۴۸۶
ویرایش
Am.gashool (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Am.gashool (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
نخستین حرکت اسلام مسدود ساختن تمامی راههای بردهگیری جز یک شیوه استثنایی بود. این مورد استثنایی در آن شرایط غیر قابل گریز بود. اسلام تنها بردهگیری اسیران جنگی را با وضع شرایط و مقررات خاصی پذیرفت.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، دین و آزادی، مرکز مطالعات و پژوهشهای حوزه علمیه قم، ۱۳۸۱، ص۴۹.</ref> وظیفه اولیه مسلمانان در برخورد با اسیران جنگی آزاد ساختن آنان با اخذ تاوان یا حتی بدون آن بود. امّا چنانچه در مواردی آزادسازی اسرای جنگی بنا به مصالحی ممکن نبود، در آن صورت اسلام تحت شرایط خاصی به برده گرفتن آنان رضایت میداد؛ زیرا به جای آن که اسیران را در اردوگاهها به کارهای اجباری وادارند یا در محیطی دور از اجتماع به نام زندان محبوس سازند، بهترین شیوه آن بود که آنان را بین مسلمانان مأوا دهند تا با رعایت ضوابط و مقررات معینی از سوی مسلمانان در کنار خانوادههای آنان زندگی کنند. به این شیوه هم اسیران جنگی با اسلام بهتر آشنا میشدند و هم به تدریج زمینه آزادی آنها و الحاق آنان به جامعه مسلمانان فراهم میگردید. قهراً در شرایطی که امکان نگهداری شایسته و مراقبت و تربیت اسرای جنگی در مکانی به نام زندان وجود نداشت و آزادسازی همه آنان نیز به مصلحت جامعه اسلامی نبود، تقسیم آنان بین خانوادهها با سفارش به رفتاری شایسته و انسانی با آنان در یک روندی که در نهایت به آزادی آنان میانجامید، بهترین گزینه ممکن به حساب میآمد. در روزگاری که در تمام مناطق جهان با وحشیانهترین شیوهها اسیران را مورد آزار و شکنجه قرار میدادند و از طرف متخاصم نیز اسیران مسلمان را به بردگی می گرفت؛ قرآن کریم مسلمانان را به تعامل انسانی با اسیران امر فرمود، شکنجه اسیران را ممنوع کرد و از به فحشاء کشاندن زنان اسیر منع نمود.<ref>نور/۳۳.</ref> | نخستین حرکت اسلام مسدود ساختن تمامی راههای بردهگیری جز یک شیوه استثنایی بود. این مورد استثنایی در آن شرایط غیر قابل گریز بود. اسلام تنها بردهگیری اسیران جنگی را با وضع شرایط و مقررات خاصی پذیرفت.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، دین و آزادی، مرکز مطالعات و پژوهشهای حوزه علمیه قم، ۱۳۸۱، ص۴۹.</ref> وظیفه اولیه مسلمانان در برخورد با اسیران جنگی آزاد ساختن آنان با اخذ تاوان یا حتی بدون آن بود. امّا چنانچه در مواردی آزادسازی اسرای جنگی بنا به مصالحی ممکن نبود، در آن صورت اسلام تحت شرایط خاصی به برده گرفتن آنان رضایت میداد؛ زیرا به جای آن که اسیران را در اردوگاهها به کارهای اجباری وادارند یا در محیطی دور از اجتماع به نام زندان محبوس سازند، بهترین شیوه آن بود که آنان را بین مسلمانان مأوا دهند تا با رعایت ضوابط و مقررات معینی از سوی مسلمانان در کنار خانوادههای آنان زندگی کنند. به این شیوه هم اسیران جنگی با اسلام بهتر آشنا میشدند و هم به تدریج زمینه آزادی آنها و الحاق آنان به جامعه مسلمانان فراهم میگردید. قهراً در شرایطی که امکان نگهداری شایسته و مراقبت و تربیت اسرای جنگی در مکانی به نام زندان وجود نداشت و آزادسازی همه آنان نیز به مصلحت جامعه اسلامی نبود، تقسیم آنان بین خانوادهها با سفارش به رفتاری شایسته و انسانی با آنان در یک روندی که در نهایت به آزادی آنان میانجامید، بهترین گزینه ممکن به حساب میآمد. در روزگاری که در تمام مناطق جهان با وحشیانهترین شیوهها اسیران را مورد آزار و شکنجه قرار میدادند و از طرف متخاصم نیز اسیران مسلمان را به بردگی می گرفت؛ قرآن کریم مسلمانان را به تعامل انسانی با اسیران امر فرمود، شکنجه اسیران را ممنوع کرد و از به فحشاء کشاندن زنان اسیر منع نمود.<ref>نور/۳۳.</ref> | ||
اسلام با وضع قوانین مختلف مثل قانون استیلاد،<ref>منظور از استیلاد آن است که اگر زنی مملوک از مولای خود صاحب فرزندی میشد، پس از وفات مولی آن زن بلافاصله آزاد میگردید.</ref> مکاتبه<ref>مکاتبه قانونی است که مطابق آن، هر اسیر و بندهای میتوانست با مالک خود قراردادی منعقد ساخته و به موجب آن در برابر مبلغی که به تدریج به مولایش میپردازد خویشتن را آزاد سازد. آیه ۳۲ از سوره نور به تشریح همین مورد اختصاص یافته است.</ref> و آزادسازی بندگان به عنوان کفاره برخی گناهان، و...، راه را برای آزاد ساختن بردگان و نابودی تدریجی نظام بردهداری هموار ساخت. | |||
از دیدگاه اسلام، بنده یا آزاد بودن به عنوان ملاک ارزیابی انسان شمرده نمیشود. هر چند سعی اسلام آن بود تا به طرق مختلف بردگان را از راههای گوناگون از قید اسارت رهایی بخشد، امّا در همان مدت اسارت و ببدگی نیز مسلمانان حق نداشتند بردگان را به خاطر برده بودن پستتر دانسته یا مورد اهانت و تحقیر قرار دهند؛ بندگانی که گاه در ظاهر تحت عنوان غلام یا کنیز پیامبر و ائمه(ع) قرار میگرفتند، در واقع عضوی از اعضای خانواده آنان تلقّی شده و هیچ تفاوتی با سایر آزادگان اهل منزل حتی به لحاظ کار و فعالیت نداشتند و در واقع صرفاً در ظاهر تحت عنوان کنیز یا غلام قرار میگرفتند. این وضعیت به گونهای بود که حتی وقتی آن بزرگواران تصمیم به آزاد ساختن آنان میگرفتند، گاه آن بردگان به خاطر جدایی از ایشان از پذیرش این آزادی اکراه داشتند. | |||
=== بستن سرچشمههای بردگی === | === بستن سرچشمههای بردگی === |
ویرایش