آیه «کسی که هوای نفسش را خدای خود قرار داد»

(تغییرمسیر از تفسیر آیه ۴۳ فرقان)
سؤال

بر اساس آیهٔ ۴۳ سورهٔ فرقان، مراد از کسی که هوای نفسش را خدای خود قرار داده کیست.

آیه ۴۳ سوره فرقان تصریح دارد که عده‌ای هوای نفس خود را خدای خود گرفته‌اند که مقصود از آن اطاعت و پیروی کردن کامل از نفس است. این مضمون در آیات دیگر قرآن نیز تکرار شده است. مفسران معنای هوای نفس را مطلق هوس، شهوت و میل نفسانی در نظر گرفته‌اند. براساس این آیه، هرکس هوای نفسش بر دینش چیره گردد، هوای نفس را به خدایی گرفته و امید به هدایت چنین کسی نیست.

ادامه این آیه بیانگر این نکته است که دعوت پیامبر در اینگونه اشخاص که هوای نفس خود را معبود خویش قرار دادند، اثری ندارد و نمی‌تواند در هدایت آنان کارساز باشد.

متن و ترجمه آیه

معبود گرفتن هوای نفس

مفسران در معنای هوا معانی متعددی را ذکر کرده‌اند. برخی گفته‌اند مشرکان سنگ و بت را می‌پرستیدند.[۱]جمع دیگری معتقدند منظور آن است که آنها حتی در انتخاب کردن بت‌ها هیچگونه منطقی را رعایت نمی‌کنند، بلکه هرگاه چشمشان به قطعه سنگ یا درخت جالبی می‌افتاد یا چیز دیگر که هوس آنها را برمی‌انگیخت، آن را به عنوان «معبود» برمی‌گزیدند، در برابر آن زانو زده و قربانی می‌کردند.[۲]

عبداللّه بن عباس گفته است: مراد از «هوا» شهوت است‏.[۳] بیشتر مفسران هوا را مطلق هوا و هوس معنا کرده‌اند که می‌تواند مصادیق زیادی داشته باشد.[۴] اینان گفته‌اند کلمه «هوا» به معنای میل نفس به سوی شهوت است، بدون اینکه آن شهوات را با عقل خود تعدیل کرده باشد.[۵] این قول نیز وجود دارد که به هر معبودی غیر از حق، هوا گفته می‌شود.[۶]

مراد از «معبود گرفتن هوای نفس» اطاعت و پیروی کردن آن است‏.[۷] براساس این آیه، هرکس هوای نفسانی‌اش بر دینش چیره شود، هوای نفس را به خدایی گرفته و امید به هدایت چنین کسی نیست.[۸] انسان اگر از خدا پیروی کند معبود او خداست و اگر از هوای نفس اطاعت نماید، معبود او هوای نفس است، چنان‌که پیروی از وسوسه شیطان، عبادت شیطان است‏.[۹]

معبود گرفتن هوای نفس در آیات متعددی ذکر شده است: «آیه ۲۳ سوره جاثیه». «آیه ۲۸ سوره کهف». «آیه ۱۶ سوره طه». «آیه ۵۰ سوره قصص». «آیه ۲۶ سوره ص». «آیه ۷۱ سوره مومنون».

عدم قدرت پیامبر(ص) بر هدایت برخی مردم

معنای جمله ﴿أَ فَأَنْتَ تَکونُ عَلَیْهِ وَکیلًا؛ آیا تو ضامن او هستی؟(فرقان:۴۳) این است که پیامبر وکیل و سرپرست مردم نیست تا به دلخواه خود هدایت‌شان کند. پیامبر(ص) چنین قدرتی ندارد که وقتی خداوند اسباب هدایت فردی را قطع نموده، او هدایتش کند.[۱۰]

این بخش آیه حاکی از این دانسته شده که دعوت پیامبر در اینگونه اشخاص که هوای نفس خود را معبود خویش قرار دادند، اثری ندارد، و پیامبر نمی‌تواند در هدایت آنان کارساز باشد.[۱۱]

آیات بسیاری در قرآن به این موضوع اشاره کرده‌اند که پیامبر(ص) بر مردم سیطره ندارد و نمی‌تواند آنان را هدایت کند:

  • ﴿تو نمی‌توانی کسی را که دوست داری هدایت کنی.(قصص:۵۶)
  • تو مأمور به اجبار آنها (به ایمان) نیستی.[۱۲]
  • تو مسلط و توانا بر (تبدیل کفر و ایمان) آنها نیستی.[۱۳]


منابع

  1. میبدی، احمد بن محمد، کشف الاسرار و عدة الابرار، تحقیق علی‌اصغر حکمت، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۹۳ش، ج۷، ص: ۳۷.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۱۰۰.
  3. ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص: ۲۳۱.
  4. طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج۱۷، ص: ۲۱۰.
  5. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، ۱۳۸۲ش، ج۱۵، ص۳۰۸.
  6. قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، ۱۳۸۸ش، ج‏۶، ص۲۶۰.
  7. طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۰۸.
  8. مغنیه، ترجمه تفسیر کاشف، ج۵، ص: ۷۶۵.
  9. قرشی، تفسیر احسن الحدیث، ج۷، ص: ۳۰۱.
  10. طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۰۸.
  11. قرشی، تفسیر احسن الحدیث، ج۷، ص: ۳۰۱.
  12. سوره ق آیه ۴۵.
  13. سوره غاشیه آیه ۲۲.