج از آن قلمداد گردد؛ چنان‌که به تعریف‌های ارائه شده، از جهت جامع و مانع بودن نیز اشکال شده است. از این‌رو، برخی گفته‌اند: به تعریفی تام که همه مصادیق سحر را شامل شود و از دخول کارهایی که سحر به‌شمار نمی‌روند، مانع‌گردد، دست نیافتیم.<ref>نراقی، احمد، مستند الشیعة، ج۱۴، ص۱۱۴.</ref> تعریف‌های ارائه شده از سحر عبارتند از:
* '''تعریف اول:'''
* '''تعریف اول:'''
گفتار، نوشتار، رُقیه یا هر عملی که در بدن، [[قلب]] یا [[عقل]] فرد سحر شده تأثیر بگذارد؛ بدون آنکه [[ساحر]] با او تماس پیدا کند. سحر ممکن است سبب [[قتل]]، [[بیماری]]، جدایی میان زن و شوهر، [[کینه]] و دشمنی میان آن دو یا پیدایی [[محبت]] شخصی به دیگری گردد.<ref>حلی، حسن بن یوسف، تحریر الأحکام الشرعیه علی مذهب الإمامیه، ج۵، ص۳۹۶.</ref><ref>حلی، حسن بن یوسف، تذکره الفقهاء، ج۱۲، ص۱۴۴.</ref>
گفتار، نوشتار، رُقیه یا هر عملی که در بدن، [[قلب]] یا [[عقل]] فرد سحر شده تأثیر بگذارد؛ بدون آنکه ساحر با او تماس پیدا کند. سحر ممکن است سبب [[قتل]]، [[بیماری]]، جدایی میان زن و شوهر، [[کینه]] و دشمنی میان آن دو یا پیدایی [[محبت]] شخصی به دیگری گردد.<ref>حلی، حسن بن یوسف، تحریر الأحکام الشرعیه علی مذهب الإمامیه، ج۵، ص۳۹۶.</ref><ref>حلی، حسن بن یوسف، تذکره الفقهاء، ج۱۲، ص۱۴۴.</ref>
* '''تعریف دوم:'''
* '''تعریف دوم:'''
همان تعریف نخست با اضافه استخدام [[فرشته نگهبان انسان|فرشتگان]]، [[آفرینش جن به شکل حیوانات|جنیان]] و [[ابلیس و شیطان در قرآن|شیاطین]] جهت کشف امور پنهان و درمان فرد [[آفرینش جن به شکل حیوانات|جن‌زده]] و نیز احضار [[دیدار ارواح با اهل دنیا|ارواح]] و تعلّق دادن روح به بدنی که آمادگی پذیرش آن را دارد. همچنین نیرنجات (آمیختن مواد عنصری، اشکال و اخلاط دارای مزاج‌های گوناگون و نیز کمک گرفتن از اسرار [[خورشید]] و [[ماه]] به منظور اظهار امور شگفت‌آمیز) و [[طلسم‌ها]] (ممزوج کردن قوای آسمانی با قوای زمینی جهت اظهار امور شگفت).<ref>عاملی، محمد بن مکی، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، ج۳، ص۱۶۳–۱۶۴.</ref><ref>مکی عاملی، محمد بن جمال‌الدین، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج۳، ص۲۱۴–۲۱۵.</ref>
همان تعریف نخست با اضافه استخدام [[فرشته نگهبان انسان|فرشتگان]]، [[آفرینش جن به شکل حیوانات|جنیان]] و [[ابلیس و شیطان در قرآن|شیاطین]] جهت کشف امور پنهان و درمان فرد [[آفرینش جن به شکل حیوانات|جن‌زده]] و نیز احضار [[دیدار ارواح با اهل دنیا|ارواح]] و تعلّق دادن روح به بدنی که آمادگی پذیرش آن را دارد. همچنین نیرنجات (آمیختن مواد عنصری، اشکال و اخلاط دارای مزاج‌های گوناگون و نیز کمک گرفتن از اسرار [[خورشید]] و [[ماه]] به منظور اظهار امور شگفت‌آمیز) و [[طلسم‌ها]] (ممزوج کردن قوای آسمانی با قوای زمینی جهت اظهار امور شگفت).<ref>عاملی، محمد بن مکی، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، ج۳، ص۱۶۳–۱۶۴.</ref><ref>مکی عاملی، محمد بن جمال‌الدین، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج۳، ص۲۱۴–۲۱۵.</ref>
خط ۵۶: خط ۵۶:
دانشی که به کار بستن آن، موجب پیدایی ملکه‌ای نفسانی در فرد شده، او را بر ایجاد کارهای شگفت با اسباب ناپیدا توانا می‌سازد.<ref>حلی، مقداد بن عبدالله، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، ج۲، ص۱۲.</ref>  
دانشی که به کار بستن آن، موجب پیدایی ملکه‌ای نفسانی در فرد شده، او را بر ایجاد کارهای شگفت با اسباب ناپیدا توانا می‌سازد.<ref>حلی، مقداد بن عبدالله، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، ج۲، ص۱۲.</ref>  


طبق این تعریف، منشأ سحر قوت نفس [[ساحر]] است و او در پرتو توانایی نفس خود، بدون آنکه از بیرون کمک بگیرد کارهای خارق‌العاده انجام می‌دهد؛ بنابراین، کارهای خارق‌العاده انجام گرفته به سببی از اسباب بیرونی و نه قوت و ملکه نفسانی ساحر مصداق سحر نخواهد بود. در نتیجه این تعریف از این جهت اخص از تعریف‌های پیشین خواهد بود.
طبق این تعریف، منشأ سحر قوت نفس ساحر است و او در پرتو توانایی نفس خود، بدون آنکه از بیرون کمک بگیرد کارهای خارق‌العاده انجام می‌دهد؛ بنابراین، کارهای خارق‌العاده انجام گرفته به سببی از اسباب بیرونی و نه قوت و ملکه نفسانی ساحر مصداق سحر نخواهد بود. در نتیجه این تعریف از این جهت اخص از تعریف‌های پیشین خواهد بود.


=== نقطه اشتراک تعاریف ===
=== نقطه اشتراک تعاریف ===
خط ۶۶: خط ۶۶:
[[امام صادق (ع)]] فرمود: {{متن عربی|سحر، انواعی دارد: يک نوع آن مانند [[طبابت]] است، چنانكه پزشكان برای هر دردی دوا و دارو دارند، [[ساحران]] هم برای هر سلامتی آفتی و برای هر عافيتی بلايی دارند. نوع دوم آن تردستی و چشم بندی، نوع سوم آن تسخير نمودن جنّ و شیاطین.<ref>احتجاج طبرسی، ص ۹۳۹ به نقل از نخبة التفاسير، ص ۳۲۵ ـ ۳۱۹.</ref>}}
[[امام صادق (ع)]] فرمود: {{متن عربی|سحر، انواعی دارد: يک نوع آن مانند [[طبابت]] است، چنانكه پزشكان برای هر دردی دوا و دارو دارند، [[ساحران]] هم برای هر سلامتی آفتی و برای هر عافيتی بلايی دارند. نوع دوم آن تردستی و چشم بندی، نوع سوم آن تسخير نمودن جنّ و شیاطین.<ref>احتجاج طبرسی، ص ۹۳۹ به نقل از نخبة التفاسير، ص ۳۲۵ ـ ۳۱۹.</ref>}}


و در قرآن بيش از ۵۰ مورد كلمه [[سحر]] به كار رفته كه از مجموع آن می‌توان استفاده كرد كه سحر به دو قسم تقسيم می‌شود:
و در قرآن بيش از ۵۰ مورد كلمه سحر به كار رفته كه از مجموع آن می‌توان استفاده كرد كه سحر به دو قسم تقسيم می‌شود:


=====۱. سحر غیر حقیقی =====
=====۱. سحر غیر حقیقی =====
خط ۸۵: خط ۸۵:
}}
}}


در [[عصر موسی (ع)]] به شدت با سحر و جادو مبارزه شده است و قرآن کریم نيز آن را نقل كرده است، در اين راستا آمده: وقتی (ساحران [[معجزه]] موسی (ع) را ديدند كه چگونه همه اژدهای بافته‌هايشان را بلعيد، تمام) [[ساحران]] به سجده افتادند و گفتند: ما به پروردگار [[هارون]] و موسی (ع) ايمان آورديم.<ref>سوره طه/۲۰.</ref>
در [[عصر موسی (ع)]] به شدت با سحر و جادو مبارزه شده است و قرآن کریم نيز آن را نقل كرده است، در اين راستا آمده: وقتی (ساحران [[معجزه]] موسی (ع) را ديدند كه چگونه همه اژدهای بافته‌هايشان را بلعيد، تمام) ساحران به سجده افتادند و گفتند: ما به پروردگار [[هارون]] و موسی (ع) ايمان آورديم.<ref>سوره طه/۲۰.</ref>


وقتی [[ساحران]] فهميدند كار موسی (ع) سحر و جادو نيست، بی‌اختيار به سجده افتادند، در حالی كه صبح از [[كافران]] به شمار می‌آمدند، غروب به جمع شهداء راه خدا پيوستند.<ref> مكارم شيرازی، ناصر، تفسير نمونه، تهران، مركز فرهنگی درسهايی از قرآن، چاپ دوم، ۱۳۸۰، ج۷، ص ۳۶۳.</ref>
وقتی ساحران فهميدند كار موسی (ع) سحر و جادو نيست، بی‌اختيار به سجده افتادند، در حالی كه صبح از [[كافران]] به شمار می‌آمدند، غروب به جمع شهداء راه خدا پيوستند.<ref> مكارم شيرازی، ناصر، تفسير نمونه، تهران، مركز فرهنگی درسهايی از قرآن، چاپ دوم، ۱۳۸۰، ج۷، ص ۳۶۳.</ref>


در جای جای قرآن کریم سخن از سحر و ساحری به ميان آمده و با اين پديده پليد و منفی، به شدت مبارزه شده است. تنها يادگرفتن سحر و جادو را برای كسانی كه در صدد ابطال سحر ساحران برآيند بدون اشكال می‌داند، بلكه گاهی به عنوان [[واجب كفايی]]، می‌بايست عدّه‌ای سحر را بياموزند تا اگر [[دروغ|دروغ‌گویان]] خواستند از اين طريق مردم را اغفال يا گمراه نمايند، سحر و جادوی آنها را ابطال كنند و [[دروغ|دروغ‌]] و مدعای آنها را فاش نمايند، و اين خود مبارزه جدی و همه جانبه با سحر و ساحران است.<ref>تفسيرنمونه، همان.</ref>
در جای جای قرآن کریم سخن از سحر و ساحری به ميان آمده و با اين پديده پليد و منفی، به شدت مبارزه شده است. تنها يادگرفتن سحر و جادو را برای كسانی كه در صدد ابطال سحر ساحران برآيند بدون اشكال می‌داند، بلكه گاهی به عنوان [[واجب كفايی]]، می‌بايست عدّه‌ای سحر را بياموزند تا اگر [[دروغ|دروغ‌گویان]] خواستند از اين طريق مردم را اغفال يا گمراه نمايند، سحر و جادوی آنها را ابطال كنند و [[دروغ|دروغ‌]] و مدعای آنها را فاش نمايند، و اين خود مبارزه جدی و همه جانبه با سحر و ساحران است.<ref>تفسيرنمونه، همان.</ref>
خط ۹۹: خط ۹۹:


سحر متکی به امور بشری است. به همین علت، ساحران کارهای خارق‌العاده‌ای انجام می‌دهند که تمرین کرده‌اند؛ امّا معجزه امری الهی است و انبیا کارهایی را انجام می‌دادند که مردم از آن‌ها طلب می‌کردند.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۵۱۹.</ref>
سحر متکی به امور بشری است. به همین علت، ساحران کارهای خارق‌العاده‌ای انجام می‌دهند که تمرین کرده‌اند؛ امّا معجزه امری الهی است و انبیا کارهایی را انجام می‌دادند که مردم از آن‌ها طلب می‌کردند.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۵۱۹.</ref>
معجزه همراه با ادّعای نبوت است؛ امّا [[ساحر]] نمی‌تواند ادّعای نبوّت کند؛ چون حکمت الهی مانع از آن می‌شود که کسی به [[دروغ|دروغ‌]] مدعی نبوت شود و اگر این کار را بکند رسوا می‌شود.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۵۱۹–۵۲۰.</ref>
معجزه همراه با ادّعای نبوت است؛ امّا ساحر نمی‌تواند ادّعای نبوّت کند؛ چون حکمت الهی مانع از آن می‌شود که کسی به [[دروغ|دروغ‌]] مدعی نبوت شود و اگر این کار را بکند رسوا می‌شود.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۵۱۹–۵۲۰.</ref>




trustworthy
۳۱۰

ویرایش