باطلکردن سحر به روش شیخ بهایی
روش شیخ بهائی برای باطل کردن سحر و طلسم چیست؟
سحر و جادو از دیرباز در فرهنگهای مختلف وجود داشته و همواره موضوعی بحثبرانگیز بوده است. شیخ بهایی، یکی از شخصیتهای برجسته علمی و از متفکران اسلامی ایران در قرن دهم هجری در دوره صفوی است، که در مسائل مختلف از جمله علوم غریبه و باطل کردن سحر و طلسم نیز آثار زیادی دارد و به موضوع باطلکردن سحر نیز پرداخته است و روشهای مختلفی برای باطل کردن سحر و طلسمها پیشنهاد کرده است.
شیخ بهائی برای باطل کردن سحر تأکید زیادی بر استفاده از قرآن، اذکار و تقویت ایمان به خداوند داشته است. او بیشتر به حل مشکلات از طریق دعا، استغاثه به خدا و ارتقاء وضعیت روحی افراد تأکید میکرد.
سحر و جادو
سحر در لغت به معنای خدعه و نیرنگ، چشمبندی، برگرداندن چیزی از مسیر درست آن و هر چیزی که منشأ و سبب آن دقیق و لطیف باشد، آمده است. سحر تبدیل چیزی از حقیقت خود به غیر آن است و به عمل ساحر از این جهت که باطل را به صورت حق نشان میدهد و چیزی را در خیال افراد، خلاف حقیقت آن نمایان میسازد، سحر گفتهاند.[۱] [۲] [۳]
شیخ بهایی
محمد بن عزّالدین حسین (۹۵۳ق ـ۱۰۳۱ق) متخلص به بهائی و معروف به شیخ بهائی و بهاءالدین عاملی، فقیه، محدث، حکیم و ریاضیدان شیعه عصر صفوی بود. شیخ بهائی بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینههای مختلف تألیف کرده است و در ۱۷ محرم سال ۹۵۳ق در بعلبک به دنیا آمد.[۴]
روشهای باطلکردن سحر
- شیخ بهایی برای ابطال سحر عملی را به شاه عباس صفوی آموخته است، این دعا را بر کف دست راست با خاک کربلا که مخلوط با آب نیسان شده باشد، بنویسد:[۵]«بسم الله الرحمن الرحیم یا من ازل السحر باعجاز موسی علیه السلام لما القی عصاه فاذا هی ثعبان مبین اَزِل عَمَّن قَصَدتُهُ سِحرَ السَّحَرَةِ و کَیدَ الفَجَرَة إنّک علی کُلِّ شئٍ قدیر»
- هفتاد مرتبه این آیه را بر کاسه ای که آب پاک دارد بخوانند و به گوشههای محل کسب و جلوی منزل مسکونی بپاشند:[۶]
﴿ يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا ۚ لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ الرحمن:۳۳
﴾ جستارهای وابسته
منابع
- ↑ فراهیدی، خلیل بن احمد. «واژه سحر». العین. ج۳. ص۱۳۵.
- ↑ ابن منظور، محمد بن مکرم. «واژه سحر». محمد بن مکرم، لسان العرب. ج۴. ص۳۴۸.
- ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد. «سحر». مفردات راغب. ج۱. صر۴۰۰.
- ↑ قمی، عباس. وقایع الایام. ص۲۴۲.
- ↑ طیب، سید عبد الحسین (۱۳۶۳). کلم الطیب. ص۸۰-۸۲.
- ↑ شهیر، سقازاده واعظ. سرالمستتر. ص۴۴.