trustworthy
۲٬۵۶۶
ویرایش
(اصلاح ارقام) |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
== اسطوره و اساطیر در قرآن == | == اسطوره و اساطیر در قرآن == | ||
واژه اسطوره در قرآن نیامده است؛ اما واژه اساطیر که جمع اسطوره میباشد، ۹ بار در قرآن و همه جا به صورت تركيب «اساطير الاوّلين» به كار رفته است.<ref>سوره بقره، آیه۲۵. سوره انفال، آیه۳۱. سوره نحل، آیه۲۴. سوه مومنون، آیه۸۳. سوره فرقان، آیه۵. سوره نمل، آیه۶۸. سوره احقاف، آیه۱۷. سوره قلم، آیه۱۵. سوره مطففین، آیه۱۳.</ref> | واژه اسطوره در قرآن نیامده است؛ اما واژه اساطیر که جمع اسطوره میباشد، ۹ بار در قرآن و همه جا به صورت تركيب «اساطير الاوّلين» به كار رفته است.<ref>سوره بقره، آیه۲۵. سوره انفال، آیه۳۱. سوره نحل، آیه۲۴. سوه مومنون، آیه۸۳. سوره فرقان، آیه۵. سوره نمل، آیه۶۸. سوره احقاف، آیه۱۷. سوره قلم، آیه۱۵. سوره مطففین، آیه۱۳.</ref> | ||
نسبت دادن اساطير به قرآن، در آغاز به وسيله نَضْربن حارِث و به دنبال او از سوى ديگر مشركان مطرح گرديد.<ref>جامعالبيان، مج ۱۰، ج۱۸، ص۲۴۱؛ كشفالاسرار، ج۳، ص۳۲۶؛ مجمع البيان، ج۴، ص۴۴۲.</ref> وی از راه معاشرت با يهود و نصارا نسبت به سخنان مسجّع كاهنان و تلاوت انجيل و عبادت نصرانيان آگاه بود؛ ازاينرو هنگامى كه آيات قرآن را شنيد و ركوع و سجود پيامبر(ص) را ديد، گفت: اين سخنان را شنيدهايم و اگر بخواهيم مىتوانيم همانند آن را بگوييم.<ref>جامع البيان، مج ۶، ج۹، ص۳۰۵.</ref> | |||
هنگامى كه رسول خدا(ص) براى هدايت مردمان از خدا و سرنوشت اقوام گذشته و گرفتار شدن آنان به عذاب الهى سخن مىگفت، پس از رفتن آن حضرت، نضربن حارث بر جاى او نشسته، و مىگفت: اى جماعت قريش! به خدا من خوش سخنتر از او هستم. بياييد تا سخنانى زيباتر از سخنان او به شما بگويم؛ و آنگاه پس از حكايت سرگذشت پادشاهان ايران و رستم و اسفنديار مىگفت: با اينكه محمد(ص) خوش سخنتر از من نيست، من ادعاى نبوت نمىكنم مستند شود. گروهى از سران شرك مانند ابوسفيان، عتبه، شيبه، ابوجهل، وليدبن مغيره بر رسول خدا(ص) گرد آمده، به آياتى كه تلاوت مىكرد، گوش فرا دادند، آنگاه از نضربن حارث درباره سخنان پيامبر(ص) پرسيدند. او گفت: سوگند به كسى كه آن [كعبه] را خانه خود قرار داد، نمىدانم چه مىگويد! من فقط حركت لبهايش را مىبينم. چيزى جز اساطير الاولين نمىگويد؛ همانند سخنانى كه من از اعصار و قرون گذشته براى شما مىگفتم.<ref>مركز فرهنگ و معارف قرآن، دايره المعارف قرآن كريم، قم، بوستان كتاب قم، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۶۲۰.</ref> | |||
برخلاف پندار برخى مفسران كه نسبت اساطير را فقط متوجه قصههاى قرآن مىدانند و نه همه آيات آن،<ref>فى ظلال القرآن، ج ۲، ص ۱۰۶۶.</ref> در سورههاى انعام، انفال، نحل، فرقان، قلم و مطففين، همه آیات قرآن توسط مشرکان و کفار اساطیر دانسته شده است و در سورههاى مؤمنون، نمل،احقاف، وعده زنده شدن مردگان (معاد) توسط مشرکان، اساطير خوانده شده است.<ref>مركز فرهنگ و معارف قرآن، دايرة المعارف قرآن كريم، قم، بوستان كتاب قم، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۶۱۸.</ref> | برخلاف پندار برخى مفسران كه نسبت اساطير را فقط متوجه قصههاى قرآن مىدانند و نه همه آيات آن،<ref>فى ظلال القرآن، ج ۲، ص ۱۰۶۶.</ref> در سورههاى انعام، انفال، نحل، فرقان، قلم و مطففين، همه آیات قرآن توسط مشرکان و کفار اساطیر دانسته شده است و در سورههاى مؤمنون، نمل،احقاف، وعده زنده شدن مردگان (معاد) توسط مشرکان، اساطير خوانده شده است.<ref>مركز فرهنگ و معارف قرآن، دايرة المعارف قرآن كريم، قم، بوستان كتاب قم، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۶۱۸.</ref> | ||
# آیه ۳۱ [[سوره انفال]] خبر از مشرکانی میدهد که نقشه قتل [[حضرت محمد(ص)]] را داشتند و در مقابل [[تحدی]] قرآن کریم ادعا نمودند چیز مهمی نیست، ما مثل آن را میآوریم ولی همین که عاجز ماندند، بهجای ایمان به آن، تهمت اسطوره به قرآن زدند. | # آیه ۳۱ [[سوره انفال]] خبر از مشرکانی میدهد که نقشه قتل [[حضرت محمد(ص)]] را داشتند و در مقابل [[تحدی]] قرآن کریم ادعا نمودند چیز مهمی نیست، ما مثل آن را میآوریم ولی همین که عاجز ماندند، بهجای ایمان به آن، تهمت اسطوره به قرآن زدند. | ||
خط ۱۸: | خط ۲۳: | ||
# در آیه ۱۷ [[سوره احقاف]] درباره کسی میباشد که عواطف انسانی خود را از دست داده است، زیرا به والدین و ولی نعمت خود احترام نمیکنند و چون مادر و پدر سوی خدا استغاثه میکنند و انذار به قیامت میکنند او میگوید قیامت از اساطیر است. سپس اصل عذاب قیامت برای آنها مسلم میگیرد و آنها را به عذاب عرضه میکند به خاطر استفاده نامشروع از نعمت الهی و استکباری که دارند. یعنی در حقیقت همان استکباری که نسبت به والدین داشته سبب استکبار به خدا شده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب اسلامیه، چاپ هشتم، ج۲۱، ص۳۷۷.</ref> | # در آیه ۱۷ [[سوره احقاف]] درباره کسی میباشد که عواطف انسانی خود را از دست داده است، زیرا به والدین و ولی نعمت خود احترام نمیکنند و چون مادر و پدر سوی خدا استغاثه میکنند و انذار به قیامت میکنند او میگوید قیامت از اساطیر است. سپس اصل عذاب قیامت برای آنها مسلم میگیرد و آنها را به عذاب عرضه میکند به خاطر استفاده نامشروع از نعمت الهی و استکباری که دارند. یعنی در حقیقت همان استکباری که نسبت به والدین داشته سبب استکبار به خدا شده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب اسلامیه، چاپ هشتم، ج۲۱، ص۳۷۷.</ref> | ||
# در آیه ۱۵ [[سوره قلم]] یاد میکند از کسانی که به خاطر کارهای زشت قابلیت فهم و درک حقیقت قرآنی را ندارند. وقتی قرآن کریم به آنها عرضه میشود، میگویند: اساطیر اولین است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران،دار الکتب اسلامیه، چاپ هشتم، ج۲۴، ص۳۸۷.</ref> چه بسا این که در آیه ۱۳ سوره مطففین، همین افرادی که قلب آنها از گناه زنگار زده، چنین نسبت به قرآن کریم داده شده است. | # در آیه ۱۵ [[سوره قلم]] یاد میکند از کسانی که به خاطر کارهای زشت قابلیت فهم و درک حقیقت قرآنی را ندارند. وقتی قرآن کریم به آنها عرضه میشود، میگویند: اساطیر اولین است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران،دار الکتب اسلامیه، چاپ هشتم، ج۲۴، ص۳۸۷.</ref> چه بسا این که در آیه ۱۳ سوره مطففین، همین افرادی که قلب آنها از گناه زنگار زده، چنین نسبت به قرآن کریم داده شده است. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |