انتقام در آیه ۴۱ سوره زخرف

سؤال

عذابی که در آیه ۴۱ زخرف به آن اشاره شده است، عذابی دنیوی است یا اخروی؟

انتقام الهی در آیه ۴۱ سوره زخرف همان کیفر عادلانه خداوند است که می‌تواند هم در دنیا باشد و هم در آخرت. خداوند در این آیه به پیامبر(ص) می‌فرماید پس از تو (وفات یا هجرت از مکه به مدینه) قطعا از مشرکین انتقام خواهیم گرفت.

متن آیه

انتقام دنیوی یا اخروی

اینکه مقصود از انتقامی که در آیه ۴۲ زخرف به آن اشاره شده است چه نوع انتقامی است و آیا انتقام دنیوی است یا اخروی میان مفسران اختلاف است.

از بیان علامه طباطبائی در مورد آیه ۴۶ سوره یونس که عین مضمون آیه مورد بحث را دارد فهمیده می‌شود که عذاب دنیوی مراد است چون در هر دو مورد با یک سبک خاص مطلب را بیان نموده و فرموده است: «چه ترا قبض روح کنیم و چه در حال حیات تو عذابی را که به مشرکین وعده داده‌ایم به تو نشان دهیم به هر حال آنان را عذاب خواهیم نمود».[۱]

علاوه بر این علامه طباطبائی ذیل تفسیر آیه ۴۱سوره زخرف روایاتی را می‌آورد که صریح در عذاب دنیوی است: ابی صالح از جابربن عبدالله از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده است که ذیل آیه ۴۱ سوره زخرف فرموده است این آیه درباره علی بن ابی طالب نازل شده که بعد از درگذشت من از ناکثین و قاسطین انتقام خواهد گرفت». از این روایت بر می‌آید که اولا تهدید و عقاب مربوط به مسلمانان منحرف است و ثانیاً انتقام دنیوی توسط علی(ع) انجام می‌پذیرد و آن هنگامی است که خداوند پیامبرش را بر مکه مسلط کرده و زمام امر مکه را در دست گرفته است و در چنین حالی امام علی(ع) از مشرکین مکه انتقام می‌گیرد و خانه خدا را از بت‌ها پاکسازی می‌کند.[۲]

برخی دیگر از مفسرین گفته‌اند منظور «بردن پیامبر اکرم(ص) است» چه بردن ایشان از مکه به مدینه باشد و چه قبض روح حضرت منظور باشد؛ در هر صورت عذاب وعده داد شده عذاب دنیوی است ولی مناسب همان بردن پیامبر اکرم(ص) از مکه به مدینه است که عذاب وعده داده شده عبارت خواهد بود از شکست مشرکین در جنگ بدر.[۳]

ولی به صورت قاعده عمومی و فراگیری می‌توان گفت هر یک از فتح مکه و جنگ بدر، حنین و… مصداقی از پیروزی مسلمین و عذاب وعده داده شده به مشرکین است و اختصاص دادن آیه به یکی از این مصادیق نه از آن جهت است که معنای آیه و عذاب موعود فقط همان است.

معنای انتقام خداوند

هر جا در قرآن کریم و سنت، انتقام به خدا نسبت داده شده منظور از آن انتقامی است که حقی از حقوق دین الهی و شریعت آسمانی ضایع شده باشد و به عبارت دیگر حقی از حقوق جامعه اسلامی ضایع شده باشد هر چند این امر بدین معنی نیست که خدا و دین توجهی به حقوق فرد فرد افراد ندارد و آن را برآورده نمی‌کند، از همین‌جا روشن شد که ساحت کبریائی حق تعالی مقدس و مقامش عزیزتر از این است که براساس رضایت خاطر از کسی انتقام بگیرد.


مطالعه بیشتر

۱ـ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۲۱، ص۷۰.

۲ـ اطیب البیان، عبدالحسین طیب، ج۱۲، ص۳۲.


منابع

  1. طباطبائی، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۱۵۹.
  2. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تهران، انتشارات الصدر، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۳۹۲.
  3. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، مشهد، ۱۴۰۸ق، ج۱۷، ص۱۷۴.